ایرانگردی

 
 

عصارخانه شاهی

e5e162c8-7315-4bd5-95b6-ac2e0456af70

در ایران قدیم به آسیاب‌های خاصی که برای خرد کردن برخی مواد مثل زردچوبه و فلفل استفاده می‌شد، عصارخانه می‌گفتند. همچنین از عصارخانه‌ها برای گرفتن عصاره مواد روغنی مثل کرچک استفاده می‌شد. در واقع واژه عصارخانه به‌معنای محل عصاره‌گیری است و کارکرد این عصارخانه‌ها را می‌توان شبیه به کارخانه‌های روغن‌کشی دانست. عصارخانه از دو قطعه سنگ بزرگ تشکیل می‌شد که روی هم قرار می‌گرفتند. این دو قطعه سنگ از یک‌طرف با اهرمی به راس چهارپایی نظیری الاغ یا شتر و اسب وصل بود و با حرکت حیوان به‌صورت دورانی، سنگ رویی آسیاب به حرکت درمی‌آمد و با گردش آن، مواد میان دو سنگ نرم می‌شد. قسمت بالای سنگ متحرک جایگاهی بود که مواد خرد‌شونده را داخل آن می‌ریختند تا به زیر سنگ بروند و خرد شوند. این عصارخانه‌های ابتدایی را «چوغن‌گری» نیز می‌گفتند. عصارخانه‌ها را می‌توان نماد صنعتی ایران قدیم دانست و از آن‌ها در یزد، چهارمحال و بختیاری و اصفهان نمونه‌های معدودی باقی مانده است. با گذشت زمان و گسترش نیازهای مردم، عصارخانه‌ها هم پیشرفت کردند و تغییراتی در آن‌ها شکل گرفت. امروزه در اصفهان چندین نوع از این عصارخانه‌ها برجای مانده است. یکی از معروف‌ترین آن‌ها و از جمله جاهای دیدنی اصفهان، عصارخانه شاهی است که در سال ۱۰۲۱ هجری قمری هم‌زمان با احداث بازار بزرگ قیصریه و مدرسه ملاعبدالله به دستور شاه عباس اول ساخته شد. عصارخانه شاهی در میدان نقش جهان اصفهان قرار دارد. قرارگیری عصارخانه در این مکان سبب شده است در شکوه عظمت آثار بزرگ تاریخی اصفهان مانند مسجد امام و عالی‌قاپو محو شود. از سال ۱۳۴۰ تا سال ۱۳۴۹ برای حرکت تیر بزرگ و چرخش سنگ آسیاب، از موتور برق استفاده شد و بعد از آن، به‌دلیل صنعتی شدن این حرفه و وجود تجهیزات مکانیزه، ادامه کار به‌صرفه نبود و عصارخانه به‌مدت ۳۰ سال تعطیل شد. در سال ۱۳۷۹، سازمان نوسازی و شهرداری اصفهان، عصارخانه را از مالک خریداری و در حدود دو سال آن را مرمت کرد. سپس آن را به‌عنوان موزه در اختیار مردم و گردشگران قرار داد. عصارخانه شاهی از سال ۱۳۹۲ به‌عنوان اولین پایگاه تخصصی مطالعات فرهنگ عامه در کشور، فعالیت می‌کند و از سال ۱۳۹۵ طرح تاریخ شفاهی مشاغل سنتی اصفهان را در دست گرفته است. در این مرکز کارگاه‌های تاریخ شفاهی نیز برگزار می‌شود. بدین شکل این عصارخانه به موزه‌ای کوچک تبدیل شد و در سال ۲۰۱۷ نشان جهانی ایکوم (کمیته ملی موزه‌های ایران) را به‌عنوان برترین موزه کوچک کشور از آن خود کرد.

