ایران
پل ممیند نقده
این اثر در تاریخ ۲۹ تیر ۱۳۷۷ با شمارهٔ ثبت ۲۰۶۴ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. این پل در انتهای شرق جلگه «سلدوز»، بر روی رودخانه «گدار» و در کنار روستای «ممیند»،کیلومتری شمال شرقی سه راهی نقده قرار دارد و آن را به دوره صفوریه و قاجاریه نسبت می دهند. موقعیت پل و بقایای جاده قدیمی حکایت از یک راه باستانی بین مهاباد، نقده و ارومیه می کند. این پل شاهراه ارتباطی خوبی بین این سه شهر بود. پل به علت سخت بودن رودخانه، پی سازی آن چنانی ندارد و پایه ها مستقیماً روی بستر سخت رودخانه سوار شده اند. پل تاریخی ممیند دارای دو پایه از سنگ های مکعبی تراشدار و آجر و سه چشمه یا دهانه است. دهانه وسطی بزرگ ترین چشمه پل است و دهانه های کناری هم اندازه و کوچکترند. به همین خاطر شیب پل به دو طرف پل است و نمای پل به صورت قوسی دیده می شود. پل ممیند چهار مناره یا میل راهنما دارد. بدنه پل با آجر و ملاط آهک ساخته شده و لی بخش فوقانی آن یعنی سطح گذر پل به وسیله سنگ های درشت رودخانه ای فرش شده است. طول پل بیست و سه متر و عرض آن ۳۰/۶ متر و ارتفاع بلندترین نقطه پل ۳۰/۸ متر است. کاربرد میل راهنما ها علاوه بر جنبه تزیینی هدایت مسافران را به سوی گذرگاه پل در مواقعی که مشکل دید وجود داشته باشد، در پی دارد.
آبشارهای شوله لر دره سی
آبشارهای شوله لر دره سی در موقعیت جغرافیایی N3859 E4808 در استان اردبیل واقع است. شوله لر دره سی (به فارسی دره آبشارها) با داشتن ده ها آبشار بزرگ و کوچک یکی از نقاط مهم و دیدنی روستای قوزلو است. با توجه به ویژگی ها خاص و منحصر به فرد این دره به مانند تعداد بی شمار آبشار ریز و درشت و همچنین طول نسبتا زیاد آن و همچنین همراهی با جلوه طبیعی منطقه به مانند کوه و سنگ و درخت؛ در صورت شناسانده شدن به صورت یک جاذبه طبیعی و با فراهم کردن خدمات گردشگری در اطراف آن می تواند به عنوان یکی از مهمترین جاذبه های منطقه مغان و استان اردبیل درآید. این دره در شعبه قوزلوچای رودخانه اوجرلو چای واقع شده و از آبشارهای مهم آن میتوان به بویوک شوله، قیزیل قایا شوله سی، یوخاری شوله و… اشاره کرد. بویوک شوله با ارتفاع حدود ۲۱ متر، در حد فاصل روستاهای قوزلو و شاوون و یوخاری شوله با ارتفاع ۱۶ متر در ۳۰۰ متری جنوب شرقی روستا از دیدنی ترین آبشارهای آن می باشد. آبشارهای دیگر با ارتفاعهای زیر ۱۶ متر به صورت متوالی در طول دره قرار گرفته اند. در پایین دست رودخانه قوزلو چای – نرسیده به روستای شوون و بعد از بویوک شوله، آبشار خاصی وجود ندارد.
