جهان شناسی
جهان شناسی
دره مرگ در جنوب کالیفرنیا
تنها شنیدن نام «دره مرگ» کافیست تا هر گردشگری برای دیدن عجیب ترین کویر دنیا راهی پارک ملی ناوادای امریکا شود. پارکی که در جنوب شرقی رشته کوه های سییرا نوادا و در مرز ایالات کالیفرنیا و نوادا قرار گرفته و مرموزترین شوخی طبیعت را به شما نمایش می دهد! در کویر اسرارآمیز کالیفرنیا، سنگ ها راه می روند! صخره ها، حتی اگر به سنگینی یک آدم هم باشند، بدون هیچ نیروی محرکی شروع به خزیدن می کنند و ردپایی از خود به جا می گذارند که شاید تا چند روز ماندگار باشد. حدود هزار سال قبل بود که بومیان منطقه دره مرگ را کشف کردند و درست از همان زمان افسانه جن و پری درباره این دره سر زبان ها افتاد. در تمام این افسانه ها، ردپای موجودات نامرئی و شروری به چشم می خورد که با تردد خود و حرکت دادن سنگ ها رعب و وحشت را به دل بومیان منطقه می انداختند.زمین شناسان برای درک اسرار این دره، تقریبا تمام قسمت های آن را مطالعه کرده اند. اولین فرضیه آن بود که این سنگ ها وقتی حرکت می کنند که سطح خارجی شان با قطرات بسیار ریز یخ پوشیده شده و به دلیل رطوبت و صافی بی اندازه زمین، با کمک کوچکترین نسیم کویری به حرکت در می آیند. اما این نظریه خیلی زود رد شد چرا که سنگ ها در تابستان های داغ هم به حرکتشان ادامه می دادند. آنها حتی روی زمین ناهموار هم حرکت می کردند و از خود ردپا به جا می گذاشتند. بنابراین پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که حرکت سنگ های دره مرگ پدیده ای متشکل از چند عامل ناشناخته است که هر کدام از این عوامل می توانند روی هم اثر بگذارند و نتیجه ای شبیه این خلق کنند. اما آنچه حرکت این سنگ ها را شگفت انگیزتر می کند، آن است که آنها به صورت موازی با هم حرکت می کنند. به این ترتیب هر سنگی در طول سالیان دراز یک راه دارد و همان را ادامه می دهد. هیچ کس تا به حال حرکت این سنگ ها را به چشم ندیده و حتی نمی داند این سنگ ها با چه سرعتی حرکت می کنند.آنها گاهی در طول حرکتشان بر زمین مسطح دره، چرخی می خورند و روی وجه دیگرشان می لغزند. بنابراین در مسیر اختصاصی یک سنگ ممکن است چند ردپای گوناگون به چشم بخورد. این سنگ ها اگر بر حسب اتفاق به ردپای سنگ دیگری برسند، به شکل عجیبی تغییر مسیر می دهند و یک جهت دیگر را در پیش می گیرند!
دره مرگ کجاست؟ دره مرگ پست ترین نقطه امریکاست که هوای بسیار گرم و خشکی دارد و درجه حرارت آن در تابستان به ۵۰ درجه سانتی گراد می رسد. به همین دلیل، خیلی ها آب و هوای این منطقه را با عربستان مقایسه می کنند و به این دره، لقب عربستان آمریکا را می دهند.بر اساس آمارهای انجمن تاریخ طبیعی دره مرگ، هر سال ۸۷۵هزار تا ۹۰۰هزار توریست از این منطقه که به نام زابریسکه معروف است بازدید می کنند. فاصله این دره تا لاس وگاس حدود ۲ ساعت و تا لس آنجلس ۴ ساعت است. به این ترتیب گردشگران در کمتر از نصف روز می توانند از هیاهوی بزرگترین و توریستی ترین شهرهای آمریکا جدا شوند و به کویری برسند که سکوت، آرامش، زیبایی و شگفتی را به آنها هدیه می دهد. این دره گونه های کمیابی از جانوران و پرندگان را درخود دارد و محیط خوبی برای زندگی آنها به شمار می رود. دره مرگ برخلاف ظاهر خشکش، یک حوزه آبگیر بزرگ برای برف های آب شده دارد و همانقدر که در تابستان خشک و ترک خورده و گلی به نظر می رسد، در زمستان پوشیده از یخ و برف است. آنقدر که در سال ۲۰۰۴ در اثر ذوب شدن برف کوه های اطراف در دره مرگ سیل آمد!
