تاریخی
تخت جمشید
تخت جمشید نمادی از شکوه و عظمت در ایران باستان و یکی از جاهای دیدنی شیراز است. شاید بتوان منطقه تخت جمشید و بناهای باقی مانده در آن را از مهمترین اسناد تاریخ تمدن در جهان دانست. ازاینرو، دانشمندان و باستانشناسان برجستهای از سراسر جهان برای بازدید از تخت جمشید به ایران سفر کردهاند. تخت جمشید یادگار پادشاهان هخامنشی از ۲۵۰۰ سال پیش در ایران است. با توجه به عظمت امپراتوری هخامنشیان در ایران باستان که بخش قابل توجهی از شرق جهان را شامل میشد، میتوان به شکوه مقر فرماندهی این پادشاهان در تخت جمشید پی برد. آنچه باعث جلب توجه جهانیان به تخت جمشید میشود، تنها قدمت تاریخی این شهر باستانی نیست. باستانشناسان از مطالعه دقیق روی کتیبهها و آثار به دست آمده از این منطقه، به پیشرفتگی تمدن در ایران باستان پی بردهاند. قوانین اجتماعی دوران هخامنشیان نیز تعجب بسیاری از تاریخدوستان را برانگیخته است. تخت جمشید را در جهان بهعنوان نماد تمدن پارسی ایران زمین میشناسند. محوطه تخت جمشید که از جاهای دیدنی استان فارس است و در نزدیکی مرودشت شیراز قرار دارد، شکوه معماری کاخ پادشاهان در عصر ایران باستان را نشان میدهد. پادشاهان هخامنشی در اوج قدرت، کاخهای سنگی خود را در دل کوه و در نزدیکی شهر شیراز بر پا کردند تا برای آیندگان تصویری روشن از گستره فرمانروایی خود به یادگار بگذارند. تخت جمشید را در جهان با نام «پرسپولیس» میشناسند که این نام به زبان یونانی است. ستونها، سر ستونها، کتیبهها، نقش برجستهها، کاخها و دروازههای باقی مانده در محوطه تخت جمشید، از مشهورترین آثار تمدن در جهان به شمار میآیند. محوطه تخت جمشید که نام دیگر آن «سرزمین پارسه» نیز هست، گردشگران زیادی را از سراسر جهان، در طول سال به شیراز میکشاند.
ساخت بنای تخت جمشید در حدود ۲۵ قرن پیش و در دامنه کوههای رحمت، توسط داریوش هخامنشی آغاز شد. در ساخت بنای تخت جمشید معماران و هنرمندان بیشماری شرکت کردند و این بناهای عظیم توسط کارگران زن و مرد ساخته شدهاند؛ اما آنچه در تاریخ بر ارزش تخت جمشید میافزاید شیوه رفتار پادشاهان هخامنشی با کارگران است، که در ایران باستان در قبال زحمت کارگران به آنها حقوق و مزایای مناسب پرداخت میکردند. بنا بر اطلاعات موجود در کتیبهها، ساخت بنای تخت جمشید در حدود ۱۲۰ سال به طول انجامیده است. فرهنگ برجسته حاکمان ایران باستان در زمان هخامنشیان، سبب شهرت دو چندن تمدن ایران باستان در جهان شده است. زمان آغاز ساخت بناهای تخت جمشید به سال ۵۱۸ پیش از میلاد یعنی در حدود بیش از ۲۵۰۰ سال پیش باز میگردد. داریوش اول که سومین پادشاه هخامنشیان بود، دستور به ساخت کاخی عظیم در کوههای اطراف مرودشت داد؛ اما مراحل ساخت عمارتها و مجسمههای تخت جمشید زمان زیادی به طول انجامید و در دوره پادشاهان بعدی نیز ادامه داشت. هرکدام از کاخهای موجود در محوطه تخت جمشید در زمان یکی از پادشاهان هخامنشی ساخته شده است. شکوه و زیبایی بناهای تخت جمشید امروزه نیز باعث شگفتی طراحان و مهندسان میشود؛ تا جایی که ساخت چنین مجموعهای عظیم را در زمان حال حاضر و با وجود امکانات گسترده ساده نمی دانند. با توجه به کتیبههای باقی مانده از هخامنشیان در مکانهای مختلف، هدف داریوش از ساخت این بنا را میتوان به جا گذاشتن نمادی از ایران باستان مترقی دانست. برای برپا کردن کاخها و عمارتها، تا چندین سال کارگران مشغول به کندن کوهها و هموار سازی سطوح کوهپایهای بودند. اصلیترین ماده در ساخت بنای کاخها سنگ بود که از انواع آنها با مقاومتهای مختلف استفاده میشد. تراشیدن سنگها و صیقلی کردن آنها در قطعات بزرگ و حمل آنها به ارتفاع از جالب توجهترین بخشهای ساخت کاخها است که توجه مهندسان، معماران و طراحان امروزی را جلب میکند.
