افسانه
تنگه هلت لرستان
یکی از مقاصد طبیعتگردی و جاذبه های گردشگری استان لرستان در شهرستان پل دختر، تنگ هِلت (helt) است که به اشتباه تنگه هَلَت (halat) خوانده میشود. این تنگه شگفتآور یکی از مقاصد عالی برای گردش و صخرهنوردی به شمار میرود و بهترین مکانبرای داشتن یک روز مهیج و هیجانانگیز است. تنگه هلت حدود چهار کیلومتر طول دارد و در میان صخرههای بلند جای گرفته است. تنگه هلت یا تنگه هلد یکی از تنگههای افسانهای استان لرستان است که در در میان سنگهای سترگ و صخرههای بلند جای گرفته است. از داخل این تنگه رودخانهای جریان دارد که با عبور خود بر عظمت و بزرگی هلت افزوده و سیمایی جادویی به آن بخشیده است. تنگه هلت در طی زمان و در اثر فرسایشهای آبی به وجود آمده است. وجود چشمهها و آبهای جاری، موجب تغییر شکل لایههای رسوبی و آهکی شده و به مرور زمان و در اثر عبور آب، این دره شگفت انگیز به وجود آمده است. باید گفت که تا سالهای اخیر ورودی تنگه هلت در زیر آب قرار داشت و دسترسی به آن ممکن نبود. در اثر سیلابها مسیر این تنگه باز و این مکان شگفتانگیز هویدا شد. طول تنگه هلت حدود چهار کیلومتر است و چنانچه با سرعت متوسط حرکت کنید تقریبا ۱٫۵ تا دو ساعت زمان میبرد تا این دره را بپمایید و همین مدت نیز طول میکشد تا این مسیر را برگردید. عمق آب تنگه هلت گاهی تا ۱٫۵ متر نیز میرسد.
وجه تسمیه تنگه هلت : تنگه هلت به نامهای تنگ هلت، تنگه هلد و تنگ هلد نیز شناخته میشود. واژه هلت نام یکی از طایفههای لر به اسم نجفوندها است که در منطقه هلد لرستان زندگی میکنند. مردمان محلی این خطه این تنگه اعجابآور را هلد نامیدهاند. این تنگه افسانهای و زیبا در محور آزادراه پل زال–خرم آباد بین تونل خرگوشان یک و دو واقع شده است.
حمام شیخ بهایی اصفهان
حمام شیخ بهایی یکی از حمامهای تاریخی و منحصربهفرد ایران است. این بنا از یادگارهای عصر صفوی به شمار میرود و بهعنوان یکی از جاهای دیدنی اصفهان شناخته میشود. همچنین بهدلیل راز گرم شدن، به حمام اسرارآمیز شهرت داشته است. حمامهای ایرانی از آثار تاریخی با معماری قابلتوجه در تمام دورهها بودهاند. معماری حمامها در دورههای مختلف، متفاوت بوده است و هریک شاخصههای معماری همان عصر را در خود نهفته دارد. با پیشرفت جامعه بهسمت مدرنیته، حمامها حالت شخصی پیدا کردند و دیگر حمامی در سطح روستا یا شهر ساخته نشد. امروزه حمامها کارکرد اصلی خود را از دست دادهاند و کارکردهای فرهنگی و اجتماعی مثل موزه، زورخانه و… پیدا کردهاند. حمامهای بازمانده از دورههای پیش بهعنوان آثار تاریخی و ملی و جاذبههایی برای گردشگری شناخته میشوند تا از طریق آنها بتوان تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران را بازشناسی کرد. حمام شیخ بهایی نیز بهدلیل داشتن شاخصههای خاص خود و تفاوت در آتشدان و مخزن از آثار معماری جالب توجه اصفهان محسوب میشود.
