دیدنی

 
 

آرامگاه کورش

پاسارگاد

آرامگاه کورش بزرگ مهمترین اثر مجموعه پاسارگاد ، بنایی است که پیشتر به نام ( مشهد مادر سلیمان ) بود و از سال ۱۸۲۰به بعد بعنوان آرامگاه کوروش بزرگ مشخص شده و چون گوهری در میان دشت خود نمایی میکند .بنای آرامگاه میان باغهای سلطنتی قرار داشته و از سنگهای عظیم ، که درازای بعضی از آنها به هفت متر میرسد ، ساخته شده است . تخته سنگهای آرامگاه با بست های فلزی ، به هم پیوسته بوده است ، که بعدها آنها را کنده و برده اند و اکنون جایشان بصورت حفره هایی دیده میشود که بیشترشان را تعمیر کرده اند . بنای آرامگاه دو قسمت مشخص دارد ، یکی سکوئی شش پله ای که قاعده آن مربع مستطیلی به وسعت ۱۶۵ متر است و دیگری اطاقی کوچک به وسعت ۷٫۵ متر مربع که سقف شیب بامی دارد و ضخامت دیوارهایش به ۱٫۵ متر میرسد .در ورودی آرامگاه در سمت شمال غربی قرار داشته و ۷۵ سانتی متر پهنای آن است . پس از کشته شدن کورش بزرگ در جنگ با سکاها یا ایرانیان شمالی ، جسد وی را مومیایی کرده و درون تختی از زر نهاده و اشیای مهم سلطنتی و جنگی او را کنار وی گذارده بودند . در حمله اسکندر مقدونی ، یک شخص مقدونیه ای در این آرامگاه را شکسته و اشیای آن را تاراج کرده و کالبد را گزند رسانیده بود . از سویی مردم ساختن بناهای با عظمت سنگی را خارج از قوه بشری می دانسته اند و به حضرت سلیمان که دیوها را برای کارهای دشوار در خدمت داشته است ، نسبت می داده اند . به همین جهت آرامگاه کورش را هم از بناهای آن حضرت می شمرند و آنرا به مادر او نسبت می دادند و ( مشهد مادر سلیمان ) می خواندند . این بنای زیبا در فاصله ۱۳۰ کیلومتری شمال شیراز در شهر پاسارگاد واقع شده است . این مجموعه، پنجمین مجموعه ثبت‌شده در فهرست آثار میراث جهانی در ایران است که در نشست یونسکو که در تیرماه سال ۱۳۸۳ در چین برگزار شد به دلیل دارا بودن شاخص‌های فراوان با صد در صد آرا در فهرست میراث جهانی به ثبت رسید.

