دیدنی
عصارخانه شاهی
در ایران قدیم به آسیابهای خاصی که برای خرد کردن برخی مواد مثل زردچوبه و فلفل استفاده میشد، عصارخانه میگفتند. همچنین از عصارخانهها برای گرفتن عصاره مواد روغنی مثل کرچک استفاده میشد. در واقع واژه عصارخانه بهمعنای محل عصارهگیری است و کارکرد این عصارخانهها را میتوان شبیه به کارخانههای روغنکشی دانست. عصارخانه از دو قطعه سنگ بزرگ تشکیل میشد که روی هم قرار میگرفتند. این دو قطعه سنگ از یکطرف با اهرمی به راس چهارپایی نظیری الاغ یا شتر و اسب وصل بود و با حرکت حیوان بهصورت دورانی، سنگ رویی آسیاب به حرکت درمیآمد و با گردش آن، مواد میان دو سنگ نرم میشد. قسمت بالای سنگ متحرک جایگاهی بود که مواد خردشونده را داخل آن میریختند تا به زیر سنگ بروند و خرد شوند. این عصارخانههای ابتدایی را «چوغنگری» نیز میگفتند. عصارخانهها را میتوان نماد صنعتی ایران قدیم دانست و از آنها در یزد، چهارمحال و بختیاری و اصفهان نمونههای معدودی باقی مانده است. با گذشت زمان و گسترش نیازهای مردم، عصارخانهها هم پیشرفت کردند و تغییراتی در آنها شکل گرفت. امروزه در اصفهان چندین نوع از این عصارخانهها برجای مانده است. یکی از معروفترین آنها و از جمله جاهای دیدنی اصفهان، عصارخانه شاهی است که در سال ۱۰۲۱ هجری قمری همزمان با احداث بازار بزرگ قیصریه و مدرسه ملاعبدالله به دستور شاه عباس اول ساخته شد. عصارخانه شاهی در میدان نقش جهان اصفهان قرار دارد. قرارگیری عصارخانه در این مکان سبب شده است در شکوه عظمت آثار بزرگ تاریخی اصفهان مانند مسجد امام و عالیقاپو محو شود. از سال ۱۳۴۰ تا سال ۱۳۴۹ برای حرکت تیر بزرگ و چرخش سنگ آسیاب، از موتور برق استفاده شد و بعد از آن، بهدلیل صنعتی شدن این حرفه و وجود تجهیزات مکانیزه، ادامه کار بهصرفه نبود و عصارخانه بهمدت ۳۰ سال تعطیل شد. در سال ۱۳۷۹، سازمان نوسازی و شهرداری اصفهان، عصارخانه را از مالک خریداری و در حدود دو سال آن را مرمت کرد. سپس آن را بهعنوان موزه در اختیار مردم و گردشگران قرار داد. عصارخانه شاهی از سال ۱۳۹۲ بهعنوان اولین پایگاه تخصصی مطالعات فرهنگ عامه در کشور، فعالیت میکند و از سال ۱۳۹۵ طرح تاریخ شفاهی مشاغل سنتی اصفهان را در دست گرفته است. در این مرکز کارگاههای تاریخ شفاهی نیز برگزار میشود. بدین شکل این عصارخانه به موزهای کوچک تبدیل شد و در سال ۲۰۱۷ نشان جهانی ایکوم (کمیته ملی موزههای ایران) را بهعنوان برترین موزه کوچک کشور از آن خود کرد.
معماری عصارخانه شاهی : عصارخانه شاهی دارای مساحتی حدود ۳۸۰ متر مربع است و شامل بخشهای مختلفی نظیر پیشخوان، بارانداز، شترخان، گرمخانه و تیرخانه میشود. مساحت این عصارخانه در گذشته حدود ۱۸۰۰ متر مربع بود که در حال حاضر مکانهایی مانند شترخان، بارانداز و ورودی بازرگانان از بین رفتهاند و فقط یک تیرخانه و دو انبار تو در تو در بخش شرقی تیرخانه، در دو طبقه باقی ماندهاند. محل بارانداز عصارخانه هماکنون در پاساژ طلافروشان قرار دارد. این عصارخانه در یک طبقه با ارتفاعی حدود ۱۱ متر و سه فضای گنبدی شکل با مقطع کجاوه ایجاد شده است که سقفها به سبک طاق و چشمه است و نورگیرهای سقف، روشنایی عصارخانه را تامین میکنند. ساخت سقف گنبدی بهمنظور حفظ خنکی محل برای نگهداری روغن بوده است. دیوارها و سقف خشتی بدون کاربندی، قابسازی، تزیینات و پنجره ساخته شدهاند. عصارخانهها در گذشته چندین در ورودی داشتند که هر در مختص گروهی بوده است؛ مثلا یک در برای ورود مشتری و دیگری مخصوص ورود کارگران. هماکنون نیز میتوان این درها را در عصارخانه شاهی مشاهده کرد.
