ترین
گذری در گران ترین شهر دنیا…
اینجا همه چیز منظم است و خبری از بی نظمی، ترافیک، بوق ماشین ها، تأخیر و دیر رسیدن نیست… اینجا زوریخ، گران ترین شهر دنیا است. زوریخ بزرگ ترین و پرجمعیتﺗﺮین شهرِ سوئیس و پایتخت فرهنگی این کشور است که در ابتدای ورود به آن، بیشترین چیزی که جلب توجه می کند، آرامش حاکم در میان مردم است؛ آرامشی که ناشی از دور بودن هیاهوهای رایج در یک کلان شهر است.حمل ونقل عمومی به ویژه خطوط تراموا مهمترین ویژگی شهر زوریخ است که بخش زیادی از آرامش حاکم در این شهر را سبب شده است. همه جای شهر تحت پوشش خطوط مختلف تراموا، مترو، اتوبوس و همچنین قایق های مخصوص حمل مسافر است و در هر ایستگاه تایم ورود هر خط اعلام می شود که علیرغم تداخل برخی از خطوط تراموا با مسیر عبور خودرو، اما کمترین تأخیری در ورود و خروج آنها از ایستگاه مشاهده نمی شود. حرکت وسایل حمل و نقل عمومی در این کشور معروف به ساعت به قدری دقیق است که می توانید ساعت تان را با ورود قطار یا تراموا به ایستگاه تنظیم کنید. خرید بلیت به صورت مکانیزه که دستگاه آن در همه ایستگاه ها نصب شده است، مشخص بودن مسیر حرکت از طریق نقشه هایی که در ایستگاه ها و داخل ترن ها قرار دارد و اعلام لحظه به لحظه ایستگاه ها و مشخص بودن ایستگاه های مشترک، استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی را برای هر شخصی مهیا می کند و حتی توریست ها هم با هر زبان و درک و فهمی در بدو ورود به راحتی می توانند با استفاده از این وسایل خودشان را به نقطه دلخواه شان برسانند.
حتی در داخل تراموا قبل از رسیدن به ایستگاه هایی که با دیگر خطوط مشترک هستند، ساعات ورود خط های دیگر درج می شود و نام ایستگاه های دیگر هم با تایم رسیدن مشخص شده است. سوئیسی ها در احداث خطوط تراموا آنقدر باتجربه هستند که به بسیاری از کشورهای دیگر از جمله آمریکا تجربیات شان را منتقل کرده اند.تراموا و قطارهایی هم برای استفاده افراد ویلچرنشین وجود دارد که ساعات ورود آن ها نیز روی تابلوها با علامت ویلچر مشخص است. با وجود آنکه برای ورود به مترو و تراموا محلی برای ارائه بلیت تعبیه نشده و کسی بلیت چک نمی کند، اما همه خود را موظف می دانند از دستگاه های مکانیزه بلیت خریداری کنند. بلیت هایی که قیمت روزانه ی آن حدود ۸ فرانک (معادل ۳۲ هزار تومان) و تک سفر آن حدود ۲ تا ۴ فرانک است. ارقامی که براساس مسیر حرکت در منطقه ۱۱۰ زوریخ که مراکز اصلی در آن واقع شده، متغیر است. تعدد وسایل حمل ونقل عمومی در زوریخ و خلوت بودن آنها در کنار استفاده زیادی که از دوچرخه می شود باعث شده کمتر ماشین شخصی در سطح شهر دیده شود و برخلاف اکثر کلان شهرها، از ترافیک های آزاردهنده در سطح شهر خبری نیست. در آنجا بهانه رایجی برای دیر رسیدن با عنوان «در ترافیک گیر کردم» وجود ندارد.
زوریخ ضمن آنکه دو سال پیاپی است شهری با بهترین کیفیت زندگی در جهان شناخته می شود، در اواخر شهریور هم به عنوان گرانقیمت ترین شهر جهان شناخته شد و از جمله شهرهایی است که مردم در رفاه کامل به سر می برند. به طوریکه در سطح شهر هیچ نشانی از تکدی گری نیست و یا حتی دست فروشی هم دیده نمی شود. هزینه های بالای زندگی در این شهر باعث شده مهاجران کمتری هم به این شهر مهاجرت و در آنجا زندگی کنند. نماد شهر کلیسایی با برج هایی دو قلو به نام “گراس مونستر” در کنار رود لیمات است که در روبروی آن کلیسای دیگری به نام “فرامونستر” با برج تیز سبز رنگ بلندی که نقاشی شیشه های داخل آن مشهور است قرار دارد و شب ها جلوه زیبایی را به شهر می دهند. راس هر ساعت تا دقایق زیادی صدای ناقوس کلیساها در شهر طنین انداز می شود.
