زیبا

 
 

تالاب گندمان چهارمحال و بختیاری

charmahallll6

استان چهار محال و بختیاری در حالت کلی ۶ تالاب زیبا دارد که به صورت زنجیروار از ضلع جنوبی شهرستان بروجن در امتداد کوه کلار قرار گرفته اند. از این شش تالاب، تالاب های گندمان و چغاخور در زمره ی تالاب های بین المللی هستند. تالاب گندمان یکی از زیباترین تالاب های ایران است که در همسایگی شهری با نام گندمان از توابع شهرستان بروجن واقع در استان چهار محال و بختیاری قرار گرفته است. این تالاب علاوه بر چهره ی زیبایی که دارد محل مناسبی برای مهاجرت پرندگان است و از این بابت جزء ۱۰ تالاب برتر پرنده نگری کشور می باشد. زیبایی های طبیعی این تالاب به قدری زیاد است که به یک مقصد طبیعت گردی فوق العاده پر طرفدار در ایران تبدیل شده است. علاوه بر این دارای جاذبه های تاریخی بسیاری نیز می باشد که بر جذابیت آن و تعداد طرفدارانش می افزاید.

محل دقیق تالاب گندمان : تالاب گندمان در نزدیکی جاده بروجن به لردگان در فاصله ی کمی از جنوب غربی شهر گندمان قرار گرفته است. فاصله ی این تالاب تا شهرکرد حدود ۹۰ کیلومتر، تا بروجن حدود ۲۰ کیلومتر و تا شهر گندمان تنها ۴ کیلومتر است. تالاب گندمان به عنوان یکی از آبگیرهای حوزه ی آبریز آق بلاغ شناخته می ‌شود و با فاصله‌ ای تقریبا کم از تالاب چغاخور واقع شده است. این فاصله به قدری کم است که بخشی از خروجی اب تالاب چغاخور به تالاب گندمان سرازیر می‌ شود. پس در کنار دیدن از تالاب گندمان می توانید سری هم به تالاب چغاخور بزنید. از دیگر جاذبه های اطراف تالاب گندمان می توان به رشته کوه چرو با ارتفاع ۳۵۰۰ متر که از غرب تا جنوب تالاب گندمان کشیده شده و انعکاس تصویر این ارتفاعات در آب آرام تالاب که زیبایی آن را چندین برابر نموده اشاره کرد. دسترسی به تالاب گندمان از طریق جاده آسفالته ی روستاهای حسین آباد و نصیرآباد امکان پذیر است. این در حالی است که از خیابان شهید مطهری شهر گندمان یک جاده به سمت تالاب گندمان کشیده شده است. مساحت تالاب گندمان حدود ۱۲۰۰ هکتار است که در حال حاضر با توجه به تصرفات انجام شده در آن مساحتش به حدود ۹۸۰ هکتار کاهش یافته است. با این وجود برای زندگی پرندگان و تفریح و خوش گذرانی گردشگران کفایت می کند. در اطراف این تالاب جمعیتی بیش از ۱۰۰۰۰ نفر در قالب ۸ روستا زندگی می کنند و از اب آن بهره می برند. ارتفاع تالاب گندمان از سطح دریا حدود ۲۲۲۰ متر است. آب این تالاب بزرگ و زیبا از اب برف و باران، چشمه‌ های اطراف تالاب مانند چشمه ی گل کوچک، گل بزرگ، مرادان و نصیرآباد و نیز از آب رودخانه ی آق بلاغ تامین می شود. متوسط عمق این تالاب در فصل بهار که فصل پر ابی است به حدود ۳۰ سانتیمتر مى رسد. اغلب اراضى این تالاب قابلیت نفوذ کمی دارند و شیب آن ها بسیار ملایم است به طوری که بین صفر تا دو درصد مى باشد. پس پستی و بلندی قابل ملاحظه ای ندارد. سطح آب شیرین زیر اراضی تالاب نیز خیلی پایین نیست و تقریبا در عمق ۷۵ تا ۱۲۰ سانتیمتری قرار دارد.

