ایرانگردی
خانه ترابی سمنان
خانهی ترابی یکی از دیدنی های سمنان و از خانههای با ارزش بافت تاریخی شهر است و در محله کهندژ قرار دارد. این بنا در دوره قاجاریه ساخته شده و در سالهای اخیر مرمت و احیا شده است به شماره ثبت ۲۹۷۴۴ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است. خانه ترابی از دو بخش شمالی و جنوبی تشکیل شده است که در دو سوی حیاط مرکزی بنا شدهاند. بخش جنوبی این بنا از نظام معماری دوره صفوی پیروی میکند و بخش شمالی متعلق به دوره پهلوی است. پوششها در بخش جنوبی، طاق و تویزه و در بخش شمالی تخت و تیرپوشاند و سرداب که با هر دو قسمت دیگر متفاوت است؛ چهاربخشی است. مهمترین فضای این خانه، اتاق پنجدری یا شاهنشین آن است که در بخش جنوبی قرار گرفته و پوشش آن با تویزه و طاق کژاوه اجرا شده است. یکی از ویژگیهای منحصربهفرد خانه ترابی، وجود ساباط (سابات) در مقابل این خانه تاریخی است که این خانه را به معبر کهندژ متصل میکند و احتمالاً قدمت آن به دوره صفوی میرسد. ساباطها(سابات) از ویژگیهای منحصر به فرد معماری مناطق گرمسیر و کویری هستند، یکی از کارکردهای سابات پدید آوردن سایه و جایگاهی خنک برای رهگذران است. این سازه با نیمه پوشیده کردن کوچه در تابستان، به پدید آمدن کوران هوا میانجامد که هوای درون سابات را از بیرون آن خنکتر میکند. این ویژگی نیمه پوشیده بودن در زمستان به گرمتر شدن هوای درون سابات از بیرون آن میانجامد. ساباتها همچنین مایه یکپارچگی و استواری خانههای کنارشان هستند و به آنها در پایداری در برابر نیروهای پدید آمده از فشار سازه کمک میکنند.
باغ فتح آباد تبریز
درباره چگونگی ساخت این باغ و بانیان آن، اطلاعات کمی وجود دارد. تنها سندی که در آن به این باغ اشاره شده، کتاب «باغهای ایران و کوشکهای آن» تالیف دونالد ویلبر است. ویلبر در این کتاب باغ فتحآباد را اینچنین وصف کرده است: «در نزدیکی شاه گل باغی به نام فتحآباد واقع شده است. مرکز باغ از درختان میوه پوشیده شده است. ولی محور طویل آب، تمام باغ را بهطرز متداول در ایران، به هم متصل میسازد و به آن یک نوع هماهنگی میدهد. فقط بنای جدیدی که بهجای کوشک قدیم ساخته شده، هماهنگی آن را بر هم میزند. هر گاه از قسمت مرتفع، یعنی سمت جنوبی باغ وارد شویم، میبینیم که این خیابان پست و بلند است و شکل حوضهائی که در مسیر آن قرار گرفتهاند نیز مختلف است. در یک قسمت حاشیههای سبزی در کنار نهرها به چشم میخورد که آنها نیز به نوبه خود با حاشیهای از گل شمعدانی زینت یافتهاند. سرانجام به برجستهترین نقطه باغ، یعنی استخر عمیقش میرسیم که اطراف آن را سنگ کار کردهاند. این استخر، بسیار عمیق است و اطراف آن را درختان کهن و تنومندی احاطه کرده است. قسمت شمال این استخر، قدری بلندتر از سطح زمین است. این همان چیزی است که در استخر شاه گل نیز دیده میشود. هیچیک از قسمتهای این باغ به تنهائی زیبایی فوقالعاده و چشمگیری ندارد، در حالی که بهطور کلی جذاب و آرام است.»
