بافندگی
نمد ، زيرانداز بالا نشين
اگر درخانه تان محصولي نمدي داريد،بدانيد يكي از كهن ترين دست بافته هاي بشر در اختيارتان است كه در تهيه آن هيچ دستگاهي،حتي دستگاهي به سادگي دار قالي هم استفاده نشده.تنها ماده اي كه در تهيه نمد بكار مي رود پشم است و بخاطر قدمت دامداري در ايران تهيه نمد يك صنعت محلي كشور ما محسوب مي شود.اگرچه استفاده از محصولات نمدي مثل زير انداز بسيار كم شده اما هنوز هم عشاير براي مصارفي مثل كفپوش چادر و كلاه تا تزئين ديواره چادرها و لباس چوپان ها از آن استفاده مي كنند. در سال هاي اخير هم به دليل ويژگي هاي درماني كه به آن نسبت داده مي شود ،بازگشت به محصولات نمدي شروع شده. ويژگي هاي فراواني به نمد نسبت داده مي شود؛اينكه رطوبت را عبور نمي دهد،عايق مناسبي براي سرما و گرماست و انعطاف پذيري زيادي دارد.حتي نمدمالان اعتقاد دارند كه در نمد خيس خورده گلوله هم كارگر نيست.با اين حال خود نمد مالان به علت تماس دايمي با نم،رطوبت و پشم معمولا دچار بيماري هاي تنفسي و مفصلي هستند.
چطور مي سازند؟ برخلاف دست بافته هاي ديگر نقش اندازي،اولين مرحله كار نمدمالي است.
*نقش اندازي: نقش اندازي،اولين مرحله كار نمدمالي است. استاد كار نمدمال،كار را با فتيله هاي پشمي رنگي كه قبلا آماده و با دست آنها را مرطوب كرده،شروع مي كند.در ابتدا معمولا با فتيله هاي پشمي يك مستطيل دراز روي زمين درست مي كند. اين طرح را معمولا با دو،سه رنگ نخ پشمي نقش مي كند.بعد از حاشيه به سمت مركز متن حركت مي كند.بعد از طرح هاي اصلي نوبت به كار ترسيم و جزئيات و پر كردن نقش ها مي رسد.استادكار مثل يك نقاش از ذهن و تجربه اش كمك مي گيرد.
*پشم ريزي:هنگامي كه نقش بندي به پايان رسيد،استادكار پشمي را كه قبلا حلاجي شده با وسيله اي بنام پنجه شانه مي كند. بعد مرحله ريختن پشم شروع مي شود.وقتي كه ضخامت پشمي كه بر روي نقش ريخته شده يا همان پشم زمينه به زانوهاي نمدمال رسيد،كار پشم ريزي متوقف مي شود و بعد از آن پشم با پاشيدن آب،خيس و مرطوب مي شود.كار آب پاشي كه تمام شد پشم هايي كه روي نقش ها ريخته شده را همراه با پارچه يا حصيري كه در زير آن قرار دارد،آرام لوله كرده و طنابي را به دور آن مي بندند.
*نمدمالي: حالا كار اصلي نمد مالي شروع مي شود .در قديم اين پشم هاي لوله شده را بيشتر از يك ساعت با پا از يك ديوار به ديوار ديگر مي ماليدند تا پشم هاي ريخته شده،در لابلاي نقش ها بنشيند و در اصطلاح قالب بگيرد. اما حالا اين كار با ماشين برقي نمدمالي انجام مي شود.حالا ديگر به راحتي مي توان نمد را از قالب جدا كرد و استادكاران با دست هايشان آن را مالش مي دهند و كجي هاي آن را برطرف كنند. نمدمال ها در حاليكه پاهايشان را روي لوله نمد و دست ها را روي زانوان گذاشته اند،نمد را با كف پايشان جابجا مي كنند و سپس پاها را بلند مي كنند و همزمان محكم روي آن مي كوبند.بعد نمد را با انگشتان پا به عقب مي چرخانند و دوباره با پاشنه ان را به جلو مي رانند. اين كار با ريتم يكنواختي و اصوات هماهنگي انجام مي شود كه معمولا وقت ضربه زدن به نمد ،با ياعلي گفتن هاي بلند همراه است. پس از حدود يك ساعت نمد باز مي شود.نقش كاملا در پشم جا گرفته و نمد شبيه يك پارچه نقاشي به نظر مي رسد.
*كش دادن: مرحله بعد باز هم زور بازوي زيادي مي طلبد.استادكاران دو سوي نمد را گرفته و مي كشند كه هيچ ناصافي در آن نماند و نمد نازك شود كه اين كار به كش دادن معروف است. سپس مخلوط صابون و آب و آب خالص را روي تمامي سطح نمد مي پاشند و نمد را مي پيچند و اين بار به مالش ان با دست مي پردازند.بعد سخت ترين مرحله كار فرا مي رسد. دو نفر در حاليكه دستهايشان را به شكل ضربدر نگه داشته اند،همزمان و هماهنگ نمد را بلند كرده، برمي گردانند خم مي شوند و با دست هايشان آن را به زمين مي كوبند.سپس در حالي كه روي انگشتان پايشان بلند مي شوند با تمام قوت به آن فشار مي آورند و همزمان با بردن اسم علي (ع) و خواندن برخي اشعار نفسي تازه مي كنند و كار را از سر مي گيرند. امروزه اين مرحله با دستگاه نمد مالي انجام مي شود.دستگاه همان ضربه هايي را به نمد مي زند كه استادكار با دست روي نمد وارد مي كند.