قوزلو در شمال غربی کشور ایران، غرب دریای خزر، شمال شرقی آذربایجان، شمال استان اردبیل و جنوب شـرقی شهر گرمی مغــان، در دهستان اینی از بخش مرکزی شهرستان مغان، بین ۴۸ درجه و۸ دقیقه طــول شرقی از نصف النهار مبدأ و۳۹ درجه و۱دقیقه عرض شمالی از خط استوا واقع شـــده است. این روستا از سمت شمال به اراضی روستاهای ایزمارا و قنبرلو از سمت شرق به اراضی روستاهای تپه، شاوون و بی اره و از سمت جنوب به اراضی روستای اینی و از سمت غرب به اراضی روستای ایزمارا متصل است. ارتفاع متوســــــط آن از سطــــح دریاهــای آزاد حــدود ۱۰۰۰(هزار) متر است. فاصله آن هم با شهــر گرمی مغــــان حدود هفت کیلومتر و با اردبیل صد و ده کیلومتر می باشد. طبیعت روستای قوزلو یکی از مکان های رویش انواع گیاهان دارویی است. از جمله این گیاهان می توان به بومادران، گل گاوزبان، بابونه، کاکوتی، نعناع و… اشاره کرد. استفاده از گیاهان دارویی به صورت سنتی در روستا رایج است. زنان و دختران روستا با جمع آوری گیاهان دارویی مختلف اقدام به پخت این گیاهان می نمایند که در روستا به آن تره می گویند برخی دیگر از گیاهان دارویی با آب جوش دم کرده و مصرف می کنند که بابونه از این جمله است. استفاده دیگر از گیاهان دارویی پختن «کته» است که نباید با کته ای در جاهای دیگر ایران در معنای برنج آب پز به کار می رود اشتباه گرفت. استفاده تجاری از گیاهان دارویی چندان رایج نیست. اما در زمان گذشته جوانان با جمع آوری و فروش سومورخان گولو مشغول می شدند و در زمان های اخیر برخی از افراد به صورت منفرد و به صورت نا منظم (بدون اینکه کار هر ساله شان باشد) اقدام به جمع آوری و فروش برخی از گیاهان دارویی می کنند.
کاخ اردشیر بابکان یا آتشکدهی فیروزآباد
شهرستان فیروزآباد فارس (نام شهر اردشیر خوره بنیانگذار سلسلهی ساسانیان)، یکی از مناطق قدیمی و کهن ایران به شمار میآید که آثار تاریخی و عمارات ارزشمندی همچون قلعهدختر، شهر گور و چند سنگنگارهی ساسانی را در دل خود جای داده است. کاخ اردشیر بابکان که به آتشکدهی فیروزآباد نیز مشهور است، از جمله این آثار تاریخی است که در این منطقه از کشور احداث شد. این اثر در ۱۵ دی ماه سال ۱۳۱۰ با شمارهی ۸۹ به ثبت ملی رسید و همچنین در چهل و دومین اجلاس کمیته میراث فرهنگی یونسکو که در بحرین برگزار شد به عنوان محور ساسانی ثبت جهانی شد . همانگونه که میدانید، استان فارس از مناطقی است که در جایجای خود، عمارات و بناهایی تاریخی و کهن به یادگار دارد که نشان از قدمت و اهمیت این منطقه از کشور، در سالهای دور است. شهرستان شیراز با حضور اثر تاریخی شگفتانگیز مجموعهی تخت جمشید، همچون نگینی است که زیبایی این استان را دو چندان میکند. شهری كه امروزه فیروزآباد نامیده می شود، پیش از آن شهر گور نام داشت. براساس منابع تاریخی معتبر، شهر گور یا جور را اردشیر بابكان (بنیانگذار سلسله ساسانی) بنا کرد و آنرا تختگاه خود قرار داد. پس از مرگ اردشیر به سال ۲۴۱ میلادی، الگوی ساختمانی این شهر كه دایره ای شكل بوده مورد تقلید فراوان واقع شد و تا سدههای میانه، نزدیك به ۴۰۰ شهر بدین صورت ساخته شد.
ابن بلخی كه یك هزار سال قبل فارسنامه را تالیف كرده است، مینویسد:
فیروز آباد كه قدیم آنرا گور مینامیدند، به روزگار كیانیان، شهر بزرگی بوده و حصاری عظیم داشت. اسكندر ذوالقرنین چون به پارس حمله كرد چندان كه كوشید نتوانست به حصار شهر گور رخنه كند، لذا جهت رودی را كه از سر كوه می آمد، به طرف شهر برگرداند و در شهر جاری ساخت تا آنكه تمام شهر گور در آب غرق شد.
