دیدنی

 
 

آبشار شهنیز

2633

آبشار شهنیز در استان کهگیلویه و بویراحمد واقع است. این آبشار در حاشیه منطقه چشمه گلی شهنیز واقع است. چشمه گلی شهنیز، روستایی از توابع بخش مارگون شهرستان بویراحمد است. منطقه شهنیز یکی از مناطق گردشگری و بسیار زیبای استان کهگیلویه وبویراحمد است که دارای چشم اندازهای بدیع و بکر از طبیعت ایران است. ارتفاع این آبشار در حدود ۱۸ متر است. از ویژگی های این آبشار زیبا ، پرآب بودن در تمام فصول سال است و اگر خوش شانس باشید ، پرندگان زیبای طبیعت دنا را هم در مسیر و خود آبشار نظاره گر خواهید بود. دسترسی به این آبشار از طریق جاده ارتباطی شهرستان مارگون به روستای چشمه گلی امکانپذیر است. طبیعت بکر ، دیدنی و مثال زدنی این بخش هنوز نا شناخته مانده و به طور مطلوب به مردم سایر شهرها و استان های کشور معرفی نشده است. این بخش به دلیل برخورداری از جاذبه های گردشگری ، طبیعی ، اماکن مذهبی و تفریحی متعدد در صورت چاره اندیشی توسط مسوولان اجرایی کهگیلویه و بویراحمد یکی از قطب های مهم گردشگری کشور به شمار می رود. بخش مارگون به دلیل داشتن آب و هوایی مطبوع و دارا بودن شگفتیها و زیبایی های طبیعی از جمله جنگل های وسیع ، آبشارها و چشمه سارهای جوشان ، دره های سرسبز و اماکن مذهبی در جلوی چشم هر بیننده ای جلوگری می کند و چشم دل می رباید. در دامنه و کوه های بخش و شهر مارگون گیاهان خوراکی و دارویی از جمله قارچ ، بن سرخ ( لیزک ) ، تره ، کرفس ، گل گاوزبان ، بو مادران( برنجاس) ، آویشن (اوریشم) ، لاله واژگون ، پونه ، به وفور یافت می شود که روح هر بیننده ای را نوازش می دهد. اماکن مذهبی متعددی از جمله بقاع متبرکه امامزاده بی بی رقیه خاتون(س) ، بی بی زبیده خاتون (س) معروف به بی بی خاتونین ، امامزاده شیخ صدوق (ع ) و امامزاده شاهزاده غالب (ع) در این بخش وجود دارد. آبشار بهرام بیگی ، چشمه ها و آبشار شهنیز ، چشمه های آبسردان ، آبشار تنگریس ، برم مور زرد زیلایی از جمله جاذبه های طبیعی مستعد برای سرمایه گذاری در بخش صنعت گردشگری در بخش مارگون محسوب می شود.

جزیره رنگین کمان هرمز

12_earth_Painting_nadalian

 اینجا هرمز است؛ شگفتی زمین شناسی ایران و جهان… جایی که خاک سرخ و کوه های رنگارنگ گرد هم آمده اند تا یکی از عجایب خلقت به وجود آید؛ جزیره ای که برای زمین شناسان آزمایشگاهی تحقیقاتی است و برای هنرمندان تابلوی نقاشی بی کم و کاست. خلیج فارس جزایر متعددی دارد اما هرمز منحصر به فرد ترین آنهاست و این را به خاک رنگین کمانی اش مدیون است. شاه کلید ورودی خلیج فارس که در مجاورت تنگه هرمز قرار دارد… این خاک انواع کانی ها را که شکل دهنده سنگ ها هستند در خود جای داده تا خاک رنگارنگی به وجود آید و جزیره هرمز نام بگیرد. البته نام این جزیره، یادگار روزگاری است که مردمانش هنوز به خاطر هجوم مغولان، بندر معتبر هرمز و یا هرمزد را در مصب رود میناب با خلیج فارس ترک نکرده بودند و اینجا ساکن نشده بودند اما قدمت به وجود آمدن این جزیره بیش از اینهاست؛ زمانی که هنوز انسان پا به این کره خاکی نگذاشته بود. اغراق نیست اگر بگوییم که خاک تاکنون این همه طیف رنگی را در خود جای نداده است. جزیره رنگارنگ هرمز برای خود جعبه مداد رنگی کاملی است و رنگ های متنوع آن هر چشمی را خیره می کند. جزیره هرمز، یک جزیره معمولی نیست؛ توده گنبدی بیضی شکل نمک است که از سطح آب بیرون آمده. اگر چه همه سوی هرمز همانند همه جزیره ها به آب می رسد اما خشکی برآمده اش توده بزرگ نمکی است؛ نه سنگ و خاک. هرمز از لحاظ زمین شناسی از مهم ترین گنبدهای نمکی در دنیا و از دیدگاه زیبایی شناسی بی رقیب ترین آنهاست. خاک تاکنون این همه طیف رنگی را در خود جای نداده است. جزیره رنگارنگ هرمز برای خود جعبه مداد رنگی کاملی است و رنگ های متنوع آن هر چشمی را خیره می کند.