پیشینه ی تالاب گندمان : تالاب گندمان زمانی شکارگاه بهرام گور و تمام همراهانش بوده است، این تالاب همواره در طول عمر خود مکانی زیبا و چشم نواز بوده و محل مناسبی برای طبیعت گردان و گردشگران و حتی پرندگان به شمار می رفته است. تالاب گندمان نام خود را از شهری تاریخی که در ضلع شمال شرقی آن قرار دارد گرفته است. این شهر منطقه ی ییلاق خانواده های سلطنتی در قرن های گذشته بوده به طوری که برخی از آثار باقی مانده از سکونت گاه های آن ها در این تالاب به جا مانده است. تالاب گندمان علاوه بر اینکه در لیست ۱۰ تالاب برتر پرنده نگری در ایران قرار دارد در دفتر بین ‌المللی تحقیقات پرندگان آبزی لندن هم ثبت شده است. همچنین در فهرست کنوانسیون رامسر نیز به ثبت رسیده است. این تالاب مکانی با قدمتی طولانی است به طوری که عمر آن به ۱ ملیون سال پیش می رسد. خبر بد اینکه عمق خاک تورب و یا زغال سنگ های نارس این تالاب به ۱۲ متر می رسد، وجود این نوع خاک و زغال سنگ به طور طبیعی بستر گسترش آتش سوزی را فراهم می کند و اگر زمانی آتش تا این عمق از خاک نفوذ کند با وزش نسیمی ملایم تالاب گندمان آتش می گیرد و فاجعه ای وحشتناک به بار می آید.

پوشش گیاهی و جانوری تالاب گندمان : مرغزاری زیبا در اطراف تالاب گندمان به چشم می خورد. مرغزاری که معمولا دامداران منطقه دام های خود را برای چرا به آنجا می برند و متاسفانه همین دام ها یکی از عوامل تخریب تالاب گندمان می باشند. از جمله گونه های جانواری که در کنار تالاب گندمان زندگی می کنند و بر زیبایی آن می افزایند پرندگانی هستند که برخی از آنها تنها در زمستان به این تالاب مهاجرت می کنند و عده ای دیگر نیز در تمام طول سال در تالاب گندمان سکونت دارند و این منطقه را برای زندگی دائمی خود در نظر گرفته اند. از جمله پرندگان مهاجری که زمستان ها به سمت این تالاب سفر می کنند و فصل سرما را در کنار آن به سر می برند می توان به مرغابی ها، باکلان، کوکر، سلیم، حواصیل، آنقوت، لک لک، شکاریا و یلوه اشاره کرد. در واقع حدود ۳۰ الی ۳۵ گونه پرنده ی مهاجر مناطق سردسیر شمالی با جمعیتی زیاد، هر ساله در اواخر فصل پاییز برای سپری کردن فصل سرد و تخم ‌گذاری به این تالاب می آیند. از جمله پرندگان بومی ساکن تالاب نیز می توان به لک لک ها، چنگر، سنقر، شکاری ها و … اشاره کرد. همچنین انواع مارها، قورباغه ها، لاک پشت و پستاندارانی نظیر گراز، شغال، گرگ، خفاش، روباه، خرگوش و نیز ماهی هایی مانند ماهی گورخری، سفید کولی، ماهی پوزه ای و سیاه ماهی از دیگر گونه های جانوری ساکن این تالاب به شمار می آیند. از جمله گونه های گیاهی موجود در تالاب و اطراف ان نیز می توان به گیاهانی اشاره کرد که رشدشان نیاز به شرایط مرطوب دارد. از جمله ی این نوع گیاهان می توان از درختان بید، مرغ، جگن، نی، لوئی، زنبق، آلاله آبی، هزار نی، بارهنگ آبی، نخل مرداب، عدسک آبی، بزواش، سه کوله خیز، اسپارگانیوم و … نام برد. خشکسالی خطری است که امروزه تمام مناطق ابی زمین را تهدید می کند. مخصوصا مناطقی که آب آنها از راه های طبیعی تامین می شود و بشر در تامین آبشان نقش ندارد. متاسفانه این خطر در سال های اخیر گریبان گیر تالاب گندمان نیز شده است و صدمات جبران ناپذیری را به آن وارد کرده است. علاوه بر مشکل خشکسالی و محرومیت از وجود ‌آب طبیعی کافی، خطر دیگری تالاب گندمان را تهدید می کند و آن برداشت بی ‌رویه ی آب برای مصارف کشاورزی است. این تالاب اکنون مورد هجوم افراد سودجویی قرار گرفته که برای تهیه ی علوفه ی دام های خود به جان نیزارهای تالاب افتاده اند. افرادی که اصلا به این موضوع اهمیت نمی دهند که این تالاب در آستانه ی ثبت بین المللی است و تا این حد مهم و قابل توجه است. هومن خاکپور، دیده‌ بان طبیعت بختیاری، معتقد است که حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد این تالاب در وضعیت خشکی قرار گرفته که دو دسته عوامل انسانی و طبیعی باعث این وضعیت بحرانی شده است. یکی از عوامل انسانی که موجب روی دادن چنین وضعیت نابسامانی شده است چرای افراطی دام ها است. چرای دام در تالاب گندمان مشکل بزرگی است که به یک رقابت بین آبادی ‌های اطراف تالاب تبدیل شده است.

