جهانی
پل ورسک مازندران
پل ورسک از زیباترین و مشهورترین پلهای تاریخی ایران و از شاهکارهای مهندسی کشور محسوب میشود که هدف از ساخت آن، تردد قطار بهسمت شمال کشور بوده است. این پل در مدتزمان دو سال ساخته شد و کار ساخت آن از آبان سال ۱۳۱۳ تا اردیبهشت ۱۳۱۵ به طول انجامید و سرانجام در سال ۱۳۵۶ به ثبت ملی رسید. این پل که در مسیر راهآهن سراسری تهران-شمال قرار دارد، نقش مهمی در سرنوشت جنگ جهانی دوم داشته است و اگر وجود نداشت، نتیجه دیگری برای جنگ رقم میخورد. پل ورسک در کنار روستایی به همین نام در بالای دره ورسک و بین دو کوه عظیم عباس آباد جای گرفته است و در مسیر خطآهن تهران-شمال قرار دارد. این پل که از جاهای دیدنی سوادکوه به شمار میرود و عنوان بزرگترین پل راهآهن شمال کشور را از آن خود کرده است، در سال ۱۳۱۵ افتتاح شد. امروزه از این پل تنها برای عبور قطارهای مسافربری تهران-گرگان، تهران-ساری و قطارهای سوختی و باری استفاده میشود. پل ورسک در ارتفاع ۲,۱۴۰ متری بالاتر از سطح دریا ساخته شد؛ بهطوری که ارتفاعش از ته دره به ۱۱۰ متر میرسد و بهدلیل همین ارتفاع در کتاب رکوردهای گینس هم ثبت شده است. پل ورسک جزو ارزشمندترین آثار فنی و مهندسی راهآهن در شمال کشور به حساب میآید که بههمت یک شرکت دانمارکی ساخته شد. اهمیت تاریخی و مهندسی این پل بهحدی است که در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. در هر صورت جلوه زیبای این پل که در طبیعت کوهستانی البرز قرار گرفته است، هر گردشگری را ترغیب میکند تا برای مدتی کوتاه هم که شده، توقفی در طول مسیر خود داشته باشد و از این پل دیدنی بازدید کند. اگر فرصت داشتید، حتما به کنار رودخانه ورسک بروید و از هوای مطبوع این منطقه و چشمانداز زیبای اطراف آن نیز نهایت لذت را ببرید. آبشار ورسک هم میتواند در برنامه سفرتان قرار بگیرد؛ بهخصوص که در نزدیکی پل ورسک قرار دارد. این آبشار در شرق روستای ورسک واقع شده است و بهار و تابستان بهترین زمان بازدید از آن به شمار میرود.
پل ورسک کجاست؟ پل ورسک در روستای ورسک در شهرستان سوادکوه استان مازندران قرار دارد. این پل در مسیر راهآهن شمال کشور روی دره ورسک (عباسآباد) به زیبایی هرچه تمامتر میدرخشد. فاصله پل ورسک تا بخش جنوبی شهرستان زیرآب حدود ۴۵ کیلومتر و تا شهرستان قائم ۸۵ کیلومتر است. برای رسیدن به پل ورسک، باید محور فیروزکوه را انتخاب کنید. اگر از تهران راهی میشوید، ابتدا بهسمت جاجرود و گیلاوند حرکت کنید تا در ادامه به شهر فیروزکوه برسید. پس از این شهر از روستاهای گدوک و شورآب نیز گذر کنید تا با قدم گذاشتن به روستای ورسک چشمانداز زیبایی از پل ورسک پیشکش شما شود. نقش تاریخی پل ورسک فقط به اتصال جنوب به شمال کشور خلاصه نمیشود؛ بلکه سرنوشت دنیا در دوران جنگ جهانی دوم را دستخوش تغییر کرد و اگر این پل و خطآهن آن ساخته نشده بود، شاید دنیای امروزی تحت حکمرانی نئونازیها و طرفداران هیتلر قرار داشت. با توجه به نقش تاثیرگذار پل ورسک در جنگ جهانی دوم و کمکرسانی به اتحاد جماهیر شوروی، لقب «پل پیروزی» را به خود گرفت. فرماندهان متفقین اذعان داشتند که در صورت نبود راهآهن ایران، نقشه جهان تغییر میکرد. در جریان جنگ جهانی دوم، قوای روس و انگلیس درصدد ضربهزدن به آلمان هیتلری و نیروهای متحدش برآمدند و با توجه به موقعیت جغرافیایی خاص ایران و وجود خط راهآهن و چاههای نفت، این کشور را بهعنوان محلی برای جابهجایی سریع اسلحه و مهمات بین نیروهای متفقین انتخاب کردند. به این ترتیب، ایران در سال ۱۳۲۰ به اشغال ارتش متفقین درآمد و به «دالان پارسی» (Persion Corridor) معروف شد. وینستون چرچیل، نخست وزیر انگلیس و از فرماندهان قوای متفقین، بر اهمیت پل ورسک در پیروزی آنها تاکید کرده بود.
