معماری کلیسای جامع تثلیث تفلیس : این بنای باشکوه، در سمت چپ رود کورا و در منطقه ی تاریخی Avlabari قرار گرفته است. سبک معماری آن، سبک سنتی گرجی است که در بعضی از قسمت ها سعی شده تا با فوکوس، نقاط قوت آن بیشتر به چشم بیاید. گنبد این کلیسا به یک صلیب ۷.۵ متری از طلا مزین شده است اما در سایر قسمت های آن سعی شده تا از المان های طبیعی استفاده شود. در کف این کلیسا از کاشی های مرمر و در محراب آن از موزاییک استفاده شده است و شمع و گل های چشم نواز آن هر کسی را خیره می کند. نقشی های دیواری ای که در این بنای پر ابهت دیده می شود، کاری از گروهی از هنرمندان به سرگروهی Amiran Goglidze است. کلیسای جامع تثلیث در شهر زیبای تفلیس یکی از محبوبترین مکان ها است که دیدن آن به هر کسی توصیه می شود. برای گرفتن عکس های یادگاری در بازدید از این بنا حتما تریپاد همراهتان داشته باشید تا بتوانید یک نمای کلی زیبا از دیواره ها و سقف بلند آن در پس زمینه ی عکستان داشته باشید.
دیدنی
موزه پست زاهدان
یکی از موزه های استان سیستان و بلوچستان ، موزه پست و ارتباطات در شهر زاهدان است . این موزه در ساختمان قدیمی اداره پست زاهدان قرار گرفته است . قدمت بنای این موزه بر اساس کتیبه موجود بر سردر به سال ۱۳۱۱ و آغاز دوره پهلوی برمی گردد . این بنا در بافت قدیمی و اولیه شهر زاهدان قرار دارد و همزمان با اولین سال های شکل گیری شهر نوپای زاهدان احداث شده است و از جمله مهمترین بناهای دولتی باقی مانده در هسته اولیه این شهر محسوب می شود. مصالح عمده این بنا از خشت خام در جرزها و آجر در نما می باشد که با شیوه معماری بومی کویری ساخته شده و در ابتدا دارای مجموعه ای بسیار بزرگ و وسیع بود که بخش عمده آن متاسفانه تخریب شده و تغییر کاربری پیدا کرده است .
این بنای اداری با عنوان اداره ایالتی پست و تلگراف سیستان و بلوچستان آغاز به کار کرد . در سال ۱۳۳۸ علاوه بر فعالیت اصلی به ایجاد ایستگاه رادیویی اقدام کردند و برنامه های به زبان فارسی ، اردو و هندی برای رادیو تولید می کردند . پس از انقلاب اسلامی نیز این ساختمان به عنوان اداره پست زاهدان به فعالیت خود ادامه داد . پس از احداث ساختمان جدید پست زاهدان این بنای ارزشمند که در سال ۱۳۷۷ به ثبت آثار ملی کشور رسیده و در سال ۱۳۸۴ با اعتباری معادل ۲۰۱ میلیون ریال از سوی اداره کل میراث فرهنگی استان مورد مرمت و احیاء قرار گرفت . این موزه در سال ۱۳۸۷ به طور رسمی افتتاح گردید . موزه پست زاهدان از بخش های مدیریت، نگهبانی، سرسرای سمعی – بصری و تالارهای نمایش تشکیل شده است . تالارهای نمایش این موزه شامل بخش های تجهیزات پست (ترازو، تمبز زن، رادیو لامپی و تلفن سلطنتی رومیزی)، پست کهن (انواع مهره های کشف شده دکمه ای، استامپی، استوانه ای در شهر سوخته، مرد تلگراف چی و ماکت کبوتر خانه پست میرجاوه)، بخش تمبرهای ایران و بین الملل و بخش ارتباطات (تلفن و تلگراف) می شود .
