زیبا
آشنایی با دو تنگه بُرج و بلبل !
فکر کنید وسط کویر خشک و گرم و سوزان، از تنگه ای بگذرید که نامش بلبل است. وسط یک سرزمین هموار و پست و خاک آلود، از تنگه ای بگذرید که نامش برج است! این تضادهای شیرین را فقط در کویر لوت ایران می توانید ببینید. جایی که دو تنگه آبرفتی بُرج و بلبل تبدیل به پدیدههای شگفت انگیز لوت شده اند. وجود دشت های وسیع عاری از گیاه وپهنه های شنی وتوده های ماسه بادی وانواع لکه های کویری که معرف وضعیت عمومی لوت است، این ذهنیت را تقویت می کند که لوت سرزمین مسطح و بی دروپیکری است که صرفا دارای پدیده های همگون دشتی است. اما وجود ناهمواری های گوناگون وعوارض های طبیعی منحصر بفرد، نشان از تنوع پدیده های بیابانی در لوت دارد. تنگهای بُرج و بلبل از پدیدههای بی نظیر بیابان لوت مرکزی هستند. این تنگهای آبرفتی، بر اساس پیکربندی عمومی آنها و همچنین وضعیت زمین ریختشناسی (ژئومرفولوژی) توسط کارشناسان با اسامی برج و بلبل نامگذاری شدند و با فاصله حدود ۷ کیلومتر در شرق و غرب رودشور قرارگرفتهاند و فاصله بین آنها را تلهای شنی پشت نهنگی، کلوتهای پراکنده و عرصههای رُسی و شنی فرا گرفتهاند.
از عصر یخبندان تا عصر تکنولوژی : تنگ بُرج، شاهکار طبیعی کویر لوت محسوب میشود که در بررسی اولیه به نظر میرسد قدمت تشکیل این تنگ به زمان های بوجود آمدن سازند کلوتها، یعنی بین دوران یخبندان اول و دوم زمین شناسی برسد. تنگ برج در واقع مسیل آبرفتی است که روان آب های پرحجم دشت غربی لوت مرکزی به سمت مخروط افکنههای عمیق دامنه شرقی را تسهیل کرده است. هرچند که از زمان تشکیل این تنگ که ابتدا بر اساس فرسایش آبی ومتعاقبا به واسطه فرسایش بادی بوجود آمده است، هزاران سال میگذرد، اما در حال حاضر نیز محل عبور روان آب هایی است که گاهاً بر اثر رگبارهای موقتی ایجاد میشود. دهانه ورودی این تنگ حدود هشت متر است که با مرتفع شدن دیوارهای عظیم طرفین آن، دهانه تنگ تر می شود. تا جایی که پهنای عمومی دهانه آن به حدود ۵/۱ تا ۲ متر می رسد. ارتفاع دیواره های تنگ بُرج حدود پنجاه متر است و صخره های منفرد سوزنی شکل بسیار مرتفع به صورت برج های نوک تیز در کنارآنها به صورت موازی استقرار یافته اند و اشکال جذاب وشگفت انگیزی را بوجود آورده اند که به لحاظ ارزشهای زمین شناختی در جایگاه ممتازی قرار می گیرند. ارتفاع زیاد دیواره های طرفین وتنگ بودن راهروهای پیچاپیچ این تنگ موجب شده تا در طول روز به بسیاری از نقاط آن نور آفتاب نرسد.
