سفر
مرداب هسل مازندران
مرداب هسل یا تالاب کنیچال یکی از جاذبههای شگفتانگیز چالوس است که همچون زیبایی خفته در میان جنگلی سرسبز با درختان سربه فلک کشیده و انبوه پنهان است. برای رسیدن به این مرداب رویایی و زیبا باید در دل جنگلی سحرانگیز پیادهروی کنید و هرچه بهسمت آن پیش بروید، متوجه اسیدی شدن و ترش مزه بودن هوا خواهید شد و این نوید دهنده نزدیک شدن به این مکان شگفتانگیز است. وقتی به مرداب هسل برسید، خواهید دید که درختان و گیاهان همچون مرواریدی آن را احاطه کردند و جلوه و زیبایی خاصی به آن بخشیدهاند. این مرداب در ارتفاع ۲۵۰ متری از سطح دریا قرار دارد و مساحت آن در زمانی که بیشترین آب را دارد، کمتر از یک هکتار است. در مطالعات و اندازهگیریهای سال ۱۳۸۵، مساحت مرداب حدود ۳,۸۰۰ متر بوده است. عمق آب در این بازه در عمیقترین نقطه که در سمت جنوب غربی قرار داشت، ۲/۳۰ متر و عمق آن با اتکا به داغآب موجود بر تنه درختان و سنگها در زمان ظرفیت کامل ۴/۴۰ متر بوده است. در گذشته حجم آب هسل بیشتر بود و در بعضی از نقاط عمق به بیش از ۱۵ متر نیز میرسید. آب مرداب هسل از کف و کانون آن میجوشد و هیچ رود یا جویباری به آن نمیریزد. در پایین دست تالاب چشمهای از زیر درختی کهنسال میجوشد و در واقع این چشمه زیرآب هسل محسوب میشود. در سمت شرقی مرداب شیاری وجود دارد که هنگامی که بهندرت آب سر ریز میکند، از آن شیار بهسمت دره چالوس رود سرازیر میشود. پرحجمترین آب موجود در مرداب هسل از ریزش بارانهای موسمی است که در نیمه دوم فصل پاییز آغاز میشود و تا اواسط بهار ادامه مییابد. این مرداب در بعضی از سالها کم آب میشود و آب آن تاکف فرو مینشیند.
در مرداب هسل گویی زندگی ساکن است و زمان در آرامش و سکون سپری میشود. در این مرداب هیچ موج و حرکت آبی وجود ندارد و سطح آن بهاندازه نیم سانتیمتر با جلبک پوشیده شده و هیچ جای درزی باقی نمانده است. این جلبکها در قسمتهایی که زیر سایه درختان قرار دارند به رنگ سبز دیده میشوند و هرچه به کانون مرداب نزدیکتر میشوند نارنجی و در نهایت در برابر نور خوشید به رنگ سرخ روشن در آمده و جلوهگری میکنند. مرداب هسل در گذشته زیستگاه جانوران و حیوانات متعددی بوده است؛ اما امروزه با برهم خوردن اکوسیستم مرداب، این گونهها دیگر دیده نمیشوند یا کمتر هستند. شاید دلیل این اتفاق باز شدن پای گردشگران به این منطقه با احداث جاده در دل جنگل باشد. لاکپشتها، وزغها و زالوها از جمله جاندارانی هستند که در هسل زندگی میکردند؛ ولی اکنون کمتر به چشم میخورند. در این مرداب ماهی زندگی نمیکند؛ اما زیستگاه ایدئالی برای دوزیستان است. این مکان در گذشته آبشخور حیواناتی چون یوزپلنگ و پلنگ نیز بوده است. منطقه مرداب هسل قبل از ملی شدن جنگلها و مراتع آن، از چراگاههای احشام مردمان روستاهای سینوا، طلاجو و سینوا چشمه بود. درختان ممرز، انجیلی، راش، داغداغان، آزاد، شمشاد و بعضی درختان میوه جنگلی مانند سیب ترش جنگلی، انگور جنگلی، انجیر، انار و انواعی از گیاهان دارویی مثل بابونه، فشکی واش، زِمِنج پوشش گیاهی مرداب هسل را تشکیل میدهند.
