آبان, ۱۴۰۰
میراکل گاردن دبی (باغ معجزه دبی)
میراکل گاردن دبی که با نامهای باغ معجزه دبی و باغ میراکل دبی نیز شناخته میشود، از دیدنیهای جالب و جاذبه های گردشگری دبی به شمار میرود. در سال ۲۰۱۳ و همزمان با ۱۴ فوریه (روز عشق)، احداث باغ شروع و نهایتا در سال ۲۰۱۶، درهای آن به روی عموم باز شد. این پروژهی عظیم توسط شرکت آکار که در زمینهی محوطهسازی و کشاورزی فعالیت دارد و با سرپرستی عبدالناصر رحال که بازرگانی اردنی است، به ثمر نشست. با ۷۲ هزار متر مربع مساحت، بیش از ۵۰ میلیون گل و ۲۵۰ میلیون گیاه با طرحهای متنوع و سهبعدی در میراکل گاردن جای گرفتهاند. نکته مهم این منطقه گردشگری دبی این است که این باغ که با بالاترین رای در یکی از روزنامه های روز کشور انگلستان به عنوان جانشین مدرن باغ های عجایب باستانی ( The Hanging Gardens of Babylon ) با نام : باغ های آویزان بابیلون برگزیده شده است . این مکان تابستانها تعطیل است.
موزه ساعت کرمان
از دیرباز انسان در تلاش بوده است تا به هر نحوی گذر زمان را نشان دهد؛ از ساعتهای شنی و آفتابی گرفته تا ساعتهای کوکی و دیجیتالی امروز، همه و همه از ارزشمندبودن وقت و زمان و تلاش بشر برای نشاندادن ثانیهها، دقیقهها و ساعتها حکایت دارد. موزه ساعت کرمان از جاهای دیدنی کرمان است که قصه ساعتها، اختراع و پیشرفت آنها را روایت میکند. در موزه ساعت کرمان میتوان لحظاتی را در گنجینهای از نوای تیک تاک ساعتهای قدیمی سپری کرد و داستان زندگی آنها را با لهجه گرم و مهربان کرمانی شنید. کجارو شما را به شنیدن صدای گذر ثانیهها در موزه ساعت کرمان دعوت میکند.
آقا ماشاالله؛ از قالی تا ساعت : ماشاالله ترابی، از اولین ساعتسازهای کرمان در عهد ناصری و در دوران قاجار است. او در ابتدا در صنعت قالیبافی کار میکرد و به طراحی نقشه قالی میپرداخت. بعد از مدتی برای کسب سود بیشتر تصمیم میگیرد به خریدوفروش قالی روی آورد و با خریدن چند قالی از بندرعباس راهی کشور هند میشود؛ اما سفر به هندوستان، مسیر جدیدی را در زندگی آقا ماشاالله باز میکند. در این سفر وی با صنعت ساعتسازی آشنا میشود و همان جا به ذهنش میرسد که وارد این حرفه شود. ماشاالله بعد از بازگشت از این سفر، در کاروانسرای گلشن کرمان مغازهای کوچک میگیرد؛ مغازهای که بهدلیل سبک خاصش، در آن دوران مردم زیادی را به تماشای خود میکشاند؛ چون تا آن زمان در شهر مغازهای با میز، صندلی و ویترین وجود نداشت و برای اهالی تازگی داشت. او کارش را با مونتاژ قطعات ساعتی شروع میکند که از هندوستان آورده بود. بعد از مدتی نام و مغازه ساعتسازیاش در کرمان معروف میشود تا جایی که حاکم وقت کرمان، وی را به دربار دعوت میکند و از او میخواهد ساعتی بسازد که همه مردم شهر بتوانند آن را ببیند. ماشاالله برای ساخت این ساعت برجیشکل، در سفر بعدی خود به هند و پس از جستجو برای یافتن طرح موردنظرش، توانست ساعتی را طراحی کند که سالهای متمادی در کاروانسرای وکیل نصب بود. حرفه و کار ماشاالله به فرزندش اسدالله به ارث رسید و راه پدر را ادامه داد و در کار خود مسلط بود. شهره کار ترابیها به سوئیس نیز رسید. در سال ۱۳۵۲ خورشیدی، کارخانه معروف ساعتسازی سوئیسی به نام وست اند واچ (West end Watch) از وی برای سفر به این کشور دعوت کرد تا روشی برای بهبود کیفیت ساعتهای این کارخانه معرفی کند.
