باستانی
مسجد جامع فیروزآباد
این مسجد در مرکز فیروزآباد واقع شده است و گنبد آجری خوش طرحی دارد. بالای سر در بزرگ ورودی کتیبه ای چوبی به خط نسخ وجود دار د . در ستون سمت چپ همین مدخل یک لوحه کاشی به اندازه ۲۵*۳۰ سانتی متر موجود است که منظومه ای است در رثای قاسم شهید. در بالای محراب ایوان تابستانی آن نیز کتیبه ای وجود دارد با کاشی معرق و منفرد از محراب که به خط نسخ است و متضمن آیه ای قرآنی است. در زیر همین کتیبه ، یک قطعه کاشی کاری معرق قرار دارد که با نقش گل و بوته از قرن نهم هجری کار شده است. دو شمسه از کاشی معرق هم در دو طرف محراب ساخته اند .این مسجد تعداد کثیری قرآن های قدیمی و کتاب های تفسیر و مباحث دیگر دینی دارد که در انباری آن نگهداری می شود.
کاخ اردشیر بابکان یا آتشکدهی فیروزآباد
شهرستان فیروزآباد فارس (نام شهر اردشیر خوره بنیانگذار سلسلهی ساسانیان)، یکی از مناطق قدیمی و کهن ایران به شمار میآید که آثار تاریخی و عمارات ارزشمندی همچون قلعهدختر، شهر گور و چند سنگنگارهی ساسانی را در دل خود جای داده است. کاخ اردشیر بابکان که به آتشکدهی فیروزآباد نیز مشهور است، از جمله این آثار تاریخی است که در این منطقه از کشور احداث شد. این اثر در ۱۵ دی ماه سال ۱۳۱۰ با شمارهی ۸۹ به ثبت ملی رسید و همچنین در چهل و دومین اجلاس کمیته میراث فرهنگی یونسکو که در بحرین برگزار شد به عنوان محور ساسانی ثبت جهانی شد . همانگونه که میدانید، استان فارس از مناطقی است که در جایجای خود، عمارات و بناهایی تاریخی و کهن به یادگار دارد که نشان از قدمت و اهمیت این منطقه از کشور، در سالهای دور است. شهرستان شیراز با حضور اثر تاریخی شگفتانگیز مجموعهی تخت جمشید، همچون نگینی است که زیبایی این استان را دو چندان میکند. شهری كه امروزه فیروزآباد نامیده می شود، پیش از آن شهر گور نام داشت. براساس منابع تاریخی معتبر، شهر گور یا جور را اردشیر بابكان (بنیانگذار سلسله ساسانی) بنا کرد و آنرا تختگاه خود قرار داد. پس از مرگ اردشیر به سال ۲۴۱ میلادی، الگوی ساختمانی این شهر كه دایره ای شكل بوده مورد تقلید فراوان واقع شد و تا سدههای میانه، نزدیك به ۴۰۰ شهر بدین صورت ساخته شد.
ابن بلخی كه یك هزار سال قبل فارسنامه را تالیف كرده است، مینویسد:
فیروز آباد كه قدیم آنرا گور مینامیدند، به روزگار كیانیان، شهر بزرگی بوده و حصاری عظیم داشت. اسكندر ذوالقرنین چون به پارس حمله كرد چندان كه كوشید نتوانست به حصار شهر گور رخنه كند، لذا جهت رودی را كه از سر كوه می آمد، به طرف شهر برگرداند و در شهر جاری ساخت تا آنكه تمام شهر گور در آب غرق شد.
