طبیعی
ماسوله
نمایی زیبا از خانههای پلکانی، بالکنهای مزین به گلهای شمعدانی، جنگلهای بکر و سرسبز، آبشارهای خروشان و کوههای بلند، از آن دسته مناظری است که قطعا شما را عاشق خود خواهد کرد. آب و هوای مطبوع، مردم خونگرم و مهماننواز، غذاهای باکیفیت و فضای رویایی شهر ماسوله گیلان، آنقدر جذاب است که شما را بارها و بارها بهسمت خود خواهد کشاند. ماسوله در ۳۰ مرداد سال ۱۳۵۴ با شماره ۱۰۹۰ در فهرست آثار ملی بهعنوان میراث فرهنگی و طبیعی و اولین شهر تاریخی زنده کشور بهصورت یک مجموعه کامل به ثبت رسید. در حال حاضر، ماسوله زیر نظر سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری و همچنین اداره محیط زیست استان قرار دارد و خوشبختانه بهخوبی از آن مراقبت میشود. شهر ماسوله در جنوب غربی استان گیلان و در فاصله ۶۰ کیلومتری شهر رشت در بخش سردار جنگل فومن واقع شده است. ماسوله با شهر فومن تنها ۳۵ کیلومتر و با شهر ماکلوان، حدود ۲۰ کیلومتر فاصله دارد. این شهر از سمت شمال به شهرستان ماسال، از سمت جنوب به طارم علیا در استان زنجان، از سمت شرق به جلگه شهر فومن و از سمت غرب به شهرستان خلخال در استان اردبیل میرسد. فاصله مرکز ماسوله تا مرز استان زنجان حدود ۲ کیلومتر و تا محدوده استان اردبیل یعنی منطقه گیلوان، حدود ۱۰ کیلومتر است. شهر کنونی ماسوله در مختصات جغرافیایی با طول ۴۸ درجه و ۵۹ دقیقه شرقی و عرض ۳۷ درجه و ۹ دقیقه شمالی در دل رشته کوههایی زیبا و بیبدیل قرار دارد. وسعت شهر فعلی ماسوله، معادل ۱۰۰ هکتار است و از سه جهت شمال، جنوب و غرب به کوهها و از طرف شرق بر درههای سرسبز اشراف دارد. ارتفاع ماسوله از سطح دریاهای آزاد، ۱,۰۵۰ متر است. جالب است بدانید که بهدلیل پلکانی بودن این بافت مسکونی، بین پایینترین و بالاترین نقطه آن حدود ۱۲۰ متر اختلاف ارتفاع وجود دارد. اطراف ماسوله، پوشیده از جنگل است و راه اصلی ارتباطی آن، جاده فومن است.
ماسوله گیلان از جاهای دیدنی فومن و شهری سنتی و قدیمی است که با وجود خانههای زردرنگ در پسزمینه سبز جنگل و کوههای خوشرنگ در دنیایی مهآلود، بیشتر شبیه به یک تابلو نقاشی یا کارت پستال است. ماسوله یکی از معدود شهرهای بدون وسیله نقلیه موتوری در دنیا است که با کوچه باغهای باریک و پلهپله، تردد هرگونه وسایل نقلیه را غیرممکن کرده است. اگر بهدنبال فرار از شلوغی شهر هستید، به ماسوله پناه ببرید؛ شهری که هر روز صبح با آواز خروسها و بوی مطبوع نان محلی بیدار میشود. در سفر به ماسوله گیلان طوری برنامهریزی کنید که حداقل یک شب در این شهر اقامت داشته باشید؛ زیرا پیادهروی شبانه و تجربه قدم زدن در صبحگاه مهآلود ماسوله بهقدری فوقالعاده است که نباید بهسادگی از آن غافل شوید. ماسوله، بدون شک یکی از بهترین مناطق ایران برای خستگی در کردن و پناه بردن به طبیعت است. شما در ماسوله بهمحض بیرون آمدن از در اقامتگاه خود، حس میکنید که به یک قرن پیش و به دل یک روستای تاریخی سفر کردهاید.