جاده چالوس؛ چهارمین جاده زیبای دنیا
جاده چالوس شاید از معدود جاده های ایران باشد که عبور از آن بهانه رسیدن به یکی از اماکن گردشگری نیست! این جاده خودِ منطقه گردشگری است! چهارمین جاده زیبای دنیا که صرف نظر از زیبایی رویایی اش، یکی از مهمترین مسیرهای ارتباطی کشور هم محسوب می شود. این جاده از شمال به استان مازندران و شهرستان چالوس، از شرق به شهرستان تهران و شمیرانات، از غرب به منطقه طالقان و از جنوب به شهر کرج می رسد. جادهای با قدمت بیش از نیم قرن که با پیچ و خمهای متعدد در دل کوه و زیباییهای بکر طبیعی سفری خیال انگیز را برای مسافران رقم می زند. رودخانه کرج که به موازات جاده کرج چـالوس امتداد دارد، سد کرج و روستای کوچک و زیبای واریان که مثل جزیرهای کوچک در آن سوی آب سدکرج قرار گرفته، زیباییهای این جاده را چند برابر می کنند. شاید جالب باشد اگر بدانید که جاده کرج – چالوس در هر فصل به رنگی درمیآید و گاه تضاد رنگها چنان مناظر باشکوهی را مقابل چشمانتان می آورد که هر لحظه ممکن است دچار توهم خواب بودن و خواب دیدن شوید! از سال ۱۳۱۲ که جاده کرج – چالوس مورد بهره برداری قرار گرفت تا مسیر تهران به ساحل دریاچه خزر هموار و کوتاه شود، کم کم انواع رستورانها و واحدهای اقامتی و پذیرایی هم در کنار این جاده شکل گرفتند. این در حالی بود که ساخت سد امیر کبیر کرج هم در سال ۱۳۴۰ به جاذبه های این جاده اضافه کرد و در زمان کوتاهی این جاده به یکی از تفریحگاههای مهم گردشگری کشور تبدیل شد. زیبایی و خاطره انگیز بودن جاده کرج – چالوس تنها به طبیعت شگفت انگیز و سوغات آن محدود نمیشود. این جاده تپههای باستانی و روستاهای تاریخی ای دارد که گاه قدمت آن به هزاران سال می رسد . این بار اگر سری به جاده چالوس زدید، از محصولات و سوغات روستاییان این جاده هم سراغی بگیرید. انواع ترشی خانگی، قره قروت، سیر ترشی، عسل کوهستان، مربای عسل، عسل رس بسته، انواع ماست محلی بدون، سرکه سیب محلی، کره محلی، پنیر گوسفندی، انواع شیره انگور، سبزی های کوهی مانند و الک، قارچ و گلپر خشک و ترشی و… سوغاتی های خوشمزه ای هستند که برای چند روز هم که شده طعم خوراکی های صنعتی و کارخانه ای را از یادتان خواهند برد.