پل تاریخی شالو ایذه
پل شالو گذرگاهی بوده به قدمت چند هزارساله که آثار برجامانده و شواهد موجود اطراف این گذرگاه گواهی است از هنر معماری و اندیشه ایرانیان باستان که در مسیر جاده تاریخی دزپارت قرارداشته. این پل که با آبگیری سد کارون ۳ زیر آب رفت خاطرات بسیاری را با خود به زیر آب برد از جمله خاطرات کوچ ایل بختیاری که همه ساله برای عبور از کارون خروشان باید از این تنگه عبور میکردند. پل قدیم شالو که تشکیل شده از دو ستون بلند و مستحکم و دو طناب ضخیم و محکم که قدیم این پل چوبی بوده و تلفیقی از چوب و طناب بوده بعدها با استفاده از کابل دو سر پل را به هم وصل کردند و چیزی شبیه به اتاقک افراد و دامها را جا به جا میکرد. به دلیل اینکه در خاک بختیاری رودخانه های بسیاری جریان دارد ، پل های زیادی نیز بر روی این رودخانه ها ساخته شده است تا موجب سهولت در رفت و آمد مردم گردند. یکی از قدیمی ترین، بزرگ ترین و معروف ترین پل های بختیاری، پل « شالو» است .چون این پل در قلمرو طایفه شالو واقع بوده است، صدها سال است که به این نام شناخته می شود. پل شالو و « گدار» معروف « بلوطک» نه تنها یکی از مهم ترین گذرگاههایی است که خوزستان را به فلات مرکزی ایران وصل میکند بلکه بخش مهمی از ایل بختیاری نیز از آن استفاده کرده و خود را به مناطق گرمسیری و سردسیری میرساند. این پل در طول تاریخ با اسامی مختلفی مانند: خره زاد، خورزاد، دزپارت، دسفارت، ایذج و شالو شناخته شده است. پل و گدار شالو نفش مهمی در رونق جاده باستانی دزپارت، دسپارت، دزفارت یا دسفارد داشته است. این راه مهم در دوره عیلامی ساکنان دو سوی رشته کوه را در سرزمین فعلی بختیاری به هم متصل میکرد. این پل در دوره هخامنشی، اصفهان را به خوزستان (شوشتر، ایذه و اصفهان) مرتبط میساخت. در کتاب «سفرنامه ابودولف » که در سال ۳۴۱ قمری به رشته تحریر درآمده است در ذکر بناهای خوزستان آمده است: «پل معروف خورزاد(خرزاد) نیز از بناهای او می باشد. این پل میان ایذج و رباط واقع است و یکی از شگفتیهای جهان است. پل مزبور بر روی رودخانه خشکی که فقط هنگام طغیان آب باران آب دارد ساخته شده در آن هنگام این رودخانه به دریای خروشانی مبدل می شود که پهنای آن بر روی زمین به یکهزار ذراع و عمق آن به یکصد و پنجاه ذراع و پهنای کف آن به ده زراع میرسد. ساختمان این پل از پایین تا کف زمین با سرب و آهن انجام شده و هر قدر بنا بالا می آید از عرض آن کاسته و دهانه اش تنگ تر می شود. در دو جانب پل در شکاف میان ساختمان و زمین کنار رودخانه تفاله آهن آمیخته به سرب گداخته ریخته شده. پنهای شکافی که بدین شکل پر شده در سطح زمین به چهل ذراع می رسد. در اینجا دهانه رودخانه یکصد و دوازده ذراع است آنگاه پل روی پایه ها مزبور بنا شده. در شکاف میان پایه های پل و دو پهلوی رودخانه و همچنین در کف زمین آب سرب مخلوط با تکه های مس ریخته شده است. این پل دارای یک تاق بسیار محکم است و از شگفتیهای هنر معماری بشمار می رود.»