نمک شناور : هرمز جزیره پیری است؛ جزیره ای که میلیون ها سال به خود دیده تا به این هیبت درآید. اگر بخواهیم سن و سال این جزیره پیر را بدانیم باید به روزگار پیش از پیدایش آن رجوع کنیم؛ به دوران پالئوزوئیک؛ همان عهده بی مهرگان دریایی، شروع زندگی انوع باکتری ها و موجودات زنده اولیه؛ درست زمانی که سطح خشکی ها بسیار پایین بود. گنبد نمکی پیر در همین دوران به دنیا آمد؛ ۵۰۰ میلیون سال قبل؛ زمانی که توده نمکی اعماق زمین از سبکی زیاد به لایه بالایی زمین رسیده بود و قصد بیرون آمدن از پوسته این کره خاکی را داشت. در این میان گسل ها که شکستگی های عمیق و متحرک زمینند، تنها راه ورود این حجم بزرگ شدند و توده نمک که مدت ها محبوس پوسته زمین بود، با اختلاف وزن و حجمش نسبت به دیگر سنگ ها، خود را از اعماق زمین بالا کشید، از گسل ها عبور کرد و در این بین، سنگ ها و کانی های موجود لایه های زیرین زمین را هم جارو کرد و با خود بر بستر دریا نشاند. تا این توده نمکی از اعماق دریا به سطح دریا برسد، میلیون ها سال گذشت. توده نمکی کم کم به سمت سطح آب حرکت کرد و در حین بالا آمدن از اعماق آب، سنگ های دیگری را هم با خود آورد که سن آنها به دوران سنوزوئیک بر می گردد؛ یعنی زمانی که انواع گیاهان و جانوران شکل گرفته بودند و سطح خشکی ها آن قدر گسترده شده بود که کوه ها هم کاملا پدیدار شده بودند. این توده مخلوط نمک و سنگ که به آن سنگ مادر می گویند، شد پایه و اساس جزیره. حالا همه چیز آماده مانده بود تا بارش باران سطح این نمک ها را بشوید و تنها سنگ های رنگین باقی بمانند و جزیره هرمز شکل بگیرد. این اتفاق در ۲۰ هزار سال پیش رخ داد و حالا هرمز با همه زیبایی اش در کنار بزرگ ترین جزیره خلیج فارس – یعنی جزیره قشم – آرمیده است. خاک سرخ این جزیره که همانند هموگلوبین خون انسان، دارای ترکیبی آهن دار است، با ورودش به دریا بخشی از آب ای ساحلی را به گونه ای قرمز کرده که کوسه ماهیان گهگاه فریب آن را می خورند و خود را به دام می اندازند

سنگ ها و رنگ ها : هرمز جزیره رنگ هاست و قدرت نقاش طبیعت است که هنرنمایی خود را در گنبد نمکی ۶ هزار متری به رخ آدمیان کشیده، تنوع رنگی سنگ های کنده شده از لایه های مختلف اعماق زمین توسط توده های نمک آن قدر زیاد است که هرمز را به زیباترین و کم نظیرترین گنبد نمکی در دنیا تبدیل کرده تا جایی که از آن به آزمایشگاه سنگ شناسی یاد می کنند. هرمز موزه کانی های جهان است؛ یعنی همان عناصر اولیه ای که از مجموع آنها، سنگ ها شکل می گیرند. کانی ها برای زمین شناسان بسیار با ارزشمند چرا که از طریق مطالعه آنها نه تنها پی به ماهیت آن سنگ می برند و می توانند ترکیب کلی سنگ های منطقه را به دست آورند؛ بلکه می توانند رابطه خویشاوندی بین لایه های زمین شناسی یک منطقه را هم با مناطق دورتر بیابند شاید این مطالعات به نتایج شگفت آوری هم برسند؛ مثلا خانواده ای از سنگ های که در اثر حوادث طبیعی مانند شکافته شدن یا حرکت لایه های زمین از هم دور افتاده اند به نوعی به هم مربوط شوند. هرمز از این نظر یک آزمایشگاه تمام عیار است؛ جزیره ای است که ۴۰ نوع کانی را در خود جا داده تا سنگ های این جزیره زیبا از آن ها شکل بگیرد. کانی های هرمز به راحتی به چشم می آیند که مهم ترین شان «انیدرید» ، «ژیپس»، «کلسیت»، «هماتیت»، «دولومیت» و «اولیژیست» هستند. این کانی ها با خرد شدن سنگ های قدیمی و جریان آب باران به رودخانه ها و سپس دریاها رسیده و در آنجا رسوب می کنند، طی سال ها به هم می چسبند و سنگ های رسوبی را شکل می دهند.

