ایرانگردی
حمام تاریخی روستای پورناک
روستای پورناک در کیلومتر ۱۶ پلدشت به مرگنلر در اطراف رودخانه دایمی زنگمار واقع شده است وحمام پورناک پلدشت به واسطه ارزش معماری در اوایل دهه ۸۰ مورد شناسایی میراث فرهنگی قرار گرفته و پس از آواربرداری و مرمت بخشهای باقیمانده با شماره ۶۲۲۴ به تاریخ ۸۱.۰۷۰۷ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید.با پیگیریهای انجام شده از سال ۱۳۹۵ مرمت مجدد اثر شروع و در این مرحله آواربرداری و خواناسازی بخش غربی حمام یعنی هشتی ورودی و سربینه انجام شد و مرمت سربینه اصلی و تاق و گنبدهای هشتی در سال ۱۳۹۷ به پایان رسید. سنگهای آتشفشانی آذرین متخلخل عمده مصالح ساختمانی اثر میباشد که باملات آهک کار شده و گنبدهای سهگانه مخروطی که با نورگیرهایی روشنایی حمام را تامین میکرده تون حمام در ضلع جنوب شرقی بنا و آب انبار نیز در ضلع شمالی بنا قرار گرفته است.روستای پورناک براساس دادههای تاریخی موجود در دورههای قبل به عنوان مرکزیت ارتباطی منطقه دارای ارزش تجاری و بازرگانی و فرهنگی بوده که حمام و مسجدجامع روستا گواه این امر است.
ایل پورناک، پورناکیان به زبان ترکی و محلی پوُرنه یا پورنک اِیلی یکی از قبایل تشکیل دهنده قزلباشها در دوره صفوی بودند که از شاه اسماعیل صفوی در رسیدن به قدرت حمایت کردند.حمام پورناک به جهت اهمیت تاریخی و فرهنگی، علاقهمندی اهالی به استفاده از آن در ایام نوروز و تابستان مورد توجه خاص میراث فرهنگی قرار گرفته است و جهت احیا و بهرهبرداری آن پیشنهاد میشود موزه محلی مردمشناسی در این حمام راه اندازیشود و دهیاری و شورای اسلامی میتوانند به عنوان بهرهبرداران مجموعه ورود کنند. حمام پورناک مربوط به دوره قاجار است و در شهرستان پلدشت، بخش مركزی، روستای پورناک واقع شده و اين اثر در تاريخ ۷ مهر ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۶۲۲۴ بهعنوان يكي از آثار ملی ايران به ثبت رسيده است.
آرامگاه باباطاهر عریان
آرامگاه باباطاهر عریان را میتوان از نمونههای ممتاز و بدیع معماری عصر حاضر دانست که با تلفیقی از معماری قرن هفتم و هشتم هجری، به مامنی برای علاقهمندان به ادبیات و این شاعر نامی، تبدیل شده است و از جاهای دیدنی همدان به شمار میرود. باباطاهر از شعرای مشهور و از بزرگان طریقت، در اوایل قرن پنجم هجری یعنی در دوران باروری دانش و معرفت ایران، در همدان به دنیا آمد. اما تاریخ دقیق تولد او مسجل نشده است. برخی از محققان با استناد به حروف ابجد استخراج شده از یکی از دوبیتیهای باباطاهر، سال تولد او را ۳۲۶ ه.ق دانستهاند. آن دوبیتی، بدین شرح است:
مو آن بحرم که در ظرف آمدستم چو نقطه بر سر حرف آمدستم
بهر الفی الف قدی بر آیو الف قدم که در الف آمدستم
بابا لقبی بوده است که به پیروان وارسته میدادهاند و عریان به دلیل بریدن او از تعلقات دنیوی بوده است. در میان مردم لر لقب بابا به پیران و مرشدان اهل حق نسبت داده میشود. ترانههای شورانگیز باباطاهر با لهجه دلپذیر لری سروده شده و ترجمان روح و قلب حساس و پرسوز این عارف گرانمایه است و اهل ذوق و حال را با جذبه خاص تحت تاثیر و سحر خود قرار میدهد. به دوبیتیهای باباطاهر فهلویات گفته میشود. البته اطلاق عنوان فهلویات بر این نوع دو بیتیها احتمالاً نشان میدهد که آنها در زبان پهلوی و مربوط به گویش ایران میانه است. فهلویات نامی است که بر دوبیتیهای سروده شده به گویشهای کهن نواحی (فهله) اطلاق میشود. مفرد آن فهلوه معرب صورت فارس پهلوی است. بنا بر روایات ابن مقفع نواح فهله پنج ناحیه اصفهان، ری، همدان، آذربایجان و ماهنهاوند سرزمن ماد را در بر میگرفتهاست. ابن خرداذبه پهله یا فهله را شامل ری، اصفهان، همدان، نهاوند، مهرجان کذک، ماسبذان و قزوین دانستهاست. کاربرد فهله برای سرزمین ماد به اواخر دوران اشکانیان میرسد. نمونههایی از فهلویات که در متون فارسی آمده، بیشتر به نواحی یاد شده منسوب است. با این همه از نظر زبانشناختی، سرزمین فهله را میتوان تا گیلان گسترش داد. بدین ترتیب فهلویات شامل اشعاری است که به گویشهای غرب، مرکز و شمال ایران سروده شدهاست.
