قزوین
شمیران در قزوین
شاید تا به حال نشنیده باشید که قزوین هم «شمیران»ی دارد که خیلی بیشتر از شمیران تهران، معروف و مهم و دیدنی است! قلعه باشکوهی که در کنار دریاچه سپیدرود و بالای تپه ای سنگی قرار دارد که رود قزل اوزن از جنوب آن میگذرد.اگر رد قلعه شمیران را در کتاب های تاریخی بگیرید، به دوران قبل از اسلام می رسید و سالهای سده چهارم هجری که پر رونق ترین دوران این قلعه بوده است و به عنوان تختگاه کنگریان مورد استفاده قرار می گرفته است. قلعه شمیران نزدیک به دو قرن در اختیار نظامیان حکومت اسماعیلیان بود و بعد از هجوم هلاکوخان، تا پایان دوره صفوی بین حکومت ها دست به دست چرخید تا امروز که از آن چیز زیادی باقی نمانده است. این قلعه هزارساله، در تمام طول حیات خود یکی از معروف ترین و معتبرترین قلعههای ایران بوده که به عنوان یک دژ دفاعی به حکومت های زیادی در ایران باستان خدمت کرده است. اگر گذارتان به قلعه شمیران بیفتد، می بینید که طرح کلی بنای این قلعه به شکل مستطیلی است که اطراف آن برج های بلندی قرار گرفته اند. ارتفاع این برجها و دیوار دور قلعه نزدیک به ۱۵ متر است که پیشینیان ما تمام آن را با کمک سنگهای لاشه و ملاط گچ ساختهاند و در فاصلههای ۱ متری کلافی چوبی در دل دیوار به کار برده اند که علاوه بر استحکام و همبستگی اجزا، نظمی منطقی به بنا بخشیده. همین باعث می شود که اگر از دور به قلعه شمیران نگاه کنید، سنگ ها را به صورت رج به رج ببینید. در دیوار شمالی قلعه ۲ برج وجود دارد که در قسمت بالایشان پنجرههای بلند مستطیلی شکل با قوس نیزهدار به چشم می خورند. این پنجره ها بیشتر برای نگهبانی پایین قلعه استفاده میشدند. اما ساختمان دیواره غربی قلعه با قسمت شرقی آن کمی تفاوت دارد. در این بخش از ساختمان، به جای برجهای مدور، دیواری صاف و گچی دیده می شود که نمای خارجی ساختمانهای این بخش قلعه به شمار میرود. قسمت جنوبی قلعه هم دیوار صافی دارد که به خاطر وجود رود قزل اوزن در مسیر دسترسی به آن، یکی از امن ترین بخش های قلعه به شمار می رفته است. قلعه شمیران نزدیک به دو قرن در اختیار نظامیان حکومت اسماعیلیان بود و بعد از هجوم هلاکوخان، تا پایان دوره صفوی بین حکومت ها دست به دست چرخید تا امروز که از آن چیز زیادی باقی نمانده است.
شمیران یا سمیویروم؟ اهالی منطقه، قلعه شمیران را به نام های شیمران و سمیران معروف است، ولی در متون تاریخی از این قلعه با نام های سمیران، شمیران، سمیرم، شمع ایران، کنگریان، سمیویروم و سالاریه یاد شده است. ناصرخسرو قبادیانی در سفرنامه خود راجع به این قلعه مى نویسد: «به کنار شهر، قلعه اى بلند بنیادش بر سنگ خاره نهاده است، سه دیوار بر گرد آن کشیده و کاریزى به میان قلعه فرو برده تا کنار رودخانه، که از آنجا آب برآورند و به قلعه برند. هزار مرد از مهتر زادگان ولایت در آن قلعه هستند تا کسى بیراهى و سرکشى نتواند کرد و گفتند آن امیر را قلعه هاى بسیار در ولایت دیلم باشد و عدل و ایمنى تمام باشد چنان که در ولایت او کسى نتواند که از کسى چیزى ستاند و مردمان که در ولایت وى به مسجد آدینه روند همگى کفش ها را بیرون مسجد بگذارند و هیچ کس کفش آن کسان را نبرد.» ابودلف ینبوعى جهانگرد عرب هم که در سال ۳۳۱ هجرى قمرى از قلعه شمیران دیدن کرد، در این باره مى نویسد: «به دژى از سرزمین دیلمان موسوم به سمیران رسیدم، ابنیه و عماراتى را که در این دژ دیدم تاکنون در هیچ یک از مراکز حکومت و سلطنت ملوک ندیدم. در این قلعه دو هزار و هشتصد و پنجاه و اند خانه کوچک و بزرگ بود، صاحب دژ محمدبن مسافر بود و هر وقت اثرى ظریف و یا کار هنرى دقیقى مى دید، از سازنده آن خبر مى گرفت و نشان او را مى جست تا مى یافت، مال فراوانى براى او مى فرستاد و او را به محل خود دعوت مى کرد و متعهد مى شد در صورت آمدن چندین برابر آن مال را بدو بدهد. هنگامى که هنرمند به خدمت او را مى رفت، او را در دژ مى نشاند و نمى گذاشت باقى عمر از آنجا بیرون رود، روستازادگان را نیز در دژ مى نشاند و به آموختن هنر و صنعت وامى داشت.»