 «ریولیت» «توف» هم که از دیگر کانی های هرمز هستند گونه هایی از سنگ های آتشفشانی اند. البته وجود سنگ های آتشفشانی در این گنبد پیر، دلیل بر این نیست که در این جزیره آتشفشانی اتفاق افتاده؛ بلکه این توده های آتشفشانی که مدت ها قبل در اعماق دریا انباشته بودند به همراه توده نمکی به سطح آب آمدند و به همراه سنگ های رسوبی، لایه های سنگی آذرین را شکل دادند. اتفاقات مختلف زمین شناسی سبب شده تا جنوب جزیره هرمز مملو از خاکی باشد به رنگ سرخ که بومی ها آن «گِلَک» می نامند؛ همان منطقه ای که به «گل اخری» یا کانسار خاک سرخ مشهور است. کانسار تجمع مواد معدنی در یک نقطه است که در وقت استخراج، معدن نامیده می شود. اینجا خیره کننده ترین بخش جزیره است؛ درست جایی که خاک سرخ، دریای فیروزه ای، درخت سبز و آسمان سبز آبی آن چنان هنرمندانه گرد هم آمده اند تا نقاشی بی همتای خالق طبیعت شکل گیرد. خاک سرخ این جزیره که همانند هموگلوبین خون انسان، دارای ترکیبی آهن دار است، با ورودش به دریا بخشی از آب های ساحلی را به گونه ای قرمز کرده که کوسه ماهیان گهگاه فریب آن را می خورند و خود را به دام می اندازند. مردم اطراف این جزیره، هرمز را با «گلَک» اش می شناسند و آن را می خورند؛ همان خاک سرخ هرمز که با ماهی ساردین و نارنج مخلوط می شود تا آن را روی نان بریزند و خوردنی خوشمزه ای به نام «سوراغ» تهیه کنند.

1413028907_irantraveller-hormoz5

خاک خوردنی : سوغات هرمز خاک آن است؛ خاکی که فقط زیبا و منحصر به فرد نیست. مردم اطراف این جزیره، هرمز را با «گلَک» اش می شناسند و آن را می خورند؛ همان خاک سرخ هرمز که با ماهی ساردین و نارنج مخلوط می شود تا آن را روی نان بریزند و خوردنی خوشمزه ای به نام «سوراغ» تهیه کنند؛ نانی که از پر طرفدارترین خوردنی ها در استان هرمزگان است. خاک سرخ هرمز ارزش اقتصادی بالایی هم دارد؛ تا همین چهار سال قبل، هزاران تن از این خاک گرانبها به کشورهای دیگر صادر می شد تا در صنایع مختلف رنگ سازی، لوازم آرایش، شیشه و سرامیک سازی از آن استفاده کنند. البته آخرین خبرها، از کم شدن این صادرات بی رویه حکایت می کند؛ صادراتی که اگر بخواهد ادامه یابد، به از بین رفتن خاک سرخ هرمز می انجامد. البته زیبایی و معروفیت هرمز فقط به خاک سرخش نیست، هرمز جزیره رنگ هاست. این جزیره دارای خاک های رنگی بسیاری است که در کنار یکدیگر طیف وسیعی از رنگ های سفید زرد، نارنجی، قرمز، قهوه ای، سبز و حتی طلایی ایجاد می کند. هرمز رنگ های شمارش ناپذیری دارد که از طیف رنگی گرم تا سرد را شامل می شود؛ یعنی همه رنگ هایی که یک هنرمند برای کشیدن تابلوی نقاشی خود به آنها نیازمند است. همین تابلوی نقاشی است که نه تنها زمین شناسان، هنرمندان و گردشگران ایرانی را مبهوت خود کرده؛ بلکه هر هنرمندی را که به ایران آمده، مجذوب خود کرده است. از جورج استاینمتر و ریکاردو زیپولی عکاس تا آلبر لاموریس فیلمساز.

