سفر
چشمه مرتضی علی طبس
چشمه آبگرم مرتضی علی(ع) از جاذبههای گردشگری طبیعی در شهرستان کویری طبس در استان خراسان جنوبی است. این چشمه در مسیر گردشگری روستای خرو و در فاصله ۲۷ کیلومتری شهر طبس واقع شده است. چشمه آبگرم مرتضی علی از جاذبههای گردشگری کشورمان بهحساب میآید، وجود این چشمه جوشان با دو نوع آب سرد و گرم کنار هم در دل کویر ایران زمین انسان را به تفکری عمیق وامیدارد. پس از گذر کردن از شهر طبس برای رسیدن به این چشمه حدود ۵ کیلومتر مسیر را باید بهصورت پیاده طی کرد که عمدتاً از آب عبور میکنند. این چشمه مبدأ آبی اغلب مزارع و تأمین آب باغات طبس میباشد که از طریق نهرآبی به این شهر منتقل میشود. در طول مسیر چشمه آبگرم مرتضی علی، دیوارههای بلند دره مانندی در دو طرف خودنمایی میکند و روی این دیوارهها حفرههایی است که بهنظر میرسد با نظم خاصی بنا شدهاند. پس از حدود ۱۰ دقیقه پیادهروی به منطقهای میرسیم که چشمههای متعدد آب بهویژه چند چشمه آب گرم و سرد قرار دارد و بزرگترین آنها از درون حفرهای نشئت میگیرد که به حمام مرتضی علی معروف شده است. چشمه آبگرم مرتضی علی طبس از مناطق طبیعی است که با داشتن چشمههای آب درمانی بهلحاظ توریست درمانی مورد توجه ویژه است. گردشگران داخلی و خارجی از این مناطق که طبیعت زیبایی نیز دارد، استقبال میکنند. آبگرم چشمه از دیواره سمت راست به داخل رودخانه میریزد و همین، اختلاف دمایی را در چشمه ایجاد میکند که گاهی به ۱۰ درجه هم میرسد. غلظت بیشتر آب گرم و تفاوت ساختاری آن با آب سرد جاری در کف رودخانه باعث میشود که این آبها تا مسافت حدود ۳۰۰ متری بستر رودخانه هم پیش بروند، در حالیکه بهطور کامل با هم مخلوط نشدهاند و در بستر رودخانه قابل تفکیک هستند. جالبتر اینکه بلندترین سد قوسی جهان در انتهای مسیر چشمه مرتضی علی واقع شده که همین موضوع بر شهرت آن افزوده است. اگر گذرتان به این چشمه بیفتد، حتما شاهد قبرهای بسیار قدیمی در دیوارههای تنگه خواهید بود که به زرتشتیها تعلق دارد.
جنگل گیسوم گیلان
تالش یکی از شهر های دیدنی و منحصربفرد گیلان است که جاذبه های بسیار زیبا و چشم نوازی را در خود جای داده است. در ایران و کمتر جایی از دنیا می توانید منطقهای را پیدا کنید که هم جنگل باشد و هم دریا، کافی است برای دیدن این پدیده نادر از رشت به سمت آستارا حرکت و از منطقه پره سر عبور کنید جنگلی بسیار زیبایی خواهید دید بنام پارک جنگلی گیسوم ، جایی که جنگل و دریا بهم میرسند و تونلی سبز را در خنکای ارتفاعات تالش به وجود آورده است. در جنوب گیسوم، رضوانشهر به فاصله ۱۴ کیلومتر و شمال آن، شهر هشتپر (تالش) با فاصله حدود ۲۰ کیلومتر قرار دارد. جنگل گيسوم با مساحتی حدود ۸۰ هکتار، با درختان جنگلی انبوه و گونههای گیاهی متنوع و خاص، منظرهی زیبایی را به ارمغان آورده است. اين پارک امکاناتی را برای گردشگران فراهم نموده است. امکاناتی نظیر: وسايل بازی کودکان، ورزشگاه، اردوگاه، پلاژ، هتل، مناطق پيکنيک روزانه، کمپينگ طبيعی، مسيرهای پيادهروی، موزه طبيعی گل و گياه که همه این امکانات اقامت و سفر را به این پارک جنگلی راحتتر خواهد نمود. شاید برای شما جالب باشد که بدانید نام این پارک جنگلی از روستایی به همین نام گرفته شده است. گیسوم، روستایی از توابع بخش اسالم شهرستان تالش در استان گیلان است که در ۱۸ کیلومتری جاده تالش به انزلی قرار دارد. شما در همان ابتدای ورود به جنگل گیسوم میتوانید خوشگذرانی و لذت بردن را شروع کنید و در مسیر جاده رویایی، جادهای که شما را به دالانی از درختان در هم تنیده میکشاند و شما را با چهرهی دیگری از طبیعت آشنا میکند، حرکت کنید. بسیاری از عاشقان جاده و رانندگی راهی گیسوم میشوند تا برای لحظاتی از بودن در تونل درختان لذت ببرند و روحی تازه کنند.