معماری عصارخانه شاهی : عصارخانه شاهی دارای مساحتی حدود ۳۸۰ متر مربع است و شامل بخش‌های مختلفی نظیر پیشخوان، بارانداز، شترخان، گرم‌خانه و تیرخانه می‌شود. مساحت این عصارخانه در گذشته حدود ۱۸۰۰ متر مربع بود که در حال حاضر مکان‌هایی مانند شترخان، بارانداز و ورودی بازرگانان از بین رفته‌اند و فقط یک تیرخانه و دو انبار تو در تو در بخش شرقی تیرخانه، در دو طبقه باقی مانده‌اند. محل بارانداز عصارخانه هم‌اکنون در پاساژ طلافروشان قرار دارد. این عصارخانه در یک طبقه با ارتفاعی حدود ۱۱ متر و سه فضای گنبدی شکل با مقطع کجاوه ایجاد شده است که سقف‌ها به سبک طاق و چشمه است و نورگیرهای سقف، روشنایی عصارخانه را تامین می‌کنند. ساخت سقف گنبدی به‌منظور حفظ خنکی محل برای نگهداری روغن بوده است. دیوارها و سقف خشتی بدون کاربندی، قاب‌سازی، تزیینات و پنجره ساخته شده‌اند. عصارخانه‌ها در گذشته چندین در ورودی داشتند که هر در مختص گروهی بوده است؛ مثلا یک در برای ورود مشتری و دیگری مخصوص ورود کارگران. هم‌‌اکنون نیز می‌توان این درها را در عصارخانه شاهی مشاهده کرد.

روغن‌کشی در عصارخانه شاهی: در مرحله اول دانه های روغنی را پاک می‌کردند و دانه‌هایی را که نیاز به بو دادن داشت، بو می‌دادند. محل بو دادن در طبقه دوم عصارخانه بوده است. بعد از بو دادن دانه‌ها، پوست آن‌ها گرفته و وارد مرحله آسیاب سنگی می‌شد. در قدیم از شتر نر، اسب یا گاو استفاده می‌کردند تا سنگ بارمالی را به حرکت درآورد. حرکت حیوان سبب می‌شد دانه‌های روغنی خام زیر بار سنگ آرد شوند. سپس مواد آرد شده را به محل دیگری می‌فرستادند و با آب مخلوط می‌کردند تا خمیر شود و سپس خمیر را در سبدهای ضخیمی به نام کوپی که از جنس گیاه بود، می‌ریختند و به تیرخانه ارسال می‌کردند. این سبدها نقش تصفیه‌کننده را داشتند. تیرخانه بخش اصلی عصارخانه بود که روغن‌گیری در آن انجام می‌شد. این مکان از دو تیر قطور بزرگ از جنس چوب چنار، قرقره و اهرم چوبی، چاهی به اسم تیلویه و دیوار اسپر تشکیل می‌شد. کف تیلویه ناودان و خمره‌ای برای ذخیره روغن قرار داشت و دیوار اسپر با ضخامت پنج متر از کلاف‌های چوبی ساخته شده بود. بعد از اتمام روغن‌گیری، روغن‌ها به خمره‌های بزرگ منتقل می‌شدند و خمره‌ها در انبار و داخل دیوار نگهداری می‌شدند. دانه‌های روغنی که در عصارخانه شاهی به کار می‌رفتند، معمولا کنجد، پنبه‌دانه و آفتابگردان بودند.

موزه عصارخانه شاهی: عصارخانه شاهی اصفهان یادگاری تاریخی و اقتصادی از عصر صفوی به شمار می‌آید و سندی است بر صنعتی بودن اصفهان در عصر صفوی. امروزه موزه این عصارخانه بسیار زیبا طراحی شده است و با ورود به آن می‌توان به‌راحتی عصارخانه را در حال فعالیت تصور کرد. وجود مجسمه‌های در حال کار در عصارخانه تاثیر قابل‌توجهی روی تجربه بازدیدکنندگان می‌گذارند. همچنین مجسمه شتری در این عصارخانه دیده می‌شود که در حال انجام کار است.

عصارخانه شاهی کجاست؟ عصارخانه شاهی در میدان نقش جهان، جنب ورودی بازار قیصریه، بازار قنادها، بازار عصاری (پاساژ امین) قرار دارد. برای دسترسی به میدان نقش جهان می‌توانید از خودروی شخصی یا وسایل نقلیه عمومی استفاده کنید. اگر با مترو یا اتوبوس راهی این مکان می‌شوید، در ایستگاه مترو یا اتوبوس میدان امام حسین پیاده شوید. از این ایستگاه‌ها تا میدان را می‌توانید به‌صورت پیاده یا با تاکسی طی کنید. اگر خودروی شخصی را همراه می‌برید، چندین پارکینگ عمومی در خیابان‌های منتهی به میدان وجود دارد.