ساخت و تکمیل کاخهای تخت جمشید تا اواخر حکومت هخامنشیان همچنان ادامه داشته است؛ اما بخشهای زیادی از این بناها در زمان داریوش اول، خشایارشاه و اردشیر اول ساخته و تزئین شدند. کاخهای مجلل تخت جمشید تا سالیان دراز محل سکونت پادشاهان هخامنشی بود و تا امروز نیز از برجستهترین و ماندگارترین اسناد تاریخی ایران باستان به شمار میروند. انتخاب کوههای اطراف مرودشت نیز توسط داریوش اول، با توجه به موقعیت مکانی کوه نسبت به طلوع و غروب خورشید، جلگههای سرسبز در محیط اطراف آن و قرار گرفتن این منطقه در مسیر راه شاهی، بسیار هوشمندانه بوده است. در سالهای اخیر بهدلیل آسیبهای زیادی که به بناهای تخت جمشید وارد شده بود، بارها این محوطه را مرمت کردهاند. در سال ۱۳۰۹ بازسازی تخت جمشید زیر نظر گروه باستان شناسی آمریکایی قرار داشت که طی عملیات خاکبرداری، کتیبه خشایارشاه کشف شد و به این ترتیب توانستند کاخ ملکه خشایارشاه را شناسایی کنند. چند سال بعد و توسط گروهی آلمانی در سال ۱۳۱۴ کار بازسازی بخشی از کتیبهها و استحکام بنای کاخها و ستونهای کاخ آپادانا انجام شد. روند بازسازی تا سال ۱۳۱۹ ادامه پیدا کرد که منجر به کشف آثار و کتیبههای بسیاری از این منطقه شد. بخش زیادی از این آثار در موزه تخت جمشید قرار دارند و از تعدادی از آثار کشف شده در موزه ملی ایران نگهداری میشود؛ اما متاسفانه آثار زیادی نیز از کشور خارج شدهاند و در موزهها و کتابخانههای اروپا و آمریکا قرار گرفتهاند. در سالهای اخیر تدبیرهایی برای حفاظت بیشتر از محوطه تخت جمشید و آثار باستانی موجود در آن اندیشیدهاند و بازسازی بخشهای مختلف آن همچنان ادامه دارد.