دلیل نام گذاری پل ورسک : عدهای معتقدند که ورسک از نام روستایی در اطراف پل گرفته شده؛ اما ظاهرا این باور اشتباه است؛ زیرا در زمان احداث این پل، این روستا و کوههای اطراف آن با نام عباس آباد شناخته میشدند. بر اساس روایتی دیگر، این نام از روی اسم مهندس «شژا ووسک» گرفته شده که در ساخت پل مشارکت داشته است؛ هرچند سندی برای اثبات این قضیه وجود ندارد. روایت معتبرتر از این قرار است که درختچهای به نام «ورس» در همان حوالی میرویید و از همین رو پل مذکور و روستای نزدیک به آن در نهایت ورسک خوانده شدند. با این همه، نام پل در ۲۳ تیر سال ۱۳۲۴ با پیشنهاد وزارت راه به پل پیروزی تغییر پیدا کرد.
پل ورسک را چه کسی ساخته؟ مجلس شورای ملی در سال ۱۳۰۵ طرح احداث راهآهن سراسری ایران را تصویب کرد که قدم مهمی در پیشرفت و آبادانی کشور محسوب میشد. طبق این طرح یک خط راهآهن، جنوب و شمال ایران را به هم متصل میکرد؛ هرچند ساخت و ریلگذاری آن مستلزم دانشی بود که در آن روزگار در کشور وجود نداشت. به همین منظور حکومت پهلوی تصمیم گرفت که کار ساخت این راهآهن را به شرکتی خارجی بسپارد که در نهایت قرعه به نام شرکت دانمارکی «کامپساکس» (Kampsax) میافتد. قرارداد ساخت راهآهن سراسری در اردیبهشت سال ۱۳۱۲ با مدیرعامل این شرکت دانمارکی، «یورگن ساکسیلد» (Yorgen Saxild) امضا شد. او بعدها در کتاب خاطرات خود با نام «خاطرات یک مهندس دانمارکی» که در سال ۱۳۵۰ به چاپ رسید، نمایی از پل ورسک را روی جلد کتابش به کار برده بود. پیشتر این شرکت موفق به ساخت ۱۲۰۰ کیلومتر خطآهن در ترکیه شده بود؛ از همین رو توانست مسئولیت این پروژه را به دست بگیرد. بر اساس این قرارداد، شرکت دانمارکی موظف به ساخت ۹۰۰ کیلومتر خط راهآهن در مدتزمان ۶ سال بود که در ازای ساخت هر متر راهآهن، حدود ۱٫۵ گرم طلای خالص (پنج دلار طلا) دریافت میکرد. بهطور کلی ساخت این پل دو میلیون و ۶۰۰ هزار ریال هزینه برداشت.
طرح این پل هوشمندانه و زیبا کار مهندسی اتریشی به نام «لادیسلاوس فون رابسویچ» (L. Von Robcevidc) بود. وی در مصاحبهای در آن روزگار گفته بود:
روزی که طرح احداث پل ورسک را تهیه کردم، مهندسان دیگر با نظر حیرت به آن مینگریستند و اجرای نقشه و احداث آن را در شمار یکی از فتوحات علم مهندسی به حساب میآوردند. حالا که این پل احداث شده است، همه، من و رفقایم را تحسین میکنند و آن را در شمار بهترین پلهای قشنگ و شاهکار مهندسی میدانند.
