ساری
میدان ساعت ساری
در میانه میدان ساعت ساری که اکنون به میدان هفت تیر موسوم شده است، برجی با ساعت عقربه ای ساخته شده که در رأس هر ساعت به عدد زمان ساعت زنگ آن نواخته می شود. این میدان به مازندرانی پاساعت نامیده می شود. بنای این برج در سال ۱۳۵۵ آغاز شده و در سال ۱۳۵۷ به اتمام رسید.این میدان دارای برجی با ساعت عقربه ای بزرگ و مجهز به صدای زنگ ناقوس است که در هنگام تغییر ساعات به تعداد رقم ساعت آن لحظه به صدا در می آمد و در سکوت شب های ساری صدای ساعت ۱۲ شب به دلیل تعداد بالای دفعات آن و نیز سکوت شب تا دورترین خیابان های ساری شنیده می شد. البته در سال ۱۳۸۰ ساعت زنگدار این برج به علت اعتراض مردم قطع شده است. میدان ساعت به زبان مازندرانی پاساعت گفته می شود. آغاز ساخت بنای میدان ساعت ساری در سال ۱۳۵۵ هجری شمسی بوده و دو سال بعد به اتمام رسیده است. سازنده برج ساعت ساری نیز شخصی به نام محمد علی حمیدی نوا است. میدان برج ساعت ساری نقطه آغازین و یا نقطه پایانی مسیر بسیاری از اتوبوس ها و تاکسی ها می باشد. این میدان در میانه مسیر میدان امام به دروازه شهر بابل و از آن جا به میدان شهدا و پل تجن واقع شده است.
از گذشته تا حال برج ساعت ساری نماد این شهر است. در سال ۱۳۰۹ هجری شمسی و در زمان پهلوی اول، ساختمان برج مانندی در مرکز شهر ساری ساخته شد. ارتفاع ساختمان برج، ۲۵ متر است و ویژگی های معماری ایرانی و اروپایی در آن به کار گرفته شده است. بالای میدان ساعت ساری نیز محلی برای اذان و جار زدن بود. میراف نامی، یکی از اجداد خاندان نعیمی های ساری که ساعت میدان برج شهر ساری را از کشور روسیه به ایران وارد کرد و سپس بر روی برج نصب نمودند.در سال ۱۳۴۴ هجری شمسی نیز به دلیل خرابی برج، شهرداری وقت تصمیم به تخریب آن نمود و به جای آن حوض و فواره ساخت. اما در سال ۱۳۵۵ هجری شمسی به پیشنهاد سازمان فرهنگ و هنر استان مازندران و شهرداری ساری، برج ساعت ساری با کمک مالی مردم و از روی نقشه های قدیمی دوباره بنا گردید، طراح برج ساعت ساری در سال ۱۳۵۵ دانیال فلاحیان فر بوده است.
پل محمد حسنخانی
این اثر در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۳۵۶ با شمارهٔ ثبت ۱۴۱۴ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. پل محمد حسن خان در سه کیلومترى جنوب شهر بابل، بر سر راه قدیم آمل به بابل و بر روى رودخانه بابل احداث شده است. براساس متون تاریخى نزدیک این شهر، پل چوبى وجود داشت که مسعود غزنوى با لشکریانش به سختى از آن عبور کردند. بعدها به دستور نصیرالدوله شاه غازی پادشاه طبرستان پلى از خشت و آهک به جاى این پل بنا شد. در نیمه دوم قرن دوازدهم هجری، محمد حسن خان قاجار، نیاى آقامحمدخان با صرف دوازده هزار تومان پل آجرى عظیمى بنا کرد که اکنون نیز به نام او پابرجاست. این پل داراى هشت چشمه است و بدنه آن با طاق نماهاى بلند کشیده و یک ردیف طاق نماهاى کوچک آجرى تزیین شده است. این پل تاریخی در اواخر دورهٔ زندیه و اوایل قاجاری بدست والی بارفروش (بابل) “محمد حسنخان”، ( که برخی او را منصوب به ایل قاجار نیز می دانند) به گونه امروزی ساخته شده است، یکی از موارد شاخص این بنا که به گونه معماری صفوی می باشد استفاده از سفیدهٔ تخم مرغ (به گفته برخی زرده تخم مرغ و ساروج) در ساخت آن می باشد، این اثر تاریخی۶ متر پهنا و ۱۴۰ متر درازا و دارای ۸ تاق چشمه است که پهنای ۶ چشمهٔ بزرگتر آن هرکدام ۷۵۵ سانتی متر و بلندای این پل تا رودخانه (بابلرورد) ۱۱متر می باشد.
آداب و رسوم مردم مازندران در ماه رمضان
مردم مازندران هم اگرچه در اصلی ترین ویژگی های ماه رمضان با بقیه شهرهای کشور مشترک هستند، اما آداب و رسوم خاص خودشان را دارند که این ماه را برای آنها بومی تر و دوست داشتنی تر می کند. آنها در این ماه نذورات مختلفی دارند که مهم ترین آنها، به استقبال رمضان رفتن از سه روز قبل است. مازندرانی ها سه روز پیش از ماه مبارک رمضان روزه نذری می گیرند به این امید که خداوند حاجات آنها را برآورده کند. آنها همچنین برای برآورده شدن حاجاتشان در ماه مبارک رمضان ختم انعام می گیرند و برای این کار از کسانی که در قرائت قرآن تبحر دارند دعوت میکنند و به هنگام خواندن قرآن مقداری نمک، چند قرص نان و چند ظرف آب در سینی بزرگی میگذارند و در مجلس قرار میدهند. بعد از خواندن سوره انعام افراد روزه خود را با غذاهایی که در سینی قرار دارد باز میکنند و نانهای باقیمانده را به عنوان تبرک در سفره نان قرار میدهند تا برکت پیدا کند و در ادامه صاحب مجلس سفره افطار را پهن میکند.