تخت جمشید قبل از ویرانی : دوران شکوه تخت جمشید تا حمله اسکندر مقدونی به ایران ادامه داشت. در سال ۳۳۴ پیش از میلاد اسکندر مقدونی بههمراه سپاهیان خود به ایران حمله کرد و پس از رسیدن به مقر پادشاهی هخامنشیان، خانهها را غارت کرد و میراث تخت جمشید را به آتش کشید. نفرت و کینه اسکندر از پادشاهان قدرتمند هخامنشی باعث شد تا اسکندر کاخ خشایارشاه را به اتش بکشد؛ اما آتش به سایر نقاط سرایت کرد و سبب نابودی قسمتهای گستردهای از تخت جمشید شد. پیش از ویرانی تخت جمشید، کاخها و عمارتهای هخامنشیان بهدلیل قرار داشتن در یکی از بهترین نقاط ایران در پای کوه رحمت یا مهر که میترا نیز خوانده میشد، بسیار خوش منظره بود و چشمانداز زیبایی به درهها و جلگههای اطراف داشت. داخل تخت جمشید محوطهای شبیه به شهرک بود و حد فاصل بین کاخها را خیابان کشی کرده بودند. طراحی داخلی تخت جمشید با توجه به معیارهای مهندسی و معماری امروز بسیار پیشرفته بوده است و در تقسیمبندی محلههای داخلی نظم و طراحی مدرن به چشم میخورد. کاخهای تخت جمشید کاربریهای متفاوتی داشتند و از هرکدام از آنها در مراسم و جشنهای مختلفی استفاده میشد. سیستم لوله کشی آب و فاضلاب در تخت جمشید از جالب توجهترین نکات معماری به شمار میرود. بین خیابانها آبراههها به شکلی حفاری شده بودند که آب باران و آبهای جاری در آنها روان و از داخل کانالها در مسیر مشخص هدایت میشدند. بهطور کلی، معماری بنای کاخها، تزیینات داخلی، محوطه سازی تخت جمشید، سبک شهرسازی، تفکیک مناطق مسکونی از سکونتگاه شاهی و طراحی تخت جمشید، با توجه به معیارهای امروزی و پس از گذشت بیش از ۲۵۰۰ سال، سندی پر افتخار از ایران باستان است.
قدمت تخت جمشید : قدمت بناهای تخت جمشید از ۲۵۰۰ سال فراتر میرود. در نقاطی از ایران آثار تاریخی به جا مانده از ایلامیان و حکومتهای اولیه در ایران باستان کشف شده است؛ اما تخت جمشید را با توجه به عظمت و شکوه بالایی که دارد، میتوان برجستهترین اثر تاریخی از دوران باستان در ایران دانست. شهرت تخت جمشید جهانی است و در بسیاری از موزههای معروف جهان از نمونه آثار کشف شده در تخت جمشید نگهداری میشود. گرچه تخت جمشید در کشور ایران قرار دارد، بهلحاظ ظرفیتهای برجسته تاریخی و دارا بودن نشانههایی از قدیمیترین تمدنهای تاریخی، گنجینهای عظیم برای تمام مردم دنیا به شمار میرود. ازاینرو، نام تخت جمشید بهعنوان دومین اثر تاریخی و فرهنگی در ایران، در سال ۱۹۷۹ میلادی در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید.
منارجنبان اصفهان
بعضی از منارهها در ایران با وجود استحکام بالا، در جای خود تکان میخورند و به همین دلیل به آنها منارجنبان میگویند. یکی از این منارههای جذاب و دیدنی، منارجنبان اصفهان است. این بنا در سالهای دور، در دهکدهای به نام کارلادان ساخته شد. اکنون، این عمارت پیرامون منطقهای به نام نصرآباد قرار دارد. این اثر تاریخی، بخشی از شهر اصفهان به حساب میآید که استادان و کاشیکاران ماهر و چیرهدست آن زمان، با کاشیهایی ستارهای شکل لاجوردی و کثیرالاضلاع فیروزهای، آن را مزین کردهاند. بر اساس مدارک موجود، منارجنبان اصفهان در دوران فرمانروایی فردی بنام محمد خدابنده اولجایتو، در شهر اصفهان ساخته شد و میزبان مدفن عمو عبداللهبنمحمود صقلابی، یکی از عارفان خداپرست است. از همین رو منارجنبان را با نام آرامگاه شیخ امیرعبدالله نیز میشناسند. روی سنگ قبر وی عدد ۷۱۶ حک شده است، عددی که نشاندهنده سال ساخت آرامگاه او است. عمارت تک ایوانی منارجنبان را در دوره ایلخانی ساختهاند. طبق مدارک موجود، این بنا به روش مغول ساخته شده؛ اما ساختمان منارهها حاکی از آن است که آنها را در سالهای آخر حکومت صفویان، به ایوان متصل کردهاند.
