سرکیس
کلیسای سرکیس مقدس خوی
کلیسای سرکیس مقدس، در استان آذربایجان غربی، درسه کیلومتری باخترشهر خوی،در کوی میدان کلیسا یا کوی امام زاده، در جایی که پیرامون آن را کشتزارها فراگرفته اند، قرار دارد. پس از ورود سپاهیان عثمانی به آذربایجان غربیو به دنبال رویدادهای خونینی که میان سال های ۱۲۹۷-۱۲۹۹خ/۱۹۱۸-۱۹۲۰ درخوی پیش آمد ارمنیان رهایی یافته از آن ناحیه کوچ کردند و از آن زمان، این کلیسا فراموش شد ولی با استواری ویژۀ خود سده ها بر جای ایستاده است. کلیسای سرکیس مقدس از گذشته های دور تا کنون به سورپ سرکیس، سنت سرکیس، سارکیس مقدس، سرکیس مقدس و… نامور بوده. نام این کلیسا شاید از نام سرکیس گابادوکیان، از مردمان کامیرک، گرفته شده باشد. وی مسیحی ای پرهیزکار و رساننده ای پرشور بود که از روم به ارمنستان رفت و پس از چندی رهسپار ایران شد و چون در ایران آیین مسیح را تبلیغ می کرد ه دستور شاپور ساسانی کشته شد. از آنجایی که وی در راه مسیحیت شهید شده و در دستۀ پرهیزکاران ارمنی در آمده بود، به احترام وی این کلیسا را سرکیس مقدس نامیده اند. تاریخ درست ساختمان کلیسای سرکیس مقدس روشن نیست. ارمنیان بر این باورند که این کلیسا هفت تا هشت سال پس از درگذشت گریگور روشنگر مقدس، در حدود ۳۳۲یا ۳۳۳م، ساخته شده؛ یعنی، روزگاری که آیین مسیح در شمال باختری و باختر ایران کنونی پیشرفت داشته و ناحیۀ ماکو یا ارداز آن روزگار مرکز مهم اسقف نشین کلیسای ارمنیان بوده است.
در کتاب فرهنگ جغرافیایی و تاریخی نواحی ارمنی نشین، نگارش ایپریکیان، چاپ ونیز در ایتالیا، ص۱۸۹، دربارۀ کوی های شهر خوی آمده است: خارج از شهر، در جنوب قلعه، محله هایی قرار دارند که حومۀ خوی به شمار می روند و در حال حاضر، ۹۴ خانوار ارمنی در این ناحیه زندگی می کنند که دارای دو کلیسا و یک مکتب هستند. کلیسای سرکیس مقدس از کلیسای مریم مقدس بزرگ تر است. ارمنیان معتقدند که کلیسای مزبور هفت تا هشت سال پس از وفات گریکور مقدس(۳۲۵م) از سنگ سرباشن صیقلی ساخته شده است.
در کتاب آذربایجان که یرواند فرانگیان دربارۀ ارمنیان آذربایجان نگاشته و در ۱۹۰۵م، منتشر شده است، در صفحۀ۵۱، دربارۀ کلیسای سرکیس خوی آمده: در شهر خوی، خارج از محوطۀ قصر خوی و در نزدیکی های آن، کلیسایی بسیار قدیمی وجود داردکه روی سنگ نوشته ای دربارۀ تعمیرات آن، که صد سال پیش از انتشار این کتاب صورت گرفته، مطالبی نوشته شده است ولی مردم محل دیرینگی کلیسا را در حدود هزار سال پیش از انتشار این کتاب؛ یعنی، ۹۰۵م می دانند.
برپایۀ یادداشت های زمستان۱۳۰۷ق ملا جعفر خویی در گزارش سفر مظفرالدین میرزا، ولی عهدناصرالدین شاه قاجار، که از تبریز به منظور شکار و گردش به خوی آمده، دربارۀ کلیساهای خوی نوشته است: خوی دو کلیسا دارد. از قراری که ارمنیان می گفتند یکی هزار و صد سال و دیگری چهارصد سال است که بنا شده. منشی حظور را فرستادیم که تاریخ آنها را بردارد. خط ارمنی بوده و کشیش کلیسا هم نتوانسته بود بخواند.