«هانس اتو ناتر» نابغه ریاضی و پلسازی که انجام محاسبات پلهای راهآهن سراسری ایران تحت نظارت او انجام شد، سرپرستی مهندسان محاسب و طراح پل ورسک را نیز برعهده داشت.
قبر سازنده پل ورسک : مهندس «والتر اینگر» اتریشی یکی از دیگر مهندسان ساخت پل ورسک بود که گفته میشود در زمان تکمیل پروژه سه خط طلا از روی پل به پایین پرت میشود و دار فانی را وداع میگوید و در روستای ورسک دفن میشود.
مراحل ساخت پل ورسک : بهترین مهندسان اروپایی برای نقشهبرداری و طراحی راهی منطقه شدند و پس از تهیه عکسهای هوایی از کوههای البرز اعلام کردند که مسیر خطآهن از روستای عباس آباد عبور خواهد کرد که بعدها به ورسک تغییر نام داد. در ابتدا قرار بود این خطآهن از روستای ورسک و کوهستان البرز عبور کند و بهطرف تونل گدوک ادامه مسیر دهد؛ ولی بهدلیل شیب تند مسیر، این طرح منتفی شد. مهندسان این مسیر را بهشکل سه پلهای طراحی کردند تا مشکل شیب حرکت قطار در گردنههای کوههای البرز برطرف شود؛ مسیری که به «سه خط طلا» معروف شد و در حد فاصل بین روستاهای شورآب و ورسک، سه کیلومتر مانده به پل ورسک قابل مشاهده است. در ادامه آنها برای عبور از دره عمیق ورسک باید یک پل میساختند که با توجه به دهانه بزرگ دره و وسایل آن روزگار، کار دشواری به نظر میرسید. از آنجا که در زمان ساخت پل ورسک، از ابزارآلات مهندسی و امکانات امروزی خبری نبود، اجرای این پل با ابزارهای سادهای همچون دریل دستی و دینامیت جلو رفت. در ابتدا بهمنظور ایجاد فضایی برای احداث پایههای داربست، از دینامیت استفاده و سپس داربستی چوبی نصب شد. برای اینکه بتوانند مصالح ساخت پل را از یک طرف کوه به طرف دیگر ببرند، کابلی به دو طرف دره وصل کردند. دو پایه داربستی، پایههای پل را تشکیل میدادند که سازه اصلی پل روی همین داربستها ساخته شد. همزمان با ساخت داربستها، عملیاتی برای احداث قالب دال قوس در حال انجام بود. در تمام این مدت، از همان کابلها برای انتقال قطعات پیشساخته و مصالح استفاده میشد. سرانجام دو پایه داربست به هم رسیدند و ساخت قالب دال قوسی کامل و نمای آجری روی آن اجرا شد. از اقدامات هوشمندانه در ساخت این پل، احداث تونلی در زیر رودخانه ورسک بود تا به این ترتیب از این پل در برابر طغیان احتمالی رودخانه محافظت شود؛ به همین دلیل قطار پس از چرخشی که در طول مسیر خود دارد، تا ۱۰۰ متر بالاتر میرود و بعد روی پل قرار میگیرد. در ادامه، کار ریلگذاری موقت روی پل انجام شد و قبل از زمستان ۱۳۱۴ اقدامات آمادهسازی نصب ریلبند در دستور کار قرار گرفت. کار ساخت پل در سال ۱۳۱۳ آغاز شد و در سال ۱۳۱۵ به پایان رسید و نتیجه آن پلی به طول ۸۶ متر با ۱۰ دهانه کوچک و یک دهانه بزرگ ۶۶ متری بود. جالب اینکه قطارها پس از پل ورسک، ارتفاعشان را کم میکنند تا وارد تونلی در زیر کف دره شوند؛ سپس با عبور از پل روگذر جاده فیروزکوه، وارد ایستگاه ورسک میشوند. ساخت پل ورسک کمتر از دو سال به طول انجامید که در این مدت چندین بار توسط رضا شاه مورد بازدید قرار گرفت. او برای افتتاحیه پل در روز پنجم اردیبهشت ۱۳۱۵ شخصا راهی این منطقه شد؛ آن هم از طریق خط راهآهن و قطاری که به دستور خودش ساخته شده بود. او در فیروزکوه از قطار پیاده شد و خود را به محل پل ورسک رساند. این طور روایت شده است که رضاخان از دیدن این شاهکار مهندسی حیرتزده میشود و برای اطمینان از استحکام پل دستور میدهد که سرمهندس اتریشی با خانوادهاش در زیر قرار بگیرند تا اولین قطار از روی پل بگذرد. مصالح این سازه زیبا شامل