استان شناسی

استان شناسی

 

ساختمان شهرداری ارومیه

url

موقعیت فعلی :
در حال حاضر این بنا با نام شهرداری ارومیه واقع در استان آذربایجان غربی،شهرستان ارومیه و به نشانی میدان انقلاب مربوط به دوره پهلوی اول با مالکیت دولتی در تاریخ ۲۲/۰۴/۱۳۷۹ و با شماره ثبتی ۲۷۶۲ و کد ۳ و در زمان ریاست سید محمد بهشتی در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده و در اختیار شهرداری ارومیه قرار دارد.

تاریخچه بنا :
این بنا در سال ۱۳۱۰ هجری شمسی به طرح متخصصین آلمانی و توسط ملا¬اوستا که چیره دست ترین معمار زمان خود در شهر بوده و با نام بلدیه اجرا شده که در زمان جنگ جهانگير اول (۱۸-۱۹۱۴ ميلادي) رياست بلديه شهر اروميه با حسين خان جهانگيري معروف به بيگلربیگي يكي از محترمين و اعيان شهر بود، وي با وجود فقدان وسائل نسبت به امور شهرتوجه فراوان داشت.
در زمان حكومت اعتمادالدوله تمام كوچه هاي بزرگ و كوچك و خيابانهاي شهر با سنگ هاي كوچك و گرد به رنگ كبود كه از رودخانه شهرچاي مي آوردند و پياده روها با سنگ هاي بزرگ مسطح كه از معادن سنگ نزديك شهر به دست مي آمد سنگفرش گرديده، روشنايي محلات و كوچه ها سر و صورتي پيدا كرد .در آن زمان (جنگ جهاني اول و قبل از انقلاب رضائيه) اين شهر بسيار آباد و معمور و زيبا بوده است.
اعتمادالدوله در دوره حكمراني اش در اروميه، در آبادی و نظافت شهر قدمهاي مؤثري برداشت، اداره اي به نام بلديه(شهرداري)كه سابقه نداشت به وجود آورد و در حدود ۸۰۰ چراغ نفتي جهت تأمين روشنايي شهر تهيه كرد و آنها را به ديوارها در كوچه و محلات نصب مي كردند و مردم از زحمت تردد در ظلمت شبها آسوده شدند. همچنين به سنگفرش كوچه ها پرداخت و دو نفر از محترمين و معتمدين و صالح ترين شهر را به نظارت دقيق و اجراي سريع امر سنگ فرش تعيين نموده بود و اين دو نفر عبارت از حاج تمجيد و ديگري غلامخان بوده كه هنوز هم راسته غلامخان به نام وي باقيمانده است .ناودانهاي عمارات كه به سمت كوچه ها بودند، به فرمان اعتمادالدوله تغيير جهت داده شدند. اعتمادالدوله در امر درختكاري هم اقدام مي كرد، از جمله خياباني كه از نوگچر شروع و به شهرچاي متصل مي شود، كنار خندق قرار گرفته بود به دستور اعتمادالدوله درختكاري شد و از طرف بلديه (شهرداري) هم، در كنار آن محجر شش گوشه و رنگ آميزي شده نصب گرديد تا عيب خندق مستور و پوشيده شود و زينتي به آن خيابان ببخشد و بعدها در اين محل ها ساختمان هاي مدرن به وجود آمدند.
احداث دروازه نوگچر (محل فعلي ساختمان هاي شهرداري،شهرباني و ستاد لشكر) از يادگارهاي اعتمادالدوله مي باشد. اعتمادالدوله اگرچه از اوامر و احكام سنپطرزبورغ (لنينگراد فعلي) اطاعت مي كرد، ولي طوري با فرماندهان روس مماشات و رفتار مي نمود كه به نفع شهرو اهالي شهرتمام مي شد و يا با استفاده از نفوذ خود جلوي بسياري از خودسريها را گرفته، اشرار و ياغيان را به جاي خود نشانده و از طرفي نيز به آبادي شهرو تهيه روشنايي و آب و نظافت محلات مي پرداخت .در آن ايام كسي از ترس اعتمادالدوله قادر نبود آب شهررا آلوده سازد زيرا مردم بيشتر از آب جويها كه در كوچه ها و خيابانها بودند استفاده مي كردند. قصاب و ميوه فروش و بقال و غيره روي مواد غذايي را مي پوشاندند تا از گرد و غبار محفوظ بمانند و يا مگس و پشه و زنبور و غيره روي آنها ننشيند بدين وسيله رعايت بهداشت مي شد. از طرفي كسبه قادر به گرانفروشي و يا كم فروشي و يا عمل قاچاق و تقلبات نبودند زيرا مرتكب بلافاصله، شديداً تنبيه مي شد. قصيده خواني دراويش در كوچه و بازار موقوف شده بود و از مارگير و معركه طلب نيز شديداً جلوگيري مي شد رضاشاه كبير از اوائل سلطنت خود توجه خاصي به عمران و آبادي شهرها داشتند. در اين موقع بر توسعه تأسيسات بلديه در شهرها كه بعدها نام آن به كلمه زيباي شهرداري تبديل شد، فرماندهان واحدهاي نظامي و پادگانها طبق دستور رضاشاه در عمران شهرها نظارت داشتند و شهرداريها را تقويت مي نمودند در اين زمان ابتدا به حمايت ارتش كارهاي عمراني كه در رأس آنها خيابان كشي بود شروع گرديد. در همان سالهاي اوليه سلطنت رضاشاه كبير نقشه ايجاد خيابان پهلوي در رضائيه از طرف اداره بلديه تهيه گرديد. اين خيابان از مركز بازار بزرگ ميوه و تره بار فروشي كه به ميدان قاپان موسوم است شروع مي شود و تا باغ دلگشا كه در آن موقع نظاميه رضائيه شده بود امتداد مي يافت .اين خيابان از شمال به جنوب رضائيه كشيده شده و شهر را به دو قسمت شرقي و غربي تقسيم مي كند. در انتهاي خيابان پهلوي ميدان بزرگي به نام ميدان شهرداري يا استانداري ايجاد شده است و در اطراف آن ميدان ساختمان هاي شهرداري ( استانداري)، ستاد لشگر، شهرباني و بالاخره دادگستري بنا گرديده و وسط ميدان با مجسمه اعليحضرت محمدرضاشاه آريامهر تزئين يافته است شهرداري رضائيه ابتدا ساختمان مناسبي نداشت، در زمان سلطنت رضا شاه قطعه زمين واقع در ضلع جنوب غربي ميدان بزرگ شهر، انتهاي خيابان پهلوي جنب ستاد لشكر جهت شهرداري تخصيص داده شد و در آن دو دستگاه ساختمان بزرگ بنا گرديد كه از ساختمان مشرف به ميدان، ادارات استانداري و شهرداري استفاده مي كردند و ساختمان داخل باغ محل سكونت استانداران آذربايجان غربي بوده و كليه اجتماعات بزرگ شهردر سالن وسيع شهرداري رضائيه برگزار ميشده است.