نذر پسر : قدیم در مازندران رسم بود افرادی که فرزند پسر میخواستند نذر میکردند که در طول ماه مبارک رمضان مردم را برای خوردن سحری بیدار کنند، به این صورت که یک پیت حلبی خالی به گردن خود میآویختند و با چوب به آن ضربه میزدند تا مردم برای سحری بیدار شوند که البته این رسمها هماکنون از بین رفته است. نذر حلوا از دیگر نذورات مردم این منطقه است که در شب ۱۵ ماه مبارک رمضان همزمان با میلاد امام حسن مجتبی (ع) زنان به عنوان نذر قند، چای، خرما و زغال به مسجد میبرند که این کار تا پایان ماه مبارک رمضان ادامه دارد. البته در کنار این مواد حلوا، آش، زولبیا و بامیه سنتی، فرنی، آبگوشت و باقلای پخته با پلو به میان روزهداران میبرند. ساروی ها هم یک رسم خداپسندانه داشتند که در زمان افطار هر کس نذری داشت مجمعهای از کل نذورات خود را به عنوان افطاری درست میکرد و به زندان شهر میبرد. رد پای این نذر را اگرچه کمرنگ، اما هنوز هم می توان در شهرهای کوچک این استان دید. مازندرانی ها رسم جالبی برای روزه اولی ها دارند. آنها برای نوجوانان تازه مکلف شده شان، هدیه ای می خرند که چیزی در مایه های همان زیرلفظی عروس هاست! به این ترتیب که نوجوان تا زمانی که از جانب بزرگترها هدیه «روزهسری» را نگیرد، افطار نمیکند!
عزاداری : مردم مازندران از شب نوزدهم تا آخر ماه رمضان در مدح امام علی (ع) شعر میگویند و نذورات خود را به صورت پول داخل کشکول میگذارند. در آن شب خرما، شربت زعفرانی و فرنی به عنوان میان روزه داران پخش می کنند و ارادت خود را به این شب ها، به این شکل نشان می دهند.
روزهسری : مازندرانی ها رسم جالبی برای روزه اولی ها دارند. آنها برای نوجوانان تازه مکلف شده شان، هدیه ای می خرند که چیزی در مایه های همان زیرلفظی عروس هاست! به این ترتیب که نوجوان تا زمانی که از جانب بزرگترها هدیه «روزهسری» را نگیرد، افطار نمیکند! این هدایا معمولاً شامل چادر نماز و طلاجات برای دخترها و پول و انواع نقرهجات قدیمی برای پسران است. مازندرانی ها ترجیح می دهند افطارشان را هر قدر هم که ساده باشد، با خانواده و فامیل شریک شوند و بنابراین در خانواده های گسترده مازندرانی، تقریبا هر شب مهمانی افطار برپاست.
سحر و افطار : مازندرانیهای قدیم هنوز هم تا سحر نمیخوابند، آنها نماز نافله شب میخوانند و به ویژه مناجات حضرت امیر در مسجد امیر را به نام مولا یا مولا زمزمه میکنند. زنان مازندرانی سحری را همان سحر می پزند و با صدای خروس و یا با سحرخوانی آوازخوانان خود را برای سحر آماده میکنند. در قدیم، سحرخوانان با صدای بلند میخواندند: سحر شد بپا خیز هنگام نماز است و همسایهها نیز با این آواز دیگران را برای سحری در صورت خواب بودن بیدار میکردند. قرائت مناجات ابوحمزه ثمالی و خواندن یک جزء از قرآن توسط باسوادان از دیگر سنتهای مردم مازندران بوده است.
خوردنی های رمضانی : آش ساک، کوکو، شامی سبزی، تخم مرغ و برنج و در قدیم نیز قرقناق از غذاهای محلی مازندران بود که اعتقاد داشتند خوردن این غذاها در طول روز مانع گرسنگی و ضعف میشود. مازندرانی ها ترجیح می دهند افطارشان را هر قدر هم که ساده باشد، با خانواده و فامیل شریک شوند و بنابراین در خانواده های گسترده مازندرانی، تقریبا هر شب مهمانی افطار برپاست.
وداع با ماه مبارک رمضان :این مراسم در مازندران از شب ۲۷ ماه مبارک رمضان برگزار میشود. در این شبها مداحان و مبلغان دینی ندای خوش الوداع با رمضان، الوداع شهر نور و القرآن را سروده و با اشعار زیبایی از سرودههای محلی با ماه رمضان وداع میکنند و برای ورود به ماه شوال و بزرگترین عید اسلامی آماده میشوند. در این ماه فوت کردن به قند و بستن گره به نخ هنگام خواندن دعای جوشن کبیر و دادن آن به مریض برای شفا نیز رسم است. مردم مازندران در شب ضربت خوردن حضرت علی (ع) خوردن شیرینی را حرام میدانند.