ترسناک
قلعه جنی کیش
قلعه جنی در استان هرمزگان قرار دارد و یکی از ترسناکترین جاهای دیدنی کیش محسوب میشود. داستانها و افسانههای بسیار ترسناکی درباره این جاذبه تاریخی گفته شده است که به باور بسیاری از افراد، این افسانههای محلی فقط داستان نیستند و ریشه در واقعیت دارند. این قلعه در گذشته بهعنوان پاسگاه هنگ مرزی مورد استفاده بود؛ هرچند گزارشهای مکرر درباره مشاهده جن و مرگ مشکوک چهار سرباز باعث تخلیه آن شد و دیگر کسی جرئت استفاده از قلعه را نداشت. اگر قصد سفر به کیش را دارید، یکی از ماجراجوییهای شما میتواند بازدید از این مکان باشد. قلعه جنی از مقاصد و جاذبه های گردشگری هرمزگان است که در غرب جزیره کیش و نزدیک کشتی یونانی قرار دارد. پس برای بازدید از آن باید به غربیترین نقطه جزیره بروید. سپس بهسمت جاده جهان حرکت کنید و نرسیده به کشتی یونانی و قبل از آخرین میدان، قلعه جنی پیش روی شما قرار میگیرد.
داستانها و روایات ترسناکی درباره قلعه جنی مطرح است که از آن جمله میتوان به مرگ چهار سرباز اشاره کرد. در اوایل دهه ۴۰ هجری شمسی، از این قلعه بهعنوان ژاندارمری و پاسگاه کیش استفاده میشد. علاوه بر داستانهای ترسناکی که راجع به قلعه گفته میشد، در طول شب صدای خشخش و همهمه از داخل و اطراف قلعه به گوش سربازان و درجهداران میخورد که ترس و واهمه آنها را در پی داشت و با این ادعا که قلعه تسخیر شده است، به فکر ترک آن افتاده بودند. این همه ماجرا نبود؛ در همان دوره، چهار سرباز برای کشیک شبانه در پاسگاه مانده بودند. در ساعات اولیه صبح که نوبت تعویض شیفت نگهبانی بود، آنها با بدنی بیجان، چشمان بهتزده و صورت کبود پیدا شدند. این اتفاق باعث شد که پاسگاه ژاندارمری بهسرعت تخلیه شود. تا چندین سال کسی به سراغ قلعه جنی نرفته بود؛ تا اینکه حادثه دیگری در این قلعه اتفاق افتاد. گفته میشود که یکی از رانندگان تاکسی کیش مسافری را برای بازدید کشتی یونانی برده بود و از آنجا که قلعه در مسیر کشتی یونانی قرار دارد، راننده در زمان انتظار برای بازگشت مسافر، به قلعه جنی میرود. در حوالی غروب که به قلعه نزدیک میشود، گروهی را در یک مراسم عروسی مشاهده میکند که بهجای پا، سم داشتند. او با ترس ماشین را خاموش میکند و در ماشین پنهان میشود تا عروسی تمام شود. با وجودی که داستانهای ذکرشده مبنای مستندی ندارند، برخی افراد تصور میکنند که این افسانهها ریشه در واقعیت دارند و بیدلیل مطرح نشدهاند. قلعه جنی در دهه ۴۰ هجری شمسی بهعنوان پاسگاه هنگ مرزی استفاده میشد و سربازان و درجهداران ژاندارمری در آن حضور داشتند؛ تا اینکه بهخاطر گزارشها درباره مشاهده جن، قلعه تخلیه میشود و تا به امروز متروکه میماند. اطلاعات دقیقی درباره تاریخچه و قدمت قلعه جنی در دست نیست؛ با این حال، آن را به پرتغالیها نسبت میدهند. در زمان اشغال جنوب ایران توسط پرتغالیها، آنها اقدام به ساخت قلعههایی برای حفاظت از این منطقه کردند که به احتمال زیاد قلعه جنی یکی از این قلعههای تاریخی بوده است.