تالاب گندمان چهارمحال و بختیاری
استان چهار محال و بختیاری در حالت کلی ۶ تالاب زیبا دارد که به صورت زنجیروار از ضلع جنوبی شهرستان بروجن در امتداد کوه کلار قرار گرفته اند. از این شش تالاب، تالاب های گندمان و چغاخور در زمره ی تالاب های بین المللی هستند. تالاب گندمان یکی از زیباترین تالاب های ایران است که در همسایگی شهری با نام گندمان از توابع شهرستان بروجن واقع در استان چهار محال و بختیاری قرار گرفته است. این تالاب علاوه بر چهره ی زیبایی که دارد محل مناسبی برای مهاجرت پرندگان است و از این بابت جزء ۱۰ تالاب برتر پرنده نگری کشور می باشد. زیبایی های طبیعی این تالاب به قدری زیاد است که به یک مقصد طبیعت گردی فوق العاده پر طرفدار در ایران تبدیل شده است. علاوه بر این دارای جاذبه های تاریخی بسیاری نیز می باشد که بر جذابیت آن و تعداد طرفدارانش می افزاید.
محل دقیق تالاب گندمان : تالاب گندمان در نزدیکی جاده بروجن به لردگان در فاصله ی کمی از جنوب غربی شهر گندمان قرار گرفته است. فاصله ی این تالاب تا شهرکرد حدود ۹۰ کیلومتر، تا بروجن حدود ۲۰ کیلومتر و تا شهر گندمان تنها ۴ کیلومتر است. تالاب گندمان به عنوان یکی از آبگیرهای حوزه ی آبریز آق بلاغ شناخته می شود و با فاصله ای تقریبا کم از تالاب چغاخور واقع شده است. این فاصله به قدری کم است که بخشی از خروجی اب تالاب چغاخور به تالاب گندمان سرازیر می شود. پس در کنار دیدن از تالاب گندمان می توانید سری هم به تالاب چغاخور بزنید. از دیگر جاذبه های اطراف تالاب گندمان می توان به رشته کوه چرو با ارتفاع ۳۵۰۰ متر که از غرب تا جنوب تالاب گندمان کشیده شده و انعکاس تصویر این ارتفاعات در آب آرام تالاب که زیبایی آن را چندین برابر نموده اشاره کرد. دسترسی به تالاب گندمان از طریق جاده آسفالته ی روستاهای حسین آباد و نصیرآباد امکان پذیر است. این در حالی است که از خیابان شهید مطهری شهر گندمان یک جاده به سمت تالاب گندمان کشیده شده است. مساحت تالاب گندمان حدود ۱۲۰۰ هکتار است که در حال حاضر با توجه به تصرفات انجام شده در آن مساحتش به حدود ۹۸۰ هکتار کاهش یافته است. با این وجود برای زندگی پرندگان و تفریح و خوش گذرانی گردشگران کفایت می کند. در اطراف این تالاب جمعیتی بیش از ۱۰۰۰۰ نفر در قالب ۸ روستا زندگی می کنند و از اب آن بهره می برند. ارتفاع تالاب گندمان از سطح دریا حدود ۲۲۲۰ متر است. آب این تالاب بزرگ و زیبا از اب برف و باران، چشمه های اطراف تالاب مانند چشمه ی گل کوچک، گل بزرگ، مرادان و نصیرآباد و نیز از آب رودخانه ی آق بلاغ تامین می شود. متوسط عمق این تالاب در فصل بهار که فصل پر ابی است به حدود ۳۰ سانتیمتر مى رسد. اغلب اراضى این تالاب قابلیت نفوذ کمی دارند و شیب آن ها بسیار ملایم است به طوری که بین صفر تا دو درصد مى باشد. پس پستی و بلندی قابل ملاحظه ای ندارد. سطح آب شیرین زیر اراضی تالاب نیز خیلی پایین نیست و تقریبا در عمق ۷۵ تا ۱۲۰ سانتیمتری قرار دارد.
پیشینه ی تالاب گندمان : تالاب گندمان زمانی شکارگاه بهرام گور و تمام همراهانش بوده است، این تالاب همواره در طول عمر خود مکانی زیبا و چشم نواز بوده و محل مناسبی برای طبیعت گردان و گردشگران و حتی پرندگان به شمار می رفته است. تالاب گندمان نام خود را از شهری تاریخی که در ضلع شمال شرقی آن قرار دارد گرفته است. این شهر منطقه ی ییلاق خانواده های سلطنتی در قرن های گذشته بوده به طوری که برخی از آثار باقی مانده از سکونت گاه های آن ها در این تالاب به جا مانده است. تالاب گندمان علاوه بر اینکه در لیست ۱۰ تالاب برتر پرنده نگری در ایران قرار دارد در دفتر بین المللی تحقیقات پرندگان آبزی لندن هم ثبت شده است. همچنین در فهرست کنوانسیون رامسر نیز به ثبت رسیده است. این تالاب مکانی با قدمتی طولانی است به طوری که عمر آن به ۱ ملیون سال پیش می رسد. خبر بد اینکه عمق خاک تورب و یا زغال سنگ های نارس این تالاب به ۱۲ متر می رسد، وجود این نوع خاک و زغال سنگ به طور طبیعی بستر گسترش آتش سوزی را فراهم می کند و اگر زمانی آتش تا این عمق از خاک نفوذ کند با وزش نسیمی ملایم تالاب گندمان آتش می گیرد و فاجعه ای وحشتناک به بار می آید.
