ترین

 
 

چشمه میشی یکی از پرآب‌ترین و خنک‌ترین چشمه‌های زاگرس

a0664632125102a

چشمه میشی یکی دیگر از جاذبه های طبیعی این شهر است که در چهار کیلومتری شمال شرقی شهر سی‌سخت  (سی سخت شهری در ۳۵ کیلومتری شمال غربی شهر یاسوج و در استان کهگیلویه و بویراحمد ایران قرار دار) قرار دارد و یکی از پرآب‌ترین و خنک‌ترین چشمه‌های زاگرس بوده که آن را چشمه “بشو” نیز می‌نامند. سردی آب این چشمه به حدی است که تا فاصله ۸۰۰ متری از محل جوشش نمی‌توان دست را در آن نگه داشت. در اسطوره‌ها آمده است که کی خسرو به امیر اهورامزدا در این چشمه سر و تن بشست و در غاری آرامید. این چشمه علاوه بر تأمین آب شرب شهر سی سخت تأمین کننده آب کشاورزی باغات سیب و انگور و گردوی سی سخت و روستاهای پایین دست است. آب زلال و گوارای آن خستگی هر رهگذری را از تن خارج می‌کند. چشمه میشی در فصول مناسب سال پذیرای خیل عظیمی از دوستداران طبیعت و گردشگرانی است که از سراسر کشور به این منطقه سفر می‌کنند. بهترین فصل بازدید فصول بهار وتابستان بوده ودارای جاده دسترسی آسفالته در مسیر کوه گل می باشد.

بازینو

2016492314267220a

مجتمع فرهنگی تجاری تفریحی بازینو در سال ۱۳۸۹ طبق موافقت اصولی و پروانه بهره برداری از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران و با هدف بهره برداری از مراکز تفریحی و ورزشی و ارائه خدمات تفریحی و تجاری وسرگرمی به هموطنان عزیز افتتاح گردید. این مجتمع با در اختیار داشتن پرسنل متخصص و کارازموده و با استفاده از اخرین تجربیات مراکز تفریحی و سرگرمی در دنیا اقدام به احداث و بهره برداری از مجموعه شهربازی بازینو در۷ طبقه با بیش از ۱۲۰ دستگاه بازی از ۴ کشور صاحب نام در صنعت ساخت وسائل شهربازی ایتالیا، آلمان، انگلیس وکانادا به عنوان پیشرفته ترین مجموعه شهربازی طبقاتی سرپوشیده کشور شناخته شده است. این مجموعه همزمان گنجایش ۴۰۰۰ نفر از هموطنان عزیز را در طبقات دارا می باشد.

کهن ترین بنای آرامگاهی ابهر

پیر-احمد-زهر-نوش4

آرامگاه پیر احمد زهر نوش در منتهی الیه جنوبی ابهر قرار گرفته و شامل بقعه و چند واحد الحاقی در شمال غربی آن است. بنای اصلی آرامگاه ، از دو طبقه تشکیل یافته که طبقه زیرین ، محل آرامگاه و تالار بالایی ، محل خانقاه و جایگاه ذکر و بحث دراویش بوده است .دیوار خارجی بنا که از آجر و با نقش ساده ساخته شده است ، دارای پیش و پس سازی هایی است که جلوه خاصی به مجموعه بخشیده است پلان این اثر تاریخی هشت ضلعی می‌باشد که گنبد یک پوش آن با هنرمندی تمام اجرا گردیده است . تبدیل فضای هشت ضلعی به سطح و محیط مدور برای اعمال گنبدزنی به مدد فیلپوشهای متقارن که مزین به قاب بندیهای زیبای گچ‌بری شده‌ایست انجام پذیرفته است. همچنین برای تعدیل دما و رطوبت و تامین نور و روشنایی و بخشهایی از بدنه این فیلپوشها نورگیرهایی جا گرفته‌اند . در داخل بقعه و زیر گنبد ، در چهار گوشه ، چهار ترنبه زده شده و طح چهار ضلعی به هشت ضلعی تبدیل گشته است . در طاقنماهای میان هر دو ترنبه نور گیری جا سازی شده است . بر فراز بقعه ،  گنبدی مخروطی شکل بر پا شده که به زیبایی این مجموعه افزوده است . بنا ، از آثار قرن نهم شناخته شده و مدفن سه تن از مشایخ صوفیه به نامهای (( شیخ ابو بکر محمد بن عبد الله بن حارث ابهری )) ، (( پیر احمد معروف به زهر نوش )) و (( شیخ شهاب الدین ابهر ، استاد شاه طهماسب صفوی )) است . اما در خصوص اینکه این بنای آرامگاهی متعلق به چه دوران و چه کسی می‌باشد اتفاق نظری میان صاحب‌نظران وجود ندارد,در کتاب تاریخ ابهر تالیف آقای فخیمی با بیان و ذکر دلایلی در صفحات ۲۳۶ و ۲۳۵ از این اثر تاریخی بنام بقعه عبدالله‌ بن طاهر بن حارث طائی ملقب به ابوبکر ابهری معلق به قرن چهارم هجری‌قمری نام برده شده است .