ساختمان قلعه جنی : ساختمان قلعه، پلانی مستطیلی شکل دارد و دو برج بزرگ در دو طرف آن خودنمایی میکنند که برای حفاظت از قلعه ساخته شده بودند. پنجرههای کوچکی دورتادور این برجها وجود دارد که برای دیدهبانی در برابر حمله دشمنان به کار میرفتند. با توجه به دیوارهای بسیار ضخیمی قلعه، نفوذ به آن کار آسانی نبوده است. همچنین باغچه کوچکی در وسط قلعه به چشم میخورد. این قلعه با وجود فرازونشیب روزگار همچنان پابرجا مانده است. در حال حاضر، قلعه جنی کیش بهدلیل عدم رسیدگی و بیتوجهی، از نظر ظاهری شرایط خوبی ندارد و تا حدودی رو به ویرانی است. بسیاری از مردم بومی این محل را نفرینشده و جنزده میدانند و از همین رو، جرات نزدیکشدن به قلعه را ندارند. از آنجا که داستانها و افسانههای زیادی درباره حضور جن در این قلعه وجود دارد؛ احتمالا به همین دلیل نام آن به قلعه جنی معروف شده است. ضمن اینکه در دهه ۴۰ این قلعه برای ژاندارمری و دیدبانی مرزی استفاده میشد که بهواسطه وقوع یک سری اتفاقات عجیب، فرماندار شهر دستور تخلیه پاسگاه را صادر کرد و در ادامه مردم بومی آن را قلعه جنی نامیدند. در طول ۲۴ ساعت شبانهروز میتوانید به رایگان از این قلعه دیدن کنید. با این حال، بهتر است هنگام غروب آفتاب نزدیک این قلعه نشوید؛ زیرا داستانهای ترسناکی درباره آن وجود دارد و همین موضوع میتواند باعث توهم و ایجاد تصاویر ناخواسته در ذهن شما شود. قلعه جنی هیچ نگهبانی ندارد و تنها ورودی آن مسدود شده است؛ گرچه میتوان از میان بلوکها رد شد و به داخل ساختمان رفت.
کلبه وحشت انزلی
به داستانهای ترسناک باور دارید؟ بسیاری از افراد عاشق ماجراجویی و کاوش در مکانهای ترسناک و رعبآور هستند. شاید تاکنون نام کلبه وحشت انزلی به گوشتان نخورده باشد؛ اما باید بدانید که این مکان مخوف در دل جنگلی در نزدیکی صومعهسرا و بندر انزلی به باور بسیاری، محلی نفرین شده و ترسناک است. استان گیلان، یکی از قدیمیترین مناطق ایران با طبیعتی بکر و دوستداشتنی است که بسیاری از مناطق آن تاکنون مورد کاوش و تحقیق قرار نگرفته است. جاذبههای طبیعی و تاریخی گیلان، هر سال هزاران گردشگر را بهسمت خود میکشانند. سفر به این منطقه شمالی با وجود انواع دیدنیها یکی از بهترین تجربیاتی است که میتوان کسب کرد. پس با کجارو همراه باشید تا داستانهای ترسناک کلبه وحشت انزلی، از مرز واقعیت تا خیال را با هم بررسی کنیم. تجربه وحشت و دلهره در جنگل، کوهستان، کلبه و خانههای تسخیرشده، یکی از محبوبترین جاذبههایی است که بسیاری از ماجراجویان را ترغیب به سفر میکند. در این میان، برخی از افراد در حال انکار هستند؛ در حالی که برخی دیگر برای یافتن واقعیت بهسمت این مکانها میروند تا راز آنها را کشف کنند. شما از کدام دسته از افراد هستید؟ آیا دوست دارید به کلبه وحشتی بروید که گفته میشود چند نفر در آن جان خود را از دست دادهاند و چند نفر هم تا آخر عمر دیوانه شدهاند؟ کلبه وحشت انزلی از جاهای دیدنی بندر انزلی است و در دل جنگل هفت دغنان قرار دارد. روستا یا منطقه تاریخی هفت دغنان، در ۲۵ کیلومتری غرب صومعهسرا، در بخش مرکزی دهستان ضیابر و روستای بهمبر و در نزدیکی بندر انزلی در استان گیلان واقع شده است. جنگل هفت دغنان نیز در نزدیکی روستای هفت دغنان قرار دارد که علاوه بر زیبایی، بسیار رعبآور و ترسناک است و هر کسی جرات ندارد در آن پای بگذارد. محلیهای این منطقه، صداهای زیادی را از این جنگل شنیدهاند و طبق گفته آنها، بهتر است تا شب نشده این منطقه را ترک کنید. البته اگر برای تجربه ترس و دلهره به این جنگل سفر کردهاید، راه خود را بهسمت بخش شرقی روستا کج کنید، جایی که هوا بهیکباره سنگینتر میشود و حضور کلبهای دو طبقه، متروکه و پرماجرا فضا را حتی سنگینتر هم میکند؛ مکانی که افسانههای محلی بسیاری در مورد آن وجود دارد. طبق تجربه بسیاری از افراد، این جنگل باشکوه در طول شب، تبدیل به یکی از ترسناکترین و دلهرهآورترین نقاط کره زمین میشود و صداهای عجیبی در آن به گوش میرسد؛ اما واقعا چه اتفاقات ترسناکی در کلبه وحشت انزلی اتفاق افتاده است؟
تاریخچه کلبه وحشت انزلی : یکی از مشهورترین داستانهای ترسناک اتفاق افتاده در کلبه وحشت انزلی به حدود ۴۴ سال پیش، یعنی سال ۱۳۶۵ برمیگردد، زمانی که چهار پسر جوان تصمیم میگیرند یک شب را در کلبه وحشت انزلی بگذرانند. اهالی آن منطقه سعی کردند تا آنها را از این تصمیم منصرف کنند؛ اما پسرهای جوان به آنها میگویند که این شایعات دروغی بیش نیست و برای اثبات این حرفشان حاضر هستند که شب را تا صبح در کلبه وحشت انزلی بمانند و صبح برای اهالی روستا تعریف کنند که هیچ اتفاق مرموز یا عجیب و غریبی برای آنها نیفتاده است. برخی از اهالی روستا منتظر بودند تا صبح شود و بلاخره راز کلبه وحشت انزلی مشخص شود؛ اما شب هنگام، دو نفر از این چهار پسر به دلایلی نامعلوم از کلبه وحشت انزلی فرار میکنند، در حالی که دو نفر دیگر در کلبه باقی میمانند. متاسفانه سرنوشت دو نفری که آن شب در کلبه میمانند، بسیار غمانگیز است. گفته میشود که یکی از آنها در کلبه از ترس، جان خود را از دست میدهد و سکته قلبی میکند و نفر دوم نیز به جنون دچار میشود و هرگز به حالت عادی برنمیگردد. طبق گفته محلیها پس از این ماجرا برای ماهها درب خانه وحشت انزلی پلمپ شد و دیگر هیچ فردی جرات رفتن به آنجا و بازدید از این کلبه شوم را، حتی در روز، نداشت. مردم آن منطقه سعی میکردند که از اطراف خانه هم رد نشوند و پس از مدتی، در جنگل نیز تردد نمیکردند. دیری نپایید که داستان هولناک و مرموز دیگری در این منطقه اتفاق افتاد. درست ۴ سال بعد از حادثه سال ۱۳۶۵، سه دختر مسافر که به روستای هفت دغنان آمده بودند، تصمیم میگیرند که یک شب را در کلبه وحشت انزلی بگذرانند. آنها شایعاتی راجع به مرگ و داستان پسرهای دانشجو و همچنین نحس بودن این کلبه از گذشته شنیده بودند و قصد داشتند تا به این حرف و حدیثها پایان دهند. آنها بهطور پنهانی و بدون اطلاع به هیچ کسی از درب پشتی کلبه وارد آن شدند و تصمیم گرفتند تا شب را در آنجا بمانند. آنها میخواستند با این کار به همه ثابت کنند که در این کلبه، هیچ اتفاق مرموز و ترسناکی اتفاق نخواهد افتاد. از آنجا که هیچکس در روستا از تصمیم این سه دختر مطلع نبود، کسی هم در صبح آن شب