فیروزآباد نسبت به زمینهای اطرافش در گودی واقع شده، لذا با آب رودخانهای كه اسكندر در شهر جاری ساخت؛ این شهر به یك دریاچه تبدیل شد. این دریاچه قرنها باقی بود تا این كه اردشیر با تمهیداتی آب دریاچه را تخلیه كرد و شهر جدیدی به جای شهر گور بنا نهاد. از آن پس این شهر اردشیر خوره نامیده شد. این شهر مجددا در زمان حمله اعراب به ایران ویران شد. زمانی كه عضدالدوله دیلمی (گیلانی) بر اعراب حاکم بر این شهر تسلط پیدا كرد، به آبادانی ویرانهها همت گماشت و از آن به بعد این شهر فیروزآباد نامیده شد. شهرستان فیروزآباد نیز با قرارگرفتن آثار تاریخی ارزشمند و باشکوهی که برخاسته از فرهنگ، هنر و هویت ایران کهن است، همانند مرواریدی ارزشمند، جلال و درخششی مثالزدنی را برای استان فارس به ارمغان آورده است. کاخ اردشیر بابکان عمارت جالب، زیبا و تحسینبرانگیز دوران حکومت ساسانیان است که میتوان از آن به عنوان یکی دیگر از آثار مهم ایران پیش از اسلام، یاد کرد.
جغرافیا و همسایگیهای بنای کاخ اردشیر بابکان : همانگونه که پیشتر بیان شد، کاخ اردشیر بابکان، در استان فارس، ۳ کیلومتری شهرستان فیروزآباد قرار گرفته است. به نظر میرسد عبور نهر آبی از بخش شرقی کاخ، از دلایل آبادانی منطقهای (شهر گور که نام قدیم فیروزآباد بوده و به اردشیر خوره نیز معروف است) که کاخ ساسانی در آن احداث شده است، به شمار میرود. از بناهای نزدیک این کاخ میتوان به امامزاده جعفر (این مکان مقدس در شهر قدیم و متعلق به دوران ایلخانیان است)، چندین سنگ قبر (به نظر میرسد تاریخ حک شده بر یکی از این سنگها متعلق به سال ۷۴۱ هجری قمری است)، قلعهی حسنآباد، چندین روستای تاریخی، ساختمان آشپزخانه (این عمارت در پشت کاخ قرار گرفته است)، نقارخانه (در نزدیکی کاخ واقع شده است) و آتشکده، اشاره کرد.
تاریخچه ی کاخ اردشیر بابکان : طبق نوشتههای برجایمانده از دوران ایران کهن، به نظر میرسد بنای تاریخی این کاخ، توسط اردشیر بابکان که لقب بنیانگذار سلسلهی ساسانیان را از آن خود کرده است، در قرن سوم میلاد در دوران حکومت اردوان پنجم (بیست و هشتمین و آخرین شاه ایران از سلسلهی اشکانیان)، احداث شده است. البته در برخی از نوشتههای ایران کهن نیز مشاهده میشود که اردشیر پس از پیروزی بر اردوان پنجم در مجاورت شهر گور (نام قدیم شهر فیروزآباد امروزی) و در نزدیکی برکهای وسیع، عمارتی مهم و ارزشمند را بنا نهاده است. متون تاریخی جالبی نیز وجود دارد که توسط مورخین و در قرون گذشته ثبت شده است. به نظر میرسد که نویسندگان این نوشتهها، توضیحاتی قابل توجه را در مورد عمارت کاخ، در اختیار بازماندگان قرار دادهاند. برخی از آنها معتقدند که آتشکدهای بسیار بزرگ، در فیروزآباد احداث شده است که میتوان آن را به دلیل وسعت زیادش نسبت به سایر آتشکدههای موجود در استان فارس، به آتشکدهی اعظم نامید. مرحوم پیرنیا نیز در مورد این بنا نظر جالب و قابل توجهی ارائه کرده است که دانستن آن خالی از لطف نخواهد بود. ایشان در نوشتهای بیان کردند که آتشکدهی فیروزآباد که به بارین نیز شهرت دارد، در سال ۲۲۴ میلادی احداث و به عنوان یکی دیگر از بناهای مهم آن دوره محسوب میشود. وی معتقد است که ایرانشناسان غربی کمر همت بستهاند تا این آتشکده را برای عموم به عنوان کاخ اردشیر معرفی کنند. درحالی که این چنین نیست و به نظر میرسد از ملزومات نامگذاری عمارتی به کاربری کاخ، نیازمند فضاها و مکانهای مخصوصی است که در این بنای تاریخی، مشاهده نمیشود. به هرحال گفتهها و تعابیر متفاوتی نسبت به کاخ بودن یا آتشکده بودن این عمارت تاریخی وجود دارد.