مجموعه منارجنبان دارای چند بخش است:
- منارهها: منارهها مهمترین بخش مجموعه هستند. هر مناره دارای ۹ متر عرض و ۱۷ متر ارتفاع است. در تزیین آنها از کاشیهای کثیرالاضلاع فیروزهای رنگ و کاشیهای لاجوردی ستاره چهار پر استفاده کردهاند. ویژگی منحصربهفرد این منارهها، حرکت یکی از آنها در پی تکان دادن مناره اولی است.
- ایوان: ایوان مجموعه میزبان قبر شیخ امیرعبدالله است و ۱۰ متر از سطح زمین ارتفاع دارد. در ساخت ایوان از آجر استفاده کردهاند و برای تزیین آن، کاشیها و نقاشیهایی درون گنبد کار شدهاند. در نزدیکی ایوان چند سنگ قبر سفید دیده میشود که بهنظر میرسد بازماندههایی هستند از قبرستان قدیمی که بنا روی آن ساخته شده است. با پلکانی مارپیچ میتوان از ایوان به پشت بام و منارههای مجموعه دسترسی داشت که البته استفاده از آن برای بازدیدکنندگان ممنوع است.
- چلهخانه: دو اتاقک در مجموعه قرار دارند که از آنها با عنوان چلهخانه یاد میشود. چلهخانهها محل چلهنشینی عرفا بوده است. عارفان و زاهدان با اقامت ۴۰ روزه در این فضای ساده، ضمن کشیدن ریاضت با خدای خود خلوت میکردند.
با تکان یکی از منارهها، مناره دوم و دیگر بخشهای بنا نیز میلرزد و این همان ویژگی منحصربهفردی است که این مجموعه تاریخی را به یکی از جاذبههای اصفهان تبدیل کرده است. ظاهرا در کشورهایی مانند عربستان و عراق نیز آثار تاریخی پیدا شدهاند که در جای خود، به حرکت درمیآیند. اما بر اساس نظرات مهندسان علم فیزیک، دلیلی که میتوان برای حرکت منارهها بیان کرد، نظریه دوپلر (کریستیان دوپلر، ریاضیدان و فیزیکدان اتریشی است) یا تشدید است. این منارهها، بهطور کل به یکدیگر شبیه هستند و وزن چندان سنگینی ندارند. زمانی که یکی از منارهها تکان داده میشود، روی مناره دیگر خودبهخود تاثیر میگذارد و باعث حرکت آن میشود. برخی معتقدند منارجنبان اصفهان با دیگر منارههای جنبان تفاوت دارد؛ چراکه علاوه بر تکان خوردن منارهها، بخشهای دیگر این عمارت کهن نیز به لرزه درمیآید.