چرا دره مرگ؟ درباره نام عجیب این دره شایعات زیادی به گوش می رسد که از مرگ دسته جمعی مسافران دره تا درگیری های جویندگان طلا در آن متفاوت است. با این حال، امریکایی های امروز روایت دیگری را نقل می کنند که بر اساس آن یکی از کاشفان دره، در هنگام بازگشت رو به دره مرگ کرده و گفته است: «خداحافظ دره مرگ!» و بعد از آن این دره با نام عجیب دره مرگ معروف شده است!
گرجستان – تفلیس – میدان آزادی
میدان آزادی تفلیس (Freedom Square) که با نام “یروان، Ervan” نیز شناخته می شود، واقع در شهر تفلیس در کشور گرجستان می باشد. این میدانی است که قبلاً میدان پاسکوویچ یریوانسکی Paskevich Yerevanski نامیده می شد و بعدا میدان لنین و در آخر میدان آزادی نام گرفت . این میدان به طور مختصر میدان یروان نیز نامیده می شد . پاسکوویچ یروانسکی یک سرهنگ روسی بود و این عنوان را به خاطر تسخیر شهر ایروان برای امپراطوری روسیه دریافت کرد . در مجاورت کناره شرقی میدان آزادی فضای باز کوچک با یک فواره موجود است . بین مجسمه پوشکین و آن فواره ، “کامو” به خاک سپرده شده است. کامو یک شخصیت معروف انقلابی بود ولی حالا سنگ قبرش در آن مکان مدفون شده و نامعلوم است . این میدان محلی برای تظاهرات توده های مختلف از جمله کسانی که برای استقلال گرجستان از اتحاد جماهیر شوروی، انقلاب رز، و دیگران بوده است، می باشد. در سال ۲۰۰۵، میدان آزادی محلی بود که در آن رئیس جمهور وقت ایالات متحده ،جورج دبلیو بوش، و رئیس جمهوری گرجستان، میخائیل ساکاشویلی، خطاب به جمعیت صد هزار نفری، شصتمین سالگرد پایان جنگ جهانی دوم را جشن گرفتند.
موزه هرژه؛ به نام نویسنده تن تن برای همه کودکان قرن بیستم
ماجراهای تَنتَن و میلو (به فرانسوی: Les Aventures de Tintin) از معروفترین داستانهای مصور است که تاکنون به بیش از ۷۰ زبان ترجمه شده و بیش از ۲۰۰ میلیون نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رفتهاست. اولین نسخه از رشته ماجراهای تنتن و میلو در سال ۱۹۲۹ میلادی، توسط ژرژ رمی در روزنامهای در بروکسل به زبان فرانسوی منتشر شد. نویسنده ماجراهای تنتن، «ژرژ پراسپر رمی» اهل ایتربیئک (Etterbeek)، شهری در نزدیکی بروکسل بود که با نام مستعار کار میکرد. ژرژ رمی که بعدها اسم مستعار هرژه را برای خود برگزید در ۲۲ می سال ۱۹۰۷ در ایتربیئک، در کشور بلژیک به دنیا آمد.او با خلق پسری به نام تنتن توانست جذابترین، زیباترین و در عین حال پرفروشترین مجموعه کتابهای مصور قرن بیستم را به دنیا معرفی کند. در سال ۱۹۲۹ اولین داستان از این مجموعه، «فرار از شوروی» به صورت سیاه و سفید و هفتهای یک صفحه در مجله قرن بیستم کوچولو چاپ شد. هشت کتاب دیگر این مجموعه نیز در ابتدا به صورت سیاه و سفید به چاپ رسیدند و سپس در سالهای ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۵ به درخواست انتشارات کاسترمن که ناشر کتابهای تنتن بود، رنگی شدند.