گذر از راهروهای شنی : آشکار بودن طبقات رسوب گذاری شده طی دوران های مختلف در دیواره های این تنگ باعث شده تا محققان علوم زمین شناسی بهتر پی به قدمت تشکیلات سازند لوت ببرند. بنابراین لزوم بررسی و مطالعه وضعیت طبیعی تنگ برج در آینده توسط متخصصین رشته های رسوب شناسی، ژئومرفولوژی وجغرافیا ضروری است. پیچیدگی راهروهای تنگ و وجود دیواره های مرتفع و همچنین صخره های مخروطی با ترکیب رس موجب شده تا شرایط بسیار مناسبی برای زیست گونه های جانوری در تنگ برج فراهم شود. وجود انواع قاب بالان، سارگپه، قراب، بیدها ، انواع عنکبوت، خزندگان و روباه شنی در این ناحیه شرایط اکومرفولوژی کم نظیری در لوت به وجود آورده است به گونهای که ذخیره گاه غذایی پرندگان شکاری مهاجر را نیزموجب شده است و نشان از اهمیت ویژه زیست محیطی زیستگاه تنگ برج در بوم سازگان لوت دارد. تنگ برج به لحاظ ساختار زمین شناسی و اکومرفولوژی و همچنین زمین ریخت شناسی و چشم اندازهای بی نظیر اقلیم گرم و خشک لوت و همچنین نقش تعادلی آن در فلات ایران، شایستگی والایی برای ثبت در فهرست میراث های طبیعی، ملی جهان را دارد که کانون سبز فارس مقدمات تشریفات قانونی آن را در برنامه دارد.
مسجد بیاق خان
مسجد بیاق خان در ضلع شمالی خیابان قیام، محلۀ دروازه مهریز و در قوس انتهای بازار خان واقع شده است . مسجد بیاق خان به دستور محمّد ولی میرزا درسده سیزدهم احداث گردید.
منابع تاریخی : مؤلّف جامع جعفری در بارۀاحداث مسجد بیاق خان چنین نگاشته است:((یکی از بناهایی که در زمان سلطنت فتحعلی شاه وحکمرانی شاهزاده محمّد ولی میرزا بر یزد ، در این دیار دایر گردید ، مسجد بیاق خان ، واقع در خارج حصار شهر، پشت کاروانسرای خان بوده است.)) بر اساس نوشته های کتاب شناسنامه اجمالی بناها ومحوطه های تاریخی استان یزد قدمت بنای مسجد بیاق خان به اواخر عهد زندیه و اوایل دوران قاجاریه برمی گردد . مطالب مذکور با توجه به گزارشهای منابع تاریخی محلّی همچون جامع جعفری نادرست به نظر می رسد .
مشخصات بنا : مسجد بیاق خان از مصالح خشت وگل وآجر ساخته شده و مشتمل بر تابستانخانه ، گرمخانه وصحن است. گرمخانۀ مسجد در ضلع شرقی تابستانخانه ودر سطحی پایین تر از آن قرار دارد . پوشش گرمخانه که از تابستانخانه وسعت کمتری دارد به صورت طاق وتویزه وآجری است. تابستانخانه تا ارتفاع ۵/۱ متری کف آن آجری وبقیّه قسمتها سفید کاری است . ردیف ستونها، فرم قوس ها وقد پای بلند آنها فضای تابستانخانه مسجد را دلنشین می کند . مسجد در کنار بازار ،با اختلاف ارتفاعی حدود ۵/۳ متر از کف بازار پائین تربنا شده و از سمت شمال وغرب با پله هایی از صحن مسجد به بازار راه می یابد . در سالهای اخیر دیوارهای صحن را با آجر سفال نما سازی نموده ودرب های فلزی بزرگ در ورودی های تابستانخانۀ مشرف به صحن نصب گردیده است. هردو ورودی مسجد دارای کتیبه کاشی تخت ومتأخرمی باشدکه نام مسجد را در خود جای داده است. این مسجد دارای ایوان بزرگ تابستانی با هشت ستون در وسط ونیزگرمخانه ای با هشت ستون است . همچنین مسجددو درب ورودی از بازار خان دارد : یکی با سیزده پلّۀ به داخل مسجد می رسد ودیگری از سمت بازار زرگرها با هشت پله به داخل صحن منتهی می شود.تابستانخانه در ضلع جنوب شرقی مسجد واقع است واخیراً دستخوش ساخت وساز جدید شامل هشت ستون وپانزده سقف گنبدی بر روی قوسهای جناغی شده است . این مسجد پنج درب آهنی بزرگ به سمت حیاط دارد. درسمت شرق مسجد ، شبستان تابستانی با هشت ستون وپانزده سقف گنبدی کوچکتر از شبستان جنوبی واقع است . نمای داخلی این شبستان آجری و با بند کشی گچ می باشد ودارای یک درب ورودی ۲× ۱ متر است که به شبستان جنوبی راه دارد وبا راهرویی به حیاط منتهی می شود .در پشت این راهرو یک اتاق به عنوان وضو خانه وپشت آن سرویس مسجد قراردارد.مسجد سمت شمال ومغرب فاقد بنا است . نمای داخلی حیاط از کاهگل ،شبستان جنوبی سفید کاری با گچ ومحراب آن گچکاری جدید است .
