دیدنی
مقبره کمبوجیه یکی از بناهای زیبای مجموعه پاسارگاد شیراز
مقبره کمبوجیه دوم، فاتح مصر، یکی از بناهای بسیار زیبای مجموعه پاسارگاد است که ساخت آن مربوط به آغاز دوره هخامنشیان می باشد. بنایی چهار گوش و برج مانند که اکنون تنها یک دیواره از آن باقیمانده است و در مسیر کاخهای اختصاصی و بارعام با تُل تخت واقع شده است. ارتفاع برج نزدیک به ۱۴ متر و قاعده آن ۲۳/۷ * ۲۷/۷ متر است که بر سکویی سه پلهای قرار گرفته است. ورودی بنا به سوی شمال غربی تعبیه شده و نزدیک به ۵۰/۷ متر از سطح زمین ارتفاع دارد که با یک پلکان ۲۹ پله¬ای به اتاق بالای برج دسترسی داشته اند. این بنا از نگاه معماری و هنری یکی از شاهکارهای مهندسان و هنرمندان هخامنشی به شمار می آید. بلوکهای سنگی به گونه ای روی هم قرار گرفته اند که در برخی از رجها به سختی می توان دو بلوک را از هم تشخیص داد. سنگهای به کار رفته در ساخت بنا از گونه سنگهای سفید مرمر نما است که از معدن کوه سیوند آورده شده اند. مقداری هم سنگ سیاه آهکی در پنجرههای کور استفاده شدهاست. نمای دیواره دارای تعداد زیادی تو رفتگی مستطیل شکل است که احتمالاً جهت زیباسازی یا در ارتباط با کارکرد بنا بودهاست. ۱۰ عدد گودی پنجره مانند که (پنجره کور) نامیده میشده، در دیوارهای آن در آوردهاند و این پنجرهها را با سنگهای سیاه قاب گرفتهاند. هم اکنون تنها دیوار به جای مانده از مقبره کمبوجیه توسط داربست هایی که گروه ایزمئو در سال ۱۳۴۹ و ۵۰ ساخته اند، ایستا باقی مانده است و مشکل خاصی که آن را فرو ریزد وجود ندارد.به اعتقاد محققین شکل و کاربری این بنا در زمان کوروش به اندازهای مهم بوده که داریوش نمونه مشابه آن را در نقش رستم میسازد که امروز به آن کعبه زرتشت گفته میشود.
شواهد موجود در کعبه زرتشت و ساختار آن نشان می دهد این بنا از روی مقبره کمبوجیه بازسازی شده است اما الگو برداران بسیار ضعیف عمل کرده اند و نتوانسته اند بنایی چون مقبره کمبوجیه را در نقش رستم بسازند. مقبره کمبوجیه از نظر قدمت، قدیمیتر و از نظر استحکام و فن ساخت نمایانگر اجرایی قویتر از بنای کعبه زرتشت است. مقبره کمبوجیه که امروز آن را به عنوان آتشکدهای از دوره کوروش کبیر معرفی میکنند، اثری منحصر به فرد محسوب میشود که با نام بنای زندان در فهرست میراث جهانی به ثبت رسیده است. این بنا در دوره اسلامی به نام زندان سلیمان .معروف بودهاست . مقبره کمبوجیه دوم و کعبه زرتشت دو بنای استثنایی هستند که هیچ نظیری در معماری اورارتویی یا مادی ندارند- یعنی یک اتاق بلند و تنها در بخش زیرین بنایی سنگی و یک پلکان شکوهمند بلند که،چنان که اشمیت می گوید، آشکارا «برای بالا و پایین رفتن موقرانه و رسمی شخصیتی که به نحوی جنبه تقدس داشته» طراحی شده است. در زمینه ساختمان سازی معاصر هخامنشیان، مقبره کمبوجیه دوم با معماری مقبره ی کوروش بزرگ پیوند دارد.از جمله جنبه های دیگری که می توان به این فهرست افزود، یک قرنیز محدب باریک در زیر سقف اتاق است که به جنبه مشابهی در داخل مقبره کوروش بزرگ مشابهت و قرابت دارد، و مدخل ورودی دارای همان چارچوب و تاج مدخل مقبره کوروش بزرگ است و هرم سه پله ای در پایه بنا را می توان هم با دو مجموعه سه پله ای مقبره کوروش بزرگ – و هم با پله های سه گانه ای که در بالا و معکوس هرم ها در آتشکده های هخامنشی وجود دارد. ولی با این وجود این بنا هم با مقبره کوروش بزرگ و هم با آرامگاه صخره ای نقش رستم و تخت جمشید فرق دارد، درست همان طور که با طرح معابدی نظیر«آیدنه» در نزدیکی شوش و « بنای فرتدره» در نزدیکی تخت جمشید متفاوت است.