معماری کاخ اردشیر بابکان : همانگونه که پیشتر بیان شد، عمارت کاخ اردشیر بابکان، یکی از بناهای تاریخی و مهم برجایمانده از دوران حکومت ساسانیان است که از نظر معماری و نوع ساختار آن، به عنوان یکی دیگر از آثار ارزشمند ایران کهن شناخته میشود. به نظر میرسد نوع ساختمان این عمارت، از سه بخش تشکیل شده است که میتوان به ایوانی مرتفع، سه تالار گنبددار و حیاطی با دو ایوان و تالارهایی در مجاورت آن، اشاره کرد. یکی از نکات مهم در معماری صورت گرفتهی این کاخ زیبا و حیرتانگیز، استفادهی سازندگان آن از مصالح سنگ و گچ است که در دوران خود بسیار مهم و باشکوه تلقی میشدند. معماران این بنای کهن، نقشهی آن را در بخش باختری و آن سوی رودخانه با زیربنایی بالغ بر ۱۰۴*۵۵ متر طراحی کردهاند. به نظر میرسد این کاخ نخستین عمارت عهد ساسانیان است که برای آن ایوان و گنبد درنظر گرفتهاند. برخی از کارشناسان معماری بر این باورند که سبک و سیاق معماری به کار رفته در ساخت این اثر تاریخی، کاملا ایرانی و برگرفته از هنر و استادی سازندگان و معماران آن زمان است. به کارگیری سنگهای نیمهتراش میخکی در ساخت بخشهای مختلف کاخ اردشیر، نمونهای از مهارت استادان ایران زمین در دوران ساسانیان محسوب میشود. در این عمارت ستونهایی چهارگوش و نیمهستونهایی از سنگ میخکی مشاهده میشود که مشابه آنها را میتوان در بناهای دوران حکومت اشکانیان نیز یافت. استادان و هنرمندان گچبر آن دوران، با به کارگیری فنون و مهارتهای ناب ایرانی، تزئینات گچبری بسیار زیبا و حیرتانگیزی را که از نمونه کارهای معماری دوران پادشاهی ساسانیان است، در بخش درونی بنا و روی سنگها ایجاد کردند که چشم هر گردشگر خارجی را به حسب تحسین گرد و زبانشان را به موجب تمجید، مجبور به سخن میسازد. در بخش بالای ایوانهای کوچک که به اینواچه معروف است و همچنین درگاهها، گیلوئیهایی (قسمت مابین طاق عمارت و دیوار که بر آن نقاشی و گچبری کنند) تعبیه شده که با توجه به سبک و روش گیلوئیهای به کار رفته در بالای درگاههای مجموعهی تخت جمشید، میتوان آنها را مانند هم درنظر گرفت. برخی از کارشناسان معماری و باستانشناسان ایرانی معتقدند، باوجود احداث این عمارت کهن، در بدو پادشاهی ساسانیان، میتوان از آن به عنوان یکی از عمارات و بناهای شگفتانگیز دوران خود نام برد. اثری که باعث فخر و مباهات هر ایرانی نسبت به هنر مردم روزگاران پیشین و مهارت معماران و سازندگان دوران گذشتهی کشور میشود. طراحان و سازندگان کاخ اردشیر بابکان، تالارهایی تودرتو را برای این عمارت شگرف تاریخی در نظر گرفتهاند که در نوع خود جالب و قابل توجه است. استحکام تزئینات این بنای ایران کهن به گونهای است که همچنان پس از گذشت ۱۸۰۰ سال از زمان ساخت آن، گچبریهای قسمت بالای دیوارهای درونی خود را حفظ کرده است. بخش شرقی کاخ، میتوان چهار عمارت را که به صورت گنبدی ساخته شدهاند، مشاهده کرد. سازندگان این بنا، آنها را با اجرای فیلپوش احداث کرده که میتوان نظیر آن را در قلعهی اردشیر نیز یافت. بر دیوارههای بخش شمالی (از سمت بیرون) میتوان چشمهای جوشان را دید. همچنین برخی از باستانشناسان، نهری را که از