مسجد خانم زنجان
مسجد و مدرسه خانم از جاهای دیدنی زنجان به شمار میرود و در سبزه میدان شهر قرار گرفته است. کتیبهای در سردر مسجد مدرسه زنجان است که نشان از تاریخ ساخت بنا دارد. در این کتیبه سال ۱۳۲۳ هجری قمری سال ساخت بنا و بانی آن جمیله خانم ذوالفقاری آورده شده است. در کتیبه نوشته شده که معماری بنای مسجد مدرسه خانم استاد اسماعیل بنا بوده است. با توضیحات کتیبه میتوان چنین برداشت کرد که مسجد مدرسه خانم به سفارش جمیله خانم دختر حسینقلی خان سرداری معروف به ذوالفقاری یکی از بانوان صاحب شان و متمکن در اواخر دوره قاجار و توسط استاد اسماعیل بنا ساخته شده است. طبق وقفنامه باقی مانده که در ۲۲ محرم سال ۱۳۲۶ هجری قمری تنظیم شده است، جمیله خانم ذوالفقاری پیش از اتمام بنا وفات یافته و دختر خود با نام قمرتاج خانم را بهعنوان اولین متولی مسجد مدرسه برگزیده است. به این ترتیب میتوان گفت مسجد مدرسه، نام خود را با عنوان «خانم» از نام بانیان خود گرفته است. ساخت مساجد و مدارس و بناهای عامالمنفعه از سوی بانوان متدین و مقتدر در طول تاریخ ایران سابقهای طولانی دارد،که این مسجد مدرسه تنها نمونهای از آن است.
مسجد و مدرسه خانم جایگاه خاص و منحصر بفردی در معماری ایرانی-اسلامی دارد. در میان آثار تاریخی برجای مانده در کشور، این جایگاه خاص از یک سو از نقطه نظر سبک معماری، شیوه و تکنیک تزئینی است که به بهترین شکل گویای معماری دوره قاجار است. بررسی معماری بنای مسجد مدرسه خانم نشان میدهد که بنای مزبور مسجد-مدرسه بوده و قسمت اعظم مساحت آن به فضای مدرسه اختصاص یافته است. بنا از آثار دوره قاجار است که طبق کتیبه موجود در نیمه اول قرن چهاردهم ساخته شده است. فضاهای تشکیل دهنده مسجد شامل صحن، شبستان تابستانی و زمستانی، حجرهها، سردر و دو مناره زیبا است. ورودی مسجد، دارای پلان U شکل است بهطوریکه حس دعوتکنندگی را به افراد القا میکند. مسجد دارای دربی چوبی و همچنین طاقنماهایی در جدارهها با تزئینات آجر و کاشی است. قسمت مسجد بنا منارههایی قطور و کوتاه بر فراز سردر دارد که تزیینات بدیع آجر و کاشی را در خود دارد و قابل مقایسه با منارههای مدرسه سپهسالار قدیم تهران است. حجرههای مدرسه در سه جبهه شمالی، شرقی و غربی بنا قرار گرفتهاند و هریک ایوانچه ای در مقابل خود دارند. جبهه جنوبی حیاط شبستان طویلی دارد که یک ردیف ستون آجری در میانه آن قرار دارد. اتاق در طرف شرقی شبستان فضای مدرسه است و از حیاط کوچک مجاور خود نور میگیرد.. شیوههای به کار رفته در معماری مسجد مدرسه خانم منحصرا از خصوصیات معماری دوره قاجار است. برای مثال تزیینات پرکار بخش بزرگی از درب ورودی، سطوح فوقانی حجرههای مشرف به میانسرا، نقوش هندسی موجود در آنها و رنگهای استفاده شده در بنا به بهترین شکل گویای معماری عصر قاجاریه است. نقوش هندسی مسجد مدرسه خانم در شهر زنجان، گل و بوته است که با رنگهای رایج در دوره قاجار یعنی رنگهای زرد، نارنجی، سیاه و سفید و صورتی رنگآمیزی شده است. این مسجد مدرسه در بافت تاریخی شهر زنجان، نمایانگر معماری قاجاری است. میانسرای مسجد خانم هشت ضلعی است که در ضلعهای شرقی، غربی و شمالی بنا ۱۲حجره برای سکونت طلاب علوم دینی ساخته شده است. صحن مسجد خانم دارای هندسه هشتضلعی است بهطوریکه اطراف آن