سیمان، ملات، آجر و شن شستهشده است. از نکتههای جالب در مصالح پل ورسک همین است که در ساخت آن از هیچ فولاد و سازه فلزی و آرماتوری (بتن آرمه) استفاده نشده است. در واقع سازنده فقط از ملات غیرمسلح برای ساخت پل استفاده کرده بود تا هزینههای ساخت پل کاهش یابد. هنگام ساخت پل ورسک این تضمین داده شد که برای ۷۰ سال پابرجا خواهد بود؛ هرچند با گذشت نزدیک نود سال از آن روزگار، و اقدامات مرمتی و مقاوم سازی یا همکاری دانشگاه صنعتی شریف هنوز هم مقتدرانه بر فراز درهای عمیق ایستاده است و دانش و تعهد و نبوغ سازندگان خود را به رخ میکشد.
روستای اورامان سنندج
اورامان روستایی در بخش اورامان شهرستان سروآباد در استان کردستان است که از غرب به عراق، از شمال به کردستان و از جنوب به جوانرود محدود می شود و جادهای به طول ۷۵ کیلومتر آن را به مریوان وصل می کند. این منطقه بخشی است که بین ایران و عراق مشترک است. اورامان را اورامان تخت یا هورامان تخت یا هه ورامان هم می گویند. هه ورامان به معنای جایگاه خورشید است. روستای اورامان با داشتن معماری پلکانی به روستای هزار ماسوله کردستان مشهور است، یعنی حیاط یک ساختمان پشت بام ساختمان پایینی است. مردم اورامان به زبان اورامی که یکی از گویشهای گورانی است و زیرگروهی از گویشهای شمال غرب ایران است، سخن می گویند. این روستای زیبا در دل کوه و طبیعت با معماری شگفت انگیز سالانه گردشگران و توریست های زیادی را از تمام نقاط جهان به خود جذب می کند. علاوه بر این روستای اورامان روستاهای پلکانی در سنندج مانند روستای پالنگان و روستای ژیوار به دلیل کوهستانی بودن منطقه بیشتر به چشم میخورد.
تاریخچه روستای اورامان : بر اساس تحقیقات باستان شناسی قدیمی ترین ساکنین غرب ایران که اورامان امروزه نیز جزئی از آن است، مردمانی به نام کرتو در حدود هزاره هشتم قبل از میلاد بودند که معیشتی مبتنی بردامداری و زندگی ای کوچ نشینی داشتند که بعدها و در حدود هزاره دوم قبل از میلاد اولین دسته از آنان یکجا نشین شدند و اولین شهر را در اورامان بنا نهادند که این شهر معروف باستانی «ءاتوور» نام داشت که توسط آشوریان حدود سه هزار سال پیش به آتش کشیده شدهاست و در منطقه ای به نام آتورگه قرار داشته است. آتورگه نام قدیمی مکانی در مجاورت پاوه امروزه است که شامل حد فاصل بانوره تا روستای زردوئی میباشد که حتی نام روستای زردوئی تا حدود ۲۰۰ سال پیش آتورگه بوده که بعدها به زردوئی تغییر نام یافت، بنابراین اولین یکجانشینان مردم هورامان اجداد مردم زردوئی هستند. قدمت آثار باستانی و تاریخی روستای اورامان بر طبق گزارشات باستان شناسی بین ۴۰ هزار تا ۱۲ هزار سال پیش تخمین زده شده است. این آثار کشف شده که اغلب در حوالی روستای هجیج، ناو و اسپریز یافت شده اند شامل ابزارهای سنگی نخستین انسان های غار نشین و حتی استخوان های به جای مانده از حیوانات شکار شده است که بیشتر این استخوان ها متعلق به بز کوهی بوده اند. همچنین، بقایایی از اجاق هایی که در غارها بر پا می کرده اند کشف گردیده است. آثار یافت شده مذکور، مربوط به دوران پارینه سنگی می باشند.از دیگر آثار عصر آهن در اورامان سنگ نبشته اورامان در نزدیکی تنگی ور است. این کتیبه مربوط به دوره آشوریها است که نقش سارگون دوم شاه آشور بر آن نمایش داده شده که همراه با کتیبه ای میخی به زبان آشوری در شرح لشکرکشیهای وی در غرب زاگرس و اورامان است. از دوره سلوکی و اشکانی چند پوست نوشته کشف شده که با عنوان بنچاق اورامان از آنها یاد میشود.