مجاورت دیوار شرقی کاخ عبور میکند، از دلایل آبادانی شهر گور و کاخ ساسانی در نظر گرفتهاند. اگر از کاخ خارج شده و فاصلهای نه چندان زیاد را بپیماییم، به آتشدانی خواهیم رسید که به نظر میرسد برای ادای مراسم مذهبی تاسیس شده است. چرا که حضور چهار عنصر آب، خاک، باد و آتش از دید برخی از مردم آن روزگار، مزیتی شگرف را به این مکان، بخشیده است. شاید حضور چشمه در مجاورت این عمارت تاریخی، باعث شده است که آن را آتشکدهی فیروزآباد نیز بنامند. امروزه، ایوانهای سنگی گنبدی شکل قسمتی از کاخ اردشیر برجایمانده است که میتوان مطالبی بسیار جالب در مورد نوع معماری صورت گرفته در آن را بدست آورد. به نظر میرسد روش معماری انجام شده در این عمارت تاریخی، در دوران بعد از ساخت آن نیز مورد استفاده قرار گرفته و در دیگر بناهای حکومت ساسانی اجرا شده است. برخی از معماران معتقدند به دلیل استفاده از سنگهای میخکی در پایهی بنا، و همچنین ایوانها، راهروها و تالارهای بسیاری که در این عمارت تعبیه و ساخته شده است، میتوان آن را مزیتی بر کاخ سروستان دانست. چرا که سازندگان کاخ سروستان، تعداد تالارها و ایوانهای کمتری را برای این عمارت درنظر گرفته و گنبدش را نیز از آجر ساختهاند. دیوارهایی که بخش بیرونی کاخ را تشکیل میدهند، فاقد پنجره بوده و سازندگان، آنها را مانند دیوار قلعه و دژی مستحکم، احداث کردهاند. در واقع این دیوارها از ستونهایی برخوردار هستند که به طاق نیز متصل است. یکی از شرقشناسان به نام بارتلد (شرقشناس روسی) بیان میکند که در دروازهی شهر در نزدیک استخر آب، محلی به نام بارین وجود داشته که متنی به خط پهلوی بر آن مشاهده میشد. در این متن نوشته شده بود که ۳۰ هزار دینار زر برای این عمارت هزینه شده است. جالب است بدانید که تکنیکهای طاقزنی ساسانیان به طور عمده به کیفیت ملاط گچ بستگی دارد که اجازه طاقزنی بدون مرکز میدهد چون زمان گیرش آن کم است. نوع قرارگیری گنبد رو ی چهار ضلع با استفاده از گوشهسازیها صورت میگیرد که تا پایان دوران ساسانی و همچنین در دوران پس از اسلام نیز وجود دارد. نوعی پوششهای گنبدی خفته نیز به چشم میخورد و در این دوره پیشرفت بسیاری کرده است.
تالاب هامون پوزک
هامون پوزک دراستان سیستان و بلوچستان و کشور افغانستان واقع است. هامون پوزک تالابی فصلی در مرز استان سیستان و بلوچستان و افغانستان است. مساحت کل این هامون حدود ۱۶۰۰ کیلومتر مربع می باشد که از این مساحت ۳۵۰ کیلومتر مربع داخل کشور ایران و بقیه متعلق به کشور افغانستان است. این تالاب بخشی از تالاب بزرگ هامون است که از ۳ تالاب تشکیل شده است. این تالابها به هم متصل هستند و در مواقع تر سالی تشمیل تالاب بزرگ هامون را می دهند. دو هامون دیگر با نام های هامون صابری و هامون کوه خواجه یا سنگول در خاک ایران قرار دارند. هامون پوزک در واقع نقطه شروع هامون در کشور افغانستان است که پس از آبگیری کامل هامون صابری وسایر نقاط هامونرا پوشش می دهد . بخش وسیعی از هامون پوزک در کشور افغانستان استوبه جهت امتدادخشکی بصورت یک دماغه در نقطه ای از آن به هامون پوزک معروف گردیده است.