روغنکشی در عصارخانه شاهی: در مرحله اول دانه های روغنی را پاک میکردند و دانههایی را که نیاز به بو دادن داشت، بو میدادند. محل بو دادن در طبقه دوم عصارخانه بوده است. بعد از بو دادن دانهها، پوست آنها گرفته و وارد مرحله آسیاب سنگی میشد. در قدیم از شتر نر، اسب یا گاو استفاده میکردند تا سنگ بارمالی را به حرکت درآورد. حرکت حیوان سبب میشد دانههای روغنی خام زیر بار سنگ آرد شوند. سپس مواد آرد شده را به محل دیگری میفرستادند و با آب مخلوط میکردند تا خمیر شود و سپس خمیر را در سبدهای ضخیمی به نام کوپی که از جنس گیاه بود، میریختند و به تیرخانه ارسال میکردند. این سبدها نقش تصفیهکننده را داشتند. تیرخانه بخش اصلی عصارخانه بود که روغنگیری در آن انجام میشد. این مکان از دو تیر قطور بزرگ از جنس چوب چنار، قرقره و اهرم چوبی، چاهی به اسم تیلویه و دیوار اسپر تشکیل میشد. کف تیلویه ناودان و خمرهای برای ذخیره روغن قرار داشت و دیوار اسپر با ضخامت پنج متر از کلافهای چوبی ساخته شده بود. بعد از اتمام روغنگیری، روغنها به خمرههای بزرگ منتقل میشدند و خمرهها در انبار و داخل دیوار نگهداری میشدند. دانههای روغنی که در عصارخانه شاهی به کار میرفتند، معمولا کنجد، پنبهدانه و آفتابگردان بودند.
موزه عصارخانه شاهی: عصارخانه شاهی اصفهان یادگاری تاریخی و اقتصادی از عصر صفوی به شمار میآید و سندی است بر صنعتی بودن اصفهان در عصر صفوی. امروزه موزه این عصارخانه بسیار زیبا طراحی شده است و با ورود به آن میتوان بهراحتی عصارخانه را در حال فعالیت تصور کرد. وجود مجسمههای در حال کار در عصارخانه تاثیر قابلتوجهی روی تجربه بازدیدکنندگان میگذارند. همچنین مجسمه شتری در این عصارخانه دیده میشود که در حال انجام کار است.
عصارخانه شاهی کجاست؟ عصارخانه شاهی در میدان نقش جهان، جنب ورودی بازار قیصریه، بازار قنادها، بازار عصاری (پاساژ امین) قرار دارد. برای دسترسی به میدان نقش جهان میتوانید از خودروی شخصی یا وسایل نقلیه عمومی استفاده کنید. اگر با مترو یا اتوبوس راهی این مکان میشوید، در ایستگاه مترو یا اتوبوس میدان امام حسین پیاده شوید. از این ایستگاهها تا میدان را میتوانید بهصورت پیاده یا با تاکسی طی کنید. اگر خودروی شخصی را همراه میبرید، چندین پارکینگ عمومی در خیابانهای منتهی به میدان وجود دارد.