قلعه بابک کجاست؟
دژ بابک خرمدین بر فراز قله کوهستانی در حدود ۲۳۰۰ تا ۲۷۰۰ از سطح دریا ارتفاع دارد. قلعه بابک که به نامهای قلعه بابک، دژ بابک، بذ و قلعه جمهور هم معروف است دژ و مقر سردار تاریخی ایران، بابک خرمدین بوده است که در هنگام قیام بر علیه دستگاه خلافت عباسی در قرن سوم هجری ساخته شده است. مسافت راه کلیبر به قلعه حدود ۳ کیلومتر است و به هنگام عبور باید گردنهها و گذرگاههای خطرناکی را پشت سر گذاشت. قبل از رسیدن به دروازه قلعه و ورود به بنای مستحکم دژ باید از معبری عبور کرد که به صورت دالانی است و از سنگهای منظم طبیعی شکل گرفته و تنها گنجایش عبور۱ نفر را دارد و دو نفر به سختی میتوانند از آن بگذرند. فاصله این معبر تا باروی قلعه در حدود ۲۰۰ متر است و مقابل آن قرار دارد. از همین نقطه است که صعوبت راه و ابهت خاص این قلعه رفیع و موقعیت خیره کننده آن بیننده را به اعجاب وا می دارد. امتداد بصری معبر در نهایت به دروازه قلعه ختم میشود و دقیقاً در راستای آن قرار دارد که باعث میشود ورود هر تازه وارد و سپاهی و غیره از طریق دو برج دیده بانی در سمت دروازه ورودی قابل رؤیت باشد. برای نفوذ به داخل تنها راه ورود دروازه اصلی است و از کوهستان امکان وارد شدن به قلعه وجود ندارد. با گذر از دروازه ورودی و پشت سر گذاشتن بارو، جهت رسیدن به دژ اصلی باید از گذرگاهی باریک که حدود ۱۰۰ متر صعود از ارتفاع را نیز به همراه دارد گذشت تا به مدخل ورودی قلعه رسید، مسیری صعب العبور که از یک سمت مشرف به درهای است با جنگلهای تنک و ژرفایی در حدود ۴۰۰ متر که به صورت تیغه و دیواره تا قعر دره ادامه دارد. در تکیه گاههای طبیعی این دیوارهها و ۴ جهت بنا ۴ جایگاه برای دیدهبانها به صورت نیمه استوانه ساخته شده است. اینها مقر کوه بانیهها و سربازانی است که هر جنبندهای را تا کیلومترها دورتر، از فراز درهها و کوهپایهها زیر نظر میگرفتند. پس از صعود، برای ورود به دژ اصلی از مدخل دیگری با پلکانهایی نامنظم باید عبور کرد. طرفین مدخل دژ، به وسیله دو ستون کاذب مشخص شده است.بنای دژ که دو طبقه و سه طبقه است، پس از ورودی قرار گرفته است و پس از آن تالار اصلی وجود دارد که اطراف آن را ۷ اتاق فرا گرفته است، اتاقهایی که به تالار مرکزی را دارند.