امکانات رفاهی موجود در منطقه : این تالاب زیبا دارای امکانات رفاهی زیادی نیست. در واقع برای رفتن به آن بایستی با خودروی شخصی بروید یا ماشین دربست بگیرید و غذا به همراه داشته باشید. البته با توجه به فاصله ی کوتاهی که تا شهر گندمان دارد عدم وجود وسایل نقلیه ی عمومی و رستوران و اقامتگاه مشکلی ایجاد نمی کند. لازم به ذکر است از همان زمان های قدیم عده ای به پرورش اسب در اطراف این تالاب مشغول بوده اند و امروزه نیز هستند. این سنت بختیاری ها نژاد ویژه‌ای به وجود آورده ‌است که آمیزه ‌ای از نژاد بومی و عربی است. پس از امکانات ویژه ی تفریحی و ورزشی اطراف تالاب، می توان به پرورش و نگهداری اسب و همچنین سوارکاری در مرغزار پیرامون تالاب اشاره کرد.

آب و هوا و بهترین فصل بازدید : منطقه ی گندمان به طور کلی از نوع سردسیر است به طوری که دارای زمستان های بسیار سرد و سختی می باشد. دمای هوا در این فصل گاهی اوقات به ۳۰ درجه ی سانتیگراد زیر صفر و در تابستان به ۳۰ درجه بالای صفر می رسد. سرد ترین ماه سال در این منطقه دی ماه و گرم ترین ماه سال تیر ماه می باشد. علت این سرما را می توان هجوم توده های هوای سرد قطبی که بر اثر ایجاد مرکز پرفشار سیبری تشکیل می شود عنوان کرد بهترین زمان برای بازدید از تالاب گندمان دو فصل بهار و تابستان می باشد چرا که اغلب زمستان های آن سرد و سخت است. سرمایی که از همان اوایل پاییز شروع می شود و در زمستان به اوج خود می رسد.

باغ ارم شیراز

DSCN2416

باغ ارم شیراز به طور مسلم از دوره سلجوقیان و در تمام دوره آل اینجو و آل مظفر و گوركانیان وجود داشته و با توجه به اینكه سیستم فئودالی به طور كامل بر جامعه آن دوره حاكم بوده  بدون تردید بانیان و صاحبان باغ ارم كه باغی ارزشمند بوده، در آن زمان حكام وقت بوده‌اند. ‌احتمال می‌رود اتابك قراچه كه از طرف سنجر سلجوقی به حكومت فارس منصوب بوده  دستور احداث این باغ را داده باشد. بعد از وی تا جلوس شاه شیخ ابواسحاق اینجو كه احتمالاً باغ ارم را در تصدی داشت، اطلاعی از نحوه مالكیت این باغ در دست نیست. شاه شیخ ابواسحاق اینجو در سال ۷۴۲ ه.ق  جلوس نموده و در سال ۷۵۷ ه.ق كشته شد. پس از انقراض سلسله آل اینجو به وسیله آل مظفر، احتمالاً باغ ارم به مالكیت سلاطین آل مظفر در آمده  و در عهد شاه منصور آخرین پادشاه این خاندان كه به دست گوركانیان كشته شد، باغ در نهایت آبادانی و شكوه بوده است. از عصر صفویه به بعد،  باغ ارم در نوشته‌های جهانگردان، آباد و باشكوه توصیف شده است. در عهد كریم خان زند احتمالاً باغ ارم در مالكیت سران سلسله زندیه بوده و مانند سایر ابنیه و باغ های شیراز مرمت گردیده است. از اواخر دوره زندیه تقریباً بیش از هفتاد و پنج سال باغ ارم در تصاحب سران ایل قشقایی بود. خاندان جانی خان قشقایی كه از دوره فتحعلی شاه قاجار با سمت ایلخانی و ایل بیگی بر ایل قشقایی فرمانروایی می‌كردند، مدت مدیدی این باغ را در اختیار داشته و از آنجا به عنوان مقر فرمانفرمایی خود در شهر شیراز استفاده می‌كرده‌اند. نخستین ایلخان این خاندان یعنی جانی خان و پسرش محمد قلی خان عمارتی باشكوه در این باغ بنا نهادند. در اوایل دوره قاجاریه بعضی از سران ایل قشقایی كه مالكین سابق باغ ارم بوده‌اند در گوشه‌ای از این باغ به خاك سپرده شده‌اند كه در حال حاضر نشانی از این قبور در دست نیست. ساختمان عمارت این باغ در دوره ناصرالدین شاه قاجار هنوز مرغوب و قابل توجه بوده است. در دوره سلطنت ناصرالدین شاه، حاج نصیرالملك شیرازی باغ را از خاندان ایلخانی خریداری نموده و ساختمان فعلی موجود در باغ را به جای عمارت ایلخانی بنا نمود ولی احتمالاً اساس ساختمان قبلی را حفظ كرده است. پس از درگذشت حاج نصیرالملك در سال ۱۳۱۱ ه.ق تزئینات بنا و بعضی قسمت های ناتمام به وسیله ابوالقاسم خان نصیرالملك، مالك این باغ اتمام یافته است. در آن زمان توصیفی توسط فرصت‌الدوله شیرازی راجع به این باغ داده شده كه به شرح زیر می‌باشد: “… بستانی است بی مثال و گلشنی است بهشت تمثال …، سروهایش سر به افلاك كشیده، عماراتی دارد شاهانه مشتمل بر تالاری كه به واسطه دو ستون قوی پیكر برپاست و ارسی‌ها، گوشواره‌ها و اتاق ها و رواق های دیگر را از فوقانی و تحتانی داراست. آبشارهای متعدده از هر جانب آن روان است و سبزه‌های اطراف جویش چون خط بر گرد عارض نوش لبان. بنای اول آن را محمد قلی خان ایلخانی نهاده  سپس مرحوم حاجی نصیرالملك خریده و حكم به بنیاد عمارات مذكور داده. حاجی محمد حسن معمار… آن بنا را برآورده باغی دیگر برآن افزوده‌اند. آن نیز هوایش معطر است…، خلوتی دیگر دارد كه نارنجستانش نام نهاده‌اند. باربند و كوشكی هم برای آن قرار داده‌اند.”

