سفر

 
 

چهارطاقی تیموری

chahar-taghi-12

بنای چهارطاقی تیموری یک بنای ۸ ضلعی است که شباهت بسیاری به یک مقبره دارد. بسیاری براین عقیده‌اند که مقبره مربوط به امیرتیمور بوده است و علت این امر را تاریخی می‌دانند که در سنگ نوشته قبر آمده که سال ۷۵۸ هجری قمری یعنی دوره حاکمیت تیمور را نشان می‌دهد. بنای چهارطاقی دارای سنگ قبری سیاه رنگ و ساده است. نوشته روی سنگ قبر از بین رفته و تنها به سختی می‌توان نام عید خواجه را از آن خواند. با رجوع به منابع تاریخی عصر تیموری مشخص می‌شود که عیدخواجه نام یکی از بزرگان و سرداران دوره تیموری است. طبق سند، به نظر می‌رسد که مقبره چهارطاقی مربوط به عیدخواجه است. به‌طور کلی بنا دارای تاریخ مشخصی نیست و نظرات در مورد آن متفاوت است. بنای چهارطاقی دارای سردابه‌ای است که در عمق ۱٫۵ متری از سطح فعلی زمین است. چون ساخت سردابه‌ها در دوره ایلخانان بیشتر گزارش شده است؛ برخی براین عقیده‌اند که بنا ممکن است در دوره ایلخانان ساخته شده باشد. مقبره چهارطاقی در ۶ کیلومتری شهر شیروان و ۳ کیلومتری جاده آسفالته، در مجاورت روستای زیارت قرار دارد و در قسمت شمال شرقی مقبره امام‌زاده حمزه رضا قرار گرفته است. مقبره تیموری شیروان، در زیر، دارای نقب‌هایی به طرفین است که این نقب‌ها وسعت بسیاری را در برمی‌گیرد.

معماری مقبره : آرامگاه چهارطاقی به‌صورت ۸ ضلعی، از خشت ساخته شده و با چوب مستحکم شده است. بنا از بیرون دارای طاق نماهایی است که پوشش جناقی دارند و با آجرچینی خفته راسته در قسمت ساقه گنبد تزیین شده‌اند. درهای ورودی بنا بسیار بزرگ هستند و هر کدام در حدود ۲ متر ارتفاع دارند. برای زیر و روی درها، نورگیری به عرض خود درها تعبیه شده است. مقبره همچنین دارای گنبدی است که ارتفاع آن از قسمت فوقانی ۲٫۵ متر و ارتفاع آن تا زیر گنبد ۴٫۲۸ است. تصویر زیر نمایی از مشبک پنجره‌های آرامگاه را نشان می‌دهد. برای تزیین فضای درون بنا، در ساقه گنبد آجر به‌صورت عمودی و افقی به کار رفته و بدنه خارجی گنبد نیز با روش آجر چینی دو رجه ساخته شده است. قسمت داخلی بنا به‌صورت چهارگوشه است. فضای درون بنا از پوشش گچ است و تقاطع اضلاع آن از گچبری و بالای سردر، دور تا دور به رنگ فیروزه‌ا‌ی گچ‌بری و کتیبهنویسی شده است. امروزه بیشتر قسمت‌های کتیبه‌ها از بین رفته‌اند. بنا در سال ۱۳۵۶  یکبار مرمت شده و این مرمت به شکل بنا بسیار آسیب‌زده است. همچنین در سال‌های ۸۶ و ۸۸ نیز تعمیراتی برای مقابله با ریزش در آن صورت گرفت. بنا در سال ۱۳۸۰ در فهرست آثار ملی قرار گرفت.