وجه تسمیه مرداب هسل : مرداب هسل به نامهای متعددی چون کنیچال، کنّو چال، گَن اُچال، مِهاز چال، مشل و هسل شناخته میشود که از این میان، اسامی مشل و هسل معروفترند. واژه هسل نیز به معنی آب راکد و آبگیر فصلی است و در گویش تبری کلارستاقی برای هر آبگیری از این کلمه استفاده میکنند. مرداب هسل یکی از جاهای دیدنی چالوس استان مازندران است. این مرداب در جنوب دو روستای طلاجو و سینوا در ۱۰ کیلومتری جنوب غربی شهر چالوس، ۱۵ کیلومتری شمال غربی شهر مرزن آباد و در عمق جنگل معروف مشل موزی قرار دارد. جنگل مشل موزی به نامهای مشعل، فین یا محمد آباد نیز شناخته میشود. این جنگل از جنوب به جنگلهای سوته لار و منطقه کردشت، از شمال و شمال غرب به گاوسرای قدیمی مشعل و منطقه مشعل موزی و از مشرق به منطقه مشعل لات منتهی میشود.
برای دسترسی به مرداب هسل، ۱۰ کیلومتر مانده به شهر چالوس بعد از پلیس راه، اولین فرعی خاکی را پیش بگیرید که جادهای جنگلی است و بهسمت روستای سینوا میرود. در این مسیر، بعد از عبور از پل رودخانه (یعنی مسافتی حدود ۳۰۰ متر)، به یک دوراهی میرسید که باید مسیر سمت راست را انتخاب کنید تا به مرداب رویایی هسل برسید. بعد از رسیدن به نزدیکی مرداب هسل باید خودروی خود را پارک کنید و بقیه مسیر را با یک پیادهروی سبک در حدود ۴۵ دقیقه در دل جنگل ادامه دهید. اگر اهل پیادهروی نیستید یا برایتان سخت است، میتوانید با خودروهای آفرود، وانت و نیسان مردم محلی منطقه این راه را تا پای مرداب طی کنید. با توجه به دشوار نبودن مسیر پیادهروی، پیشنهاد میکنیم که قدمزدن در جنگل و تماشای زیباییها و لذت بردن از هوای روحانگیز آن را از دست ندهید.
مرداب هسل در پاییز : پیشنهاد میکنیم اگر عاشق شاه فصلها هستید، در پاییز به تماشای مرداب هسل بروید. در فصل پاییز این مرداب به مانند تابلوی رنگارنگ و چشمنوازی از طبیعت است. در پاییز زیبایی هسل دوچندان میشود و مهمانی از رنگهای قرمز، صورتی و نارنجی در آن برپا میشود.
مرداب هسل در زمستان : مرداب هسل در فصل زمستان نیز جلوه و زیبایی خاص خود را دارد و همچنان میتوانید آن را به رنگهای صورتی و نارنجی مشاهده کنید. در این فصل شاخههای بسیاری از درختان انجیلی و ممرز (یا کُرزِل) همچنان سبز هستند؛ انبوهی از گیاهان درختزی معروف مثل «دارواش» نیز سرسبزی سر شاخهها را حفظ میکنند.
باغ بابُر افغانستان
«باغ بابُر» یکی از اصلیترین جاهای دیدنی افغانستان است که با پشتسر گذاشتن تاریخ پرتلاطم این کشور، امروزه برای ماجراجویی تاریخی و همچنین تفریح و گشتوگذار، انتخاب اول در کابل محسوب میشود. این باغ وسعتی نزدیک به ۱۱ هکتار دارد و در دامنههای کوه «شیر دروازه» جا خوش کرده است. طراحی پلکانی این باغ در امتداد شیب دامنۀ کوه فوقالعاده زیباست و نمایی دیدنی از کابل را پیشِروی شما قرار میدهد. این باغ از جاهایی است که میشود چهرۀ شرقی و زیبای افغانستان را فارغ از سیاهیهای تاریخ پُرجنگ آن دید. باغ بابر بهدستور «سلطان گورکانی ظهیرالدوله محمد بابر»، از نوادگان «تیمور لنگ»، بنا شده است. این پادشاه مؤسس سلسلۀ گورکانیان در هند بود. شیفتگی او به این باغ سبب شد وصیت کند که او را در این مکان دفن کنند. جسد وی سالها پس از مرگش به باغ بابر منتقل شد و بنایی بهعنوان آرامگاه ابدی وی در باغ ساخته شد. شباهت ساخت باغ بابر به باغهای ایرانی و هندی انکارناشدنی است. در طراحی این باغ، ردپایی از باغ فین کاشان، باغهای تاریخی کرمان و همچنین باغهای بهشتی شیراز را میشود احساس کرد. ساخت باغ بابُر با گذشت زمان تکمیل شده است، اما حدس و گمانها نشان از آن دارد که احتمالا شروع احداث در سال ۱۵۲۸ میلادی بوده است. سبک معماری اسلامی در بناهای باغ مشهود است و زیبایی و جلال این بناها در جاهای دیدنی افغانستان منحصربهفرد است. همانطور که گفتیم، این باغ در دامنۀ کوه شیر دروازه واقع شده است و برای رفتن به آن باید وارد آزادراه باغ و درنهایت خیابان باغ شوید.