راه رسیدن : قلعه شمیران را باید در نزدیکی روستای بهرام آباد از توابع طارم ببینید. طارم در ۹۰ کیلومتری غرب استان قزوین واقع قرار دارد. وقتی به طارم رسیدید باید از روی سد سفید رود عبور کنید که طول جاده ماشین رو از سد تا بهرام آباد ۱۸ کیلومتر است و بعد از آن باید مسافتی در حدود ۳کیلومتر را به سمت جنوب با پای پیاده طی کنید تا به قلعه برسید.
کلیسایی که روس ها در قزوین ساختند
بناهای تاریخی- مذهبی همیشه شگفت انگیز بوده اند؛ حتی اگر این بنا یک کلیسای قدیمی و کوچک باشد که در دل منطقه ای مسلمان نشین جا خوش کرده باشد. کلیسای کانتور، کلیسای کوچکی است که باید آن را در قزوین ببینید؛ شهری که به گواه تاریخ تا پیش از ورود اسلام به ایران زرتشتی بود و پس از آن یک دست مسلمان. با این حال کلیسای کوچک کانتور وقتی ساخته شد که روس ها در جنگ جهانی دوم بخش هایی از ایران را اشغال کردند و برای انجام فرایض دینی شان این کلیسا را بنا گذاشتند. برای دیدن این بنای تاریخی باید سری به شمال قزوین بزنید تا ساختمان قدیمی کانتور را با طرح چلیپایی اش ببینید. محراب این کلیسا رو به شرق است و ورودی آن در ضلع غربی. از این ورودی که بگذرید یک سقف شیبدار را می بینید که پس از آن در ورودی قرار دارد. کمی جلوتر به پیش فضای هال می رسید که بالای آن برج ناقوس کلیسا با ارتفاع حدود ۱۱ متر به چشم میخورد. شاید به دلیل همین برج بلند باشد که کلیسای کانتور را به نام برج ناقوس می شناسند.نقشه معماری کلیسا چند ضلعی نامنظم است که با آجر قرمز لعابدار پوشیده شده و نمای جالبی پیدا کرده است. در نمای خارجی کلیسا هم ستونهای تزیینی زیبایی به چشم میخورد و به دلیل همین شکل و شمایل خاص کلیسای کانتور در میان بناهای تاریخی قزوین جایگاهی متفاوت پیدا کرده است.در ورودی این کلیسا بعد از عبور از ایوان کوچکی که نیم متر از سطح زمین بالاتر است، به سالن اصلی و دو اتاق کوچک در شمال و جنوب آن باز می شود که هر کدام با پنجرههای نعل اسبی به بیرون ارتباط دارند. هال هم شامل نمازخانه و محراب است و در دو طرف آن، دو فضای مستطیل شکل طراحی شده است.اما اگر دوست دارید از تاریخچه این بنای فرنگی ساز بدانید، باید بگوییم که در دوره مشروطه، محوطهای به نام کانتور در اختیار روسهای تزاری قرار گرفت که دفاتر اداری خود را در آن مستقر کردند. پس از آن کلیسای کانتور در داخل این محوطه توسط شرکت راهسازی روس ها بنا شد. اگر گذارتان به کانتور بیفتد می بینید که در محوطه کلیسا دو مقبره قرار دارد. این دو مقبره ربطی به خادمان یا کشیشان کلیسا ندارد؛ یکی از این مقبره ها متعلق به یک خلبان روسی است که بر اثر سقوط هواپیمایش در جنگ جهانی اول کشته شد و دیگری متعلق به یک مهندس راهسازی روسی است.