فیروزآباد نسبت به زمینهای اطرافش در گودی واقع شده، لذا با آب رودخانهای كه اسكندر در شهر جاری ساخت؛ این شهر به یك دریاچه تبدیل شد. این دریاچه قرنها باقی بود تا این كه اردشیر با تمهیداتی آب دریاچه را تخلیه كرد و شهر جدیدی به جای شهر گور بنا نهاد. از آن پس این شهر اردشیر خوره نامیده شد. این شهر مجددا در زمان حمله اعراب به ایران ویران شد. زمانی كه عضدالدوله دیلمی (گیلانی) بر اعراب حاکم بر این شهر تسلط پیدا كرد، به آبادانی ویرانهها همت گماشت و از آن به بعد این شهر فیروزآباد نامیده شد. شهرستان فیروزآباد نیز با قرارگرفتن آثار تاریخی ارزشمند و باشکوهی که برخاسته از فرهنگ، هنر و هویت ایران کهن است، همانند مرواریدی ارزشمند، جلال و درخششی مثالزدنی را برای استان فارس به ارمغان آورده است. کاخ اردشیر بابکان عمارت جالب، زیبا و تحسینبرانگیز دوران حکومت ساسانیان است که میتوان از آن به عنوان یکی دیگر از آثار مهم ایران پیش از اسلام، یاد کرد.
جغرافیا و همسایگیهای بنای کاخ اردشیر بابکان : همانگونه که پیشتر بیان شد، کاخ اردشیر بابکان، در استان فارس، ۳ کیلومتری شهرستان فیروزآباد قرار گرفته است. به نظر میرسد عبور نهر آبی از بخش شرقی کاخ، از دلایل آبادانی منطقهای (شهر گور که نام قدیم فیروزآباد بوده و به اردشیر خوره نیز معروف است) که کاخ ساسانی در آن احداث شده است، به شمار میرود. از بناهای نزدیک این کاخ میتوان به امامزاده جعفر (این مکان مقدس در شهر قدیم و متعلق به دوران ایلخانیان است)، چندین سنگ قبر (به نظر میرسد تاریخ حک شده بر یکی از این سنگها متعلق به سال ۷۴۱ هجری قمری است)، قلعهی حسنآباد، چندین روستای تاریخی، ساختمان آشپزخانه (این عمارت در پشت کاخ قرار گرفته است)، نقارخانه (در نزدیکی کاخ واقع شده است) و آتشکده، اشاره کرد.
تاریخچه ی کاخ اردشیر بابکان : طبق نوشتههای برجایمانده از دوران ایران کهن، به نظر میرسد بنای تاریخی این کاخ، توسط اردشیر بابکان که لقب بنیانگذار سلسلهی ساسانیان را از آن خود کرده است، در قرن سوم میلاد در دوران حکومت اردوان پنجم (بیست و هشتمین و آخرین شاه ایران از سلسلهی اشکانیان)، احداث شده است. البته در برخی از نوشتههای ایران کهن نیز مشاهده میشود که اردشیر پس از پیروزی بر اردوان پنجم در مجاورت شهر گور (نام قدیم شهر فیروزآباد امروزی) و در نزدیکی برکهای وسیع، عمارتی مهم و ارزشمند را بنا نهاده است. متون تاریخی جالبی نیز وجود دارد که توسط مورخین و در قرون گذشته ثبت شده است. به نظر میرسد که نویسندگان این نوشتهها، توضیحاتی قابل توجه را در مورد عمارت کاخ، در اختیار بازماندگان قرار دادهاند. برخی از آنها معتقدند که آتشکدهای بسیار بزرگ، در فیروزآباد احداث شده است که میتوان آن را به دلیل وسعت زیادش نسبت به سایر آتشکدههای موجود در استان فارس، به آتشکدهی اعظم نامید. مرحوم پیرنیا نیز در مورد این بنا نظر جالب و قابل توجهی ارائه کرده است که دانستن آن خالی از لطف نخواهد بود. ایشان در نوشتهای بیان کردند که آتشکدهی فیروزآباد که به بارین نیز شهرت دارد، در سال ۲۲۴ میلادی احداث و به عنوان یکی دیگر از بناهای مهم آن دوره محسوب میشود. وی معتقد است که ایرانشناسان غربی کمر همت بستهاند تا این آتشکده را برای عموم به عنوان کاخ اردشیر معرفی کنند. درحالی که این چنین نیست و به نظر میرسد از ملزومات نامگذاری عمارتی به کاربری کاخ، نیازمند فضاها و مکانهای مخصوصی است که در این بنای تاریخی، مشاهده نمیشود. به هرحال گفتهها و تعابیر متفاوتی نسبت به کاخ بودن یا آتشکده بودن این عمارت تاریخی وجود دارد.
