دیدنی
در محضر منجم باشی
دوست دارید هنر معماری گیلان را در دوره قاجار ببینید؟ پس یک سفر به لنگرود بروید و سری به خانه منجم باشی بزنید! خانه قدیمی و زیبایی که در فشکالی محله لنگرود قرار گرفته و بنا بر اعتقاد کارشناسان گردشگری گیلان، یک نمونه کامل از هنر معمارى این استان در دوره قاجاریه به شمار می رود. این عمارت که عمر آن به اوایل دوره قاجار و حکومت آقامحمدخان می رسد، شامل بیرونی، اندرونی، خلوت خانه، مسجد، حمام و… بوده است. به اعتقاد کارشناسان گردشگری گیلان، خانه منجم باشی یک نمونه کامل از هنر معمارى این استان در دوره قاجاریه به شمار می رود . بنای اصلی عمارت منجم باشی، پلانی مربع مستطیل و دو اشکوب است. گچ بری های داخلی و بیرونی، کاشی کاری های ازاره بیرونی، کف سرسرا و حوض همراه ایوان چوبی و اروسی های زیبا از تزیینات این بنا هستند. ورودی اصلی ساختمان بیرونی آن که به مهتابی مشهور شده، سر در ورودی هلالی شکلی دارد که با گچ بری ساده ای در اولین نگاه مقابل چشمانتان ظاهر می شود. طبقه بالایی هم از یک سالن پذیرایی و سه اتاق تشکیل شده و جلوی اتاق ها ایوانی به عرض یک متر و طول ۱۰ متر وجود دارد که چهار ستون چوبی سقف آن را سر پا داشته اند. بام بنا هم به شیوه سنتی گیلان واشن ریزی شده و چوب یا سفال پوش است و در لبه ها به شیوه سر بندی سه پوش و چکش برگردان ساخته شده است.
هر چند که خانه منجم باشی این روزها کمی ترمیم شده و البته تغیراتی هم در فضای آن به وجود آمده است. این بنا که در طول زمان آسیب های جزئی دیده بود، در دوره پهلوی دوم تا حدودی مرمت شد. این در حالی است که در سال های اخیر مجموعه خانه منجم باشی تا حدودی از هم مجزا شده و بخش های آن از هم تفکیک پیدا کرده اند. خانواده منجم باشی همزمان با روی کار آمدن آقامحمد خان قاجار در گیلان صاحب نام و عنوان شدند و اولین عضو این خاندان که لقب منجم باشی گرفت، میرزا صادق خان بود که در سال ۱۲۱۲ هجری قمری جسد بنیانگذار سلسله قاجاریه را برای تدفین به کربلا حمل کرد. این در حالی است که یکی از نوادگان او به نام میرزا موسی منجم باشی هم به فرمانروایی گیلان رسید و در سال ۱۲۲۰ هجری قمری قوای روس را در روستای پیله داربن رشت شکست سختی داد. از آن پس افراد این خاندان تا مدتهای زیاد در گیلان حکومت و وزارت داشته اند. برای دیدن این خانه باید به لنگرود بروید و از آنجا سراغ محله فشکالی را بگیرید. بعد از آن می توانید خانه منجم باشی را در شرق بازار شهر، روبه روی اداره برق لنگرود ببینید.