قزوین
قَزوین شهری در استان قزوین در ایران است. این شهر مرکز شهرستان قزوین میباشد. مساحت قزوین ۵۶۹۳ کیلومتر مربع میباشد که از ۵ شهرستان، ۱۹ بخش، ۲۴ شهر و ۴۶ دهستان تشکیل شدهاست. استان قزوین بین مدار ۳۵ درجه و ۲۴ دقیقه تا ۳۶ درجه و ۴۹ دقیقه عرض شمالی و بین ۴۸ درجه و ۴۴ دقیقه تا ۵۰ درجه و ۵۱ دقیقه طول شرقی در همسایگی استان گیلان (در شمال)، استان مازندران ( در شمال شرقی)، استان تهران ( در شرق)، استان مرکزی (در جنوب شرقی)، استان همدان (در جنوب غربی) و استان زنجان (در غرب) جای گرفتهاست. جمعیت این شهر طبق سرشماری سال ۱۳۷۵ مرکز آمار ایران برابر با ۵۷۷٫۵۷۱ نفر بودهاست. زبان رایج مردم قزوین زبان فارسی است.برخی از مردم این شهر به زبانهای تاتی، مراغی، کردی، لری، ترکی و رمانلویی نیز صحبت میکنند. همچنین قزوین به دلیل قرار گرفتن در گلوگاه ارتباطی استانهای شمالی و غربی کشور، نزدیکی به تهران، دارا بودن چند شهر صنعتی و نیز برخورداری از چندین دانشگاه از جمله دانشگاه بین المللی امام خمینی و دانشگاه آزاد قزوین از موقعیت جغرافیایی خوبی برخوردار است.
تاریخ، بناها، شخصیتها : عمارت کلاه فرنگی قزوین یا بنای عالی قاپوی قزوین، محل استقرار دولت در زمان شاه طهماسب و شاه اسماعیل دوم صغویاین شهر در زمان شاه تهماسب صفوی پایتخت ایران بودهاست. اولین خیابان ایران (خیابان سپه) در قزوین احداث شد. آب انبار سردار بزرگترین آب انبار تک گنبدی جهان در قزوین میباشد. قزوین را در نوشتههای قدیم اروپا شهر باستانی «ارساس» یا «ارسا سیا» و در تواریخ یونان همان شهر قدیمی «راژیا» و در زمان اشکانیان به نام موسس آن «اردپا» خواندهاند. ساسانیان آنرا «کشوین» نامیدهاند یعنی سرزمینی که نباید از آن غافل شد برخی هم آنرا «قسوین» یا شهر که مردمی پرصلابت و استوار دارد و بعضی از مورخین هم معرب «کاسپین» گفتهاند به دلیل آنکه قوم کاسپت از مجاورت دریای مازندران به طرف این دشت مهاجرت کرده و با اقوام بومی اختلاط نمودهاند و گروهی هم به مرکز ایران رفتهاند و دریای «خزر» نیز به همین دلیل به بحرالقزوین یا «دریای قزوین» اشتهار دارد. در منطقه قزوین صدها تپه باستانی شناسایی شدهاست و تنها حفاری تپه سگزآباد نشانگر تمدن ۹۰۰۰ ساله یکجانشینی در این دشت حاصلخیز است.