معماری کاخ اردشیر بابکان : همانگونه که پیشتر بیان شد، عمارت کاخ اردشیر بابکان، یکی از بناهای تاریخی و مهم برجایمانده از دوران حکومت ساسانیان است که از نظر معماری و نوع ساختار آن، به عنوان یکی دیگر از آثار ارزشمند ایران کهن شناخته میشود. به نظر میرسد نوع ساختمان این عمارت، از سه بخش تشکیل شده است که میتوان به ایوانی مرتفع، سه تالار گنبددار و حیاطی با دو ایوان و تالارهایی در مجاورت آن، اشاره کرد. یکی از نکات مهم در معماری صورت گرفتهی این کاخ زیبا و حیرتانگیز، استفادهی سازندگان آن از مصالح سنگ و گچ است که در دوران خود بسیار مهم و باشکوه تلقی میشدند. معماران این بنای کهن، نقشهی آن را در بخش باختری و آن سوی رودخانه با زیربنایی بالغ بر ۱۰۴*۵۵ متر طراحی کردهاند. به نظر میرسد این کاخ نخستین عمارت عهد ساسانیان است که برای آن ایوان و گنبد درنظر گرفتهاند. برخی از کارشناسان معماری بر این باورند که سبک و سیاق معماری به کار رفته در ساخت این اثر تاریخی، کاملا ایرانی و برگرفته از هنر و استادی سازندگان و معماران آن زمان است. به کارگیری سنگهای نیمهتراش میخکی در ساخت بخشهای مختلف کاخ اردشیر، نمونهای از مهارت استادان ایران زمین در دوران ساسانیان محسوب میشود. در این عمارت ستونهایی چهارگوش و نیمهستونهایی از سنگ میخکی مشاهده میشود که مشابه آنها را میتوان در بناهای دوران حکومت اشکانیان نیز یافت. استادان و هنرمندان گچبر آن دوران، با به کارگیری فنون و مهارتهای ناب ایرانی، تزئینات گچبری بسیار زیبا و حیرتانگیزی را که از نمونه کارهای معماری دوران پادشاهی ساسانیان است، در بخش درونی بنا و روی سنگها ایجاد کردند که چشم هر گردشگر خارجی را به حسب تحسین گرد و زبانشان را به موجب تمجید، مجبور به سخن میسازد. در بخش بالای ایوانهای کوچک که به اینواچه معروف است و همچنین درگاهها، گیلوئیهایی (قسمت مابین طاق عمارت و دیوار که بر آن نقاشی و گچبری کنند) تعبیه شده که با توجه به سبک و روش گیلوئیهای به کار رفته در بالای درگاههای مجموعهی تخت جمشید، میتوان آنها را مانند هم درنظر گرفت. برخی از کارشناسان معماری و باستانشناسان ایرانی معتقدند، باوجود احداث این عمارت کهن، در بدو پادشاهی ساسانیان، میتوان از آن به عنوان یکی از عمارات و بناهای شگفتانگیز دوران خود نام برد. اثری که باعث فخر و مباهات هر ایرانی نسبت به هنر مردم روزگاران پیشین و مهارت معماران و سازندگان دوران گذشتهی کشور میشود. طراحان و سازندگان کاخ اردشیر بابکان، تالارهایی تودرتو را برای این عمارت شگرف تاریخی در نظر گرفتهاند که در نوع خود جالب و قابل توجه است. استحکام تزئینات این بنای ایران کهن به گونهای است که همچنان پس از گذشت ۱۸۰۰ سال از زمان ساخت آن، گچبریهای قسمت بالای دیوارهای درونی خود را حفظ کرده است. بخش شرقی کاخ، میتوان چهار عمارت را که به صورت گنبدی ساخته شدهاند، مشاهده کرد. سازندگان این بنا، آنها را با اجرای فیلپوش احداث کرده که میتوان نظیر آن را در قلعهی اردشیر نیز یافت. بر دیوارههای بخش شمالی (از سمت بیرون) میتوان چشمهای جوشان را دید. همچنین برخی از باستانشناسان، نهری را که از مجاورت دیوار شرقی کاخ عبور میکند، از دلایل آبادانی شهر گور و کاخ ساسانی در نظر گرفتهاند. اگر از کاخ خارج شده و فاصلهای نه چندان زیاد را بپیماییم، به آتشدانی