ویژگیهای بنا : آرامگاه باباطاهر بر فراز تپهای در شمال غربی همدان قرار دارد. این آرامگاه در یک میدان مستطیلشکل زیبا و سرسبز قرار گرفته و دارای گنبدی فیروزهای رنگ به شکل منشور و قاعدهای هشتضلعی است. سقف آرامگاه نیز به زیبایی تمام کاشیکاری شده است. برج آرامگاه روی یک قاعدهی هشتضلعی قرار گرفته که ارتفاع آن از سطح تپه ۲۰.۳۵ متر و از سطح خیابان ۲۵.۳۰ متر است. ستونهای هشتگانهی برج، سنگ مزار، کف آرامگاه و پلههای آن از سنگ گرانیت ساخته شده است. بنای اصلی که ابعاد آن ۱۰ در ۱۰ متر است با مجموعه با مجموعهای از منشورها پوشیده شده که دارای مدخلها و منافذ نوری هستند. سنگ نمای بنا نیز از همان سنگ است و داخل آن کتیبههایی از کاشی وجود دارد. در داخل فضای آرامگاه، ۲۴ دوبیتی از این شاعر نامی روی سنگهایی مرمرین حکاکی و نصب شده است. دو لوح برنجی نیز در داخل آرامگاه وجود دارد که یکی از آنها شامل اسامی هیئت موسس انجمن آثار ملی در زمان تاسیس آرامگاه و دیگری نام افرادی است که در کنار باباطاهر دفن شدهاند. مساحت زیربنای این آرامگاه و باغ اطراف آن به ۸۹۵۶ مترمربع میرسد. برخی از بزرگان و ادیبانی که در کنار مزار باباطاهر به خاک سپرده شدهاند: محمدابن عبدالعزیز از ادیبان قرن ۳ هجری، ابوالفتح اسعد از فقیهان قرن ۶، میرزا علی نقی کوثر از دانشمندان قرن ۱۳ و مفتون همدانی از شاعران قرن ۱۴.
تاريخچهی آرامگاه باباطاهر : بنای آرامگاه باباطاهر، در سالهای متمادی چندین بار تخریب و بازسازی شده است. در قرن ششم هجری، یک برج هشت ضلعی آجری روی این بنا ساخته شده بود که به مرور زمان ویران شد. در دوره پهلوی اول شهرداری همدان اقدام به ساخت بنای جدیدی برای این شاعر معروف کشورمان کرد اما نیمهکاره ماند. در جریان همین بازسازی، یک لوح کاشی متعلق به قرن هفتم هجری پیدا شد. روی این لوح کاشی فیروزهای، آیات قرآن به خط کوفی و به صورت برجسته، نوشته شده است. این لوح، اکنون در موزهی ایران باستان نگهداری میشود. در سال ۱۳۲۹ این بنای نیمهکاره مرمت شد و در سال ۱۳۴۵ طرح بنای جدید توسط مهندس هوشنگ سیحون و مهندس فروغی ارائه شد. سال ۱۳۴۶ ساخت این آرامگاه آغاز شد و ۳ سال بعد به پایان رسید. این بنا در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۳۷۶، در فهرست آثار تاریخی و ملی ایران به ثبت رسید. فضای سبز وسیعی نیز در اطراف این بنا احداث شده است. این آرامگاه جدید را میتوان تلفیقی از معماری عصر جدید و معماری قرنهای هفتم و هشتم هجری به حساب آورد.