معماری روستای اورامان : اورامان تخت بر خلاف نامش اصلاً تخت و صاف نیست بلکه در ناحیه بسیار ناهموار کوهستانی واقع شده است. معماری اورامانات متکی بر ساخت و ساز با استفاده از سنگ و بصورت خشکه چین است به این معنا که ملاتی در آنها به کار نرفته است و خانهها در روستاهای منطقه با توجه به شیب تند دامنههای صخرهای به صورت پلکانی ساخته شده است. پنجره های آبی، سقفهای چوبی و گل و گلدانها از زیباییهای خانههای اورامان تخت هستند. برخی خانهها در این دیار قدمتی بیش از ۹۰۰ سال دارند و آسیب زیادی ندیده اند. خانهها در اکثر موارد در دو طبقه ساخته شده و براساس معیشت فضاهای خانهها با یکدیگر متفاوت است و خانههای افراد باغ دار، کشاورز، دامدار کما بیش با هم متفاوت است. در بسیاری از موارد طبقه همکف به محل نگهداری گله و انبار اختصاص دارد. فضای اصلی مسکونی در طبقه بالاتر واقع است و از بخشهای مختلفی تشکیل میشود.
این روستای زیبا به عنوان بیست و ششمین اثر جهانی ایران در یونسکو ثبت گردید.
طولانیترین قنات در جهان
طولانیترین قنات در جهان، به نام «قنات زارچ» در استان یزد واقع شده است. این قنات ۱۰۰ كيلومتر طول دارد و از جاهای دیدنی یزد به شمار میآید. مجموعه مطالعات تاریخی درباره قنات زارچ، این احتمال را تقویت میکند که زمان بهرهبرداری از این قنات در حدود سالهای ۱۳۰۰ میلادی است. پس از ورود اسلام به ايران، مسجد جامع تاریخی شهر يزد نيز در حريم قنات زارچ ساخته شد و چند ميله چاه اين قنات در محدوده اين مسجد قرار گرفت تا علاوه بر پر كردن آب انبار وسيع زير مسجد، نمازگزاران بتوانند از طريق پاياب برای وضو گرفتن از آب قنات استفاده كنند كه اين پاياب هنوز هم قابل استفاده است. در تاریخچه مسجد جامع یزد نیز ذکری از این قنات به میان آورده شده و نوشتهاند: «…در قرن چهارم هجری ابوعلا کالنجار پایابی بر مسجد جامع ساخت که قنات زارچ از میان آن میگذشته..»