هامون پوزک عمیق تر از سایر نقاط هامون ومرز آبی ایران وافغانستان نیز در همین هامون است. ارتفاع هامون پوزک از سطح دریا ۴۷۵ متر است. منابع تامین آب این تالاب رودخانه های خاشرود و هلمند است که از سلسله جبال بابا ، پغمان و سیاه بند که در قسمت مرکزی و شمال شرق اقغانستان قرار دارند سرچشمه می گیرند. پوشش گیاهی حاشیه تالاب گیاه نی و بعضی از گیاهان آب زی و بعضا در اطراف آن گیاهان کوتاه قد مناطق بیابانی از جمله گز قابل مشاهده است. حداکثر عمق تالاب در بیشترین حالت ۴ متر است . این تالاب در فصل تابستان معمولا خشک می شود و در فصل زمستان و بهار با ذوب شدن برفهای ارتفاعات افغانستان مجددا پر آب می گردد. پس از ساخت سد کجکی در بالا دست رودخانه هلمند درسال ۱۳۴۰ و تغیر مسیر آب آن و عدم تخصیص حق آبه این تالاب از سوی اقغانستان این هامون در اکثر ماه های سال خشک شد. ماهیگیری، قطع گیاهان نی، تردد قایق های موتوری در تالاب و شکار پرندگان مهاجر از جمله تهدیدات زیست محیطی این تالاب است.
در هامون پوزک مناطقی همچون :خاجگیر ، سل یو، بریده ، پوزک سرلوف ، شند ، در کشور افغانستانو منطقه محمودی ، تپه کنیز ، خرگوشی ، چونگ سرخ ، و…. در کشور ایران است .روستاهای همجوار با این منطقه از هامون : نورمحمدخان ، پیران ، کانال ، گلشاه ، قرقری ، دهمرده قرقری ،تخت عدالت (اربابی ) ، ملا دادی ، سراوانی ، گله بچه ، ملاعلی و گمشاد است.ساکنین این روستاها در هنگام پر آبی هامون از طریق صیدو صیادی ، ماهیگیری ، دامداری وحصیر بافیامرار معاش میکردند. طوایف اربابی ، صیادی ، بزی ، وسراوانیحداکثر جمعیت این منطقه را تشکیل میدهند . هامون پوزک هم در هنگام آبادانی با پوشش نیزارها و توتیهامحل مناسبی برای شکار وتفریحگاه مناسبی برای دوستداران طبیعت بشمار میرفت . هامون،علاوه بر اثرات مثبت طبیعی، اقتصادی و اجتماعی، در دین زرتشت نیز تقدس خاصی دارد.
تنگ گمبیل
تنگ گمبیل در استان فارس واقع است. این تنگ در روستای ساران بهشت مکان (بشمکان) واقع شده است. در کف تنگه رودخانه ای جریان دارد که در صورت عبور از تنگه در قسمتهایی مجبور به عبور از داخل رودخانه خواهید بود. آب رودخانه گمبیل، پس از طی مسیر روستاهای ساران بهشت مکان و ساران سفلی و منطقه کامفیروز به سد درود زن می ریزد. ابتدای مسیر تنگ ارتفاعی در حدود ۲۱۰۰ متر و انتهای دره ارتفاعی در حدود ۲۴۰۰ دارا است. همچنین این مسیر یکی از مسیر های صعد به قله رنج در این منطقه است. از خصوصیات این تنگه می توان به وجود آب های روان و سرد و درختان سر سبز میوه های انگور،گردو،انجیر،تمشک و… اشاره کرد که در فصل تابستان زیبایی دو چندانی دارند. برای دسترسی به تنگ گمبیل باید از طریق شهرستان سپیدان و از مسیر روستای برشنه و پس از طی حدود ۴۰ کیلومتر و پشت سر گذاشتن برم شش پیر و روستای سر سبز کهکران به روستای ساران بهشت مکان رسید. برای رسیدن به تنگ گمبیل باید از وسط باغ های سیب و درختان سر به فلک کشیده سپیدار عبور و از کنار علف زارهای یونجه و شبدر ، پس از طی طریق حدود ۲۰ دقیقه به تنگ گمبیل رسید. تنگ گمبیل دارای جاذبه تاریخی از جمله بنایی خشتی در زیر صخره ای عظیم و همچنین غار کوچکی است.