تاریخچه حمام شیخ بهایی : حمام شیخ بهایی مانند بسیاری دیگر از آثار ارزشمند اصفهان در دوره صفویه، با دستور شاه عباس اول و در دوره حاکمیت وی ساخته شد. معمار این حمام شگفتانگیز شیخ بهایی است. وی از دانشمندان بزرگ عصر صفویه به شمار میرود و در علوم فلسفه، منطق و ریاضیات تبحر داشت و تالیفاتی در حدود ۸۸ کتاب و رساله از وی برجای مانده است. بسیاری از آثار تاریخی عصر صفوی علاوه بر این حمام، از آثار شیخ هستند. همچنین طراحی شالوده شهر نجفآباد را این معمار دانشمند عصر صفوی صورت داده است. سیستم گرمایشی حمام شیخ بهایی با تمامی حمامهای بازمانده در تاریخ ایران متفاوت است. این شاخصه منحصربهفرد حمام، سبب شده است داستانها و افسانههای مختلفی در مورد آن شکل بگیرد. این حمام تنها با یک شعله کار میکرد و تمام آب مورد نیاز، فقط با استفاده از آن تک شعله گرم میشد. این شعله امروزه خاموش شده است و برخی علت آن را تخریب قسمتی از حمام توسط برخی از محققان میدانند. حمام شیخ بهایی در مالکیت افراد مختلفی، در حدود ۳۰ نفر بوده است و هماکنون مالکیت تمام آن در اختیار میراث فرهنگی اصفهان قرار دارد. این اثر در تاریخ ۲۹ تیرماه سال ۱۳۷۷ با شماره ثبت ۲۰۶۳ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد.
راز حمام شیخ بهایی : تاکنون تحقیقات بسیاری برای کشف معمای گرم شدن حمام شیخ بهایی انجام شده است. در طی این تحقیقات، سیستم سفالی لولهکشی زیر بنا کشف شد که حدفاصل آبریزگاه مسجد جامع و حمام واقع شده بود. این کشف منجر به تشخیص جدیدی شد. محققان به این نتیجه رسیدند که با روش مکش طبیعی، گازهایی مانند متان و اکسیدهای گوگردی به مشعل خزینه حمام هدایت میشد و بهعنوان منبع گرما در مشعل میسوخت. البته نظریه دیگری نیز ارائه شده است مبنی بر اینکه این گازها را مستقیما از مواد زاید دفع شده در خود حمام جمعآوری میکردند و مورد استفاده قرار میدادند. تولید گاز از طریق فاضلاب که با نام بیوگاز شهرت دارد، امروزه در کشورهای پیشرفته، در تهیه سوخت استفاده میشود. همچنین با توجه به موقعیت حمام شیخ بهایی در کنار عصارخانه جماله اصفهان، برخی به این نتیجه رسیدند که احتمالا سوخت حمام از طریق روغن عصارخانه تامین میشد. اما نظریات ارائه شده در مورد تامین سوخت حمام قانع کننده نبودند. در دهههای اخیر تحقیقاتی روی این حمام صورت گرفت. در راستای این تحقیقات، یک مخترع از اهالی مشهد، تلاش بر شبیهسازی حمام کرد تا از این طریق بتواند راز آن را مشخص کند. پس از تحقیقات، این مخترع اعلام کرد منبع آب این گرمابه از طلا است و با توجه به اینکه طلا، رساناترین فلز انتقال گرما محسوب میشود، با حرارت کم انرژی زیادی تولید و آب منبع گرم میشد. این مخترع با شبیهسازی حمام، توانست دو نشان طلا از سوئیس و مسکو در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ دریافت کند. بهدلیل ارزشمندی طلا، این تئوری بهطور قطعی تایید نشد تا از سرقت احتمالی منبع جلوگیری شود.
معماری حمام شیخ بهایی : معماری حمام شیخ بهایی و ویژگیها و کارکرد آن شبیه به دیگر حمامهای تاریخی است و تنها در نوع آتشخانه و تامین منبع سوخت و نحوه گرم شدن آب تفاوت دارد. از ویژگیهای معماری حمام شیخ بهایی، داشتن دو سربینه بزرگ است. یکی از این سربینهها متعلق به زنان و دیگری متعلق به مردان بوده است. حمام شیخ بهایی، استخر و تعدادی خزینه و آبانبار نیز دارد.