طبق گفتههای ریشسفیدان منطقه، ساخت این باغ به ساعدالملک، یکی از معتمدان و بزرگان شهر تبریز نسبت داده شده است. خاندان عدل، این باغ را در حدود ۱۵۰ سال قبل خریداری میکنند. از مواردی که طبق سند همراه با باغ معامله شده است، قنات، استخر، بخشی از اراضی روستای فتحآباد و ساختمان موجود فعلی باغ را میتوان نام برد. این باغ در زمان وراث عدل، بهخصوص غلامرضا عدل توسعه پیدا میکند و وسعت آن به وسعت فعلی میرسد. مجموعه باغ و عمارت فتحآباد نیز در زمان این خاندان بازسازی میشود و ظاهراً این بازسازی را یکی از معماران محلی به نام حاج عباس علی ترفیعی، انجام داده است. از میان مواردی که در جریان این بازسازیها انجام شده است، رطوبتزدائی عمارت باغ و الحاق یک طبقه به آن، جلوگیری از نشتی استخر و آبنما و ساخت یکسری حوضچه در امداد محور اصلی باغ (شمالی ـ جنوبی) بین عمارت و آبگیر انتهای باغ را میتوان نام برد.
تغییر کاربری باغ فتح آباد : آموزشوپرورش استان آذربایجان شرقی، این باغ را در سال ۱۳۷۴ هجری شمسی از خاندان عدل خریداری کرد و در راستای اهداف آموزشوپرورش با تغییر کاربری به شکل «اردوگاه فرهنگی الغدیر» درآورد. برای تبدیل باغ به اردوگاه، بخشی از زمینهای اطراف باغ جهت توسعه و ساخت ابنیه متناسب با اردوگاه در دستور کار آموزشوپرورش قرار گرفت. باغ و عمارت فتحآباد در آذرماه سال ۱۳۷۸ هجری شمسی به شمارە ۲۵۱۸ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید و همسو با اهداف توسعه باغ، میراث فرهنگی تبریز، توسعه و تغییر کاربری باغ فتحآباد را جزو برنامههای مطالعاتی خود قرار داد تا توسعه باغ باعث از بین رفتن هویت واقعی آن نشود. در همین راستا آموزشوپرورش زیر نظر میراث فرهنگی تبریز در صدد احیاء باغ به شیوه پیشین (کاشت درختان از بین رفته، احیای دسترسیهای تاریخی و جدید، بناهای تاریخی موجود و دیوارکشی اطراف باغ) برآمد؛ به طوری که تاکنون یکی از محورهای اصلی مسیر آب زیر نظر میراث فرهنگی تبریز مرمت شده و بخش عظیمی از صفهسازی محورهای آب، حوضچهها و آبگیرها در برنامه زمانبندی مرمت باغ قرار گرفته است.
ساختار باغ فتح آباد : این باغ جزو نمونه باغهایی است که در زمینی تقریبا مسطح با شیب کم بنا شده است. محور اصلی باغ در امتداد شمالی ـ جنوبی متناسب با مسیر حرکت آب قنات و در حد فاصل محور اصلی پیادەرو طراحی شده است. برای کنترل شیب معبر پیادهرو، هشت سکو با ۱۸ پله با اختلاف سطح کل مسیر ۳۰۵ سانتیمتر در نظر گرفته شده است. در وسط محور اصلی باغ درست در امتداد جوی آب در وسط هر یک از سطوح (پلههای طراحی شده) حوضچههایی بهشکل مستطیل و دایره ساخته شده است (چهار حوضچه بهشکل دایره و یک حوضچه بهشکل مستطیل در ابعاد متفاوت) که در میان هر یک فوارهای موجود است. باغ مذکور در گذشته دارای درختان بیشتری نسبت به وضع کنونی بوده است و با استناد به نقشه ترسیم شده ویلبر و ریشسفیدان منطقه، محل باغ، معدن درختان پیوندی نارون (قره آغاج) محسوب میشد. از این درختان به تعداد هشت اصله در اطراف حوضچه دایرهای، چهار اصله در اطراف آبنمای مربع شکل و دوازده اصله در اطراف آبگیر اصلی روبهروی عمارت باغ وجود داشت. عمارت اصلی باغ در امتداد محور اصلی قرار دارد و بنا به نقل قول ویلبر، ساختمان جدید در محل کوشک قدیمی ساخته شده است. این عمارت بهشکل کوشکی ساده و کوچک بهصورت ساختمانی برونگرا به وسعت ۲۰۰ متر مربع در دو طبقه ساخته شده است. ساختمان طوری طراحی شده که امکانات کمابیش کافی برای زندگی دائم یک خانوار در دو طبقه وجود داشته است. با استناد به نقشه ترسیم شده ویلبر، در گذشته بناهایی چون سرویسهای بهداشتی و اصطبل در مجموعه وجود داشتهاند که بهعلت عدم مراقبت و نگهداری از بین رفتهاند.