مبدأ قنات در حوالی روستای فهرج است که پس از طی روستاهایی مانند خویدک، دهنو و اکرمیه وارد شهر یزد شده از محلات مختلف شهر از جمله میدان امیر چقماق عبور کرده و پس از گذر از مسجد جامع، از شهر یزد خارج و به طرف زارچ حرکت میکند. مسیر دقیق قنات بر اساس مندرجات ثبت شده در حدود و مشخصات قنات در سند مالکیت آن آمده است. این قنات سه شاخه جدا از هم به نامهای شیرین، شور، ابراهیم خویدکی دارد. تعداد میله چاههایی که در طول این سه شاخه حفر شده بیش از یک هزار حلقه تخمین زده میشود که در نوع خود بینظیر است. شاخه شور قنات زارچ از پایاب مسجد جامع یزد میگذرد. این پایاب در حدود ۶۰ پله دارد که دسترسی به آب قنات را میسر میکند. دلیل شوری آب این شاخه این است که مادرچاه در منطقه آب شور قرار گرفته و آب آن نسبت به دو شاخه دیگر دارای کیفیت نامطلوبتری است و به اصطلاح محلی لبشور است. شاخه شيرين و ابراهيم خويدكی، شاخههای خشک شده قنات زارچ هستند و هم اكنون تنها شاخه شور به طول ۷۲ كيلومتر آبدهی دارد كه آبدهی اين شاخه در بالادست قنات ۶۰ ليتر در ثانيه بوده، اما در مظهر قنات ۲۸ ليتر در ثانيه است. از آب قنات زارچ ۸۰۰ خانوار كشاورزی استفاده میكنند. تعداد مالکان این قنات ۱۰ نفر و اراضی تحت کشت آن ۴۰ هکتار است.
از ویژگیهای دیگر قنات زارچ میتوان به مربعی بودن مقطع چاههای آن در مقایسه با همتایان دیگر اشاره کرد كه مقطعی بیضوی یا دایرهوار دارند. پیشینه حفر چنین چاههایی به زمان زرتشتیان بر میگردد. مدیریت، حفظ، نگهداری، تقسیم و توزیع آب به عهده شورای قنات زارچ است که پنج نفر عضو داشته و از سوی کلیه مالکان و شاربین قنات انتخاب میشوند. دو نفر از محل سرچشمه زارچ و سه نفر از محل توده زارچ انتخاب میشوند. شورای قنات یک نفر را بهعنوان نماینده تامالاختیار به مدت یک سال معرفی میکند تا از کلیه مالکین و شاربین قنات خودیاری جمع کرده و همچنین رابط بین کشاورزان و ادارات مربوطه باشد. نماینده مذکور جهت حفاظت و نگهداری و حفر پیشکار قنات (محل انتهای قنات در کوره پس از مادر چاه را پیشکار گویند)، مقنی و کارگر قنات را به کار میگیرد تا به نحو احسن هر گونه عملیات مورد نیاز را به خوبی انجام دهد و دستمزد کارگران را پرداخت کند.
از سوی شورای قنات دو نفر بهعنوان میراب جهت توزیع و تقسیم آب قنات، یکی در محل سرچشمه و دیگری در محل توده زارچ به مدت یک سال انتخاب میشوند. میراب با مراجعه به دفاتر آب برنامه و حقابه میزان مالکیت هر فرد و بر حسب نوبت، آب را به کشاورزان تحویل میدهد. سرچشمه زارچ دارای شش شبانه روز آب و محل توده زارچ نه شبانه روز آب دارد. همچنین دستمزد میراب که به نام “سد” معروف است از روی سهم آب کشاورزی در هر مدار ۱۵ روز یک بار به میزان یک جرعه آب (به مدت ۱۱ دقیقه) تحویل میشود. تا نیم قرن پیش آبدهی قنات زارچ بیش از ۱۵۰ لیتر در ثانیه بود، اما به دلیل حفر بیرویه چاههای عمیق و نیمه عمیق در حریم آبی قنات، آبدهی آن به شدت كاهش یافته است. توسعه شهر یزد طی چند قرن گذشته، ساختمانسازی در حریم قنات، ریزشی بودن سقف و دیواره مجرای قنات و میله چاهها، نشست فاضلابها به درون قنات و قرار دادن لولههای فاضلاب در برخی مناطق در دالان قنات مشکلات بسیاری را برای این قنات کهن به وجود آورده و در نهایت به مرگ خاموش آن منجر شده است. حتی در حال حاضر ۳۰ کیلومتری از قنات زارچ که از زیر شهر یزد عبور میکند در دو نقطه در بافت قدیم قرار دارد که این مناطق فاقد فاضلاب هستند و برخی از منازل مسکونی فاضلاب خود را به داخل قنات هدایت کردهاند، گرچه با تمهیداتی این معضل به حداقل رسیده، اما همچنان ادامه دارد. هدایت فاضلابها به قنات حتی سبب ایجاد گاز دیاکسید کربن در قنات شده كه این امر لایروبی را برای مقنیان مشكل و خطرآفرین کرده است. قنات زارچ در تاریخ ۱۶ تیر ۱۳۸۴ با شماره ۱۴۸۳۰ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید. همچنین با توجه به اهمیت این سازه طویل نام آن در فهرست جهانی یونسکو ثبت شد.