خواهیم رسید که به نظر میرسد برای ادای مراسم مذهبی تاسیس شده است. چرا که حضور چهار عنصر آب، خاک، باد و آتش از دید برخی از مردم آن روزگار، مزیتی شگرف را به این مکان، بخشیده است. شاید حضور چشمه در مجاورت این عمارت تاریخی، باعث شده است که آن را آتشکدهی فیروزآباد نیز بنامند. امروزه، ایوانهای سنگی گنبدی شکل قسمتی از کاخ اردشیر برجایمانده است که میتوان مطالبی بسیار جالب در مورد نوع معماری صورت گرفته در آن را بدست آورد. به نظر میرسد روش معماری انجام شده در این عمارت تاریخی، در دوران بعد از ساخت آن نیز مورد استفاده قرار گرفته و در دیگر بناهای حکومت ساسانی اجرا شده است. برخی از معماران معتقدند به دلیل استفاده از سنگهای میخکی در پایهی بنا، و همچنین ایوانها، راهروها و تالارهای بسیاری که در این عمارت تعبیه و ساخته شده است، میتوان آن را مزیتی بر کاخ سروستان دانست. چرا که سازندگان کاخ سروستان، تعداد تالارها و ایوانهای کمتری را برای این عمارت درنظر گرفته و گنبدش را نیز از آجر ساختهاند. دیوارهایی که بخش بیرونی کاخ را تشکیل میدهند، فاقد پنجره بوده و سازندگان، آنها را مانند دیوار قلعه و دژی مستحکم، احداث کردهاند. در واقع این دیوارها از ستونهایی برخوردار هستند که به طاق نیز متصل است. یکی از شرقشناسان به نام بارتلد (شرقشناس روسی) بیان میکند که در دروازهی شهر در نزدیک استخر آب، محلی به نام بارین وجود داشته که متنی به خط پهلوی بر آن مشاهده میشد. در این متن نوشته شده بود که ۳۰ هزار دینار زر برای این عمارت هزینه شده است. جالب است بدانید که تکنیکهای طاقزنی ساسانیان به طور عمده به کیفیت ملاط گچ بستگی دارد که اجازه طاقزنی بدون مرکز میدهد چون زمان گیرش آن کم است. نوع قرارگیری گنبد رو ی چهار ضلع با استفاده از گوشهسازیها صورت میگیرد که تا پایان دوران ساسانی و همچنین در دوران پس از اسلام نیز وجود دارد. نوعی پوششهای گنبدی خفته نیز به چشم میخورد و در این دوره پیشرفت بسیاری کرده است.
شهری که بسیاری از مردمش نام آن را نمیدانند
چند دهه است که هر دو بافت در کنار همدیگر در این قاب نشستهاند، گاه بافت قدیم به حریم بافت جدید تجاوز میکند؛ اما بیشتر، این بافت جدید است که هرروزه از مرزهای گذشتهاش پا فراتر مینهد و خاطر آسوده تمدنی خاموش را پریشان میکند. با وجود اینکه این دو بافت قدیم و جدید شانه به شانه هم حرکت میکنند اما بهنظر میرسد مردم ساکن در بافت جدید نمیدانند که مردمانی که قرنها پیش از آنها در خاکی که اینک آنها میزیند چه زندگی شکوهمندی داشتهاند. محمد موسوی، فردی ۶۳ ساله ساکن این شهر است. بیشترین مطلبی که وی از شهرش میداند مربوط به تاسیس شهر جدید دهدشت در دهه ۴۰ شمسی بر ویرانههای بلاد شاپور است. او میگوید: در سال ۱۳۴۲ فردی به نام سرهنگ علیزاده که فرماندار استان تازه تاسیس کهگیلویه و بویراحمد بود این شهر را بنیاد نهاد. به گفته وی در روز پایهگذاری شهر، برخی کدخدایان محلی، سرمایهداران بهبهانی، مردم و سرهنگ علیزاده فرماندار نظامی کهگیلویه و بویراحمد در آن حضور داشتند. او بیان میکند: از این دست ساختمانهای گچی قدیمی در روستاهای اطراف نیز زیاد است و در گذشته، عشایر از آنها برای نگهداری دامهای خود استفاده میکردند و معمولا به خانههای گبری معروف است. گبر، یک اصطلاح پارسی میانه بهمعنای زرتشتی است.