میل خویین زنجان

a76dece8-daa6-4d5f-b67c-8eb236bf5772

در متون تاریخی ایران، میل یا برج به ساختمان یا مکانی بلند گفته می‌شود که معمولا به‌منظور دیده‌بانی، نگهبانی و… کاربرد داشته است. برج خویین یکی از آثار تاریخی روستایی به همین نام در شهرستان ایجرود استان زنجان به شمار می‌آید. میل خویین در ۶۰ کیلومتری جاده زنجان به بیجار قرار گرفته است. این میل که شباهت زیادی به سایر برج‌های دیده‌بانی در تاریخ ایران دارد، بر فراز ارتفاعات ضلع غربی روستای خویین دیده می‌شود. نام این برج، از نام روستا گرفته شده است و اهالی روستا آن را «گنبذ» یا گنبد نیز می‌گویند. روستای خویین در سال‌های اخیر به‌دلیل برخورداری از جاذبه‌های تاریخی و طبیعی به‌عنوان روستای نمونه گردشگری شناخته شده است. وجود گورستان متروکه در اطراف بنا با وسعتی بیشتر از چهار هکتار، ویژگی مهم این اثر تاریخی است. همچنین نزدیکی و چگونگی ارتباط بنا با آثار تاریخی روستا و موقعیت مکانی منحصربه‌فرد آن، از دیگر خصوصیات این میل باقدمت است که سبب جلب‌توجه کارشناسان و انجام تحقیقات بیشتری درباره آن می‌شود. برخی کارشناسان بر این عقیده‌اند که برج میل خویین، احتمالا در گذشته مزین به تزیینات و کتیبه بوده است؛ اما به‌دلیل تعمیرات غیرکارشناسانه، شواهد و مدارک مزبور از بین رفته‌اند و در زیر لایه‌های سیمان و گچ مخفی شده‌اند. برج میل خویین در شانزدهم آبان ماه ۱۳۷۹ با شماره ثبت ۲۸۷۸ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران ثبت شده است. قدمت بنای برج میل به‌طور دقیق مشخص نیست و مدرکی دال بر اینکه بنا به کدام دوره تاریخی می‌رسد، وجود ندارد؛ اما توجه به معماری بنا و سبک و سیاق آن، موقعیت جغرافیایی و مقایسه آن با بناهای مشابه، به‌خصوص بنای مقبره قیدار نبی در خدابنده، زمان ساخت بنا را بین قرون پنج تا هفت هجری تخمین می‌زند. بر این اساس می‌توان گفت به احتمال بسیار برج میل خویین به عصر سلجوقیان تعلق دارد. گفته می‌شود که چهار نمونه‌ از میل خویین در چهار جهت روستا وجود داشته که امروز فقط یکی از آن‌ها باقی مانده است.

معماری میل خویین : برج میل خویین با ارتفاعی بیشتر از ۱۰ متر و با بهره‌گیری از ارتفاعات طبیعی موجود، به‌طور مسلط می‌توانست منطقه پیرامون را تا شعاع ده‌ها کیلومتر از نظر حفاظت تحت پوشش قرار دهد. همچنین این بنا می‌توانست به‌عنوان یک میل راهنما برای مسافران و کاروان‌های خسته که از بیم گم شدن راه در هراس و نگرانی بودند، امیدبخش و خوش‌آیند باشد. این بنا دارای دو سقف است که سقف داخلی آن با سنگ ساخته شده و در نوع خود بی‌نظیر است. برج میل خویین از دو بخش بدنه و گنبد تشکیل شده که قسمت تحتانی (بدنه) آن، مدور و با استفاده از مصالح لاشه‌سنگ، ملاط گچ و آهک و قسمت بالایی گنبد با آجر و ملاط ساخته شده است. گنبد بنای میل خویین از نوع زنگوله‌ای و دو جداره است. گنبد این بنا از لحاظ شکل و معماری با گنبد مقبره قیدار نبی در شهرستان خدابنده مقایسه می‌شود. تنها راه ورود به داخل بنا در حال حاضر در قسمت شرقی، به‌طرف دره و روستای خویین قرار دارد که در ابتدای ورود به آن سه پله تعبیه شده است. در ارتفاع پنج متری بنا و در اضلاع شرقی و غربی، دو پنجره جهت دیده‌بانی و نظارت بر منطقه در نظر گرفته شده است که در سال‌های اخیر بسته شده‌اند.