اما این رنگ ها از کجا آمده اند؟ در جواب این سوال باید گفت که مجموع رنگ های این جزیره حاصل یک ترکیب شیمیایی است؛ حاصل یک اتفاق؛ اتفاقی از ترکیب کانی های مختلف برای شکل گیری سنگ، رنگ های هرمز یا به صورت خاک و کلوخند یا به صورت سنگ هایی محکم. البته هرمز سنگ های فلزی هم دارد. مگنتیت، هماتیت و اولیژیست سه سنگ فلزی هستند که در آنها اکسید آهن یافت می شود و سنگ فلزی طلایی رنگی به نام پیریت که به طلای ابلهان یا چشم شیطان معروف است و در خود ماده ای به نام سولفید آهن دارد. نادعلیان: خاک سرخ هرمز را که به دست گرفتم، دستم رنگی شد. این خاک به قدری رنگ تولید می کند که اگر روی لباس تان ریخته شود با هیچ ماده شوینده ای پاک نمی شود

هنر و هرمز : جزیره هرمز فقط برای زمین شناسان جزیره شگفت انگیزی نیست. هنرمندان هم بارها شیفته آن شده اند و برای خلق اثر هنری خود از خاک این جزیره بهره برده اند. احمد نادعلیان که کارشناس نقاشی و دکتری هنر تزئینات دیواری است و به هنرمند محیطی مشهور شده از مهم ترین آنهاست. «خاک سرخ هرمز را که به دست گرفتم، دستم رنگی شد این خاک به قدری رنگ تولید می کند که اگر روی لباس تان ریخته شود با هیچ ماده شوینده ای پاک نمی شود». این را نادعلیان وقتی می گوید که مدت ها از خلق آثار هنری اش در هرمز گذشته، اما هنوز وقتی یاد آن روزها می کند می شود شادی را در صدایش حس کرد البته پاک نشدن این رنگ ها دلیل علمی خاصی دارد؛ خاک سرخ هرمز از ترکیبات تشکیل شده و رس هم چسبندگی بالایی دارد. نادعلیان برای آنکه بتواند با خاک های رنگارنگ جزیره آثار هنری خود را خلق کند به مطالعات رنگ شناسی آنها روی آورد: «از نظر علمی نمی شود گفت که دقیقا چه رنگ هایی را در هرمز می بینیم؛ چرا که تفکیک دقیق این همه رنگ در این جزیره زیبا کار چشم آدمی نیست؛ اما آنچه به ظاهر دیده می شود، رنگ های اصلی به همراه طیف های مختلف رنگی هستند؛ سفید، زرد، کرم، نارنجی، قرمز، قهوه ای و سبز فیروزه ای روشن. این رنگ ها فقط به خاک جزیره مربوط نیستند، بسیاری از این رنگ ها برای کلوخ ها و سنگ های شکننده ای هستند که با دست قابل خرد شدنند». جالب است که به گفته او، رنگ سبز فیروزه ای مربوط به خاک نرم و مرطوبی است که چسبندگی بالایی هم دارد.اما نکته مهمی که باید در استفاده از خاک های رنگارنگ هرمز همیشه مدنظر قرار داد، تخریب محیط طبیعی این جزیره است و از دست رفتن این خاک ها. همین یک سال و نیم پیش بود که برای نشان دادن زیبایی جزیره هرمز، فرشی تقریبا به طول ۱۲۰۰ متر مربع از ۷۰ طیف رنگی بر ساحل جزیره نقش بست؛ فرشی که در طراحی آن از داستان ها و طرح های بومی جزیره استفاده  شد. احمد نادعلیان گرچه این کار هنری را بسیار جالب می داند؛ اما خلق آن را به قیمت از دست دادن خاک های رنگی و تخریب محیط طبیعی زیبای هرمز، اثری ضد محیط زیست می نامد او که بنا به گفته  خودش برای نقاشی هایش روی شیشه و غیره از مقدار کمی خاک به اندازه یک قاشق سوپ خوری خاک جزیره استفاده کرده می گوید: «بهتر است به جای این کارها، اثری در ابعاد کوچک تر خلق می شد تا خاک این جزیره کمترین آسیب را ببیند. همین بس است که سال ها خاک هرمز را صادر می کردند. از این به بعد فرصت آن است که آن را حفظ کنیم.»