دره هفتحوض
هفت حوض… این نام شما را یاد چه چیزی می اندازد؟ پایتخت نشین ها بی شک یاد میدان معروفی در شرق تهران خواهند افتاد اما برای اهالی گردشگری هفت حوض نام یکی از زیباترین پدیده های طبیعی در شرق کشور است. در سکوتی وهمآلود که همچنان ادامه دارد هفتحوض استان خراسان را طبیعت با آب باران تراشیده است. ۷حوضچه طبیعی بکر در بستر یکی از سرشاخههای رودخانه طرق در بلندیهای رو به جنوب بینالود شکل گرفته که چشم هر بینندهای را خیره میکند. هر حوضچه به اندازه یک استخر است و آب از یکی به دیگری میریزد.«هفت حوض» منطقه ای است شامل صخره مانند ها و سنگ های صاف و صیقلی ، ۷ حوضچه طبیعی زیبا و طبیعتی بکر و زیبا بعد از عبور از ۷حوضچه است. بعضی از ۷حوضچه ای که در این منطقه در امتداد هم قرار دارند، به اندازه یک استخر کوچک هستند. آب از حوضچه اول به حوضچه بعدی و بعدی می ریزد تا به حوضچه آخر برسد. این پدیده طبیعی حوض ها یا «دولین های» متعدد، بر اثر فرسایش شیمیایی توسط باران های اسیدی در بستر یکی از سرشاخه های رودخانه طرق از در ارتفاعات رو به جنوب بینالود شگل گرفته است.در بستر یکی از سرشاخه های رودخانه طرق، مواد آهکی نرم در میان سنگ ها دچار فرسایش شده اند و شکل های ژئومورفولوژی دولین را ایجاد کرده اند و در واقع از دیدگاه مردم عادی این منطقه تنها هفت حوض زیبا با چشم اندازی زیباتر ایجاد شده در طی مسیر رودخانه است. بعد از عبور از ۷ حوض اصلی که در امتداد هم قرار گرفته اند، به تک حوض های بزرگ میرسید. بکر و دست نخورده بودن این منطقه، پرتردد و پر بازدید نبودن و سکوت عجیبی که در آن حکمفرما است آرامش عجیبی به شما هدیه می کند؛ تنهاصدای جریان آب، گوش ها را نوازش می دهد.
برای دیدن این جاذبه طبیعی زیبا در مشهد، باید به سمت کوههای خلج در اطراف مشهد رفت. این منطقه در جنوب شرقی مشهد و حدود ۷کیلومتر از آن فاصله دارد. پس از واردشدن به شهرک سیدی و جاده خلج، بعد از طیکردن حدود ۳کیلومتر از جاده، به دوراهی میرسید. باید بزرگراه و سپس آسفالت سمت چپ را ادامه بدهید تا به یک میدان برسید. در بستر یکی از سرشاخه های رودخانه طرق، مواد آهکی نرم در میان سنگ ها دچار فرسایش شده اند و شکل های ژئومورفولوژی دولین را ایجاد کرده اند و در واقع از دیدگاه مردم عادی این منطقه تنها هفت حوض زیبا با چشم اندازی زیباتر ایجاد شده در طی مسیر رودخانه است . اگر قصد سفر به این منطقه را دارید باید بدانید بعد از رسیدن به این میدان مجبورید خودرو را پارک کنید. حدود ۲ کیلومتر از مسیر را پیاده طی کنید تا به هفت حوض برسید. بهدلیل و جود سنگهای صاف و صیقلی باید جانب احتیاط را پس از ورود به منطقه در نظر داشت. به گردشگران پیشنهاد میشود تا حد امکان و بهعلت کوهستانی بودن منطقه بین طلوع تا غروب آفتاب از محیط طبیعی و دلپذیر این مکان بهره برده و وسایل و لوازم مناسب از قبیل کفش، لباس و… به همراه داشته باشند. برای چادرزدن در منطقه آذوقه همراه خود ببرید، چون در آن حوالی مغازه یا سوپر مارکتی پیدا نمیکنید.مسئله دیگر صاف، صیقلی و مسطحبودن بیش از حد سنگهای آنجاست. اگر میخواهید از هر هفت حوض به راحتی عبورکنید و لذت دیدن طبیعت بیمانند آن را از دست ندهید کفشهای راحتی بپوشید که بتوانید راحت روی سنگها حرکت کرده و از آنها عبور کنید. در پایان دوربین عکاسی را فراموش نکنید و مراقب باشید بعد از آنکه محیط را ترک می کنید، از خود اثری باقی نگذارید. نه زباله، نه یادگاری و نه آسیبی که محیط را زشت و آلوده کند.