مسیر دسترسی به میل خویین : برای دسترسی به روستای خویین و بازدید از میل تاریخی روستا، وارد جاده زنجان به بیجار واقع در جنوب غربی شهر زنجان شوید. با طی این جاده به‌مسافت ۶۰ کیلومتر، تابلوی روستای خویین در حاشیه سمت راست جاده به چشم می‌خورد. با ادامه مسیر در این جاده روستایی و گذر از روستای قزلجه، به روستای خویین خواهید رسید. میل خویین دقیقا در ارتفاعات غربی این روستا قرار گرفته است و از ورودی روستا دیده می‌شود.

حسینیه جاجرمی‌

Abri_jajarmi

حسینیه، از مکان‌های مذهبی و مقدس شیعیان است که بیشتر در آن، مراسمِ عزاداری امام حسین (ع) و شهدای کربلا برپا می‌شود. اکثر حسینیه‌ها دارای معماری ساده‌‌ای هستند و فضایی سرپوشیده برای اجتماع مردم به شمار می‌روند. حسینیه‌ها معمولاً بناهایی به صورت منفرد هستند، ولی گاهی در یک مجموعه مانند باغ، مسجد، ایوان، حمام و بازارچه و… نیز احداث می‌شوند. اغلب، کمک‌های مردمی تامین‌کننده هزینه حسینیه‌ها است. در شهرهای زیارتی پراهمیتی مانند کربلا و نجف، حسینیه‌ها به منظور پذیرایی از مسافران نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند. حسینیه جاجرمی از جاهای دیدنی بجنورد و بناهای تاریخی اواخر دوره قاجار است. با توجه به کتیبه موجود در سال ۱۳۲۵ هجری قمری بانی ساخت بنا استاد غلامرضا بنا یزدی بوده است. این بنا در مرکز شهر بجنورد و در محدوده بافت تاریخی شهر، خیابان طالقانی شرقی و در کوچه جاجرمی‌ها ساخته شده است. در گذشته مردم بجنورد و به ویژه جاجرمی‌ها از این بنا برای عزاداری شب‌های محرم استفاده می‌کردند. این بنا از جهت تاریخی و مذهبی جایگاه بالایی دارد و به همین علت به مرمت و بازسازی نیاز دارد. در ابتدا مالک این حسینیه در آن زندگی می‌کرده و بعدها وقف حسینیه شده است.