پل خواجو

Khajou_br

پل خواجو یکی از پل های تاریخی شهر اصفهان بوده که در شرق سی و سه پل، بر روی رود زاینده رود واقع شده است. این پل در انتهاى خیابان کمال اسماعیل اصفهانى و انتهاى خیابان خواجو، واقع شده است. طبق گفته باستان شناسان، پل خواجو بر روی پلی که پیش از این وجود داشته و خراب و ویران شده بود، بنا شده است. این پل که در دوره صفویه یکی از زیباترین پل های جهان به شمار می رفت، به دستور شاه عباس دوم، در سال ۱۰۶۰ قمری ساخته شد. طول این پل ۱۳۳متر بوده و عرض آن نیز به ۱۲متر می رسد که همراه با تزئینات و کاشیکاری فراوان، از آثار بسیار ممتاز شهر اصفهان به حساب می آید. گردشگران و جهانگردانی که در ادوار مختلف به اصفهان آمده اند، لب به تحسین پل خواجو گشوده اند و این مکان را در زمره شاهکارهای جاودانه معماری ایرانی و اسلامی به شمار آورده اند. بنای پل خواجو در چهار طبقه و با کاشیکاری های عصر صفویه، احداث شده است. این مکان در فصل بهار و هنگام طغیان آب زاینده رود، منظره بسیار جالبی را به وجود می آورد، به گونه ای که باعث شده مردم در این مکان نشسته و به تماشای زیبایی های این مکان بپردازند. در وسط پل، برای اقامت موقتی پادشاه و خانواده سلطنتی، ساختمان مخصوصی که به بیگلربیگی شهرت دارد، احداث شده است. به نوشته تاریخ نگاران و پژوهشگرانی که درباره سلسله صفوی مطالعه نموده اند، هدف شاه عباس دوم از ساختن پل خواجو، پیوند دادن دو محله خواجو و دروازه حسن آباد با تخت فولاد و راه شیراز بوده‌ است. پل خواجو از نوع پل سدی بوده و به عقیده برخی، نقطه اوج صنعت پل سازی در ایران به حساب می آید. عملکرد سد پل، این است که می‌تواند آب را تا ارتفاع ۶ متر بالا ببرد. این پل دارای ۱۶ دریچه تخلیه آب بوده و در بدنه آن از شیارهایی استفاده شده و همچنین کشوهایی درآن قرارگرفته که می‌توانند این دریچه ها را بالا و پایین ببرند. با بالا و پایین کردن کشوها، قادر خواهند بود اندازه آبی را که جاری میشده تنظیم نمایند و همینطور این کشوها عمل تنظیم آب جمع شده در پشت این پل سدی را انجام می دادند.

در میان هریک از دو ضلع شرقی و غربی پل، ساختمانی احداث شده که شامل چند اتاق بوده که به نقاشی مزین  شده است. این ساختمان که شاه نشین نامیده می شود، در آن دوره جایگاه بزرگان و امیرانی بوده که برای تماشای مسابقات شنا و قایقرانی بر روی دریاچه مصنوعی، به این مکان فراخوانده می شدند. در گوشه‌ های ضلع شرقی پل خواجو، دو شیر سنگی وجود دارد که ظاهرا، نماد سپاهیان بختیاری و محافظ اصفهان در عصر صفویه هستند. پل خواجو دارای ۲۴ دهانه‌ بوده که از مکعب‌ های به دقت تراش‌ خورده، ساخته شده است. اطراف پل در ایام بهار و تابستان و روزهاى تعطیل، محلی عمومی برای تفرج اهالى است و بعضى روزها به حدى جمعیت زیاد است که عبور و مرور در طبقه دوم، تقریباً مشکل مى ‏شود. دلیل نامگذاری این پل، به پل خواجو، نزدیکی آن به محله خواجو می باشد. اما علاوه بر این نام، با اسامى بابا رکن الدین، خواجو، گبرها، شیراز، حسن آباد، پل شاهى و تیمورى نیز خوانده می شود. دلیل آنکه به آن پل بابا رکن الدین گفته می شود، این است که در تخت فولاد، که نزدیک جاده قدیم شیراز واقع شده، قبر و بقعه بابا رکن الدین که از عرفاى معروف زمان خود بوده، قرار دارد و به همین دلیل، پل به نام او معروف گردیده است. پل خواجو اصفهان، در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شماره ثبت ۱۱۱ ، به‌ عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده‌ است.