مشخصات بنا :
این ساختمان از دو طبقه همکف ، اول و یک زیر زمین تشکیل شده است. در حال حاضر از زیرزمین آن که در بخش جنوبی واقع شده بعنوان موتورخانه و کلیه بخشهای آن حتی از بخشهایی از راهروهای آن استفاده اداری می شود.
طبقه همکف شامل سرسرا و فضاهای اداری و طبقه اول شامل سالن اجتماعات و فضاهای اداری بوده ارتباط دو طبقه توسط پله دو طرفه عريضي ميسر شده كه دقيقاً در آكس ورودي طراحي شده و با انحنايي كه در قسمت پايين بخود مي‌گيرد، از پله بعنوان عامل دكوراتيو استفاده شده است. این بنا دارای یک ورودی اصلی از جبهه شمال شرق و سه ورودی فرعی از جبهه جنوب شرق است. نمای شمال شرق با ورودی اصلی با چهار ستون طراحی شده، بالکن پیش آمده طبقه اول، پنجره های مرتفع و سقف مرتفع سالن اجتماعات خود را به عنوان نمای اصلی ساختمان مطرح می¬کند. از بدو تأسيس ساختمان بالكن مذكور رابط اصلي مقامات كشوري و لشكري با مردم بوده است. در اوايل انقلاب نيز اغلب راهپيماييها به اين ميدان ختم مي‌شد و عمدة سخنرانيها و قطعنامه‌ها از اين بالكن قرائت مي‌شد. از آنجا که طرح بنای شهرداری توسط متخصصین آلمانی تهیه شده، فرم پلان بصورت عقابی با بالهای گشوده طراحی شده که در پیروی از این اصل طراح مجبور به رعایت تقارن نسبت به محور عرض شده و نیز قسمتهایی از پلان را با زاویه ۴۵ درجه طراحی نموده است.

دیوارها :
ديوارها از سمت داخل ساختمان تا عمق حداقل ۳۰ سانتيمتر از خشت است و بدنه خارجي ديوارها در طبقه همكف تا عمق ۴۰ سانتيمتر از سنگ مي باشد و بعد از آن ديوار خشتي است. جنس ديوارها در طبقه همكف تا عمق ۵۰ سانتيمتر خشت و ۴۰ سانتيمتر سنگ است، شايان ذكر است در هر رگ چند سنگ تا عمق ۶۰ سانتيمتر هم وجود دارد كه به صورت هشت وگير داخل خشت كار شده است. در ديوار چينيها، در فواصلي كه پنجره ها نزديك به هم قرار گرفته اند، معمار براي اينكه بتواند لغاز كنار پنجره ها را در آورد، بجاي سنگ لاشه از آجر استفاده كرده است. لازم به ذكر است استفاده از سنگ تنها در طبقه همكف و زيرزمين مشاهده مي شود و در طبقه اول بخشهاي بيروني ديوارهاي خارجي، از آجر مي باشد. اندازه دیوارهای باربر ۹۰ سانتیمتر و دیوارهای جداکننده ۳۰ سانتیمتر می باشد و جنس همگی آنها از آجر می باشد. ایستایی ساختمان به طور کلی توسط دیوارهای باربر و تیر چوبی و خرپا برپا شده است.