کاروانسرای منظریه
کاروانسرای منظریه مربوط به دوره قاجار است و در شهرستان قم، بخش مرکزی، داخل پادگان منظریه واقع شده است و از جمله کاروانسراهای چهار ایوانی بهشمار میرود. ۶۰ حجره و اتاقک در پیرامون حیاط مرکزی قرار گرفتهاند و و دو ردیف اصطبل نیز در اضلاع شمالی و غربی جای دارند. مصالح بهکار رفته در بنا شامل لاشه سنگ، آجر، کاشی و ملات گچ میشود. این اثر در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۷۹ با شمارهٔ ثبت ۳۶۲۱ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. کاروانسرای منظریه در ابتدای راه ساوه، نزدیک پلی ساخته شده که از زیر آن رودخانه ای میگذرد. کاروانسرا که درمیان ناحیه خشک وبی حاصلی قرارگرفته، ازنظر بازرگانی اهمیت ویژه ای داشت. این کاروانسرا از یک سو در کنار کویر و از سوی دیگر در مجاور دریای نمک قرار دارد و نور خورشید از روی آن انعکاس شدیدی مییابد.
آبشار کیوان لیشتر
آبشار کیوان از جاهای دیدنی استان کهگیلویه و بویراحمد در شهر گچساران است. شهرستان گچساران مناطق دیدنی بسیاری دارد که برای عموم ناشناخته است. امروزه با افزایش تمایل افراد به تفریح و حضور در طبیعت، این مناطق نیز بهتر شناخته شده و تبدیل به تفریحگاههایی برای مردم شدهاند. آبشار کیوان یکی از زیباترین چشماندازهای طبیعت در دشت لیشتر است که چشم انسان از دیدن آن لذت میبرد. این صحنه دلانگیز رویایی، حاصل یک پدیده زمینشناسی است که در آن آب از یک مکانی مرتفع با سرعت زیاد به پایین یک رده یا دامنه میریزد. آبشار کیوان طبیعتی یکر و دستنخورده دارد که در محل برخورد دو رودخانه یا دره که در اصطلاح محلی به آنها دره تنگ درک و دره شور میگویند، در دشت لیشتر تشکیل شده است. لیشتر از روستاهای گچساران است که به روستای عربها با نام علیآباد نیز شهرت دارد و دارای جاذبه های طبیعی و تاریخی کمنظیری است. در دشت لیشتر، علاوه بر آبشار کیوان، آبشارهای دیگری نیز وجود دارند که ارتفاع زیادتری دارند و پوشش گیاهی مناسب، برکهها یا به اصطلاح محلی برمهای بزرگ در آن قرار دارد. از سمت دیگر و روی شاخه دیگر آبشارهای پلهپله همراه با استخرهای طبیعی که برای شنا مناسب است قرار گرفته است. آبشار کیوان در حقیقت ریزش ناگهانی آب از ارتفاعی سنگی و بلند است که ناشی از وجود بستری از سنگ سخت در مسیر رودخانهای است که با ملایمت به سمت قسمتهای بالای رودخانه شیب دارد و روی سنگ نرمتر قرار میگیرد. سنگهای نرمتر زیرین بهوسیله رودخانه سایش مییابند بهطوری که سنگ سختتر آویزان میشود و نهایتا آبشار را ایجاد میکند. این آبشار که از هفت طبقه تشکیل شده چشماندازی شفاف و زیبا دارد. آبشار کیوان که در دشت لیشتر و روستای هفتچشمه قرار گرفته در ۲۵کیلومتری گچساران