اما زیبایی و خاطره انگیز بودن جاده کرج – چالوس تنها به طبیعت شگفت انگیز و سوغات آن محدود نمیشود. این جاده تپههای باستانی و روستاهای تاریخی ای دارد که گاه قدمت آن به هزاران سال می رسد. تونلهای تو در تو و طولانی هم یکی دیگر از جاذبه های جاده کرج چالوس هستند که در میان آنها حتما نام تونل کندوان را شنیده اید. معروفترین و طولانی ترین و یازدهمین تونل جاده چالوس! بعد از این تونل است که جاده چالوس از خطه کرج خارج شده و به سوی وادی مازندران در آن سوی دیگر سلسله جبال البرز به سوی دریا سرازیر میشود. یعنی بعد از طی ۷۹ کیلومتر از شروع جاده. جالب است بدانید که تا اواخر دوره قاجار، اصلا جاده کرج – چالوس وجود نداشته و تنها یک مسیر خاکی و مالرو، راه دسترسی به روستاهای این منطقه را تشکیل می داده است. اما این راه ناهموار آنقدر طولانی نبود تا ارتباط شمال و جنوب کشور را میسر کند. اسناد و منابع تاریخی نشان می دهند که آثار باستانی با معماریهای جالب و همچنین تپههای باستانی زیادی در حاشیه شرقی و غربی جاده کرج – چالوس قرار گرفته اند که از جمله آن ها میتوان به بقایای قلعهها و دژهای استواری مثل شاه دژ، قلعه دختر شهرستانک، قلعه تنگه کسیر، قلعه ری زمین و امامزاده های تاریخی با معماری های زیبا اشاره کرد. این جاده رودخانه های شیرین و متعددی مثل رودخانههای وارنگه رود و شهرستانک است که همه و همه شاخههایی از رودخانه اصلی کرج هستند. البته جاذبه های این جاده به همین جا ختم نمی شود. اماکان تفریحی دیگری هم در کنار جاده کرج – چالوس هستند که اوقات خوشی را برای خانواده ها دست و پا می کنند. پیست اسکی در دیزین و پیست اسکی خور و روستاهای بسیار زیبای خور، آسارا، گچسر و واریان که به عنوان روستاهای هدف گردشگری کرج هم معرفی می شوند. این در حالی است که چشمه وله در ۷۰ کیلومتری شمال شرق کرج در روستای وله، چشمه گل کیله در شمال کاخ شهرستانک در کوههای بشم آهار و هفت چشمه در اوایل جاده چالوس از جاذبه های توریسم درمانی جاده کرج – چالوس به شمار می روند.
تنها شهر بی کولر ایران
اگر وقت رفتن به بیرون کمی دقت کنی میبینی بر سر هر پشت بام و یا جلوی هر پنجرهای کولری گذاشته شده است. حدود ۷۰ درصد از خانوارهای ایرانی در فصل گرما از کولرهای آبی و یا گازی برای خنک کردن محیط زندگی خود استفاده میکنند که توان کولرهای آبی در حدود ۵۰۰ وات و در مورد کولرهای گازی بالغ بر ۲۰۰۰ وات است. سالهاست مردم کشورمان، شهرستان چالدران را به عنوان شهر بیکولر میشناسند چراکه واقع شدن در دامنه سلسله جبال زاگرس که آن را از شمال تا جنوب چون نگینی دربرگرفته است، هوای خنکی را بر مردم این شهرستان رقم زده است. علی رادمنش یکی از شهروندان چالدران می گوید: در سالهای گذشته و بر اساس شرایط هوایی حاکم بر آسمان شهرستان، در این مواقع سال وقتی بیرون از خانه میرفتیم تعداد کمی از شهروندان را میدیدیم که اوقات فراغت خود را در بیرون از منزلهایشان به سر میبرند. او ادامه می دهد: اگرچه در روزهای اخیر آب و هوای شهرستانمان گرمای بیسابقهای را در مقایسه با میزان دمای گذشتهاش تجربه میکند، اما اکنون هم چهره این شهر دارای زیباییهایی وصف نشدنی است. مطبوع بودن دمای هوای شهرستان چالدران در طول تاریخ به گونهای بوده است که فروشندگان مجاز لوازم خانگی این شهرستان نیز می گویند در سابقه ۴۰ یا ۵۰ ساله خود تا بحال فروش کولر را در این شهرستان ندیدهاند.
امین ولیزاده یکی از فروشندگان لوازم خانگی در شهرستان چالدران هم می گوید: من در طی ۲۵ سال سابقه فروشندگی خود و با توجه به ارتباط هایی که با سایر فروشندگان داشتهام هرگز مشاهده نکردهام که در فروشگاههای این شهرستان اقدام به فروش کولر کنند. سیستمهای خنک کننده این شهرستان فقط پنکه است که آن هم فقط در زمانهایی استفاده میشود که دمای هوا بالا رود یعنی فقط در بعداز ظهرها آن هم نه در تمام ایام. بد نیست بدانید که در سال های گذشته این شهرستان تا حدی دارای هوای معتدل و مطبوعی بود که مردم این شهرستان در هوای گرم فصل تابستان به جای استفاده از پارکها و یا فضاهای سبز ترجیح می دادند در خانههای خود بمانند. البته تعطیلات امسال با توجه به شرایط آب و هوایی حاکم بر کشور، این ویژگی منحصر به فرد طی گرمای چند روز اخیر در چالدران دچار تغییر شده و مردم را وادار به خروج از خانههای خود میکند و یا شهروندان را به تهیه دستگاههای خنک کننده مجبور کرده است. یکی از دلایل این گرمی هوای شهرستان از بین رفتن پوشش گیاهی بر اثر سیلهای اخیر در شهرستان چالدران است. متاسفانه هر سال به علت وقوع پدیده سیل بیش از ۴میلیون مترمکعب خاک در هر هکتار از اراضی و مراتع این شهرستان از بین میرود.