نما :
– ارتفاعات داخلي
به غير از سالن اجتماعات كه ارتفاع زير سقف آن ۶/۵ متر مي باشد، در بقيه فضاها به طور كلي ارتفاع زير سقف ۱۰/۴ متر مي باشد، كه به نظر مي رسد براي يك فضاي اداري ارتفاع مناسبي مي باشد.كف كليه پنجره ها به جز پنجره هاي پاگرد راه پله از كف زمين ۸۵ سانتیمتر و پنجره هاي راه پله ۳۰ سانتي متر مي باشد. لازم به يادآوري است كه ارتفاع ۸۵ سانتي متر براي يك فضاي اداري مناسب مي باشد. چرا كه شخص در حال نشسته بر روي صندلي به راحتي ناظر فضاي بيرون مي باشد. دليل پائين بودن ارتفاع كف پنجره پاگرد راه پله به خاطر حفظ ريتم در نماي شمالي مي باشد چرا كه در واقع پاگر نيم طبقه از طبقه هم كف بالاتر مي باشد و با انتخاب ارتفاع ۳۰ سانتي متر پنجره راه پله بين دو طبقه قرار مي گيرد و چنان كه در عكس مشاهده مي كنيم در نهايت تناسب چشم نوازي در نماي بيروني به چشم مي خورد. يكي ديگر از خصوصيات درها و پنجره ها همان طوري كه در پلان نيز مشاهده مي شود پخ بودن جرزها در محل پنجره از طرف داخل به طرف خارج مي باشد كه احتمالاً طراح به خاطر سردسير بودن منطقه از اين امر براي هدايت بيشتر نور خورشيد به داخل بنا استفاده كرده است.
– نظم در نما
در همان نگاه اول به نماي اين ساختمان متوجه مي شويم كه رعايت نظم و تكرار پنجره هاي مشابه در نهايت ايجاد يك ريتم مشخص همراه با ساير المانهاي بصري اصول اوليه و اساس نماسازي در ساختمان فوق مي باشد. در نماي خارجي دو عامل اساسي طبقه همكف را با طبقه اول از لحاظ بصري جدا مي كند. يكي قاب بيروني پنجره ها كه در كل ساختمان دو تيپ مي باشد و پنجره ها را محصور كرده اند. در صفحات بعد اين دو تيپ مشاهده مي شود.
دومين عامل كه طراح با استفاده از آن دو طبقه را از لحاظ بصري از هم جدا مي كند خطوط برجسته افقي مي باشد كه با ايجاد سايه روشن هاي چشم نواز اين هدف طراح برآورده مي كند. همچنين مشابه همين خطوط در قسمت بالاي ساختمان وجود دارد كه اشاره¬اي است به جان پناه پشت بام و ارتفاع آن را از بيرون مشخص مي كند. در نماي جنوبي (رو به ميدان) كه در معرض ديد عموم قرار گرفته با استفاده از برجستگيهاي عمدي و اوريب كه در طرفين ورودي قرار دارد عظمت اين بنا را تشديد مي كند و در ضمن از يكنواخت بودن سطح خارجي بنا می كاهد و اين برجستگيها نماي خارجي را خرد كرده و به چند قسمت كوچك تقسيم مي كند. لازم به يادآوري است كه مشابه همين برجستگيهاي عمودي در نماي شمالي نيز ديده مي شود. سه رديف سنگ كار شده ازكف زمين اين ساختمان را در جاي خود محكم نموده و قرنيز بالاي دست انداز نيز انتهاي بنا را مي بندد.
– محورهاي اصلي در نما
اصلي ترين محور نما همانند پلان، محور عرضي مي باشد كه از آكس ورودي عبور مي كند و نماي بيروني بنا نسبت به اين محور متفاوت مي باشد. محور دوم كه از اهميت كمتري نسبت به محوي عرضي برخوردار است، عمود بر محور قبلی می باشد.
– عناصر مشخصه نما
در كل مي توان گفت نما، نماي يكنواختي مي باشد و تنها عناصري كه نسبتاً روي آنها تأكيد شده جلو ورودي و ستونهاي مربوطه مي باشد. همچنين قسمت بالاي ورودي (كتيبه اي كه هم اكنون آرم شهرداري اروميه بر آن نصب شده) از عناصر مشخصه نما مي باشد و بالاخره قاب پنجره ها كه اغلب ۲ يا ۳ پنجره را در بر مي گيرد سومين عامل مشخصه نما مي باشد.
جنس مصالح در نما :
سطح نما به طور كلي سيمان مي باشد. نماي خارجي ديوارها در دو طبقه داراي اندود سيمان سفيد بوده که پوشش سیمان سفید آن در سال ۱۳۸۷ هجری شمسی توسط سازمان میراث فرهنگی برداشته و قسمت آجرکاری زیر این پوشش توسط این سازمان مورد مرمت قرار گرفته که نمای موجود آن آجری می باشد.
مصالح بکار رفته در این بنا :
بناهای پهلوی نشان می¬دهند که ساخت آنها ترکیبی از مواد و مصالح مختلف است این مصالح ساختمانی شامل آجر، سنگ، پنجره ها و درهای چوبی و نیز نرده و محافظهای پنجره ها و سقف ها فلزکاری است. استفاده از مصالح در بنای شهرداری متمایل به شیوه سنتی می باشد. مصالح مورد استفاده در این بنا شامل سنگ، آجر، خشت، چوب و فلز است که دارای جنبه سازه ای و تزئینی می باشد.
ملات :
تنها ملات مورد استفاده در ساخت اين بنا شفته آهك مي باشد و نحوه تهيه اين ملات به اين ترتيب بوده كه ابتدا حوضچه اي احداث كرده و آهك را در آن ريخته و با آب پر مي كردند، بعد از چند ساعت مواد ناخالص و سنگ ريزه هاي آن ته نشين و قسمت رويي آن را برداشته و با مخلوط خاك، ملات خاك آهك به دست مي آمد.
نحوه ساخت :
ابتدا محل پي را كنده و مقداري آهك خشك در داخل كانال ريخته و آن را با مقداري ماسه مخلوط مي كردند سپس روي اين مخلوط را به مقدار كافي آب ريخته و سنگهاي پي را در داخل آن قرار مي دادند. اين كار تا حد لزوم تكرار مي شد بعد از اتمام پي ريزي ديوارها را كه شامل سه رديف سنگ و بقيه آجر مي باشد به وسيله ملات تهيه شده در حوضچه هاي مخصوص مي چيدند.
استراكچر سقف و ايستائي آن :
مصالح بکار رفته در سقف بطور کلی تیر چوبی، آجر و تخته به صورت توفال می باشد. نحوه ایستایی سقف در طبقه همکف بدین ترتیب است که نیروی وزن سقف در طبقه همکف توسط تیرهای چوبی به دیوارهای حمال که بصورت جرزهای ضخیم (۹۰ سانتیمتر) می باشد به پی ها منتقل می شود. در طبقه اول نیز بجز سقف سالن اجتماعات، سقف بقیه فضاها به همین ترتیب ساخته شده است. سقف سالن به خاطر ابعاد بزرگ و قابل توجهي كه دارد، داراي استراكچر خاصي است. ايستائي اين سقف توسط خرپايي كه از تيرهاي چوبي تشكيل شده و اين خرپا از به وجود آمدن مماني كه باعث لنگر دادن تيرهاي اصلي مي شود جلوگيري مي كند.
شيرواني :
پوشش خارجی ساختمان که در تماس مستقیم با محیط بیرون می باشد و بر روی تیرهای خرپا نشسته، شیروانی می باشد. در قسمتهای کناری شیروانی با شیبی ملایم به طرف لبه های خارجی ساختمان ادامه پیدا می¬کند.در این قسمتها تیرهایی به عنوان ستون و به منظور جلوگیری از لنگر شیروانی در زیر آن قرار میگیرد.