مشخصات بنا : این ساختمان ۶۰۰ متر مربع مساحت داشته و دارای پلان مربعی شکل است. بنا در ضلع شرقی و غربی در ۲ طبقه ساخته شده است.‍ طاق هایی که در ساختمان مورد استفاده قرار گرفته، به‌طور کلی از سه نوع هلالی ساده، کلیل و قوس تیزه‌دار است. طبقه همکف قدیمی‌تر از طبقه بالا بوده و به نظر می‌رسد که کاربری مسکونی داشته است. طبقه بالایی که از نظر سازه‌ای نیز منطبق بر طبقه همکف نیست، محل برگزاری مراسم مذهبی بوده است. پوشش‌های به کار رفته در این بنا از دو نوع تخت و طاقی است. پوشش موسوم به قمی پوش، پوششی است که بیشتر در طبقه همکف مورد استفاده قرار گرفته است که در برابر نیروهای عمودی مقاومت خوبی دارد. چیدمان آجر هم ترکیبی از رومی و صدفی است. طاق آهنگ یا گهواره‌ای از دیگر پوشش‌های این طبقه است که در امتداد دو نوع منحنی قوس داده ایجاد شده است. ایوان طبقه اول با عرض ۲۷٫۲ تا ۳۰٫۲۰ به‌وسیله این ستون‌ها نگه داشته شده است. چهار ستون کامل و دو نیم ستون که از جنس چوب بوده و با گچ پوشش داده شده، در این طبقه ساخته شده است. این بنا نمونه‌ای از معماری سنتی از نوع حیاط مرکزی است که نوعی معماری درونگرا محسوب می‌شود که همه در و پنجره‌ها و نورگیرها به سمت حیاط باز می‌شوند. در بجنورد این نوع معماری چندان رایج نبوده و بیشتر در مناطق خشک و کویری بااهمیت است. در طبقه اول سه اتاق وجود دارد که در همه این اتاق‌ها از طاق‌نما استفاده شده است. این اتاق‌ها توسط درهایی به هم راه پیدا می‌کند. در و پنجره های باقی مانده در بنا قدمتی برابر با خود بنا دارد و از جنس چوب است. در اتاق وسطی طبقه اول لوح سنگی‌ای قرار دارد که وقف‌نامه روی آن نوشته شده است. یک هشتی در حسینیه وجود دارد که ورودی حسینیه را به حیاط مرکزی وصل می‌کند، این ورودی به وسیله دو رشته پلکان در گوشه‌های شمال شرقی جنوب غربی به اتاقک‌های طبقه بالا راه پیدا می‌کند. ۱۰ عدد پله با عرض ۳۰ سانتی‌‌متر و ارتفاع ۲۰ سانتی‌متر و طول ۱۳۰ سانتی‌متر در این ساختمان وجود دارد، در ضلع شرقی و غربی بنا پله‌ها به طور قرینه قرار گرفته است. سقف هشتی بنا در قسمت ورودی و تمام اتاق‌های طبقه پایین پوشیده از قوس کلیل بوده (قوس خوابیده) و سقف طبقه بالا به صورت تیرپوش است. آجرکاری، گچبری، مقرنس‌کاری و کتیبه‌ قسمت‌های مختلف بنا را آراسته کرده است. ورودی‌هایی که به سمت طبقه اول راه پیدا می‌کنند، دارای مقرنس‌کاری زیبایی است که این مقرنس‌کاری‌ها با گذشت زمان هنوز جذابیت خود را حفظ کرده است. در گذشته ۴ فرش دستباف در اضلاع ۵٫۲ در ۱۷ متر در اتاق‌ها وجود داشت. افریزی تزیینی (برآمدگی لبه انتهایی دیوار که معمولا به صورت آجرکاری تزئینی است) با یک کتیبه در قسمت بالایی دیوار ایوان شرقی قرار دارد. در این کتیبه گزیده‌ای از ترکیب بند مشهور محتشم کاشانی در مرثیه شهدای کربلا (باز این چه شورش است) به خط نستعلیق گچ‌بری شده است. این گچ‌بری‌ها جدید و فاقد قدمت بوده و اداره اوقاف آن‌ها را نصب کرده است. این بنای تاریخی، به‌عنوان یکی از دیدنی های استان خراسان شمالی، در ۱۷ مرداد ماه سال ۱۳۸۳ با شماره سند ۱۱۰۵۱ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.

