جهان شناسی
جهان شناسی
روسیه را بهتر بشناسیم
مردم روس نژادی از نژادهای اسلاو شرقی هستند، که مردمان این نژاد عمدتاً در روسیه و کشورهای همسایه سکونت دارند. نام روسیه از همین نام منشأ گرفتهاست. روسها به زبان روسی سخن میگویند. جمعیت این گروه قومی در روسیه ۱۱۵٬۸۸۹٬۱۰۷ نفر و با احتساب سایر کشورها این رقم به ۱۵۰ میلیون نفر میرسد. روسیه پهناورترین کشور جهان است که در شمال اوراسیا قرار دارد. این کشور در آسیای شمالی و اروپای خاوری واقع است و با اقیانوس آرام شمالی و اقیانوس منجمد شمالی؛ و نیز با دریای خزر، دریای سیاه، و دریای بالتیک مرز آبی دارد. روسیه با ۱۴ کشور آسیایی و اروپایی مرز زمینی دارد و با کشورهای پیرامون دریای برینگ، دریای ژاپن، دریای خزر، دریای سیاه، و دریای بالتیک ارتباط دریایی دارد. روسیه با ۱۷٬۰۷۵٬۴۰۰ کیلومتر مربع وسعت، پهناورترین کشور جهان است. پهناوری روسیه دو برابر مساحت کانادا یا چین یا ایالات متحده آمریکا است. این کشور در عرضهای بالای جغرافیایی واقع شدهاست و بیشتر مناطق کشور سردسیر و کم بارش است. به همین دلیل بیشتر مناطق این کشور (به ویژه سرزمین بزرگ سیبری) خالی از سکنه هستند و کشاورزی در این مناطق میسر نیست. پایتخت روسیه شهر مسکو است که در باختر و بخش اروپایی کشور است و بزرگترین شهر اروپا است. روسیه حدود ۱۴۲ میلیون نفر (براورد ۱۳۸۷) جمعیت دارد، که از این دید در جهان نهم است. تراکم جمعیت روسیه ۳/۸ تن در هر کیلومتر مربع است که از پایینترین نرخهای تراکم جمعیت در جهان است. همچنین نرخ رشد جمعیت در این کشور منفی است. بیشتر جمعیت روسیه در غرب این کشور (بخش اروپایی) زندگی میکنند. حدود ۸۰ درصد (۱۱۵ میلیون تن) از مردم روسیه از نژاد روسی هستند و سایر نژادهای این کشور عبارتند از: تاتار، اوکراینی، چوواش، چچنی، ارمنی، داغستانی، مغول، آواری، اینگوش، چرکس، بالکار، اوستیایی، آذری، گرجی، و… زبان رسمی روسیه، زبان روسی است. ولی ۲۷ زبان رسمی دیگر نیز در جمهوریها و مناطق خودگردان این کشور وجود دارد. روسیه ۲۱ جمهوری خودگردان دارد که بیشتر در جنوب باختر کشور (قفقاز شمالی) قرار دارند، که برخی از آنها مانند داغستان، تا حدود ۲۰۰ سال پیش جزئی از ایران بودهاند. روسیه فرهنگ پرباری دارد و نوسندگان معروفی مانند تولستوی و داستایوفسکی روسی بودهاند. روسیه تا پیش از قرن هجدهم یک حکومت نه چندان نیرومند در خاور اروپا بود و وسعت آن چندان زیاد نبود. تا اینکه در آغاز قرن ۱۸ میلادی و با اصلاحاتی که تزار پتر بزرگ انجام داد، این کشور به یک امپراتوری پهناور و نیرومند تبدیل شد. در سال ۱۲۹۶ هجری خورشیدی (۱۹۱۷) انقلاب کمونیستی در این کشور به وقوع پیوست و نام کشور به «اتحاد جماهیر شوروی» تغییر یافت. در سال ۱۳۷۰ (۱۹۹۱) شوروی پس از جنگ سرد طولانی با غرب فروپاشید و فدراسیون روسیه به جای آن نشست. واحد پول روسیه روبل است. اقتصاد روسیه صنعتی و نیز وابسته به منابع بزرگ انرژی این کشور به ویژه گاز است. و راههای ترابری این کشور نیز بسیار مهم هستند. روسیه با تولید ناخالص داخلی ۱۲۸۹ تریلیون دلار در سال ۱۳۸۶، هفتمین اقتصاد بزرگ جهان بودهاست. اقتصاد این کشور بر پایه سرمایه داری و خصوصی سازی است، که این موضوع پس از فروپاشی شوروی و رهایی از اقتصاد دولتی و سوسیالیستی انجام شد.