حمام قجر قزوین
یکی از کهنترین و بزرگترین گرمابههای قزوین که به دستورشاه عباس دوم ساخته شده و نخست “حمام شاهی” نام داشته است، حمام قجر قزوین است که تاریخ بنای آن را “صحت عافیت” گفتهاند که معادل ۱۰۵۷ است. چرا که در دورهای تاریخی معماران بنا به دلیل ماندگاری تاریخ ساخت، آن را به صورت رمزگونه یا به شعر نوشته و با احتساب عدد ابجد آن، تاریخ ساخت در دل شعر باقی مانده است. این روش باعث میشود که شعر در اذهان باقی بماند و اگر زمانی کتیبهی ثبت شده در آن تخریب شود، تاریخ ساخت آن محفوظ است.
ساخت از لطف شاه حمامی… به لطافت قبول هر مقبل
چون یکی از درون برون آید… “صحت عافیت” بود تاریخ
حمام قجر در خیابان عبید زاکانی کنار بازارچه و مسجد آقا کبیر قرار دارد و قدیمیترین حمام موجود در قزوین به شمار میآید که در سال ۱۰۵۷ هجری قمری به دستور شاه عباس دوم صفوی توسط امیر گونه خان از سرداران و امرای وی ساخته شده است. جاهای دیدنی قزوین به قدری زیاد است که این شهر اولین شهر از لحاظ تعداد جاذبههای گردشگری و تاریخی به ثبت رسیده در ایران محسوب میشود. حمام قجر یکی از کهنترین و بزرگترین گرمابههای قزوین است که در سال ۱۰۵۷ هجری قمری توسط امیرگونه خان از امیران شاه عباس دوم در دوره صفویه در محله عبید زاکانی فعلی بنام حمام شاهی ساخته شده که با سه بخش اصلی سربینه، میاندر و گرمخانه بالغ بر هزار و ۴۵ مترمربع مساحت دارد.
اطلاعات معماری : مساحت حمام قجر در حدود ۱۰۴۵ متر مربع است و از دو قسمت جداگانه زنانه و مردانه و سه بخش اصلی سربینه، میاندر و گرمخانه تشکیل شده است. درب اصلی حمام رو به جنوب باز می شود و با راه پله مارپیچی به سربینه منتهی میشود. سربینه بزرگ گرمابه که حوض زیبایی در وسط آن قرار دارد، شش شاه نشین و طاق نما را در پلانی هشت ضلعی با راهرویی به گرمخانه پیوند میدهد. سربینه مکانی برای تعویض لباس و آماده شدن مراجعین برای استحمام بوده است. درب دیگری نیز از جانب غربی به حمام راه داشته که احتمالا مخصوص بانوان بوده است. تزئینات گرمابه شامل کاشیکاری و طاقهای رسمیبندی شده است و کف آن با سنگ مرمر مفروش گردیده است. پشت بام این حمام نیز همسطح خیابان است. سربینه که طرحی مستطیل شکل دارد و از دو طاق جناغی در شرق و غرب آن تشکیل شده، توسط راهرویی که دارای طاق جناغی بسیار باریک است به گرمخانه راه می یابد. گرمخانه زنانه و مردانه به شکل چلیپاست و اتاقکهایی برای شستشو در شرق و غرب آن تعبیه شده است. پوشش بنا، گنبدی است و در هر گنبد جامخانهای عمل نورگیری را انجام میدهد. ازاره گرمخانهها تا ارتفاع ۱٫۵ متر کاشیکاری شده و رسمیبندی و یزدیبندی سقفها به تزیین آن افزوده است. سنگ های بزرگ و یک تکهای که سکوها را فرش کرده، از ویژگیهای این بنا محسوب میشود.