حمام حاج شهباز خان

b7ae4b8c-a989-460f-8290-949108f20121

کرمانشاه از شهرهای تاریخی و فرهنگی ایران به شمار می‌رود و پیدایش آن به سده چهارم میلادی بازمی‌گردد. این شهر از جمله مناطقی بود که در ابتدای سلطنت آقا محمدخان قاجار به تصرف وی درآمد. دوران رشد و توجه به کرمانشاه در همین دوران قاجاریه بود که مورد توجه دوباره حکومت از لحاظ سیاسی و اجتماعی قرار گرفت. در سال ۱۱۸۴ با منصوب شدن محمد علی میرزا دولتشاه به حکومت کرمانشاهان، طرح‌های شهری را در کرمانشاه به اجرا درمی‌آورد و شکل کنونی شهر کرمانشاه را بنا می‌کند. بیشتر بناهای تاریخی پس از اسلام شهر کرمانشاه در حقیقت مربوط به دوره قاجار و دوران حکومتی محمد علی میرزا است. زمانی که شهر کرمانشاه به دلیل موقعیت خود مورد توجه قرار می‌گیرد، بناهایی در نزدیکی بازار کرمانشاه و محله فیض‌آباد، محله قدیمی شهر، بنا می‌شوند که این بناها شامل مسجدهای قدیمی، تکایا و خانه‌های قدیمی هستند. حاج شهباز خان پسر منوچهر خان بیگلر بیگی یکی از رجال سیاسی و اجتماعی دوره قاجار در زمان محمد علی میرزا دولتشاه در کرمانشاه بود که بناهای تاریخی با ارزشی در این شهر از جمله مسجد حاج شهباز خان و حمام حاج شهباز خان کلهر را احداث کرد. خاندان  حاجی‌زادگان حاکم و ایلخان ایل کلهر در دور قاجار بوده‌اند و پیش از آنکه داوودخان کلهر در سال ۱۲۶۹ هجری شمسی حکومت را در این ایل به دست بگیرد، بر طبق اسناد معتبر، دو دانگ کل شهر کرمانشاه و کل قلمروی کلهر را در دست داشته‌اند. این طایفه یکی از هفت برادر کلهر (منصوری، زینلخانی، کاظم‌خانی، گیلانی، قوچمی، آجودانی و حاجی‌زادگان) بوده‌اند که گفته می‌شود نسب طوایف ایل کلهر به آن‌ها می‌رسد.

حمام حاج شهباز خان همان‌طور که از نامش مشخص است توسط حاج شهباز خان در سال ۱۲۸۳ هجری شمسی ساخته شد . این اثر در تاریخ ۱۲ دی ۱۳۸۶ با شماره ثبت ۲۰۴۹۵ به‌عنوان در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. این حمام تاریخی مانند بسیاری از حمام‌های دوره قاجاریه، شامل سربینه یا رخت‌ کن، گرم خانه و خزینه‌های آب سرد و گرم است و از تمام المان‌های معماری حمام‌های سنتی بهره برده است. سطوح داخل گنبدهای این حمام با استفاده از آهک بری به زیبایی مقرنس‌کاری شده‌اند. سربینه نیز به وسیله نقاشی‌های دیواری تزیین شده است. نقاشی‌های دیواری از دیگر تزیینات چشم‌نواز این حمام به شمار می‌آیند. طاق‌های فضای حمام از نوع طاق پنج و هفت و نحوه پوشش سقف به صورت گنبدی از نوع گنبد طاق چشمه است. امروزه این بنای تاریخی میزبان خانه خلاقیت صنایع دستی کرمانشاه است.