قره کلیسای چالدران

113334_741

قره كليسا يا كليساي طا طائوس مقدس در شمال غرب دشت چالدران از توابع استان آذربايجان غربي واقع شده است .اين بناي باشكوه در دره اي مجاور دهكده كليسا كندي قرار دارد . علت نامگذاري قره كليسا به علت استفاده از سنگهاي سياه آذرين در ساخت بخش قديمي كليسا ميباشد .
تاريخ ساخت اين كليسا بنا به روايت موسس خورناتسي مورخ مشهور ارامنه به اوايل دوره مسيحيت بر مي گردد . بدين ترتيب كه كليساي مورد نظر برروي آرامگاه طا طا ئوس مقدس از مبشرين دين مسيحيت ساخته شده است . از سال ۱۲۴۳ .م نام كليساي طا طا ئوس مقدس متناوبا در آثار و كتب مختلف به ويژه مجامع مذهبي ارامنه به چشم ميخورد . كليساي طا طائوس بارها بوسيله چپاولگران و حاكمان وقت مورد غارت و ويراني قرار گرفته و در اين ميان سوانح طبيعي مثل زلزله بارها ساختار كليسا را راويران نموده است
طبق كتيبه موجود در نماي بخش قديمي كليسا در اوايل قرن چهارده در اثر زلزله اي مهيب ويران گشته بطوري كه در سال ۱۳۱۹ساختمان فعلي كليساي قديمي توسط اسقف زاكاريا در مدت ۱۰ سال مرمت و باز سازي گرديده است .يكي ديگر از تعميرات اساسي و ساختمان دومين كليساي پر شكوه قره كليسا در دوران حكومت عباس ميرزا وليعهد قاجار انجام گرفته است . كليساي جديد تماما با سنگهاي سفيد رنگ حجاري شده كه در نوع خود كم نظير مي باشد مزين گشته وبه فرم كليساي ايچميادزين ايروان احداث گرديده است.
باشروع جنگ ميان ايران و روس در سال ۱۸۲۷ م جمع كثيري از ارامنه آذربايجان پس از دهها قرن به آنسوي مرز ارس عزيمت نموده و عده كمي نيز كه در دهات اطراف قره كليسا ساكن بودند در ماههاي آخر جنگ جهاني اول و بايورش قواي عثماني اين محل را ترك نمودند . بدينسان دهات ارمني نشين اطراف كليسا خالي از سكنه گرديد و از آن پس اين كليسا ي شكوهمند به عنوان اثري ارزشمند از معماري كهن اين سرزمين به يادگار ماند .اطراف بناي قره كليسا راحصاري سنگي و ديوارهاي تدافعي در بر گرفته است . در چهار گوشه دور حصار برج هايي به شكل نيمدايره وجود دارد كه از لاشه سنگ ساخته شده اند ودر سمت جنوب حصار دروازه اصلي قرار دارد . پس از گذشتن از دالان كم ارتفاعي به حياط اصلي كليسا وارد مي شويم كه در ميان حياط كليساي باشكوه طا طائوس مقدس چشم هر بيننده اي را خيره مي نمايد . حصار اطراف بنا به جز ضلع غربي به وسيله اطاقكهايي پوشيده شده است . همچنين حياط بزرگي در ضلع غربي حياط وجود دارد . در بخش جنوبي اين حياط ويرانه هاي تاسيسات خدماتي و اقتصادي به جاي مانده است
بناي كليسا از دو بخش قديمي ( سياه رنگ ) و بخش جديد ( سفيد رنگ ) به صورت الحاقي تشكيل شده است . در نماي داخلي و خارجي كليساي قديم از سنگهاي سياه آذرين استفاده شده و شامل محراب اصلي در ضلع شرقي ميباشد كه از كف صحن كليسا يك متر ارتفاع دارد و با دو رديف پلكان به صحن اصلي ارتباط دارد . در دو سمت محراب اطاقكهاي تاريك به چشم ميخورد كه عده اي عقيده دارند مزار طا طا ئوس مقدس در اطاقك سمت راست محراب قرار گرفته است . پوشش اين بخش به صورت گنبدي با۱۲ترك مي باشد . كليساي سفيد داراي سه ورودي در اضلاع شمالي، غربي وجنوبي مي باشدكه ورودي اصلي كليسا در ضلع غربي قرارگرفته و بر سر در آن كتيبه معروف عباس ميرزا نصب شده است . اين ورودي متصل به برج ناقوس كليسا مي باشد كه بر روي چهار ستون سنگي عظيم بنا شده است .
پس از گذشتن از درب اصلي وارد سالن بزرگ مي شويم . سالن اصلي كليسا بصورت مربع مستطيل مي باشد كه بوسيله دو رديف ستون مجزا مي شوند . در طرفين دو راهرو وجود دارد و در هر يك از اين راهروها ودر ميان ديوار شمالي و جنوبي آبسيد هايي بوجود آورده اند . آبسيد شمالي و جنوبي قرينه يكديگر بوده و بصورت شش گوش و بفرم نيم دايره قرار گرفته اند .ديوارهاي داخلي سالن كليسا فاقد هر گونه تزئينات معماري ميباشد تنها در ضلع شمالي حوضچه غسل تعميد بي نظيري وجود دارد كه با مقرنس هاي زيبايي از سنگ حجاري شده است تزئين يافته است . نماي خارجي كليساي جديد كلا از سنگهاي سفيد آهكي ساخته شده و داراي تزئينات متنوع حجاري مي باشد .اين تزئينات شامل نيم ستونهاي برجسته – طاق نماها و حاشيه دور كليساي جديد مي باشد كه عمدتا با نقوش گل و بوته و نقوش هندسي و حيوانات و چهره حجاري شده صورت فرشتگان بصورت بر جسته تزئين يافته است .در حاشيه فوقاني تزئينات در بين ستونهاي سنگي چهره هايي از حواريون حضرت مسيح (ع ) بصورت تمام قد و با لباسهاي رسمي حجاري شده است و در وسط ديوار آبسيد شمالي پيكره ظريف حضرت مريم به چشم مي خورد .
اين بنا در فهرست آثار جهاني به ثبت رسيده است .