در این نوشته ها، تاریخ ساختمان کلیسای سرکیس مقدس به سده های چهارم و نهم میلادی نسبت داده شده است. از آنجا که طرح یا پلان ساختمان و همچنین شکل ستون ها و نحوۀ دیوار سازی و نورگیرها بیانگر دیرینگی ساختمان کلیساست می توان بنیاد آن را در سده های چهارم میلادی دانست. بر روی سنگ سرخ رنگی در کنار در ورودی دیوار جنوبی کلیسا کتیبه ای وجود دارد که تاریخ ۱۱۲۰م/۵۱۴ ق و یا ۱۱۸۰م/۵۷۶ ق برروی آن خوانده می شود. زنده یاد، استاد ورجاوند، این ساختمان را از اوایل دوران ایلخانی دانسته است. گمان وی را، که بر پایۀ بررسی شیوه های معماری و باستان شناسی بوده، توجه به جایگاه اندیشه ای و اجتماعی آن دوره تـأیید می کند. نوشته های آثار ارمنی مبنی بر ساختمان آن در پیش از اسلام شاید وابسته به ساختمان مقدس کهن تری بوده است که پیش تر در جای این ساختمان وجود داشته و بعدها ویران شده و کلیسای سرکیس مقدس را به جای آن ساخته اند.
زنده یاد استاد مشکور نیز نوشته است: چون ازاره های سنگی، شکل قوس ها و گنبدها و وضع آجرکاری نمای بیرونی ساختمان این کلیسا آمیخته ای از شیوۀ گرجی و سبک اوایل دوران ایلخانی است می توان آن را بازسازی شدۀ اوایل دوران ایلخانی به شمار آورد که بر روی پایۀ نیایشگاه باستانی برپا شده است . در نوشته ها و اسناد ارمنی، تاریخ آخرین تعمیر و بازسازی این کلیسا ۱۶۱۴م/۱۰۲۴ق یا ۱۶۲۰م/۱۰۳۱ق نوشته شده.[۱۳] این سال ها هم زمان با پیمان سازشی است که نخست در ۱۰۲۱ق در شهر سلماس و سپس، در ۱۰۲۹ق، در شهر استانبول، با عثمانی ها به امضا رسیده است.
کلیسای سرکیس مقدس به سبک بازیلیک به درازای ۳۲ متر و پهنای هجده متر و بلندی پنج متر ساخته شده است. ازارۀ دیوارهای چهارگانه به کمک سنگ های تراش دار گندمی رنگ آهکی ساخته شده. درازا و پهنای بزرگ ترین سنگ ها چهل درشصت سانتی متر است. از روی ازارۀ ساختمان به بالا دیوارها با آجرهای چهارگوش چیده شده و تا بام ادامه یافته اند. پوشش ساختمان نیز آجری است و در میانۀ ساختمان، برجستگی گنبد کوتاهی دیده می شود. ورودی باختری در میانۀ دیوار و رو به روی محراب کلیسا قرارگرفته و با سنگ پاره های آهکی تراش دار ساخته شده است. بر فراز سردر ورودی، خمیدگی تزیینی با سنگ تراشی بر روی سنگ جاسازی شده است. این خمیدگی تزیینی، سنگی کولی دار است که از پنج هلال ترکیب یافته و پهنای باند آن حدود بیست سانتی متر است. بر روی این خمیدگی طرح تزیینی ترکیبی مارپیچ و زیگزاگ نقش شده که با طرح ها و نگاره های کنده شده در کلیساهای کهن ارمنستان همانندی دارد.بر روی سنگی که در بخش خورشیدی یا در میانۀ سردر قرار گرفته نشان صلیب در درون دایره کنده شده است. بالای سردر، در بلندی حدود۲۰/۱ متر، نیز دریچه یا نورگیری مستطیل شکل قرار دارد.