کتیبه های تاریخی : بر زیلویی به تاریخ ۱۲۴۲ خوانده شد : (( وقف مؤبّد صحیح شرعی فرمودند سر کار بلقیس آثار مهدعلیا نواب مستطاب علیه عالیه این فرد زیلو را بر مسجد جدید البنای خودکه کافه مسلمانان بر روی آن نماز گزاردند واز منافیات وقت محترز باشند وبدون عذر شرعی از موضع مزبور بیرون نبرند . خلاف کننده به لعنت ابدی گرفتار باد . سنه ۱۲۴۲٫ عمل ابن کافی محمد علی .)) زیلوهای دیگر آن اثر عزیزبیک اشرف میبدی به تاریخ ربیع الثانی ۱۲۴۲ وعلی رضا ولد مرحوم ابراهیم میبدی سنه ۱۲۴۲ وابن میرزا علی ابوالحسن میبدی به سال ۱۲۴۲ است.
ریشهر بوشهر
ریشهر (بوشهر) ، واقع در بخش مرکزی شهرستان بندر بوشهر یکی از آثارهای تاریخی و از نقاط دیدنی استان بوشهر در جنوب ایران است. «ریشهر» در جنوب شهر بوشهر واقع شدهاست. قدمت آثار کشف شده آن به هزاره سوم تا هزاره اول پیش از میلاد میرسد. آثار مکشوف در سالهای ۱۸۷۲ تا ۱۸۷۷ میلادی و نتایج اکتشافات باستان شناسان فرانسوی به سرپرستی پزار در سال ۱۹۱۴ میلادی که شامل کتیبههای میخی عهد «شو تروک ناخنوته» و آثار بناها و اشیا مفرغی و سفالهای نقش داراست، نشان میدهد که ریشهر ازهزاره دوم پیش از میلاد یکی از شهرهای مهم امپراتوری عیلام بودهاست. از آجر نوشتههای عیلامی معلوم میشود که این شهر در آن عصر به نام «لیان» خوانده میشدهاست. ظاهراً لیان به سبب موقعیت خاص جغرافیایی یکی از حلقههای ارتباطی تمدنهای شرق و غرب دنیای قدیم بودهاست چرا که مرزهای جنوبی فلات ایران به سبب هم جواری با دریا و سایر شرایط جغرافیایی به ساکنان فلات هند اجازه میداد که از آبهای ساحلی، برای ارتباط تجاری با تمدنهای ایران و دشت بین النهرین استفاده کنند. نام ریشهر خلاصه شده «ریوارد اردشیر» است. اردشیر بابکان شهرهای متعددی در زمان حکومت خود برپا نمود که در واقع ریوارد اردشیر یکی از آنها میباشد که میتوان گفت تجدید بنای همان شهر لیان بودهاست. این شهر در دوران ساسانیان یکی از مهم ترین مراکز علمی و ادبی محسوب میشد و در آن جا جماعتی از دانشمندان و نویسندگان جای داشتند. ریشهر بعد از اسلام تا سدههایی چند رونق داشت. گفته میشود که این شهر در قرن شانزدهم در حدود دو هزار خانه مسکونی داشته و دو منطقه باستانی «تل پی تل» و «شاه نشین» نیز در همان حوالی ریشهر شناسایی شدهاند. بوشهر و ریشهر و چند قریه دیگر در شبه جزیرهای واقع که از سمت شمال محدود است به خور سلطانی و از مغرب به دریا و از جنوب به خلیج کوچک هلیله. نوشتهاند که در زمان نادر شاه جمعیت ریشهر به بوشهر منتقل شد و در نتیجه ریشهر متروک بماند. منطقه ریشهر در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۳۱۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاست.