کلیسای کانتور قزوین بنای شهر قزوین را به شاپور ذوالاکتاف نسبت داده و میگوید آنجا را شاد شاپور نامید. امام ابوالقاسم عبدالکریم بن محمد رافعی در کتاب التدوین فی اخباراهل العلم به قزوین و زکریای بن محمد محمود ممکونی در آثارالبلاد و یاقوت حموی درمعجم البدان به نقل ازاین فقیه و شاهزاده فرهاد میرزا معتمدالدوله در کتاب هدایه السبیل و کفایه الدلیل باستناد شهرت قزوین را از بناهای شاپور ذوالاکتاف نگاشتهاند ولی ولی احمد بن ابی عبدالله برقی در کتاب النبیان و خواجه حمدالله مستوفی درتاریخ گزیده و محمد حسنخان اعتماد السلطنه در کتاب مرآت البدان و امین احمد رازی در هفت اقلیم به نقل از البنیان واستاد و بارتولد خاور شناس نامی روس در کتاب جغرافیای تاریخی ایران بنای شهر قزوین را بشاپور اول منسوب داشتهاند. شمس الدین سامی بیک در قاموس الاعلام ترکی در این باره تردید کرده و نوشتهاست که از ایرانیان شاپور ذوالاکتاف با یکی از بهرامها شهر قزوین را بنیاد نمودهاند. شهرهای استان قزوین- دیدنی های استان قزوین – اصلی این دو قول یکی اخبار البدان ابن فقیه و دیگری البنیان احمد بن ابی عبدالله برقعی است که مولفان سابق نیز عموماً با این دو ماخذ استناد داشتهاند. البته نمیتوان در این باره نظر قطعی داد ولیکن با بررسی اوضاع دوران فرمانروائی این دو پادشاه میبینیم زمان شاپور ذوالاکتاف که بواسطه صغر سن نمیتوانست در کارهای کشور موثر باشد سراسر مملکت دستخوش کشتار و تاراج طوایف داخلی و خارجی بود. بنابراین مناسب است بانی قزوین را بنا به نگارش ابن فقیه شاپور ذوالاکتاف بدانیم اما این که ابن فقیه ذکر کردهاست شاپور ذوالاکتاف شهر قزوین را بنا کرده و آن را شاد شاپور نامید. دیگران نیز در این زمینه شرحی نگاشتهاند از جمله حمدالله مستوفی در تاریخ گزیده به نقل از کتاب البنیان قدری بتفصیل پرداختهاند و نوشتهاست شهر قزوین را شاپور بن اردشیر بابکان ساخته و آنرا شادشاپور نام کرد همانا آن شهری که در میان قزوین ساختهاند چنانچه رودخانه چند بر جنوبی آن روانست و رودخانه ابهر بر شمالی آن و از آنجا اطلال بار و پدیدارست. محمد حسنخان اعتماد السلطنه نیز در کتاب مرآت البلدان به نقل از کتاب البنیان این موضوع را تا اندازهای روشن تر به قلم آورده و میگوید قزوین را شاپور بن اردشیر بابکان ساخت و شاد شاپور نام نهاد و همانا آن شهری بود که میان رودخانههای خررود و ابهر رود میساختهاند و آنجا اطلال بار و پدیدار است و مردم آنجا در دیه هر چه که به اردشیر بابکان منسوب است مسکونند و مشهور است در کتاب تدوین رافعی مسطور که حصار شهرستان قزوین اکنون محلی است در میان شهر شاپور ذوالاکتاف ساسانی ساختهاست.
قزوین بعد از ظهور اسلام : نیروگاه بخار و سیکل ترکیبی شهید رجایی در بیرون از قزوین به دنبال فتح آن در سال ۲۱ هجری به عنوان مرز و ثغر مسلمین شناخته شد و مسلمانان برای درک فضیلت جهاد با کفار دیلم به سوی آن رهسپار گشتند. احادیث فراوانی که در فضیلت قزوین روایت شده و عملکرد زمامداران حکومت اسلامی در پشتیبانی از مدافعان قزوین اهمیت والای آن را مینماید. اعزام چهار هزار تن از مسلمانان به فرماندهی ربیع بن خثیم در سال ۳۶ هجری و قبل از جنگ صفین به قزوین توسط امام علی نمونهای از این توجهاست. بدیهی است که شهر کوچک و قدیمی قزوین که به استواری محدود بوده و گنجایش سیل عظیم مهاجران و مجاهدان را نداشته و لزوم گسترش آن برای جلب بیشتر مسلمین اعزامی به قزوین احساس میشده است. سعید بن العاص بن امیه که از طرف عثمان والی کوفه بوده برای جنگ با دیلمیان به قزوین میآید و آن را شهری استوار و آباد میکند قطعا این عمران اولیه قبل از سال ۳۵ هجری که سال قتل عثمان است صورت گرفتهاست. خانه سازی در بیرون از قلعه قدیمی شهر ظاهراً نخستین بار توسط محمد بن سنان عجلی و در سال ۹۰ هجری انجام شده و دیگران نیز به تقلید از او در بیرون از شهر به خانه سازی پرداختهاند و شهر را وسعت بخشیدهاند. پیش از سال ۱۶۹ هجری در سالهای خلافت مهدی عباسی و زمانی که فرزندش موسی الهادی ولیعهد بوده و شهرک به نامهای مدینه موسی و مبارکیه در کنار قزوین ساخته شد و همین امر به توسعه بعدی شهر کمک شایانی کرد.