این اثر تاریخی در سال ۱۳۷۹ توسط میراث فرهنگی و گردشگری استان قزوین خریداری و با سرمایه گذاری شهرداری قزوین و مدیریت سازمان نوسازی و بهسازی مرمت شد. هم اکنون این مجموعه یکی از جاذبه های گردشگری استان قزوین محسوب میشود و به عنوان موزه مردمشناسی در ۳ بخش اقوام، آداب و رسوم و مشاغل مورد بازدید علاقهمندان قرار دارد. این موزه از سه بخش تالار اقوام، مشاغل و آئینها تشکیل شده است که در قسمت سربینه زندگی اقوام غالب ساکن قزوین مانند تات، مراغی، کرد، لر و ترک به معرض نمایش گذاشته و در تالار میاندر، آیینهای سیزده بدر، پنجاه بدر و مراسم سوگواری امام حسین (ع) و در قسمت آخر نیز شش شغل حجامت، مکتبخانه داری، بارفروشی، آهنگری، تعزیه خوانی، دعانویسی و حلاجی در معرض دید بازدیدکنندگان قرار گرفته است. این حمام در سال ۱۳۷۹ خورشیدی توسط سازمان میراث فرهنگی و گردشگری استان قزوین خریداری و با سرمایهگذاری شهرداری قزوین و مدیریت سازمان نوسازی و بهسازی مرمت شد و به عنوان موزه مردمشناسی تغییر کاربری داد. این موزه شامل ۳ بخش اقوام، آداب و رسوم و مشاغل میباشد و زندگی روزمره مردم به وسیله مجسمههایی در معرض دید عموم قرار گرفته است و در تاریخ ۱۱ مرداد ۱۳۸۴ با شمارهٔ ثبت ۱۲۶۰۱ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
پل معلق بابلسر
پل معلق بابلسر مربوط به دوره پهلوی اول است و در بابلسر، خیابان پاسداران واقع شده است. این پل فلزی معلق در سال ۱۳۱۳، قبل از جنگ جهانی دوم توسط مهندسین و متخصصین آلمانی و سوئدی بر روی بابلرود احداث شد و از مهمترین آثار باستانی و از جاذبههای شهر است که بر زیبایی بابلرود میافزاید. این پل اولین پل ماشینرو است که قسمت شرقی و غربی بابلسر را به هم پیوند میدهد و راه ارتباطی بابلسر، فریدونکنار و در مسیر شاهراه شرقی، غربی استان و بسیار پرتردد است. طول آن ۸۰ متر، عرض آن ۸ متر و ارتفاع آن ۱۶ متر است.
غار کلماکره لرستان
غار کلماکره یکی از جاهای دیدنی پل دختر در استان لرستان و یکی از پررمز و رازترین غارهای تاریخی و طبیعی ایران است. در مورد این غار که مدفن ششمین گنجینه بزرگ جهان بوده، داستانهای بسیار جالبی وجود دارد، از داستان پیدا شدن گرفته تا آثار تاریخی کشف شده و قدمت آن. غار کلماکره در بخش مرکزی شهرستان پلدختر استان لرستان و در نزدیکی روستایی به نام طاق ملک حسین، در شرق یکی از آخرین درههای صخرهای کوه آهکی ملّه در پلدختر قرار دارد و به علت اینکه پیشانی غار حدود ۱/۵ متر پایینتر از دهانه آن است، غار برای مدتهای طولانی از نظرها پنهان بوده است. درباره محل این غار اختلاف نظرهایی وجود دارد، چرا که اهالی پلدختر آن را به نام خود و مردم رومشکان هم آن را متعلق به خود میدانند، اما در اسناد رسمی این غار در حوزه شهرستان پلدختر ثبت شده است.
