دیدنی
آرامگاه بابا کوهی شیراز
آرامگاه بابا کوهی از دیدنی های شیراز است و در دامنه کوهی از رشته کوههای شمالی شیراز قرار دارد. قدمت این آرامگاه به دوره آل بویه میرسد. کوهی که آرامگاه در آن واقع شده است به کوه بابا کوهی یا کوه صبوی، مشهور شده است.در این کوه دو غار وجود دارد که یکی در گذشته، محل زندگی یکی از عارفان بوده است و درون دیگری اکنون آرامگاه ابوعبدالله محمد بن عبدالله معروف به ابن باکویه قرار دارد. در جلوی غار ایوانی قرار دارد که از سنگ و گچ ساخته شده است. در این ایوان قطعه سنگی موجود است که روی آن عبارتی نوشته و در پایان تاریخ ۱۲۳۵ ذکر شده است.
شیخ ابوعبدالله بن عبیدالله شیرازی مشهور به بابا کوهی است که لقب بابا را بهدلیل سالک بودنش گرفته است. وی در سال ۳۳۷ هجری قمری متولد شد و در سال ۴۴۲ هجری قمری درگذشت. ابن باکویه شیرازی در جوانی به کسب دانش پرداخت، با علمای زمان خود از جمله شیخ ابوسعید ابوالخیر و خواجه عبدالله انصاری ملاقات داشت و از محضر آنها کسب دانش کرد. جامی شاعر قرن نهم نیز در نفحات الانس بسیار از بابا کوهی یاد کرده و او را بزرگترین شاعر زمان خود دانسته است. گفته شده عبدالله باکویه دارای صفات حمید بود. او مسافرتهایی بسیار کرد و پس از استفاده از محضر بزرگان و در پایان عمر، به شیراز بازگشت. بابا کوهی به دور از مردم شهر در کوه شمالی شیراز در مغازه از کوه صبوی عزلت گرفت و به نیایش پرداخت. در سال ۴۴۲ او درگذشت و همان جا به خاک سپرده شد. مغازهای که شیخ در آن بود، بهقول نویسنده فارسنامه بعدها تبدیل به آرامگاه بابا کوهی شد. ابن بلخی در فارسنامه اشاره میکند در کنار این مغازه چشمهای نیز قرار داشت که بر سر آن اتاقها و حجرهها ساخته شد. طبق برخی روایات، بابا کوهی شاعر نیز بوده است. برخی نیز بر این عقیدهاند که بابا کوهی شاعر نبوده است و دیوانی که به وی نسبت داده شده است، مربوط به صوفی دیگری است که قرن نهم و دهم میزیست.
آرامگاه بابا کوهی کجاست؟ آرامگاه بابا کوهی در دامنه کوهی از رشته کوههای شمالی شیراز و در سمت چپ دروازه قرآن قرار دارد. بازدید از آرامگاه بابا کوهی نیازمند حدود دو کیلومتر سربالایی و کوهنوردی است و صعود آن به افرادی که مشکلات تنفسی، قلبی یا زانو دارند، توصیه نمیشود. طی این مسیر حدود ۴۵ دقیقه به طول میانجامد. برای دسترسی به کوه بابا کوهی از دروازه قرآن بهسمت بلوار جمهوری بروید. پس از عبور از آبنماهای سمت راست و در کنار پل هوایی، تابلوی پارک کوهستانی بابا کوهی را خواهید دید. در این کوچه بپیچید. مقبره بابا کوهی در سمت راست واقع شده است. سنگ قبر بابا کوهی نخست توسط فرهادمیرزا معتمدالدوله والی فارس نصب شد. کتیبهای زیر این سنگ قبر قرار دارد و روی آن عباراتی دیده میشود که در پایان تاریخ ۱۰۰۱ هجری قمری ذکر شده است. بالاتر از مقبره بابا کوهی، مقبره کوچکعلی قرار دارد. آرامگاه بابا کوهی در سال ۱۳۹۱ زیر نظر اداره اوقاف مرمت شد. گویا تصمیم بر آن بود تا این آرامگاه به امامزاده تبدیل شود. اما از آنجا که مقبره بابا کوهی در اسفند ۱۳۷۹ با شماره ثبت ۳۲۸۵ ثبت ملی شده بود، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با این امر مخالفت کرد. در سال ۱۳۹۲ مرمت این مجموعه