قصههای تنتن و میلو درباره ماجراهایی است که برای یک خبرنگار کنجکاو و زیرک و سگش میلو اتفاق میافتد. وی در این ماجراها ضمن حل معماهای پیچیده، دوستانی نیز پیدا میکند که در قسمتهای مختلف به داد تنتن میرسند. دوست همیشه همراه تنتن در این ماجرا ناخدا هادوک است که پس از آشنایی با تنتن در تمام ماجراها همراه تنتن بوده است. ماجراهای تنتن و میلو داستانهایی رئالیستی و برگرفته از رویدادهای تاریخ معاصر هستند که از دوره زمانی بین جنگ جهانی اول و دوم آغاز شده و تا اوج دوران جنگ سرد امتداد مییابد؛ استعمار، نژادپرستی، رقابت میان دو ابرقدرت، مافیا، جنگ نفت و دیگر شاخصهای تاریخ معاصر در داستانهای تنتن تبلور یافتهاند. محتوای داستانها اغلب ماجراجویانهاند، گاهی خیالی و علمی–تخیلی و گاهی رویکردی سیاسی دارند. درحالی که اپیزودهای اولیه فضای فانتزی و شوخطبعانهتری دارند؛ در اپیزودهای بعدی ماجراها به تدریج به سمت واقعگرایی پیش میروند. از میانههای ۱۹۳۰ به جزییات مد و فناوری دقت بیشتری میشود. همه داستانها دارای موقعیتهای طنز و تصاویر خندهدار بیشمار هستند که یادآور اسلپاستیک در فیلمهای صامت ۱۹۲۰ هستند. ویژگی مهم این مجموعه طراحیهای عالی آن است و وفاداری به واقعیت در تصویر کردن اشیایی چون ماشین و قطار و ساختمانها. طراحیهای هرژه به روش لینیه کلر Ligne claire کشیده شدهاند، فیگورهایی با مرز مشخص و سطوح رنگی یکنواخت و بی سایه. حالا میخواهیم شما را به موزه هژره ببریم؛ تا به یاد نویسنده خلاق و مبتکر داستان تنتن با آن آشنا شوید. هژره که خود هرگز فکرش را هم نمیکرد به این شهرت دست پیدا کند حالا برای خود موزهای در بلژیک به نام خود دارد و همه میتوانند داستان کودکی خود را به روایتی دیگر در آنجا ببینند.
موزه هرژه و معماری جستوجوگرش : موزه هرژه بلژیک شما را به سفری شگفتانگیز و عجیب در میان آثار یکی از بزرگترین هنرمندان قرن بیستم، گئورگی پراسپر رمی که به اختصار او را هرژه میشناسیم، میبرد. کارتونیست معروف بلژیکی و خالق شخصیت دوستداشتنی تنتن. بعد از دو سال که کریستیان دپورتزآمپاک، معمار فرانسوی موزه بر روی آن تلاش کرد، بالاخره در سال ۲۰۰۹ این موزه به روی عموم گشایش یافت. این موزه در جنگلی زیبا واقع شده است که یک پل پیاده آن را به لوونلا نویه، جایی که موزه در آن محل قرار گرفته متصل میکند. این موزه آثار هنرمند و نویسنده مطرح بلژیکی هرژه را به نمایش درمیآورد. این موزه از بخشهای فرهنگی، نمایشگاهای دائمی و موقت از آثار هرژه و همین طور ویدیو پروژکتری که زندگی هرژه را بیان میکند، تشکیل شده است.ورودی فضای موزه هرژه بسیار جالب اس؛. عکس تنتن و امضای هرژه! این موزه در مجموع سه طبقه دارد؛ شامل ۹ فضای نمایشگاهی، کافه و سینما. علاوه بر آن نمایشگاه جهان تنتن و میلو هم هست. این موزه متعلق به شرکت مولینسار (مارلین اسپایک) است. به گفته لوران دو فروبرویل، رئیس موزه هرژه، احداث این موزه اهمیت زیادی برای «فانی رودول»، همسر هرژه داشته است: او رویای خود را تحقق بخشیده و این موزه به نظر من فوقالعاده است. شکی ندارم که اگر هرژه زنده میبود و سری به این موزه میزد، واقعا تحت تاثیر قرار میگرفت. این نکتهای بسیار مهم است.فانی رودول، همسر هرژه، مجموعا ۱۷ میلیون یورو برای احداث موزهای ویژه آثار شوهرش هزینه کرد و در نهایت هم با اجرای این طرح سبب شد که هرژه به عنوان هنرمندی چندسویه به علاقهمندان شناسانده شود.
لذت شنا در استخری در دل طبیعت نیوزلند
با فرا رسیدن فصل گرما مردم نیز به یاد استخرهای شنا میافتند؛ جایی که ضمن خنکشدن، تمدد اعصابی هم کرده و با آرامش بیشتری به استقبال مشکلات زندگی میروند. اما گاهی مکان قرار گیری این استخرها نیز به نوبه خود شگفتانگیز بوده و شاید از خود استخر بیشتر جلبتوجه کند. در ادامه شما را با یکی از این مکانهای عجیب آشنا میکنیم. شاید با مجمعالجزایر ساموآ آشنایی نداشته باشید؛ مجموعه جزایر ساموآ در سال ۱۹۶۲ جدایی خود از نیوزلند را اعلام کرده و به نام ایالات مستقل ساموآ نامیده شد. البته آن را به نام ساموآی غربی نیز میشناسند. ساموآ از دو جزیرهی اصلی آتشفشانی به نامهای آپولو (Upolu) و ساوایی (Savaii) و تعدادی جزیره کوچکتر تشکیل شده است. محلی که استخر ما در آن واقع شده دهکده لوتوفاگا در ساحل جنوبی جزیره آپولوست.