پوشش گیاهی و جانوری تالاب گندمان : مرغزاری زیبا در اطراف تالاب گندمان به چشم می خورد. مرغزاری که معمولا دامداران منطقه دام های خود را برای چرا به آنجا می برند و متاسفانه همین دام ها یکی از عوامل تخریب تالاب گندمان می باشند. از جمله گونه های جانواری که در کنار تالاب گندمان زندگی می کنند و بر زیبایی آن می افزایند پرندگانی هستند که برخی از آنها تنها در زمستان به این تالاب مهاجرت می کنند و عده ای دیگر نیز در تمام طول سال در تالاب گندمان سکونت دارند و این منطقه را برای زندگی دائمی خود در نظر گرفته اند. از جمله پرندگان مهاجری که زمستان ها به سمت این تالاب سفر می کنند و فصل سرما را در کنار آن به سر می برند می توان به مرغابی ها، باکلان، کوکر، سلیم، حواصیل، آنقوت، لک لک، شکاریا و یلوه اشاره کرد. در واقع حدود ۳۰ الی ۳۵ گونه پرنده ی مهاجر مناطق سردسیر شمالی با جمعیتی زیاد، هر ساله در اواخر فصل پاییز برای سپری کردن فصل سرد و تخم گذاری به این تالاب می آیند. از جمله پرندگان بومی ساکن تالاب نیز می توان به لک لک ها، چنگر، سنقر، شکاری ها و … اشاره کرد. همچنین انواع مارها، قورباغه ها، لاک پشت و پستاندارانی نظیر گراز، شغال، گرگ، خفاش، روباه، خرگوش و نیز ماهی هایی مانند ماهی گورخری، سفید کولی، ماهی پوزه ای و سیاه ماهی از دیگر گونه های جانوری ساکن این تالاب به شمار می آیند. از جمله گونه های گیاهی موجود در تالاب و اطراف ان نیز می توان به گیاهانی اشاره کرد که رشدشان نیاز به شرایط مرطوب دارد. از جمله ی این نوع گیاهان می توان از درختان بید، مرغ، جگن، نی، لوئی، زنبق، آلاله آبی، هزار نی، بارهنگ آبی، نخل مرداب، عدسک آبی، بزواش، سه کوله خیز، اسپارگانیوم و … نام برد. خشکسالی خطری است که امروزه تمام مناطق ابی زمین را تهدید می کند. مخصوصا مناطقی که آب آنها از راه های طبیعی تامین می شود و بشر در تامین آبشان نقش ندارد. متاسفانه این خطر در سال های اخیر گریبان گیر تالاب گندمان نیز شده است و صدمات جبران ناپذیری را به آن وارد کرده است. علاوه بر مشکل خشکسالی و محرومیت از وجود آب طبیعی کافی، خطر دیگری تالاب گندمان را تهدید می کند و آن برداشت بی رویه ی آب برای مصارف کشاورزی است. این تالاب اکنون مورد هجوم افراد سودجویی قرار گرفته که برای تهیه ی علوفه ی دام های خود به جان نیزارهای تالاب افتاده اند. افرادی که اصلا به این موضوع اهمیت نمی دهند که این تالاب در آستانه ی ثبت بین المللی است و تا این حد مهم و قابل توجه است. هومن خاکپور، دیده بان طبیعت بختیاری، معتقد است که حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد این تالاب در وضعیت خشکی قرار گرفته که دو دسته عوامل انسانی و طبیعی باعث این وضعیت بحرانی شده است. یکی از عوامل انسانی که موجب روی دادن چنین وضعیت نابسامانی شده است چرای افراطی دام ها است. چرای دام در تالاب گندمان مشکل بزرگی است که به یک رقابت بین آبادی های اطراف تالاب تبدیل شده است.
امکانات رفاهی موجود در منطقه : این تالاب زیبا دارای امکانات رفاهی زیادی نیست. در واقع برای رفتن به آن بایستی با خودروی شخصی بروید یا ماشین دربست بگیرید و غذا به همراه داشته باشید. البته با توجه به فاصله ی کوتاهی که تا شهر گندمان دارد عدم وجود وسایل نقلیه ی عمومی و رستوران و اقامتگاه مشکلی ایجاد نمی کند. لازم به ذکر است از همان زمان های قدیم عده ای به پرورش اسب در اطراف این تالاب مشغول بوده اند و امروزه نیز هستند. این سنت بختیاری ها نژاد ویژهای به وجود آورده است که آمیزه ای از نژاد بومی و عربی است. پس از امکانات ویژه ی تفریحی و ورزشی اطراف تالاب، می توان به پرورش و نگهداری اسب و همچنین سوارکاری در مرغزار پیرامون تالاب اشاره کرد.