سراب نیلوفر کرمانشاه
استان زیبای کرمانشاه را بیشتر افراد به جاذبههای تاریخی معروف آن میشناسند؛ اما این استان سرسبز و کوهستانی جاذبههای طبیعی فراوانی در دل خود دارد. یکی از مناطق طبیعی مهم کرمانشاه، مجموعه تفریحی توریستی سراب نیلوفر در نزدیکی روستای سراب نیلوفر است که بسیاری از مسافران را به بازدید از خود فرا میخواند. سراب نیلوفر یکی از مقاصد مهم گردشگری در شمال غرب کرمانشاه به شمار میرود. گلهای نیلوفر که در بستر دریاچه زندگی میکنند، سوژهای عالی برای عکاسان جلوههای ناب طبییعی هستند و همین ویژگی هرساله گردشگران بسیاری را به سوی دریاچه سراب نیلوفر میکشاند. سراب نیلوفر در حاشیه روستایی به همین نام، در ۲۰ کیلومتری شمال غرب کرمانشاه قرار دارد. این مجموعه تفریحی در ابتدای منطقه «سنجابی» و در دامنه کوههای «کماجار» واقع شده است. سراب نیلوفر مملو از نیلوفرهای آبی است که در نیمه اول سال غنچهها و برگهای آنها سر از آب برمیآورند و سطح زیادی از آن را میپوشانند. وزش باد روی تالاب سبب حرکت گلها میشود و منظره زیبایی را ایجاد میکند. سراب نیلوفر در واقع دریاچهای طبیعی با وسعت ۱,۳۳۱ هکتار است که از تعدادی چشمه در کف و اطراف آن تغذیه میشود. آب زلال و شفاف دریاچه سبب میشود که در تمام طول سال ریشه و ساقههای نیلوفرهای آبی قابل دیدن باشند. در صورتی که بارندگی سالانه خوب باشد، تالاب در طول سال پرآب است و عمق بخشهایی از آن به ۳۲ متر میرسد. این تالاب دارای غارهای زیرزمینی است. آب دریاچه سراب نیلوفر نوعی مواد معدنی خاص دارد که شرایط رشد نیلوفرها را فراهم میکند. سراب نیلوفر یکی از زیستبومهای مهم انواع ماهی، مرغ ماهی خوار و غازهای وحشی به شمار میرود. تعداد زیادی از پرندگان مهاجر در فصل زمستان به سراب نیلوفر سفر میکنند و همین موضوع این منطقه را به یکی از نواحی مهم پرندهنگری کشور تبدیل کرده است. برای رفتن به سراب نیلوفر از شهر کرمانشاه، باید در میدان اصلی شهر یا همان میدان آزادی وارد بلوار کارگر شده و تا بلوار باهنر مسیر را ادامه دهید. بلوار با هنر به جاده سراب نیلوفر میرسد. تابلوهای راهنما در جاده بهخوبی مسیر رسیدن به این جاذبه را مشخص میکنند. برای رفتن به سراب نیلوفر قطار یا اتوبوس در کرمانشاه وجود ندارد و بهترین راه استفاده از تاکسی یا وسیله نقلیه شخصی است. سراب نیلوفر در ۲۷ اسفند سال ۱۳۸۷ از طرف سازمان میراث فرهنگی بهعنوان میراث طبیعی ملی بهثبت رسیده است تا اهمیت حفظ و حراست از آن برای همگان مشخص شود.
وجه تسمیه نام سراب نیلوفر : در کرمانشاه به چشمههای پرآبی که در کنارشان حوض بزرگی وجود دارد، «سرآب» یا «سراب» میگویند؛ علاوه بر این، «سراب» یک نام کلی است و به دریاچههایی اطلاق میشود که آب آنها از چشمههای داخل یا کنار دریاچه تامین شود. در استان کرمانشاه سرابهای زیادی وجود دارد و سراب نیلوفر از زیباترین آنها است. گلهای نیلوفر نشان سلطنتی ایران باستان و نماد پاکی و سادگی هستند. سراب نیلوفر به یمن وجود گلهای نیلوفر به سرآب نیلوفر معروف شده است. دریاچه سراب نیلوفر جایگاه و تقدس ویژهای در مردم داشته است و همین امر سبب شده تا افسانههای بسیاری در مورد آن میان مردم محلی نقل شود. شنیدن این داستانها خالی از لطف نیست. مشهورترین این روایتها گنج بزرگی است که در کف دریاچه توسط خسرو پرویز، پادشاه ساسانی، مخفی شده است. دریاچه سراب نیلوفر بیشترین تجمع گلهای نیلوفر آبی را تا میانه دهه ۸۰ داشت. طی دهه گذشته و با به وقوع پیوستن خشکسالیهای پیدرپی و حفر چاههای غیر مجار فرعی، دریاچه بهکلی خشک شد. این خشکی دریاچه، نیلوفرهای آبی را در خطر انقراض قرار داد. در سال ۱۳۹۳ با تلاش «دکتر کهریزی» عضو هیت علمی دانشگاه رازی و تیم همراه ایشان، بهوسیله ریشه و ساقه نیلوفر آبی این گیاه در آزمایشگاه احیا شد؛ سپس با اهدا ۲۳۰ بوته نیلوفر گل زرد به دریاچه اوضاع رو به بهبودی رفت. بارندگیهای اخیر، پر شدن نسبی دوباره دریاچه از آب و رشد نیلوفرهای آبی امیدبخش هستند؛ اما باز هم بهدلیل وجود زمینهای کشاورزی ذرت و هندوانه در اطراف دریاچه و حفر چاههای غیر مجاز، خطر نابودی وجود دارد. امروزه با گذشت حدود هفت سال، هنوز تعداد نیلوفرهای آبی بهمیزان سابق نرسیده است.