است. این آبشار زیبا به شکل پلکانی تعبیه شده و یا ایجاد هفت آبشار کوچک، منظرهای بدیع را ایجاد کرده است. شکلگیری آبشارهای پله پله به طور طبیعی و بکر به ایجاد استخرهای طبیعی انجامیده و به طور کاملا بکر مکان هایی مناسب رای شنا ایجاد کرده است. بیشتر از سه چهارم مسیر دسترسی به آبشار با اتومبیل و بقیه آن با پیادهروی امکانپذیر است. آب کوههای دیل، آب گرمو و چهاربیشه در نزدیکی پاسگاه عبداللهی به هم پیوسته و تشکیل نهری فصلی را میدهند که از اواسط پاییز تا اواخر بهار جریان دارد. آبشار کیوان دارای چشماندازی زیبا و شفاف است و چون شکل پلکانی دارد، ارتفاع چندان زیادی را در بر نمیگیرد. این آبشار زیبا که به شکل پلکانی و طبیعی است و پلکانی بودن آن سبب گرفتن فشار زیاد آبشار و کاستن از تندی آن میشود، چشماندازی کمنظیر را به نمایش میگذارد. این آبشار در مسیر خود تشکیل رودخانهای فصلی را در شهر گچساران میدهد. آبشار کیوان در یک مسیر پلکانی، ۷ آبشار کوچک را به وجود آورده که جاری بودن آنها در بستر سنگی کوه، منظرهای بسیار زیبا و چشمگیر را به نمایش گذاشته است. این آبشار بکر، هر ساله در ایام تعطیل سال، بویژه در ایام نوروز، پذیرای گردشگران و طبیعتگردان است و یکی از مکانهای پربازدید در گچساران بویژه برای اهالی جنوب کشور محسوب میشود. این آبشار از مکانهای گردشگری و طبیعتگردی دیدنی در این شهرستان محسوب میشود. رفتن به آن برای کسانی که قصد درهنوردی غیرحرفهای دارند، تجربهای به یاد ماندنی برجای خواهد گذاشت. دسترسی به این محل از طریق راه دسترسی به روستای هفت چشمه امکانپذیر است كه بخشی از مسیر آن پس از روستا خاكی است. اگر به گچساران سری زدید از این آبشار زیبا دیدن کرده و از فضای اطراف آن جهت تفریح و گشت و گذار استفاده کنید.
قلعه جنی کیش
قلعه جنی در استان هرمزگان قرار دارد و یکی از ترسناکترین جاهای دیدنی کیش محسوب میشود. داستانها و افسانههای بسیار ترسناکی درباره این جاذبه تاریخی گفته شده است که به باور بسیاری از افراد، این افسانههای محلی فقط داستان نیستند و ریشه در واقعیت دارند. این قلعه در گذشته بهعنوان پاسگاه هنگ مرزی مورد استفاده بود؛ هرچند گزارشهای مکرر درباره مشاهده جن و مرگ مشکوک چهار سرباز باعث تخلیه آن شد و دیگر کسی جرئت استفاده از قلعه را نداشت. اگر قصد سفر به کیش را دارید، یکی از ماجراجوییهای شما میتواند بازدید از این مکان باشد. قلعه جنی از مقاصد و جاذبه های گردشگری هرمزگان است که در غرب جزیره کیش و نزدیک کشتی یونانی قرار دارد. پس برای بازدید از آن باید به غربیترین نقطه جزیره بروید. سپس بهسمت جاده جهان حرکت کنید و نرسیده به کشتی یونانی و قبل از آخرین میدان، قلعه جنی پیش روی شما قرار میگیرد.