آشنایی با شهر نجف اشرف
نجف نام شهری در کشور عراق است. شهر نجف آرامگاه امام علی (ع) نخستین امام شیعیان میباشد و به همین دلیل هر سال سیل عظیمی از زائران از اقصی نقاط جهان به سمت خود جلب می کند. اگر می خواهید در مورد شهر نجف بیشتر بدانید این مقاله آسمونی را حتما مطالعه نمایید چرا که مطالب بسیار کاملی در مورد شهر نجف اشرف برای شما عزیزان عنوان می کنیم. این شهر مرکز استان نجف است و از مقدسترین شهرهای شیعیان و مرکز قدرت سیاسی شیعیان در عراق بشمار میرود. نجف همواره محل تردد و اقامت زائران و نیز مشتاقان علوم دینی است که این عامل در رونق تجارت آن تأثیری بسزا دارد. این شهر مدت زیادی در مسیر کاروانهایی قرارداشته که برای انجام مناسک حج از راه خشکی عازم مکه ومدینه بودند. این ویژگی نیز در ارتباط نجف با شهرها و مراکز تأثیر زیادی داشته است. در نجف صنعتهای مختلفی رونق داشته، منسوجات نجف مشهور و عبای نجفی، مرغوب و مطلوب بسیاری از خریداران است که به دلیل تولید فراوان به شهرهای دیگر عراق نیز صادر میشود. بازرگانی نجف رونق فراوان داشته و تاجران حجاز، نجد، عمان، یمن و کویت با آن شهر در ارتباطاند. نجف در ۱۶۰ کیلومتری جنوب بغداد در مختصات °۳۱٫۹۹ شمالی و °۴۴٫۳۳ غربی قرار گرفته و جمعیت آن ۵۸۵٬۶۰۰ نفر برآورد شدهاست. شهر نجف از لحاظ جغرافیایی در نزدیکی شهر کوفه قرار گرفتهاست. نزدیکی شهر نجف و کوفه به نحوی است که نمیتوان این دو شهر را از همدیگر مجزا دانست. در متون تاریخی، اسامی گوناگونی برای نجف ذکر شده است از جمله غری یا غریان، مشهد، نجف اشرف، الطور، الطهر، الجودی، الربوه، بانقیا و اللسان. نجف مشهورترین نام شهر میباشد که پس از آن صفت اشرف نیز اضافه میگردد و مجموعاً نجف اشرف گفته میشود. نجف واژهای عربی است که به معنای منجوف میباشد. منجوف مکانی است مستطیل شکل و مرتفع که آب دراطراف آن جمع میگردد ولی بر سطح آن جاری نمیشود. وضعیت جغرافیایی شهر نجف که مستطیل شکل بوده و از زمینهای پیرامون بلندتر است موجب شده این نام بر آن نهاده شود.
نجف از پنج محله تشکیل میشود که عبارتند از:
- العماره
- الحویش
- البراق
- المشراق
- الغازیه
هوای نجف در تابستان گرم و خشک است و اهالی آن بهسردابهای زیرزمینی پناه میبرند تا از گرما در امان باشند. چنانچه بادهای گرم بوزد حرارت به ۴۶ درجه میرسد. درزمستان نیز سرمای گزنده و سوزناکی دارد و سرمای شهر بدان اندازه است که آب یخ میبندد. در عهد ساسانی در اطراف نجف دریاچهای وجودداشته که پس از ظهور اسلام خشک گردیده، بعدها دوبارهدریاچهای پدید آمده، که تا حدود یک قرن پیش نیز وجودداشته ولی دولت عثمانی آن را خشکانیده است .