تپه باستانی حسنلوی نقده

123

حسنلو؛ گنجينه تمدن ۸ هزارساله
تپه باستاني حسنلو در آذربايجان غربي، در جنوب غربي درياچه اروميه، در منطقه سرسبز شهرستان نقده (سرزمين تاريخي سلروز) و در ۷ كيلومتري شمال شرقي اين شهرستان واقع است و به علت مجاورت با دهستان حسنلو به اين نام معروف شده است.
ارتفاع اين تپه از بستر رودخانه گدار كه از كنار آن مي گذرد، ۲۰ متر و قطر آن حدود ۲۵۰ تا ۲۸۰ متر است. چند تپه باستاني ديگر هم كه ارتفاع آنها از ۱۵ متر تجاوز نمي كنند، در اطراف اين تپه پراكنده اند.
شناسايي و حفاري اين تپه باستاني در سال ۱۳۱۳ صورت گرفت. در طي اين حفاري، تعدادي ظروف سفالي با اشكال متنوع و مختلف به دست آمد. در سال ،۱۳۳۶ كاوش علمي و تخصصي تپه باستاني حسنلو را هيأت حفاري و كاوش مشترك ايراني – آمريكايي آغاز كرد و در اين حفاري و كاوش، از خرابه ها شهر، دژي از زير خاك بيرون آمد كه به عقيده باستان شناسان متعلق به قوم ماننا ست. ديوارهاي اين بناها و منازل و معابد آن با پايه هاي سنگي ساخته شده و در بالاي آنها از آجرهاي بزرگي به طول ،۴۰ عرض ۲۳ سانتيمتر و ضخامت ۱۴ سانتيمتر استفاده شده است.
در قسمت حفاري شده اين تپه، ويرانه هاي شهر يا دژي ديده مي شود كه از دو بخش عمده تشكيل شده است. قسمت نخست به تالار شاهي يا معبد سلطنتي معروف است و در آن سكوهاي بزرگ و كوچكي ديده مي شود و در انتهاي جنوب تالار تختگاه يا محراب معبد قرار دارد و در اين قسمت سكوهاي بزرگ و كوچك ديده مي شود.
قسمت ديگر، تالار بزرگ يا معبد اصلي است كه در ضلع شمالي و مجاور بناهاي تالار اول قرار گرفته و كف آن فرش شده است و در آن دو قطعه سنگ بزرگ ديده مي شود. باستان شناسان اين دو قطعه سنگ سرخ رنگ و بزرگ را وسيله اي براي مجازات محكومان يا براي به جا آوردن قرباني به درگاه رب النوع مي دانند كه سر قربانيان و محكومان را روي آن مي گذاشتند و از تن جدا مي كردند. در انتهاي اين تالار، ۳ ستون بزرگ سنگي جاي گرفته است.
پشت اين ستون هاي ۴ متري، خانه هاي كوچكي با مصالح سنگي قرار دارد كه به نظر باستان شناسان، محل سكناي بردگان، كنيزان يا خادمان معبد بود. در اين قسمت، اسكلت ۴۰ زن نيز پيدا شده است. دور تا دور بناها را حصار و بارويي به ارتفاع ۶ متر فرا گرفته است كه قسمتي از اين بارو و حصار و كنگره هاي آن در ضلع غربي بر اثر كاوش و حفاري نمودار شده است.
تپه باستاني حسنلو يكي از مهمترين اماكن باستاني و تاريخي ايران و جهان به شمار مي رود و باستان شناسان ايراني و خارجي قدمت آن را حدود ۸۰۰ تا ۱۴۰۰ سال قبل از ميلاد تخمين زده اند. حدس ديگر آن است كه آثار مربوط به ويرانه هاي تپه حسنلو در ۷۰۰ يا ۶۵۰ سال قبل از ميلاد به آتش كشيده شده است. اين تپه داراي ۱۰ دوره متمايز سكونت است كه آنها را از قديم به جديد يعني از دوره دهم تا دوره اول كه آخرين دوره است، تقسيم بندي كرده اند. اين دوران از دوره ابتدايي سنگي آغاز و تا دوره باستاني، مادها و دوره اسلامي ادامه مي يابد.
قدمت دوره ابتدايي و سنگي تپه حسنلو به عقيده دكتر رابرت دايسون، باستان شناس آمريكايي و سرپرست هيأت حفراي تپه حسنلو، به ۶ هزار سال قبل از ميلاد برمي گردد. تاريخ تقريبي سكونت اول به حدود هزاره ششم قبل از ميلاد مي رسد و دوراني را شامل مي شود كه تپه حسنلو زياد مورد توجه نبود. در اين دوره ها، به بناهاي خشتي گلي و سنگي برخورد شده است.
از دوره چهارم سكونت در تپه حسنلو، يعني در هنگام آتش سوزي بزرگ، تا دوره هفتم سكونت، آثار ساختماني به دست آمده است كه دلالت بر سكونت در اين تپه دارد. دوره چهارم حسنلو مهمترين دوره فرهنگي اين دوره است. در ميان بناهاي سمت شرقي حياط مركزي، بقاياي چند انبار و اصطبل قابل تشخيص است كه از اين انبارها مقدار زيادي خمره كشف شده است كه به گماني به درد ذخيره آب دژ مي خورد و به گماني ديگر مخصوص نگهداري مشروبات بوده است.
در جانب ورودي حياط، مجموعه اي از بناهايي مانند تالار بزرگ يا پرستشگاه و تعدادي اتاق هاي متصل و مربوط به هم قرار داشته است. در اين ميان، پرستشگاه بيش از ديگر بناها قابل توجه است. اين پرستشگاه داراي سقف و ستون هاي چوبي بود و ۲۴‎/۳۰ متر طول و ۱۸‎/۵متر عرض داشته است.
در دژ حسنلو، اتاق هايي نيز به انبار و آشپزخانه و اسلحه خانه اختصاص داشته است، از اسلحه خانه كه معلوم نشده كارگاه اسلحه سازي يا محل نگهداري جنگ افزار بود، مقدار زيادي شمشير و ۳ نيزه آهني كشف شده است. در اطراف غربي حياط، حدود ۱۵ باب اتاق بزرگ و كوچك وجود داشته و جام زرين حسنلو در يكي از اتاق هاي همين قسمت كشف شده است. بناهاي شمالي حياط مركزي گوياي جايگاه مخصوص زنان و كنيزان بوده است چون در اين قسمت مقدار زيادي جعبه هاي مخصوص نگهداري وسايل آرايشي چون سرمه دان و وسمه دان استخواني يافت شده است.
از تپه باستاني حسنلو در سال هاي ۱۳۱۳ تا ،۱۳۵۸ طي حفاري هاي باستان شناسان ايراني و آمريكايي انواع و اقسام ابزار و ادوات جنگي مانند شمشير، خنجر، نيزه، سرنيزه هايي از جنس مفرغ و آهن به همراه هزاران ظروف سفالي و اشياي استخواني سنگي سفالي، شيشه اي و فلزي گوناگون كه هر يك داراي ارزش تاريخي، باستاني و هنري هستند، كشف شده است كه در موزه ها ايران باستان، آذربايجان، آمريكا، فرانسه و ديگر كشورهاي جهان نگهداري مي شود. مهمترين اثر مكشوفه تپه باستاني حسنلو كه اهميت ويژه اي در جهان و باستان شناسي دارد، جام طلايي حسنلو است. وزن اين جام ۹۵۰ گرم، بلنداي آن ۲۱ سانتيمتر، قطر آن ۲۵ سانتيمتر و محيط لبه آن ۶۱ سانتيمتر است و در موزه ايران باستان تهران نگهداري مي شود. اين كشف در تاريخ باستان شناسي ايران و در جهان يكي از مهمترين اكتشافات علمي و از نادرترين آثار تاريخي ديني و هنري دنياي باستان شناسي به شمار مي رود.
اين جام اثر كاملاً خيره كننده اي است؛ زيرا بيش از حد ظريف كاري داشته و فاقد تركيب مجلل است. قدمت جام طلايي كشف شده از تپه حسنلو در حدود ۸۰۰ سال قبل از ميلاد مسيح است.
واقعيت اين است كه نه تنها تپه حسنلو بلكه صدها اثر باستاني و تاريخي در آذربايجان غربي، اين منطقه را در زمره مناطق ديدني و داراي استعداد و امكانات بي نظير گردشگري قرار داده است كه اين امر تلاش بيش از پيش مسئولان را مي طلبد تا اين استان به جايگاه واقعي خود در اين زمينه دست يابد.