به پایان رسید. مقبره بابا کوهی اکنون تبدیل به گردشگاه زیبایی شده است که با نام پارک کوهستانی بابا کوهی نیز شناخته میشود. این مجموعه، دارای چشمه آب و چندین اتاق است. بهنظر میرسد اتاقها و گنبد مربوط به دوره قاجار و از آثار مویدالدوله طهماسب میرزا نوه فتحعلی شاه و حاکم فارس است و در سال ۱۲۷۵ هجری قمری ساخته و بعدها مرمت شده است. مجموعه بنا همچنین دارای یک حوض سنگی است که درختانی زیبا و کهنسال در اطراف آن وجود دارد. گردشگاه پایینتر از بقعه واقع شده است و برای رسیدن به بقعه باید راه سربالایی را پیش گرفت که در قسمتهایی نیز تبدیل به پلکان میشود. صعود از این کوه زیاد دشوار نیست و چشمانداز زیبایی از منطقه ارائه میدهد. در این گردشگاه امکانات رفاهی مختصری برای پذیرایی از گردشگران در نظر گرفته شده است.
حمام شیخ بهایی اصفهان
حمام شیخ بهایی یکی از حمامهای تاریخی و منحصربهفرد ایران است. این بنا از یادگارهای عصر صفوی به شمار میرود و بهعنوان یکی از جاهای دیدنی اصفهان شناخته میشود. همچنین بهدلیل راز گرم شدن، به حمام اسرارآمیز شهرت داشته است. حمامهای ایرانی از آثار تاریخی با معماری قابلتوجه در تمام دورهها بودهاند. معماری حمامها در دورههای مختلف، متفاوت بوده است و هریک شاخصههای معماری همان عصر را در خود نهفته دارد. با پیشرفت جامعه بهسمت مدرنیته، حمامها حالت شخصی پیدا کردند و دیگر حمامی در سطح روستا یا شهر ساخته نشد. امروزه حمامها کارکرد اصلی خود را از دست دادهاند و کارکردهای فرهنگی و اجتماعی مثل موزه، زورخانه و… پیدا کردهاند. حمامهای بازمانده از دورههای پیش بهعنوان آثار تاریخی و ملی و جاذبههایی برای گردشگری شناخته میشوند تا از طریق آنها بتوان تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران را بازشناسی کرد. حمام شیخ بهایی نیز بهدلیل داشتن شاخصههای خاص خود و تفاوت در آتشدان و مخزن از آثار معماری جالب توجه اصفهان محسوب میشود.
تاریخچه حمام شیخ بهایی : حمام شیخ بهایی مانند بسیاری دیگر از آثار ارزشمند اصفهان در دوره صفویه، با دستور شاه عباس اول و در دوره حاکمیت وی ساخته شد. معمار این حمام شگفتانگیز شیخ بهایی است. وی از دانشمندان بزرگ عصر صفویه به شمار میرود و در علوم فلسفه، منطق و ریاضیات تبحر داشت و تالیفاتی در حدود ۸۸ کتاب و رساله از وی برجای مانده است. بسیاری از آثار تاریخی عصر صفوی علاوه بر این حمام، از آثار شیخ هستند. همچنین طراحی شالوده شهر نجفآباد را این معمار دانشمند عصر صفوی صورت داده است. سیستم گرمایشی حمام شیخ بهایی با تمامی حمامهای بازمانده در تاریخ ایران متفاوت است. این شاخصه منحصربهفرد حمام، سبب شده است داستانها و افسانههای مختلفی در مورد آن شکل بگیرد. این حمام تنها با یک شعله کار میکرد و تمام آب مورد نیاز، فقط با استفاده از آن تک شعله گرم میشد. این شعله امروزه خاموش شده است و برخی علت آن را تخریب قسمتی از حمام توسط برخی از محققان میدانند. حمام شیخ بهایی در مالکیت افراد مختلفی، در حدود ۳۰ نفر بوده است و هماکنون مالکیت تمام آن در اختیار میراث فرهنگی اصفهان قرار دارد. این اثر در تاریخ ۲۹ تیرماه سال ۱۳۷۷ با شماره ثبت ۲۰۶۳ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد.