-
پس از سوقصد و کشته شدن علی بن ابی طالب توسط ابن ملجم طبق وصیت وی، او به طور ناشناس در منطقهای نزدیک به شهر کوفه دفن شد. چنین روایت شده که بیش از صد سال بعد، خلیفه عباسی، هارون الرشید، به شکار گوزن در خارج کوفه رفت و گوزن به محلی پناه برد که در آن محل سگهای شکاری او را دنبال نکردند. در پرس و جو که راز این مکان چیست، به هارون الرشید گفته شد که آن محل دفن علی است. هارون الرشید بعد از اینکه این امر توسط جعفر بن محمد تأیید شد، دستور داد که مقبرهای در همان محل ساخته شود و در زمان کوتاهی شهر نجف در اطراف مقبره رشد کرد. مکان دیگری که ادّعا میشود مدفن علی بن ابی طالب است، شهر مزارشریف در افغانستان میباشد.
به غیر از قبر علی بن ابیطالب، در شهر نجف اماکن مقدسه دیگری نیز وجود دارد که به شرح زیر میباشد:
- قبر آدم پیامبر
- قبر نوح پیامبر
- قبر هود پیامبر
- قبر صالح پیامبر
- مسجد حنانه
- مسجد سهله
- قبر کمیل بن زیاد نخعی
- قبرستان وادی السلام
تنبل درختی را بیشتر بشناسیم
تنبلهای درختی (Sloth)، پستانداران نواحی گرمسیری هستند که غالبا در آمریکای جنوبی و مرکزی یافت میشوند. آنها از پنجههای بلند خود برای آویزان شدن از شاخههای درختان بلند استفاده میکنند و از برگ درختانی تغذیه میکنند که رسیدن به آنها از عهده هر حیوانی برنمیآید. برای تنبلهای درختی، راه رفتن بر روی زمین به دلیل بلندی طول پنجههایشان (که بین ۸ تا ۱۰ سانتیمتر است) بسیار سخت و تا حدی غیر ممکن است! به همین دلیل آنها بیشتر زمان زندگی خود را بر روی شاخههای درختانی که برایشان حکم خانه دارد میگذرانند. به طور کلی دو نوع تنبل درختی داریم: تنبل دو انگشتی و تنبل سه انگشتی. تنبلهای دو انگشتی جثه بزرگتری نسبت به تنبلهای سه انگشتی دارند و به غیر از این مورد، این دو گروه جانور از دیگر جهات بسیار به یکدیگر نزدیکاند. تنبلها جثهای به اندازه یک سگ معمولی دارند (طولی حدود ۵۸ تا ۶۸ سانتیمتر) و حدود ۸ کیلوگرم وزن دارند. هزاران سال پیش، تنبلهای درختی بسیار بزرگتر بودند. طبق گزارشات باغ وحش سندیگو، تنبلهای درختی در ابتدا جثهای به اندازه یک فیل داشتند که نسل اینگونه از تنبلها حدود ده هزار سال پیش منقرض شد.