پل بند لشکر
شوشتر بیشتر از ۱۰۰ سازه آبی تاریخی دارد که از گذشته بر جای ماندهاند. پل بند لشکر جزو صدها سازه آبی و از دیدنی های شوشتر است؛ برای هدایت آب بنا شد. این پل علاوه بر هدایت آب، برای برقراری ارتباط بین شهر شوشتر و دیگر آبادیهای آن منطقه طراحی و ساخته شده بود. سازه اصلی پل بند لشگر از ایران باستان باقی مانده است؛ اما طاقهای هلالی آن شاخصههای معماری عصر صفویه را در خود نهفته دارد. پل بند لشکر در شوشتر، جزو سالمترین بناهای بازمانده از دوره ساسانی در این شهر است و از دیدنی های استان خوزستان محسوب میشود. این پل به طول ۱۲۴ و ارتفاع هشت متر، خارج از دروازه لشکر قرار دارد. هدف از بنای پل بند لشکر، برقراری ارتباط بین شوشتر با دیگر ولایات و روستاییهایی بود که در سمت جنوب واقع شدهاند. پل بند لشکر از سنگ، ماسه و ملاط ساروج یاخته شده و در ابتدا ۱۳ دهانه داشت که امروز ۱۱ دهانه از آن باقی مانده است. این پل مستحکم در دوره صفویه مرمت و بازسازی شد. طاقهای پل با اسلوب معماری دوره صفویه و بهصورت هلالی ساخته شدهاند. پنج دهنه از این پل در دوره قاجاریه ویران شد و بهدلیل هزینه بالای مرمت، حاکم شهر آن را تعمیر نکرد. مردم به ناچار برای حفظ راه ارتباطی با دیگر ولایتها، پل را با الوار تعمیر کردند. این تعمیر سودی نداشت و طولی نکشید که فشار آب الوارها را با خود برد. در سالهای اخیر، مجموعهای تفریحی در کنار پل بند لشکر راهاندازی شد که رونق زیادی به گردشگری در این محل داده است. گردشگران بسیاری از شهرهای خوزستان برای گذراندن تعطیلات پایان هفته به این تفرجگاه میروند. این مجموعه بهگونهای طراحی شده است که رودخانه از داخل آن عبور میکند. وجود رودخانه در داخل مجموعه، هوای آن را خنک میکند؛ بهطوری که هوای داخل مجموعه با بیرون در حدود ۱۰ درجه تفاوت دارد.
تاریخچه پل بند لشکر : شوشتر شهری باستانی است و سابقه آن به ۱۰ هزار سال پیش بازمیگردد. این شهر که در نزدیکی کوههای بختیاری قرار گرفته است، از غرب به دزفول و از شرق به مسجد سلیمان منتهی میشود. موقعیت جغرافیایی شهر حکایت از این موضوع دارد که شوشتر از دل تاریخ و تمدن عیلام برخاسته است. منابع اساطیری ساخت شهر شوشتر و اولین بناهای آن را به هوشنگ نسبت میدهند. منابع تاریخی که درباره عیلام سخن گفته شده است، شوشتر را یکی از شهرهای عیلام قدیم دانستهاند. شوشتر در دوره ساسانیان نیز از اهمیت بسیاری برخوردار بود. بیشتر سازههای آبی این شهر در عهد ساسانی ساخته شدهاند. پیشینه پل بند لشکر شوشتر نیز چون دیگر آثار تاریخی این شهر به عصر ساسانیان میرسد. پل بند لشکر بههمراه ۱۵ اثر تاریخی شوشتر با عنوان «نظام آبی تاریخی شوشتر» در فهرست جهانی یونسکو به ثبت رسیده است. پل بند لشکر نقش مهمی در تاریخ ایران و تاریخ شهر شوشتر دارد. به پل بند لشکر را دروازه ورود لشکر ایران هم لقب دادهاند؛ زیرا هنگام حمله اعراب به ایران، آنها شوشتر را محاصره کردند و بعد از گذشتن از این پل، وارد قلمرو ایران شدند. این شهر در قرون اسلامی به دست مغولان فتح شد. شوشتر در عصر صفویه به شکوه بسیاری دست یافت. در این دوره حاکمی به نام «واخشتوخان» بر شهر مسلط شد. او در دوره حاکمیت خود بر شوشتر تلاش بسیاری برای آبادی شهر انجام داد. طبق منابع تاریخی، واخشتوخان پل بند لشکر را تعیمر کرد. تعمیر این پل اساسی بود، بهگونهای که امروز بیشتر قسمتهای پل بند لشکر نشانههایی از معماری دوره صفویه را دارند.