مقبره شیخ امین الدین جبرائیل(بقعه کلخوران)
یکی از دیدنیهایی که در سفر به اردبیل ارزش بازدید دارد، آرامگاه شیخ کلخوران است. این بقعه با کمی فاصله از مرکز شهر اردبیل قرار گرفته و دوستداران معماری و تاریخ از آن دیدن میکنند. آرامگاه امینالدین جبرائیل معماری چشمگیر و کاشیکاری، گچبری و نقاشیهای دیدنی و هنرمندانهای دارد. مدفن پدر شیخ صفیالدین، از اجداد پادشاهان صفوی است . این بنای تاریخی به قرن دهم هجری قمری تعلق دارد و در روستای کلخوران، در سه کیلومتری اردبیل قرار گرفته است. بنای مقبره بهصورت هشت ضلعی است و در میان یک باغ قرار دارد. تزیینات و نقاشیهای مقبره در دوران حکومت صفویان صورت گرفته است و در دورههای مختلف، بخشهایی به این بنای کهن افزودهاند. از دیگر تزیینات بنا میتوان به گچبری، مقرنسکاری و کاشیکاری اشاره کرد. این آرامگاه قبلا خارج شهر و در روستای کلخوران قرار داشت، ولی اکنون دیگر به شهر چسبیده است. کافی است از خیابان حسینیه وارد خیابان ریاحی شوید و آن را ادامه دهید تا به خیابان شیخ جبرئیل برسید. در انتهای این خیابان بقعه شیخ جبرائیل را خواهید دید. از آرامگاه شیخ صفی تا بقعه شیخ کلخوران کمتر از ۹ کیلومتر فاصله است. قدمت بنای مقبره شیخ جبرائیل به سال ۹۸۱ خورشیدی میرسد. تاریخ ساخت بنا را از کتیبهای میشود فهمید که در میان مقرنسهای شمال غربی گنبد قرار گرفته است. در این کتیبه نام طاهر بن سلطان محمد نقاش هم دیده میشود. این بنا حیاط، رواق، ایوان، حجره و غرفه دارد. آرامگاه را در حیاط بزرگی معروف به باغ شیخ پیدا میکنید. در باغ شیخ چند بقعه و قبر پر نقش و نگار دیگر هم دیده میشود. حیاط چهارگوش است، ورودی و خروجی دارد و بقعه شیخ کلخوران در وسط آن قرار گرفته است.
نمای بیرونی آرامگاه، آجری و بسیار چشمنواز است. سقف بنا مسطح است و در وسط گنبد آجری زیبایی دارد. یکی از جذابیتهای این بنا، منبتکاری بین رواق و بقعه است که بسیار هنرمندانه انجام شده است. روی در چوبی ورودی هم منبتکاریهای استادانهای بهچشم میخورد و شعرهایی به شکل برجسته روی آن دیده میشود. وارد آرامگاه که میشوید، صندوق چوبی در وسط میبینید. دور تا دور آن دیوارها کاشیکاری شدهاند. کاشیها بهرنگ آبی فیروزهایست و آبی تیره و طلایی هم میان آنها دیده میشود. بالای کاشیکاری، نوشتههایی به خط کوفی دیده میشود که هنرمندانه و دیدنیست. دیوارهای بقعه از دو جدار توخالی تشکیل شدهاند که در نوع خود شاهکاری بهحساب میآیند. حالا سرتان را بلند کنید و گنبد زیبای آرامگاه را ببینید که مقرنسهای آن از هنرهای برجسته معماری دورهی صفوی بهشمار میروند. هرچند از پوشش بیرونی گنبد مراقبت نشده و در اثر رطوبت آسیب زیادی دیده، پوشش داخلی زیبایش هنوز تماشاییست. با توجه به ارزش تاریخی و معماری، مقبره شیخ امین الدین جبرائیل در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شماره ثبت ۶۵ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید.