آب و هوا و بهترین فصل بازدید : منطقه ی گندمان به طور کلی از نوع سردسیر است به طوری که دارای زمستان های بسیار سرد و سختی می باشد. دمای هوا در این فصل گاهی اوقات به ۳۰ درجه ی سانتیگراد زیر صفر و در تابستان به ۳۰ درجه بالای صفر می رسد. سرد ترین ماه سال در این منطقه دی ماه و گرم ترین ماه سال تیر ماه می باشد. علت این سرما را می توان هجوم توده های هوای سرد قطبی که بر اثر ایجاد مرکز پرفشار سیبری تشکیل می شود عنوان کرد بهترین زمان برای بازدید از تالاب گندمان دو فصل بهار و تابستان می باشد چرا که اغلب زمستان های آن سرد و سخت است. سرمایی که از همان اوایل پاییز شروع می شود و در زمستان به اوج خود می رسد.
تالاب میقان
میقان در لغت به معنای خوش باور یا آنچه که هر که بشنود باور کند، معنی شده است. تالاب در گذشته به نام «نمکزار فراهان» مشهور بوده است. در متون قدیمی نام تالاب را «چغاناوور» نیز ذکر کردهاند به علاوه در برخی از متون قدیمی پرندهشناسی، نام «توزلوگل» را به تالاب نسبت دادند که به معنای آبگیر دارای گرد و خاک است. علت این نامگذاری، جابهجایی ذرات نمک و خاک رس توسط باد در فصل گرم بوده است. از این تالاب با نام «کویر میقان» نیز یاد میشود که علت نامگذاری آن، تبخیر زیاد آب در تالاب است. اما نهادن نام کویر به معنای بیابان نیست، زیرا در فرهنگ ایران واژه کویر به جای پلایا بکار برده میشود. ارتفاع تالاب از سطح دریاهای آزاد ۱۷۰۰ متر است و سطح آب در آن نسبت به فصل سال از مانداب(عمق بسیار کم) تا حدود ۱٫۴۰ تغییر میکند. منابع تامین آب تالاب را بارشهای جوی، آب سه رودخانه قره کهریز، فراهان و شهراب و پساب تصفیه فاضلاب اراک تشکیل میدهند. وسعت تالاب حدود ۲۵٬۰۰۰ هکتار است که شامل دریاچه با سه جزیره در وسط، قسمت کویری و دشتهای اطراف میشود. از نظر دیرینهشناسی قدمت آن به دوره پالئوسن باز میگردد که در آن دوره به دلیل حرکت صفحههای تکتونیکی اطراف شکل گرفته است. تالاب کویری میقان شامل یک دریاچه فصلی، کویر و دشتهای آبرفتی است. نزدیکترین کوه به تالاب در ۱۰ کیلومتری جنوب شرقی آن واقع شده که «کوه تخت زرد» نام دارد و ارتفاع آن ۲۲۶۹ متر است. در وسط تالاب سه جزیره وجود دارد که بزرگترین آنها ۵۰۰ متر است. این تالاب در پست ترین نقطه دشت فراهان و منطقه اراک واقع شده است . این تالاب دارای ویژگیهای بومشناسی خاصی است، از جمله اینکه سالانه تعداد زیادی از پرندگان مهاجر را در خود جای میدهد که در میان آنها بعضی از گونههای نادر و حمایت شده دیده میشوند. به علت جمعیت بالای درنا در تالاب نسبت به زیستگاههای دیگر کشور، این تالاب اهمیت بیشتری پیدا کرده است. همچنین پوشش گیاهی منطقه بیشتر از نوع گیاهان شورپسند یا هالوفیت بوده که از این نظر نیز تالاب یکی از ذخیره گاههای مهم گیاهان شور کشور به شمار میرود. علاوه بر پرندگان، گونههای پستانداران، آرتمیا و انواع جلبک آب شور از دیگر جانداران تالاب و محیط اطراف آن هستند. این تالاب یا دریاچه در منطقه فراهان سفلی قرار دارد،که درفصل بارندگی پرآب است ودرفصول خشک به صورت باتلاق ونمک زار در میآید که به کویر و دریاچه میقان شهرت دارد خاک این منطقه از مارن و رس بوده و در هوای مرطوب و بارانی نرم میشود و هنگامی که رطوبت هوا کم میگردد قدرت تبخیر آب افزایش مییابد. در دریاچه به علت شوری آب،گنبدها و طبقات نمکی شکل میگیرد.این طبقات و لایه های نمکی تمامی سطح دریاچه را پوشانده است و از فاصله دور سفید و برفی جلوه میکند. زیبایی این دریاچه در تمامی ایام روز به ویژه در هنگام طلوع وغروب خورشید شگفت انگیز بوده و جلوهها و سرابهای ایجاد شده آن هر بینندهای را متحیر میسازد.