عادتهای معمول یک تنبل درختی : اجداد این حیوانات در آمریکای شمالی میزیستهاند اما تنبلهای درختی فعلی بیشتر در آمریکای جنوبی و مرکزی یافت میشوند. تنبلهای درختی عاشق بالا رفتن از درختان بلند در جنگلهای بارانی هستند. آنها دوست دارند تا بر روی شاخههای درخت، همانند یک توپ جمع شده و بخوابند و بعضی از تنبلها نیز به صورت آویزان از شاخه درختان بلند استراحت میکنند. به طور کلی زندگی تنبلهای درختی بین دو حالت در حال چرخش است: خوابیدن بر روی درخت و خوردن برگ درخت! این حیوانات تنها برای دفع غذا یا شنا کردن از درخت پایین میآیند. تنبلهای درختی روزانه بین ۱۵ تا ۲۰ ساعت میخوابند که این مسئله وقت بسیار کمی برای انجام فعالیتهای دیگر در اختیار آنها قرار میدهد اما طبق تحقیقات اخیر در آلمان، این نتیجه حاصل شده که تنبلهای درختی به اندازه انسانها به خوابیدن نیاز دارند اما خودشان بر افزایش ساعت خوابیدنشان اصرار میورزند. تنبلهای درختی تنها هستند و به زندگی اجتماعی اعتقادی ندارند. اجتماعیترین حالت تنبلهای درختی این است که یکی از تنبلها بر روی شاخه درختی بخوابد که تنبل دیگری هم بر روی شاخهای دیگر از همان درخت خوابیده است!
رژیم غذایی تنبلهای درختی : تنبلهای درختی تنها از برگ درختان تغذیه میکنند. برگهایی که تنبلها میخورند بسیار سخت است و هضم کردن آنها به هیچ وجه آسان نیست. تنبلها معدهای چهار قسمتی دارند که عمل هضم را برایشان راحتتر کند. هضم کردن غذایی که تنبلها میخورند به قدری سخت است که ممکن است یکی از وعدههای غذایی آنها یک ماه بعد هضم شود! جالب است بدانید که این رژیم غذایی مبتنی بر برگ چندان هم مفید و انرژیزا نیست در نتیجه تنبلها هیچوقت انرژی کافی از غذایی که میخورند بدست نمیآورند و این دقیقا میتواند یکی از دلایلی باشد که آرام و آهسته بودن تنبلهای درختی را توجیه کند.
وضعیت بقا : تنبل سه انگشتی قد کوتاه، در لیست صد حیوان برتر در حال انقراض وجود دارد و نسل این جانور شدیدا در خطر انقراض است. اینگونه از تنبلها تنها در یکی از جزایر خلیج پاناما یافت میشوند.
حقایقی جالب درباره تنبلهای درختی
- نام علمی آنها “Bradypus” است که یک واژه یونانی به معنای “Slow Feet” است که به صورت «حیوانی که آهسته قدم برمیدارد» ترجمه میشود. این اسم کاملا منطقی است چراکه تنبلها جزو آهستهترین حیوانات روی زمین هستند.
- تنبلها به قدری آهسته هستند که مسافتی معادل ۱.۸ تا ۲.۴ متر را در یک دقیقه طی میکنند.
- تنبلها به قدری آهستهاند که بر روی بدنشان جلبک رشد میکند و به همین دلیل ظاهر بسیاری از آنها سبز رنگ است!
- تنبلها شناگران ماهری هستند و میتوانند نفس خود را به خوبی حبس کنند. آنها همیشه برای شنا کردن خود را از بالای شاخه درخت به درون آب میاندازند.
- تنها ۲۵٪ از بدن تنبلهای درختی را ماهیچه تشکیل داده است. به همین دلیل اگر تنبلها سردشان شود، بدن آنها قادر نیست تا با لرزیدن خود را گرم کند! نکته مثبت اینجاست که محل اصلی زندگی تنبلها هوای گرمسیری دارد و همچنین بدن تنبلها از خز پوشیده شده است.
- تنبلها تنها هفته ای یک بار عمل دفع را انجام میدهند.
- عقاب، مار و پلنگ، شکارچیان اصلی تنبلها هستند.
- اگر یک تنبل درختی در حالیکه از شاخه درختی آویزان باشد جان خود را از دست دهد، پس از مرگ هم همچنان بر روی شاخه درخت آویزان خواهد ماند!
- تنبل سه انگشتی تقریبا میتواند سر خود را ۳۶۰ درجه بچرخاند.