شوم در انتظار آنها نبود. دو روز پس از رفتن آن سه دختر به کلبه وحشت انزلی، محلیهای آن منطقه یکی از آنها را در فاصله حدود ۳۰۰ متری کلبه پیدا کردند. دختر بیچاره در تنه یک درخت مخفی شده بود. او آنقدر ترسیده بود و شوکه شده بود که حتی نمیتوانست حرف بزند. وی مدام بهسمت خانه اشاره می کرد و از ترس میلرزید. محلیها تصمیم میگیرند که پلمپ درب کلبه را بشکنند و وارد آن شوند تا از سرنوشت دو دختر دیگر اطلاعی به دست آورند که متاسفانه با اجساد آنها مواجه میشوند. پزشکی قانونی علت مرگ هر دوی آنها را سکته قلبی و مرگ آنی تشخیص داد. طبق گفتههای شاهدان ماجرا، چشم هر دو دختر به نقطه مشخصی خیره شده و باز مانده بود. دختری که موفق شده بود فرار کند نیز پس از چهار روز، خودکشی میکند و جان خود را از دست میدهد. پلیس محلی پس از این اتفاق، کلبه را تخلیه میکند و تحت تدابیر امنیتی قرار میدهد. گفته میشود از آن زمان به بعد هیچ کس اجازه ندارد که به کلبه وحشت نزدیک شود یا از آن دیدن کند. داستانها و روایتهای موجود از کلبه وحشت انزلی بسیار دور از ذهن به نظر میرسند؛ اما برخی از محلیها باور دارند که این حرفها واقعی است. البته باید بدانید که هیچ سند یا شواهد موثقی برای اثبات داستانهای ترسناک کلبه وحشت انزلی وجود ندارد.
راز کلبه وحشت انزلی از افسانه تا واقعیت : یکی از دلایل شهرت کلبه وحشت انزلی داستانی بوده که از گذشته در بین مردم دهان به دهان چرخیده است. داستانی که طبق آن، هر کس بتواند تنها یک شب را در این کلبه سپری کند و زنده بماند، ثروتمند و پولدار خواهد شد. کلبه وحشت، مکانی وهمآلود است و شاید به همین علت، افراد بسیاری تصور میکردند که اگر بتوانند در آنجا بمانند، موجودات فرا انسانی به آنها ثروت میدهند. روایات ترسناکی که درباره کلبه وحشت انزلی گفته میشود، در مکانی در اطراف روستای هفت دغنان و در نزدیکی انزلی اتفاق افتاده است. برای رسیدن به این روستا باید به صومعهسرا در استان گیلان بروید و از آنجا ۲۵ کیلومتر بهسمت غرب برانید؛ اما شاید برایتان جالب باشد که بدانید در حال حاضر هیچ کلبهای در جنگل هفت دغنان وجود ندارد و اهالی این روستا منکر این داستانهای ترسناک میشوند و طبق گفته آنها در روستای هفت دغنان از اول هم هیچ کلبهای وجود نداشته است. در حال حاضر، یک کلبه متروکه در روستای رینه در نزدیکی پونل و در فاصله ۳۵ کیلومتری غرب صومعهسرا وجود دارد که به باور بسیاری از افراد، این کلبه همان کلبه وحشت انزلی است. کلبه متروکه روستای رینه در گذشته محل زندگی بانویی به نام عزتالملوک ساسانی، رییس قبیله تالش بوده است. عزت الملوک فردی ثروتمند، ماهر و توانا بوده است و در گذشته او را با عنوان «ملکه جنگل» میشناختند. سالها از زندگی عزت الملوک ساسانی در کلبه وحشت انزلی میگذرد و متاسفانه از این ملک تاریخی چیزی بهجز یک بنای مخروبه باقی نمانده است. این کلبه با قدمتی بیش از ۲۰۰ سال، کماکان مکانی پر رمز و راز است که واقعیت اتفاقات رخ داده در آن مشخص نشده است. خانه تاریخی عزت الملوک ساسانی در دامان طبیعت و محیطی کاملا ییلاقی، مکانی بسیار باشکوه و زیبا است.
