استانشناسی

 
 

میاندوآب آذربایجان غربی

13921223095419642336674

نام شهر و تاریخ بنا : میاندوآب از سه کلمه (میان.دو.آب) تشکیل شده است. وچه تسمیه این شهر به خاطر قرار گرفتن در میان دو رودخانه زرینه رود و سیمیئه رود است. شهر میاندوآب در زمان نادرشاه قصبه بزرگی بوده است. در جریان لشگر کشی نادر قلی سپهسالار وقت ارتش ایران  به آذربایجان در سال ۱۱۴۲ هجری قمری از قلعه میاندوآب نام برده میشود. در تاریخ افشار مکررا” از میاندوآب سخن به میان آمده است. در شرفنامه امیر شرف بدلیسی که بنام تاریخ کردستان معروف است، در صفحه ۱۸۲ از این ناحیه به نام ” دوآب” نام برده میشود. میرزا مهدیخان استرآبادی مورخ و منشی نادرشاه در کتاب معروف خود (دره نادری) درباره آمدن نادر به میاندوآب بحث مفصلی دارد، در اسناد دوره قاجاریه این منطقه مرحمت آباد نامیده میشود. چنانچه فتحلیشاه دومین پادشاه این سلسله که از سال ۱۲۱۲ تا ۱۲۵۰ هجری قمری در ایران حکومت میکرد میاندوآب را به موجب فرمانی مفصل به احمد خان مقدم مراغه ای، بیگلربیگی آذربایجان واگذارمیکند و از آن زمان قسمتی از حومه شهر میآندوآب مرحمت آباد نامیده میشود. (برگرفته از کتاب میاندوآب نوشته جمشید محبوبی)

موقیعت شهر میاندوآب : این شهرستان در حد فاصل بین شهرهای بوکان، ملکان، مهاباد و شاهیندژ واقع شده است و در واقع پل ارتباطی برای استانهای آذربایجان‌غربی، آذربایجان‌شرقی و کردستان محسوب می‌گردد. مساحت شهرستان میاندوآب ۲۶۹۴ کیلومتر مربع است و در طول جغرافیایی ۴۶ درجه و ۶ دقیقه‌ی شرقی از نصف‌النهار گرینویچ و در عرض ۳۶ درجه و ۵۸ دقیقه‌ی شمالی از خط استوا در وسط جلگه‌های منتهی به دریاچه‌ی ارومیه با ارتفاع ۱۳۱۴ متر از سطح دریا قرار دارد. آب و هوای منطقه متغیر بوده، دارای تابستانهای نسبتاً گرم و زمستانهای مختصر سرد میباشد.میزان بارش متوسط در منطقه ۲۸۹ میلی‌لیتر ثبت شده است. میاندوآب چنانکه از اسمش پیداست به علت قرار گرفتن در میان دو رودخانه‌ی زرینه‌رود و سیمینه‌رود به این نام، نامگذاری شده است. جمعیت این شهرستان طبق سرشماری سال ۱۳۸۵ برابر با ۲۴۵۱۵۸ نفر بوده است که از این تعداد ۱۲۳۹۹۳ نفر آنان مرد و ۱۲۱۱۶۰ نفر آنان زن بوده اند. شهر میاندواب بعد از بوکان و مهاباد سومین شهر بزرگ در جنوب استان تلقی می شود. میاندوآب شهر کشاورزی و تا اندازه‌ای صنعتی است. این شهرستان از نظر کشاورزی و دامپروری پس از ارومیه در استان رتبه‌ی دوم را دارد و از نظر صنعت نیز پس از شهرهای ارومیه و خوی در جایگاه سوم استان قرار گرفته است.