داستانها و روایات ترسناکی درباره قلعه جنی مطرح است که از آن جمله میتوان به مرگ چهار سرباز اشاره کرد. در اوایل دهه ۴۰ هجری شمسی، از این قلعه بهعنوان ژاندارمری و پاسگاه کیش استفاده میشد. علاوه بر داستانهای ترسناکی که راجع به قلعه گفته میشد، در طول شب صدای خشخش و همهمه از داخل و اطراف قلعه به گوش سربازان و درجهداران میخورد که ترس و واهمه آنها را در پی داشت و با این ادعا که قلعه تسخیر شده است، به فکر ترک آن افتاده بودند. این همه ماجرا نبود؛ در همان دوره، چهار سرباز برای کشیک شبانه در پاسگاه مانده بودند. در ساعات اولیه صبح که نوبت تعویض شیفت نگهبانی بود، آنها با بدنی بیجان، چشمان بهتزده و صورت کبود پیدا شدند. این اتفاق باعث شد که پاسگاه ژاندارمری بهسرعت تخلیه شود. تا چندین سال کسی به سراغ قلعه جنی نرفته بود؛ تا اینکه حادثه دیگری در این قلعه اتفاق افتاد. گفته میشود که یکی از رانندگان تاکسی کیش مسافری را برای بازدید کشتی یونانی برده بود و از آنجا که قلعه در مسیر کشتی یونانی قرار دارد، راننده در زمان انتظار برای بازگشت مسافر، به قلعه جنی میرود. در حوالی غروب که به قلعه نزدیک میشود، گروهی را در یک مراسم عروسی مشاهده میکند که بهجای پا، سم داشتند. او با ترس ماشین را خاموش میکند و در ماشین پنهان میشود تا عروسی تمام شود. با وجودی که داستانهای ذکرشده مبنای مستندی ندارند، برخی افراد تصور میکنند که این افسانهها ریشه در واقعیت دارند و بیدلیل مطرح نشدهاند. قلعه جنی در دهه ۴۰ هجری شمسی بهعنوان پاسگاه هنگ مرزی استفاده میشد و سربازان و درجهداران ژاندارمری در آن حضور داشتند؛ تا اینکه بهخاطر گزارشها درباره مشاهده جن، قلعه تخلیه میشود و تا به امروز متروکه میماند. اطلاعات دقیقی درباره تاریخچه و قدمت قلعه جنی در دست نیست؛ با این حال، آن را به پرتغالیها نسبت میدهند. در زمان اشغال جنوب ایران توسط پرتغالیها، آنها اقدام به ساخت قلعههایی برای حفاظت از این منطقه کردند که به احتمال زیاد قلعه جنی یکی از این قلعههای تاریخی بوده است.
ساختمان قلعه جنی : ساختمان قلعه، پلانی مستطیلی شکل دارد و دو برج بزرگ در دو طرف آن خودنمایی میکنند که برای حفاظت از قلعه ساخته شده بودند. پنجرههای کوچکی دورتادور این برجها وجود دارد که برای دیدهبانی در برابر حمله دشمنان به کار میرفتند. با توجه به دیوارهای بسیار ضخیمی قلعه، نفوذ به آن کار آسانی نبوده است. همچنین باغچه کوچکی در وسط قلعه به چشم میخورد. این قلعه با وجود فرازونشیب روزگار همچنان پابرجا مانده است. در حال حاضر، قلعه جنی کیش بهدلیل عدم رسیدگی و بیتوجهی، از نظر ظاهری شرایط خوبی ندارد و تا حدودی رو به ویرانی است. بسیاری از مردم بومی این محل را نفرینشده و جنزده میدانند و از همین رو، جرات نزدیکشدن به قلعه را ندارند. از آنجا که داستانها و افسانههای زیادی درباره حضور جن در این قلعه وجود دارد؛ احتمالا به همین دلیل نام آن به قلعه جنی معروف شده است. ضمن اینکه در دهه ۴۰ این قلعه برای ژاندارمری و دیدبانی مرزی استفاده میشد که بهواسطه وقوع یک سری اتفاقات عجیب، فرماندار شهر دستور تخلیه پاسگاه را صادر کرد و در ادامه مردم بومی آن را قلعه جنی نامیدند. در طول ۲۴ ساعت شبانهروز میتوانید به رایگان از این قلعه دیدن کنید. با این حال، بهتر است هنگام غروب آفتاب نزدیک این قلعه نشوید؛ زیرا داستانهای ترسناکی درباره آن وجود دارد و همین موضوع میتواند باعث توهم و ایجاد تصاویر ناخواسته در ذهن شما شود. قلعه جنی هیچ نگهبانی ندارد و تنها ورودی آن مسدود شده است؛ گرچه میتوان از میان بلوکها رد شد و به داخل ساختمان رفت.