میدان جمهوری ایروان
میدان جمهوری ایروان مکانی فوقالعاده مهم برای تمامی مردم ارمنستان است و مقصدی جالب و سرگرمکننده برای گردشگران به شمار میرود. این میدان با ساختمانهای مهمی احاطه میشود و در طول سال میزبان جشنها و رویدادهای متنوعی است. همچنین فوارههای موزیکال میدان جمهوری، از دیگر جاذبه های گردشگری ایروان در این مجموعه است که مردم محلی و گردشگران را به این مکان جذب میکنند. میدان جمهوری ایروان که سابقا با نام میدان لنین شناخته میشد، یکی از دیدنیترین مناطق ایروان، پایتخت زیبای ارمنستان به شمار میآید. موقعیت آن در مرکز شهر بهگونهای است که توسط خیابانهای اصلی قطع میشود. همچنین میدان جمهوری یکی از مکانهایی است که هر گردشگر تور ارمنستان، یکبار از آن دیدن خواهد کرد. این میدان بیضی شکل به محلی برای برگزاری مهمترین کنسرتهای موسیقی و اجرای آهنگهای مختلف نیز تبدیل شده است که البته محدود به آهنگهای ارمنی نمیشود. همین موضوع سبب شده است افراد از سراسر ارمنستان برای شرکت در این مراسم جذاب به این مکان بیایند. همچنین در طول سال جشنها و رویدادهای گوناگونی در آن برگزار میشود که تماشای آنها میتواند برای کس با هر فرهنگی لذتبخش باشد. میدان جمهوری ایروان در مرکز شهر قرار دارد. نزدیکترین ایستگاه مترو به آن، ایستگاه میدان جمهوری است که در فاصلهای کمتر از ۳۰۰ متر از آن واقع شده است.
تاریخچه میدان جمهوری ایروان : دوران اتحاد جماهیر شوروی، عصر بازسازی برای تمام کشورهای اتحاد جماهیر شوروی بود و ارمنستان نیز از این امر مستثنی نبوده است. نقشه بازسازی میدان درسال ۱۹۲۶ مطرح شد و تا سال ۱۹۵۲ برای پیشرفت آن تلاشهایی صورت گرفت. معمار ارشد آن، آلکساندر تامانیان نام داشت که پس از انقلاب از پتروگراد به ایروان نقل مکان کرده بود. اولین نقشه بازسازی ایروان در سال ۱۹۲۴ کشیده شد که در آن توجه خاصی به ساخت این میدان داشتند. اگرچه بخش عظیمی از نقشههای تامانیان غیرقابلاجرا و سخت به نظر میرسیدند؛ این میدان ساخته شد. تمامی تکیهخانهها، رستورانها و حمامها تخریب شدند و جای خود را به ساختمانهای جدید دادند. این ساختمانهای جدید ترکیبی از سبکها و معماریهای برتر جهان را به نمایش میگذاشتند. از آنجا که در سالهای قبل مجسمهای از لنین در میدان وجود داشت، میدان را با نام لنین میخواندند. لنین یک انقلابی مارکسیستی بود که خرد و سیاستش منجر به انقلاب روسیه در سال ۱۹۱۷ شد. این مجسمه نیز توسط هنرمند برجسته شوروی، سرگئی مرکوروف ساخته شد و در قسمت جنوبی این میدان بیضی شکل قرار گرفت. در نوامبر سال ۱۹۴۰ و همزمان با بیستمین سالگرد جمهوری ارمنستان شوروی، از این مجسمه که توسط دو معمار برجسته به نامهای ناتالیا پرموزووا (Natalia Peremuzova) و لوون وارتانو (Levon Vartanov) طراحی شده بود، رونمایی کردند. این مجسمه همچنین به سبب جزییات موجود در آن و محل قرارگیریاش، یکی از بهترین مجسمههای ساخته شده از لنین بود که در تمام ساعات شبانهروز خودنمایی میکرد. این مجسمه در حال حاضر در این میدان وجود ندارد. پس از آنکه ارمنستان مجددا استقلال خود را به دست آورد، مجسمه را از آن محل برداشتند و اکنون در حیاط موزه تاریخ ملی نگهداری میشود.