تاریخچه غار : داستان غار کلماکره از ابتدا تا انتها پر از رمز و راز است و روایتهای مختلفی درباره آن وجود دارد. قدمت این غار به حدود ۲۷۰۰ سال پیش بازمیگردد و برخی معتقدند که اینجا مدفن ثروت پادشاهان ساسانی بوده و یکی از مهمترین خزائن دولتهای ایران باستان مثل هخامنشیان و ساسانیان در این غار نگهداری میشده است. عدهای دیگر این غار را مربوط به دوران نوعیلامیان و ماقبل هخامنشیان میدانند و میگویند که این گنجینه، میراث یا هدایای پادشاهان متعدد است. در هر صورت یکی از روایتها درباره گنجینه غار کلماکره این است که پس از تصرف بابل و بینالنهرین توسط کورش، تمام خزائن معابد بابل از شوش به این غار منتقل شدند. روایت دیگری هم میگوید که این گنجینه در زمان حمله اسکندر به ایران به کوههای پلدختر منتقل شد و چهار نگهبان برای محافظت از آن انتخاب شدند. این چهار نگهبان به مرگ طبیعی از دنیا رفتند و هر کدام نفر قبل از خود را دفن کرده است. در زمان کشف غار در سالهای گذشته، بقایای اسکلتهای این نگهبانان پیدا شد. یکی از باستانشناسانی که مدتی را در غار کلماکره به اکتشاف گذرانده میگوید که خاکی اول غار، گورستانی است که ۱۲ تدفین در آن انجام شده است. در سالهای اخیر یک پژوهشگر ایرانی (رسول بشاش) با انجام مطالعاتی روی کتیبههای اشیای مربوط به غار موفق به کشف نام یک خانواده سلطنتی مربوط به یک سرزمین ناشناخته شد. گویا آثار باارزش موجود در غار متعلق به سرزمین ساماتی (ساماتوره) است که بنیانگذار آن پادشاهی به نام آمیریش، فرزند دابالا است. این سلسله محلی دارای ثروتی بسیار زیاد بوده و در دوره عیلامی نو بر سرزمین کوچکی در جنوب لرستان فرمانروایی میکردهاند و به هنگام زوال حکومت عیلام و قدرت گرفتن تدریجی امپراطوری هخامنشی، بخشی از گنجینه سلطنتی این سلسله در غار کلماکره نگهداری میشده است. با این وجود عدهای از باستانشناسان معتقدند که این گنجینه به پادشاهی خاصی تعلق ندارد. برخی دیگر هم بر این باورند که ظروف نقرهای کشف شده، احتمالا از غنائمی است که کاسیان (ساکنان اصلی لرستان) از یغماگران و سپاهیان آنتیگون (از سرداران اسکندر مقدونی) پس گرفتهاند.
علت نامگذاری : کلماکره (Kalmakareh) از سه کلمه «کل»، «ما» و «کره» تشکیل شده است. «کل» در گویش لری نوعی حیوان حلالگوشت کوهی با شاخهای کمانی رو به بالا یا همان نرینه بز کوهی است. «ما (مان)» به معنای مأوا و مکان استقرار و «کره» نیز نوعی درخت مشابه انجیر با میوههای نامرغوب و غیرخوراکیست که در بدو ورودی غار قرار داشته است. این درخت تا سال ۷۴ بر دهانه غار وجود داشته، اما بعد از آن توسط حفاران غیرمجاز برای تهیه آتش قطع شده و در حال حاضر وجود خارجی ندارد. پس به طور کلی کلماکره به معنای مأوای کل و درخت انجیر است که در واقع مشخصات غار را ارائه میدهد.
داستان کشف شدن : درباره چگونگی کشف غار کلماکره حرف و حدیثهای بسیاری وجود دارد. داستانی که در همه جا ثبت شده به شرح زیر است: در سال ۱۳۶۸ یک چوپان (شکارچی) محلی در تعقیب یک بز کوهی این غار را کشف میکند. وی مشاهده میکند که بز کوهی چندبار داخل این غار میرود و از آن خارج میشود. در اولین بازدید این مرد (که عزیز کلماکرهای نام دارد) از غار، وی یک سکه قدیمی پیدا میکند و پس از نشان دادن این سکه به یک فروشنده عتیقه به ارزش غار پی میبرد. وی دفعات بعد مجهزتر وارد غار شده و اشیای بیشتری پیدا میکند که کمکم آنها را به فروش میرساند. چند سال بعد سازمان میراث فرهنگی از وجود این غار مطلع میشود و گروهی را برای حفاظت از غار