مهمانی رنگها بر مخمل سبز زمین
کمی آنطرفتر از شهر بلداجی (گز بلداجی را که خاطرتان هست؟ محصول همین شهر زیبای چهارمحال و بختیاری است!) چمن زار نسبتا وسیعی قرار دارد که شاید نمونه اش را در هیچ جای دیگر ایران ندیده باشید. چمن زاری که نزدیک به تالاب چغاخورقرار گرفته و محل سکونت و تردد ایلات بختیاری است. مساحت این مرغزار را حدود ۷۰۰ هکتار برآورد می کنند اما در ماههای اردیبهشت تا مهر که سطح آب تالاب رو به کاهش میگذارد، وسعت مرغزار از این هم بیشتر می شود. اگر به این تالاب سفر کنید، می توانید با یک تیر چند نشان بزنید و طبیعت بکر و آب و هوای لطیف و فرهنگ و آداب و رسوم مردم بختیاری را در کنار هم تجربه کنید. رنگ در زندگی محلی های این منطقه حرف اول را می زند انگار که هر جا پا بگذارید، رنگ ها شاد و سرزنده را می بینید. بر پیراهن زنان و دختران بختیاری، بر گلیم های دست بافت عشایر و بر زیورآلات چهارپایان دشت. در مرغزار چغاخور، توشمالها (نوازندگان محلی) اگر سرحال باشند و سازشان را همراه داشته باشند، می توانند برایتان نغمههای حماسی بختیاری را بنوازند و شما با خوش شانسی تمام می توانید این موسیقی های سنتی را به صورت زنده بشنوید. سواران بختیاری هم هر از گاهی از مقابلتان می گذرند و بین سیاه چادرها جا به جا می شوند. سیاهچادر محل اسکان افراد ایل در قشلاق و ییلاق است؛ دست بافتهای از پشم بز که با به هم دوختن آنها فضایی مناسب برای زندگی به وجود میآید. این سیاه چادرها را در محل زندگی ایلات بختیاری می توانید ببینید. شاید در هیچ سفری به اندازه این سفر، چشمانتان با رنگ ها درگیر نشوند. رنگ در زندگی محلی های این منطقه حرف اول را می زند انگار که هر جا پا بگذارید، رنگ ها شاد و سرزنده را می بینید. بر پیراهن زنان و دختران بختیاری، بر گلیم های دست بافت عشایر و بر زیورآلات چهارپایان دشت. اگر این تالاب چغاخور سفر کنید، می توانید با یک تیر چند نشان بزنید و طبیعت بکر و آب و هوای لطیف و فرهنگ و آداب و رسوم مردم بختیاری را در کنار هم تجربه کنید.
تالاب وسیع : تالاب بینالمللی چغاخور هم با مساحت ۲۳۰۰ هکتاری اش فرصت خوبی به شما می دهد تا یکی از مهم ترین تالاب های دنیا را تجربه کنید و از تماشای طبیعت زیبا و حیات وحش آن لذت ببرید. در نزدیکی این تالاب ۸۵ گونه گیاه و آبزی وجود دارد و پرنده های مهاجر زیادی مثل حواصیل، لک لک سفید، خروس کولی، کشیم، باکلان، مرغابی سانان، فلامینگو، یلوه، اکراس، قو، سلیم و کاکائیها ساکنان فصلی این تالاب هستند. اما مهم تر از همه، ماهی های کمیاب و ارزشمندی هستند که در تالاب چغاخور زندگی می کنند مثل گونه ای از گامبوزیا (کپور دندان) که از نظر ژنتیکی ویژگی های منحصر به فردی دارد. در حاشیه این تالاب، می توانید تالاب های دیگری را ببینید که بردارزاده های چغاخور به شمار می روند! مثل تالاب گندمان و سولگان که با ارزش های بی نظیر طبیعی و گردشگری شان واقعا دیدنی به نظر می رسند. این تالاب در دامنه ارتفاعات برآفتاب و کلار و در مسیر جاده شهرکرد-خوزستان قرار گرفته و برای دیدن آن کافی است از شهرکرد ۶۵ کیلومتر فاصله بگیرید تا تنها چند قدم با طبیعت بکر و زیبای این تالاب فاصله داشته باشید. اما اگر بخواهید راه های دسترسی به این تالاب را دقیق تر بدانید، باید بگوییم که دسترسى به تالاب چغاخور از طریق جاده آسفالته بروجن- ناغان و شهرکرد- ناغان و راه آسفالته سرد روستاهاى حاشیه در ضلع غربى در جنوب شرقى تالاب امکان پذیر است.