*لب گيري:در آخرين مرحله كار صاف و يكنواخت كردن لبه هاي نمد انجام مي شود كه به لب گيري معروف است. اول لبه هاي آن را با مقداري صابون محلول خيس مي كنند و و لبه ناقص نمد را كه ناموزون است با دست يكنواخت مي كنند. بعد دوباره نمد را لوله مي كنند تا براي مالش مجدد آماده شود. هنگامي كه نمد به شكل نهايي آماده شد،آن را مدت ۳ تا ۴ روز بر حسب موقع سال بيرون مي گذارند تا خشك شود و پس از آن نمد را مي شويند و مي گذارند تا خشك شود.
* نقش ها: بيشتر توليدات نمدي شامل زيراندازهايي مي شوند كه در ابعاد ۱٫۵ در ۳ متر بافته مي شوند. كردك كه نوعي لباس براي چوپانان است و زيرزيني كه در زين اسب قرار ميگيرد و كلاه نمدي از محصولات نمدي معروف هستند.
ارسالی از خانم مردان زاده
صنایع دستی دزفول،تاریخی دیرپا
سابقه صنایع دستی را در دزفول باید از زمانی بدانیم که مهارتهای فردی با استفاده از اندیشه و خلاقیت، دستان پرتوان و سواد اولیه، انسان را به ساخت وسایل مورد نیازش وادار کرد.بر حسب نوشتههای پروفسور گیرشمن، در ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد در کوههای شمال خوزستان مردمانی زندگی میکردند که با فن سفالگری و بافندگی آشنایی داشتهاند. با توجه به این که کوههایی که در موقعیت جغرافیای شهرستان دزفول قرار دارند جزو کوههای مذکور میباشند به رایج بودن این گونه مهارتها که امروز به آنها صنایع دستی گفته میشود پی خواهیم برد. این مصنوعات روزگاری مصرفی بودند و سپس برای معاملات پایاپای استفاده شدند و در نهایت به عنوان شغل و حرفه درآمدند.راستههای متعدد در بازار قدیم، نام برخی محلهها، مساجد و القاب خانوادگی شهروندانی که از پیشههای صنایع دستی اقتباس گردیده، نشان از غنا و توانمندیهای صنایع دستی این شهرستان است. با اندکی تامل در پیشینه این مشاغل در دزفول به قریب ۶۰ حرفه پی خواهیم برد که جمعیتی حدود یک ششم شاغلان و کاسبکاران روزگار خود را در این شهر شامل بوده است.
صاحبان این حرفهها تولیدکنندگان کلیه مصنوعات مورد نیاز مردم این خطه اعم از پوشاک، لوازم خانه، وسایل زندگی، تجهیزات و ابزار پیشهوران بودهاند. به طور کلی آنچه در منزل، مسجد و محل کسب مورد بهرهبرداری قرار میگرفت توسط صنعتگران صنایع دستی دزفول ساخته میشد. هیچ کالایی برای مصرف مردم به این منطقه وارد نمیشد بلکه دزفول تامینکننده کالاهای مورد نیاز شهرهای اطراف و استانهای همجوار بوده است. حتی کالاهایی به هندوستان و اروپا و مقنعه و سفال به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس صادر میگردید. باید خاطرنشان کرد انواع حرفههای صنایع دستی از گذشته تا به امروز در این شهرستان بافتههای اداری، بافندگی سنتی، نمدمالی، سفالگری، فلزی و آلیاژی، زیورآلات سنتی، سنگتراشی، کاشی، شیشهگری، خراطی، ریزهکاری چوب، محصولات حصیری، فرآوردههای چرم و پوست، بافتنی، قلمزنی، معرقکاری، چاپهای سنتی و سایر فرآوردههای دستی است. گستردگی حرفهها در این شهرستان چنان بوده که از ۲۴ گروه طبقهبندی در کل کشور، دزفول در ۱۸ گروه قریب ۶۰ نوع حرفه داشته است. نام محلهها، مساجد، مکانها و القاب مشهور تاییدی است که این ادعا را به سندی زنده مبدل میسازد. تعدد رشتهها و کثرت صنعتگران موجب گردید تا دزفول به عنوان قطب صنایع دستی استان خوزستان محسوب شود. علاوه بر آن مصنوعات از چنان کیفیتی برخوردار بودند که فروش آنها از محدوده جغرافیایی شهرستان و استان گذشته و به دیگر استانها گسیل داده شده و حتی برخی اقلام نیز صادر شدهاند.