منابع تامین آب : بیشتر آب وارد شده به تالاب حاصل از بارشهای جوی، چشمههای اطراف و رودخانههای فصلی در منطقه مانند رودخانه فراهان، شهرآب و قره کهریز میباشد. در سالهای اخیر ورود پساب فاضلاب شهر اراک به میزان ۷۰۰ لیتر در ثانیه از دیگر منابع تغذیه آبی تالاب بوده است که بر زیستبوم منطقه تاثیر گذاشته است. میزان پساب ورودی فاضلاب به تالاب سالانه ۳۱ میلیون متر مکعب است و با توجه به شرایط اضطراری تالاب نیاز است که حق آبه ۲۵ میلیون و ۳۶۰ هزار متر مکعبی آن از پسابها تامین شود. نمک موجود در تالاب باعث ضدعفونی شدن آبهای وارد شده به منطقه میشود. در سالهای اخیر سطح سفرههای آب زیرزمینی در منطقه تالاب ۱۳ متر افت داشته است که این موضوع خطر شور شدن آبهای زیرزمینی و آسیبهای ثانویه محیطی را دوچندان میکند.
ویژگی اقلیمی : آب و هوای تالاب، مدیترانهای گرم و خشک است. میزان بارندگی سالانه آن ۳۵۴ میلیمتر و تبخیر سالانه آن چهار برابر میزان بارندگی یعنی ۱٬۴۴۶ میلیمتر میباشد. منطقه اختلاف دمای سالانه بالایی دارد و گاهی به ۶۹ درجه سانتیگراد نیز میرسد. دخالتهای بیرویه انسانی در ۲۷ سال اخیر باعث شده تا دمای تالاب یک درجه افزایش پیدا کند. یشترین دمای ثبت شده در منطقه تالاب ۴۴ درجه بالای صفر و کمترین دمای ثبت شده ۳۳ درجه زیر صفر بوده است. به دلیل قرارگیری شهر در نزدیکی تالاب، بخار آب برخاسته از سطح تالاب باعث تلطیف هوا، افزایش بخار و مه و تاثیر مثبت بر کاهش انتقال ریزگردها میشود اما از طرفی به دلیل قرارگیری فرودگاه در نزدیکی تالاب، در زمستان باعث لغو پروازها میشود.
ویژگیهای بومشناختی : این تالاب به دلیل وسعت، ویژگیهای بومشناختی و میزان تاثیرگذاری آن بر اقلیم منطقه و شهر اراک یک بومسازگان حساس تلقی میشود و به دلیل زیستبوم شکننده، در سال ۱۳۸۷ به منطقه شکار ممنوع تبدیل شد. با توجه به ویژگیهای ارزشمند و منحصر به فرد زیست محیطی، تالاب میقان شاخصهای لازم برای پیوستن به تالابهای بینالمللی و نیز منطقه حفاظت شده پرندگان مهاجر و همچنین ثبت به عنوان منطقهای ملی طبیعی را داراست.
گیاگان : پوشش گیاهی (گیاگان) در حاشیه تالاب ضعیف است و تنها در شمال غرب و جزایر میانی که سفره آب زیر زمینی بالاست گونههای گیاهی آتریپلکس و قره داغ دیده میشود که به علت تبخیر و تعرق این گیاهان سطح، ایستایی در فصل تابستان پایین میرود و گونهها برای دستیابی به آب برای ریشههای خود پایین میروند و بصورت چتری روی تپه را میپوشانند. این گیاهان همزمان با رشد کردن از حرکت ذرات ماسهها جلوگیری میکنند و باعث تشکیل نبکا میگردند. ارتفاع این نبکاها به ۱٫۵ تا ۲٫۵ متر میرسد. گونههای گیاهی اصلی منطقه، ۳ نوع هستند که شامل گونههای خانواده گندمیان، خانواده گون و خانواده شاهی میشود. در منطقه تعداد ۵۰ گونه گیاهی سازگار با شوری خاک وجود دارد. به طور کلی این منطقه ذخیره گاه مناسبی برای گیاهان هالوفیت است. بر اثر تخلیه پساب تصفیه خانه فاضلاب شهر اراک به تالاب، شوری خاک قسمت جنوب غربی تالاب بر اثر شسته شدن نمک سطحی کاهش پیدا کرده و پوشش گیاهی متراکمی از گیاه آویارسلام در این قسمت از تالاب گسترش یافته که این موضوع بومسازگان این قسمت از تالاب را دگرگون کرده است. ۱۶ خانواده از گونههای گیاهی منطقه، بصورت یکساله و چند ساله هستند و از نظر فرم رویش به صورت بوتهای، علفی، درختچهای و درختی در قالب ۱۴ نوع گیاهی وجود دارند. از گیاهان موجود در منطقه میتوان به سیاهشور،اسفناج باغی،جگن، قره داغ، شور مرغ، گوریک، شورسراجه و بتنه اشاره کرد.