چشمه خون اژدها
اژدها، قیر و ماماتین… همین سه کلمه کافیست تا به دنیای اساطیر و افسانه های کهن برسید. افسانه اژدها و خون سیاهی که از زمین می جوشد و مردمی که هنوز هم باور دارند افسانه زنده است. اژدها زنده است… حتی اگر خون سیاهش، چشمه قیری باشد که هر سال صنعتگران را به پای ماماتین می کشاند. خوزستان سرزمین افسانه هاست. درست به اندازه قدمتی که خاک این منطقه دارد، افسانه و اسطوره و قصه در سینه مردم شهر خوابیده. به رامهرمز که بروید، افسانه ها زنده تر می شوند و چشمه ماماتین، می شود سرچشمه شایعات: «در جنگ با اسفندیار رویینتن اژدها به هلاکت رسید و خون سیاهش به زمین ریخت. خونی که تا ابد از چشمه های قیر ماماتین خواهد جوشید.» باستان شناسانی که لوحهای تخت جمشید را مطالعه کرده اند، معتقدند که هخامنشیان از این چشمههای قیر برای ساخت بناهای تاریخی و حتی ابزار و وسایل و ظروفشان استفاده می کردند. چشمه هایی که تعداد آنها به ۱۰عدد می رسد و قیر و نفت خام را به رودخانه «رود زرد» می ریزند. کشف این ظروف قیری در تپه چغامیش دزفول که عمر آن به هزاره چهارم پیش از میلاد مسیح می رسد، شاهد خوبی بود که نشان می داد قیر در بعضی از بناهای تاریخی عیلامی هم کاربرد داشته است. در سال های بعد، قیر بیرون آمده از چشمههایی که در اطراف آتشکده مسجد سلیمان قرار داشت، در صنایع نظامی و روشن کردن خشابها استفاده شد و این روزها، اهالی روستای قالند بهبهان تنها استفاده کنندگان از چشمه های قیر خوزستان هستند که قیر را برای تهیه ظروف بزرگ نگهداری نان خشک و درمان گرفتگی و شکسته بندی اعضای بدن شان استفاده می کنند.
چطور برویم؟ برای دیدن چشمه سیاه ماماتین باید به ۲۵ کیلومتری شمال شرق شهرستان رامهرمز در استان خوزستان سفر کنید و این میراث هزار ساله را از نزدیک ببینید. نمونه این چشمه های قیر طبیعی را می توانید در اندیکای مسجد سلیمان و منطقه اوقیلک بهبهان هم ببینید اما شاید هیچ کدام از این چشمه ها به اندازه چشمه های اژدهایی ماماتین معروف و دیدنی نباشند.
بم پور؛ رویای فراموش شده
سیستان و بلوچستان بهشت باستان شناسان است که تمدن های کهن شکل گرفته در آن می تواند هر باستان شناسی را به وجد بیاورد. اما بمپور به عنوان قدیمی ترین نقطه باستانی بلوچستان، نقطه اوج جاذبه های تاریخی این منطقه است. شهری که سال ها مرکز حکمرانی بلوچ ها بود و این روزها یکی از جاذبه های گردشگری منطقه بلوچستان به شمار می رود. باستان شناسان معتقدند که بم پور بخشی از فرهنگ وسیع جلگه جازموریان است که به دلیل وجود شرایط ایده آل زندگی در ۵ هزار سال قبل به یکی از مهمترین تمدن های ایران تبدیل شد. آنها عقیده دارند مهمترین عامل شکل گیری این تمدن وجود رودخانه بم پور است. این رودخانه از کوه های کارواندر سرچشمه می گیرد و بعد از پیمودن مسیری طولانی در جلگه جازموریان تخلیه می شود.