کاخ موزه گرگان

کاخ موزه گرگان

اولین موزه در شمال ایران کاخ موزه گرگان به شمار می‌رود، که ساختمان تاریخی آن در دو طبقه به سبک اروپایی بنا شده است. این کاخ موزه در دوره پهلوی اول برای خانواده رضا شاه ساخته شد، که پس از مرمت و بازسازی در سال ۱۳۴۳ به موزه تبدیل شده است. چون این کاخ یکی از ۱۲ کاخ پهلوی به شمار می‌رود، باعث جذب بیشتر گردشگران شده، تا از نزدیک با شگفتی و زیبایی این جاذبه آشنا شوند. هدف از ساخت کاخ موزه گرگان، رفاه بیشتر خاندان پهلوی به هنگامِ زمان حضور خود در این منطقه بوده است، طوری که در دوره پهلوی اول و دوم مورد استفاده این خاندان و حتی میهمانان آن‌ها قرار می‌گرفت. در دهه آخر حکومت خاندان پهلوی یعنی در سال ۱۳۴۳ این بنا، برای اولین بار به عنوان موزه مرمت یافت و در آن به روی عموم گشوده شد. در بدو ورود به محوطه این بنای زیبا، محیطی سرسبز را مشاهده خواهید کرد که بر زیبایی فضای اطراف کاخ موزه می‌افزاید. درختان نخلیِ سر به فلک کشیده‌ای که منطقه‌ای زیبا و چشم‌نواز را خلق کرده است که در انتهای آن کاخ سلطنتی را خواهید دید. جدا از محوطه سبزی که دارد، شامل دو بخش اصلی به نام‌های بخش اشیاء سلطنتی و مشاهیر استان گلستان می‌شود. از جمله آثاری باارزشی که در کاخ موزه گرگان به معرض نمایش گذاشته‌اند، ‌می‌توان به تندیس دانشمندان، علما و فرهیختگان ناحیه گرگان قدیم و استرآباد و حتی اشیای سلطنتی مربوط به مبلمان کاخ اشاره کرد. گردشگرانی که به بازدید از این کاخ می‌روند، می‌توانند از دو طبقه دیدن کنند. در طبقه همکف موزه، تعدادی از مشاهیر استان گلستان معرفی شده‌اند که مربوط به قرن سوم تا دوره پهلوی می‌شوند. از جمله چهره‌هایی که در این بخش از موزه وجود دارد، عبارتند از: سحابی استرآبادی صوفی و شاعر، میرداماد استرآبدی فیلسوف حکیم، ابوالحسن علی جرجانی خطاط و شاعر، ابولهیثم جرجانی شاعر ترکمن، عبدالحی منشی استرآبادی خطاط منشی استرآبادی مشهور و پر آوازه، محمدرضا لطفی ردیف‌دان، آهنگساز، پژوهشگر و نوازنده تارهای موسیقی و بسیاری دیگر از شعرا، فیلسوفان، فقها و ادیبان. دیدنی‌های این موزه تنها به همین طبقه‌ی همکف ختم نمی‌شود، می‌توانید به طبقه بالای کاخ بروید و استراحتگاه خانواده پهلوی و ۱۰۰ قلم از لوازم و اشیای دوره پهلوی را ببینید. علاوه بر تمامی این جذابیت‌های دیدنی، در این بین می‌توانید از ویترین سنگ‌های قیمتی که در ابتدای راه پله است، دیدن کنید. ویترینی کوچک پُر از سنگ‌های زیبا و خوش رنگ که در همین منطقه کشف شده‌اند. جذابیت‌های کاخ موزه گرگان تمامی ندارد، با رفتن به سالن اصلی طبقه دوم اشیای ارزشمند دیگری را می‌بینید که در معرض دید بازدیدکنندگان قرار داده‌اند. حین گشتی که میان این طبقه می‌زنید، می‌توانید ظروف مختلف از کشورهایی همچون آلمان، ایتالیا و فرانسه و حتی مجسمه‌های زیبا و آیینه ملکه را هم در این بخش مشاهده کنید. در سمت چپ این سالن، یک سرویس مبل به رنگ سبز، میز و تعدادی مجسمه دیده می‌شود. علاوه بر تماشای این‌ها، در قسمت رو به رویی سالن وارد بخش خصوصی‌تر کاخ موزه گرگان خواهید شد که به اتاق خواب شاه و ملکه ختم می‌شود. بخش دیگری هم از این موزه به سالن باستان شناسی اختصاص دارد که دیدنِ آن می‌تواند برای علاقه‌مندان به تاریخ لذت‌بخش باشد. در این سالن زوایایی از تاریخ سرزمین باستانی گرگان از ۵۰۰۰ سال پیش تا اواخر دوره قاجاریه قابل مشاهده است.