در قسمت شرقی دژ تأسیسات دیگری مرکب از اتاقها و آب انبارها ساخته شده است؛ سقف آب انبارها با طاق جناغی و گهوارهای استوار شدهاند.محوطه داخلی آنها نیز به وسیله نوعی ساروج غیر قابل نفوذ گردیده و به هنگام زمستان از برف و باران پر شده و در تابستان و هنگام مضایق و محاصرهها از آب آنها استفاده میشده است. در سمت شمال غربی دژ پلکانهایی سرتاسری وجود داشته که اکنون ویران شده و قسمتهایی از آن بیرون خاک است و تنها راه صعود به بخشهای مرتفع تر بناست. از آثار معماری و برخی از سنگهای زبره تراش و روش چفت و بست سنگها و ملات ساروج و اندود دیوارها از نوعی گچ و خاک میتوان دریافت که ساختمان این دژ و قلعه در روزگار اشکانیان و بخصوص ساسانیان ساخته شده است. این دژ در قرون دوم و سوم و تا چند قرن پس از آن مورد تعمیر و مرمت قرار گرفته و تغییراتی در آن به وجود آمده و الحاقاتی در بنا ایجاد شده است. اشیا و ابزاری که از قلعه بابک به دست آمده، سفالینههای منقوش و لعاب خورده است که یک دوره استقرار تا اوایل قرن هفتم هجری را نمایش میداد. همچنین تعدادی سکه مسی کشف شده که برخی از آنها به علت ساییدگی و زنگ خوردگی فراوان غیرقابل خواندن است و در بین این سکهها برخی مربوط به اتابکان آذربایجان و هزارسیبان (قرون ششم و هفتم هجری) هستند. به لحاظ سوق الجیشی موقعیت استقرار بنا بر فراز قله به گونهای ست که ۲۰ نفر سپاهی قادر بودند هجوم یک سپاه صد هزار نفری را مانع شوند و تلفاتی هم نداشته باشند. چون تیر و کمان و اسلحه معمول زمان به سربازان و مستحفظانی که بر بلندی موضع میگرفتند به جهت بعد مسافت بی تاثیر بودند. قلعه بابک در سال ۱۳۴۵ با شماره ۶۲۳ در لیست آثار ملی، تاریخی و فرهنگی ایران ثبت شد و مرمت آن از سال ۱۳۷۶ توسط اداره کل میراث فرهنگی آذربایجان شرقی آغاز شد.
سفر به شوره زار نهبندان
مرداب کجی نمکزار را باید در خراسان جنوبی ببینید؛ شوره زار وسیعی که با وجود خشکسالی های پیاپی همچنان زنده است و به دلیل پایین بودن سطح ارتفاع آن نسبت به مناطق اطراف محل تجمع زهاب منطقه است. این تالاب با ۲۲ هزار هکتار و ۷۶۵ مترمربع وسعت در ۷۵ کیلومتری شمال شهر نهبندان قرار گرفته و بهترین زمان برای بازدید از آن اوایل بهار تا اواسط پائیز است. بنابراین اگر برای نوروز خود هنوز برنامه ای نریخته اید، می توانید سفر به خراسان جنوبی و شهر نهبندان و بازدید از این تالاب دیدنی را در برنامه نوروزی خود جا دهید. تالاب کجی با توجه به شوری بیش از حد خاک آن به دریاچه نمکی تبدیل شده و مامن زندگی پرندگان و حیوانات زیادی است و از پدیدههای بی نظیر و منحصر به فرد شرق کشور محسوب می شود. این تالاب تنها آبگیری است که به روخانه و حتی آبراه ها وصل نمی شود. به همین دلیل در تابستان خشک و در زمستان با جوشیدن آب آبگیری و پذیرای پرندگان و حیوانات مختلف می شود. آنقدر که بر اساس آمارهای رسمی بیش از پنج هزار پرنده مهاجر این تالاب را به عنوان پناهگاه خود انتخاب کرده اند که در میان آنها پرنده ای به نام زاغ بور هم به چشم می خورد. زاغ بور گونه ای نادر در دنیا است که فقط در حاشیه کویرهای ایران در استانهای سمنان، یزد و خراسان جنوبی زندگی می کند. اردک سرسبز، کشیم گردن سیاه، حواصیل خاکستری، سلیم طوقی دیگر پرندگان مهاجری هستند که به دلیل پوشش گیاهی مناسب این تالاب فصل تخم گذاری خود را در آن می گذرانند. در این تالاب می توانید گیاهانی مثل گز و تاغ را ببینید که در میان آنها، هوبره، عقاب طلایی، پرستو، کبک و کلاغ سیاه لانه دارند. علاوه بر این، روباه، خرگوش، پامسواکی کوچک و موش خانگی هم از پستانداران موجود در تالاب کجی نمکزار هستند که در سفر به تالاب کجی ممکن است فرصت تماشای آنها را پیدا کنید.