در دوره آل بویه این پل تعمیر و بازسازی شد. دلیل آن حمایت لرها و اهالی شهر ایذج از آل بویه و نقش کلیدی آنان در تشکیل و تاسیس سلسله آل بویه بود. آل بویه برای جبران خدمات لرها دست به کار بزرگی زدند و پل معروف ایذج را تعمیر و بازسازی کردند. در اوایل سال ۱۳۰۸ شمسی در جریان قیام علی مردان بختیاری برای پیشگیری از پیشروی قوای دولتی و غافلگیر شدن رزمندگان، پل شالو تخریب شد. بعد از این گاهی با استفاده از کابلهای فلزی محکم و قطور اتاقکهای چتری نیز درست میکردند که با قرقره و با کمک پلبانان عابرین به آن سوی رودخانه هدایت میشدند. در بهمن سال ۱۳۳۱ شمسی نیز با اشاره ژاندارم های مستقر در پادگان ایذه که گمان می کردند ابوالقاسم خان بختیار صبحگاه از این پل عبور می کند با اسید و تیزآب سیمهای فلزی پل را تخریب کردند تا هنگام عبور خان پل تخریب و خان و همراهانش به قعر دره سقوط کنند. اما آن روز به جای ابوالقاسم خان پنج روستایی بینوا جان خود را از دست دادند. در سال ۱۳۴۳ شمسی عملیات نصب پل فلزی آغاز شد و در سال ۱۳۴۶ کار آن به اتمام رسید. در آبان ماه سال ۱۳۸۳ با اتمام عملیات سد کارون ۳ و پل های قوسی و آبگیری سد، پل شالو به زیر آب رفت و از نگاهها محو گردید و تنها خاطره های آن برای عشایر و عابرین برجای ماند و پل های دوگانه قوسی جایگزین پل قدیمی شدند. پل شالو صدها سال در اختیار طایفه شالو بود و هر سال در فصل بهار قبل از شروع کوچ بهاره آن را بازسازی می کردند و با عبور دادن عشایر از پل و گدار درآمد خوبی نیز عایدشان می شد. بعدها کلانتر طایفه شالو به دلیل عواطف و وابستگی های فامیلی پل بانی و اخذ عوارض آن را به اشخاص دیگری واگذار کرد. نهایتاً پس از کشمکشهای فراوان و دخالت طوایف دیگر، دولت با دریافت مبلغ ۳۰۰۰۰ تومان رسماً امتیاز پل بانی، نگهداری و دریافت عوارض را به کلانتر طایفه لجم اورک واگذار کرد.
آبشار آما ایلام
آبشار اما در نزدیکی روستای اما و پشت سد ایلام و در ۲۵ کیلومتری مرکز استان قرار دارد. آبشار این محل در میان درهای واقعشده که آب آن به سمت دریاچه سد ایلام در حرکت است. شاید میزان آبی که از آبشار اما پایین میریزد در مقایسه با دیگر آبشارهای ایران زیاد نباشد؛ اما ارتفاع آن که به حدود ۲۰ متر میرسد. این ارتفاع قابل توجه سبب میشود، گردشگران زیادی از استان ایلام یا دیگر استانها به دیدن آن بروند. بهخصوص اینکه در کنار این آبشار، فضای سبز زیبایی وجود دارد که برای پیک نیک خانواده مناسب است. این جاذبه طبیعی به شماره ۲۳۷ به ثبت میراث طبیعی ملی ایران رسیده است و آب آن به سمت دریاچه سد ایلام جریان دارد. بنابراین کنار بازدید از این آبشار میتوانید، زمانی را هم به بازدید از مسیر جریان آب و در نهایت سد ایلام اختصاص دهید که خود بسیار دیدنی است. این مسیر زیبا در کنار پیچ و خمهای جاده، چشمانداز بسیار دلنشینی دارد. برای آنکه به پای آبشار داخل دره برسید؛ پس از پارک خودرو خود در جای مناسب، باید از داخل فضای سبز رد شده و از مسیری پاکوب پایین بروید که کمی شیب دارد؛ اما آنقدر طولانی نیست. اگرچه مسیر کوتاه است؛ اما به همراه داشتن کفش مناسب طبیعتگردی کمک زیادی به شما خواهد کرد. البته آبشار اما از قسمتهای بالاتر هم قابل رویت است و نیازی نیست که حتما از شیب پایین بروید؛ اما دیدن آن از نزدیک، لطف دیگری دارد و نباید فرصت را از دست بدهید.