راز حمام شیخ بهایی : تاکنون تحقیقات بسیاری برای کشف معمای گرم شدن حمام شیخ بهایی انجام شده است. در طی این تحقیقات، سیستم سفالی لولهکشی زیر بنا کشف شد که حدفاصل آبریزگاه مسجد جامع و حمام واقع شده بود. این کشف منجر به تشخیص جدیدی شد. محققان به این نتیجه رسیدند که با روش مکش طبیعی، گازهایی مانند متان و اکسیدهای گوگردی به مشعل خزینه حمام هدایت میشد و بهعنوان منبع گرما در مشعل میسوخت. البته نظریه دیگری نیز ارائه شده است مبنی بر اینکه این گازها را مستقیما از مواد زاید دفع شده در خود حمام جمعآوری میکردند و مورد استفاده قرار میدادند. تولید گاز از طریق فاضلاب که با نام بیوگاز شهرت دارد، امروزه در کشورهای پیشرفته، در تهیه سوخت استفاده میشود. همچنین با توجه به موقعیت حمام شیخ بهایی در کنار عصارخانه جماله اصفهان، برخی به این نتیجه رسیدند که احتمالا سوخت حمام از طریق روغن عصارخانه تامین میشد. اما نظریات ارائه شده در مورد تامین سوخت حمام قانع کننده نبودند. در دهههای اخیر تحقیقاتی روی این حمام صورت گرفت. در راستای این تحقیقات، یک مخترع از اهالی مشهد، تلاش بر شبیهسازی حمام کرد تا از این طریق بتواند راز آن را مشخص کند. پس از تحقیقات، این مخترع اعلام کرد منبع آب این گرمابه از طلا است و با توجه به اینکه طلا، رساناترین فلز انتقال گرما محسوب میشود، با حرارت کم انرژی زیادی تولید و آب منبع گرم میشد. این مخترع با شبیهسازی حمام، توانست دو نشان طلا از سوئیس و مسکو در سالهای ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ دریافت کند. بهدلیل ارزشمندی طلا، این تئوری بهطور قطعی تایید نشد تا از سرقت احتمالی منبع جلوگیری شود.
معماری حمام شیخ بهایی : معماری حمام شیخ بهایی و ویژگیها و کارکرد آن شبیه به دیگر حمامهای تاریخی است و تنها در نوع آتشخانه و تامین منبع سوخت و نحوه گرم شدن آب تفاوت دارد. از ویژگیهای معماری حمام شیخ بهایی، داشتن دو سربینه بزرگ است. یکی از این سربینهها متعلق به زنان و دیگری متعلق به مردان بوده است. حمام شیخ بهایی، استخر و تعدادی خزینه و آبانبار نیز دارد.
چشمه آب معدنی وننق زنجان
چشمه آبگرم معدنی وننق در حومه روستای وننق دهستان قره پشتلو، بین دو روستای و ننق و لگاهی واقع شده است و از جاهای دیدنی زنجان به شمار میآید. چشمه آبگرم «وننق» خاصیت درمانی داشته و نوع آن، آبگرم گوگردی است و وجه تسمیه چشمه «وننق» نیز به دلیل واقع شدن در محدوده روستای «وننق» از دهستان «قره پشتلو» است. چشمه آبگرم «وننق» دارای دو مظهر است که مظهر نخست در حوضچه ای بسیار عمیق و با ابعاد دو در یک متر بوده که آب از شمال غربی به حوضچه خارج شده و در جویباری سرازیر می شود و آب آن در حدود ۷ لیتر در دقیقه است. مظهر دوم چشمه آبگرم که بزرگ تر است شامل حوضچه ای به ابعاد ۲٫۶۵ در ۲٫۶۰ متر است و عمق آن در حدود ۱۲۰ سانتی متر برآورد شده که اطراف آن توسط افراد محلی به صورت سنگ چین در آمده است. همه آب چشمه در قسمت پایین حوضچه به صورت استخر های ذخیره آب روستایی از استخر خارج شده و در زمین جاری می شود و آب دهی آن در حدود ۱۰ لیتر در دقیقه است. مجرای خروج آب چشمه «وننق» به صورت سنتی توسط تعبیه خار و خاشاک و گل و سایر موانع کنترل می شود.