دین و مذهب مردم این شهرستان اسلام شیعه‌اثنی‌عشری بوده و در روستاهای مشرف به استان کردستان درصدی از برادران سنی مذهب نیز زندگی می‌کنند. زبان و لهجه‌ی مردم میاندوآب ترکی آذربایجانی است و از خصوصیات بارز مردم این شهرستان صداقت و ایثارگری، میهمان‌نوازی و متعصب بودن به آداب و رسوم می‌باشد. خوشبختانه میاندوآب به واسطه‌ی قرار گرفتن در بین استانهای آذربایجان‌غربی ، آذربایجان‌شرقی و کردستان در سالهای اخیر مورد توجه بسیار قرار گرفته است و از نظر صنعتی، کشاورزی، ارتباطات و توسعه‌ی فرهنگی جزء محورهای اصلی سرمایه‌گذاری در جنوب استان به شمار آمده است. کشف چندین اثر باستانی در اطراف میاندوآب، نشانگر اسکان بسیار قدیمی منطقه در دورانهای ثبت نشده تاریخ هست. در اوایل سلطنت آقامحمد خان قاجار به دنبال کوچ اجباری جمعیتی از منطقه کرمان به اهالی شهر اضافه شدند و در مدت دو نسل در جمعیت ترک میاندوآب استحاله گشتند. اسامی برخی محله‌ها و شهرت‌ها مانند رابریلر، سیرجانیلر و کرمانی نشانگر این حرکت جمعیتی بوده. دو دلیل اصلی این حرکت جمعیتی مهاجرت اجباری یا تبعید در اثر شورش ذکر شده. سرکوبی یاغی‌های منطقه کرمان و اسکان جمعیت بیشتر در این منطقه به منظور مقابله با حملات کردها به بناب و مراغه بوده است. این شهر در واقع مرز منطقه ترک نشین و کردنشین است. تهاجمات متعدد بعضی از قبایل محلی کرد در این منطقه تا اواخر مشروطیت ادامه داشت. در این برهه گزارشهای بسیاری از حملات به کردان توسط لشکر شجاع‌السلطنه نیز ثبت شده است. در سالهای متلاطم جنگ جهانی اول میاندوآب نیز مانند بسیاری مردم منطقه طعم تلخ قحطی‌ها و بی ثباتی ایران را کشید. دولت ایران در هرج و مرج خان خانی‌های محلی و آشفتگی سیاسی بود. در این دوره دول انگلیس و آمریکا به وساطت مبلغان مسیحی خواستار برقراری یک جمهوری مسیحی به رهبری ارامنه و آسوری ها با مرکزیت ارومیه بودند. در اواخر جنگ دوم جهانی ارتش شوروی کنترل این منطقه را به دنبال تبعید رضاشاه به دست گرفت. در این سالها حزب دمکرات (دمکرات فرقه سی) به رهبری جعفر پیشه‌وری هواداران بسیاری را در میاندوآب و اطراف به خود جلب کرد. به روایتی برگزاری کلاسهای ترکی و اداره منظم شهر در این دوره کوتاه باعث خوش بینی اهالی به این حزب شد و به روایتی دیگر مردم منطقه از این حزب ناراضی بوده و پیش از رسیدن نیروهای دولتی خود به مبارزه با حزب دموکرات پرداخته و بساط آنها را برچیدند.

حمام شیخ سلماس

حمام شیخ سلماس

حمام های قدیمی جزء بناهای با ارزش تاریخی هستند که درطول زمان ساخته و استفاده می شده اند و یکی از بناهای مهم مجموعه فضاهای شهری به حساب می آمدند . اما رفته رفته با تغییر الگوی زندگی مردمان این حمام ها به بناهایی تبدیل شدند که دیگر کاربری قبلی خود را نداشتند . حمام های تاریخی در حال حاظر به میراثی تبدیل شده اند که دارای ارزش تاریخی ، هنری ، معماری و … می باشند. حمام تاریخی شیخ سلماس یکی از این بناهای با ارزش و منحصر به فردی است که در شمال استان آذربایجان غربی قرار دارد .حمام شیخ در مرکز شهر و درون بافت سنتی شهر سلماس قرار گرفته و از سمت جنوب به خیابان سوره ای و از سمت غرب به خیابان امام خمینی و در جوار آن بازار شهر و مساجد و منازل مسکونی قراردارد.
اين حمام پس از زلزله سال ۱۳۰۹ در زمان حكومت رضاخان در بخش جديد شهر با معماري سنتي ايراني ساخته شده و باني آن مرحوم محمد تسوجي است. اين حمام تاريخي در سال ۱۳۱۲ مورد بهره برداري قرار گرفته است. اين حمام اولين و قديمي ترين حمام سلماس پس از زلزله سال ۱۳۰۹ اين شهر بوده و ابتدا حمام تسوجي نام داشته و سپس توسط شخصي به نام حاج مجتبي انتظاري معروف به شيخ اداره مي شد كه بعدها به حمام شيخ شهرت يافت. مساحت اين بناي تاريخي ۸۶۰ مترمربع است . پلان حمام مستطيل شكل بوده كه ۳۵۰ سانتيمتر از سطح خياباني كه در مركز آن واقع شده پائين تر است و داراي دو درب چوبي ورودي از ضلع جنوبي و يك درب از ضلع غربي جهت سر كشي به موتورخانه مي باشد. پي حمام از سنگ هاي معدني با ملات ماسه و آهك استفاده شده و ديوارهاي آن با تلفيق سنگ و آجر به سبك تفليسي كار شده و در مجموع مصالح به كار رفته در بنا سنگ، آجر، گچ، آهك و ماسه است.اين حمام صرفنظر از قدمت آن به لحاظ معماري ارزشمند بوده و تنها اثر باقي مانده از معماري حمام هاي سنتي در سلماس است.حمام شيخ سلماس در سال ۱۳۷۹ به شماره ۳۴۷۵ در فهرست آثار ملي ايران به ثبت رسيده است.. حمام شیخ سلماس در حال حاظر به مجموعه فرهنگي و هنري تغییر کاربری داده و نمايشگاه آثار مردم شناسي شده است .