دهدشت، مرکز فرهنگی استان : بهروز نیک اقبالی، کارشناس میراث فرهنگی صنایعدستی و گردشگری استان نیز در اینباره میگوید: در روستاهای اطراف شهرستان کهگیلویه ساختمانها و دهکدههایی وجود دارد که مربوط به دورههای گوناگون تاریخی ازجمله صفویه است. مدیرکل میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان راهحل به یادماندن تاریخ گذشته این شهر را اختصاص عنوان مرکز فرهنگی استان به آن میداند و میگوید: اگر مسئولان همکاری کنند و چنین عنوانی برای آن در نظر گرفته شود این شهر آوازه گذشته خود را بیش از پیش بهدست میآورد. علیرضا ایزدی درباره برنامههای سازمان میراث فرهنگی درباره مرمت این شهر تاریخی میگوید: ۱۳میلیارد ریال در سال مالی ۱۳۹۱به مرمت و بازسازی بافت تاریخی دهدشت اختصاص یافت. به گفته وی، با این اعتبار کار مرمت و بازسازی کاروانسرا، حمام کهیار و حمام ضلع شرقی، مسجد مورک و کاوش مسجد چهل ستون، مسجدجامع و امامزاده شفیعالله انجام خواهد شد. برخی از مردم در خانههای نیمه مخروبه بافت قدیم، ساختمانهای تاریخی را به طویله جانوران اختصاص داده بودند و خودسرانه در بافت قدیم برای خود خانه ساخته بودند.
تغییر کاربری بافت تاریخی : با وجود این تلاشها که مدیرکل میراث فرهنگی از آنها سخن میگوید، همواره بیتوجهی به این شهر تاریخی که برخی از آن بهعنوان خواهرخوانده اصفهان صفویه یاد میکنند مورد انتقاد برخی علاقهمندان میراث فرهنگی بوده است. در همین رابطه اسحاق آقایی، یکی از هنرمندان عکاس استان که عکسهای بسیاری از بافت تاریخی این شهر تهیه کرده است، میگوید: سالها بیتوجهی به این بخش از استان موجب ویرانی بخش اعظم آن شده است، علاوه بر آنکه قسمتهای باقیمانده نیز بهخوبی نگهداری نمیشود. وی اضافه میکند: بهعنوان نمونه میدانهای بزرگ باستانی آن توسط کودکان محله به مکانی برای فوتبال بازیکردن تبدیل شده است و بخشهایی از آن نیز بهصورت جای امنی برای معتادان درآمده، علاوه بر آنکه این شهر تاریخی به مکانی برای چرای گوسفندان نیز تبدیل شده است. ساسان، نوجوان ۱۳سالهای که در زمین خاکی شهری که در دوره ساسانی بنیانگذاری شده است، بازی میکند، میگوید: تا یاد دارم اینجا جای بازی ما بوده است، چون جای بهتری برای بازی کردن نداریم.