باغ و عمارت معین زنجان

عمارت معین

باغ و عمارت تاریخی معین در ضلع جنوب غربی شهر زنجان، از شمال در مجاورت رودخانه زنجان رود و در غرب پل سردار قرار دارد. این بنای زیبا توسط یکی از متمولان شهر در دوره قاجاریه ساخته شده است. بنای داخل باغ با معماری قاجاری و الهام گرفته از قصرهای آن دوران ولی در ابعاد کوچکتر احداث شده است. بنا دارای طرح محوری تقارن بوده و به جای حیاط در وسط باغ بزرگ زیبایی قرار گرفته است. دو اتاق این بنا از همه زوایا به باغ اشراف دارند. ایوان سرتاسر ضلع جنوبی را در بر گرفته و از طریق پله ای شرقی و غربی به کف حیاط مرتبط می شوند. بالای پله دو ستون بزرگ آجری قرار دارد که تا ارتفاع ۵۰ سانتی متر از سنگ در ساختار این ستون ها استفاده شده است. این ستون ها دارای سرستون های تزئین شده با آجر و قالب های گچی هستند. چهار ستون چوبی نیز حدفاصل دو ستون آجری قرار گرفته است که فاصله آنها را با نرده های چوبی آراسته اند. درها و پنجره ها از جنس چوب گردو و با قاب بندی چوبی هستند که شیشه های شفافی درون قابهایشان کار گذاشته شده است. اطراف نمای خارجی درها و پنجره ها تزئینات آجری منحصر بفردی به چشم می آید. سقف بنا شیروانی بوده که با نقش گل و بوته نقاشی شده است. این بنا زیرزمینی سرتاسری دارد که دو درب چوبی برایش در نظر گرفته شده است و دو پنجره مشبک آبی رنگ روشنایی فضا را تأمین می کند. این اثر تاریخی از دو قسمت خانه و باغ تشکیل شده که لمبه کوبی های زیبای سقف و سر ستون های منقوش از تزیینات شاخص این بنا است. خانه در وسط باغی مشجر قرار دارد که یک حوض با چند جوی انشعابی، آب را به نقاط مختلف باغ هدایت می کنند.

چهارطاقی تیموری

chahar-taghi-12

بنای چهارطاقی تیموری یک بنای ۸ ضلعی است که شباهت بسیاری به یک مقبره دارد. بسیاری براین عقیده‌اند که مقبره مربوط به امیرتیمور بوده است و علت این امر را تاریخی می‌دانند که در سنگ نوشته قبر آمده که سال ۷۵۸ هجری قمری یعنی دوره حاکمیت تیمور را نشان می‌دهد. بنای چهارطاقی دارای سنگ قبری سیاه رنگ و ساده است. نوشته روی سنگ قبر از بین رفته و تنها به سختی می‌توان نام عید خواجه را از آن خواند. با رجوع به منابع تاریخی عصر تیموری مشخص می‌شود که عیدخواجه نام یکی از بزرگان و سرداران دوره تیموری است. طبق سند، به نظر می‌رسد که مقبره چهارطاقی مربوط به عیدخواجه است. به‌طور کلی بنا دارای تاریخ مشخصی نیست و نظرات در مورد آن متفاوت است. بنای چهارطاقی دارای سردابه‌ای است که در عمق ۱٫۵ متری از سطح فعلی زمین است. چون ساخت سردابه‌ها در دوره ایلخانان بیشتر گزارش شده است؛ برخی براین عقیده‌اند که بنا ممکن است در دوره ایلخانان ساخته شده باشد. مقبره چهارطاقی در ۶ کیلومتری شهر شیروان و ۳ کیلومتری جاده آسفالته، در مجاورت روستای زیارت قرار دارد و در قسمت شمال شرقی مقبره امام‌زاده حمزه رضا قرار گرفته است. مقبره تیموری شیروان، در زیر، دارای نقب‌هایی به طرفین است که این نقب‌ها وسعت بسیاری را در برمی‌گیرد.