جهنم های پر بخار شهر بپو؛ ژاپن
جزیره کیوشو سومین جزیره بزرگ ژاپن، به سبب داشتن فعالیت زمینگرمایی زیاد، چشمههای آب گرم پرشماری را در خود جای داده است. مشهورترین چشمههای آب گرم این جزیره که از شهرت جهانی برخوردارند در نزدیکی شهر «بپو» قرار دارند. این شهر دنج و کوچک بین خلیج دریای داخلی ژاپن و دو آتشفشان غیرفعال در ساحل شرقی جزیره کیوشو قرار گرفته است.بپو بیش از ۲۹۰۰ چشمه آب گرم دارد که این چشمهها روزانه بیش از ۱۳۰ هزار تن آب داغ را از اعماق زمین به بیرون میریزند. این شهر از حیث برخورداری از چشمههای آب گرم طبیعی، پس از پارک ملی یلوستون آمریکا در جایگاه دوم جهان قرار دارد. بخاری که از چشمههای آب گرم این شهر به هوا برمیخیزد چنین مینماید که گویا تمام شهر دچار آتشسوزی شده است.در میان چشمههای آب گرم شهر بپو چشمههای داغ و پر بخاری که در زبان ژاپنی «جیگاکوس» یعنی «جهنم» نامیده میشوند از محبوبیت ویژهای برخوردارند. بپو هشت جیگاکوس معروف دارد که به خاطر داشتن دمای بسیار بالا به حقیقت شبیه جهنمهای کوچکی روی زمین هستند. دمای آب در این چشمهها به ۵۰ تا ۹۹/۵ درجه سلسیوس میرسد، بنابراین نیازی نیست که یادآوری کنیم این چشمهها عموما برای شنا یا آبتنی مناسب نیستند، اما در عین حال از پرطرفدارترین جاذبههای گردشگری ژاپن بهحساب میآیند.چشمههای آب گرم پرشمار شهر بپو گذشته از بحث رونق دادن به صنعت گردشگری در این شهر، نقش مهمی در زندگی روزمره شهروندان ایفا میکنند. بخار برخاسته از این چشمههای طبیعی برای گرم کردن آب مورد استفاده قرار میگیرد که این آب از راه لولهکشی به خانهها و صنایع دایر در شهر منتقل میشود. بخشی از گرمای حاصل از این چشمههای طبیعی برای پختوپز در خانه و رستورانها استفاده میشود. آب این چشمهها نیز برای تحقیقات کشاورزی، تن درمانی و حمام تفریحی مورد استفاده قرار میگیرد. شکی نیست که شهر بپو بزرگترین تفریحگاه چشمههای آب گرم طبیعی در جهان شناخته میشود. در ادامه به معرفی چند نمونه از چشمههای معروف این شهر خواهیم پرداخت.
چینوکی جیگوکو : شگرفترین چشمه آب گرم شهر بپو، چشمه «چینوکی جیگوکو» است که در زبان ژاپنی به معنی «جهنم تالاب خون» است. این چشمه به سبب رنگ قرمز روشنی که دارد به این نام شهرت یافته است. این رنگ براثر وجود دو عنصر اکسید آهن و اکسید منیزیم در آب چشمه نمایان شده است.
اومی جیگوکو : اومی جیگوکو یا «دریای جهنم» از این حیث به این نام خوانده میشود که آب آن به رنگ آبی لاجوردی است و زیبایی یک دریای بیکران را دارد. اما بازدیدکنندگان بایستی فکر آبتنی در این چشمه را از سر بیرون کنند چرا که حرارت آن به ۹۸ درجه سلسیوس میرسد. در باغهای وسیع حوالی این چشمه چند چشمه کوچک دیگر دیده میشود که آب آنها به رنگ نارنجی است.یک تالاب آب گرم هم به رنگ زلال در محوطه باغ وجود دارد که اطراف آن را گلهای نیلوفر آبی به شکل زیبایی پوشانده است. این گلها دارای برگهای بزرگ و ضخیمی هستند که کودکان میتوانند روی آنها تاببازی کنند. دکانهای اطراف چشمه اومی جیگوکو انواع دسر و تخممرغ آب پز را که در آب همین چشمه جوشیدهاند، برای فروش به بازدیدکنندگان عرضه میکنند.