باغ فتح آباد تبریز
درباره چگونگی ساخت این باغ و بانیان آن، اطلاعات کمی وجود دارد. تنها سندی که در آن به این باغ اشاره شده، کتاب «باغهای ایران و کوشکهای آن» تالیف دونالد ویلبر است. ویلبر در این کتاب باغ فتحآباد را اینچنین وصف کرده است: «در نزدیکی شاه گل باغی به نام فتحآباد واقع شده است. مرکز باغ از درختان میوه پوشیده شده است. ولی محور طویل آب، تمام باغ را بهطرز متداول در ایران، به هم متصل میسازد و به آن یک نوع هماهنگی میدهد. فقط بنای جدیدی که بهجای کوشک قدیم ساخته شده، هماهنگی آن را بر هم میزند. هر گاه از قسمت مرتفع، یعنی سمت جنوبی باغ وارد شویم، میبینیم که این خیابان پست و بلند است و شکل حوضهائی که در مسیر آن قرار گرفتهاند نیز مختلف است. در یک قسمت حاشیههای سبزی در کنار نهرها به چشم میخورد که آنها نیز به نوبه خود با حاشیهای از گل شمعدانی زینت یافتهاند. سرانجام به برجستهترین نقطه باغ، یعنی استخر عمیقش میرسیم که اطراف آن را سنگ کار کردهاند. این استخر، بسیار عمیق است و اطراف آن را درختان کهن و تنومندی احاطه کرده است. قسمت شمال این استخر، قدری بلندتر از سطح زمین است. این همان چیزی است که در استخر شاه گل نیز دیده میشود. هیچیک از قسمتهای این باغ به تنهائی زیبایی فوقالعاده و چشمگیری ندارد، در حالی که بهطور کلی جذاب و آرام است.»
طبق گفتههای ریشسفیدان منطقه، ساخت این باغ به ساعدالملک، یکی از معتمدان و بزرگان شهر تبریز نسبت داده شده است. خاندان عدل، این باغ را در حدود ۱۵۰ سال قبل خریداری میکنند. از مواردی که طبق سند همراه با باغ معامله شده است، قنات، استخر، بخشی از اراضی روستای فتحآباد و ساختمان موجود فعلی باغ را میتوان نام برد. این باغ در زمان وراث عدل، بهخصوص غلامرضا عدل توسعه پیدا میکند و وسعت آن به وسعت فعلی میرسد. مجموعه باغ و عمارت فتحآباد نیز در زمان این خاندان بازسازی میشود و ظاهراً این بازسازی را یکی از معماران محلی به نام حاج عباس علی ترفیعی، انجام داده است. از میان مواردی که در جریان این بازسازیها انجام شده است، رطوبتزدائی عمارت باغ و الحاق یک طبقه به آن، جلوگیری از نشتی استخر و آبنما و ساخت یکسری حوضچه در امداد محور اصلی باغ (شمالی ـ جنوبی) بین عمارت و آبگیر انتهای باغ را میتوان نام برد.