دونالد ویلبر درباره باغ ارم شیراز چنین نگاشته است: “… برای مدت لااقل ۷۵ سال این عمارت در تصاحب خان‌ها و یا سران قبیله قشقایی بود. همین ساختمان هسته مركزی باغ به شمار می‌رود. در این موقع دیواری در وسط باغ احداث كردند و بدین ترتیب باغ به دو قسمت تقسیم گردید. باغ ارم محبوبیت فراوان خود را مدیون درختان مركبات و خیابان طویلی است كه در دو طرف آن سروهای باشكوه غرس گردیده و ساختمان جالب توجهی كه شاهد مهمان ‌نوازی بی دریغ ایل قشقایی بوده است. هرچند سال یك بار مقداری از درختان مركبات بر اثر سرمای سخت از بین می‌روند درحالی كه سروها در عرض پنجاه سال اخیر همچنان جذابیت خود را حفظ كرده‌اند … .” در تهیه طرح باغ، محور طولانی آن مشخص گردیده است. امروز كوشك اصلی، هسته مركزی این باغ  و جالب‌توجه ‌ترین جنبه آن را تشكیل می‌دهد. اطاق های طبقه زیرین تقریباً زیرزمین است و تالار مركزی آن را برای استراحت در روزهای گرم تابستان در نظر گرفته‌اند. نهر آب مستقیماً از این تالار می ‌گذرد و در سر راه خود قبل از اینكه به حوض بزرگی فرو ریزد استخر را پر می‌كند. دیوارها و كف این تالار از كاشی‌های رنگین پوشیده شده است. پلكانی این طبقه را به طبقه بالاتر و به راهروهایی كه به تالار بزرگ منتهی می‌گردد متصل می‌سازد. منظره جنوبی آن همان ادامه محور اصلی است و از طرف شمال چشم انداز آن را تپه‌هایی تشكیل می‌دهد كه در حاشیه رودخانه قرار گرفته است. در این محل نیز مانند بسیاری دیگر از ساختمان های شیراز كاشی های براق و سنگ های تراش میراث قدیم را از نو رواج می‌دهد. این قسمت سه گوش (سنتوری) منظره‌ای را متعلق به دوره ساسانیان كه با كاشی های رنگی زینت ‌شده نشان می ‌دهد درحالی كه در طبقه‌ای كه هم‌سطح زمین ساخته شده تخته سنگ های آهكی نسخه‌های تحریف شده‌ای است از نقوش برجسته دوره هخامنشیان كه در تخت جمشید دیده می‌شود. در سراسر این ناحیه وسیع بوته گل سرخ كمتر دیده می‌شود و به جای آن در گلخانه كه داخل آن را با چوب به طرز پلكانی ترتیب داده‌اند انواع گلها را در گلدان نگاهداری می‌كنند تا آنها را در نقاط اصلی در داخل كوشك و خارج آن قرار دهند.” باغ ارم پس از فوت ابوالقاسم خان نصیرالملك به فرزندش رسید و پس از چندی به یكی از سران ایل قشقایی فروخته شد. سپس به تصرف دولت درآمد و به دانشگاه شیراز واگذار شد.  دانشگاه شیراز مدتها به عنوان كاخ پذیرایی از آنجا استفاده می ‌نمود. در سال های ۱۳۵۰_۱۳۴۵ه.ش این باغ  با اعتبار واگذاری از طرف سازمان برنامه و بودجه و زیر نظر مسئولین وقت دانشگاه، تعمیر اساسی شده و زمین وسیعی نیز در حاشیه بلوار ارم و بلوار آسیاب سه‌ تایی به آن افزوده شده است. امروزه باغ ارم همچنان در اختیار دانشگاه شیراز می‌باشد و در حقیقت به تمام مردم تعلق دارد.