پارک ملی قبوستان آذربایجان
یکی دیگر از جاذبه های گردشگری آذربایجان که توانسته به یکی از مناطق پرطرفدار و جذاب در بین گردشگران تبدیل شود پارک ملی قبوستان آذربایجان نام دارد ، این پارک که در سمت غربی دریای خزر در بین تنگه ها و دره های عمیق که خود مردم محلی آن ها را قبو می نامند واقع شده است در ۶۴ کیلومتری شهر باکو قابل مشاهده می باشد ، قبوستان که یکی از شهرهای اطراف باکو است که به دلیل وجود آثاری چون سنگ نوشته ها و نقاشی های زیبا باستانی توانسته در بین بسیاری از تاریخ دوستان و علاقه مندان به سفر از شهرت خاصی برخوردار شود و البته گفتنی است که این منطقه باستانی جذاب تنها به واسطه سنگ نوشته هایش معروف نشده است در واقع این منطقه می تواند به گردشگران و علاقه مندان خود بازدید و مشاهده تعداد بی شماری از آثار باستانی زیبا ، تصاویر زیبا و خیره کننده که به صورت برجسته بر سنگ نقش بسته ، گل فشان های درمانی ، نقاشی ها و سنگ تراشی های فوق العاده را هدیه دهد و البته گفتنی است که این سنگ نگارها به حدی زیبا و چشم نواز هستند که در سال ۱۹۶۶ دولت آذربایجان از این منطقه با عنوان منطقه ملی تاریخی یاد کرد و از آن زمان تا به اکنون جر مناطق محافظت شده کشور آذربایجان به شمار می رود و نکته جالب توجه دیگر آن است که به دلیل آثار باستانی کشف شده و همچنین وجود سنگ نگاره های زیبا و ارزشمند در این منطقه در سال ۲۰۰۷ میلادی این حکاکی ها و آثار مهم و ارزشمند تاریخی در فهرست سازمان جهانی یونسکو به ثبت رسیده است . گردشگران با بازدید از این جاذبه گردشگری و توریستی هیجان انگیز با منطقه ای کوهستانی و تفریحی روبرو می شوند که پر از صخره های زیبا و کنده کاری های بی نظیر است و البته این تمام چیزی نیست که در این منطقه انتظار شما را می کشد افراد با ورود به این منطقه علاوه بر این صخره ها می توانند نقاشی های زیبای از حیوانات ، شمایل انسانی ، صحنههای شکار ، صور فلکی ، رقص و مبارزه ها و قایق های نظامی ، شترها و کاروان ها را مشاهده کنند و بعد به غارهایی بروند که از قرن هشتم پیش از میلاد مسیح مسکونی بوده است و یا حتی گور های آنان را که در همین منطقه است را مشاهده کنند و از وجود نقاشی ها و حکاکی ها در فضای بالغ بر ۱۰۰ متر مربع نهایت لذت را ببرند و البته جالب است بدانید که تعداد این نقاشی ها و حکاکی ها که متعلق به ۴۰ هزار سال پیش می باشد بیش از ۶۰۰۰ است و همچنین جالب است بدانید که این منطقه به دلیل نمایش تاریخ و فرهنگ های مختلف از دوران های متفاوت از اهمیت بسیار بالای برخوردار است و البته نا گفته نماند این منطقه که به عنوان یکی از سکونت گاه های بشر شناخته شده به دلیل قدمت سکونت طولانی اش که به عصر یخبندان می رسد نیز در لیست آثار ارزشمند جهانی قرار گرفته است . تمام زیبای ها و جذابیت قبوستان به همین جا ختم نمی شود بلکه گردشگران می توانند در این منطقه خارق العاده تاریخی قدیمی ترین کتیبه ها و سنگ نگاره های که متعلق به قرن ۱۲ پیش از