معنای نام این استخر “گودالی بزرگ برای شنا کردن” است و در حقیقت این توصیفی دقیق از این مکان به شمار میرود. برای ورود به این استخر طبیعی لازم است که ۳۰ متر پایین بروید؛ این استخر در یک بستر آتشفشانی تشکیل شده و شناگران میبایست برای ورود به آن از یک نردبان استفاده کنند. آب این استخر بسیار زلال و شفاف بوده و در عین حال خنک و باطراوت است، همچنین این استخر از عمق چندانی برخوردار نیست. این گودال به اقیانوس راه داشته و از آن تغذیه میشود و در نوع خود تجربهای کاملاً متفاوت را در اختیار شناگران قرار میدهد.صنعت توریسم این روزها در ناحیه ساموآ رو به رشد است؛ چرا که آب و هوای مناسب، سواحل ماسهای سفید و طبیعت بکر و زیبای منطقه به اضافهی فرهنگ بومی غنی دست به دست هم داده و این جزایر واقع در اقیانوس آرام جنوبی را به شدت در نزد گردشگران محبوب نموده است. گودال تو سوآ توسط باغهای زیبا و یک ساحل ماسهای جذاب احاطه شده است. بهترین زمان برای بازدید از جزایر ساموآ از ماه می تا نوامبر است (تقریباً خرداد تا آبان)؛ چرا که در این زمان وضعیت اقلیمی مناسبی بر ناحیه حکمفرماست. به علاوه جشنوارههای متعددی برگزار شده که خود اسباب تفریح و سرگرمی را برای بازدیدکنندگان فراهم میکنند.برای رفتن به این جزایر نیز ابتدا باید سری به نیوزلند زده و از آنجا به مقصد شهر آپیا مرکز ساموآ سوار هواپیما شد. گردشگران میتوانند نهایت لذت را از شنا کردن در این گودال ببرند. البته همانطور که گفتیم بخشی از درآمد این جزایر از منابع گردشگری تأمین میشود؛ برای این استخر هم ورودیهای به مبلغ ۱۵ دلار تعیین شده و در مقابل محیطی امن و راحت برای مهمانان مهیا شده است.
گیتورن، ونیز هلند
گیتورن (Giethoorn) دهکده ای واقع در بخش هلندی از محدودۀ اویریسیل (Overijssel) می باشد که در محدودۀ شهری استینویکرلند و به فاصلۀ ۵ کیلومتری از شهر استینویک (Steenwijk) واقع شده است. گیتورن در گذشته شهری مخصوص پیاده رو ها بوده (ماشین ها اجازۀ تردد نداشته اند) و در هلند با لقب “ونیز شمال” یا “ونیز هلند” شناخته می شده است. این دهکده خصوصا بعد از سال ۱۹۵۸ معروف شد؛ یعنی بعد از زمانی که کارگردان هلندی، برت هانسترا، کمدی معروف فانفار (Fanfare) را در آن شهر بر روی صحنه برد. به همین دلیل گیتورن یک شهر توریستی شناخته شده در سطح بین المللی است که در هلند واقع شده است. در قسمت قدیمی دهکده، هیچ جاده ای وجود نداشت و تمام رفت و آمد ها از طریق یک کانال و از روی آب انجام می شد (امروزه نیز فقط یک مسیر دوچرخه سواری دارد). همچنین، دریاچه های موجود در دهکده در طی عملیات استخراج ذغال سنگ بوجود آمده اند.
این شهر در ابتدای سال ۱۲۰۰ به عنوان یک پارک حفاظت شده شروع به توسعه و پیشرفت نمود. اولین ساکنین این منطقه کشاورز بودند و در طی فعالیت خود، تعداد بی شماری شاخ بز وحشی کشف کردند. این شاخ ها متعلق به بزهایی بودند که در سال ۱۱۷۰ در طی سیل جان داده بودند. نام این شهر از روی شاخ بز گرفته شده (Geytenhoren) و نام امروزی (Giethoorn) شکل کوتاه شدۀ آن است. کانال های این دهکده در طی روز بسیار شلوغ هستند پس صبح زود زمان مناسب تری برای بیرون رفتن و گشت و گذار می باشد. همچنین می توانید به راحتی به شهر رفته و یک روز را در آنجا بمانید زیرا این دهکده به شهر آمستردام نزدیک است و می توانید سفر سیاحتی فوق العاده ای داشته باشید.