باستان

 
 

موزه ایران باستان (موزه ملی ایران)

558942

موزه ملی ایران (موزه ایران باستان) قدیمی‌ترین، مهم‌ترین، بزرگ‌ترین و از غنی‌ترین موزه های ایران است. این موزه به دو بخش ایران باستان و دوران اسلامی تقسیم می‌شود. در بخش ایران باستان اشیای تاریخی از دوران پارینه سنگی تا دوران ساسانی به نمایش گذاشته شده است. در بخش اسلامی هم آثار دوران پس از اسلام به نمایش در آمده است. موزه ملی ایران به‌عنوان اولین موزه رسمی کشور و موزه مادر، با زیربنای بیش از ۲۰ هزار متر مربع و مساحت ۱۸ هزار متر مربع، شامل دو بخش موزه ایران باستان و موزه باستان‌شناسی و هنر اسلامی است. بیش از ۳۰۰ هزار شی از ادوار مختلف فرهنگی ایران یعنی از دوران پیش از تاریخ تا دوران اسلامی در این موزه نگهداری و به نمایش گذاشته شده است. اگرچه فکر تأسیس و ایجاد موزه در ایران در زمان آغاز مشروطیت از طرف فردی به نام صنیع الدوله مطرح شد، این ایده در آن دوره به اجرا در نیامد تا اینکه در زمان احمد شاه قاجار به همت مرتضی خان ممتازالممالک؛ وزیر وزارت معارف وقت مجموعه‌ای از اشیا گردآوری و در یکی از اتاق‌های مدرسه دارالفنون با نام موزه ملی نگهداری شد. سپس در دروه پهلوی اول در سال ۱۳۰۴ موزه ملی به تالار آیینه عمارت مسعودیه در میدان بهارستان منتقل شد. آثاری که ابتدا در این موزه نگهداری می‌شد شامل اشیایی چون ۱۵ پارچه اشیای عتیقه مفرغی، ۱۵۸ قطعه کاشی، سفال و شیشه، ۹ سکه و ۵۴ قطعه سلاح قدیم، تفنگ، کلاه‌خود، زره، اشیای به‌دست آمده از کاوش‌های باستان‌شناسی و آثار اهدایی مجموعه‌داران خصوصی بود.

در سال ۱۳۰۶ مجلس شورای ملی وقت امتیاز انحصاری فرانسوی‌ها برای کاوش‌های باستان‌شناسی در کشور را لغو کرد و در ازای آن امتیاز کاوش در شوش به آن‌ها داده شد و دولت وقت نیز ساخت یک موزه و کتابخانه را که ریاست آن تا پنج سال بر عهده فردی فرانسوی باشد پذیرفت و تعهد کرد این فرد تا سه بار و هر بار پنج سال در این سمت باقی بماند. بنابراین در این سال آندره‌ گدار؛ معمار معروف فرانسوی به ایران آمد و ساخت موزه ملی ایران یا در واقع موزه ایران باستان را در قسمت غربی میدان مشق به کمک دو معمار ایران به نام حاج عباسعلی معمارباشی و مراد تبریزی در سال ۱۳۱۲ شروع کرد. در مورد نام‌گذاری این موزه هم بهتر است بدانید که نخستین موزه در ایران؛ موزه ملی و بعد موزه معارف نام داشت که بعد از استقرار این موزه در ساختمان ایران باستان به موزه ایران باستان تغییر نام داد و تا سال ۱۳۷۵ به این نام شناخته شد. در این سال با راه‌اندازی موزه دوران اسلامی، نام آن به موزه ملی ایران تغییر یافت.

ساخت موزه ایران باستان از سال ۱۳۱۲ به‌مدت چهار سال و در طی چهار مرحله آغاز شد. آندره گدار مکان ساختمان موزه را در جهت شمالی- جنوبی به فاصله کمی از خیابان سی تیر یا قوام السلطنه در نظر گرفت. این موزه که با آجرهای قرمز رنگ تزیین شده؛ به‌شکل یک معکب مستطیل افقی خوابیده روی سطح زمین است که از سه بخش جدا از هم که در حجم به هم پیوسته‌اند تشکیل شده است. گدار در طراحی وردی موزه ایران باستان از کاخ ساسانی تیسفون و طاق معروف کسری الهام گرفته حتی نحوه چیدمان آجرها در سطوح داخلی ایوان و بدنه‌های اطراف آن از معماری ایرانی وام گرفته شده است. این ورودی شامل ایوانی با طاق هلالی شکل است. یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد ایوان موزه ایران باستان حذف تزیینات متعارفی است که در ایوان به کار می‌رود. و آنچه که زینت‌بخش آن است سایه روشن‌ها، پس نشستگی‌ها و جلو آمدگی‌های آجری است. در دو طرف ورودی هم دو ساختمان دو طبقه قرار دارد که برای کتابخانه، سالن‌های نمایشگاهی و کنفرانس است. بر بالای سر در نیز کتیبه‌ای از سنگ مرمر وجود دارد که در آن شعری از ملک الشعرای بهار و به خط ثلث امیرالکتاب ملک الکلامی نوشته شده است. اشیای موزه ایران باستان از دوران پارینه‌سنگی تا زمان ساسانیان در دو بخش پیش از تاریخ و دوران تاریخی ایران و در دو طبقه در معرض نمایش قرار دارد.