معماری مقبره : آرامگاه چهارطاقی به‌صورت ۸ ضلعی، از خشت ساخته شده و با چوب مستحکم شده است. بنا از بیرون دارای طاق نماهایی است که پوشش جناقی دارند و با آجرچینی خفته راسته در قسمت ساقه گنبد تزیین شده‌اند. درهای ورودی بنا بسیار بزرگ هستند و هر کدام در حدود ۲ متر ارتفاع دارند. برای زیر و روی درها، نورگیری به عرض خود درها تعبیه شده است. مقبره همچنین دارای گنبدی است که ارتفاع آن از قسمت فوقانی ۲٫۵ متر و ارتفاع آن تا زیر گنبد ۴٫۲۸ است. تصویر زیر نمایی از مشبک پنجره‌های آرامگاه را نشان می‌دهد. برای تزیین فضای درون بنا، در ساقه گنبد آجر به‌صورت عمودی و افقی به کار رفته و بدنه خارجی گنبد نیز با روش آجر چینی دو رجه ساخته شده است. قسمت داخلی بنا به‌صورت چهارگوشه است. فضای درون بنا از پوشش گچ است و تقاطع اضلاع آن از گچبری و بالای سردر، دور تا دور به رنگ فیروزه‌ا‌ی گچ‌بری و کتیبهنویسی شده است. امروزه بیشتر قسمت‌های کتیبه‌ها از بین رفته‌اند. بنا در سال ۱۳۵۶  یکبار مرمت شده و این مرمت به شکل بنا بسیار آسیب‌زده است. همچنین در سال‌های ۸۶ و ۸۸ نیز تعمیراتی برای مقابله با ریزش در آن صورت گرفت. بنا در سال ۱۳۸۰ در فهرست آثار ملی قرار گرفت.

آرامگاه حاج ملا هادی سبزواری

Mulla_Hadi_Sabzevari_Tomb_(ADI3475-05)

سبزوار یکی از شهرهای استان خراسان رضوی است که در شمال شرق ایران قرار گرفته و با مرکز استان یعنی شهر مشهد در حدود ۲۴۰ کیلومتر فاصله دارد. این شهر که در گذشته نام‌های متفاوتی همچون «بیهق»، «ساسویه»، «ساسان آباد» و «سربداران» داشته است، حدود ۲۵۰ هزار نفر جمعیت دارد. سبزوار از دیرباز مراکز علمی و دانشگاهی و به‌خصوص حوزه‌های علمیه قدرتمندی داشته است و به همین دلیل از نظر فرهنگی و دانشگاهی و همچنین تاریخی شهر مهمی است. همین اهمیت باعث شده تا این شهر اندیشمندان شاخصی را در خود پرورش دهد. یکی از این اندیشمندان برجسته «ملا هادی سبزواری» بوده است.

هادی سبزواری یکی از عالمان و اندیشمندان برجسته در زمینه علوم و فلسفه اسلامی بود. وی در سال ۱۲۱۲ هجری قمری در شهر سبزوار به دنیا آمد. او علوم مقدماتی را در سبزوار آموخت و سپس برای یادگیری بیشتر و تکمیل آموخته‌هایش به شهر مشهد سفر کرد. پس از آن به اصفهان رفت تا در زمینه فلسفه و عرفان آموزش ببیند. او در سال ۱۲۴۲ هجری قمری یعنی در سن ۳۰ سالگی دوباره به مشهد برگشت و مدت پنج سال را به تدریس در مدرسه «حاج حسن» مشهد گذراند. هادی در طول سال‌هایی که همچون یک طلبه پرتلاش، به دنبال یادگیری علوم مختلف دینی بود، در کلاس درس استادانی همچون «ملا حسین سبزواری»، «شیخ محمد تقی رازی»، «محمد ابراهیم کلباسی»، «ملا علی مازندرانی» و «ملا اسماعیل کوشکی» حاضر شد و از دانسته‌های آنان بهره گرفت. ملا هادی سبزواری شعرهایی نیز به صورت غزل‌های حکمی و عرفانی سروده‌ و تخلص ایشان در شعرهایشان «اسرار» بوده است. از ملا هادی سبزواری آثار ارزشمندی بر جای مانده است که از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به «اسرار الحکمه فی المفتتح المغتنم»، «النبراس فی اسرار الاساس»، «دیوان اشعار»، «راح قراح و کتاب رحیق در علم بدیع»، «مفتاح الفلاح و مصباح النجاح» و همچنین «رسائل حکیم سبزواری» اشاره کرد. علاوه بر این‌ها منظومه و شرح منظومه سبزواری نیز از ایشان به جا مانده که در این اثر، هادی به تلخیص «اسفار» ملا صدرا پرداخته است. ملا هادی سبزواری در بیست و پنجمین روز از ماه ذی الحجه سال ۱۲۸۹ هجری قمری، در سن ۷۷ سالگی و پس از یک عمر پربار در زمینه یادگیری علوم اسلامی و تدریس آن‌ها از دنیا رفت. در حال حاضر آرامگاه این شخصیت برجسته در شهر سبزوار و در ضلع جنوبی میدان کارگر این شهر قرار دارد.