موزه پست زاهدان

موزه-های-زاهدان

یکی از موزه های استان سیستان و بلوچستان ، موزه پست و ارتباطات در شهر زاهدان است . این موزه در ساختمان قدیمی اداره پست زاهدان قرار گرفته است . قدمت بنای این موزه بر اساس کتیبه موجود بر سردر به سال ۱۳۱۱ و آغاز دوره پهلوی برمی گردد . این بنا در بافت قدیمی و اولیه شهر زاهدان قرار دارد و همزمان با اولین سال های شکل گیری شهر نوپای زاهدان احداث شده است و از جمله مهمترین بناهای دولتی باقی مانده در هسته اولیه این شهر محسوب می شود. مصالح عمده این بنا از خشت خام در جرزها و آجر در نما می باشد که با شیوه معماری بومی کویری ساخته شده و در ابتدا دارای مجموعه ای بسیار بزرگ و وسیع بود که بخش عمده آن متاسفانه تخریب شده و تغییر کاربری پیدا کرده است .
این بنای اداری با عنوان اداره ایالتی پست و تلگراف سیستان و بلوچستان آغاز به کار کرد . در سال ۱۳۳۸ علاوه بر فعالیت اصلی به ایجاد ایستگاه رادیویی اقدام کردند و برنامه های به زبان فارسی ، اردو و هندی برای رادیو تولید می کردند . پس از انقلاب اسلامی نیز این ساختمان به عنوان اداره پست زاهدان به فعالیت خود ادامه داد . پس از احداث ساختمان جدید پست زاهدان این بنای ارزشمند که در سال ۱۳۷۷ به ثبت آثار ملی کشور رسیده و در سال ۱۳۸۴ با اعتباری معادل ۲۰۱ میلیون ریال از سوی اداره کل میراث فرهنگی استان مورد مرمت و احیاء قرار گرفت . این موزه در سال ۱۳۸۷ به طور رسمی افتتاح گردید . موزه پست زاهدان از بخش های مدیریت، نگهبانی، سرسرای سمعی – بصری و تالارهای نمایش تشکیل شده است . تالارهای نمایش این موزه شامل بخش های تجهیزات پست (ترازو، تمبز زن، رادیو لامپی و تلفن سلطنتی رومیزی)، پست کهن (انواع مهره های کشف شده دکمه ای، استامپی، استوانه ای در شهر سوخته، مرد تلگراف چی و ماکت کبوتر خانه پست میرجاوه)، بخش تمبرهای ایران و بین الملل و بخش ارتباطات (تلفن و تلگراف) می شود .

پل تاریخی شالو ایذه

b15cda47-71c9-4043-af58-f709431a7e20

پل شالو گذرگاهی بوده به قدمت چند هزارساله که آثار برجامانده و شواهد موجود اطراف این گذرگاه گواهی است از هنر معماری و اندیشه ایرانیان باستان که در مسیر جاده تاریخی دزپارت قرارداشته. این پل که با آبگیری سد کارون ۳ زیر آب رفت خاطرات بسیاری را با خود به زیر آب برد از جمله خاطرات کوچ ایل بختیاری که همه ساله برای عبور از کارون خروشان باید از این تنگه عبور می‌کردند. پل قدیم شالو که تشکیل شده از دو ستون بلند و مستحکم و دو طناب ضخیم و محکم که قدیم این پل چوبی بوده و تلفیقی از چوب و طناب بوده بعدها با استفاده از کابل دو سر پل را به هم وصل کردند و چیزی شبیه به اتاقک افراد و دامها را جا به جا می‌کرد. به دلیل اینکه در خاک بختیاری رودخانه های بسیاری جریان دارد ، پل های زیادی نیز بر روی این رودخانه ها ساخته شده است تا موجب سهولت در رفت و آمد مردم گردند. یکی از قدیمی ترین، بزرگ ترین و معروف ترین پل های بختیاری، پل « شالو» است .چون این پل در قلمرو طایفه شالو واقع بوده است، صدها سال است که به این نام شناخته می شود. پل شالو و « گدار» معروف « بلوطک» نه تنها یکی از مهم ترین گذرگاه‌هایی است که خوزستان را به فلات مرکزی ایران وصل می‌کند بلکه بخش مهمی از ایل بختیاری نیز از آن استفاده کرده و خود را به مناطق گرمسیری و سردسیری می‌رساند. این پل در طول تاریخ با اسامی مختلفی مانند: خره زاد، خورزاد، دزپارت، دسفارت، ایذج و شالو شناخته شده است. پل و گدار شالو نفش مهمی در رونق جاده باستانی دزپارت، دسپارت، دزفارت یا دسفارد داشته است. این راه مهم در دوره عیلامی ساکنان دو سوی رشته کوه را در سرزمین فعلی بختیاری به هم متصل می‌کرد. این پل در دوره هخامنشی، اصفهان را به خوزستان (شوشتر، ایذه و اصفهان) مرتبط می‌ساخت. در کتاب «سفرنامه ابودولف » که در سال ۳۴۱ قمری به رشته تحریر درآمده است در ذکر بناهای خوزستان آمده است: «پل معروف خورزاد(خرزاد) نیز از بناهای او می باشد. این پل میان ایذج و رباط واقع است و یکی از شگفتیهای جهان است. پل مزبور بر روی رودخانه خشکی که فقط هنگام طغیان آب باران آب دارد ساخته شده در آن هنگام این رودخانه به دریای خروشانی مبدل می شود که پهنای آن بر روی زمین به یکهزار ذراع و عمق آن به یکصد و پنجاه ذراع و پهنای کف آن به ده زراع میرسد. ساختمان این پل از پایین تا کف زمین با سرب و آهن انجام شده و هر قدر بنا بالا می آید از عرض آن کاسته و دهانه اش تنگ تر می شود. در دو جانب پل در شکاف میان ساختمان و زمین کنار رودخانه تفاله آهن آمیخته به سرب گداخته ریخته شده. پنهای شکافی که بدین شکل پر شده در سطح زمین به چهل ذراع می رسد. در اینجا دهانه رودخانه یکصد و دوازده ذراع است آنگاه پل روی پایه ها مزبور بنا شده. در شکاف میان پایه های پل و دو پهلوی رودخانه و همچنین در کف زمین آب سرب مخلوط با تکه های مس ریخته شده است. این پل دارای یک تاق بسیار محکم است و از شگفتی‌های هنر معماری بشمار می رود.»