یادگار عصر مفرغ : باستان شناسان بمپور را یکی از مهم ترین نقاط باستان شناسی کشور می دانند. آنها معتقدند که اهمیت این محوطه کمتر از شهر سوخته نیست و به اندازه جیرفت اهمت دارد. از میان ۲۰ محوطه شناسایی شده در منطقه بم پور، بیشتر آن ها به عصر مفرغ تعلق دارند و هرچند دوره های تاریخی دیگری مثل اشکانی هم در میان این محوطه ها دیده شده، اما دوره اسلامی بعد از دوره مفرغ از اهمیت خاصی در منطقه برخوردار است. شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید که بم پور در گذشته حلقه ارتباطی مهمی بوده است. این حلقه ارتباطی که بخش شمالی و جنوبی فلات ایران را به هم متصل می کرده، به لحاظ اقتصادی در شکل گیری شهرهای باستانی منطقه نقش داشته است. مهمترین قسمت این حلقه ارتباطی میان بم پور با شهرسوخته و بم پور با جیرفت بود. شهر سوخته امکان ارتباط بم پور را با دیگر نقاط کشور و حتی خارج از فلات ایران و مرزها امکان پذیر می کرد و جیرفت هم بخش دیگری از این نیازهای ارتباطی را برای بم پور برطرف می کرده است. بمپور با جاذبههای فراوان گردشگری که دارد هنوز هم قربانی تبلیغات منفی ای می شود که درباره استان سیستان و بلوچستان رواج دارد. تبلیغاتی که از ناامنی این منطقه حکایت می کنند و به گفته رئیس شورای اسلامی شهر بمپور صحت ندارند.
وجه تسمیه بمپور : در بعضی از افسانه های محلی نام بمپور را به بهمن پسر اسفندیار مرتبط دانسته اند که اول بهمن پور بوده و به مرور زمان به بمپور تبدیل شده است. اماخیلی از قدیمی ها معتقدند این محل را بن پهل می نامیده اند که به معنی شهر آخر بوده است. کلمه ای که احتمالا بعدها به بن فول، بن فور، بن پور، و بم پور (bompour ) تغیر نام پیدا کرده و امروزه فارسی زبانان به اشتباه آن را بم پور ( bam pour) تلفظ می کنند.
بهشتی به نام گاوخونی!
گاوخونی در ذهن شما شبیه چه جور جایی است؟ باتلاقی مکنده و خطرناک که بوی خون را برایتان تداعی می کند یا صحرای بی آب و علفی که گوشه گوشه اش را جسد گاوهای غرق در خون پر کرده اند!؟ اگر شما هم ذهنیت محو و مبهمی درباره گاو خونی دارید، باید جای تمام این تصورات را با یکی از زیباترین و توریستی ترین مناطق ایران عوض کنید! تالابی که فراتر از تعاریف کتاب های جغرافیای دبستان، سهمی بیشتر از بیابان و آبرفت و خاک حاصلخیز از طبیعت برده است و هر سال گردشگران و کویرنوردان داخلی و خارجی زیادی را برای دیدنش راهی استان اصفهان می کند. گاوخونی پر از افسانه است. افسانه هایی از مرگ آدم ها و بلعندگی باتلاق که اگر باورشان کنید، هیچ وقت حاضر نیستید سفر به این باتلاق را با جانتان تاخت بزنید! گاوخونی یکی از بکرترین چشماندازهای طبیعی استان اصفهان است که در تمام این سال ها، تاوان موقعیت جغرافیایی و مشکلات دسترسی را داده است. تالابی که اگرچه این روزها با رشد بیابان زایی در ایران به زیبایی گذشته نیست، اما هنوز هم انگار تکه ای از بهشت است که در دل کویر جا خوش کرده. گاوخونی در آستانه ورود به کویر قرار دارد. جایی در مرز میان اکوسیستم آبی با خشکی… و شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید که از مجموع ۲۰۰ تالاب کشور، ۱۹ تالاب آن جزو مهم ترین تالابهای بینالمللی هستند که گاوخونی یکی از آنها به شمار میآید. تالابی که با چشماندازهای زیبا، صید و شکار مجاز پرندگان، پوشش جنگلی در بخش شمالی و پرواز دست جمعی پرندگان کمیاب، می تواند فرصت خوبی برای لذت بردن از یک سفر کوتاه باشد. اگر به گاوخونی سفر کنید، می توانید گورخر، کل، بز، میش، قوچ وحشی، خوک، گراز، انواع مار، مارمولک، سوسمار، گرگ، شغال، روباه شنی، کفتار، لاکپشت، بزمجه، افعی شاخدار، جبیر، خرگوش و انواع خفاش را ببینید که در این تالاب پناه گرفته اند. این البته به جز حیواناتی است که بعد از احداث سد زایندهرود بر روی رودخانه و مهار آب آن از بین رفته و نابود شدهاند. به این فهرست باید قو، فلامینگو، خوتکا، کاکایی، حواصیل، سلیم، اگرت و چندین پرنده دیگر را هم اضافه کنید تا باور کنید که گاوخونی، قلب زنده ای است که زیر پوست کویر نفس می کشد. شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید که از مجموع ۲۰۰ تالاب کشور، ۱۹ تالاب آن جزو مهم ترین تالابهای بینالمللی هستند که گاوخونی یکی از آنها به شمار میآید.
