قلعه
دژ حسن صباح ( قلعه الموت ) – قزوين
منطقه الموت يا رودبار الموت در سلسله جبال البرز واقع در شمال شهر قزوين و شمال غرب فلات مركزی و واقع در روستای گازرخان قرار دارد . دره الموت هم مرز با استان گيلان و مازندران طالقان و آبيك از جنوب شرق و غرب به قزوين محدود می شود . اين منطقه چنانچه حمدالله مستوفی در نزهة القلوب نوشته تا قرن هفتم هجری با عنوان رودبار معرفی می شد تا اينكه با آمدن حسن صباح به آنجا و رواج فرقه اسماعيليه و فعاليت خداوندان الموت نوشته شد رودبار الموت و خوانده شد الموت . صخره های پيرامون قلعه كه رنگ سرخ و خاكستری دارند در جهت شمال شرقی به جنوب غربی كشيده شده اند . پيرامون دژ از هر چهار سو پرتگاه است و تنها راه ورود به قلعه در انتهای ضلع شمال شرقی است كه كوه هودكان با فاصله ای نسبتا” زياد بر آن مشرف است . اين قلعه يكی از جاذبه های گردشگری استان قزوين محسوب می شود . قلعه الموت يكی از منحصر به فردترين دژهای تاريخی ايران است كه در اين منطقه واقع شده است . نام الموت در تاريخ ايران با نام اسماعيليه گره خورده و حسن صباح به عنوان رهبر فرقه اسماعيليه از اين قلعه به عنوان پايگاه حكومت خود و ترويج عقايد اسماعيليه بهره می برده است . در مكتوبات تاريخی از قلعه حسن صباح در دوره صفوی بعنوان زندان ياد شده است . اما كاوش های باستان شناسی در اين قلعه نشان می دهد كه دژ الموت نه تنها زندان نبوده بلكه افرادی كه در آن می زيسته اند از مرتبه اجتماعی خاصی برخوردار بوده اند . قلعه الموت را كه مردم محل قلعه حسن می نامند از دو قسمت تشكيل شده است . قسمت باختری كه داراي ارتفاع بيشتري است بنام جورقلا يعني قلعه بالا و پيلا قلا يعني قلعه بزرگ خوانده مي شود و قسمت خاوري آن را جيرقلا يعني قلعه پايين و پيار قلعه يعنی قلعه كوچك می نامند . يكی از شگفتی های قلعه حسن يا الموت سيستم پيچيده آب رسانی با تنبوشه هايی به قطر ۱۰ سانتی متر است كه از چشمه كلدر آب را به دژ رسانده و در حوض های سنگی ذخيره می كرده اند . اين قلعه بسيار مورد توجه گروه های گردشگری است و هر ساله مورد بازديد گردشگران ايرانی و خارجی زيادی قرار می گيرد . اين قلعه در شوال ۶۵۴ هجری قمری به دستور هلاكو به آتش كشيده و ويران شد و از آن پس به عنوان تبعيدگاه و زندان مورد استفاده قرار گرفت . همچنين از سال ۹۳۰ هجری قمری و ابتدای حكومت شاه طهماسب صفوی تا سال ۱۰۰۶ هجری قمری قلعه كالبدی سالم داشته است ولی متاسفانه حفاری هايی كه در دوره قاجار برای يافتن گنج در قلعه الموت انجام شده سبب ويرانی آن شده است.
قلعه باستانی بهستان ماه نشان
قلعه بهستان یا کهن دژ در شهرستان ماه نشان در استان زنجان قرار دارد و قدمت این دژ به دوره هخامنشیان برمیگردد . قلعه بهستان یکی از ۲۰ قلعه تاریخی ماه نشان در استان زنجان است که قدمت آن به قرن پنجم هجری قمری تخمین زده میشود . به علت شرایط زمانی خاص آن دوره حاکمان جهت دفاع از خود و مردم اقدام به ساخت این قلعه کرده اند . طبقات بالای این قلعه جهت دفاع و طبقات پایین تر به عنوان زاغه و محل نگهداری آذوقه مردم مورد استفاده قرار میگرفت . این قلعه که در دل کوهی از جنس خاک سفت و سخت بنا شده است به علت وزش بادهای تند و فرسایش و همچنین عبور رودخانه قزل اوزن از کنار قلعه در حال تخریب است . سازندگان قلعه با درنظر داشتن طرح اولیه اقدام به کندن کوه و تخلیه خاک ها و سنگ ها کرده اند و اتاق ها را به وجود آورده اند و به هر تعدادی که به اتاق های آن اضافه شده راه های ارتباطی آن ها به مجموعه نیز به صورت دالان هایی افزوده شده است . راه پله های ضلع شمال غربی قلعه به عنوان یکی از مناطق دست نخورده و سالم دز بهستان است که بالای پله ها اتاقی به شکل طاق محراب های مسجد دوران اسلامی تزیین شده که متعلق به دوره اسلامی وجود دارد و راه پله های زیاد با عرض یک متر نیز اقتباس از این سبک معماری است . هم اکنون به دلیل تخریب زیاد تنها با کوهنوردی میتوان بر بالای قلعه با تخته سنگ های عظیم و مسطح ان رسید . این دژ به شماره به شماره ۱۴۵۸ به نام قلعه بهستان در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
قلعه های ارومیه
قلعه دِم دِم :
این قلعه در سال ۱۰۱۸ هجری قمری برفراز کوهی به همین نام در ۱۸ کیلومتری جنوب غربی ارومیه ساخته شده است. این قلعه به علت ارتفاع زیاد از سمت شمال و جنوب و اتصال آن به صخره سمت غربی که نزدیک به زمین است، دارای حصاری محکم و دروازهای در سمت جنوبی است.