اونیشی بوزو جیگوکو : چشمه «جهنم سر تراشیدهی راهب» به این دلیل بدین نام خوانده میشود که طبق گفته ژاپنیها حبابهای گِل شکلگرفته در این چشمه به سر تراشیده راهبان بودایی شباهت دارد. در کنار این چشمه یک حمام عمومی وجود دارد که دارای چندین استخر شنا است و گردشگران میتوانند اوقات خوشی را در آنجا سپری کنند.
شیراکه جیگوکو : چشمه شیراکه جیگوکو یا «تالاب سفید جهنم» یک تالاب بزرگ است که آب آن به رنگ سفید شیری است. این رنگ در اثر ترکیب طبیعی عناصر اسید بوریک، نمک، سیلیکات سدیم و بیکربنات کلسیم در تالاب پدیدار شده است. در اطراف این چشمه آب، یک باغ زیبا و یک آکواریوم طبیعی قدیمی به چشم میخورد که ماهیان گوشتخوار «پیرانا» در آن پرورش داده میشوند. گردشگران در کنار این تالاب هیچگاه دستشان را داخل آب فرو نمیبرند.
کامادو جیگوکو : کامادو جیگوکو یا «جهنم قابلمهای» دارای چندین تالاب آب گرم است. در ابتدای ورودی این چشمه، تندیس یک اهریمن قرمز رنگ دیده میشود که به قول ژاپنیها نگهبان مجموعه است. در اینجا بازدیدکنندگان میتوانند از آب خنک شده چشمه بنوشند، دست و پای خود را در آب چشمه بشویند و از تنقلات خوشمزهای که با حرارت آب چشمه پخته یا آب پز میشود میل کنند.
اونیاما جیگوکو : اونیاما جیگوکو یا «جهنم کوه شیطان» که با نام «جهنم کروکودیلها» نیز شناخته میشود یکی از چشمههای آب گرم شهر دپو است که تعداد زیادی کروکودیل در آن پرورش داده میشود. تفریح هیجانانگیز گردشگران در کنار این چشمه غذا دادن به این جانوران همیشه گرسنه است.
یاما جیگوکو : چشمه «کوه جهنم» از چندین تالاب کوچک آب گرم تشکیل شده که بخار انبوهی روی همه آنها را پوشانده است. نزدیک این چشمه یک باغوحش کوچک وجود دارد که در آن حیوانات بزرگ جثه در قفسهای کوچکی نگهداری میشوند.
تاتسوماکی جیگوکو : تاتسوماکی جیگوکو یا «جهنم آب گرم» از جمله چشمههای طبیعی شهر بپو است که هر ۳۰ تا ۴۰ دقیقه یکبار، حدود ۶ تا ۱۰ دقیقه آبفشانی میکند. ارتفاع آب فشان این چشمه به ۵۰ متر میرسد، اما تختهسنگی که بر فراز آن قرار گرفته نمیگذارد آب از ارتفاع مشخصی بالاتر برود. حکمت وجود این تختهسنگ در بالا سر آب فشان این است که از پاشیدن آب داغ به سراسر محوطه و روی گردشگران جلوگیری میکند.