یکی از تفریحات رایج مردم در این قسمت، آن است که زیر آبشار بروند و آب تنی کنند. اگرچه میزان آب، بستگی زیادی به بارشهای هر زمان و هر فصل دارد، ولی در کل عمق حوضچه آب زیر آبشار در حدی نیست که بتوانید به راحتی در آن شنا کنید. بیشتر میتوانید همچون یک دوش طبیعی از ریزش آب لذت ببرید. البته باید جوانب احتیاط را رعایت کنید، چرا که ممکن است شدت جریان آب فشار زیادی به سر، گردن و یا کمرتان وارد کند. بنابراین پیش از آنکه کاملا زیر جریان آب بروید، حتما از مناسب بودن شدت آن اطمینان حاصل کنید. این شدت آب ممکن است برای کودکان اصلا مناسب نباشد. بهعلاوه، به دلیل سرد بودن آب بهتر است زمانی زیر آبشار بروید که پس از آبتنی، امکان خشک شدن زیر نور خورشید را داشته باشید. البته اگر لباس اضافه به همراه داشته باشید، میتوانید تجربه لذتبخشتری برای خود رقم بزنید. کنار این آبشار و به خصوص در سمت راست آن هم میتوانید پوشش گیاهی جالبی چون انجیر کوهی، انگور و همچنین بلوط را ببینید که بر زیبایی آن میافزایند. همچنین اگر علاقهمند به روستاگردی باشید، میتوانید از روستاهای نزدیک به آبشار اما هم دیدن کنید که خالی از لطف نخواهد بود. در کل، بازدید از آبشار حدود یک ساعت از زمان شما را میگیرد؛ اما اگر بخواهید آبتنی کنید، به زمان بیشتری احتیاج دارید.
دروازه سنگی خوی
خوی یکی از کهنترین مراکز تمدن در شمال غرب ایران و کانون بسیاری از حوادث تاریخی بوده است. خوی به دلیل واقع شدن در مسیر جاده ابریشم و جاده تجارتی شرق و غرب، مورد بازدید بسیاری از جهانگردان و ایرانشناسان واقع شده است. پیشینه این شهر، به سههزار سال پیش برمیگردد. آثار تاریخی زیادی در منطقه خوی قرار دارد که از آن آثار میتوان به دروازه سنگی خوی اشاره کرد. در گذشتههایی نه چندان دور قدم گذاشتن به هر شهر، مستلزم عبور از حصار آن شهر بود که همچون دیواری دفاعی دور تا دور آن را دربر میگرفت. حفظ امنیت هر شهر و دیاری وابسته به استحکام این دیوار بود و کوچکترین اشتباه در ساخت و حفاظت از آن میتوانست اتفاقات ناگواری را رقم بزند. موقعیت ویژه برخی سرزمینها، نیاز آنها را به این دیوار دفاعی تشدید میکرد تا جایی که دیوارهایی همانند دیوار چین طراحی و ساخته شدند تا سد راه دشمنان شوند. این دیوارها دروازههایی برای عبور و مرور داشتند تا رفت و آمد کاروانها، مردم عادی و بازرگانان به راحتی کنترل شود. امروزه تنها اثرات باقیمانده از دیوارهای باشکوه این شهرها، دروازههایی هستند که پابرجا مانده و وقایع تاریخی زیادی را پشت سر گذاشتهاند. در دوران قاجاریه، شهر خوی به دلیل نزدیکی به مرز روسها، از اهمیت استراتژی بالایی برخوردار بود. هنوز بقایای دیوارهای دفاعی شهر که به درخواست فتحعلی شاه، به دست ژنرال گاردن در قرن سیزدهم در اطراف این شهر ساخته شده است، امروزه به چشم میخورد. دروازه سنگی (قالا قاپیسی) خوی در جنوب بازار خوی به طرف شهر سلماس قرار دارد. این اثر در دوره ایلخانیان یا دوره قاجاریه بنا شده و از حصار تاریخی شهر خوی باقی مانده است. در جلوی دروازه سنگی خندقی به عمق ۱۰ متر و عرض ۳۰ متر وجود داشته است که یک پل معلق بر روی آن تعبیه شده بود.