معماری میدان جمهوری ایروان : به طورکلی میدانها درشهرهای مختلف به طرق گوناگون ساخته میشوند. برخی از آنها توسط یک معمار طراحی میشوند و همیشه سبک خود را حفظ میکنند. در حالی که تعدادی از آنها ممکن است در طول دهههای مختلف ساخته شوند؛ بدین معنا که نهتنها معماران مختلف بر ساخت آنها نظارت داشتهاند، بلکه سبکهای معماری مختلفی را نیز شامل میشوند، بهعنوان مثال میدان سنت مارک در ونیز یا میدان پالاس در لنینگراد. میدان جمهوری نیز که ۱۴۰۰۰ مترمربع مساحت دارد، دارای یک سبک معماری واحد است.
فوارههای موزیکال میدان جمهوری ایروان : در هنگام عصر این میدان بسیار شلوغ است، خصوصا از بهار تا پاییز؛ زیرا در این بازههای زمانی فوارههای موزیکال کار خود را آغاز میکنند. این فوارهها توسط مهندس و دانشمندی به نام آبرام آبرامیان طراحی شده است. فوارههای موزیکال نمایشی نورانی و زیبا را در مقابل گالری هنر و موزه تاریخ به نمایش میگذارند. رنگهای فوارهها مطابق با ریتم آهنگها تغییر میکنند. همچنین جریانهای آب به نوبت تغییر مسیر میدهند. این نمایش واقعا سرگرمکننده و جذاب است و ارزش بازدید را دارد.
قلعه بارده چهارمحال و بختیاری
قلعه بارده در شهرستان بن و روستای بارده واقع در ۴۰ کیلومتری شهرکرد مرکز استان چهارمحال و بختیاری است. این بنای تاریخی مربوط به دوره قاجار و تنها قلعهای از خوانین ایل چهارلنگ است که در استان چهارمحال و بختیاری به جای مانده است. این قلعه در حدود سال ۱۲۷۸ هجری قمری یعنی ۱۶۰ سال پیش از سوی دو برادر به نامهای محمدحسن خان و داراب خان ساخته شده است. بر اساس وصیت نامه بازمانده از محمدحسن خان، مبلغ ۳۰۰۰ تومان خرج احداث قلعه شده است. در این وصیتنامه آمده که ایشان از فرزندان خود خواسته بودند که ساخت قلعه را تکمیل و تزیین کنند. اما به این وصیت هرگز عمل نشد. معماران قلعه بارده، استاد «اسماعیل ترکان بنا» و برادرش استاد «محمدعلی معمار اصفهانی» بودهاند که قلعهی «سردار شجاعالملک» در روستای بلومیر از توابع فریدن هم به وسیلهی آنها ساخته شده است. این بنای تاریخی با شماره ۲۱۴۴۰ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است. هماکنون این قلعه محل سکونت نوادگان محمدحسن خان و داراب خان است و زیر نظر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مرمت شده است.
موقعیت قلعه : قلعه بارده از جاهای دیدنی چلگرد است و در غرب روستای بارده قرار دارد. موقعیت مکانی قلعه به گونهای است که از سمت شرق دارای شیب زیادی با طول حدود ۴۰ متر تا کف درهی ابتدای روستا و از جهات سهگانهی دیگر نیز قرار گرفتن آن بر روی بلندی مشخص است. به غیر از جهت شرقی بقیه جوانب آن را دشت و مراتع کشاورزی احاطه نموده است. بنابر موقعیت مکانی و معماری، بنا علاوه بر ایجاد قلعه خانی نکات حفاظتی و تدافعی نیز در ساخت آن رعایت گردیده است.