بزرگان و فرزانگان اهل قزوین : میرعماد قزوینی، عبید زاکانی، میرزا حسینخان مشیرالدوله، مهدی سحابی، ابوالحسن اقبال آذر، درویش خان، عارف قزوینی, و محمد علی رجایی از شخصیتهای برجسته قزوین در تاریخ ایران میتوان به میرعماد قزوینی یکی از خوشنویسان برجسته دوره صفوی، مهدی سحابی از نقاشان، داستان نویسان، مجسمه سازان و مترجمین معاصر ایران، عبید زاکانی از طنزپردازان و شاعران بزرگ قرن هشتم، قمرالملوک وزیری اولین زن خواننده معاصر ایران و میرزا حسینخان مشیرالدوله صدراعظم ناصرالدین شاه را میتوان نامبرد.
آب و هوا : آب و هوای شهر قزوین بخاطر هم جواری با رشته کوههای البرز از ناحیه شمال در تابستان خنک و در زمستان سرد است. میزان بارش شهر قزوین سالانه ۳۰۲ میلیمتر در سال است.
لهجه : مردم قزوین در محاورات عادی به زبان فارسی با لهجه خاص قزوینی سخن میگویند که مبنی بر فتحه گرایی در انتهای الفاظ است و دربسیاری از کلمات, گفتار بمانند نوشتار صورت میگیرد. همچنین بنا به موقعیتهای مناسب شغلی و رواج مهاجرت از روستاها به شهرها در سه دهه گذشته عده زیادی از مردم روستاهای اطراف قزوین که به طور عمده ترک زبان میباشند و همچنین عدهای از استانهای همجوار,گیلان و زنجان به این شهر آمدهاند و به همین دلیل در عدهای از مردم کنونی قزوین لهجه گیلکی و حتی زبان ترکی شایع میباشد.
جامه : مردم قزوین در گذشته بر اساس موقعیت اجتماعی خود پوشش متفاوتی داشتهاند اما امروزه زنان و مردان قزوینی دیگر به ندرت از پوشاک و لباسهای رسمی و سنتی خود استفاده میکنند، لباسهای رسمی
قزوینیان در گذشته بدین شرح بودهاست:
مردان : برای متمایز بودن افراد اعیان از قشر کم در آمد، کلاههای متفاوتی بر سر میگذاشتند، پیراهنها معمولا به رنگ سفید و ساده و دکمه یقه آن بر شانه چپ بسته میشد و در میان سینه چپ، از شانه تا زیر سینه، چاکی داشت. پس از آن پیراهنهایی با یقههای بلند به نام یقه «قزاقی» متداول شد و سپس یقه «ملایی» جای آن را گرفت. دیگر تن پوش مردان قزوینی «ارخالق» نام داشت که ارخالق پیراهن جلو باز بسیار بلندی بود که تا انتهای پا میرسید و در ناحیه کمرتنگ و دامن آن بسیار گشاد بود و در دو پهلو، دو چاک بلند تا کمر داشت. همچنین شلوار قشر کم در آمد از جنس کرباس و به رنگ آبی یا مشکی بودهاست که کمر آنها با نخهای پنبهای سفت میشده و بلند و گشاد بودهاند، ولی افراد ثروتمند از شلوارهای دکمه دار استفاده میکردند. پاپوش مردان قزوین گیوههای به نام جوراب و آجیده بودهاست ولی افراد اعیان از گیوههای مرغوب و بهتری به نام ملکی استفاده میکردند.
