لرستان سرزمین شقایق ها
استان لرستان، با وسعت حدود ۲۸۵۵۹ کیلومتر مربع در غرب ایران قرار گرفته است. این استان، از شمال به استانهای مرکزی و همدان ؛ از جنوب به استان خوزستان؛ از شرق به استان اصفهان و از غرب به استانهای کرمانشاه و ایلام محدود است. اشترانکوه با چهار هزار و پنجاه متر ارتفاع بلندترین نقطه استان لرستان است. پستترین نقطه آن در جنوبیترین ناحیه استان واقع شده و حدود ۵۰۰ متر از سطح دریای آزاد ارتفاع دارد. بر اساس آخرین تقسیمات کشوری در سال ۱۳۷۵ استان لرستان دارای نه شهرستان، ۱۰ شهر، ۲۰ بخش، ۸۱ دهستان و ۲۸۴۲ آبادی دارای سکنه بوده و مرکز آن شهر خرمآباد است. شهرستانهای استان عبارتند از: خرمآباد، بروجرد، الیگودرز، دورود، ازنا، کوهدشت، دلفان، سلسله و پلدختر.
جغرافیای طبیعی و اقلیم : استان لرستان سرزمینی کوهستانی است که به جز تعدادی دره آبرفتی و چند دشت کوچک، ناحیه هموار ندارد. این ناهمواریها که دارای سنگهای دگرگونی است، در نتیجه مجاورت با گنبدهای خارایی (درونی) الوند و سربند (شازند) پدید آمدهاند. در ناهمواریهای اصلی استان (ارتفاعات اصلی زاگرس)، کوهها بهطور منظم از شمال غربی به سوی جنوب کشیده شدهاند. این ناهمواریها که معمولا با درههای عمیق همراهند، اغلب فشرده، بلند و ناصاف هستند؛ در حالی که ناهمواری پیشکوههای داخلی بهصورت تپهماهورهای گنبدی شکل و کمارتفاع خودنمایی میکنند و نقاط بلند آنها، به گنبدهای خارایی مربوطند. استان لرستان دارای آب و هوای متنوع است. در زمستان، هنگامی که در شمال لرستان برف و کولاک و سرمای شدید جریان دارد، قسمتهای جنوبی آن از هوای مطبوع و بارانی برخوردار است. بررسیهای اقلیمی نشان میدهند، خرمآباد دارای زمستانی معتدل و تابستانی گرم است و بروجرد زمستانی سرد و تابستانی معتدل دارد. الیگودرز نیز زمستانی بسیار سرد و تابستانی معتدل دارد.
جغرافیای تاریخی استان : اقوام مهاجر، در هزاره سوم و چهارم پیش از میلاد در کوهساران زاگرس اسکان یافتند و سرانجام، سرزمین بینالنهرین (میان دو رود) را تصرف کردند. نام طایفههایی که در زاگرس سکونت داشتند، در آٍثار برجای مانده از سارگن پادشاه مقتدر اکد (دو هزار و بیست و هشت تا دو هزار و سی قبل از میلاد) آمده است. به استناد کتیبههای بابلی، آشوری و ایلامی، ساکنان دامنههای کوهساران زاگرس طایفههایی مانند لولوبی، مانایی، کاسی، گوتی، نایدی، آمادا و پارسوا بودهاند. تاریخنگاران، در آریایی بودن لولوبیها و ماناییها تردید دارند؛ اما شواهد تاریخی نشان میدهند، کاسیها در سال هزار و ششصد قبل از میلاد در لرستان کنونی میزیستند و حکومت آنها از شمال و شرق لرستان تا اطراف همدان توسعه داشت.
این قوم، در هزاره دوم پیش از میلاد در بابل نفوذ کردند، از حمورابی شکست خوردند؛ اما عاقبت در بابل مستقر شدند و دومین سلسله شاهان بابل را تأسیس کردند. انقراض کاسیان در هزاره دوم پیش از میلاد، با یورش دولت مقتدر ایلام صورت گرفت. در نتیجه، کاسیها به زاگرس عقب نشستند و خراجگزار ایلام شدند و آنها در برابر توسعهطلبی آشوریها، در مناطق شرقی، مانند سدی مقاومت کردند. قدرت این قوم کوهنشین به حدی رسید که شاهان سلسله هخامنشی هنگامی که از فارس به شوش یا از بابل به اکباتان میگذشتند، هدیههایی برای ایلات کوهستانی بین راه میفرستادند تا مسیر آنها را امن نگاه دارند. در دورههای بعدی ساکنان این نواحی به طور موقت مغلوب اسکندر مقدونی شدند. در دوره ساسانیان، پشتکوه و پیشکوه را شخصی از خاندان معروف هرمزان اداره میکرد. آخرین فرمانروای این خاندان، همان هرمزان بود که به اسارت سپاهیان عرب درآمد. عربها در سال شانزده هجری قمری پس از فتح حلوان، نواحی شمالی لرستان را گرفتند و در سال بیست و یک هجری قمری، نهاوند و قسمت جنوبی لرستان را نیز به تصرف خود درآوردند. در سال بیستودو هجری قمری، هنگامی که «عمر» سرزمینهای گرفته شده را در میان لشکریان کوفه و بصره تقسیم میکرد، لرستان ضمیمه حوزه کوفه شد و از آن پس جزو ایالت جبال (عراق عجم) درآمد و تا میانه سده چهارم هجری، حکمران این منطقه یا از بغداد یا از کوفه تعیین میشد. در همین قرن، حسنویه کرد این منطقه را به تصرف خود درآورد.و خاندان او تا سال پانصد هجری قمری بر لرستان تسلط داشتند.
مقارن استیلای مغول بر ایران، لرستان به دو قسمت لر بزرگ و لر کوچک تقسیم شد. هر یک از این دو قسمت از پیش از استیلای مغول تا مدت زمانی پس از انقراض ایلخانان، امرای نیمه مستقل داشتند. اتابکان لر بزرگ اصلاً از کردان شام بودند که از حدود نیمه قرن ششم هجری از راه آذربایجان رهسپار ایران شدند و در حدود اشترانکوه و جلگههای شمالی آن اسکان گزیدند پایتخت اتابکان لرستان در شهر ایذج (مال امیر) بود. خرابههای فراوانی از آن دوره باقی مانده که بیشتر آنها به دوره ساسانیان مربوط است و هنوز در این محل دیده میشوند. اتابکان لر بزرگ تا نیمه اول قرن نهم هجری حکومت کردند (پانصد – هشتصد و بیست و هفت هجری قمری) و آخرین آنها که غیاثالدین کاووس نام داشت، به دست سلطان ابراهیمبن شاهرخ تیموری بر افتاد و سلسله او منقرض شد.اما اتابکان لر کوچک (پانصد وهشتاد- هزار وشش هـ.ق) که چندین امیر معتبر داشتند و حکومتشان نیز طولانیتر بود، هیچ وقت اهمیت و اعتبار لر بزرگ را پیدا نکردند. اتابکان لر کوچک موقعیت خود را تا زمان صفویه حفظ کردند و حتی حکومت خود را تا غرب کوههای پشتکوه توسعه دادند. آخرین فرد این سلسله شاهوری نام داشت که در سال هزار و شش هجری قمری به فرمان شاه عباس اول کشته شد و سلسله او نیز بر افتاد بدین گونه حکومت لرستان به حسین نامی محول شد و خاندان این والی تا اوایل روی کار آمدن سلسله قاجار، بر لرستان حکومت کردند. از آن پس حکومت پشتکوه را گاه حکام بروجرد و زمانی حکام شوشتری به عهده داشتهاند.