حمام قاضی اصفهان

blog-org-61-1561182625-qazi-persian-bath

انگار در همه این سال‌ها که جاهای دیدنی اصفهان آغوش خود را برای میلیون‌ها میزبان وطنی و خارجی باز کرده بود تا زیبایی‌هایش را به رخ نگاه گردشگران بکشاند، یک قطعه گمشده داشت. قطعه مهمی که این روزها با فاصله گرفتن از فرهنگ ایرانی، جای خودش را به نمونه‌های مشابه آن که بعید هم نیست از فرهنگ ایرانی وام گرفته باشند داده است. محلی که بتوان برای چند ساعت به دور از آلودگی‌های شهر، تن به دست دلاک و کیسه‌کش داد تا غبار روزگاران را از تن خسته آفتاب دیده مسافران و گردشگران بشوید. حمام مغربی، حمام ترکی، حمام مراکشی، ماساژ تایلندی، ژاپنی و ده‌ها مدل دیگر از نمونه‌های حمام و شستشو‌ در دنیا که این روزها به واسطه تبلیغات خوب رونق گرفته‌اند، بهانه‌ای شد تا حافظان میراث کهن ایران زمین و علاقه‌مندان به فرهنگ و سنت ایرانی دست به بازسازی حمامی تاریخی با حفظ کاربری اصلی بزنند. بنابراین حمام قاضی که در دل شهر اصفهان و در میان بافت سنتی منطقه شهشهان قرار گرفته، انتخاب شد تا نمایانگر سنت گرمابه‌ ایرانی‌ها در زمان قدیم و تجربه ناب حمام رفتن به سبک سده‌های گذشته باشد. حمام‌هایی که اگرچه اثرش در زندگی امروز جامعه ایرانی کمرنگ شده، ولی هنوز می‌شود بقایایی از آن را در محله‌های قدیمی شهرها با وجود گرمابه‌ها و حمام‌های عمومی پیدا کرد. هرچند که همین مکان‌ها نیز با فرهنگ قدیمی حمام‌ها فاصله گرفتند و دیگری خبری از اجرای رسومات سنتی در آن‌ها نیست.

تاریخچه حمام قاضی اصفهان : همه چیز از حکم حاکم شهر اصفهان به یک قاضی برای ساخت مجموعه‌ای شامل حمام، مسجد و بازار در صدها سال پیش آغاز شد. قاضی بنا به دستور حاکم شروع به ساخت مجموعه‌ای در منطقه شهشهان اصفهان کرد که بعدها نام قاضی را به خود گرفت. بازار به شکل بازارهای قدیمی سرپوشیده، چند حجره بیشتر درون خود ندارد. یک سر بازار به مسجد و سر دیگرش به حمام ختم می‌شود. مجموعه قاضی در دوره‌های مختلف دستخوش تغییرات زیادی بود. نهایتا سال گذشته توسط بخش خصوصی به منظور احیای سنت حمام ایرانی، مرمت و بازسازی شد و اردیبهشت امسال درهای خود را به روی گردشگران باز کرد.

محیط حمام قاضی : اتفاقات خوبی که با قدم گذاشتن در حمام قاضی قرار است رقم بخورد از همان ابتدای ورود به بخش خرید بلیط مشخص است. ورودی حمام آقایان محل خرید بلیط است که یک حوضچه سنگی پایه دار پر از ماهی دارد. صندلی‌های چوبی کنده‌کاری شده‌، محلی برای برطرف کردن خستگی گذر از کوچه پس کوچه‌های محله و گوش دادن به تاریخچه حمام از زبان متصدی فروش بلیت است. در همان ابتدا از مهمانان با کاسه‌های آجیل پذیرایی می‌شود. بعد از آن آقایان به سمت در حمام مخصوص آقایان و خانم‌ها توسط راهنما به سمت حمام زنانه که ورودی آن وسط بازار قرار دارد روانه می‌شوند. صدای در بزرگ چوبی با کلون و چفت و بست‌های بزرگش که شنیده شد، راهروی نورپردازی شده با گچ‌بری سفید نمایان می‌شود.بعد از چند پیچ و گذر از راهرو، به سربینه حمام می‌رسید، سالنی دایره‌ای شکل با کف سنگی که دو طرف آن بالای سکویی بزرگ، قفسه‌های چوبی لباس قرار دارد. دو طرف دیگر سالن‌ هم محل خروج از سربینه و دیگری ورود به خزینه است. وسایل شخصی قدیمی مثل کیسه، روشور، سنگ پا، شانه و لنگ به صورت شخصی به هر فرد داده می‌شود. در سالن خبری از آینه کاری و تزئینات ظریف قدیمی نیست. بازسازی قشنگی برکاشی‌های آبی و درهای چوبی قفسه‌ها انجام شده که فضای سالن را زیبا کرده. نورپردازی خوب فضا و آویزان شدن شاخه‌‎های گیاه، کیف آدم را از دیدن این همه ذوق و سلیقه کوک می‌کند.