زمین اختصاص یافته به این موزه در مجموع ۵,۵۰۰ متر مربع بود که ۲,۷۴۴ متر مربع آن زیربنا و بنای موزه حدود ۱۱,۰۰۰ متر مربع است. ساختمان اصلی موزه در سه طبقه ایجاد شده‌ است. شاید در زمانی که این طرح به گدار واگذار شد، در جوی که در آن زمان وجود داشت و حتی عنوان موزه هم آن را تشدید می‌کرد، برای به نمایش گذاشتن اشیای باستانی ایران قدیم،‌ اولین ایده‌ای که در نظر او مجسم شد، همان برگشت به شکل و فرم‌های معماری در ایران باستان بود. در نهایت، آنچه که گدار در مورد ایده معماری موزه به مرحله عمل رسانیده است، بازتابی از معماری ساسانی است. معماری موزه در واقع مکعب مستطیلی است که از سه قسمت تشکیل شده، ورودی آن از یک طاق بزرگ ساسانی که فضای ورودی را مشخص می‌کند و یک آجر چینی مناسب به رنگ قرمز قصرهای فیروزآباد، که دیوارهای مرتفع و طویل خارجی را تزیین کرده، با ابهت و وقاری عظیم خود را در مجموعه شهری بیان می‌کند. تنها فضای جالب که در این حجم مکعبی بزرگ تعبیه شده، فرورفتگی ورودی موزه است که در این حجم ورودی اصلی، ورودی‌های فرعی جانبی قرار دارد که بازدید کننده را به سالن‌های بزرگ هدایت می‌کند و این باعث شده که مقیاس مقایسه‌ای نسبت به حجم عظیم و زیبای ورودی اصلی به وجود آورد. سپس پلکان‌های رسیدن به مدخل ورودی و ارتفاع صفه‌ای است که سطح سالن همکف موزه در آن قرار دارد. در این‌جا نحوه تمام شدن سقف سیلندر به دیواره روبه‌رو، بهترین و جالب‌ترین هنر گدار در طراحی این بنا است. آرگ‌های آجری برجسته که به صورت تسمه‌هایی از جرزها بالا رفته و شیارهایی در سطح سیلندری سقف به وجود می‌آورد، احساس بیشتری نسبت به ایستایی و نحوه توزیع و حرکت نیروها به دست می‌دهد که در واقع دیواره‌ها و سقف، کالبد واحدی را ایجاد می‌کنند که همبستگی بین فرم و فن‌آوری است. حجم بزرگ مستطیلی شکل موزه که دارای ابعاد ۳۴×۱۰۰ متر است از سه قسمت فضای ورودی، فضای نمایش اشیا و فضای اداری تشکیل می‌شود که با شکستگی‌هایی در نماهای جانبی، دراز بودن آن تعدیل شده است. سالن‌ اصلی موزه، که به طول ۶۱ متر و عرض ۳۴ متر است، سطحی را می‌سازد به مساحت دو هزار مترمربع که در آن دو نورگیر داخلی به ابعاد ۱۶×۱۶ متر تعبیه شده که نور مناسبی را به فضای سالن اصلی می‌دهد. در دیواره‌های جانبی شرقی و غربی، پنجره‌های باریک و بلند مناسبی تعبیه شده که ریتمی یکسان و تکراری در سطح دیوار ایجاد می‌کند، که در بین جرزهای اصلی که از ضخامت دیوار بیرون آمده و تا انتهای قرنیز پشت‌بام بالا می‌رود، قرار گرفته است. این پنجره‌ها باعث شده که با کمک نورگیر وسط، نور کافی برای نمایش اشیا فراهم آید. این سالن در دو طبقه ادامه می‌یابد که با دو راه‌پله‌ بزرگ به یکدیگر ارتباط دارند. در سطح بالا متاسفانه پنجره‌های شرقی و غربی وجود ندارد. شاید به خاطر زیبایی در نما، فضای مرده، بی‌روح و تاریکی را درست می‌کند که باعث دلتنگی و افسردگی بازدیدکنندگان می‌شود.