- تنبلهای درختی اکثر فعالیتهای خود را شبانه انجام میدهند.
- تنبلهای درختی ماده، ۱۰ ماه باردار خواهند بود و در هر نوبت زایمان تنها یک فرزند به دنیا میآورند.
- تنبلهای درختی میتوانند تا ۴۰ سال عمر کنند.
جشنواره سونگ کران، جشن آب بازی تایلندی
لذت بردن و تفریح کردن بخش اعظمی از فرهنگ تایلندی را تشکیل میدهد و تفریح کردن میان آفتاب سوزان تابستان هم از این قاعده مستثنی نیست. گرمترین ماه سال، آوریل شاهد یک جشنواره است که مردم دوستانه در خیابانها باهم آببازی میکنند که این مراسم حدود یک هفته به طول میانجامد. در زمان برگزاری جشنوارهی ادارههای دولتی، بانکها و مغازهها تعطیل میشوند اما مراکز خرید بزرگ معمولا باز هستند.در این جشنواره گویی تمامی مردم شهر به خیابانها میآیند و بسیاری به شهرهای خود میروند تا کنار خانوادههای خود این مراسم را جشن بگیرند. به جای آنها گردشگرانی شهر را پر میکنند که به خاطر لذت بردن از یکی از رنگارنگترین و پرجشنوارهترین ماههای سال به بانکوک میآیند. جشن سونگ کران در تایلند به طور رسمی ۳ روز (۱۳ تا ۱۵ آوریل) تعطیل است اما در حقیقت میتوان گفت مردم یک هفته کار خود را تعطیل کرده و به جشن و خوشگذرانی میپردازند. سونگ کران جشنی برای دور هم جمع شدن دوبارهی خانوادهها، بازدید از معابد و تمیز کردن سالانه ی خانهها است. بسیاری از تایلندیها این تعطیلات را غنیمت شمرده و این زمان را کنار خانوادهها و دوستان خود سپری میکنند. طبق سنت، تایلندیها در روز اول این تعطیلات مراسم «Rod Nam Dum Hua» را برگزار میکنند که در تقویم رسمی آنها به روز سالمندان نامگذاری شده است. در طول این مراسم جوانها به کف دست سالمندان آب معطر میریزند که نشانهی فروتنی و درخواست دعای خیر از بزرگترها است.روز دوم سونگ کران، در تقویم رسمی روز ملی خانواده است. خانوادهها صبح زود از خواب بیدار میشوند و به راهبان صدقه میدهند، سپس مردم روز خود را در کنار خانواده به خوشگذرانی میپردازند. یکی دیگر از مهمترین مراسمات سونگ کران «شستن مجسمهی بودا» است که در آن مردم با آب معطر مجسمههای بودا را چه در معبد و چه در خانهها میشورند. تایلندیهای مذهبی در مراسمهای بودایی شرکت میکنند.