زیاگان : تالاب میقان از زیستگاههای پرندگان مهاجر سیبری و از زیستگاههای مهم پرندگان مهاجر در مرکز کشور است. این تالاب به تنهایی ۶۸ درصد از پرندگان استان مرکزی و ۲۷ درصد پرندگان کشور را در خود جای داده است که از این میزان ۲۷ گونه آسیب پذیر و یا نادر حمایت شده در میان آنها وجود دارد. از جمله پرندگان تالاب درناهای خاکستری هستند که سالانه ۱۰ هزار قطعه در تالاب ساکن میشوند. این تالاب به دلیل از بین رفتن دیگر زیستگاههای پرندگان مهاجر مانند تالاب شادگان اصلیترین زیستگاه پرندگان مهاجر منطقه غرب مدیترانه محسوب میشود. بیش از ۵۰ هزار قطعه پرنده آبزی و کنار آبزی شامل ۱۳۶ گونه در منطقه شناسایی شدهاند که در فصلهای مختلف سال در تالاب ساکن میشوند. از انواع این پرندهها میتوان به سرخمائی، آنقوت، غاز اشاره کرد. جمعیت درنای معمولی در این منطقه نسبت به سایر زیستگاههای درنا در کشور قابل توجه است، از این رو تالاب میقان یک زیستگاه مهم برای درنا در مرکز کشور محسوب میشود. براساس سرشماری پاییز و زمستان سال ۱۳۸۷ حدود ۱۱ هزار قطعه درنای معمولی و ۱۰ هزار قطعه خوتکا و ۵ هزار قطعه فلامینگو و غیره در منطقه مشاهده شده است. در تالاب یک نوع جلبک تک سلولی بنام دونالیلا (به انگلیسی: Dunaliella salina) شناسایی شده که یکی از مقاومترین گونهها نسبت به شوری است. این جلبک به دلیل جذب بتاکاروتن در سلولهای خود در آبهای شور موجب تغییر رنگ آب تالاب به نارنجی مایل به قرمز میشود. از جمله علتهای افزایش گونههای جانوری و به خصوص پرندگان، وجود آرتمیا در تالاب است. آرتمیا در طول دوره تولید مثل در اثر شرایط افزایش غلظت املاح آب، تغییر درجه حرارت و تغییر میزان اکسیژن بر اثر شوک تا ۴۰ تخم در آب رها میسازد. در این حالت تخمها تا مرحله گاسترولا رشد میکنند. آرتمیا بهترین غذا برای پرندگان است و حدود ۲۰ روز عمر میکند. آرتمیای تالاب میقان از نوع بکرزا است که از جلبکهای تک سلولی تغذیه میکند و سالها از وجود آنها در تالاب میگذرد.
شنیدن آواز پرندگان و جست و خیز وحوش : شنبدن آواز پرندگان و پرواز آنها در این منطقه کویری جالب ترین بخش گردشگری در کویر و تالاب میقان است. وجود برخی وحوش مانند گرگ،روباه،مار و پرندگانی چون عقاب و برخی نمونه های نادر قره داغ و آترپلیکس در لابلای شاخ و برگ های سبز جلوهای دیدنی به این کویر داده است. به تالاب که میرسید دیدن هزاران نوع پرنده مهاجر چون درنا،مرغابی های آبی و فلامینگو انسان را شگفت زده نموده و به دیدن هر چه بیشتر وا میدارد. تالاب میقان مانند کاسه ای بسته است که بیش از پنج هزار متر مربع از آبهای ریزشی و پایشی اراک به داخل آن میریزد. این تالاب با توجه به داشتن ترکیبات نمک،آبهای وارد شده را ضد عفونی میکند و بخشی از تلطیف هوای اراک به عهده کویر میقان و تالاب آن است این تالاب در مواقع پر آبی اراک،به ۳۰ هزار متر نیز افزایش مییابد. زیبایی حیرت انگیز این دریاچه را کسانی که غروب آن را دیده اند و آواز پرندگان را در سرابهای ایجاد شده در آن شنیده اند فراموش نمیکنند.
زمینشناسی : حوضه رسوبی میقان به صورت قیفی نامتقارن است که خط الراس آن در ارتفاعات و مرکز آن در تالاب قرار دارد. شیب آن از غرب و جنوب غرب به سمت مرکز و در واقع به صورت کاسهای بسته است. پست ترین نقطه حوضه دارای ۱٬۶۶۰ متر ارتفاع از سطح دریا است. آب دریاچه شور است، طوری که در هر لیتر آن در تابستان ۵۰ گرم، در بهار ۳۸ گرم و در زمستان ۲۸ گرم نمک وجود دارد و به همین علت طبقات نمکی در آن شکل میگیرد. این طبقات و لایههای نمکی در فصل خشکسالی تمامی سطح تالاب را پوشانده است و از فاصله دور سفید رنگ و برفی جلوه میکند. در بخشهای جنوبی، رسوبهای رس و سیلت و نمک سدیم سطح سخت و متراکم را بوجود آورده است و بر اثر فرایند تبخیر و حرکت آب از پایین به بالا اشکال چند ضلعی تشکیل میگردد. در شمال غربی تالاب بر اثر فعالیت باد، تپههای ماسهای ایجاد شده است. تالاب در فرورفتگی موسوم به چاله اراک حاصل از سنگهای رسوبی چین خورده مابین سنگهای آذرین متعلق به رشته کوههای آتشفشانی و سنگهای متامورفیک متعلق به رشته کوههای زاگرس قرار گرفته است.