ورود به گرمابه : بعد از بستن لنگ و برداشتن وسایل شخصی ابتدا وارد سالنی خواهید شد که دور‌تا‌دور آن سکوهایی برای نشستن وجود دارد. خدمات دلاکی و ماساژ در این قسمت ارائه می‌شود. راهروی کوچکی در طرف دیگر به سمت خزینه می‌رود. خزینه هم همچون سربینه از اجزای حمام و گرمابه‌های قدیمی است. حوضچه کوچک و پر آبی در فضای بسته که می‌توان وارد آن شد و چند دقیقه‌ در آن حمام کرد. سالن دیگری هم با استخری بزرگ‌تر از خزینه وجود دارد که بعد از استحمام کامل، می‌توان وارد آن شد. اگرچه دوش آب در قدیم وجود نداشت، اما برای راحتی افراد در قسمتی از حمام سه دوش قرار داده شده. دلاک و ماساژور آماده هستند تا بعد خروج از خزینه تمام آن‌چه دلاک‌های قدیم برای شستشوی افراد انجام می‌دادند را انجام دهند. در پایان حوله‌های سنتی به هر فرد داده می‌شود. حالا میزبانان حمام قاضی، با شربت‌های خنک از مهمانان خسته از یک حمام جانانه پذیرایی می‌کنند. مسوولان حمام قاضی به راحتی از نظر و انتقادات مشتریان خود نمی‌گذرند. یک دفتر بزرگ در سربینه وجود دارد که مهمانان گرمابه امکان ثبت نظرات خود را بعد از حمام کردن دارند. یکی از گردشگران خارجی با رسم شکل در دفتر نوشته است که ما سه نفر بودیم کثیف به حمام آمدیم و تمیز از حمام برگشتیم. ورق زدن دفتر و دیدن نظرات گردشگران خارجی خالی از لطف نیست ضمن این‌که می‌توانید نظر خود را در این دفتر ثبت کنید.

موزه رختشویخانه زنجان

DSCN8882

مجموعه‌ تاریخی رختشویخانه در قلب بافت تاریخی شهر زنجان در یک منطقه‌ پرتراکم مسکونی احداث شده است. زنجان مرکز استان است. زنجان یکی از بزرگترین شهرهای شمال غرب ایران و چهارمین شهر بزرگ آذربایجان است. این شهر دیدنی های بسیار زیادی دارد که می توان به رختشویخانه زنجان به عنوان یکی از معروف ترین آن ها اشاره کرد. این بنا ویژگی ها و معماری منحصر به فرد خود را دارد و می توان گفت در نوع خود در جهان بی نظیر است. رختشویخانه زنجان  در سال ۱۳۴۷ هجری قمری مصادف با ۱۳۰۷ هجری شمسی توسط دو برادر به نام های مشهدی اکبر و مشهدی اسماعیل ساخته شد. مشهدی اکبر معماری ساختمان را بر عهده داشت و وظیفه مشهدی اسماعیل بنایی ساختمان بود. علی اکبر توفیقی (شهردار وقت زنجان) که رئیس بلدیه بود زمین ساخت رختشویخانه زنجان را خرید و سپس فرمان ساخت آن را صادر کرد. سبک و سیاق معماری این بنا را می ‌توان به شیوه اواخر دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی نسبت داد. مجموعه‌‌ ی تاریخی‌ رختشویخانه‌، در فهرست‌ آثار تاریخی ایران‌ به‌ ثبت‌ رسیده‌ است‌.