گشتی در موزه صلح تهران
هنگامی که حرف از صلح به میان می آید، کمتر کسی به ذهنش می رسد که صلح نیز می تواند موزه داشته باشد چرا که موضوع تاسیس موزه های صلح ایده نسبتا جدیدی در جهان است. این در حالی است که مقوله جنگ و یادمان های آن، چه در هنر و چه در ادبیات، آشنای همگان است و از هر طریقی به آن پرداخته شده است. در واقع با آگاه کردن مردم از واقعیت های جنگ می توان صلح را به آنها آموزش داد. سوییس نخستین میزبان تاسیس موزه بین المللی جنگ و صلح بود که درهای آن را در سال ۱۹۰۲ در لوسرن به روی عموم گشود اما آثار جنگ جهانی اول و آنچه در آلمان اتفاق افتاد، سبب شد تا ارنست فردریش اولین موزه بین المللی ضد جنگ را در سال ۱۹۲۵ تاسیس کند که بعدها در سال ۱۹۳۳ با متواری شدن او توسط رژیم نازی بسته شد. فعالیت موزه های صلح به اینجا ختم نشد و با پایان جنگ جهانی دوم شاهد موج دوم شکل گیری موزه های صلح بودیم چنانکه ژاپن تعداد زیادی از این موزه را راه اندازی کرد. شهرهای هیروشیما و ناکازاکی پیشروان مبارزه سرسختانه با سلاح های هسته ای شدند و این مبارزه در سراسر دنیا گسترش یافت.علاوه بر آن در آلمان بعد از جنگ نیز چندین موزه صلح بنا شد. در واقع فجایعی که در جنگ ها رخ داده اند، موضوع اصلی موزه های صلح را در بر می گیرد. یکی از این فجایع کاربرد سلاح های کشتار جمعی در جنگ ها است چنانکه موزه صلح هیروشیما با پرداختن به بمباران اتمی هیروشیما درصدد معرفی و شناساندن فجایع پس از آن بر آمده است. در این میان تهران نیز از حرکت جهانی برای برپایی موزه های صلح جا نماند و اندیشه تاسیس این موزه در ملاقات اعضای انجمن حمایت از قربانیان سلاح های شیمیایی در تهران با مسئول هماهنگی شبکه جهانی موزه های صلح در سال ۱۳۸۴ شکل گرفت. این ملاقات منجر به راه اندازی موزه ای شد که نه تنها با اشیا بلکه با راویانش صلح را به نمایش می گذارد؛ البته از زاویه ای دیگر. موزه صلح تهران از هیچ کس دور نیست. در مرکز شهر قرار دارد. در پارکی که به آن پارک شهر می گویند و درختان سر به فلک کشیده اش گواهی بر قدمت چند دهه ای آن است. در بخش «درباره ما» موزه صلح هدف اصلی این موزه ها را ترویج فرهنگ صلح از طریق نشان دادن پیامدهای ناگوار جنگ و خشونت و آثار زیان بار آن بر انسان ها و محیط زیست عنوان کرده اند. از این روست که موزه صلح تهران نیز مانند سایر موزه های صلح بیش از آن که مانی برای تماشای اشیای تاریخی باشد، محلی برای گفتگو، برنامه های آموزشی و پژوهشی و فرهنگ سازی است. پس خود را برای تجربه ای منحصر به فرد و متفاوت از دیدار موزه ای آماده کنید. موزه صلح تهران یک موزه با اشیای بی جان نیست بلکه موزه ای با راویان زنده ای است که اعضای انجمن حمایت از قربانیان صلاح های شیمایی آن را تشکیل می دهند. همان انجمنی که از جمله بنیان گذاران موزه هستند و به صورت افتخاری با آن همکاری دارند.درواقع می توان گفت راهنمایان موزه، قربانیان سلاح هایی شیمیایی هستند که با سرفه ها و اشک های خود از درد و رنج جنگ سخن می گویند و مخاطبان را به سوی صلح فرا می خوانند. این موزه از بخش های مختلفی تشکیل شده است. در مرحله نخست با سالن اصلی روبرو می شوید که مملو از اشیایی است که برای نشان دادن پیامدهای جنگ ها در دنیا و نیز عواقب کاربرد سلاح های شیمایی و اتمی در ویترین ها قرار گرفته اند. در این بخش اسناد و اشیای منحصر به فردی از جنگ شیمیایی علیه مردم ایران به نمایش در آمده که مخاطبان را متعجب می کند و در عین حال آگاهی های بسیاری در این خصوص به بازدیدکنندگان می دهد.