معرفی شهر جهانی يزد

d949d205-2af3-495c-be0b-5ccf33872378

یزد با وسعت ۲۳۹۷ کیلومتر مربع اولین شهر خشت خام و دومین شهر تاریخی جهان است. این شهرستان به دلیل وجود جاذبه های شغلی، رفاهی و تمرکز اداری، پرجمعیت ترین شهرستان این استان به شمار می رود و با جمعیتی حدود چهارصد و پنجاه هزار نفر، تقریباً نیمی از کل جمعیت این استان را تشکیل می دهد. این شهرستان شامل دو بخش مرکزی و زارچ با شهرهای یزد، شاهدیه، حمیدیا و دهستان های فجر، فهرج، اله آباد و محمد آباد می باشد.
شهر یزد : یزد مرکز استان در فاصله ۶۷۷ کیلومتری تهران قرار دارد. شهر یزد یکی از هفت کلانشهر ایران (تهران، مشهد، اصفهان، تبریز، شیراز، یزد و اهواز) است. یزد به شهر بادگیرها معروف است. به «شهر دوچرخه‌ها» و «شهر شیرینی» نیز شهرت دارد. یزد از شهرهای قدیمی ایران و از بهترین نمونه های شهرهای کویر به شمار میرود. در این شهر همه چیز حکایت از حرکت و زنده بودن محیط اجتماعی دارد. نام یزد معمولاً یادآور آثار هنری و اصیل است. تولیدات صنایع دستی یزد تا قبل از دوره ماشینی شدن صنایع، به دلیل کیفیت و برخورداری از اصالت هنری دارای شهرت جهانی و هنوز هم به طور نسبی از کیفیت خوبی برخوردار است. ظرافت های به کار رفته در ساخت آثار هنری و معماری این منطقه در نوع خود بی نظیر بوده و از همین جهت دارای ارزش هنری فراوانی می باشد. شهر يزد اينك در هزاره سوم ، همسو با گسترش شهرسازي در عين حفظ سنت هاي معماري باستاني و بافت قديم ، اندك اندك در دشت يزد ، اردكان وسعت يافته است و به شهري با صنايع مدرن، پيشرفته و معادن بزرگ و موثر در توسعه كشور تبديل شده است كارخانه عظيم فولاد آلياژي، فيبر نوري شهيد قندي، كارخانجات ماشينهاي نساجي غدير، بيمارستانهاي مجهز و متعدد و نيروي انساني معتقد و متخصص، سرمايه هاي معنوي و مادي يزد هستند كه ضمن حفظ سنت گذشته، شهر يزد را در دل كوير، آباد و توانمند، پويا و در گستره توسعه حفظ مي كنند.
جغرافيا و اقليم شهرستان یزد : شهرستان یزد در دره ای وسیع و خشك و محصور بین رشته كوههای شیركوه و خرانق قـرار گـرفته اسـت. ایـن شهـر از شمال به شهرستان اردكان و از شرق به شهرستان بافق و از جنوب به شهرستان تفت و از غرب به استان اصفهان محدود گشته است.
آب و هوای یزد به علت قرار داشتن بر روی کمربند خشک جهانی دارای زمستانهای سرد و نسبتاً مرطوب و تابستانهای گرم و طولانی و خشک است.
وضعيت اجتماعي یزد : بر اساس آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن جمعیت شهرستان یزد در مجموع ۵۲۶ هزار و ۲۷۶ نفر است که این تعداد در ۱۳۸ هزار و ۲۰۰ خانوار زندگی می کنند که از این جمعیت ۲۷۴ هزار و ۹۵ نفر مرد و ۲۵۲ هزار و ۱۸۱ نفر زن هستند. در این شهرستان ۴۸۴ هزار و ۱۶۷ نفر جمعیت شهری و ۴۲ هزار و ۹ نفر جمعیت روستایی اعلام شده است. به لحاظ شرایط اقلیمی یزد وضعیت کشاورزی در این منطقه مطلوب نیست و امکان بهره برداری از آبهای سطحی در کشاورزی بسیار کم است. شرایط خاص مناطق حاشیه کویر نظیر میزان اندک باران حرکت ماسه های روان، پدیده کویرزایی مراتع فقیر کمبود منابع تأمین آب موجب شده تا ۲۸ درصد وسعت استان یزد فاقد بهره دهی اقتصادی باشد.