زنان : زنان قزوینی زیر پیراهن خود شلیته میپوشیدند. به طوری که شلیته به اندازه یک وجب و یا حتی کمتر از دامن آنها بیرون میآمد. جنس پارچه آن اغلب ململ، چیت و کرباس بود و به شکلها و رنگهای گوناگونی ساخته میشد. جوانان اغلب روی شلیتههای خود را با نخهای رنگی گلدوزی میکردند. شلیته گلدار جوانان دارای سجاف پهن بود. برخی دیگر از شلیتهها به جای سجاف لیفه داشت. شلیته لیفه دار از پارچه ضخیم و سنگین مانند مخمل، ترمه، تافنه ابریشمی و.. ساخته میشد. معمولا قسمت پایین شلیته را با دست دوخته و آن را به حالت تزیینی در میآوردند که به آن دالبر و دندان موشی میگفتند. در حدود صد سال پیش در زنان اعیان از یل یا نیم تنه قزوینی استفاده میکردند که از پارچه ترمه با آستری از پارچه تافته کرم رنگ تهیه میشد. در قسمت جلوی آن، هجده دکمه فلزی پی در پی میدوختند. زنان در زیر شلیتههای خود شلوارهای مشکی میپوشیدند، دمپای این شلوارها تنگ و بالای آن گشاد بود و آنها را با بند تنبان میبستند. پاپوش زنان نیز بر اساس وضعیت مالی انواع مختلفی داشتهاست.اصولا اقشار کم در آمد از گیوههای ظریف استفاده میکردند و زنان اعیان نیز از کفشهای چرمی مدل روز استفاده میکردند.
غذا ها : از غذاهای محلی و مخصوص قزوین میتوان از قیمه نثار ، شیرین پلو و … نام برد. همچنین از شیرینیها میتوان به پادرازی، انواع باقلوا، نان برنجی و… اشاره کرد.
فرهنگ و هنر : از هنرهای سنتی و صنایع دستی این سرزمین آریایی میتوان در ابتدا به خوشنویسی- که هنرمندان برجستهای چون استاد میر عماد و استاد عماد الکتاب قزوینی را داشتهاست – و سپس به نقاشی و تذهیب، نقاشی پشت شیشه، نم نم دوزی، گلابتون دوزی، پن بافی (نوار بافی)، فرش بافی، گلیم بافی، جاجیم بافی، گیوه دوزی، آینه سازی، قفل سازی، و منبت کاری اشاره نمود. همچنین در موسیقی، این شهر نوابغی همچون ابوالحسن اقبال آذر، عارف قزوینی، قمرالملوک وزیری و درویش خان را به دیار ایران زمین هدیه کردهاست.
میمون قلعه قزوین
میمون قلعه در جنوب شهر قزوین قرار دارد. قلعه ای که در دو طبقه با دهلیزهای عمود بر هم و اتاقهای جانبی ساخته شده است که گنبد میانیش فرو ریخته و بقایایی از ۸ برج آن باقی است . تعجب نکنید! در این قلعه هیچ اثری از میمون نیست. درباره اسم این قلعه میگویند که در دوره بنی عباس، هارونالرشید – که بعد از برادرش به خلافت رسید – در راه سفر به خراسان وارد قزوین شد و دستور داد مسجدی در آن شهر بسازند و دیواری هم به دور شهر بکشند. میمون قلعه بنایی است مربع شکل به ابعاد تقریبی ۷۰ در ۷۰ متر که از خشتهای ۳۰ در ۳۰ سانتیمتر با ملاط شفته ساخته شده است. طبقه زیرین میمون قلعه از خاورتپه با سه تونل به باختر تپه منتهی میشود و یک تونل شمالی – جنوبی این تونلها را به هم متصل میسازد. برخی از سفالینههای به دست آمده در قلعه نشان از کاربرد آن تا دوره آل بویه دارد. این قلعه را از بقایای مدینه موسی كه به امر موسی الهادی خلیفه عباسی در سال ۱۶۸ هجری قمری بنا شد و برخی دیگر آن را منسوب به میمون بن عون كاتب می دانند . بعد از آن، مبارک ترک – که یکی از غلامان آزاد شده توسط مامون یا معتصم بود – در آنجا قلعهای ساخت و این قلعه به مبارک قلعه مشهور شد و چون مبارک و میمون مترادف هستند، در طول زمان به میمون قلعه تغییر پیدا کرده . بررسیهای باستانشناسی نشان میدهد که از طبقه پایینی – که زیر زمین است – به عنوان زندان استفاده میشده است. تصور زندانیشدن در چنین مکانی هر انسان را به وحشت میاندازد! این اثر در تاریخ ۱۲ آذر ۱۳۷۵ با شمارهٔ ثبت ۱۷۷۸ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