نارین قلعه جاجرم
نارین قلعه در کنار دروازه قدیم جاجرم و جوین و جنب حمام قدیمی شهر در شمال غربی مسجد جامع و در ابتدای خیابان زیارتگاه خواجه مهزیار قرار دارد. سیاحانی که در قرون اخیر از جاجرم عبور کردهاند، هر یک این قلعه را توصیف کردهاند. این امر از ثباتی همیشگی در این قلعه حکایت دارد. بیشک ساکنان جاجرم در این دورهها به دنبال آرامش و امنیتی بودهاند که جز در پناه دیوارهای بلند این قلعه فراهم نمیآمد. خاور بیبی شادلو (خواهر یارمحمدخان سهامالدوله، حکمران بجنورد معاصر با ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه قاجار) در سفرنامه خویش شرحی از این قلعه آورده است. این تل که ارتفاعش در حدود ۲۵ متر است، بقایای ارگ یا قلعهای قدیمی است که امروزه در بعضی نقاط آن آثاری از بقایای برج و بارو را میتوان دید. پلان قلعه که روی تپهای مصنوعی بنا شده بود، بیضی شکل است و در گذشته، دور آن را خندقی فرا گرفته بوده است. محیط نارین قلعه در حدود ۳۶۰ متر و طول اقطار آن ۱۲۵ و ۱۰۰ متر است. این قلعه در اواخر حکومت محمد شاه و اوایل حکومت ناصرالدین شاه قاجار هنوز سالم بوده و مورد استفاده قرار میگرفت. در فاصله زمانی حکومت محمد شاه تا سفر کلنل بیت به جاجرم تغییرات زیادی به وجود آمد و نارین قلعه خراب و به تلی از خاک تبدیل شد و اخیرا شهرداری جاجرم اقدام به ایجاد پارک روی تپه کرده است. با حفاریهای غیر مجاز اطراف تپه و منازل اطراف تپه مردم ساکن در تپه موفق به کشف ظروف و اشیا فراوان عتیقه و دوران قبل از اسلام و بعد از اسلام شدهاند.
چارلز ادوار ييت در کتاب «سفر نامه خراسان و سيستان» در مورد این قلعه مینويسد: «در وسط جاجرم يک تل خاک عظيم به ارتفاع ۲۱ تا ۲۴ متر هست که بقايای ارک شهر قديمی محسوب میشود و به آن نارين قلعه میگويند. روی اين خاک بقايای ديوارها و برجهای قديمی به چشم میخورد، اما از آنها نمیشد به شکل و چگونگی آرايش اين شهر و استحکامات آن پی برد، زيرا بلافاصله در پايين دست آنها و در دل خاک باقيماندههای ديگری از اين ديوارها و برجها قرار گرفته بود. در قسمت غربی، اين ديوارها از خاک بيرون آمده و در معرض ديد بود. در واقع اين يک رديف ديوار نبود، بلکه ديواری بود در دو رديف که يکی در بالای ديگری واقع میشد. اين تل خاک تقريبا به شکل بيضی بود و قطرهای آن در بالا ۱۲۶ و ۹۹ متر بود در پايين آن آثار يک خندق قديمی به چشم میخورد كه محيط آن ۳۶۰ متر بود و در آن اثری از آجر و سنگ نيافتند و حتی در مورد اينكه سكهای در آن پيدا شده باشد نيز چيزی نشنيدم… » این اثر در تاریخ ۳ بهمن ۱۳۵۶ با شماره ثبت ۱۵۹۳ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
غار پراو کرمانشاه