سوابق و پيشينه تاريخي یزد : منطقه یزد یکی سرزمینهای باستانی اقوام ایرانی و دارای میراث درخشانی از فرهنگ و تمدن کهن و ادوار مختلف تاریخی با قدمت ۳ هزار سال می باشد. برخی از مورخین، بنای اولیه شهر یزد را به زمان اسکندر مقدونی نسبت می دهند که وی زندانی ساخته و نام آنرا چنین نهاده است و به اعتقاد عده ای دیگر از تاریخ نویسان در دوره ساسانیان به فرمان یزدگرد اول (۴۲۱-۳۳۹ م) در این محل شهری به نام «یزد گرد» بنا گردیده است. نام یزد از همین عنوان گرفته شده است و به معنای مقدس، فرخنده و در خور آفرین می‌باشد. مورخین یونانی شهر کهن و باستانی را «ایساتیس» خوانده‌اند که احتمالاً بعد از ویرانی شهر کهن «کثه» پدید آمده است. پس از ظهور اسلام و گرایش مردم ایران به دین اسلام به یزد لقب «دارالعباده» داده شده است. این ناحیه همواره در دوره هخامنشیان از راه‌های معتبر مؤسسه‌های راهداری، مراکز پستی و چاپاری برخوردار بوده است. راهداری در یزد قدیم چندان اهمیتی داشت که خاندان آل مظفر از منصب راهداری ناحیه میبد به پادشاهی رسیدند. در طی قرون متمادی آبادی‌های کوچک و بزرگ متعددی در این سرزمین پدید آمده و از میان رفته است. آنچه اینک سر افراز از میان ریگ‌های روان اعصار، مصون از رخدادهای مخرب تاریخی بر جا مانده، یادگارهای گویا از سرنوشت تاریخی این سرزمین و نشانگر فرهنگ و تمدن پر بار است. گرچه قدمت آبادی نشینی و تمدن در این سرزمین از هزاره جلگه‌های یزد تکوین یافته است، منابع مکتوب پیدایش را به عهد پیشدادیان نسبت داده‌اند. استان یزد از سرزمین‌های قدیمی و تاریخی است و در میان ایالت‌های قدیمی و بزرگ پارس، اصفهان، کرمان و خراسان قرار داشته است. این سرزمین از معابر و گذرگاه‌های مهم در ادوار تاریخی محسوب می‌شده است. این استان از درگیری‌ها و جنگ‌های سیاسی تاریخ کشور ایران تا حدودی ایمنی داشته است. از طرفی صعب العبور بودن راهها به همراه محدودیت منابع آبی و غیره مانع عمده تسخیر این منطقه توسط بعضی از حکومت‌های بزرگ و کوچک حاشیه و پیرامون این منطقه در طول تاریخ بوده است. با توجه و گواهی گرفتن از منابع تاریخی، آبادی نشینی در این منطقه از قدمت طولانی برخوردار است. از مظاهر فرهنگ مادی و معنوی که مردم این خطه از خود به جای گذاشته‌اند و میراث تاریخی آنها در دوره‌های قدیمی به حساب آمده و نشانه‌هایی از مهر و آناهیتا، ایساتیس و هخامنشی و زندان اسکندر و برج و بارو و کهن دژهای  بزرگ و عظیم و پناهگاه‌های متعدد و موبدان و سران ساسانی و ابنیه و یادگارهایی بعد از اسلام نظیر مساجد و امامزاده‌ها و مزارها و… نشانگر فرهنگ و تمدن مردم چه قبل و چه بعد از دوره اسلامی بوده است.
وجه تسميه یزد : یزد واژه ای باستانی است که ریشه در “یشت” (Yast) یا “یزت” (Yazt) و “یسن” (Yasn) به معنای ستایش، نیایش، پرستش، ایزد و… دارد. یکی از فصول پنج گانه اوستا هم به یکی از این نام ها یعنی “یشت” خوانده شده است. در پاره ای از متون قدیمی، یزد را “دارالعباد” نیز گفته اند. “احمد کاتب” مورخ یزدی قرن نهم هجری قمری نوشته است که : “در سال ۵۰۴ هجری قمری ملکشاه سلجوقی حکومت یزد را به “علاء الدوله کالنجار” واگذار کرد و آن را “دارالعباده” نامید.