کلماکره و گنجینه باقیمانده آن به محل میفرستد، اما دیگر چیز چندانی برای محافظت باقی نمانده بود، چرا که افراد محلی، قاچاقچیان، حفاران، دلالها، مالخرها، دزدها، جاعلان آثار هنری و حفاران سادهلوح اشیا موجود در این غار را که شامل سکه و تعدادی مجسمه نقرهای از اشکال حیوانات و جامهای نقرهای مربوط به دوران هخامنشیان و حکومت مادهاست، به یغما بردهاند. متأسفانه سازمان میراث فرهنگی نیز در این مورد اهمال میکند و تنها با بستن دهانه غار آنجا را ترک میکنند و به سایر قاچاقچیان فرصت میدهند، گنجینه باقیمانده را هم غارت کنند. اکنون در غار تنها تعدادی ستون درهمریخته باقی مانده و تمام دیوارههای آن تخریب شده است. در فیلم مستندی که به تازگی درباره غار کلماکره ساخته شده است، عزیز کلماکرهای داستان دیگری را میگوید. او نه شکارچی است و نه چوپان، بلکه راننده ماشین سنگینی است از اهالی روستاهای اطراف. وی میگوید از سال ۱۳۵۰ توسط عمویش با غار آشنا شده و بالاخره در سال ۱۳۵۷ دلش را به دریا میزند و بر ترس خود غلبه میکند و به غار میرود. وی پس از اینکه بار اول یک سکه را در ورودی غار پیدا میکند و آن را به یک فرد صاحبنظر نشان میدهد، مجهزتر به غار میرود. وی با تفنگش به سقف غار شلیک میکند و انبوهی از سکههای طلا و نقره بر سرش میریزد. او که میداند به تنهایی نمیتواند همه غار را بگردد، پس از مدتها بررسی تصمیم میگیرد پسرعمهاش را هم در راز خود شریک کند. آنها در کنار ستونها و سرستونها و طاقچهها اشیایی پیدا میکنند و معتقدند که حدود هشت یا نه انبار دیگر هم از عتیقه وجود داشته که آنها به علت دستگیر شدن، موفق به دستیابی به آن نشدند. پس از دستگیری آنان محل غار لو میرود و تا سال ۱۳۶۸، غار کلماکره به طور کامل از اشیای باستانی تخلیه میشود. طبق گزارشها در این مدت، روزانه ۵۰ الی ۷۰ نفر در حال تاراج غار مشاهده میشدند. در این زمینه بسیاری از افراد پیکان انتقاداتشان را علاوه بر مردم قانونشکن سمت سازمان میراث فرهنگی به علت اهمال فراوانش در مورد غار کلماکره گرفتهاند.
معماری غار : زمینشناسان میگویند که غار کلماکره بیشتر یک مکان طبیعی است تا تاریخی. این غار پر است از پدیدههای زیبای طبیعی و ستونهای جالب. غار از چهار تالار نسبتا بزرگ تشکیل شده که هر کدام دارای ستونهای رسوبی و آویزهای شکوهمندی هستند که ارتفاع برخی از آنها تا ۱۵ متر میرسد. غار کلماکره پر است از استالکتیتها و استالاکمیتهای طلایی، حوضچههای پرآب، دهلیزها و حفرهها. آبچالهای طبیعی درون غار، ستونهای رسوبی و سقفآویزهای زیبا از جذابیتهای این غار هستند. مساحت کلی فضای شناخته شده غار، ۴۳۰۰ متر و طول فضاهای متصل به هم و شناخته شده مسیر فعلی آن در حدود ۶۷۰ متر است. قسمت ورودی غار دارای فضایی به طول تقریبی ۲۰ متر و به عرض حدود ۸ متر است. ارتفاع غار از سطح زمین ۵۵۰ متر است. تالار اول محل نگهبانی محافظان بوده است که در آن اتاقکی هم برای نگهبانی به ارتفاع ۸۰ سانتیمتر و وسعت ۲ متر و از جنس قلوهسنگ و ملاط گل رس و کاه وجود داشته که اکنون تخریب شده است. در این تالار استالاکمیتهایی نیز وجود دارند که نتیجه دخالت انسان هستند، که حتی از آنها هم به علت تخریب اثر چندانی باقی نمانده است. در تالار دوم خمرههای بزرگ و کوچکی وجود داشته که به طرز خاصی روی ستونهای آهکی نازک قرار گرفته بودند و احتمالا محل نگهداری مایحتاج روزانه بودهاند. جالب است که درباره تالار سوم و چهارم که محل اصلی نگهداری گنجینه غار بودهاند، اطلاعات چندانی در گزارشهای باستانشناسی نیامده است.