معرفی موزه ساعت کرمان؛ از مغازه تا موزه : تابلوی سردر چوبی مغازه ترابیها با عنوان «ساعتفروشی ـ ساعتسازی ترابی»، اکنون در موزه ساعت شهر کرمان قرار دارد؛ موزهای که با عشق و علاقه سیروس ترابی، نوه ماشاالله، برپا و به یکی از جالبترین جاهای دیدنی استان کرمان تبدیل شده است. نوه ماشاالله با لهجه شیرین و گرم کرمانی، قصه ساعتهای آن را روایت میکند و هرآنچه که از پدر و پدربزرگش شنیده و تجربه کرده است، برای بازدیدکنندگان نقل میکند.
آثار موزه ساعت کرمان؛ گنجینه ساعتها : در موزه ساعت کرمان، ساعتها در چهار غرفه در معرض نمایش هستند که شامل انواع ساعتهای شنی، آبی، مچی، رومیزی و دیواری میشوند و صدای دنگ دنگ برخی از آنها که همچنان کار میکنند، به گوش میرسد. دو عدد از نفیسترین ساعتهای رومیزی دنیا موسوم به «ساعت سال کوک» که ساخت کشور آلمان هستند، در این موزه نگهداری میشوند. از این نوع ساعت، چهار نمونه در این ایران وجود دارد که دو ساعت دیگر در کاخ گلستان تهران قرار دارند. از دیگر ساعتهای جالب این گنجینه میتوان به اولین ساعت آزمایش شده در فضا، ساعت کلیساییشکل ساخت آلمان، ساعت آبی متعلق به دوران صفویان و ساعتهای مخصوص افراد نابینا اشاره کرد. دیگر اشیای موزه، عینکهای ذرهبینی ساخت ترابی بزرگ، سکهها و تمبرهای قدیمی هستند.
میدان ساعت یزد
میدان ساعت یزد که با نام میدان وقت الساعت نیز شناخته میشود، قدیمیترین و اولین ساعت شهری ایران را در خود جای میدهد. برج ساعت یزد ساختمانی خشتی و به شکل مکعب مستطیل است که ساعتی در بالای خود دارد. این ساعت ساختهی فردی به نام ابوبکر است که در شهر یزد، ساعتساز بود. ساخت برج ساعت به زمان قاجار برمیگردد و طاق، قوسها، تزیینات آجری و کاشیکاریهای منقوش به خطوط آیات و… به آن جلوهای خاص دادهاند. این ساعت در سال ۷۲۵ هجری قمری در مدرسه رکنیه، کنار یکی دیگر از جاذبه های گردشگری یزد، یعنی مسجد جامع یزد نصب شد. این میدان در تاریخ ۱۳۷۸، با شماره ۲۶۵۶ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
دروازه درب کوشک قزوین
این روزها پیش از ورود به هر شهر تابلوی سبزی را کنار جاده میبینیم که به ما خوشآمد میگوید؛ ولی سالها پیش مردم هنگام ورود به شهر یا خروج از آن، از بنایی دلربا میگذشتند که آجر به آجر آن با هنر چیده شده بود. آن قدیمها دور تا دور شهر قزوین حصار و دروازه بوده است تا امن بماند. در نیمهی قرن سوم هجری هفت دروازه داشته که مردم از آن دروازهها رفت و آمد میکردند. تعداد دروازهها در دورهی قاجار به ۹ عدد میرسد که حصارها آنها را به هم پیوند میداده است. این دروازهها عبارت بودند از: پنبه ریسه، راه کوشک، شیخ آباد، رشت، مغلاوک، خندقبار، شاهزاده حسین، مصلی، تهران اما آنچه اکنون به جا مانده دو دروازه است: یکی «دروازه تهران» در جنوب شهر است و دیگری «دروازهی درب کوشک»، میراثی از دورهی قاجار که در شمال شهر است و از جاهای دیدنی قزوین به شمار میآید. دروازه تهران بنایی آجری است که یک سر در اصلی با قوس تیزه دار و ارتفاع و عرض نسبتا زیاد دارد و در دو سوی آن درهایی کوتاه تر با طاق آهنگ نیم دایره ساخته اند که هشت گلدسته بر فراز آنها قرار گرفته است. نمای دروازه از دو طرف دارای تزئینات کاشی کاری بوده ورودی اصلی نیز از کاسه بندی و رسمی بندی نفیسی برخورداراست. در زمان قاجاریه دروازهی درب کوشک به سمت الموت، رودبار و به طرف کوشک و شکارگاههای شمال قزوین باز میشده است. ورودی درب کوشک بهشکل نیمدایره است و از نوع قوس کلیل است. نمایی از دروازه که رو به شهر است، تزیین نشده و نمایی آجری دارد. اما نمای رو به بیرونِ آن کاشیکاری و رسمیبندی شده است. این کاشیکاری در زمان فرمانروایی عضدالملک قاجار انجام شده است. در قزوین کنونی درب کوشک در انتهای خیابان آزادی یا نادری قدیم قرار گرفته است. دروازه تهران قدیم شهر قزوین نیز از دیگر دروازه هایی از این نوع است ولی در سال ۱۳۴۸كاشی كاری مجدد شده و مورد مرمت و باز سازی قرار گرفت و این اثر در تاریخ ۳۰ مرداد ۱۳۵۴ با شمارهٔ ۳۹۲ بهعنوان یكی از آثار ملی ایران ثبت به ثبت رسیدهاست.