هدف از ساخت : رختشویخانه به اتاقی گفته می‌ شود که جهت شست ‌و شوی لباس از آن استفاده می‌ شود. در خانه‌ های امروزی معمولا این اتاق با وسایلی همچون ماشین لباس ‌شویی و رخت‌ خشک ‌کن و یک دستشویی بزرگ جهت شستن دست ها و لباس های لطیف تر پر می شود. از نظر نوع کاربری هیچ بنایی را نمی توان در ایران یافت که این گونه صرفا برای شستن رخت و لباس مورد استفاده قرار گیرد. ساختمان بنا اما معماری مشابه با مسجد عباس قلی خان و دروازه ارگ دارد. این بنا برای استفاده عموم ساخته شد و شبانه ‌روزی دسترسی به آن امکان پذیر بود و بابت استفاده از آن هیچ پولی از شهروندان دریافت نمی‌ شده ‌است. شهر زنجان معمولا زمستان های سرد و سختی را پشت سر می گذارد. در آن زمان زنان وظیفه شستن لباس ها را بر عهده داشتند و دشواری این کار در چنین روزهایی برایشان چندین برابر می شد. آنان برای تأمین امنیت و آسایش زنان در یک مکان سرپوشیده رختشویخانه زنجان را احداث کردند.

ویژگی های بنا : این بنا در یک محل شلوغ و می شود گفت در قلب شهر زنجان معروف به بابا جامال چوقوری (گودال بابا جمال) احداث شده است که امروزه خیابان سعدی به فاصله یکصد متری از سمت غربی آن می گذرد و از طریق کوچه فرهنگ به ساختمان رختشورخانه دسترسی دارد و آب مجموعه از قنات قلعچه حاجی میربهاء الدین تأمین می شده است. رختشویخانه مخزنی به طول ۱۷ متر، عرض ۵.۱ متر و ارتفاع ۸ متر دارد که با سه واحد پوشش طاق و تویزه بر روی جرزها و دیوارها سقف شده است. تا ارتفاع چهار متری دیواره های داخلی بنا به نحوی پوشیده شده است که امکان پر کردن آب تا آن سطح وجود دارد که اگر این اتفاق روی می داد امکان گنجایش ۷۴۰ مترمکعب در آن وجود داشته است. فضایی از این مخزن به ساخت یک تراس اختصاص داده شده است که هنگام ایستادن در آن می توان به محل شست و شوی رخت ها تسلط کامل داشت. این مکان برای اشراف کامل مدیریت به کسانی که در حال استفاده از آن بودند ساخته شده بود. مدیرکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان زنجان گفته است: بنای رختشویخانه زنجان تنها بنا در جهان با کاربری مخصوص برای رختشویی بانوان است، در هیچ جای دنیا، بنایی با کاربری رختشویی متناسب با شرایط اقلیمی و جغرافیایی که منحصر به گروه خاصی باشد، به غیر از بنای رختشویخانه زنجان احداث نشده است. چنین مجموعه ای با عملکرد یاد شده در هیچ جای ایران مشاهده نمی شود اما سبک معماری، ابعاد و تناسبات رعایت شده در قوس ها و تویزه ها با بناهای عام المنفعه هم دوره شهر زنجان قابل مقایسه اند. در این فضا برای شستشوی لباس ها و سایر وسایل چندین حوضچه سنگی ساخته شده که از طریق مجاری آب از مخزن اصلی تامین می شوند و فاضلاب حاصل نیز از طریق کانالی که در زیر پاشویه ها قرار دارد به بیرون بنا منتقل می شود. مجاری آب، حوضچه ها و پاشویه ها از سنگ های تراشیده ساخته شده است. طراحی و اجرای فضای داخلی و اصلی رختشویخانه زنجان بسیار زیبا می باشد و سالن آن دارای  یازده ستون است که به طور قرینه به دو قسمت تقسیم شده‌ اند. فاصله ۱۱ ستونی که به طور قرینه سالن را به دو قسمت تقسیم کرده‌ اند در جهت قرینه از چهار واحد حوضچه و مجاری آب در حد فاصل حوضچه‌ ها تشکیل یافته و حدود آن را سنگ‌ های حجاری شده از جنس تراورتن از یکدیگر مجزا می‌ کند. این فضا از سالنی به عرض نزدیک به ۱۴ متر و طول ۶۲ متر و مساحت زیربنای ۸۵۰ متر مربع برخوردار است. محل شستشوی رخت ها به چهار قسمت تقسیم شده است. ابتدای شستشو که از انتهای جریان آب است حوضچه ‌ی مخصوص لباس ‌های بسیار آلوده و لباس‌ های مربوط به افراد مبتلا به بیماری های خاص بوده و مجرای آبی که از حد فاصل حوضچه دوم و سوم عبور می کرد، مخصوص لباس ‌های نسبتا تمیز و محل آب ‌کشی بود. حوضچه‌ ی چهارم مخصوص شستشوی ظروف آشپزخانه بود و بالاخره حوضچه‌ ی آخری (اولین حوض از حرکت آب)، محل آب تمیز و تامین آب آشامیدنی بوده است.