دردل یکی از کوههای استان کرمانشاه، غاری مخوف و ترسناک با نام پراو وجود دارد که دردل کوه واقع شده و که به دلیل داشتن مسیر سخت و صعب العبور آن را از سایر غارهای ایران متمایز کرده است. غار پراو در۱۲ کیلومتری شمال شرقی کرمانشاه و درمیان دوکوه طاق بستان و بیستون قرار دارد. این غار که به گودال خوف نیز شهرت دارد، حفره ای عمودی و سرد بوده که برای رسیدن به آن باید تا ارتفاع ۳۰۵۰متری کوه بالا رفت. قله پروا با دارا بودن ۳۳۵۷ متر ارتفاع، بلندترین قله رشته کوهای زاگرس شناخته شده و غار پروا در ارتفاع ۳۰۵۰ این قله واقع شده است. پراو ۱۴۵۴ مترطول و عمق آن ۷۵۱ متر بوده که درنقاط گوناگونش ۲۶ حلقه چاه قرار داشته و عمیق ترین آنها چاه شماره ۱۶ با ۴۲ مترعمق است. آب جاری که در میان غار پراو جریان دارد از ذوب شدن یخچالهای زیرزمینی بوجود آمده و به همین دلیل است که نام این مکان را پراو به معنی پراب نهاده اند. وجود این آب باعث سردی بیش از حد غار پروا شده و دمای درون آن به ۱ تا۳ درجه سانتیگراد می رسد. به همین دلیل اگر دلتان ماجراجویی میخواهد و البته غارنورد حرفهای هستید، بهتراست فصل های بهار و تابستان را انتخاب کنید. با ورود به این غار و حرکت بسوی پایین، گویی توسط غار درحال بلعیده شدن هستید.
این غار تاریک و سرد به دلیل اینکه متاسفانه جان پنج تن از غارنوردان را گرفته است، به نام غار قاتل نیز شناخته می شود. بیش ازچهل سال قبل پراو با عنوان بزرگترین غارعمودی دنیا شناخته می شده و به آن لقب اورست جهان را نیز داده بودند؛ اما باگذشت زمان و اکتشافات بیشتر رتبه آن به۲۲۱ تنزل یافت. اما حتی با کاهش رتبه غار پراو، همچنان این گودال عمیق و رمز آلود به دلیل اینکه دهانه آن در ارتفاع ۳۰۰۰ متری ازسطح دریا قرار دارد، بالاترین سطح محل ورود را درجهان در میان سایر غار ها به خود اختصاص داده است. پراو برای اولین بار درحدود ۴۶ سال قبل توسط یک گروه غارنورد انگلیسی درسال ۱۳۵۰ کشف شده و این گروه توانستند تاعمق ۷۵۰ متری این غار پیش روند. از اولین فاتحان ایرانی این گودال عمیق حشمت حیدریان، بهمن مشتکوب و منوچهر دهشت از اعضای کانون کوهنوردان کرمانشاه بودند که موفق شدند تا انتهای غار و حوضچه را پیمایش کنند. ازتجربیات غارنوردان پراو می توان گفت که پیمودن این غار از دشوارترین پیمایشها بوده زیرا از همان بدو ورود باید با روش های سخت و طاقت فرسا پابه درون آن گذاشت. ارتفاع بالا، برودت هوا و یخچالهای طبیعی موجود در این غار سبب دشواری هرچه بیشتر غار پیمایی در غار پروا میشود. ازدیگر دشواریهای این غار نوردی می توان به پیمایش سینه خیز در این گودال عمیق اشاره کرده و در غار پروا حفره هایی باریک و تنگ وجود داشته که برای گذشتن از آن باید از آب نزدیک صفر درجه عبورکرد. پراو در سال ۱۳۸۸ توسط سازمان محیط زیست به عنوان اثرطبیعی ملی جهت حفاظت ویژه ثبت شده و علاوه بر آن در۲۰بهمن ۱۳۸۹ توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره ۹۸ در فهرست میراث طبیعی ایران قرارگرفته است .