معماری قلعه : این قلعه دارای چهار برج، پلان مربع شکل، الگوی ساخت متقارن معکوس و همچنین هشتی، اصطبل، حمام و… است. قلعه دارای دو بیرونی و اندرونی جدا است که اندرونیها دارای زیرزمین و طبقه همکف بوده و جوانب جنوبی و شمالی آنها را اتاقهای نشیمن احاطه کرده است. بیرونیها شامل سرطویله و اصطبل است که قسمت اعیانی با راه ورودی جداگانه بر روی آنها ساخته شده است. چهار برج مدور در چهار زاویه بیرون بنا متصل به آن ساخته شده است که برجهای شرقی جنبهی دفاعی داشته و برجهای غربی در قسمت فوقانی مسکونی بودهاند. مصالح به کار رفته در بنا خشت، آجر و سنگ و نمای بیرونی قلعه سنگی است. سقف زیرزمین و اصطبل و سرطویله با طاق ضربی و سقف اتاقهای نشیمن با تیر چوبی پوشیده شدند. دروازه اصلی وسط ضلع غربی بنا قرار دارد که آن را به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم کرده است. این دروازه با آجر ساخته شده و نمای بیرونی آن قوسی است. در احداث دروازه تزیینات ساده آجرکاری به کار رفته است و دو سکوی سنگی در طرفین قرار دارد. از داخل دارای هشتی با سقف طاق و گنبد بوده که تخریب گردیده است. با ورود به داخل، راهرویی قرار دارد که در سمت چپ، ورودی اندرونی و در روبروی ورودی، محوطه اندرونی قرار دارد. راه ورود به قسمت جنوبی در سمت راست بوده که مسدود شده است. اندونی شمالی قلعهی بارده دارای زیرزمین، طبقهی همکف و اتاقهای نشیمن طرفین حیاط است. زیرزمین اندرونی در عمق حدود ۱/۵ متری از کف حیاط قرار دارد و به گونهای است که طبقهی همکف بر روی آن ساخته شده است. نمای آجری بیرونی زیرزمین را به ارتفاع حدود ۱/۵ متر هفت طاقنمای هلالی تشکیل میدهد. در دیوارههای قسمتهای زیرزمین بخاریهای دیواری که دودکش آنها تا پشت بام طبقهی همکف ادامه مییابد تعبیه شده است. در طبقه همکف دو راهپله آجری از طرفین به ایوان راه دارند که ارتباط اتاقها و ایوان را با حیاط اندرونی برقرار میکنند. طبقهی همکف دارای ایوانی شمالی جنوبی است که شامل ده اتاق نشیمن، دو گوشواره و یک شاهنشین است. اتاق پنجدری در وسط ایوان قرار دارد که در پشت آن پنج در دیگر به شاهنشین راه دارند. در طرفین آن دو اتاق دیگر واقع است. در ابتدا و انتهای ایوان چهار اتاق تو در تو ساخته شده که اتاق شمالی به اتاق «شیرده» معروف است. سقف ایوانها و اتاقها با تیر چوبی پوشانیده و نمای آنها را قاب و تخته تشکیل میداده که بعدها از بین رفتهاند و قطعاتی اندک از آن به جای مانده است. در اتاقها دارای نمای قوسی و نورگیرهای بیضی شکل در بالای خود است که نمای خاصی به ایوان داده است. اتاقها فاقد تزیینات در و دیوار و سقفاند و از خصوصیات آنها داشتن طاقچههای دیواری زیاد یا نمای هلالی است. چند اتاق ایواندار در طرفین حیاط ساخته شده که جهت اتاق نشیمن خدمتگزاران اندرونی بوده است. این اتاقها دارای درهای چوبی ساده، سقف مسطح و ایوان کوچکیاند. بیرونی شمالی بر روی سرطویله و اصطبل مخصوص اسبهای خان ساخته شد و راه جداگانهای از کنار و پشت اصطبل دارد. اتاقهای بیرونی شامل شاهنشین و مهمانخانه است که شاهنشین در پشت قسمت مهمانخانه ساخته شده است. قسمت جنوبی، منزل داراب خان بوده و همانطور که گفته شد مشابه و قرینهی قسمت شمالی است. با این تفاوت که در ضلع جنوبی حیاط فاقد اتاقها بوده و در حال حاضر اجزای بیرونی تخریب شدهاند. هر دو قسمت، دارای خصوصیات مشترک هستند و تفاوتهای قابل توجهی در آنها دیده نمیشود و از طرفی هر دو قسمت مجموعه قلعه بارده را تشکیل میدادند. قلعه بارده دارای چهار برج مدور در چهار زاویه بنا است که با لاشه سنگ ساخته شدهاند. طبقات زیرین دو برج شرقی که در طرفین اندرونیها قرار دارند جهت انبار و طبقات بالا جهت نگهبانی از قلعه ساخته شدهاند. در طبقات بالا جهت ذخیره مهمات، کمین و تیراندازی پیشبینی شده است.