افسانه های مرگ : گاوخونی پر از افسانه است. افسانه هایی از مرگ آدم ها و بلعندگی باتلاق که اگر باورشان کنید، هیچ وقت حاضر نیستید سفر به این باتلاق را با جانتان تاخت بزنید! اما اگر از بومیان منطقه حقیقت را بپرسید، جنگل ها و نیزارهای شمالی را نشانتان می دهند که در هم فشردگی شان راه برگشتن را بر مسافران بسته و آن ها را گرفتار کرده است. با این حال، باید بدانید که سفر به گاوخونی این حسن را دارد که علاوه بر تماشای طبیعت دلنشین و شگفت انگیز باتلاق، می توانید جاذبه های گردشگری منطقه را هم ببینید. بنابراین اگر به عزم گاوخونی راهی اصفهان شدید، سری هم به شهر ورزنه، پل قدیمی ورزنه، کبوترخانهها، مسجد جامع و منطقه شاخ کنار و کاروانسرای رباط عباسی و … بزنید. اما در غرب ورزنه روستای قورتان هم واقع شده که دیدن آن خالی از لطف نیست. روستایی که در آن قلعه قدیمی سلاجقه قرار دارد و مسجد جامع دو طبقه روستا در این قلعه قرار گرفته است. این قلعه که در گذشته یکی از قلعه های نظامی منطقه بوده است، این روزها بیشتر کاربردی عبادی و مذهبی دارد و علاوه بر مسجد، در سال های اخیر حسینیه ای هم به آن اضافه شده است. حسینیه ای که البته چندان از نظر معماری خوشایند طبع نیست و خیلی از گردشگران معتقدند معماری آن، زیبایی قلعه را مخدوش کرده است. پل قدیمی ورزنه هم یکی دیگر از جاذبههای میبد است. این پل آخرین پل رودخانه زایندهرود است که بعد از آن انشعابات فرعی، رودخانه (مصب) و سپس تالاب پدید میآید. پل ورزنه ۱۰دهانه دارد و مثل دیگر پلهای قدیمی اصفهان، از آجر و ساروج ساخته شده است. این پل در گذشته مسیر حرکت کاروانهایی بوده که از طریق جاده ابریشم از کویر مرکزی ایران میگذشتند و همین مهم ترین دلیل وجود کاروانسراهای فراوان در اطراف پل است.
بهترین زمان سفر : بهترین زمان بازدید از گاوخونی، اوایل بهار است که آب و هوای منطقه، به دمای مطلوبی رسیده است. پاییز و اوایل زمستان هم گزینه های خوبی برای سفر به گاوخونی هستند به خصوص که در این زمان با سرد شدن هوا در نقاط شمالی، مهاجرت هزاران پرنده به تالاب آغاز میشود و شما می توانید شاهد یکی از زیباترین صحنه های عمرتان باشید. اما به هر حال باید سختی بارندگی و خاکی بودن بخشی از مسیر را به جان بخرید. با این حال، زمستان فصلی نیست که برای سفر به باتلاق گاوخونی مناسب باشد. بارندگی زیاد و بارش برف در کوه های اطراف، سختی راه را برایتان زیاد خواهد کرد. به خصوص که به دلیل سرمای هوا خبری هم از پرندگان مهاجر نیست و احتمالا بخش مهمی از لذت سفر را از دست خواهید داد.