فیلم ترسناک کلبه وحشت انزلی : داستانها و شایعات درباره کلبه وحشت انزلی موجب شد تا تیم «انزلی پرس» بهدنبال پاسخ سوالهای بیشمار در مورد این منطقه مرموز برود و ضمن بازدید از کلبه وحشت انزلی با اهالی هر دو روستای هفت دغنان و رینه مصاحبه کند. در ادامه شما را به تماشای ویدئوی مربوط به این تحقیق دعوت میکنیم. عزت الملوک ساسانی در بین گیلانیها از احترام و محبوبیت بالایی برخوردار بوده است. گفته میشود این بانو در سوارکاری و تیراندازی، تبحر بسیاری داشته است. او که از رهبران ایل تالش بوده است، از سال ۱۳۱۵ تا چند دهه بعد در عمارتی در روستای رینه در نزدیکی پونل اقامت داشته است؛ عمارتی با معماری منحصربهفرد که هماکنون در آستانه ویرانی کامل است. عمارت عزت الملوک ساسانی، یکی از آثار ملی ثبت شده کشور است.
غار پراو کرمانشاه
دردل یکی از کوههای استان کرمانشاه، غاری مخوف و ترسناک با نام پراو وجود دارد که دردل کوه واقع شده و که به دلیل داشتن مسیر سخت و صعب العبور آن را از سایر غارهای ایران متمایز کرده است. غار پراو در۱۲ کیلومتری شمال شرقی کرمانشاه و درمیان دوکوه طاق بستان و بیستون قرار دارد. این غار که به گودال خوف نیز شهرت دارد، حفره ای عمودی و سرد بوده که برای رسیدن به آن باید تا ارتفاع ۳۰۵۰متری کوه بالا رفت. قله پروا با دارا بودن ۳۳۵۷ متر ارتفاع، بلندترین قله رشته کوهای زاگرس شناخته شده و غار پروا در ارتفاع ۳۰۵۰ این قله واقع شده است. پراو ۱۴۵۴ مترطول و عمق آن ۷۵۱ متر بوده که درنقاط گوناگونش ۲۶ حلقه چاه قرار داشته و عمیق ترین آنها چاه شماره ۱۶ با ۴۲ مترعمق است. آب جاری که در میان غار پراو جریان دارد از ذوب شدن یخچالهای زیرزمینی بوجود آمده و به همین دلیل است که نام این مکان را پراو به معنی پراب نهاده اند. وجود این آب باعث سردی بیش از حد غار پروا شده و دمای درون آن به ۱ تا۳ درجه سانتیگراد می رسد. به همین دلیل اگر دلتان ماجراجویی میخواهد و البته غارنورد حرفهای هستید، بهتراست فصل های بهار و تابستان را انتخاب کنید. با ورود به این غار و حرکت بسوی پایین، گویی توسط غار درحال بلعیده شدن هستید.