مدرسه سعادت بوشهر

201653021728277133a

مدرسه سعادت یا مدرسه سعادت مظفری مربوط به دوره قاجار است و در بوشهر خیابان امام روبروی میدان معلم واقع شده است. این مدرسه در سال ۱۲۷۸ ش به سبک نوین آموزشی تاسیس شد که از نظر تاریخی مادر مدارس جنوب ایران است. بافت مدرسه سعادت همانند بافت مرکزی شهر بوشهر زیبایی خیره کننده ای دارد. بندر بوشهر در قرن نوزدهم میلادی در زمینه مسایل اقتصادی و فرهنگی به پیشرفت های قابل ملاحظه ای دست یافت و معتبرترین بندر تجاری جنوب ایران گردید. به همین لحاظ در آستانه قرن بیستم میلادی در پوشش ظاهری آرام، عرصه تحولات فرهنگی مهمی شد. با استفاده از چنین شرایطی احمد خان دریابیگی حکمران بوشهر در پیوند با خواست عمومی مردم همراه با شیخ محمدحسن سعادت و برادرش شیخ عبدالکریم اقدام به تأسیس و راه اندازی مدرسه سعادت بوشهر در سال ۱۲۷۸ ش / ۱۳۱۷ ق نمود. اداره مطلوب این نهاد آموزشی باعث شد تا سیل مشتاقان اندیشه و علم به این کانون توسعه یابد به نحوی که دو سال از عمر این مدرسه نگذشته بود که تعداد دانش آموزان از هفتاد نفر به چهارصد و پنجاه نفر افزایش یافت. همانطور که گفته شد این مدرسه به مدرسه سعادت مظفری نیز معروف است که علتش به جهت کمک های نقدی مظفرالدین شاه که به درخواست دریابیگی صورت گرفت، می باشد.

شعاع فعالیت های این مدرسه، شهرهای نجف، کربلا، کاظمین و سامرا را نیز شامل شده و سرزمین های امارات، بحرین، آسیای میانه، کویت، زنگبار و هند را متوجه ساخت. بوشهر و بوشهریان بدین گونه نهضت مدرسه سازی را در یک قرن پیش بدون اتکا به دولت قاجار در شهر خود آغاز کردند و مدرسه ای کاملاً غیرانتفاعی را در قلب جنوب بنیان گذاشتند. این مدرسه طی حیات صد ساله خویش دستاوردهای ارزشمندی را در عرصه تاریخ ایران خلق کرده است. استادان، نویسندگان، شاعران، معلمان، نمایندگان مجلس، سفیران و خدمت گزاران الهی را در خود پرورش داده و تعداد بسیاری از شهیدان انقلاب اسلامی و جبهه و جنگ را تقدیم ایران اسلامی نموده است. پاسداشت این دستاوردها باعث شد تا در آبان ماه ۱۳۷۸ کنگره صدمین سالگرد این مدرسه در بوشهر برگزار شود که حاصل آن حضور اندیشمندان بزرگ و تدوین کتب مهمی در خصوص مدرسه سعادت بود. اینک چند سالی است که سالروز تأسیس مدرسه سعادت به عنوان روز بوشهر جشن گرفته می شود. مدرسه سعادت بوشهر در تاریخ ۱۱ بهمن ۱۳۷۸ با شمارهٔ ثبت ۲۵۷۸ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

موزه میرعماد

خط-و-کتابت

موزه خط و کتابت میرعماد در یکی از بناهای قدیمی مجموعه فرهنگی و تاریخی سعد آباد قرار دارد. بنای موزه احتمالا متعلق به اواخر قرن ۱۳ و اوایل قرن ۱۴ قمری است . به دلیل شباهت این بنا با بناهای متعلق به اواخر دوره قاجار شیوه معماری آن شبیه به معماری دوره انتقال است که در اواخر قاجار و اوایل پهلوی اول شکل گرفت. ساختمان موزه میرعماد در گذشته محل زندگی دو تن از فرزندان پهلوی دوم (فرحناز و علیرضا) بود. این بنا در کنار ساختمان لیلا (موزه آبکار) و کاخ ولیعهد (موزه بهزاد) قرار دارد و شامل دو طبقه است. طبقه اول با زیر بنایی برابر ۱۹۶ مترمربع و متراژ اعیانی ۳۱۰ مترمربع روی سکویی به ارتفاع ۵/۱ متر احداث شده است. در مورد تاریخ دقیق ساخت بنا، مدارکی در دست نیست اما تاریخ آن به اوایل دوره پهلوی اول می‌رسد. این بنا بعد از اقامت رضا پهلوی برای مدتی متروک باقی ماند و بعدها تبدیل به دفتر مخصوص شد. بعد از پیروزی انقلاب، اموال کاخ فرحناز هم به جای دیگر منتقل شد و در سال ۱۳۵۷ محل استقرار و مطالعه اشیای چرمین بود (موزه چرم). پس از مدت زمانی بنا بصورت بدون استفاده باقی ماند تا در سال ۱۳۷۱-۷۲ طرح ساماندهی مجموعه آغاز شد.