قلعه از پنج قسمت تشکیل میشود که عبارت است از: قسمت پایین، قسمت سولوق، قسمت بوزلوق و بیرون دروازه شرقی.
در قسمت شرقی قلعه و منتهیالیه صخره، برجی عظیم بنا شده که خود در حکم قلعه بوده است. آب مصرفی قلعه از حوضی تأمین میگردید که با آب باران پر میشد. در قسمت شمالی قلعه چشمهای است که آب باران پر میشد.
در قسمت شمالی قلعه چشمهای است که آب کمی دارد. در کنار چشمه حوضی قرار گرفته که با گنبدی پوشانیده شده است و برای حفاظت از آن نیز برجی احداث شده که به قسمت اصلی متصل است و آن را سولوق(جای آب)مینامند. در قسمت جنوبی داخل قلعه گودالی احداث شده بود که زمستانها با یخ و برف پر میشد و زیر آن حوضی ساخته شده بود که در ایام کمآبی از آن استفاده
میشد. برای محافظت این قسمت نیز قلعه مانندی بنا شده بود که آن را بوزلوق(جای یخ)با قارلیق(جای برف)میگفتند و راه آن نیز مانند سولوق مخفی بوده است.
قلعه اسماعیل آقا :
قلعه اسماعیل آقا برفراز کوهی در ۱۸ کیلومتری غرب ارومیه و حاشیه رودخانه نازلوچای قرار گرفته است. این قلعه در نیمه دوم قرن ۱۹ میلادی ساخته شده و بخشی از دیوارها و محل دیدهبانی آن هنوز هم پابرجاست. کاوشهای انجام یافته نشان میدهد که در جنب قلعه اسماعیل آقا، بقایای بناها و قلعه سنگی دیگری که به دوران اورارتویی مربوط است وجود دارد.
در قسمت شمال غربی این کوه دو دخمه به فاصله چند متری از هم در صخرهای کنده شدهاند. در ورودی این دخمهها به شکل چهار گوش است.
دیوارههای جانبی و سقف و کف داخل دخمهها کاملاً صاف و صیقلی است. به نظر میرسد این دو دخمه مقبرههای هستند، که به دوران اورارتویی تعلق دارند. در پایین کوه و در قسمت غربی آن سه مقبره دیگر نیز دیده میشود. این مقبرهها با سقفی هرمی شکل از سنگهای رسوبی و لاشهای ساخته شدهاند. در داخل یکی از آنها سنگ قبری به این مضمون وجود دارد: «فی شهر ربیع الثانی سنه ۱۱۱۰ در ایام شاه سلطان حسین عباسقلی خان زیاد اقلی بر مناقشه شیخ سلیمان.»
در زیر زمین داخل مقبرهها، مقبره دیگری قرار دارد که به وسیله دریچهای از سقف میتوان به آن دست یافت. هر چهار مقبره فوق مربوط به دوره صفوی میباشند. آثار موجود این کوه مشتمل است بر سه بخش متمایز:
یکم- دخمه سنگی اورارتویی متعلق به هزاره اول قبل از میلاد با حجاری منظم ایوان ورودی، سر در قاببندی شده سنگی و اتاقی که طاقهای محراب مانندی دارد و در انتهای آن دخمهای است از سنگ یکپارچه تراشیده شده.
دوم-بقایای دیوارهها و مقبرههای دوران صفویه.
سوم-آثار قلعه اسماعیل آقا که به دوره قاجاریه مربوطه است. قسمت اعظم دیوارهای آن هنوز پابرجاست، ولی اتاق نگهبانی و سایر واحدهای مسکونی این قلعه خراب شده و آسیب بسیار دیده است. مصالح این قلعه از خشت خام با دیوارهای گلی-چینه میباشد.