تاریخ نهبندان : حمد الله مستوفی «نه» یا «نیه» را از اقلیم سوم می داند و می گوید: «ربع نیشابور است دور چند شهر است هوایش اکثر معدل است. بعد از خرابیش اردشیر بابکان در مغاره شهر «نه» بساخت و آن را «نه » اردشیر نام نهاد. شاپور ابن اردشیر حاکم خراسان بود از پدر آن شهر بخواست. اردشیر مضایقه کرد و گفت: تو نیز یکی بساز شاپور غیرت کرد و نیشابور ساخت و آن را نه شاپور نام کرد که به مرور ایام نیشابور شد.» پیشینه «نه» که خاراکسی به وجود آن در زمان اسکندر مقدونی (۳۵۶-۳۲۳ قبل از میلاد) اشاره می کند حدودا به ۲۴ قرن می رسد. این ناحیه کویری سرزمینی نسبتا خشک و کم آب و علف به حساب می اید که آب اغلب قناتهای آن کمی شور و مانع رشد غلات و سایر نباتات می شود. اما این شرایط خاص کویری سبب شده اند که از دستبرد و هجوم بیگانگان تا حدودی در امان بماند.
جاذبه های روستایی : نهبندان دهستان معروفی بنام عربخانه دارد که تمام ساکنان آن عرب زبان هستند و این زبان را با لهجه خاص و کمیابی صحبت می کنند. می گویند اقوام و نیاکان این قوم در دوران خلفای عباسی به شرق ایران تبعید و به این منطقه بایر آمدند. این قوم شیعه که در ابتدا کوچ نشین بودند، بعد از مدتی یکجا نشینی را انتخاب کردند و امروز به دامپروری و کشاورزی مشغول هستند. اگر گذارتان به نهبندان و عربخانه بیفتد، می بینید که این دهستان ۹۹ روستا دارد و جریان دو رودخانه بورگان و جمالی در این منطقه باعث رونق آن شده است. عربخانه با مردم خونگرم و مهمان پذیرش می تواند گزینه خوبی برای یک روز روستاگردی شما به حساب بیاید.