مرداب هسل مازندران
مرداب هسل یا تالاب کنیچال یکی از جاذبههای شگفتانگیز چالوس است که همچون زیبایی خفته در میان جنگلی سرسبز با درختان سربه فلک کشیده و انبوه پنهان است. برای رسیدن به این مرداب رویایی و زیبا باید در دل جنگلی سحرانگیز پیادهروی کنید و هرچه بهسمت آن پیش بروید، متوجه اسیدی شدن و ترش مزه بودن هوا خواهید شد و این نوید دهنده نزدیک شدن به این مکان شگفتانگیز است. وقتی به مرداب هسل برسید، خواهید دید که درختان و گیاهان همچون مرواریدی آن را احاطه کردند و جلوه و زیبایی خاصی به آن بخشیدهاند. این مرداب در ارتفاع ۲۵۰ متری از سطح دریا قرار دارد و مساحت آن در زمانی که بیشترین آب را دارد، کمتر از یک هکتار است. در مطالعات و اندازهگیریهای سال ۱۳۸۵، مساحت مرداب حدود ۳,۸۰۰ متر بوده است. عمق آب در این بازه در عمیقترین نقطه که در سمت جنوب غربی قرار داشت، ۲/۳۰ متر و عمق آن با اتکا به داغآب موجود بر تنه درختان و سنگها در زمان ظرفیت کامل ۴/۴۰ متر بوده است. در گذشته حجم آب هسل بیشتر بود و در بعضی از نقاط عمق به بیش از ۱۵ متر نیز میرسید. آب مرداب هسل از کف و کانون آن میجوشد و هیچ رود یا جویباری به آن نمیریزد. در پایین دست تالاب چشمهای از زیر درختی کهنسال میجوشد و در واقع این چشمه زیرآب هسل محسوب میشود. در سمت شرقی مرداب شیاری وجود دارد که هنگامی که بهندرت آب سر ریز میکند، از آن شیار بهسمت دره چالوس رود سرازیر میشود. پرحجمترین آب موجود در مرداب هسل از ریزش بارانهای موسمی است که در نیمه دوم فصل پاییز آغاز میشود و تا اواسط بهار ادامه مییابد. این مرداب در بعضی از سالها کم آب میشود و آب آن تاکف فرو مینشیند.