سنگ کاظم خان:
سنگ کاظم خان یا قیرخلار(محل سکونت چهل نفر)، واقع در شمال شرقی شهر ارومیه و شمال غربی دریاچه ارومیه، صخرهایست که ارتفاع آن بیش از ۳۵۰ متر است.
دورتا دور این سنگ را با بریدن بدنه آن به شکل راهی در آوردهاند که عرض آن ۶۰ متر و طولش در حدود ۵۰۰ متر است. تنها راه دستیابی به بالای سنگ همین راه است. عرض این معبر به سمت فوقانی آن کاسته میشود، به طوری که در بالای سنگ به ۶ متر کاهش مییابد.
شکل این سنگ صاف و یکپارچه و قلعه درداری بر بالای آن واقع است. آثار عمارت و ساختمانهای متعددی از سنگهای بزرگ و تراشیده در پی و بنای این قلعه تعدادی سنگ قبر مرمرین سفید و درخشان وجود داشته که روی آنها عباراتی به خط نسخ زیبایی حکاکی شده بود. این سنگهای مرمر مفقود شدهاند. در بالای قلعه مزبور چاهی وجود دارد که طول و عرض آن ۵/۲ و عمق آن ۸ متر است و به گونهای طراحی شده بوده که در مواقع بارانی آب شیرین لازم را جمعآوری کند.
بر روی این صخره به دستور کاظمخان قراول خانه مستحکمی با دری از سنگ مرمر احداث شده و روی یکی از پایههای مرمری عبارت«ابونصر حسن بهادرخان حکمران…»و روی پایه دیگر نیز عبارت«الطرفر علی الله السطان الاعظم الحسین…» را با خط زیبایی حکاکی کردهاند که متأسفانه به علت شکسته شدن پایهها، بقیه عبارات از بین رفته است.
در این قلعه به دستور کاظمخان ساختمان دو طبقهای نیز بنا شده که زمانی مورد استفاده خود و خانوادهاش بوده است. کاظمخان در این قلعه، آهنگری، ریختهگری و قایقسازی دایر کرده بود و در ضمن به ساختن توپ سرپر و باروت و فشنگ و غیره نیز میپرداخت. این قلعه فقط یک در دارد که به جاده سنگی باز میشود.
در قرن ۷ هجری به دستور هلاکوخان قلعه قیرخلار را که به صورت مخروبه بوده، تجدید بنا میکنند. گویا به دستور هلاکوخان کلیه خزاین آن را که از عراق و سایر کشورها به غارت جمعآوری کرده بوده، به قلعه شاهی انتقال دادند و در جای امنی پنهان کردند. شایع است که مدفن او نیز در اینجاست و از این رو آن را گور قلعه نیز میگویند.
قلعه بردوک :
روستای بردوک – از توابع محال صومای برادوست- در ابتدای دره سلطانی، در دامنه مشرف به رودخانه کم آبی قرار دارد . در دژ از سه بخش حصار تدافعی ، دیوار میانی و ابنیه مرکزی تشکیل شده است .
حصارتدافعی: در ساختمان حصار تدافعی از سنگ های لاشه با ملاط احتمالاً ماسه و آهک استفاده شده و ستون های نیم دایره و توپر بسیار محکمی در فواصلی از دیوار تعبیه شده است. کتیبه ای در دو سنگ مرمر کوچک در کنار هم در بالای ورودی و زیر قوس دروازده دیده می شود. متن آن چنین است: ” … هذه العمارف صاحب السلطنت تقی سلطان بن نظربیک بن غازی بیک فی سنه ۱۰۷۸″
دیوار میانی: ورودی دروازه به شکل چهار گوش و به صورت عمیق در جبهه های میانی دروازه، در شرق دژ تعبیه شده است و به واسطه یک فضای کوچک مستطیلی شکل، معبر ورودی به بخش میانی را با دروازه اصلی بنا ارتباط می دهد.
ابنیه مرکزی: در بخش مرکزی قلعه بقایای چند بنای دیگر – با واحد سالم – وجود دارد. این بنا چهارگوش و مصالح آن سنگ های چهارگوش و ملاط آن شن و آهک است. بر نوک قله نیز بقایای یک برج دیدبانی مربع شکل از سنگ لاشه و ملاط شن و آهک دیده می شود. بالای ورودی سنگی آن با قوس های کوچک – از سنگ آهک سفید و سیاه – تزیین شده و طرفین رئوس خارجی اضلاع آن با استفاده از سنگ های تراشیده شده آتشفشانی مزین شده است. شکل قوس های نگه دارنده گنبدها رومی و سنگ های سیاه رنگ تراشیده شده دارد.