پل بند لشکر

2

شوشتر بیشتر از ۱۰۰ سازه آبی تاریخی دارد که از گذشته بر جای مانده‌اند. پل بند لشکر جزو صدها سازه آبی و از دیدنی‌ های شوشتر است؛ برای هدایت آب بنا شد. این پل علاوه بر هدایت آب، برای برقراری ارتباط بین شهر شوشتر و دیگر آبادی‌های آن منطقه طراحی و ساخته شده بود. سازه اصلی پل بند لشگر از ایران باستان باقی مانده است؛ اما طاق‌های هلالی آن شاخصه‌های معماری عصر صفویه را در خود نهفته دارد. پل بند لشکر در شوشتر، جزو سالم‌ترین بناهای بازمانده از دوره ساسانی در این شهر است و از دیدنی های استان خوزستان محسوب می‌شود. این پل به طول ۱۲۴ و ارتفاع هشت متر، خارج از دروازه لشکر قرار دارد. هدف از بنای پل بند لشکر، برقراری ارتباط بین شوشتر با دیگر ولایات و روستایی‌هایی بود که در سمت جنوب واقع شده‌اند.  پل بند لشکر از سنگ، ماسه و ملاط ساروج یاخته شده و در ابتدا ۱۳ دهانه داشت که امروز ۱۱ دهانه از آن باقی مانده است. این پل مستحکم در دوره صفویه مرمت و بازسازی شد. طاق‌های پل با اسلوب معماری دوره صفویه و به‌صورت هلالی ساخته شده‌اند. پنج دهنه از این پل در دوره قاجاریه ویران شد و به‌دلیل هزینه بالای مرمت، حاکم شهر آن را تعمیر نکرد. مردم به ناچار برای حفظ راه ارتباطی با دیگر ولایت‌ها، پل را با الوار تعمیر کردند. این تعمیر سودی نداشت و طولی نکشید که فشار آب الوارها را با خود برد. در سال‌های اخیر، مجموعه‌ای تفریحی در کنار پل بند لشکر راه‌اندازی شد که رونق زیادی به گردشگری در این محل داده است. گردشگران بسیاری از شهرهای خوزستان برای گذراندن تعطیلات پایان هفته به این تفرجگاه می‌روند. این مجموعه به‌گونه‌ای طراحی شده است که رودخانه از داخل آن عبور می‌کند. وجود رودخانه در داخل مجموعه، هوای آن را خنک می‌کند؛ به‌طوری که هوای داخل مجموعه با بیرون در حدود ۱۰ درجه تفاوت دارد.

تاریخچه پل بند لشکر : شوشتر شهری باستانی است و سابقه آن به ۱۰ هزار سال پیش بازمی‌گردد. این شهر که در نزدیکی کوه‌های بختیاری قرار گرفته است، از غرب به دزفول و از شرق به مسجد سلیمان منتهی می‌شود. موقعیت جغرافیایی شهر حکایت از این موضوع دارد که شوشتر از دل تاریخ و تمدن عیلام برخاسته است. منابع اساطیری ساخت شهر شوشتر و اولین بناهای آن را به هوشنگ نسبت می‌دهند. منابع تاریخی که درباره عیلام سخن گفته شده است، شوشتر را یکی از شهرهای عیلام قدیم دانسته‌اند. شوشتر در دوره ساسانیان نیز از اهمیت بسیاری برخوردار بود. بیشتر سازه‌های آبی این شهر در عهد ساسانی ساخته شده‌اند. پیشینه پل بند لشکر شوشتر نیز چون دیگر آثار تاریخی این شهر به عصر ساسانیان می‌رسد. پل بند لشکر به‌همراه ۱۵ اثر تاریخی شوشتر با عنوان «نظام آبی تاریخی شوشتر» در فهرست جهانی یونسکو به ثبت رسیده است. پل بند لشکر نقش مهمی در تاریخ ایران و تاریخ شهر شوشتر دارد. به پل بند لشکر را دروازه ورود لشکر ایران هم لقب داده‌اند؛ زیرا هنگام حمله اعراب به ایران، آن‌ها شوشتر را محاصره کردند و بعد از گذشتن از این پل، وارد قلمرو ایران شدند. این شهر در قرون اسلامی به دست مغولان فتح شد. شوشتر در عصر صفویه به شکوه بسیاری دست یافت. در این دوره حاکمی به نام «واخشتوخان» بر شهر مسلط شد. او در دوره حاکمیت خود بر شوشتر تلاش بسیاری برای آبادی شهر انجام داد. طبق منابع تاریخی، واخشتوخان پل بند لشکر را تعیمر کرد. تعمیر این پل اساسی بود، به‌گونه‌ای که امروز بیشتر قسمت‌های پل بند لشکر نشانه‌هایی از معماری دوره صفویه را دارند.