مسجد جامع اروميه

IJ43

مسجد جامع ارومیه در ضلع جنوب شرقی بازار ارومیه و در جوار خیابان اقبال واقع شده است و از مهمترین عناصر بافت تاریخی بازار ارومیه به شمار میرود.
اين مسجد شامل مجموعه فضاهایی است که در دوره های مختلف پیرامون صحن مسجد شکل گرفته اند. این مسجد با دو در ورودی به راسته سنگتراشان و راسته عطاران راه دارد که از صحن بزرگ آن منشعب می شود. ( در دو دهه اخیر در میانه صحن ساختمان حوزه علمیه با حجمی بزرگ احداث گرديده كه هویت معماری مجموعه را مخدوش نموده است ) مجموعه آثار پیرامون صحن به شرح زیر میباشد:
۱٫ شبستان گنبد دار قدیمی یا گنبد خانه که هسته اولیه بنا را تشکیل می دهد و به احتمال قریب به یقین و با مقایسه آن با نمونه های مشابه قدمت آن به دوره سلجوقی میرسد.
این شبستان پلاني مربع شکل به اضلاع ۶/۱۰ متر دارد که با گوشه سازیهایي به فرم فيلپوش و تبديل پلان چهار ضلعي به هشت و شانزده ، گنبد آجری به ارتفاع داخلی ۵/۱۶ متر بر آن استوار شده است .
آنچه که از ویژگی های معماری سلجوقی در این بنا بارز بنظر می رسد ، تبعیت از الگوی پلان چهار طاقی ،توجه به استحکام بنا و استفاده از مصالح مقاوم در ساخت بنا می باشد.
محراب گچبری ایلخانی بنا در ضلع جنوبی گنبد خانه واقع شده و دور تا دور منتهي اليه دیوار گنبد خانه کتیبه کوفی بر جای مانده است که از گوشه جنوب شرقی سمت راست دیوار طرف محراب با “بسم الله الرحمن الرحیم انا فتحناک لك فتحا مبینا” شروع می شود و در گوشه جنوب شرقی با کلمه ” ینصرک” ختم میشود. در دیوارهای شرقی و غربی نیز آیات دیگری نوشته شده است.
۲٫ محراب ایلخانی:
محراب گچبری مسجد جامع ارومیه به ارتفاع ۸۲/۷ متر و عرض ۴۸/۵ متردر ضلع جنوبی گنبد خانه اولین نمونه از ۲۳ محراب گچبری دوره ایلخانی می باشد که بر روی محراب قدیمی تر دوره سلجوقی و در تداوم هنر گچبری این دوره اجرا گشته است . از آنجا که اجرای این اثر نفیس و ارزشمند به تاریخ ۶۷۶ه .ق در مرز زمانی بین دو دوره سلجوقی و ایلخانی واقع شده است , با دارا بودن بسیاری از خصوصیات محرابهای ایلخانی وجوه مشترکی نیز با محرابهای دوره سلجوقی دارد.
کشیدگی و ارتفاع رفیع محراب ، استفاده از دو طاق نما و دو ستون نما و تاج محراب در فرم بندی آن، استفاده از خطوط ثلث در کتیبه های محراب ، تحدب نقوش و عناصر بکار رفته در گچبریها (البته این تحدب به اندازه نمونه های اجرا شده در اواسط دوره ایلخانی نیست) از مشخصه های بارزی هستند که این اثر بعنوان یک محراب دوره ایلخانی دارد.
وجود طاق کوچک نعلی شکل نیز مختص محرابهای ایلخانی در منطقه آذربایجان می باشد و نمونه آ ن را می توان در محراب مسجد جامع مرند که آخرین محراب گچبری ایلخانی می باشد مشاهده نمود.
و اما وجوه مشترک این اثر با محرابهای دوره سلجوقی استفاده از نقوش هندسی ، بکار بردن خطوط کوفی در کتیبه دور تا دور طاق نما و استفاده از فرمهاي توپی شکلی است که نمونه آن در مسجد میر نطنز به چشم می خورد . با این تفاوت که فرم توپی هاي مسجد جامع ارومیه محدب و مشبک اجرا شده اند.
دونالد ویلبردر بررسی معماری اسلامی دوره ایلخانی در خصوص این محراب ارزشمند می نویسد:
دیوار صفحه محراب دارای طاق سه برگه در مرکز است. در طرفین نغول ذوزنقه ستونهای نیمه مدور قرار دارد که سر ستون شیار دار آن در دو قسمت مجزاست.