اولین سکونتگاه خاور میانه
شاید برایتان عجیب باشد اما حقیقت دارد که قدیمی ترین سکونتگاه بشری خاورمیانه، در ایران و استان کرمانشاه قرار دارد! تپه تاریخی و باستانی شیخیآباد در منطقه دینور شهرستان صحنه اولین زیستگاه بشر در دوره نوسنگی است که در خاورمیانه شناخته شده است. تاریخچه این منطقه وقتی روشن شد که یکی دو سال قبل، سازمان میراث فرهنگی با همکاری باستانشناسانی از انگلستان به سرپرستی پروفسور راجرس متیوس کاوشهایی را در این منطقه انجام داد و نمونههایی از دیوارهای چینهای، اشیای گلی و زغال کشف کرد و استخوانهای زینت داده شده را برای آزمایش کربن چهارده به دانشگاه آکسفورد ارسال کرد. پس از آزمایش هایی که انجام شد، محققان به این نتیجه رسیدند که تپه تاریخی دینور کرمانشاه نخستین زیستگاه بشر در خاورمیانه است و گسترش تمدن خاورمیانه از این نقطه آغاز شده. در کاوش این تپه عمر آن ۱۱ هزار و ۸۰۰ سال مشخص شد که قدیمی تر از مجموعه گنج دره هرسین ۱۰ هزار ساله است.باستان شناسان در این تپه فضای معماری یک خانه مسکونی و بافت آن، فضای معماری معبدی مقدس که با چهار شاخ بز کوهی و قوچ تزیین شده، مجسمه گلی مربوط به یک الهه ونوس، استخوانهای تزئین شده و ابزار استخوانی و سنگی را پیدا کردند که هریک از آنها گواهی بر قدمت و تمدن کهن منطقه است.
آنها در کاوش های خود یک الهه منحصر به فرد را کشف کردند که نمونه آن در تپه سراب کرمانشاه وجود دارد. این الهه در مقایسه با الهه تپه سراب، کوچکتر و از نظر باستان شناسان انگلیسی نمونه علمی منحصر به فردی است. در زمان کاوشهای این تپه مسئله گیاه باستانشناسی و استخوانشناسی نیز مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت و ۵۵ نوع دانه گیاهی از جمله جو وحشی و عدس و استخوان حیوانات وحشی مانند قوچ، بز کوهی و نوعی ماهی به دست آمد. دوران نوسنگی در غرب ایران یکی از دوره هایی است که باستان شناسان معتقدند درباره آن خلاء مطالعاتی وجود دارد. به خصوص که وجود این تپه باستانی، ثابت می کند که هنوز رازهای زیادی از دوره های اولیه سکونت بشر برای کشف شدن در این منطقه وجود دارد! بد نیست بدانید که یکی از مهمترین رخدادهای تحول بشر، گذار انسان از دورهی غارنشینی به روستانشینی بوده که همراه با کشاورزی، دامداری و اهلی کردن حیوانات بوده است. در واقع، استقرار انسان در روستا، زمینه را برای انقلاب دوم، یعنی شهرنشینی آماده کرد. پژوهشهایی که در دهه ۱۹۷۰ میلادی در ایران انجام شدند، بیشتر درباره کاوشهایی در زاگرس مرکزی بودند که توسط هیأتهای خارجی انجام میشدند و بیشتر اطلاعات آنها نیز چاپ نشدند. به این ترتیب، نقش ایران در این تحول مشخص نبود. اما با انجام لایهنگاری و تاریخگذاری در تپه شیخیآباد روستای کرتویج که شش تا هفت متر آثار از دورهی نوسنگی دارد، مشخص شد که رشد ایران در این تحول تحت تأثیر بینالنهرین نبوده است. بخش دینور در شهرستان صحنه قرار دارد و از شمال به شهرستان سنقر، از جنوب به کرمانشاه، از شرق به شهرستان صحنه و از غرب به بخش بیلوار از توابع بخش مرکزی شهر کرمانشاه محدود میشود.