را دوازده حجره تشکیل داده است. صحن دارای حوضی زیبا در وسط، به همراه چهار باغچه درختکاری شده در اطراف آن است. معماری به گونهای است که فضایی مطلوب و دلنشین از ترکیب فضای سبز در کنار کاشیهای رنگارنگ به وجود آمده است. حجرههای مسجد خانم که محل اقامت طلاب علوم دینی بودهاند، در اضلاع شمالی، شرقی و غربی مجموعه، ساخته شدهاند و دارای پنجرهها و درهای چوبی کندهکاری شده هستند. علاوه براین، به اندازه دو پله با ازاره سنگی از سطح زمین فاصله گرفتهاند. سردر شبستان از سمت میانسرا با کاشیهای زرد رنگ خودنمایی میکند. فضای داخلی، دارای ستونهایی با طرح مارپیچ سنگی و همچنین جدارهها و طاقهای نیمدایره آجری است. کاشیهای استفاده شده در این فضا، همانند جدارههای خارجی با رنگهای متنوع و قاجاری در کنار آجر اجرا شدهاند. داخل شبستان مسجد خانم، محرابی با طاق نیمدایره وجود داردکه با تزئینات شگفت و پرکار، از کاشی ساختهشده، بهطوریکه نگاهها را به سمت خود هدایت میکند. مسجد مدرسه خانم در تاریخ دهم اردیبهشت ماه در سال ۱۳۵۴ با شماره ثبت ۱۰۵۵ بهعنوان یکی از آثار تاریخی ایران ثبت ملی شد. برای بازدید از مسجد مدرسه خانم بهتر است بدانید که این بنای تاریخی در سبزه میدان شهر زنجان، خیابان قایمیه، کوچه فخیمالدوله قرار گرفته است.
منار مسجد (مسجد خسرو شير)
منار مسجد که با نام مسجد خسرو شير نیز شناخته میشود، در روستای خسرو شیر قرار دارد. آنچه امروزه از این مسجد بزرگ بهجای مانده است، شامل جرزهای دو طرف یک ایوان به عمق ۱۱ متر و عرض ۶ متر میشود که پوشش و دیوار سمت قبله نیز فرو ریخته است. محراب اصلی مسجد، در انتهای ایوان قرار داشت که در حال حاضر، فقط بخش تحتانی آن باقیمانده است. در کنار بقایای شبستان شرقی در حدود ۶۰ سال قبل، منارهای آجری وجود داشت که بر بدنه آن، کتیبهای به خط کوفی، تزیینات آجرکاری صلیب شکسته و گره دیده میشد. علت این نامگذاری، وجود مناره مذکور است. قدمت بنای اصلی این اثر تاریخی به دوره سلجوقی بازمیگردد و دارای الحاقاتی از دوره ایلخانی نیز است.
قنات قصبه
قنات روش ابتکاری و منحصربه فرد در زمینه مهندسی آبرسانی با توجه به شرایط اقلیمی ایران و مظهر تمدن در ایران باستان است. در حال حاضر هزاران رشته قنات در سراسر ایران وجود دارد که بسیاری از آنها همچنان در حال بهرهبرداری هستند. قناتهای گناباد به دو گروه كوهستانی و دشت تقسیم میشوند. قناتهای كوهستانی گناباد كه معمولا در میان درههای شیبدار حفر شدهاند از آب باران و برف تغذیه میشوند. میزان آبدهی آنها بین ۱ تا ۲۵ لیتر در ثانیه است. طول این قناتها بین ۵۰ تا ۵۰۰ متر و مادرچاه آنها از ۳ تا ۲۰ متر عمق دارد، اما قناتهای دشت كه در زمینهای نسبتا هموار حفر شدهاند باید در مسیری طولانی پیش روند تا به سفره آبهای زیرزمینی برسند؛ بنابراین دارای چنان عظمتی هستند كه گویی از حیطه توانایی بشر خارج هستند. قنات قصبه عظیمترین قنات گناباد و شاید یكی از عجایب تاریخ تمدن بشر باشد كه از گذشتههای دور توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. این قنات از حیرتانگیزترین پدیدههای ساخت دست بشر و نمادی از همنوایی بشر با طبیعت است که از جاهای دیدنی گناباد به شمار میآید و در حاشیه جنوبغربی شهر و کیلومتر یک مسیر گناباد به کاخک و در فاصله ۲۷۱ کیلومتری جنوب شهر مشهد واقع است. این قنات که مربوط به ۲۵۰۰ تا ۲۷۰۰ سال پیش است در سال ۱۳۷۹ توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره ۲۹۶۳ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده و در فهرست میراث جهانی یونسکو نیز واقع شده است. این قنات به طول ۳۳ کیلومتر، از دو رشته اصلی به نام قصبه و دولاب تشکیل شده که مجموعا ۴۲۷ میله چاه دارد. حفر کانالی بدین عظمت با ژرفای مادر چاه ۳۴۰ متر و حجم افزون بر ۷۳ میلیون متر مکعب خاکبرداری در عمق ۳۰۰ متری، آن هم بدون کمترین خطا در مسیر با شیببندی از زمان هخامنشیان، یک شاهکار بینظیر در سراسر جهان است. این قنات شگفتانگیز یکی از پر آبترین قناتهای ایران بوده و دبی آب آن که حدود ۱۵۰ لیتر بر ثانیه است، تقریبا در تمام طول سال ثابت است. آب این قنات در گذشته تا ۳۴ کیلومتری شمال مظهر آن منتقل میشده و سطح وسیعی از اراضی کشاورزی را سیراب میکرده است.
نخستین کسی که توصیف نسبتا مفصلی از قنات گناباد آورده ناصر خسروی قبادیانی است که در سال ۴۴۴ هجری از شهر تون عازم گناباد بوده و آن بخش از سفرنامهاش را چنین نگاشته است: چون از شهر تون برفتیم آن مرد گیلکی مرا حکایت کرد که وقتی ما از تون به گناباد میرفتیم دزدان به بیرون آمدند و بر ما غلبه کردند، چند نفر از بیم خود را در چاه کاریز افکندند. بعد از آن جماعت یکی را پدری مشفق بود و یکی را به مزد گرفت و در آن چاه گذاشت تا پسر او را بیرون آورد، چندان ریسمان و رسن که آن جماعت داشته حاضر کردند و مردم بسیار آمدند، هفتصد گز رسن فرو رفت تا آن مرد به بن چاه رسید، رسن در آن پسر بست و او را مرده بیرون کشیدند و آن مرد چون مرده بیرون آمد گفت آبی عظیم که در این کاریز روانست و آن کاریز چهار فرسنگ میرود و آن را میگفتند که کیخسرو فرموده است.
حمدالله مستوفی در سال ۷۴۰ هجری قمری ظاهرا با استفاده از روایت ناصر خسرو، اینگونه در مورد قنات نوشته است: چهار فرسنگ درازای کاریز است و چاه آن تخمینی هفتصد گز و چند موضع باشد و آب از کاریز و بیشتر کاریزها از طرف جنوب به شمال میرود.
این کاریز که یکی از شاهکارهای آبی جهان است از دو رشتهی اصلی و شش شاخهی فرعی تشکیل شده و مادرچاه آن در دامنهی شمالی سیاه کوه و خروجی کنونی قنات در جنوب محلهی معروف به قصبه شهر (کوی شرقی) قرار دارد. قنات قصبه گناباد از میانه اراضی كوی شرقی گناباد در سمت جنوبغربی از محلی معروف به «برج علی ضامن») از داخل رسوبهای ریزدانه آغاز شده و به طول كلی ۳۳۱۳۳ متر در یک رشته اصلی «قصبه» و چهار رشته منشعب از آن دولاب كهنه، دولاب نو، رشته فرعی اول قصبه و رشته فرعی دوم نام دارد. رشته اصلی قصبه ۱۳۱۳۵ متر طول دارد و در امتداد دره پر آب خانیک حفر شده كه عمق مادر چاه آن بیش از ۲۰۰ متر است. قطعه سفالهای پراکنده در اطراف دهانهی چاههای این کانال حاکی از این است که رشته قصبه واقع در مسیر اولیهی اصلی قنات بوده که در زمان هخامنشیان حفر شده و به دنبال آن رشتههای دیگر قنات در مواقع خشکسالی حفر شده است، اما ریزش پیدر پی قنات، پیشینیان را به یافتن راه چارهای ترغیب کرد که طی آن در فاصلهی۶۸۳ متری، قنات را به دو شاخه تقسیم کنند تا در صورت ریزش و بسته شدن یکی از کانالها، آب از دیگری خارج شده و در داخل انباشته نشود.