کاربرد امروزی : این بنا در دوره اخیر تعمیر و مرمت شده و به عنوان موزه مردم شناسی مورد استفاده قرار می گیرد. رختشویخانه زنجان امروزه محل مناسبی برای آشنایی هرچه بیشتر علاقمندان به فرهنگ و آداب و رسوم مردم منطقه است. سال ۱۳۷۷ رختشویخانه زنجان یکی از مهمترین موزه های استان است و موضوع آن مردم شناسی است. در این موزه می توانید با انواع و اقسام لباس های محلی، ابزار و وسایل و زیورآلات زنان این منطقه آشنا شوید. می توانید در نقشه بالا موقعیت دقیق قرار گیری آن را مشاهده نمایید.

گوردخمه دکان داوود

219337

در ایران باستان خاک سپاری مرده ها در گوردخمه ها انجام می شد، گورهایی که امروز از مکان های تاریخی جالبی برای بازدید شده اند. در کرمانشاه گوردخمه ای به اسم دکان داوود وجود دارد که تاریخ دوستان زیادی را برای بازدید به این شهر می کشاند. قبل از اینکه درباره گوردخمه دکان داوود حرف بزنیم خوب است بدانید که گورخمه با دخمه فرق دارد دخمه جایی در بالای کوه بود که جسد مرده ها در آنجا قرار داده می شود تا توسط حیوانات و پرندگان از بین برود اما گوردخمه آرامگاهی اتاق مانند است که در دل صخره ها و کوه ها حفاری می شد و به اندازه کافی بزرگ بود تا بتوان در آن اشیایی را قرار داد و مراسمی برگزار کرد. گور دخمه‌های ایران برای سه دوره مادها، هخامنشیان و پس از هخامنشیان هستند، در ایران فقط یک گوردخمه در تپه حسنلو است که برای دوره قبل از مادهاست. گور دخمه ها از نظر نمای بیرون سه دسته هستند: گوردخمه هایی که نمای ورودی آن ها ستون آزاد دارد، گوردخمه هایی که  در دوطرف نمای ورودی آنها دو نیم ستون تزئینی حفاری شده، گوردخمه های ساده که هیچ ستون یا نیم ستونی ندارند. برای رسیدن به این گور دخمه‌ تاریخی باید به ۳ کیلومتری جنوب شرقی سر پل ذهاب در ابتدای جاده انزل و در فاصله حدود ۱۰۰ متری از جاده اصلی کرمانشاه به سرپل ذهاب بروید. اینکه قدمت این گوردخمه به چه زمانی برمی گردد دقیقا معلوم نیست عده ای آن را برای دوران مادها می دانند و معتقدند که گوردخمه داوود مقبره‌ آخرین پادشاه مادها یعنی ایشتوویگو است که کوروش بزرگ او را از سلطنت برکنار کرد.

اما تحقیقات جدید این نظریه را اشتباه می داند و می گوید قدمت این گوردخمه برای دوران هخامنشیان است و این احتمال وجود دارد که نقش برجسته‌ آن برای دوره‌ سلوکیان باشد. چون مقبره همه پادشاهان هخامنشی در پاسارگاد و تخت جمشید قرار دارد، این گور دخمه برای پادشاه هخامنشی ضحاک است که پدربزرگ مادری کوروش بود. بر اساس گفته ها، در زیر این گوردخمه نقش نوه‌ ضحاک وجود دارد که در حال دعا برای آمرزیده شدن پدربزرگش است. اهل حق یا یارسان این گوردخمه را متبرک می دانستند و در روزهایی از سال در کنار آن مراسمی ویژه برگزار می کردند. گوردخمه دکان داوود در جلو ایوانی دارد که طولش در قسمت جلوی آن ۶۰/۹ متر و در قسمت عقب ۳۲/۹ متر است و ارتفاعش ۶۰/۲ متر و پهنای آن ۹۵/۱ متر می باشد. دو طرف ورودی مقبره  ستون‌هایی وجود دارد که فقط سرستون و پایه‌اش به جای مانده است. در دیوار عقبی ایوان، ورودی با ابعاد ۱ در ۱/۵ متر به چشم می خورد که به اتاقی به طول ۸۳/۲ به عرض ۳۱/۲ و به ارتفاع ۱۸/۲  متری می ‌رسد. در دیوارهای این اتاق ۵ طاقچه می بینید که محلی برای قرار دادن نذورات است، سقف اتاق برخلاف سقف مسطح ایوان جلو به شکل هلالی ساخته شده و در گوشه‌ای از آن هم یک قبر بیضی شکل با عمق ۷۰ سانتی‌ متر به چشم می خورد. در ۸ متر پایین‌ تر از گوردخمه قاب مستطیل شکلی روی یک قاب قدیمی ‌تر کنده کاری شده که در آن شخصی به حالت نیمرخ ایستاده، لباسی بلند پوشیده و یک دستش را برای نیایش بالا برده است.