حیات دو هزار ساله تالاب در انتظار گردشگران : به عقیده کارشناسان تالاب میقان دارای پیشینه ای دو هزار ساله است که به دلیل کهنسالی،زیستگاه پرندگان مهاجر از سمت سیبری است.این تالاب از زیستگاه های مهم پرندگان مهاجر در مرکز کشور است. تالاب میقان از جمله آخرین حلقههای بومشناسی حوضه آبریز دشت اراک است و تمامی آبهای سطحی منطقه و آبهای حاصل از بارشهای جوی به آن وارد میشود. تاریخ شکل گیری منطقه به دوران پالئوسن باز میگردد. در این دوره در اثر نیروهای تکتونیکی و فشار صفحه عربستان، منطقه دچار فروافتادگی شده و ارتفاعات اراک و آشتیان به موازات آن بالا آمده است. زمین شناسان معتقدند افتادگی بزرگی زون ایران مرکزی و زون سنندج – سیرجان در راستای شمال غرب به جنوب شرق که در امتداد گسل سراسری زاگرس قرار دارد، موجب تشکیل این تالاب گردیدهاست.
اقتصاد و گردشگری : این تالاب دارای بزرگترین منبع سولفات سدیم در جهان میباشد. در بیش از ۱۴۷ متر مربع از کویر، معدن سولفات سدیم با ظرفیت ۴۷ میلیون تن وجود دارد. نزدیک به ۶۰ درصد از منابع سولفات سدیم کشور در تالاب میقان جای دارد. میزان ذخیره ماده معدنی در تالاب ۱۳۳ میلیون تن با عیار ۳۳٫۸۸٪ اعلام شده است. این ماده معدنی در تولید شویندهها، پاککننده، خمیر کاغذ، تولید شیشه، نساجی و چرم کاربرد دارد. تالاب میقان دارای ظرفیتهای متفاوتی است که در کنار یکدیگر یک مجموعه کامل طبیعتگردی را ایجاد کردهاند. از دیگر پتانسیلهای گردشگری تالاب میتوان به پرنده نگری و گردشگری روستایی اشاره کرد. به همین دلیل این تالاب به عنوان منطقه نمونه گردشگری با محور طبیعت گردی معرفی شده است. وجود گونههای منحصر به فرد گیاهی و چشم اندازهای بکر موجود در این منطقه قابلیت آن را دارد که با رعایت استانداردهای زیست محیطی پذیرای جمع بسیاری از گردشگران و مشتاقان طبیعت باشد.
باغ ارم شیراز
باغ ارم شیراز به طور مسلم از دوره سلجوقیان و در تمام دوره آل اینجو و آل مظفر و گوركانیان وجود داشته و با توجه به اینكه سیستم فئودالی به طور كامل بر جامعه آن دوره حاكم بوده بدون تردید بانیان و صاحبان باغ ارم كه باغی ارزشمند بوده، در آن زمان حكام وقت بودهاند. احتمال میرود اتابك قراچه كه از طرف سنجر سلجوقی به حكومت فارس منصوب بوده دستور احداث این باغ را داده باشد. بعد از وی تا جلوس شاه شیخ ابواسحاق اینجو كه احتمالاً باغ ارم را در تصدی داشت، اطلاعی از نحوه مالكیت این باغ در دست نیست. شاه شیخ ابواسحاق اینجو در سال ۷۴۲ ه.ق جلوس نموده و در سال ۷۵۷ ه.ق كشته شد. پس از انقراض سلسله آل اینجو به وسیله آل مظفر، احتمالاً باغ ارم به مالكیت سلاطین آل مظفر در آمده و در عهد شاه منصور آخرین پادشاه این خاندان كه به دست گوركانیان كشته شد، باغ در نهایت آبادانی و شكوه بوده است. از عصر صفویه به بعد، باغ ارم در نوشتههای جهانگردان، آباد و باشكوه توصیف شده است. در عهد كریم خان زند احتمالاً باغ ارم در مالكیت سران سلسله زندیه بوده و مانند سایر ابنیه و باغ های شیراز مرمت گردیده است. از اواخر دوره زندیه تقریباً بیش از هفتاد و پنج سال باغ ارم در تصاحب سران ایل قشقایی بود. خاندان جانی خان قشقایی كه از دوره فتحعلی شاه قاجار با سمت ایلخانی و ایل بیگی بر ایل قشقایی فرمانروایی میكردند، مدت مدیدی این باغ را در اختیار داشته و از آنجا به عنوان مقر فرمانفرمایی خود در شهر شیراز استفاده میكردهاند. نخستین ایلخان این خاندان یعنی جانی خان و پسرش محمد قلی خان عمارتی باشكوه در این باغ بنا نهادند. در اوایل دوره قاجاریه بعضی از سران ایل قشقایی كه مالكین سابق باغ ارم بودهاند در گوشهای از این باغ به خاك سپرده شدهاند كه در حال حاضر نشانی از این قبور در دست نیست. ساختمان عمارت این باغ در دوره ناصرالدین شاه قاجار هنوز مرغوب و قابل توجه بوده است. در دوره سلطنت ناصرالدین شاه، حاج نصیرالملك شیرازی باغ را از خاندان ایلخانی خریداری نموده و ساختمان فعلی موجود در باغ را به جای عمارت ایلخانی بنا نمود ولی احتمالاً اساس ساختمان قبلی را حفظ كرده است. پس از درگذشت حاج نصیرالملك در سال ۱۳۱۱ ه.ق تزئینات بنا و بعضی قسمت های ناتمام به وسیله ابوالقاسم خان نصیرالملك، مالك این باغ اتمام یافته است. در آن زمان توصیفی توسط فرصتالدوله شیرازی راجع به این باغ داده شده كه به شرح زیر میباشد: “… بستانی است بی مثال و گلشنی است بهشت تمثال …، سروهایش سر به افلاك كشیده، عماراتی دارد شاهانه مشتمل بر تالاری كه به واسطه دو ستون قوی پیكر برپاست و ارسیها، گوشوارهها و اتاق ها و رواق های دیگر را از فوقانی و تحتانی داراست. آبشارهای متعدده از هر جانب آن روان است و سبزههای اطراف جویش چون خط بر گرد عارض نوش لبان. بنای اول آن را محمد قلی خان ایلخانی نهاده سپس مرحوم حاجی نصیرالملك خریده و حكم به بنیاد عمارات مذكور داده. حاجی محمد حسن معمار… آن بنا را برآورده باغی دیگر برآن افزودهاند. آن نیز هوایش معطر است…، خلوتی دیگر دارد كه نارنجستانش نام نهادهاند. باربند و كوشكی هم برای آن قرار دادهاند.”