تغییر کاربری باغ فتح آباد : آموزشوپرورش استان آذربایجان شرقی، این باغ را در سال ۱۳۷۴ هجری شمسی از خاندان عدل خریداری کرد و در راستای اهداف آموزشوپرورش با تغییر کاربری به شکل «اردوگاه فرهنگی الغدیر» درآورد. برای تبدیل باغ به اردوگاه، بخشی از زمینهای اطراف باغ جهت توسعه و ساخت ابنیه متناسب با اردوگاه در دستور کار آموزشوپرورش قرار گرفت. باغ و عمارت فتحآباد در آذرماه سال ۱۳۷۸ هجری شمسی به شمارە ۲۵۱۸ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید و همسو با اهداف توسعه باغ، میراث فرهنگی تبریز، توسعه و تغییر کاربری باغ فتحآباد را جزو برنامههای مطالعاتی خود قرار داد تا توسعه باغ باعث از بین رفتن هویت واقعی آن نشود. در همین راستا آموزشوپرورش زیر نظر میراث فرهنگی تبریز در صدد احیاء باغ به شیوه پیشین (کاشت درختان از بین رفته، احیای دسترسیهای تاریخی و جدید، بناهای تاریخی موجود و دیوارکشی اطراف باغ) برآمد؛ به طوری که تاکنون یکی از محورهای اصلی مسیر آب زیر نظر میراث فرهنگی تبریز مرمت شده و بخش عظیمی از صفهسازی محورهای آب، حوضچهها و آبگیرها در برنامه زمانبندی مرمت باغ قرار گرفته است.
ساختار باغ فتح آباد : این باغ جزو نمونه باغهایی است که در زمینی تقریبا مسطح با شیب کم بنا شده است. محور اصلی باغ در امتداد شمالی ـ جنوبی متناسب با مسیر حرکت آب قنات و در حد فاصل محور اصلی پیادەرو طراحی شده است. برای کنترل شیب معبر پیادهرو، هشت سکو با ۱۸ پله با اختلاف سطح کل مسیر ۳۰۵ سانتیمتر در نظر گرفته شده است. در وسط محور اصلی باغ درست در امتداد جوی آب در وسط هر یک از سطوح (پلههای طراحی شده) حوضچههایی بهشکل مستطیل و دایره ساخته شده است (چهار حوضچه بهشکل دایره و یک حوضچه بهشکل مستطیل در ابعاد متفاوت) که در میان هر یک فوارهای موجود است. باغ مذکور در گذشته دارای درختان بیشتری نسبت به وضع کنونی بوده است و با استناد به نقشه ترسیم شده ویلبر و ریشسفیدان منطقه، محل باغ، معدن درختان پیوندی نارون (قره آغاج) محسوب میشد. از این درختان به تعداد هشت اصله در اطراف حوضچه دایرهای، چهار اصله در اطراف آبنمای مربع شکل و دوازده اصله در اطراف آبگیر اصلی روبهروی عمارت باغ وجود داشت. عمارت اصلی باغ در امتداد محور اصلی قرار دارد و بنا به نقل قول ویلبر، ساختمان جدید در محل کوشک قدیمی ساخته شده است. این عمارت بهشکل کوشکی ساده و کوچک بهصورت ساختمانی برونگرا به وسعت ۲۰۰ متر مربع در دو طبقه ساخته شده است. ساختمان طوری طراحی شده که امکانات کمابیش کافی برای زندگی دائم یک خانوار در دو طبقه وجود داشته است. با استناد به نقشه ترسیم شده ویلبر، در گذشته بناهایی چون سرویسهای بهداشتی و اصطبل در مجموعه وجود داشتهاند که بهعلت عدم مراقبت و نگهداری از بین رفتهاند.
کاروانسرای منظریه
کاروانسرای منظریه مربوط به دوره قاجار است و در شهرستان قم، بخش مرکزی، داخل پادگان منظریه واقع شده است و از جمله کاروانسراهای چهار ایوانی بهشمار میرود. ۶۰ حجره و اتاقک در پیرامون حیاط مرکزی قرار گرفتهاند و و دو ردیف اصطبل نیز در اضلاع شمالی و غربی جای دارند. مصالح بهکار رفته در بنا شامل لاشه سنگ، آجر، کاشی و ملات گچ میشود. این اثر در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۷۹ با شمارهٔ ثبت ۳۶۲۱ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. کاروانسرای منظریه در ابتدای راه ساوه، نزدیک پلی ساخته شده که از زیر آن رودخانه ای میگذرد. کاروانسرا که درمیان ناحیه خشک وبی حاصلی قرارگرفته، ازنظر بازرگانی اهمیت ویژه ای داشت. این کاروانسرا از یک سو در کنار کویر و از سوی دیگر در مجاور دریای نمک قرار دارد و نور خورشید از روی آن انعکاس شدیدی مییابد.