نقش برجسته گل‌ گل ملکشاهی

0dVNUru0_dGYDpdf-vgcNzmY_ArR1jfn51oyISJbuDB2t.photo_2017-06-24_20-47-58.jpg.secure-1030x498

سنگ‌نوشته یا کتیبه به تخته سنگ، کاشی‌کاری یا سطح دیگری گفته می‌شود که معمولا واقعه‌ای تاریخی بر روی آن کنده‌کاری یا نوشته شده است. معمولا کتیبه به نوشته‌ای اطلاق می‌شود که بر روی سنگ، در حاشیه سردر ساختمان‌ها یا گوشه‌های پارچه‌های خاص نظیر پرده، سفره و بیرق یا بر صفحه‌های کتاب نگارش می‌یابد. نگاهی به تاریخ ایران باستان نشان می‌دهد که اغلب کتیبه‌ها بر کوهپایه‌ای مشرف بر چشمه‌سار حک شده است. این سنگ‌نوشته‌ها به دستور شاهان و یا والی منطقه نوشته می‌شدند و اغلب موضوعات مربوط به فتوحات و کشورگشاهی شاهان و یا نیایش‌ها و عبادات آن‌ها را به تصویر کشیده بیان می‌کنند. سنگ‌نوشته آشوری که با نام سنگ‌نوشته گل‌گل ملکشاهی نیز معروف است، از جاهای دیدنی ایلام به شمار می‌رود و در دامنه رشته کوه کبیر، مشرف به رودخانه گل‌گل و در نزدیکی روستای زیبای گل‌گل در ۱۵ کیلومتری شهر ارکواز و ۲۵ کیلومتری شهر ایلام مانند نگینی خودنمایی می‌کند. متن این سنگ‌نوشته که به خط میخی نوشته شده حکایت از حمله آشوربانی‌پال به تمدن عیلام باستان و سقوط این تمدن درخشان تاریخ است که به صورت کنده‌کاری بر روی صخره‌ای بزرگ نگاشته شده است. این نوشته نشانگر تمدنی بزرگ و اثرگذار از تاریخ باستان است که استقرار آن در همین منطقه استان ایلام بوده است. پادشاه آشور شکست نظامی این کشور را افتخاری بزرگ برای خود دانسته و این کتیبه را از خود به یادگار گذاشته است.

مشخصات کتیبه : شکل عمومی این کتیبه آشوری مستطیل شکل است و در ابعاد ۹۰در ۱۳۵ سانتی‌متر است که در وسط آن نقش نیم‌رخ و تمام قد پادشاه آشور به صورت برجسته قرار دارد و کلاهی مخروطی و ردایی بلند تا روی پاها بر تن و شمشیری حمایل به نشانه قدرت، در دست دارد. پشت سر این شخص تصویری از هلال ماه دیده می‌شود که ممکن است نماد خدایان و الهه‌های آسمانی باشد که به حمایت از شاه آشور برخاسته و به او کمک کردند تا در جنگ پیروز شده و قلمروی کاسی‌ها(ایلام و لرستان) را فتح کنند. این سنگ‌نوشته آشوری در سال ۱۹۷۳ میلادی توسط آقای واندنبرگ ترجمه شده است. موضوع متن کتیبه از فتح ایلام و انقراض این تمدن به وسیله آشور حکایت دارد. متن کتیبه به عمق متوسط ۲/۵ سانتی‌متر تراش خورده و طی آن نقش‌برجسته پادشاه را فراهم ساخته‌اند و سپس به نقر خطوط میخی آشوری در سطرهای افقی بر تمام سطح کتیبه و نقش برجسته پرداخته و هر سطر را با خطی کنده و افقی از سطر بعد مجزا کرده‌اند. اینکه این کتیبه مربوط به کدام پادشاه آشور است به درستی مشخص نیست و عده‌ای آن را متعلق به آشوربانی پال که سرزمین ایلام قدیم را متصرف و در نهایت موجب انقراض آن‌ها شد دانسته و برخی نیز آن را مربوط به سارگن دوم پادشاه آشور می‌دانند که نواحی شمال غرب و قسمت‌هایی از غرب ایران تا دریاچه ارومیه را تصرف کرده‌اند. آنچه از متن کتیبه می‌توان فهمید این است که آشور چشم طمع به سرزمین‌های شرقی حکومت خود داشته و هر زمان که شرایط را مساعد می‌دید حمله را آغاز می‌کرد و این روند به صورت فرهنگ ستیزه‌گری به فرزندان شاهان منتقل می‌شد و چهره پادشاه آشور که به سرزمین ایلام حکاکی و نقر شده، خوی جنگجویی و طمع همیشگی آنان را مشخص می‌کند.