وروی این ستونها نغول طاق نوک تیز ، که تقریبا به شکل نعل اسب است، قرار دارد وبالای آن حاشیه محدب ساخته شده است . این واحد با یک سلسله قالب مستطیلی محدب احاطه شده وبر فراز آن حاشیه بلندی ساخته شده است. کلیه محراب شامل تزیینات گچبری با سطوح مختلف برجستگی است . چند سانتیمتر بالاتر از محراب کتیبه گچی عریضی دورتادور اتاق ساخته شده است . بالای طاق سه برگه کتیبه ای به این مضمون وجود دارد: عمل عبدالمومن بن شرفشاه النقاش التبریزی فی شهر ربیع الاول سنه سته و سبعین وتسمائه
درحاشیه اطراف قسمت مقعر محراب نیز به خط کوفی از قرآن مجید آیه ای نوشته شده است و از حضرت رسول اکرم (ص)دو حدیث به خط نسخ در حاشیه دور محراب نقش بسته است این محراب در دهه های اخیر آسیبهای جدی ديده و در سال ۱۳۷۹ توسط کارشناسان سازمان میراث فرهنگی آذربایجان غربی در کنار عملیات مرمتی گنبد خانه ،بصورت اساسی مرمت شده است .
۳٫ چهلستون:
در ضلع غربي گنبدخانه شبستان چهلستون مسجد واقع شده كه پس از شبستان گنبد دار, قديمي ترين بخش كالبد موجود مسجد جامع اروميه مي باشد. پلان چهلستون مستطيلي به ابعاد ۱۳×۴۶ متر مي باشد كه ۱۸ ستون سنگي در دو رديف نه تايي پلان اين قسمت را به سه ناو تقسيم نمود و ۳۰ گنبد پوششي آجري برروي آنها استوار گشته است. “به احتمال زياد ساختمان اين قسمت مربوط به دوره ايلخاني مي باشد و در دوره صفويه مورد مرمت قرار گرفته است(شباهت بخش سنگي آن با مقبره سه گنبد و قسمت تحتاني شبستان گنبد دار بسيار زياد است). انجام كاوش هاي علمي منظم و مطالعات باستان شناسي در فرصت مناسب در اين مجموعه تاريخي بي شك مدارك و اسناد مطمئني جهت تعيين دوره هاي قبلي و سير تحولات معماري قسمتهاي مختلف به دست خواهد داد.
در ضلع شمالي چهلستون دو ورودي از صحن به داخل مجموعه تعبييه شده است كه يكي از سر درها كه ورودي اصلي مجموعه مي باشد داراي مقرنس كاري و تزئينات كاشي هفت رنگ با گچبري مي باشد .
بر بالاي سر در ديگر كتيبه اي مربوط به اهداء باغ بزرگي به عنوان حياط مسجد و سال احداث حجرات به تاريخ ۱۱۸۰ ه.ق به وسيله رضا قلي خان بيگلربيگي اروميه ( حاكم كريم خان زند در اروميه ) نصب شده است.
بر سنگ نوشته اي در بالاي سر در اصلي نيز تاريخ ۱۱۸۴ثبت است. بر پايه همان سردر نيز سنگ مزاري با تاريخ ۱۱۷۱ وجود دارد .
به جهت رانش پايه ها و پوشش آجري، اين قسمت در سالهاي گذشته به شيوه آهن كشي مهار و تثبيت گشته است.
۴٫ حجرات اطراف صحن
همان گونه كه ذكر آن گذشت بر اساس كتيبه هاي موجود در سردر ورودي چهلستون در اوايل دوره زنديه حجرات اطراف صحن توسط رضا قلي خان حاكم اروميه در زمان كريم خان زند احداث گشته است .
متن كتيبه بدين شرح مي باشد :
“بسم الله الرحمن الرحيم چون توفيق حضرت رب الاربات شامل حال عاليجاه رفيع جايگاه اميرالامرا، العظام رضا قلي خان بيگلر بيگي اروميه افشار خلف جنت آرامگاه محمد موسي خان قاسم لو گرديد اين مدرسه در ايام خجسته انجام خود بر جنب مسجد جامع به جهت طالبان دين مبين حضرت سيدالمرسلين و ائمه معصومين صلوات الله عليهم اجمعين احداث نمود. في شهر رجب سنه ۱۱۸۴″
بخش اعظمي از حجرات پيرامون صحن در دو دهه اخير در حين احداث مدرسه علميه تخريب گرديده است .
۵٫ شبستان ضلع شرقي گنبدخانه:
در دهه هاي اخير شبستان ضلع شرقي گنبدخانه تخريب و شبستان نوساز بزرگي با سيماي ناهمگون و سقف شيرواني به مجموعه الحاق گشته و لطمه فراواني به معماري مجموعه وارد نموده است.