بازدید از موزه صلح رایگان است و در روزهای شنبه تا چهارشنبه ساعت ۹ صبح تا ۱۲:۳۰ و ساعت ۱۴:۳۰ تا ۱۷ امکان بازدید وجود دارد. البته این موزه در تعطیلات رسمی بسته است.
روستای لَزور یکی از قطبهای گردشگری فیروزکوه
در چله تابستان هم پیشنهاد میشود وقتی به اینجا میآیید لباس گرم همراهتان باشد. ترکیب شدید رنگهای سبز با رنگهای قرمز پاییزی این منطقه را در این فصل دیدنیتر کرده است.روستای لَزور یکی از بزرگترین روستاهای استان تهران و از توابع شهرستان فیروزکوه است. این روستا در دهستان قزقانچای از بخش ارجمند شهرستان فیروزکوه، در فاصله ۱۶۵ کیلومتری شمال شرقی تهران و در ۴۵ کیلومتری شمال غربی فیروزکوه در میان رشتهکوههای البرز قرار دارد. لزور روستایی پرجمعیت محسوب میشود. جمعیت این روستا طبق سرشماری سال ۱۳۸۵ بیش از ۲ هزار نفر در قالب ۵۶۱ خانوار بوده که با ادامه روند مهاجرت روستائیان به شهرها جمعیت ساکن دائم لزور نیز همانند سایر روستاها در طی سالیان اخیر کاهش یافته؛ اما با ساختوسازهای جدید و با احتساب ساکنان فصلی، طبق گفته اهالی، جمعیت حال حاضر روستا بیش از ۹۰۰ خانوار است. آبوهوای ملایم تابستانی همراه با مناظر بکر و زیبای طبیعی موجب شده که در تابستان جمعیت روستا تا چند برابر افزایش یابد. تا اواسط و یا حتی اواخر تابستان هم اگر به لزور بروید میبینید که بهار هنوز از این روستا رخت برنبسته، رودخانهها همچنان جاری و پرآب است و طراوت و سرسبزی همچنان مهمان دشتها و مراتع لزور است. روستای لزور به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و جاذبههای ممتاز و متنوع گردشگری همیشه بهعنوان یکی از قطبهای گردشگری شهرستان فیروزکوه مطرح بوده و موردتوجه قرار گرفته است. لزور از طرف شمال با روستاهای نشل و برزنه از توابع شهرستان بابل هممرز است. در زمانی که مسافرتها با پای پیاده و چهارپا انجام میشد این ده از راههای ارتباطی شمال کشور محسوب میشد؛ اما حالا که ایاب و ذهاب ماشینی شده و مسیر جادهها تغییر کرده دیگر از این مسیر برای آمد و شد استفاده نمیشود مگر اینکه هر از گاهی گذر گردشگران و یا کوهنوردان به لزور برسد. این روستا از قدیمالایام دارالمؤمنین بوده و هست.ارتفاع روستای لزور حدود ۲ هزار و ۴۰۰ متر از سطح آزاد دریا است. زبان اصلی و بومی مردمان این روستا گویش لزوری است که از گویشهای مازندرانی (طبری) بوده و جزء دسته زبانهای شمال ایران محسوب میشود. لزور دارای محلههای قدیمی به نامهای: اوپه، شجاع خیل، کشک ریز، کلاً چپن و … هست و اکثریت نامهای فامیل روستا اسفندیار، شجاع و موسوی هستند. مردم روستای لزور از طریق کشاورزی و دامداری امرارمعاش میکنند. محصولات عمده آن سیبزمینی، گندم و جو بوده و یونجه، اسپرس و شبدر عمدهترین محصولات علوفهای روستا به شمار میآیند. انواع سیبدرختی، گیلاس، آلبالو و گلابی نیز از محصولات میوهای لزور هستند.