در دوره آل بویه این پل تعمیر و بازسازی شد. دلیل آن حمایت لرها و اهالی شهر ایذج از آل بویه و نقش کلیدی آنان در تشکیل و تاسیس سلسله آل بویه بود. آل بویه برای جبران خدمات لرها دست به کار بزرگی زدند و پل معروف ایذج را تعمیر و بازسازی کردند. در اوایل سال ۱۳۰۸ شمسی در جریان قیام علی مردان بختیاری برای پیشگیری از پیشروی قوای دولتی و غافلگیر شدن رزمندگان، پل شالو تخریب شد. بعد از این گاهی با استفاده از کابل‌های فلزی محکم و قطور اتاقک‌های چتری نیز درست می‌کردند که با قرقره و با کمک پل‌بانان عابرین به آن سوی رودخانه هدایت می‌شدند. در بهمن سال ۱۳۳۱ شمسی نیز با اشاره ژاندارم های مستقر در پادگان ایذه که گمان می کردند ابوالقاسم خان بختیار صبحگاه از این پل عبور می کند با اسید و تیزآب سیم‌های فلزی پل را تخریب کردند تا هنگام عبور خان پل تخریب و خان و همراهانش به قعر دره سقوط کنند. اما آن روز به جای ابوالقاسم خان پنج روستایی بی‌نوا جان خود را از دست دادند. در سال ۱۳۴۳ شمسی عملیات نصب پل فلزی آغاز شد و در سال ۱۳۴۶ کار آن به اتمام رسید. در آبان ماه سال ۱۳۸۳ با اتمام عملیات سد کارون ۳ و پل های قوسی و آبگیری سد، پل شالو به زیر آب رفت و از نگاه‌ها محو گردید و تنها خاطره های آن برای عشایر و عابرین برجای ماند و پل های دوگانه قوسی جایگزین پل قدیمی شدند. پل شالو صدها سال در اختیار طایفه شالو بود و هر سال در فصل بهار قبل از شروع کوچ بهاره آن را بازسازی می کردند و با عبور دادن عشایر از پل و گدار درآمد خوبی نیز عایدشان می شد. بعدها کلانتر طایفه شالو به دلیل عواطف و وابستگی های فامیلی پل بانی و اخذ عوارض آن را به اشخاص دیگری واگذار کرد. نهایتاً پس از کشمکش‌های فراوان و دخالت طوایف دیگر، دولت با دریافت مبلغ ۳۰۰۰۰ تومان رسماً امتیاز پل بانی، نگهداری و دریافت عوارض را به کلانتر طایفه لجم اورک واگذار کرد.