طولانی ترین پل تاریخی ایران
این پل که به پل کول هم معروف است درست در ۵۰ کیلومتری غرب شهر بندرعباس در۲۰ کیلومتری غرب مغ احمد بر روی رودخانه کول قرار گرفته و بر خلاف پلهای دیگر دوره صفویه که آجری هستند، از سنگ های بدون شکل ساخته شده است. اگر گذارتان به این پل بیفتد، دهانه های بسیار زیادی را در آن می بینید که توصیه می کنیم یک صبح تا ظهر برای شمردن آنها وقت نگذارید! کسانی که قبل از شما این دهانه ها را شمرده اند تعداد آنها را ۲۳۳ دهانه اعلام کرده اند که ۳۳ دهانه آن سالم و بیش از ۲۰۰ متر آن قابل احیاء است. شاید برایتان جالب باشد که بدانید در میان دهانه های این پل چشمه تاقهایی در دو طبقه تعبیه شده و بنای این پل را تبدیل به یکی از عالیترین طرحهای پلسازی ایران قدیم کرده است.
غار چله خانه
به فاصله ۲۷ کیلومتری شهر برازجان و در شمال آن روستا/ شهر سعدآباد قرار گرفته است. ۷ کیلومتر بعد از سعدآباد، روستای زیرِآب قرار دارد که رودخانه دائمی شاپور در غرب آن از داخل تنگهای با دیواههای عمودی و مسیری به طول بیش از یک کیلومتر درون دیوارههای صخره جاری است. صخرههای این مسیر، دیوارهایی به ارتفاع ۲۰۰ متر دارند. در روزگاران گذشته شهر باستانی تَوَج در این مکان قرار داشته است که آثار خرابههای آن به خوبی دیده میشود. احتمالاً مردم شهر توج زمانی که در تنگنای حمله مهاجمین قرار میگرفتهاند، از دژصخره چله خانه برای دفاع از خود استفاده میکردهاند، این غارهای دفاعی بر روی دیواره عمودی ساحل غرب رودخانه، به فاصله حدود ۵۰ متری از کف، درون سنگهایی از جنس ماسه سنگ و رُسِ متراکم ساخته شدهاند. این دژصخره در زمان آبادانی و پیش از فروریزی بخش بیرونی آن بر اثر فرسایش، دارای ۴۰ اتاق بوده است (چهل خانه) که این نام به مرور و برای آسان گویی درگرگون شده و به چله خانه تبدیل شده است. آب مورد نیاز ساکنان از راه چاه و کانال انتهای آن، که به رود شاپور متصل بوده، تأمین میشده است.
ساختمان : چله خانه دارای سه آشکوب است. آشکوب نخست ۹ دهانه آشکوب دوم ۷ دهانه، و آشکوب سوم یا بالایی دارای ۴ دهانه است. پشت دهانهها اتاقهایی با طول و عرض مختلف وجود دارند. بعضی از اتاقهای وسیع ستونی در مرکز اتاق دارند، بعضی اتاقها دارای تاقچهاند، و همه آنها محلهایی برای قرار دادن پیه سوز جهت روشنایی دارند. اتاقهای هر طبقه از طریق ایوانی باریک که جلو اتاقها قرار داشته به هم راه پیدا میکردهاند و طبقات به وسیله نردبان یا طناب به هم مرتبط میشدهاند. در جلوی دهانههای بیرونی ایوانهایی دیده میشوند، اینها باقی مانده اتاقهایی هستند که بخش جلویی آنها ریزش کرده و باقی مانده آنها به شکل ایوان درآمده است. اتاقهای نوزده گانه دارای حدود ۵۰۰ متر مربع مساحت اند که در مواقع تنگنا بیش از ۲۰۰۰ نفر پناهجو را در خود جای میدادهاند. البته سه مجموعه غار دفاعی دیگر در پایین دست و در ساحل شاپور وجود دارند که هیچ کدام به اهمیت چله خانه نیستند. در زمان دایر بودن دژصخره و پناه گیری مردم در آن، آب مورد نیاز پناهجویان با بهره گیری از چاهی که تا کف رودخانه ادامه داشته، تأمین میشده است. به علت قرار گرفتن دژ در کنار رودخانهای دائمی و پرآب و در نتیجه دسترسی به آب فراوان، در هیچ یک از بخشهای آن آب انبار وجود ندارد.