ساختمان موزه دارای دو طبقه است و با تلفیقی از معماری سنتی ایران و اروپا ساخته شده است که پس از انقلاب تا مدتها بدون استفاده بود تا زمانی که سیاست‌های سازمان میراث فرهنگی این بنا را محلی برای نمایش آثار خطی مناسب تشخیص دادند و در نتیجه با تفکیک بخش‌های مختلف آن تغییراتی در کل ساختمان به وجود آمد و مرمت آن آغاز شد. معمار داخلی بنا، خانم مهندس فیروزه اطهاری و طراحی خارجی بنا توسط مهندس هومن صدر صورت گرفت. با حذف دیوارهای اضافی و تبدیل بنا به یک فضای مناسب موزه‌ای، ساختمان تبدیل به موزه خط و کتابت شد و در سال ۱۳۷۶ این موزه با نام بزرگترین استاد خوشنویسی قرن ۱۱ قمری میرعماد الحسنی سیفی قزوینی افتتاح شد. بنای این موزه بیشتر به عنوان یک ساختمان مسکونی و یا کوشک است و از چهار طرف باز می‌باشد. بنا بصورت آجر و ملات و بدون استفاده از سازه احداث شده است. نمای خارجی بنا با آجر تزئین شده و اشکال هندسی منظم دارد. فرم‌های تزئینی آجرها شمسه – چلیپا می‌باشد و بام آن بصورت شیروانی از نوع کلاه فرنگی است.

آبشار بیلقان

450-768x459

آبشار مصنوعی بیلقان دراستان البرز واقع است. این آبشار بعد از پل بیلقان و در ابتدای جاده کرج به چالوس قرار دارد. این آبشار مصنوعی به ارتفاع ۳۰ متر و عرض دهانه ۱۴ متر در ابتدای محور کرج – چالوس واقع شده است و با دبی ۶۰۰ مترمکعب در ساعت، آب را از رودخانه کرج به بالای آبشار انتقال می دهد. آبشار مصنوعی بیلقان دارای نورپردازی ویژه (مولتی کالر) و سنگ گذاری با سنگهای طبیعی است که مجهز به سیستم مه پاش جهت ایجاد مه مصنوعی و تلطیف محیط و همچنین مجهز به دستگاه گرم کننده جهت جلوگیری از یخ زدگی است. در راستای ایمن سازی آبشار و ایجاد استحکام لازم، دیواره نگهبان از جنس بتن مسلح و با استفاده از تکنیک RoCKBuIT طراحی و اجرا شده است، که نگهدارنده کوه و سنگهای روی آبشار است. بزرگترین آبشار مصنوعی کشور در یکی از ورودی های مهم استان البرز واقع شده است؛ بنابراین مسافران عبوری در مسیر می توانند از منظر سواره رو از این آبشار دیدن کنند. این آبشار که چهره ورودی شهر کرج را بسیار زیبا و دیدنی کرده است این قابلیت را نیز دارد که در تمام فصلها از جمله زمستان هم فعال باشد.

دهستان بیلقان در واقع آخرین حد محدوده شهری کرج محسوب می شود و بعد از آن روستا های کناره جاده چالوس که در حاشیه رودخانه کرج واقع شده اند، قرار گرفته اند. روستا های حسین آباد، بهمنیه و باغ پیر از جمله بخش های این دهستان زیبا هستند. نزدیک بودن به رودخانه، عبور جاده زیبای چالوس از کنار بیلقان، پل زیبا و مرتفع بیلقان و فضا های تفریحی اطراف آن از یک سو و وجود آثار تاریخی، فرهنگی و مذهبی از سوی دیگر، باعث توجه گردشگران به این دهستان زیبا شده است. حمام قدیمی بیلقان که قدمت آن به قرن هشتم می رسد در باغ پیر است.