اشیای پیدا شده : اغلب اشیای یافتشده از غار کلماکره شامل پیکرهها، بشقابها و تکوکهای نفیس هماکنون در خارج از کشور و موزههایی چون لوور، موزه بریتانیا و موزه متروپولیتن نیویورک قرار دارند. در ایران نیز این اشیا در موزه ایران باستان تهران و موزه قلعه فلکالافلاک در خرمآباد نگهداری میشوند. از اشیای یافتشده نفیس این غار میتوان به کاسههای ماهی بادامی بسیار معروف و انواع تکوکها اشاره کرد. معروفترین شی پیدا شده در غار کلماکره که به آن سلطان کلماکره میگویند، جامش شیردال است که در سال ۱۳۹۲ بهعنوان نشانه حسن نیت از سوی دولت آمریکا به ایران بازگردانده شد. اولین اشیایی که توسط کمیته انقلاب اسلامی پلدختر کشف میشوند عبارت بودند از: یک نقاب طلا، ۶ گوش نقرهای حیوانات، ران یک بز کوهی بالدار به اندازه طبیعی، دو عدد میله فلزی منحنی داسمانند، سه قطعه شمش نقره ذوب شده و تعدادی از قطعات جدا شده حیوانات. دستهای از اشیای یافتشده در غار کلماکره نقابها هستند که مروبط به نیمه نخست هزاره پیش از میلادند. این نقابهای طلایی که هماکنون در موزه ایران باستان نگهداری میشوند، خبر از وجود نوعی مراسم آیینی باستانی شبیه بالماسکه در ایران میدهند. غیر از ظرفها، جامها و تکوکها، بیشترین اشیای نقرهای منسوب به غار کلماکره پیکرههای توخالی جانوران طبیعی، اساطیری یا افسانهای هستند که از آنها برای افشاندن مایعات مقدس در مراسم آیینی استفاده میشده است. تنگهای نقرهای با برجستگیهای بسیار زیبا، ریتون و سکههای طلا و نقره از دیگر اشیا هستند. هماکنون ۱۱۴ عدد از این آثار تاریخی در موزه فلکالافلاک خرمآباد نگهداری میشوند. ۱۰۰ شی نیز در موزه ایران باستان، دو شی در استان ایلام و دو شی در موزه تبریز قرار دارند. در خارج از کشور هم ۳۰ قطعه در موزه لوور پاریس، ۳۰ قطعه در موزه متروپولیتن نیویورک، ۲ قطعه در موزه میهو کیوتو و… وجود دارند. مدیر کل سازمان میراث فرهنگی لرستان مدعی است که ۲۳۰۰ اثر از غار کلماکره در سطح جهان پراکنده است. گفته میشود به طور کلی ۵۰۰۰ شی در این غار یافت شده که تنها ۱۰درصد آنها در ایران باقی ماندهاند. همچنین یک تاجر عتیقه که سالهاست با باستانشناسی ایران درگیر است، کتابی را با عنوان «گنجینه کوهها و هنر ماده» در لندن منتشر کرده و به معرفی برخی اشیای یافت شده در این غار پرداخته است.
مسیر دسترسی : برای رسیدن به غار کلماکره باید بخشی از مسیر را با ماشین و بخشی را پیاده طی کنید. از مسیر پلدختر و از جادهای که در حاشیه شمالی رودخانه کشکان واقع شده است، حدود ۱۲ کیلومتر را به سمت روستای درهباغ بروید و بقیه مسیر کوهستانی را تا دهانه غار پیادهروی کنید. دهانه غار به سمت غرب است. برای رسیدن به غار باید با طناب از درهای که حدود ۱۰۰ متر عمق دارد، یک فرود ۱۰متری انجام دهید. به همین علت سفر افراد غیرحرفهای یا همراه بردن کودکان به این غار توصیه نمیشود. تا عمق ده متری غار نور طبیعی وجود دارد، اما پس از آن حتما باید چراغ قوه یا هدلایت همراه داشته باشید، چرا که غار در تاریکی محض فرو میرود. دسترسی به فضای داخلی غار که از چهار تالار نسبتا بزرگ تشکیل شده و برخی ورودیهایش حفرهای نزدیک ۸۰ سانتیمتر دارند، اندکی دشوار است. چند آبچال کوچک و بزرگ هم در تالارهای دوم، سوم و چهارم قرار دارند. غار کلماکره در نهایت در ۲۲ مرداد سال ۱۳۸۴ با شماره ۱۳۱۱۹ در ردیف آثار ملی ایران به ثبت رسید.