دره مرگ در جنوب کالیفرنیا
تنها شنیدن نام «دره مرگ» کافیست تا هر گردشگری برای دیدن عجیب ترین کویر دنیا راهی پارک ملی ناوادای امریکا شود. پارکی که در جنوب شرقی رشته کوه های سییرا نوادا و در مرز ایالات کالیفرنیا و نوادا قرار گرفته و مرموزترین شوخی طبیعت را به شما نمایش می دهد! در کویر اسرارآمیز کالیفرنیا، سنگ ها راه می روند! صخره ها، حتی اگر به سنگینی یک آدم هم باشند، بدون هیچ نیروی محرکی شروع به خزیدن می کنند و ردپایی از خود به جا می گذارند که شاید تا چند روز ماندگار باشد. حدود هزار سال قبل بود که بومیان منطقه دره مرگ را کشف کردند و درست از همان زمان افسانه جن و پری درباره این دره سر زبان ها افتاد. در تمام این افسانه ها، ردپای موجودات نامرئی و شروری به چشم می خورد که با تردد خود و حرکت دادن سنگ ها رعب و وحشت را به دل بومیان منطقه می انداختند.زمین شناسان برای درک اسرار این دره، تقریبا تمام قسمت های آن را مطالعه کرده اند. اولین فرضیه آن بود که این سنگ ها وقتی حرکت می کنند که سطح خارجی شان با قطرات بسیار ریز یخ پوشیده شده و به دلیل رطوبت و صافی بی اندازه زمین، با کمک کوچکترین نسیم کویری به حرکت در می آیند. اما این نظریه خیلی زود رد شد چرا که سنگ ها در تابستان های داغ هم به حرکتشان ادامه می دادند. آنها حتی روی زمین ناهموار هم حرکت می کردند و از خود ردپا به جا می گذاشتند. بنابراین پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که حرکت سنگ های دره مرگ پدیده ای متشکل از چند عامل ناشناخته است که هر کدام از این عوامل می توانند روی هم اثر بگذارند و نتیجه ای شبیه این خلق کنند. اما آنچه حرکت این سنگ ها را شگفت انگیزتر می کند، آن است که آنها به صورت موازی با هم حرکت می کنند. به این ترتیب هر سنگی در طول سالیان دراز یک راه دارد و همان را ادامه می دهد. هیچ کس تا به حال حرکت این سنگ ها را به چشم ندیده و حتی نمی داند این سنگ ها با چه سرعتی حرکت می کنند.آنها گاهی در طول حرکتشان بر زمین مسطح دره، چرخی می خورند و روی وجه دیگرشان می لغزند. بنابراین در مسیر اختصاصی یک سنگ ممکن است چند ردپای گوناگون به چشم بخورد. این سنگ ها اگر بر حسب اتفاق به ردپای سنگ دیگری برسند، به شکل عجیبی تغییر مسیر می دهند و یک جهت دیگر را در پیش می گیرند!
دره مرگ کجاست؟ دره مرگ پست ترین نقطه امریکاست که هوای بسیار گرم و خشکی دارد و درجه حرارت آن در تابستان به ۵۰ درجه سانتی گراد می رسد. به همین دلیل، خیلی ها آب و هوای این منطقه را با عربستان مقایسه می کنند و به این دره، لقب عربستان آمریکا را می دهند.بر اساس آمارهای انجمن تاریخ طبیعی دره مرگ، هر سال ۸۷۵هزار تا ۹۰۰هزار توریست از این منطقه که به نام زابریسکه معروف است بازدید می کنند. فاصله این دره تا لاس وگاس حدود ۲ ساعت و تا لس آنجلس ۴ ساعت است. به این ترتیب گردشگران در کمتر از نصف روز می توانند از هیاهوی بزرگترین و توریستی ترین شهرهای آمریکا جدا شوند و به کویری برسند که سکوت، آرامش، زیبایی و شگفتی را به آنها هدیه می دهد. این دره گونه های کمیابی از جانوران و پرندگان را درخود دارد و محیط خوبی برای زندگی آنها به شمار می رود. دره مرگ برخلاف ظاهر خشکش، یک حوزه آبگیر بزرگ برای برف های آب شده دارد و همانقدر که در تابستان خشک و ترک خورده و گلی به نظر می رسد، در زمستان پوشیده از یخ و برف است. آنقدر که در سال ۲۰۰۴ در اثر ذوب شدن برف کوه های اطراف در دره مرگ سیل آمد!
چرا دره مرگ؟ درباره نام عجیب این دره شایعات زیادی به گوش می رسد که از مرگ دسته جمعی مسافران دره تا درگیری های جویندگان طلا در آن متفاوت است. با این حال، امریکایی های امروز روایت دیگری را نقل می کنند که بر اساس آن یکی از کاشفان دره، در هنگام بازگشت رو به دره مرگ کرده و گفته است: «خداحافظ دره مرگ!» و بعد از آن این دره با نام عجیب دره مرگ معروف شده است!