این غار تاریک و سرد به دلیل اینکه متاسفانه جان پنج تن از غارنوردان را گرفته است، به نام غار قاتل نیز شناخته می شود. بیش ازچهل سال قبل پراو با عنوان بزرگترین غارعمودی دنیا شناخته می شده و به آن لقب اورست جهان را نیز داده بودند؛ اما باگذشت زمان و اکتشافات بیشتر رتبه آن به۲۲۱ تنزل یافت. اما حتی با کاهش رتبه غار پراو، همچنان این گودال عمیق و رمز آلود به دلیل اینکه دهانه آن در ارتفاع ۳۰۰۰ متری ازسطح دریا قرار دارد، بالاترین سطح محل ورود را درجهان در میان سایر غار ها به خود اختصاص داده است. پراو برای اولین بار درحدود ۴۶ سال قبل توسط یک گروه غارنورد انگلیسی درسال ۱۳۵۰ کشف شده و این گروه توانستند تاعمق ۷۵۰ متری این غار پیش روند. از اولین فاتحان ایرانی این گودال عمیق حشمت حیدریان، بهمن مشتکوب و منوچهر دهشت از اعضای کانون کوهنوردان کرمانشاه بودند که موفق شدند تا انتهای غار و حوضچه را پیمایش کنند. ازتجربیات غارنوردان پراو می توان گفت که پیمودن این غار از دشوارترین پیمایشها بوده زیرا از همان بدو ورود باید با روش های سخت و طاقت فرسا پابه درون آن گذاشت. ارتفاع بالا، برودت هوا و یخچالهای طبیعی موجود در این غار سبب دشواری هرچه بیشتر غار پیمایی در غار پروا میشود. ازدیگر دشواریهای این غار نوردی می توان به پیمایش سینه خیز در این گودال عمیق اشاره کرده و در غار پروا حفره هایی باریک و تنگ وجود داشته که برای گذشتن از آن باید از آب نزدیک صفر درجه عبورکرد. پراو در سال ۱۳۸۸ توسط سازمان محیط زیست به عنوان اثرطبیعی ملی جهت حفاظت ویژه ثبت شده و علاوه بر آن در۲۰بهمن ۱۳۸۹ توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره ۹۸ در فهرست میراث طبیعی ایران قرارگرفته است .
سکوی پرش دوپلان
این سکوی پرش (بانجی جامپینگ) با ۷۵ متر ارتفاع در حومه روستای دوپلان، بخش ناغان، راه اندازی شده، که نخستین سکوی بانجی جامپینگ کاملا طبیعی می باشد . این مجموعه گردشگری، در مجاورت ایل راه تاریخی عشایری دزپارت و در مناطق حفاظت شده سبزکوه و مستقر بر روی رودخانه کارون و دره عمیق این رودخانه و مجاورت با پل سیمی و اثر ملی لینچ قرار گرفته که از دیگر جاذبه های این مجموعه ورزشی – توریستی است . در پرش های بانجی جامپینگ هر فرد با بستن یک طناب به بدن خود از ارتفاعی بلند می پرد و پس از پرش توسط کارشناسان به سکوی پرتاب برمی گردد . قراره که مراکز اقامتی هم در این منطقه برای گردشگران اضافه کنند.