عمارت كلاه فرنگی ماکو

pardis20 087

موقعيت طبيعي :
شهر ماكو در ميان دره‌اي كم عرض و در دامنه شيبدار كوه قرار گرفته و اكثر ساختمانهاي قديمي شهر در سمت شرقي و بروي شيب نسبتاً تندي ساخته شده‌اند

موقعيت فعلي :
بناي قديمي عمارت كلاه فرنگي همراه با آثار تاريخي متعدد ديگري كه از نظر قدمت تقريباً همزمان اين اثر مي باشد تماماً در سمت شرق خيابان امام كه طولاني ترين خيابان شهر و بموازات دره حد فاصل دورشته كوه مي باشد قرار گرفته است . در اطراف عمارت فوق ساختمانهاي قديمي مانند عمارت شهرباني ، محل شوراي داوري سابق و چند بناي ديگر وجود دارند كه متاسفانه دست خوش تحول نوسازي شده اند .

تاريخچه بنا :
عمارت كلاه فرنگي كه قسمتي از مجموعه ساختمان بزرگ قديمي متعلق به يكي از خوانين ماكو بنام علي‌قلی خان بيات مي باشد كه بعد ها توسط اداره بهداري از پسر ايشان تقي‌خان بيات خريداري شده و تمام ساختمانهاي قديمي مذكور بجز عمارت كلاه فرنگي تخريب و توسط بهداري واحدهاي نوسازي براي محل مورد مربوط به بيمارستان در آن ساخته شده است ، اين بناي قديمي كه از نظر فرم و تكنيك كار مخصوصاٌ گچبري و آئينه كاري بسيار جالب توجه مي باشد اثري است متعلق به اواخر دوره قاجاريه كه بدون هيچ دخل و تصرفي بهمان شيوه اصلي حفظ شده است .
مشخصات بنا :
ساختمان كلاه فرنگي در دامنه كوه و در شيب نسبتاً تندي قرار گرفته است ، چنانچه جبهه غربي ( سمت خيابان ) كه سكو بندي شده بصورت طبقه جداگانه اي بنظر مي رسد . ساختمان دو طبقه بوده بطوريكه از نقشه و عكس‌هاي ضميمه مشخص مي شود قسمت داخلي داراي گچبري و پلان آن صليبي شكل و فرم آن از بيرون بصورت هشت ضلعي مي باشد . بالكن چوبي كه در هر طبقه داراي بيست ستون چوبي است زيبائي و طرح جالبي به اين بنا بخشيده است و مصالح بكار رفته در ساختمان كلاه فرنگي عبارت از آجر ، خشت خام ، تيرهاي چوبي و اندود گچي در جبهه خارجي و جبهه داخلي و تزئينات گچبري و آئينه كاري فوق العاده زيبا در طبقه اول و نقاشي آب و رنگ شامل صحنه‌هاي متفاوت در طبقه همكف مي باشد . به هر صورت اين عمارت از نظر تناسبات معماري جا افتاده و خوش تركيب بوده و داراي ديد و منظره بسيار خوبي مي باشد .
عمارت كلاه فرنگي در اصل قسمتي از ساختمان بزرگ مالك اصلي بوده و بعد از فروش آن بهداري ماكو بخشهای ديگر ساختمان را تخريب و بجاي آن بناهاي جديدي احداث نموده فقط عمارت كلاه فرنگي را حفظ و از آن بعنوان دفتر شير و خورشيد سابق استفاده مي شده است متاسفانه در حال حاصر بنا متروكه و بيم تخریب آن بيشتر می رود .
ساختمان كم حجم و دو طبقه عمارت كلاه فرنگي با پوشش شيرواني و بالكن چوبي كه به تبعيت از فرم خارجي عمارت داراي طرح هشت ضلعي مي باشد و بالكن مذكور كه در دو طبقه عمارت به همان فرم بيست عدد ستون چوبي و سقف تخته كوبي تكرار شده حد فاصل ستونها نرده‌هاي چوبي خراطي شده قرار داده شده در آخرين حد بالاي پنجره‌ها از جبهه خارجي يك حاشيه گچبري وجود دارد قسمت داخلي نيز بوسيله گچبري آئينه كاري و نقاشي و ساير تقسيم بنديهاي متناسب آرايش داده شده است .