در مرداب هسل گویی زندگی ساکن است و زمان در آرامش و سکون سپری میشود. در این مرداب هیچ موج و حرکت آبی وجود ندارد و سطح آن بهاندازه نیم سانتیمتر با جلبک پوشیده شده و هیچ جای درزی باقی نمانده است. این جلبکها در قسمتهایی که زیر سایه درختان قرار دارند به رنگ سبز دیده میشوند و هرچه به کانون مرداب نزدیکتر میشوند نارنجی و در نهایت در برابر نور خوشید به رنگ سرخ روشن در آمده و جلوهگری میکنند. مرداب هسل در گذشته زیستگاه جانوران و حیوانات متعددی بوده است؛ اما امروزه با برهم خوردن اکوسیستم مرداب، این گونهها دیگر دیده نمیشوند یا کمتر هستند. شاید دلیل این اتفاق باز شدن پای گردشگران به این منطقه با احداث جاده در دل جنگل باشد. لاکپشتها، وزغها و زالوها از جمله جاندارانی هستند که در هسل زندگی میکردند؛ ولی اکنون کمتر به چشم میخورند. در این مرداب ماهی زندگی نمیکند؛ اما زیستگاه ایدئالی برای دوزیستان است. این مکان در گذشته آبشخور حیواناتی چون یوزپلنگ و پلنگ نیز بوده است. منطقه مرداب هسل قبل از ملی شدن جنگلها و مراتع آن، از چراگاههای احشام مردمان روستاهای سینوا، طلاجو و سینوا چشمه بود. درختان ممرز، انجیلی، راش، داغداغان، آزاد، شمشاد و بعضی درختان میوه جنگلی مانند سیب ترش جنگلی، انگور جنگلی، انجیر، انار و انواعی از گیاهان دارویی مثل بابونه، فشکی واش، زِمِنج پوشش گیاهی مرداب هسل را تشکیل میدهند.
وجه تسمیه مرداب هسل : مرداب هسل به نامهای متعددی چون کنیچال، کنّو چال، گَن اُچال، مِهاز چال، مشل و هسل شناخته میشود که از این میان، اسامی مشل و هسل معروفترند. واژه هسل نیز به معنی آب راکد و آبگیر فصلی است و در گویش تبری کلارستاقی برای هر آبگیری از این کلمه استفاده میکنند. مرداب هسل یکی از جاهای دیدنی چالوس استان مازندران است. این مرداب در جنوب دو روستای طلاجو و سینوا در ۱۰ کیلومتری جنوب غربی شهر چالوس، ۱۵ کیلومتری شمال غربی شهر مرزن آباد و در عمق جنگل معروف مشل موزی قرار دارد. جنگل مشل موزی به نامهای مشعل، فین یا محمد آباد نیز شناخته میشود. این جنگل از جنوب به جنگلهای سوته لار و منطقه کردشت، از شمال و شمال غرب به گاوسرای قدیمی مشعل و منطقه مشعل موزی و از مشرق به منطقه مشعل لات منتهی میشود.
برای دسترسی به مرداب هسل، ۱۰ کیلومتر مانده به شهر چالوس بعد از پلیس راه، اولین فرعی خاکی را پیش بگیرید که جادهای جنگلی است و بهسمت روستای سینوا میرود. در این مسیر، بعد از عبور از پل رودخانه (یعنی مسافتی حدود ۳۰۰ متر)، به یک دوراهی میرسید که باید مسیر سمت راست را انتخاب کنید تا به مرداب رویایی هسل برسید. بعد از رسیدن به نزدیکی مرداب هسل باید خودروی خود را پارک کنید و بقیه مسیر را با یک پیادهروی سبک در حدود ۴۵ دقیقه در دل جنگل ادامه دهید. اگر اهل پیادهروی نیستید یا برایتان سخت است، میتوانید با خودروهای آفرود، وانت و نیسان مردم محلی منطقه این راه را تا پای مرداب طی کنید. با توجه به دشوار نبودن مسیر پیادهروی، پیشنهاد میکنیم که قدمزدن در جنگل و تماشای زیباییها و لذت بردن از هوای روحانگیز آن را از دست ندهید.
مرداب هسل در پاییز : پیشنهاد میکنیم اگر عاشق شاه فصلها هستید، در پاییز به تماشای مرداب هسل بروید. در فصل پاییز این مرداب به مانند تابلوی رنگارنگ و چشمنوازی از طبیعت است. در پاییز زیبایی هسل دوچندان میشود و مهمانی از رنگهای قرمز، صورتی و نارنجی در آن برپا میشود.
مرداب هسل در زمستان : مرداب هسل در فصل زمستان نیز جلوه و زیبایی خاص خود را دارد و همچنان میتوانید آن را به رنگهای صورتی و نارنجی مشاهده کنید. در این فصل شاخههای بسیاری از درختان انجیلی و ممرز (یا کُرزِل) همچنان سبز هستند؛ انبوهی از گیاهان درختزی معروف مثل «دارواش» نیز سرسبزی سر شاخهها را حفظ میکنند.