درِ جنوبی کلیسا، همانند در باختری آن، از سنگ ساخته شده ولی به طور کامل در میانۀ دیوار جنوبی قرار نگرفته است. در این ورودی نیز سردر تزیینی وجود داردکه نسبت به در باختری ساده تر است. در اینجا، به جای خمیدگی کولی دار یک خمیدگی تنها با پنج تکه سنگ قرار دارد که بخش بالایی آن از نمای سنگی دیوار بیرون رفته و بخشی از سطح آجری دیوار را نیز فرا گرفته است. در بالای این سردر، پنجره ای مستطیل شکل وجود دارد. در دو سوی بخش پایین در ورودی، سه تکه سنگ سرخ به کار رفته که در روی یکی از آنها نوشته ای به زبان و خط ارمنی کنده شده است. کف درون کلیسا نسبت به سطح بیرون آن اندکی پایین تر قرار گرفته و برای ورود به کلیسا باید از هر یک از دو در آن از یک پله پایین رفت. درون ساختمان، شش ستون سنگی در دو ردیف قرار دارند که در نتیجه تالار کلیسا را به سه بخش؛ یعنی، ناو یا نِف با فضای میانی پهن تر و دو راهروی جانبی یا کولاترال با پهنای کم تر بخش کرده است. ستون های شش گانۀ اصلی کلیسا با سنگ ساخته شده و درازا و پهنای آنها ۴۵/۱ متر است. محراب کلیسا در بخش خاوری و در میانه قرار گرفته و در دو سوی آن، دو اتاق چهارگوش وجود دارد. طرح کلی محراب به صورت پنج گوشه است که همسانی بسیاری با محراب کلیسای ارمنیان شیراز دارد. پوشش راهروهای پهلویی تاق های جناقی است ولی سقف میانی کلیسا از سه گنبد پوشیده شده که گنبد میانی بزرگ تر و بلندتر است. دیوارهای درونی کلیسا و ستون های آن از سنگ ساخته شده اند ولی جنس و رنگ این سنگ ها با سنگ های نمای بیرونی همانند نیست. بیشتر دیوارهای درون کلیسا گچ کاری شده و به شیوۀ سده های هفدهم و هجدهم میلادی نقاشی و تزیین شده اند. محراب به شیوه ای ویژه تزیین شده است چنان که ستون های آن پوشش گچی ندارند و دیگر بخش های محراب دارای نقش های تزیینی دیوارنگاره است.
نقش ها و سنگ نوشته ها : در درون ساختمان کلیسا، بر روی دو ستون، دو سنگ نوشته به خط ارمنی وجود داردکه یکی بسیار کهن و دیگری تازه تر است. در میانۀ سنگ نوشتۀ کهن، طرح یک صلیب تزیینی کنده شده. در بالای سنگ نوشتۀ تازه نیز، صلیبی همراه با یک طرح تزیینی سنگ نمایی از سردر کلیسای سرکیس مقدس خوی تراشی شده است. در بیرون کلیسا در کنار در جنوبی نیز، سنگ نوشته ای وجود دارد. نوشتۀ سنگ نوشته های درون ساختمان، بنا به گفتۀ خلیفه گری ارمنیان در تبریز، عبارت است از درخواست بخشایش از درگاه خدای بزرگ از سوی نیکوکارانی که به کار تعمیر و بازسازی کلیسا کمک کرده اند. افزون بر سنگ تراشی های وابسته به سردرهای جنوبی و باختری کلیسا در کنار درِ جنوبی نیز بر روی تکه سنگ سرخ رنگی نقش دو صلیب تزیینی کنده شده است. در دو سر بخش عمودی صلیب و همچنین در دو سوی بخش افقی آن، برجستگی هایی با طرح های پیچ در پیچ تزیینی ایجاد کرده اند و در بالا و پایین آن، سنگ نوشتۀ مهمی کنده شده است که در جستار پیشینۀ ساختمان کلیسا از آن یاد شد. در دیوار شمالی بیرونی نیز دو تکه سنگ در بخش آجرکاری دیوار جاسازی شده است که برروی آنها طرح هایی از صلیب به گونۀ دو خط متقاطع، که در آخر هر بازوی آن نشانه ای به صورت لاتین یا عدد هفت وجود دارد، دیده می شود. گمان می رود که این تکه سنگ ها به منزلۀ سنگ گور، در گورستان پیرامون کلیسا، کاربرد داشته و در بازسازی بعدی، در دیوارهای بیرونی ساختمان، جاسازی شده اند.
بازسازی کلیسا : کلیسای سرکیس مقدس خوی، که فراموش شده و مورد چپاول کاوشگران غیرمجاز آثار تاریخی قرار گرفته و کند وکاوهای غیر قانونی آسیب بسیاری به آن وارد کرده و همچنین دگرگونی های آب و هوایی نیز اثری ناخوش آیند بر آن گذاشته بود، با همت سازمان میراث فرهنگی کشور و تلاش کارشناسان و کارکنان سخت کوش آن سازمان تعمیر و بازسازی شده و به گونۀ آبرومندی درآمده است و از آن نگهداری می شود. در ناحیۀ خوی، در آبادی های پیرامون آن، که در گذشته ارمنی نشین بوده اند، از جمله مهله زان، دیزج، فنایی و سعیدآباد، هنوز کلیساهایی پابرجا هستند. در این کلیساها، آیین های عبادی برگزار نمی شود و تنها به دلیل داشتن پیشنۀ تاریخی اهمیت یافته اند.