میلاد است را مشاهده نمایند و البته نکته جالب توجه دیگر در این منطقه باستانی وجود کتیبه ها است که از دوران حکومت رومیان باقی مانده است و همچنین لازم به ذکر است که قبوستان تنها به دلیل سنگ نگاره ها و نقاشی ها از شهرت جهانی برخوردار نشده است بلکه گردشگران و توریست ها می توانند در این منطقه چشم نواز از تماشای زیبا ترین و شگفت انگیز ترین گل فشان ها نیز نهایت لذت را ببرند و در واقع باید گفت این منطقه علی رغم جاذبه های فراوان و بی شمار تاریخی و باستانی به واسطه گل فشان هایش نیز مشهور شده است و ضمنا جالب است بدانید که اغلب مردم جهان بر این باورند که این گل ها که از دل زمین به بیرون پرتاب می شود دارای خاصیت دارویی است و البته گفتنی است که در هر ۲۰ سال یک بار یک گلفشان با نیروی فوق العاده که علاوه بر آتش چند تن گل را به اطراف پرتاب می کند در این منطقه زیبا و تاریخی از دل زمین فوران می کند که قطعا تماشای آن ها می تواند یک تجربه شگفت انگیز از سفر به آذربایجان را برای بازدید کنندگان به وجود آورد .
آرامگاه کورش
آرامگاه کورش بزرگ مهمترین اثر مجموعه پاسارگاد ، بنایی است که پیشتر به نام ( مشهد مادر سلیمان ) بود و از سال ۱۸۲۰به بعد بعنوان آرامگاه کوروش بزرگ مشخص شده و چون گوهری در میان دشت خود نمایی میکند .بنای آرامگاه میان باغهای سلطنتی قرار داشته و از سنگهای عظیم ، که درازای بعضی از آنها به هفت متر میرسد ، ساخته شده است . تخته سنگهای آرامگاه با بست های فلزی ، به هم پیوسته بوده است ، که بعدها آنها را کنده و برده اند و اکنون جایشان بصورت حفره هایی دیده میشود که بیشترشان را تعمیر کرده اند . بنای آرامگاه دو قسمت مشخص دارد ، یکی سکوئی شش پله ای که قاعده آن مربع مستطیلی به وسعت ۱۶۵ متر است و دیگری اطاقی کوچک به وسعت ۷٫۵ متر مربع که سقف شیب بامی دارد و ضخامت دیوارهایش به ۱٫۵ متر میرسد .در ورودی آرامگاه در سمت شمال غربی قرار داشته و ۷۵ سانتی متر پهنای آن است . پس از کشته شدن کورش بزرگ در جنگ با سکاها یا ایرانیان شمالی ، جسد وی را مومیایی کرده و درون تختی از زر نهاده و اشیای مهم سلطنتی و جنگی او را کنار وی گذارده بودند . در حمله اسکندر مقدونی ، یک شخص مقدونیه ای در این آرامگاه را شکسته و اشیای آن را تاراج کرده و کالبد را گزند رسانیده بود . از سویی مردم ساختن بناهای با عظمت سنگی را خارج از قوه بشری می دانسته اند و به حضرت سلیمان که دیوها را برای کارهای دشوار در خدمت داشته است ، نسبت می داده اند . به همین جهت آرامگاه کورش را هم از بناهای آن حضرت می شمرند و آنرا به مادر او نسبت می دادند و ( مشهد مادر سلیمان ) می خواندند . این بنای زیبا در فاصله ۱۳۰ کیلومتری شمال شیراز در شهر پاسارگاد واقع شده است . این مجموعه، پنجمین مجموعه ثبتشده در فهرست آثار میراث جهانی در ایران است که در نشست یونسکو که در تیرماه سال ۱۳۸۳ در چین برگزار شد به دلیل دارا بودن شاخصهای فراوان با صد در صد آرا در فهرست میراث جهانی به ثبت رسید.