علیرغم آنچه که شما در این جشنواره ببینید، این مراسم تنها آب پاشیدن بیهدف نیست. معنای واقعی این جشن و آب پاشیدن روی یکدیگر، شستن تمام بدبختیها و بدشانسیهای سال گذشته است؛ آنها با پاشیدن آب تمامی بدیهای گذشته را شسته و سال جدید را با شروعی نو آغاز میکنند. طبق سنت تایلندیها به صورت مودبانه با کاسهی آب روی اعضای خانواده، دوستان نزدیک و همسایههای خود آب میریزند. از آنجایی که این مراسم به شکل یک جشنوراه درآمده است، کاسه به سطل یا شلنگ آب درآمده است و نشاط تعطیلات میان مردم شهر و گردشگران به خوبی دیده میشود.«merit» یکی از آیینهای جداییناپذیر سونگ کران است و بازدید از ۹ معبد هم در آن انجام میگیرد. قبل از این که تایلند در سال ۱۹۴۰ سال نوی میلادی را به عنوان جشن سال نوی خود بپذیرد، سونگ کران بر اساس تقویم شمسی محاسبه میشد که از یک سال به سال بعد متغیر بود. امروزه سونگ کران هر ساله در بانکوک از ۱۳ تا ۱۵ آوریل جشن گرفته میشود. بسته به این که به کجای تایلند سفر کنید، تاریخ و طول این جشنواره متغیر است، پس قبل از سفر به دیگر شهرهای این کشور، از تاریخ و مدت زمان این جشنواره مطلع شوید.احتمالا بزرگترین و بیشترین جمعیت در بانکوک گرد هم میآیند. خیابانی به طول ۵ کیلومتر که به «پاتونگ» شناخته میشود، در هر دو طرف مملو از جوانان تایلندی است که همگی وسیلهای با خود به همراه دارند تا بتوانند با آن روی بقیه آب بپاشند. بهترین بخش قضیه آن است که شما میتوانید از محیط نسبتا خشک عابرگذرها لذت ببرید و از بالا جشن و آبپاشی مردم را تماشا کنید. کلمهی «نسبتا» در جملهی قبل به این معنی است که در این عابرگذرها هم باید یک چیز پلاستیکی برای حمل آب به همراه داشته باشید. از این بالا شما میتوانید جمعیت رنگارنگ زیادی از جوانان شاد و لبخند به لب تایلندی را ببینید که بین دو ردیفی از فروشندگان تفنگهای آبی، غذا و نوشیدنی به آرامی حرکت میکنند. ماشینهای آتشنشانی هم با شلنگهای آب در خیابانها حضور دارند و مردم از این که در گرمای ۴۰ درجهی سانتیگراد میتوانند زیر آب شلنگهای این ماشینها قرار گیرند، بسیار خوشحال هستند.اما اگر میخواهید در نبردی هیجانیتر شرکت کنید، باید به خیابان «خائو سان» بروید. سراسر این خیابان به صحنهی جنگ آبی تبدیل میشود و به محض این که وارد خیابان شوید، همه جای تنتان خیس میشود. در هر دو سر این خیابان پستهای بازرسی پلیس قرار دارد تا بطریها، قوطیها یا پودرهای سفید رنگ را که مردم به صورت هم میمالند را از آنها بگیرند. مراقب کف کاشیکاری شدهی خیابانها باشید که به شدت لیز می شوند و امکان دارد سر خورده و زمین بخورید.اما اگر ترجیح میدهید در جشن سونگ کران سنتیتری شرکت کنید، به منطقهی «فرا پرادائنگ» بروید که مردم آن محله این جشنواره را به شکل سنتی برگزار میکنند. اینجا جشن یک هفته دیرتر از دیگر نقاط بانکوک برپا میشود و پر از مفهومهای فرهنگی است. شما اینجا نه تنها از آب بازی لذت میبرید بلکه در فعالیتهای فرهنگی هم مانند مراسم پرچم، رقص رامان، مسابقات قایقرانی و فعالیتهای دیگر شرکت میکنید.جشنهای مذهبی در «Sanam Luang»، روبهروی قصر بزرگ برگزار میشود. در اینجا در اولین روز سونگ کران مجسمه ی بودا از موزهی ملی بیرون آورده میشود و در خیابانها گردانده میشود تا مردم روی آن آب بپاشند. سپس این مجسمه ۳ روز آنجا میماند تا مردمی که این مراسم را از دست دادهاند، بتوانند به آن احترام بگذرانند. از دیگر مراسمهای مذهبی ساخت گنبدهایی از شن و ماسه و تزئین آن با گل و پرچمهای رنگارنگ است. این مراسمات در اطراف معابد مهم در منطقهی «Rattanokosin» دیده میشود.
کارهایی که باید در این جشنواره انجام دهید:
- صدقه بدهید.
- از کیسههای ضد اب برای محافظت از اشیای باارزش خود، مانند ساعت و … استفاده کنید.
- مراقب وسایل خود باشید.