تاریخچه ماسوله : ماسوله، منطقهای مسکونی با قدمتی از ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ سال است. ماسوله قدیم که با نام «کهنه ماسوله» نیز شناخته میشود، در فاصله پنج کیلومتری غرب جاده ماسوله به خلخال و ۶ کیلومتری شمال غرب شهر فعلی ماسوله قرار گرفته است و سکونتگاه اولیه و قدیمی اهالی این شهر بوده است. نخستین کاوشهای باستانی در این محوطه توسط هیئت پژوهشکده باستانشناسی سازمان میراث فرهنگی استان گیلان از شهرستان فومن در شهریور ماه ۱۳۷۴ انجام شد. یافتههای باستانشناسان از معادن آهن و کورههای ذوب فلزات نشان داد که کهنه ماسوله در قرن پنجم تا هشتم هجری از مراکز مهم ایران در زمینه فلزکاری به شمار میرفته است. یکی از کشفیات گروه باستانشناسی، سفالهای آبدار با رنگهای متنوع، متعلق به دوره سلجوقی بود که اهمیت و اعتبار تاریخی این شهر را نشان میدهند. پس از این کشفیات، کهنه ماسوله در شهریور سال ۱۳۸۵ در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفت. دلیل کوچ اهالی ماسوله از کهنه ماسوله به شهر فعلی، به نظر زلزلهای بزرگ در سال ۸۹۰ هجری قمری بوده است. البته طبق روایتی دیگر، همهگیری بیماری طاعون در سال ۹۴۳ هجری قمری، دلیل اصلی کوچ مردم بوده است. بنابراین، شهر فعلی ماسوله از قرن هشتم هجری (قرن چهاردهم میلادی)، محل زندگی اهالی کهنه ماسوله و دیگر نقاط مختلف ایران بوده است. از تحولات معاصر در ماسوله فعلی میتوان به تاسیس کتابخانه عمومی ماسوله با هزار جلد کتاب خطی در سال ۱۲۸۹، تاسیس نخستین مدرسه دولتی در سال ۱۲۹۳، رویارویی قوای جنگل با قوای روس در جریان اشغال ایران در جنگ جهانی اول در بهمن ۱۲۹۴، تاسیس اداره پست در سال ۱۲۹۵، تاسیس شهرداری در سال ۱۳۱۱، تعطیلی شهرداری در سال ۱۳۱۸ (شروع مجدد در سال ۱۳۴۱) و راهاندازی تلفن در سال ۱۳۱۶ اشاره کرد. اهالی ماسوله نقش مهمی در تاریخ جنبش جنگل در برابر تهاجم روسیه و بریتانیا به عهده داشتهاند. ماسولهایها به قوای جنگل کمک میکردند و عدهای مانند شهید باباغلامعلی در کنار آنها میجنگیدند. پس از احداث جاده ارتباطی جدید بین گیلان و آذربایجان، جنگ جهانی دوم و هرج و مرج ناشی از آن و قحطی ۱۳۲۰، ماسوله بیشتر جمعیت خود را از دست داد و کاروانسراهای شاهراه ارتباطی شمال و آذربایجان و همچنین بازار داد و ستد، صنایع فلزی و چرم ماسوله از رونق افتادند. ماسوله زمانی نقطه اتصال زنجان، گیلان و آذربایجان بود؛ اما احداث جاده جدید، ماسوله را به انزوا کشاند. به همین دلیل، بسیاری از مردم ثروتمند ماسوله به پایتخت، سایر شهرهای بزرگ و خارج از کشور مهاجرت کردند.
نحوه پیدایش ماسوله : یکی از فرضیههای شکلگیری شهر ماسوله به قرن سوم هجری قمری برمیگردد؛ زمانی که «آقاسید جمال الدین اشرف» در حال فرار از طارم بود و «عون بن محمد بن علی»، یکی از همراهان مجروح او به این منطقه پناه آورد. وی قبل از مرگ از چوپانی درخواست کرد تا او را در همین محل به خاک بسپارد. گفته میشود پس از خاکسپاری عون بن محمد بن علی، چوپانها کم کم گرد مزار او جمع شدند و در گذر زمان، خانهها و بناهایی در آنجا ساختند و کهنه ماسوله بهتدریج شکل گرفت. برخی نیز بر این باور هستند که پس از مرگ «سالوک معلم» بههمراه دو تن از شاگردانش به نامهای «عین علی» و «زین علی» که از مبلغین دین اسلام بودند، مردم گرد مزار آنها جمع شدند و کهنه ماسوله را شکل دادند. ماسوله در زمان حکومت فتحعلی شاه قاجار، تحت اختیار ارتش بود و وظیفه ساخت گلوله برای توپخانه ایران را به عهده داشت. در زمان «رابینو»، سرکنسول دولت بریتانیای کبیر در شهر رشت در اوایل قرن بیستم، ماسوله دارای ۵ محله، دو یا سه کاروانسرا، دو حمام و بازاری با ۴۰۰ دکان بود که در زمستانها خالی میماندند.