بقعه شیخ زاهد گیلانی
بقعه شیخ زاهد گیلانی با تمام زیبایی معماری و مسیری پر از جاذبه طبیعت گردی، نشان دیگری از زیباییهای گردشگری گیلان است مسیر زیبایی که در نهایت به گنبد هشت ترک فیروزهای این بقعه تاریخی ختم میشود، خود با جاذبههایی شعف انگیز چون مزارع برنج، جنگل و رودخانه احاطه شده است. عطر برنج در مسیر راه به سمت شرق گیلان گردشگران را به استشمام عمیقتر وا میدارد، و چه بهتر اگر باران پودری شمال نیز به راه باشد و هر چند که در آفتاب طلایی آن مناظر دیدنیتر. کلبههای چوبی با دیوارهای گلین و سقفهای کلش به سر حکایت از مرز بندی مالکیت شالیزارها دارد.در دو طرف جاده در سایه سار درختان صنوبر فروشندگان محلی در زیر سایهبانهای پارچهای و آلاچیقهای چوبی سوغات محلی گیلان چون کدوتنبل، ماهی، گوجه سبز، بادام زمینی و … را چیده و سیرهای تازه را برای فروش چلیپا کردهاند. پس از این همه زیبایی در انتهای مسیری خاکی که در طرفی از آن خانههای مسکونی است و در طرفی دیگر سبزه زار، به روستای شیخانور لاهیجان میرسیم. این بقعه در روستای شیخانور یا شیخانه بر در ۴ کیلومتری شرق لاهیجان در دامنه کوه و در میان مزارع سبز چای واقع شده است.
مدفن شیخ تاجالدین ابراهیم ملقب به شیخ زاهد گیلانی از عرفا و دراویش بزرگ و از استادان شیخ صفیالدین اردبیلی است. شیخ زاهد در سال ۷۱۱قمری دار فانی را وداع گفت و بعدها به سال ۸۹۲قمری سلطان حیدر صفوی به سبب خوابی که دیده بود، با معماران و نجارانی که از شهر شیروان با کشتی به گیلان منتقل شده بودند، این بنا را ساخت و جسد شیخ را به آن جا منتقل کرد. بنای بقعه با دو اتاق مربع و مستطیل شکل در کنار هم قرار گرفتهاند در کنار اتاقها، در سمت شمال، ایوان طویلی با هفت فیلپا در شرق حرم، ایوانی با شش فیلپا و در حاشیه و قسمت جنوبی همین اتاق نیز ایوان دیگری با شش فیلپا دیده میشود. ازاره دیوارهای ایوانها تا ارتفاع ۱۱۵سانتی متر با کاشی کاری هفت رنگ عصر قاجار تزیین شده است. طاقچههایی با طاق جناقی در قسمتهای مختلف ایوان به چشم میخورد. از زیباترین قسمت بنا باید به گنبد هرمی و هشت ترک اشاره کرد که شیب تند آن به دلیل عبور سریع آب باران تهیه شده و سطح حره را با کاشی کاری زرد و آبی، سفید و سیاه، با نقوش سنتی و گل دار پوشاندهاند. اطراف گنبد و دیگر نقاط بنا را با سفال پوشش دادهاند. بقعه شیخ زاهد گیلانی، متعلق به قرن نهم قمری بوده و دارای شماره ثبت ملی ۸۲۴سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور است.مسیر راه و دیدنیهای طبیعت گردی آن موید این مطلب است که گیلان تنها به ماسوله، دیلمان و قلعه رودخان خلاصه نمیشود.
آبشار منج
آبشار منج دنا درشهر منج در استان چهارمحال وبختیاری واقع است. منج یکی از شهرهای استان چهارمحال وبختیاری است. گویش، موسیقی و فرهنگ منج اصالتا” بختیاری است. آبشارمنج نیز از آبشارهای طبیعی و معروف شهرستان دنا محسوب می شود.آبشاری واقع در قلب کوهها “دو شاخه ای”که پس از طی مسیری طولانی و عبور از روستای منج به رودخانه بشار می ریزد. این آبشار فصلی در منطقه سادات محمودی در شصت کیلومتری شمال غرب یاسوج و در نزدیکی روستای منج(مونج) واقع است . مسیر دسترسی به آن از پاتاوه، باک، بنستان و دژک است که در انتهای مسیری بسیار زیبا و پوشیده به جنگلها و مراتع سرسبز می باشد. البته چندکیلومتری انتهای آن جاده خاکی خواهد شد.