- برای رفتن به جاهایی که مراسم جشن سونگ کران برگزار میشود، از حملونقل عمومی استفاده کنید.
- به زبان تایلندی به مردم محلی سال نو را تبریک بگویید: «Sawasdee Pee Mai».
- لبخند بزنید و از این جشن نهایت لذت را ببرید.کارهایی که نباید در این جشن انجام دهید:
- راهبان، نوزادان و افراد مسن را خیس نکنید!
- آب یخ یا آب کثیف روی مردم نپاشید.
- برای جلوگیری از تصادف، روی موتورسیکلتسوارها آب نپاشید.
نگاهی کوتاه بر تاریخ تمدن هند
یکی از کهنترین تمدنهای جهان در هند متولد شد. سرزمینی توسعه یافته به لحاظ فرهنگی که بعدها تأثیرات خود را روی بسیاری از ساکنان مناطق مشرقزمین گذاشت. از میان صنایع دستی باستانی مربوط به دوران دیرینهسنگی که تاکنون کشف شده، چندین ابزار سنگی و سه استخوان حیوان با قدمت ۲٫۶ میلیون سال وجود دارد که در ۳۰۰ کیلومتری شمال دهلی نو یافت شدهاند. هندیها در دورهی کشاورزی موفق به توسعهی کشت و زرع، شکار و گلهداری ابتدایی شدند. دراویدیها (مردم بومی جنوب هند) اولین تمدن هندوستان را ایجاد کردند که با نام تمدن رود سند شناخته میشود. ابزار سنگی بسیاری که از دوران «پارینهسنگی زیرین» باقی ماندهاند در هندوستان کشف شده است. دو تمدن مختلف در این دوره به طور جدا از هم در هند تشکیل شد. در قسمتهای شمالی کشور، تمدن ساوان و در نواحی جنوبی آن نیز تمدن مدرس شکل گرفت. در گجرات هند بناها و ظروف سفالی مربوط به دوران میانسنگی کشف شده که قدمتشان به قرون هفدهم و شانزدهم قبل از میلاد مسیح باز میگردد.
دوران ودایی (Vedic Period) : تمدن ودایی پس از تمدن رود سند آغاز شد که تا قرن پنجم پیش از میلاد نیز ادامه داشت. با این حال بسیاری از تاریخشناسان معتقدند که حکاکیهایی که متعلق به دوران تمدن رود سند هستند، حاوی تصاویری از لباس سنتی زنان هندی یعنی «ساری» است که امکان ندارد مربوط به دوران سند باشد؛ همچنین نقشونگارهایی از انسانهایی وجود دارد که به صورت چهار زانو و دست به سینه نشستهاند که نمادی از دوران ودایی است. این بدان معنا است که دوران ودایی پیش از تمامی ادوار تاریخ هندوستان است. تمدن ودایی اساس و بنیان مذهب هندوئیسم هند است. مجسمهی Rig Veda که قدیمیترین تندیس ودایی کشف شده است، حاوی عناصر زیادی از فرهنگ و زبان هندو-ایرانی است. دو حماسهی بزرگ هندی به نامهای رامایانا و مهابارتا که به زبان سانسکریت نگاشته شده، متعلق به دورهی ودایی است. مهابارتا طولانیترین شعر دستنوشتهی جهان به شمار میرود. محققان معتقدند که ۴ طبقهی اجتماعی اصلی جوامع هند، طی دورهی تمدن ودایی شکل گرفته است. دستنوشتههای اوپانشاد و ودانتا بعدها در این دوره نوشته شدند و مرحلهی جدیدی از هندوئیسم را به عنوان مذهب و فرهنگ جامعهی هند به تصویر کشیدند.