دروازه سنگی از جاهای دیدنی خوی به شمار میرود و تنها دروازه باقیمانده از حصار شهر خوی و تنها دروازه باقیمانده از تاریخ کهن ایران است که ارزش تاریخی زیادی دارد. دروازه سنگی خوی از نمونههای باقیمانده دوازده حصار تدافعی در جنوب شرقی شهر خوی است که جهت حفاظت شهر از تهاجم دشمن و کنترل عبور و مرور ساخته شده است. در گذشته مردم از طریق دروازه سنگی به شهرهای سلماس و ارومیه میرفتند، اما امروزه به علت گسترش شهر این بنای تاریخی در بافت جدید شهر قرار گرفته و قسمت شمالی آن متصل به بازار قدیمی خوی قرار دارد. ضلع شمالی دروازه آجری و به سبک جناقی است. ضلعجنوبی آن یک در میان سنگهای خاکستری و سیاه دارد و به شکل قوس نیمدایره است که زیر این قوس دو شیر ساده سنگ تراشی شده است. تا ۶۰ سال گذشته در اطراف شهر خوی، دیواری خشتی با ۴ دروازه وجود داشت. به جز این دروازه سنگی، دروازه های دیگری نیز وجود داشته است که امروزه مردم با نامهای دروازه شهانق یا شوونه قاپوسی، دروازه محله یا قالاقاپوسی یا محله قاپوسی، دروازه چورس یا دروازه ماکو و دروازه شوراب یا دروازه تبریز از آنها یاد میکنند. اما از آن همه دروازه، تنها همین دروازه سنگی توانسته ناملایمات روزگار را تاب بیاورد و در این شهر باقی بماند. دروازه سنگی در روزگاران گذشته وقایع بسیاری را به چشم دیده و در برابر آنها سکوت کرده است. مهاجمان ارمنی و عثمانی بارها خواستند تا این حصار را از بین ببرند و وارد شهر شوند و هنوز هم آثار گلولههای آنان بر تن این دروازه دیده میشود. این بنا از حیث جنس ساختمان با دو نوع مصالح مقاوم ساخته شده است. بهطور کلی در ساخت دروازه سنگی از دو نوع مصالح آجر و سنگ استفاده شده است. ضلع شمالی آن که در امتداد بازار قدیمی خوی قرار دارد با آجر ساخته شده، ولی سمت جنوبی بنا از سنگهای تراش خاکستری و سیاه است که بهصورت ترکیبات موزون و هماهنگ نماسازی شده است. این بنا در حال حاضر مورد استفاده قرار نمیگیرد. نام این اثر ارزشمند، بهعنوان تنها دروازه باقیمانده از تاریخ کهن ایران، با شماره ۸۰۸ در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است. دروازههای ایران در گذشته دو نوع را شامل میشدند، دروازههای سنگی و دروازههای آجری. دروازه سنگی تنها نمونه باقیمانده از نوع خود است. نویسنده و مورخ فرانسوی به نام کنت دو گوبینو، معماری دروازه سنگی را به بناهای قاهره تشبیه میکند و در نوشتههای خود از آن اینگونه سخن میگوید:
خوی شهر دلپذیری است، دروازه زیبایش به شیوه بناهای قاهره، از مرمر سیاه و سفید ساخته شده است و من نظیر آن را در هیچ جای دیگر ایران ندیدهام، این دروازه به بازار باز میشود.