بنای اولیه این آرامگاه یک سال پس از درگذشت هادی یعنی در سال ۱۲۹۰ هجری قمری توسط «میرزا یوسف مستوفی الممالک» در این محل ساخته شد. میرزا یوسف در نظر داشت در کنار این آرامگاه یک مدرسه برای آموزش علوم دینی نیز تاسیس کند و «ملا محمد سبزواری» پسر بزرگ ملاهادی را نیز به عنوان مدرس این مدرسه انتخاب کند، ولی ملا محمد درگذشت و به همین دلیل نیز این مدرسه ساخته نشد. نگاهی دقیق تر به بنای آرامگاه می‌اندازیم. ساختمان این بنا به‌طور کامل از جنس آجر ساخته شده است. این ساختمان از یک اتاق اصلی مقبره و چهار ایوان در اطراف این اتاق اصلی تشکیل شده است. ضمن اینکه گنبدی آجری بر روی اتاق اصلی مقبره ساخته شده است. البته دو حجره و دو ایوان کوچک نیز در این مجموعه وجود دارد. ورودی این بنا از سمت شمال شرقی و ایوان‌های واقع در اضلاع شرق و غرب به سمت بیرون باز است که سه نورگیر نیز دارد. اگر به سقف اتاق گنبد و همچنین سقف چهار ایوان اطراف بنگرید، می‌توانید آیینه کاری‌های انجام شده در آن‌ها را مشاهده کنید که زیبایی خاصی دارند. این آرامگاه جزو بناهای دارای طراحی داخلی «چلیپایی» شکل است. در ساخت بنا به‌طور عمده از آجر با ملات گچ و گچ خاک استفاده شده است. وجود یک گنبد فیروزه‌ای رنگ و استفاده از کاشی کاری‌هایی رنگارنگ بر زمینه لاجوردی از عواملی هستند که در زیباسازی بنای آرامگاه نقش مهمی دارند. شایان ذکر است که گنبد پوششی کاشی‌کاری شده دارد که در طول سال‌ها چند بار مورد بازسازی قرار گرفته است. همچنین جالب است که یک سری از تزیینات آیینه‌کاری این قسمت مورد بازسازی قرار نگرفته‌اند. برای ساخت قبر نیز از سنگ مرمر بزرگی استفاده شده است، البته در گذشته گویا قبر از جنس گچ بوده و روی آن نیز صندوقی چوبی تعبیه شده بود که در حال حاضر اثری از این صندوق دیده نمی‌شود. در محوطه اطراف بنا، در مجموع چهار باغچه دیده می‌شود که دو تا از آن‌ها در سمت شرق و غرب کوشک قرار دارند و دو باغچه دیگر نیز در سمت جلو واقع شده اند. نکته‌ای که در مورد گنبد آرامگاه ملاهادی سبزواری وجود دارد این است که این گنبد با استفاده از چند نیم دایره ساخته شده است، موردی که در بیشتر گنبد‌های معماری سنتی ایرانی که در بناهای دیگر می‌بینیم، دیده نمی‌شود. این نوع گنبدها در برابر فشارهایی که به آن‌ها وارد می‌شود، آسیب‌پذیرتر هستند. شاید به همین دلیل باشد که هم‌اکنون ترک‌هایی در روی آهیانه گنبد آرامگاه به چشم می‌خورند. آرامگاه ملا هادی سبزواری به عنوان یک اثر تاریخی ارزشمند در ۹ مرداد سال ۱۳۵۵ هجری شمسی و با شماره ثبت ۱۳۳۴ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.