هندوستان، ۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح تا سال ۱۱۰۰ میلادی : در مقایسه با ادوار گذشته، نوشتههای زیادی در دوران ماگدهی وجود داشته است. برای نمونه میتوان به یادداشتهای سفیر سلوکیان اشاره کرد که در دربار پادشاه هندی، چاندراگوپتا زندگی میکرده است. طی قرن ششم تا پنجم پیش از میلاد، اتحادی برتر به نام ماگدهی موفق شد نواحی شمال هند را از آن خود کند. یادگارهایی که از این زمان بر جای مانده، نشان از حاصلخیزی زمین ماگدهی دارد. در این دوره، سرزمین ماگدهی هند که به لحاظ مواد معدنی به ویژه فلزات بسیار غنی بود، شروع به دادوستد با دیگر نقاط کشور کرد. راجاگیرا پایتخت باستانی ماگدهی بود. در سال ۳۲۷ پیش از میلاد، اسکندر مقدونی موفق شد بخشهایی از شمال غربی هند را به تصرف خود در آورد. طبق منابع بودایی و جین که از آن دوران باقی مانده، اولین تلاش چاندراگوپتا برای تصاحب قدرت با شکست مواجه شد، اما پس از این که ارتش اصلی اسکندر هند را ترک کردند، چاندراگوپتا تمام تلاش خود را برای به دست آوردن تاج و تخت ماگدهی به کار بست. پس از او، شاه آشوکا بر سر قدرت آمد که امپراطوری موریا را بسیار قدرتمند کرد. پس از مذاهب بودایی و جینگرایی، توسعه و گسترش هندوئیسم در این دوره که با عنوان «عصر طلایی» هندوئیسم نیز شناخته میشود، بسیار آشکار بود. تلفیق مذهبی یکی از ویژگیهای بارز توسعهی فرهنگی جنوب هند در اوایل قرون وسطی است.
هندوستان، از سال ۱۱۰۰ تا ۱۸۵۸ میلادی : مهمترین دورهی کشورگشایی هند، مربوط به امپراطوری گورکانیان است. در قرن چهاردهم تا پانزدهم، سلسلهی تیموریان که ساکن نواحی آسیای مرکزی (ازبکستان) بودند، حضور خود در کل شبهقارهی هند را توسعه دادند تا به ثروت پادشاهان هندی دست یابند. مشهورترین امپراطور مغول به نام اکبر، نه تنها فاتح سرزمینهای جدید بود، بلکه از جمله مروجان اسلام نیز به شمار میرفت. البته با توجه به این که اکبر شاهزادههای هندو نیز داشت، تبعیت از دیگر ادیان را در هند ممنوع نکرد. طی دوران حکومت اکبر و پسرش، معماری سنتی هندی و ایرانی به بالاترین حد خود رسید.
راج بریتانیا : پس از نفوذ بریتانیا در قالب «کمپانی هند شرقی» به شبهقارهی هند و در دستگیری تمامی جوانب سیاسی و اقتصادی آن، شورشی در سال ۱۸۵۷ بالا گرفت که به دست سربازان کمپانی هند شرقی بر علیه کارفرمایان خود انجام شد. بعد از اتمام شورشها و ناآرامیها، حکومت راج بریتانیا تحت حکمرانی بریتانیاییها آغاز شد که سرتاسر هندوستان از غرب تا شرق بنگال را نیز در بر میگرفت.
استقلال، تجزیه و هند امروزی : پایان جنگ جهانی دوم، زمینهی مناسب برای استعمارزدایی در کل دنیا را فراهم کرد که با جنبشهای آزادیخواهانهی هند تحت رهبری ماهاتما گاندی همزمان بود. در آگوست سال ۱۹۴۷، هندوستان مستقل و به دو بخش هند و پاکستان تقسیم شد. قرار بود هندوستان به دو بخش تقسیم شود که یکی از آنها مختص مسلمانان و دیگری برای هندوها باشد. چیزی نگذشت که پاکستان، بنگال شرقی را در پی تحمیل سیاست زبانی از دست داد که خود به شکلگیری بنگلادش منجر شد. امروز، هند، پاکستان و بنگلادش در نقشه جدا از هم هستند که زمانی یک کشور متحد محسوب میشدند.