این قنات با تدبیر سازندگانش چنان ساخته و پرداخته شده است که سالیان سال از دست دشمنان طبیعی و غیرطبیعی خود در امان بوده و ۲۵۰۰ سال آب منطقه را تامین کرده است. از جمله تدابیر به کار رفته در معماری این قنات تعدد چاههای آن است که به بیش از ۴۷۰ حلقه میرسد. تعدد چاهها سبب پیشگیری از کور شدن چاهها توسط دشمنان هنگام حمله و همچنین کاهش وزن طناب در زمان حفر و تخلیه چاهها شده است. چاههای قنات قصبه به دو صورت چاههای کمعمق و عمودی و چاههای عمیق و پلهای هستند، به این معنی که ابتدا هفتاد تا یکصد متری چاه عمودی حفر شده و سپس با زاویه قائمه در کف آن کانالی افقی و بلند هوا، به سمت مسیر قنات به طول سه تا پنج متر حفر شده و مقنی به تعداد هر چاه چرخی در انتهای کانالهای افقی و بر فراز چاههای عمودی استوار میکرد. این نوع چاهها به دو منظور حفر شدهاند: اول اینکه در موقع حمله و هجوم دشمنان نتوانند قنات را کور کنند، چون در نهایت جلوی کانالهای افقی بسته میشد و دیگر اینکه از وزن طنابها بکاهند، زیرا اگر مثلا در چاه ۳۰۰ متری بخواهند از یک ریسمان و یک چرخ استفاده کنند، وزن طناب خیس شده حدود یک تن خواهد رسید و انتقال آن مشکل خواهد بود. فضای داخلی قنات دارای کانالها و تونلهای اعجابانگیزی است که با بررسیهای انجام یافته روی آن حفرههایی مشخص شده، ظاهرا این قسمتها برای قرار دادن چراغ و پیه سوز و وسایل روشنایی به کار میرفته است. قنات قصبه یکی از بهترین مکانهای گردشگری محسوب میشود و هر ساله بازدیدکنندگان بسیاری را به خود جذب میکند. هم اکنون ۵۰۰ متر اولیه قنات قصبه جهت بازدید مورد بهربرداری گردشگری واقع شده و مابقی مسیر آن نیازمند مستحکمسازی و ایجاد امکانات رفاهی است. ۶۰ درصد از چاههای قنات مسدود شده و ۴۰ درصد آنها با آبدهی ۱۵۰ لیتر در ثانیه باقی مانده است. اگر برای دیدن قنات قصبه به گناباد رفتید، بازدید از دیگر جاذبههای گردشگری این منطقه باستانی را فراموش نکنید؛ جاذبههایی چون مسجد جامع قدیم گناباد، مسجد جامع عبدالله نوقاب، بقعه امامزاده سلطان محمد عابد، روستای تاریخی ریاب، آرامگاه بهلول، قلعه تاریخی عمرانی، سرو کهن نوقاب، آب انبار شریعت و موزه آب، خانه شریعت، موزه تاریخی گناباد و خانه خانیکی که بازدید از هر کدام لطفی دگر دارد.