دونالد ویلبر درباره باغ ارم شیراز چنین نگاشته است: “… برای مدت لااقل ۷۵ سال این عمارت در تصاحب خانها و یا سران قبیله قشقایی بود. همین ساختمان هسته مركزی باغ به شمار میرود. در این موقع دیواری در وسط باغ احداث كردند و بدین ترتیب باغ به دو قسمت تقسیم گردید. باغ ارم محبوبیت فراوان خود را مدیون درختان مركبات و خیابان طویلی است كه در دو طرف آن سروهای باشكوه غرس گردیده و ساختمان جالب توجهی كه شاهد مهمان نوازی بی دریغ ایل قشقایی بوده است. هرچند سال یك بار مقداری از درختان مركبات بر اثر سرمای سخت از بین میروند درحالی كه سروها در عرض پنجاه سال اخیر همچنان جذابیت خود را حفظ كردهاند … .” در تهیه طرح باغ، محور طولانی آن مشخص گردیده است. امروز كوشك اصلی، هسته مركزی این باغ و جالبتوجه ترین جنبه آن را تشكیل میدهد. اطاق های طبقه زیرین تقریباً زیرزمین است و تالار مركزی آن را برای استراحت در روزهای گرم تابستان در نظر گرفتهاند. نهر آب مستقیماً از این تالار می گذرد و در سر راه خود قبل از اینكه به حوض بزرگی فرو ریزد استخر را پر میكند. دیوارها و كف این تالار از كاشیهای رنگین پوشیده شده است. پلكانی این طبقه را به طبقه بالاتر و به راهروهایی كه به تالار بزرگ منتهی میگردد متصل میسازد. منظره جنوبی آن همان ادامه محور اصلی است و از طرف شمال چشم انداز آن را تپههایی تشكیل میدهد كه در حاشیه رودخانه قرار گرفته است. در این محل نیز مانند بسیاری دیگر از ساختمان های شیراز كاشی های براق و سنگ های تراش میراث قدیم را از نو رواج میدهد. این قسمت سه گوش (سنتوری) منظرهای را متعلق به دوره ساسانیان كه با كاشی های رنگی زینت شده نشان می دهد درحالی كه در طبقهای كه همسطح زمین ساخته شده تخته سنگ های آهكی نسخههای تحریف شدهای است از نقوش برجسته دوره هخامنشیان كه در تخت جمشید دیده میشود. در سراسر این ناحیه وسیع بوته گل سرخ كمتر دیده میشود و به جای آن در گلخانه كه داخل آن را با چوب به طرز پلكانی ترتیب دادهاند انواع گلها را در گلدان نگاهداری میكنند تا آنها را در نقاط اصلی در داخل كوشك و خارج آن قرار دهند.” باغ ارم پس از فوت ابوالقاسم خان نصیرالملك به فرزندش رسید و پس از چندی به یكی از سران ایل قشقایی فروخته شد. سپس به تصرف دولت درآمد و به دانشگاه شیراز واگذار شد. دانشگاه شیراز مدتها به عنوان كاخ پذیرایی از آنجا استفاده می نمود. در سال های ۱۳۵۰_۱۳۴۵ه.ش این باغ با اعتبار واگذاری از طرف سازمان برنامه و بودجه و زیر نظر مسئولین وقت دانشگاه، تعمیر اساسی شده و زمین وسیعی نیز در حاشیه بلوار ارم و بلوار آسیاب سه تایی به آن افزوده شده است. امروزه باغ ارم همچنان در اختیار دانشگاه شیراز میباشد و در حقیقت به تمام مردم تعلق دارد.