نقش رستم شیراز

900px-Naghshe_Rostam_ZPan

محوطه نقش رستم در سه کیلومتری نقش رجب و در کنار جاده اصفهان به شیراز واقع شده. هنرمندانه ترین و ظریف ترین نقش برجسته اردشیر اول را می توان  در نخستین نقش برجسته این مجموعه مشاهده کرد که در اواخر سلطنت او حجاری شده است. اردشیردر این نقش نیز سوار بر اسب در حال گرفتن دیهیم شاهنشاهی از اهورامزدا است، در حالیکه غلام او به تقلید از دو نقش دیگر دیهیم ستانی، در پشت سرش، با بادبزن در دست قرار دارد. در این نقش دشمن اردشیر،آخرین پادشاه اشکانی، یعنی اردوان پنجم با نشان خاص کلاهش به زیر پاهای اسب اردشیر افتاده و در سمت راست- در یک نماد شناسی غیر متعارف اما فلسفی- اهریمن با سری که مارها، موهایش را تشکیل داده اند، در زیر پای سم اسب اهورامزدا قرار دارد. اردشیر در این حجاری، کتیبه ای سه زبانه نیز از خود به جای گذاشته است. در سمت راست نقش اردشیر،دومین نقش برجسته در نقش رستم متعلق به بهرام دوم است. بهرام در این اثر با تاج خاص خود که پری به نماد ایزد <<بهرام>> (ورثرغنه) برسر دارد به نمایش درآمده است،هیکل بهرام به صورت تمام رخ و چهره او به صورت نیمرخ به نمایش درآمده این در حالی است که دیگر افراد موجود در نقش، تنها نیم تنه بالایی آنها حجاری شده است. نقش برجسته سوم در نقش رستم یکی از سه نقش پیکارسواران در این محوطه است که البته تاکنون اختلاف بسیاری در شناساییهویت صاحبان آن وجود دارد.در این نقش یک سوار با تاجی خاص که نشانگر تاج پادشاهی در حال پیکار است در وسط نقش به تصویر درآمده، در حالیکه نیزه او به سمت سوار روبه رویی است که سرنگون شده و نیزه اش نیز شکسته شخص دیگری نیز با رزم جامه در پشت سر شاه ایستاده و به صورت تمام رخ، احتمالا پرچمی در دست خود دارد. بر بالای پنجمین نقش برجسته نقش رستم که نقش پیکارسواران دومدر این محوطه استنقش تخریب شده ای قرار دارد که تنها اثری ناچیز از آن برای ما جا مانده استو ما آن را با عنوان نقش شماره چهار این محوطه می شناسیم. این نقش پادشاهی را نشسته بر روی صندلی و از روبرو به ما نشان می دهد اما به دلایلی نامعلوم این نقش به کلی از میان رفته است و در مورد هویت شناسی آن هیچگونه سخنی نمی توان گفت. اما پنجمین نقش این محوطه در پایین آرامگاه <<اردشیر اول هخامنشی>> قرار دارد و توسط اریخ اشمیت در سال ۱۹۳۸ میلادی( ۱۳۱۷ خورشیدی) بطور کامل از زیر خاک بیرون آورده شد. پادشاه سوار بر اسب این اثر که تا دندان زره پوش شده، در حال تاخت با نیزه به سواری یورش برده که در مقابل او و پشت به او در حال سرنگون شدن است و پادشاه که احتمالا هرمزد دوم است پیروزی خود را بر رقیبی که هویتش نامشخص است به تصویر کشیده است. در پشت سر شاه نیز سربازی در حال بردن درفش شاهنشاهی است.