بلندترین برج جهان
باید تاریخ را تا قرن چهارم هجری ورق بزنید تا به روزهایی برسید که سنگ بنای بلندترین برج آجری جهان بر زمین گذاشته شد. گنبد قابوس همان بنایی است که با سبک معماری منحصر به فردش، از روزگار سلطنت شمس المعالی قابوس بن وشمگیر بر فراز تپهای خاکی در شمال شرقی ایران نفس می کشد. گنبد قابوس حتی اگر روی تپه ۱۵متری هم بنا نشده باشد، باز هم بلندترین برج آجری دنیاست که با ارتفاع ۵۴ متری اش، سبک معماری رازی را به نمایش می گذارد. پروفسور آرتور پوپ، مورخ و ایران شناس آمریکایی در مورد این بنا می گوید: «در زیر سمت شرق کوههای البرز و در برابر صحراهای پهناور آسیا یکی از بزرگترین شاهکارهای معماری ایران با تمام شکوه و عظمت خود قد بر افراشتهاست. این بنا -گنبد قابوس- بقعه آرامگاه قابوس بن وشمگیر میباشد و برج آرامگاه از هرگونه آرایش مبراست. جنگندهای با نیروی ایمان در نبرد رودرروی، پادشاهی شاعر در نبرد با ابدیت، آیا آرامگاهی چنین عظیم و مقتدر وجود دارد.» ویل دورانت هم می نویسد: «جرجان در قرن ۱۰میلادی (عصر زیاریان) یکی از ولایتهای بزرگ ایران بود و به امیران روشنفکر اشتهار داشت، مثل شمس المعالی قابوس وشمگیر که ابن سینا را به دربار خود خواند. این شهر گنبدی ۵۴متری دارد.»
اگر گذارتان به تماشای این برج افتاد، می بینید که پی سازی بنا از زمین سفت شروع می شود و تا ارتفاع حدود ۱۵ متری با آجر و مصالح مشابه خود بنا پیش می رود. در داخل پای بست این بنا سردابی وجود دارد که طاق آن هنوز پابرجاست اما کف آن در اثر حفاری های غیر مجاز تقریبا از بین رفته است. بدنه مدور خارجی گنبد قابوس که از آجر قرمز رنگ ساخته شده، ۱۵ دندانه نود درجه دارد که مثل ستاره ای با ۱۰ بال بر بدنه برج قرار گرفته اند و تا زیر سقف گنبدی ادامه دارند. گنبد این بنا که با آجرهای مخصوص دنباله دار کفشکی ساخته شدهاست، دو پوستهاست. گنبد درونی مانند گنبدهای خاکی به شکل نیم تخم مرغی و از آجر معمولی است و پوسته بیرونی به شکل مخروطی و با آجر دنباله دار که ۱۸ متر ارتفاع دارد. در درون طاق هلالی سر در بنا، مقرنس ساده و زیبایی را می بینید که به نظر میرسد به اولین مراحل تزئینات معماری و گچ بری تعلق داشته باشد. دو ردیف کتیبه کوفی به شکل یک کمربند بدنه بنا را تزئین کرده که یک ردیف آن در ۸ متری پای بنا و دیگری بالا و زیر گنبد مخروطی قرار دارد. نوع نوشته کوفی این کتیبههای برجسته ساده و آجری است و حروف آن آرایش ندارند. نوشته هایی که در قابی آجری محصور شده اند.برای دیدن ساختمان این برج آجری که آرامگاه شمس المعالی قابوس بن وشمگیر زیاری در آن قرار دارد، باید به پارک بزرگ شهر گنبد کاووس سفر کنید و سراغ این برج را روی تپه ای در میان این پارک بگیرید. بنای ساده و کم زینتی که شکوه و عظمتش را مدیون تاریخ طولانی خود است.