قصر باغچه جوق

ir2362

موقعيت طبيعي :
از ماكو كه بسمت بازرگان مي رويد از سمت چپ جاده آسفالته بين اين دو شهر جاده خاكي منشعب مي شود كه پس از طی چند كيلومتر به دهكده سبز و خرمي كه در دامنه كوهي قرار گرفته مي رسيم در سمت جنوب شرقي آبادي ساختمان نسبتاً مجلل و تاريخي ديده مي شود كه صاحب اوليه آن اقبال السلطنه ماكوئي بوده است . اسم اين اثر تارخي به تبعت از نام دهكده ( باغچه جوق ) قصر باغچه جوق ناميده مي شود .

موقعيت فعلي :
با توجه باينكه قصر باغچه جوق در مجاورت ده قرار گرفته و از دو طرف بوسيله ارتفاعات كوههای مجاور محصور گرديده ، لذا مقداري از زمينهاي پيرامون آن ( خارج از حياط محصور كننده ) تبديل به باغات ميوه شده است و هيچگونه تعیيراتي در وضعيت كلي اثر بوجود نيامده است .

تاريخچه :
اين بناي تاريخي در زمان سلطنت مظفرالدين شاه قاجار ( ۲۴ – ۱۳۲۳ ) ه . ق توسط اقبال السلطنه ماكوئي كه يكي از سرداران با نفوذ آن زمان بوده در اين محل كه نزديك بمرز شوروي و تركيه مي باشد احداث گردیده و در واقع ساختمان ، قصر حكمران بوده و در فاصله ۳ يا ۴ كيلومتري آن ساختمان ديگري بنام قلعه جوق كه محل استقرار قواي نظامي سردار ماكو بوده است ساخته شده ، بعد از سردار ماكو قصر بدست ورثه افتاده و بعداٌ دولت آنرا خريداري و در رديف بناهاي تاريخي در دست تعمير قرار مي گيرد .

مشخصات بنا :
ساختمان قصر باغچه جوق كه مقر سكونت يكي از حكمرانان مقتدر دوره قاجاريه بود در دامنه دلپذير كوهستان و در داخل باغ بسيار با صفائي قرار گرفته است و بعلت روابط نزديك سردار با هنرمندان روسي و مجاورت با مرز تاثير معماري روسي در ساختمان باغچه جوق بخوبي مشهود است اين بناي قديمي را مي توان به چهار بخش متمايز تقسيم نمود :
۱- ورودي حياط كه داراي هشتي نسبتاً كوچكي با سقف نقاشي شده مي باشد و راه ارتباطي بداخل حياط ساختمان است . در داخل حياط علاوه بر درختان ميوه سه عدد حوض کوچك و بزرگ و سكوهائي جهت استراحت ساخته شده است ، ضمناً فرم حياط به تبعيت از فرم طبيعي دامنه كوه داراي پستي و بلندي مي باشد .
۲- ساختمان اصلي قصر كه در وسط باغ احداث گرديده است شامل ساختمان دو طبقه‌اي با سقف شیرواني و اطاقها و سالنهاي متعدد با نقاشي و گچبري و آينه كاري مي باشد مخصوصاً تالار بلند آينه كاري حوضخانه آن بسيار نفيس و جالب است ضمناً علاوه بر مجسمه‌هاي گچي و نرده‌هاي چوبي راه پله‌ها ، وسايل زندگي زمان مربوط نيز با ساختمان خريداري شده كه بسيار جالب توجه مي باشد ، نماي ساختمان با مجسمه‌هاي گچي نزئين و از گيرائي خاصي دارا مي باشد .
۳- ساختمان سنگي يا آشپزخانه قصر كه با سنگ سفيد صيقلي و فرمهاي حجاري شده ساخته شده است .
۴- قسمت متفرقه و كم اهميت شامل ساختمانهاي انباري و توالت و غيره می باشد .
عوامل تزئین و آرايش ساختمان به دو نوع تقسيم مي شود :
الف : نماي خارجي كه با سنگهاي صاف و تقسيم بندي آنها و نصب مجسمه‌هاي گچي و فرم سردر‌ها و نرده هاي گچي اطراف لبه بام كاخ که بجاي دست‌انداز به كار رفته شده اند
ب: نماي داخلي ساختمان كه با گچبريها و آينه كاري و نقاشيهاي متنوع برروي سقف و ديوارها و انواع كاغذ ديواريهاي آن زمان تزئين شده‌اند .