دره مرگ در جنوب کالیفرنیا
تنها شنیدن نام «دره مرگ» کافیست تا هر گردشگری برای دیدن عجیب ترین کویر دنیا راهی پارک ملی ناوادای امریکا شود. پارکی که در جنوب شرقی رشته کوه های سییرا نوادا و در مرز ایالات کالیفرنیا و نوادا قرار گرفته و مرموزترین شوخی طبیعت را به شما نمایش می دهد! در کویر اسرارآمیز کالیفرنیا، سنگ ها راه می روند! صخره ها، حتی اگر به سنگینی یک آدم هم باشند، بدون هیچ نیروی محرکی شروع به خزیدن می کنند و ردپایی از خود به جا می گذارند که شاید تا چند روز ماندگار باشد. حدود هزار سال قبل بود که بومیان منطقه دره مرگ را کشف کردند و درست از همان زمان افسانه جن و پری درباره این دره سر زبان ها افتاد. در تمام این افسانه ها، ردپای موجودات نامرئی و شروری به چشم می خورد که با تردد خود و حرکت دادن سنگ ها رعب و وحشت را به دل بومیان منطقه می انداختند.زمین شناسان برای درک اسرار این دره، تقریبا تمام قسمت های آن را مطالعه کرده اند. اولین فرضیه آن بود که این سنگ ها وقتی حرکت می کنند که سطح خارجی شان با قطرات بسیار ریز یخ پوشیده شده و به دلیل رطوبت و صافی بی اندازه زمین، با کمک کوچکترین نسیم کویری به حرکت در می آیند. اما این نظریه خیلی زود رد شد چرا که سنگ ها در تابستان های داغ هم به حرکتشان ادامه می دادند. آنها حتی روی زمین ناهموار هم حرکت می کردند و از خود ردپا به جا می گذاشتند. بنابراین پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که حرکت سنگ های دره مرگ پدیده ای متشکل از چند عامل ناشناخته است که هر کدام از این عوامل می توانند روی هم اثر بگذارند و نتیجه ای شبیه این خلق کنند. اما آنچه حرکت این سنگ ها را شگفت انگیزتر می کند، آن است که آنها به صورت موازی با هم حرکت می کنند. به این ترتیب هر سنگی در طول سالیان دراز یک راه دارد و همان را ادامه می دهد. هیچ کس تا به حال حرکت این سنگ ها را به چشم ندیده و حتی نمی داند این سنگ ها با چه سرعتی حرکت می کنند.آنها گاهی در طول حرکتشان بر زمین مسطح دره، چرخی می خورند و روی وجه دیگرشان می لغزند. بنابراین در مسیر اختصاصی یک سنگ ممکن است چند ردپای گوناگون به چشم بخورد. این سنگ ها اگر بر حسب اتفاق به ردپای سنگ دیگری برسند، به شکل عجیبی تغییر مسیر می دهند و یک جهت دیگر را در پیش می گیرند!
دره مرگ کجاست؟ دره مرگ پست ترین نقطه امریکاست که هوای بسیار گرم و خشکی دارد و درجه حرارت آن در تابستان به ۵۰ درجه سانتی گراد می رسد. به همین دلیل، خیلی ها آب و هوای این منطقه را با عربستان مقایسه می کنند و به این دره، لقب عربستان آمریکا را می دهند.بر اساس آمارهای انجمن تاریخ طبیعی دره مرگ، هر سال ۸۷۵هزار تا ۹۰۰هزار توریست از این منطقه که به نام زابریسکه معروف است بازدید می کنند. فاصله این دره تا لاس وگاس حدود ۲ ساعت و تا لس آنجلس ۴ ساعت است. به این ترتیب گردشگران در کمتر از نصف روز می توانند از هیاهوی بزرگترین و توریستی ترین شهرهای آمریکا جدا شوند و به کویری برسند که سکوت، آرامش، زیبایی و شگفتی را به آنها هدیه می دهد. این دره گونه های کمیابی از جانوران و پرندگان را درخود دارد و محیط خوبی برای زندگی آنها به شمار می رود. دره مرگ برخلاف ظاهر خشکش، یک حوزه آبگیر بزرگ برای برف های آب شده دارد و همانقدر که در تابستان خشک و ترک خورده و گلی به نظر می رسد، در زمستان پوشیده از یخ و برف است. آنقدر که در سال ۲۰۰۴ در اثر ذوب شدن برف کوه های اطراف در دره مرگ سیل آمد!
چرا دره مرگ؟ درباره نام عجیب این دره شایعات زیادی به گوش می رسد که از مرگ دسته جمعی مسافران دره تا درگیری های جویندگان طلا در آن متفاوت است. با این حال، امریکایی های امروز روایت دیگری را نقل می کنند که بر اساس آن یکی از کاشفان دره، در هنگام بازگشت رو به دره مرگ کرده و گفته است: «خداحافظ دره مرگ!» و بعد از آن این دره با نام عجیب دره مرگ معروف شده است!