متن کتیبه : به آشور و خدایان که به طرفداری شاه محبوب آن‌ها ایستاده و چیره شده( بر زمین‌های دشمنان(…) شاه جهان(…) پسر(…) آشور پدر خدایان مرا نامزد کرد برای پادشاهی در رحم مادرم(…) انلیل مرا برای تسلط بر روی زمین و مردم فرا خواند. سین و شماش با هم‌شکونهای مساعدی در مورد بنیاد فرمانروایی من فراهم ساختند. نبو و مردوک مرا بصیرت وسیع و فهم عمیق بخشیدند. خدایان بزرگ از راه لطف در محفل خود مرا روی تخت شاهی پدرم گذاشتند. آن‌ها تسلط بر روی زمین را به من واگذار کردند. شهر(…) آن‌ها بیرون رفتند(…) روی او ستایش کارهایی که من انجام داده‌ام. من نوشتم بر روی آن من به جای نهادم این سنگ نوشته را برای ترغیب شاهان و پسران من در آینده باشد که امیری در میان شاهان پسران من که او را آشور و خدایان بزرگ برای تسلط بر روی زمین و مردم نامزد کند. این ستون و تحسین خدایان بزرگ را ببیند و باشد که به تدفین آن بپردازد و قربانی‌ها کند اما آنکه آن مجسمه را از جای آن بردارد آشور و خدایان بزرگ و آن عده که روی این ستون نام برده شدند با نظر خشم به او نگاه کند، باشد که به طرفداری او در یک برخورد سلاح‌ها در میدان جنگ برخیزند و باشد که آن‌ها او را راهنمایی نکنند.(…) باشد که آن‌ها هم حکم شاهی او را براندازند و باشد که آن‌ها نامش و تخمه‌اش را در زمین ضایع کنند.

وضعیت امروزی کتیبه : این کتیبه ارزشمند باستانی هزاران سال است که هویت تاریخی و باستانی ایران در خطه ایلام را در دل خود به امانت گذاشته است تا آیندگان به این شکل از تاریخ پیشینیان خود آگاه شوند. این کتیبه تاریخی امروزه حال چندان خوشی ندارد و عدم مراقبت صحیح و رعایت نکردن استانداردهای حفاظتی از آن، سبب شده که قسمت‌هایی از نوشته‌های کتیبه آسیب دیده و از بین برود. امروزه برای اینکه کتیبه در معرض آسیب گردشگران واقع نشود، قفسه‌ای آهنی بر روی پیکر آن نهاده شده است. اما این قفسه آهنی نه تنها نقش حفاظتی چندانی ندارد و نمی‌تواند جلوی فرسایش‌های ناشی از آب و هوا را بگیرد، بلکه صحنه‌ای نازیبا را از چشم‌انداز کتیبه به نمایش گذاشته است و سبب می‌شود که حتی آسیب‌های وارد شده به کتیبه نیز در زیر این حفاظ، مشخص نشوند و کمک به از بین رفتن کامل کتیبه نیز می‌کند. به نظر می‌رسد کسانی که وظیفه مراقبت از کتیبه را دارند باید تدبیر بهتری اندیشیده و در یک چهاچوب استاندارد از کتیبه نگهداری کنند. طبیعی است که با قرار دادن یک حفاظ شیشه‌ای بر روی کتیبه هم استاندارد مراقبت از کتیبه بهتر خواهد شد و هم چشم‌انداز زیباتری برای گردشگران و بازدیدکنندگان از این اثر تاریخی ارزشمند به نمایش گذاشته خواهد شد. اگر گذرتان به استان ایلام افتاد می‌توانید از این اثر باستانی دیدن کنید و بر هنر، فرهنگ و خطوط باستانی این منطقه مطلع و آگاه شوید.