دریاچه آوان قزوین
دریاچه اوان در استان قزوین و در منطقه معروف الموت قرار دارد. این دریاچه که دارای چشم اندازی منحصر به فرد است یکی از جاذبههای گردشگری استان قزوین به شمار میرود. دریاچه زیبای اوان در نیمه شمالی الموت ، در دامنه کوه خشچال ، در فاصله ۷۵ کیلومتری و در میان چهار روستای اوان، وربن، زواردشت و زرآباد شهر قزوین قرار دارد. این دریاچه که بیش از هفتاد هزار متر مربع مساحت دارد ، در ارتفاع هزار و هشتصد متری از سطح دریا واقع شده است. طول آن در طویلترین قسمت ۳۲۵ متر و عرض آن ۲۷۵ متر میباشد. تنها از آب چشمههای زیرزمینی موجود در بستر دریاچه تغذیه میشود و بخش ناچیزی از آن هنگام بارندگی تامین میشود اما به صورت سطحی و کم. غلیان دایمی آن باعث صافی و زلالی آب دریاچه شده است. عمیقترین بخش آن به عمق ۵/۷ متر میباشد که در جنوب شرقی آن واقع شده است البته برخی از مسئولان عمق دریاچه را بین یک تا بیست متر تخمین زدهاند. از سرریز آب دریاچه نیز رود کوچکی تشکیل میشود که آب آن مورد استفاده کشاورزان روستاهای کوشک و آیین است . در تابستان این دریاچه محل ماهیگیری، آبتنی و قایقرانی و در پاییز ، مأمن پرندگان مهاجر مانند قو، غاز، مرغابی و در زمستان با توجه به برودت هوا و یخ زدن سطح آن قابل اسکی سواری است. لازم به ذکر است دریاچه اوان با حضور نماینده سازمان ملل و برافراشتن پرچم سازمان ملل و پرچم ایران رسماً بهعنوان قطب گردشگر جهان اعلام شده است. متاسفانه در یکی دو سال گذشته شاهد حمله اوباش به تاسیسات سرویس بهداشت دریاچه و سرقت شیرآلات آن، شکستن کیوسک تلفن و به آتش کشیدن بخشی از نیزارهای کنار دریاچه بودهایم.
دریاچه اوان احتمالا ۵۰۰ سال پیش بر اثر لغزش به وجود آمده که این لغزش در حال حاضر غیر فعال است. اعتقادی وجود دارد مبنی بر اینکه این دریاچه بازمانده دریاچه بزرگ کاسپین است. دلیلی که برای این مدعا میآورند تغییر یافتگی نام کاسپین به قزوین است. اوان به معنی محل گردآمدن آب میباشد. غیر از گونههای درختی دستکاشت نظیر بید، چنار، تبریزی، سیب، آلبالو، گیلاس، سنجد، فندق و گردو، گیاهان علفی مانند گون، کنگر، شیرینبیان و گونههای مختلف دیگر از خانواده گرامینه و لگومینیوزه هم در حوزه آبخیز اوان وجود دارند. از گیاهان داخل دریاچه هم میتوان به نیبن در آب و گیاهان غوطه ور خوشاب و چنگال آبی اشاره کرد که محیط مناسبی را برای پرورش ماهیانی چون اردک ماهی به وجود میآورند. از گونههای جانوری اطراف اوان میتوان به کل و بز کوهی – که به علت شکار بیرویه و تخریب زیستگاه آنان کاهش چشمگیری یافتهاند – پلنگ، خرس قهوهای، روباه، شغال، گرگ، گراز، شنگ ( نوعی سمور )، سیاه گوش (گربه وحشی) انواع عقابها، دال، دلیچه، شاهین، جغد، کبک، فاخته، دارکوب، سبزقبا، زاغ و انواع گنجشکسانان، قورباغه، لاکپشت و خرچنگ اشاره کرد.
انواع ماهی هایی که در این دریاچه ساکن میباشند عبارتند از : * قزلآلای رنگینکمان (Rainbow Trout) * کپور (Carp) * اردک ماهی (Pike)