یکی از زیباترین نقوش موجود در نقش رستم را می توان نقش برجسته شماره شش دانست که شاپور اول را در اوج شکوه و قدرت و در یک نقش به یادماندنی که از نقوش بیشاپور یک، دو و سه پیروی می کند به نمایش درآورده است. شاپور با کنگره ای خاص خود سوار بر اسب باوقار و قدرت عظیمی به نقش درآمده در حالی که فیلیپ عرب در مقابل اوبا چهره ای ملتمسانه زانو زده و شاپور دست والرین را به نماد اسارت به دستان خود گرفته است. شاپور نقش برجسته خود را که بزرگ ترین نقش این محوطه است بی شک با هدفی مشخص در زیر آرامگاه داریوش اول حجاری کرده است. در پشت سرشاپور، کریتر موبد نیز نقشی از نیم تنه خود به همراه کتیبه ای طولانی به یادگار نهاده است.سومین نقش برجسته پیکار در نقش  رستم صحنه ای از جدال را به صورت طبقه ای به رخ می کشد. در این نقش منحصر به فرد دو صحنه پیکار، در بالا و پایین یکدیگر به نمایش درآمده اند که همان صحنه موجود در نقوش شماره سه و پنج را می بینیم . در صحنه بالا پادشاه سوار براسب خود در حال تاخت، با نیزه اش رقیب خود را واژگون کرده و در زیر پای اسبش نیز یک نفر به حالت مرده حجاری شده است. درفش دارنیز پشت شاهنشاه پرچم پادشاهی را افراشته است. در صحنه پایین نیز همین صحنه را دگربار مشاهده می کنیم اما درفش دار از صحنه پاک شده است. به احتمال فراوان این نقش برجسته متعلق به بهرام دوم بوده است اما نکته جالب در تصاویر پیکارسواران نمایانگر بودن نظام فئودالی و شوالیه گری در تاریخ ساسانیان است. نظامی که در اروپای قرون وسطی نزدیک به هزار سال نماد دولت های اروپایی بود و بارها در فیلم هایی که از آن دوره به تصویر می کشند،دیده می شود. شوالیه گری یکی از نمادهای قهرمانی آنان است. امری که احتمالا به پیروی از ایران ساسانی وارد دنیای غرب شده است. آخرین نقش برجسته موجود در نقش رستم متعلق به نرسی، هفتمین پادشاه ساسانی است که در حال گرفتن دیهیم از مادر خود آذرناهید به شکل پرسپکتیو به نمایش درآمده که جزو هنرهای به کار رفته در این نقش است.

گردآورنده : مژگان مردان زاده