بعضی از مورخان این اثر را به دوره ایلخانیان نسبت میدهند و امکان دارد در زمان عمران و آبادانی خوی توسط ایلخانیان، این دروازه نیز ساخته شده باشد. ولی منابع دیگری دروازه را مربوط به دوره قاجار میدانند، انتساب دوم با توجه به سبک معماری مقایسه با آثار باقی مانده قاجاریه در تبریز و خود شهر خوی معقول بهنظر میرسد. و از طرفی نیز با توجه به سر در باقی مانده این بنا مربوط به دوره ایلخانی دانسته میشود. آن گونه که از سبک معماری این اثر بر میآید میتوان از ساخت دروازه در دوره قاجار سخن گفت چرا که آثار باقی مانده از قاجار در تبریز و خوی شباهتهای بسیاری به این اثر دارند. از نظر کارشناسان دلیل دیگری که ساخت این بنا را در دوران قاجار تایید میکند این است که ساخت آخرین حصار یا بدنه شهر به دستور عباس میرزا نایبالسلطنه (فرزند فتحعلی شاه قاجار) صورت گرفته است و شواهد، حکایت از پابرجا بودن آن تا سال ۱۳۲۰ خورشیدی دارند. از سوی دیگر، سر در باقی مانده این بنا نشانههای معماری دوره ایلخانی را دارد و برخی کارشناسان معتقد هستند که معماران در زمان عمران و آبادانی خوی به دستور همسر آباقاخان، دومین پادشاه سلسله ایلخانی، این دروازه را ساختهاند. شواهد نشان میدهند که در سال ۱۱۳۵ هجری شمسی این بنا توسط احمدخان دنبلی (رییس ایل دنبلی در زمان کریم خان زند) مورد مرمت و بازسازی قرار گرفته و تقویت شده است.
کلیسای جامع تثلیث گرجستان
یکی از مهم ترین بناهای مذهبی جهان، کلیسای جامع تثلیث تفلیس است که در کشور گرجستان قرار گرفته است. این کشور به دلیل آب و هوای بسیار خوب و دیدنی های زیادی که دارد، به یک مقصد مهم گردشگری برای ایرانی های عزیز تبدیل شده است. کلیسای جامع تثلیث تفلیس که به عنوان سامبا هم شناخته می شود، مطمئنا یکی از شناخته شده ترین جاذبه های گردشگری تفلیس و کلیسای اصلی ارتدوکس های گرجی است. این کلسیا از ۲ نقطه نظر می تواند جالب باشد: اول اینکه سومین کلیسای جامع ارتدوکس بلند دنیا است و دوم اینکه نماد ملی گرجستان است. کلیسای جامع تثلیث ، بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۴ در شهر تفلیس پایتخت گرجستان ساخته شد و سومین کلیسای بلند ارتدوکس در دنیا و یکی از بزرگترین بناهای مذهبی جهان از نظر وسعت است و در واقع برای بزرگداشت گذشت ۲۰۰۰ سال از تولد حضرت مسیح ساخته شد. ایده ی ساخت کلیسایی به این عظمت، در سال ۱۹۸۹ توسط مقامات شهر تفلیس به شهروندان شهر اعلام شد و در آن از معماران مختلف خواسته شد تا طرح های پیشنهادی خود را ارائه دهند. بعد از سختگیری های فراوان، طرح Archil Mindiashviliwon پذیرفته شد و از اینجا بود که استارت ساخت این بنای زیبا زده شد.کلیسای جامع تثلیث تفلیس، از ۹ کلیسای کوچکتر ساخته شده است که ۵ تا از آنها در یک قسمت بزرگ زیرزمینی قرار گرفته اند. فضای کلی این کلیسا ۵۰۰۰ متر مربع و ارتفاع آن از کف زمین تا بالای صلیب، ۱۰۵۵ متر است.