وجه تسمیه ماسوله : نام شهر ماسوله با تلفظ اصلی «موسلاه» (Mooslah) به زبان تالشی از قرن هشتم و نهم هجری به بعد به همین صورت کنونی بوده است. برخی افراد نام شهر ماسوله را برگرفته از نام کوهی در جوار ماسوله به نام «ماهسالار» میدانند. این عده میگویند که نام این ناحیه در ابتدا «ماسالا» بوده است و بعدها به ماسوله تبدیل شده است. طبق روایتی دیگر، کلمه «ماسوله» از دو واژه «ماس» بهمعنای «کوه و مانع» و «اوله» بهمعنای «بلند» تشکیل شده است که در ترکیب با «های» تصغیر به مفهوم «مانند» آمده است. به همین علت میتوان نام ماسوله را «کوه بلند» و «کوه مانند» معنا کرد. در زبانهای سانسکریت و پهلوی، ماسوله بهمعنای «ماه کوچک» یا «سرزمین ماه کوچک» نیز است. طبق گفته برخی افراد نام ماسوله برگرفته از «موصل»، شهری در اقلیم کردستان است. این عده اعتقاد دارند که اهالی ماسوله در ابتدا کرد بودهاند و آیین آنها ایزدی بوده است. البته این روایت، پشتوانه تاریخی محکمی ندارد و بسیاری از پژوهشگران، آن را یک تعبیر سطحی میدانند. با توجه به شباهت نام ماسوله به نام «ماسال» (شهری در نزدیکی ماسوله) و روستایی به نام «ماسوله خانی» در شهرستان ماسال و همچنین «کهنه ماسوله» در زبان تالشی، میتوان با قطعیت گفت که مردم ماسوله از کهنه ماسوله به شهر فعلی ماسوله در قرن هشتم هجری نقل مکان کردهاند.
معماری ماسوله : معماری ماسوله، متعلق به دوران زندیه است و مانند بسیاری از یگر نقاط کوهپایهای کشورمان بهصورت پلکانی ساخته شده است. از روستاها و شهرهای پلکانی ایران میتوان به روستای کنگ در خراسان رضوی، اورامان در کردستان، کزج در اردبیل و وفس در استان مرکزی اشاره کرد. ماسوله به فراخور آب و هوا، شیب زمین، برای دفاع راحتتر در برابر غارتگران و البته برخورداری از معماران متبحر بهصورت زنجیروار ساخته شده است. مصالح استفاده شده در خانههای پلکانی ماسوله، چوب، سنگ و خشت است. این خانهها معمولا دو طبقه هستند و خانه یک طبقه یا سه طبقه کمتر در این شهر دیده میشود. دالان، سیاهچال، انبار، پلههای بلندی که ارتباط طبقه همکف و طبقه دوم را میسر میکنند، پشن (توالت)، چغم (اتاق نسبتا بزرگ برای پذیرایی از مهمان)، نشیمنگاه دائمی ساکنان خانه که اتاق کوچکتری نسبت به هال است، «سومه» (مقر زمستانی خانواده) و تالار که ایوان کوچکی را شامل میشود، از جمله بخشهای اصلی یک خانه در ماسوله هستند. بهطور کلی هر خانه ماسوله از دو قسمت تشکیل میشود؛ قسمت زمستانی و قسمت تابستانی. قسمت زمستانی که در زبان محلی با عنوان «سومه» شناخته میشود، اتاق کوچکی است که در عقب خانه قرار دارد و نور چندانی به آن نمیتابد. تنها نقطه نورگیر این اتاق کوچک، «لون» نام دارد. در وسط قسمت زمستانی خانههای ماسوله، یک کوره برای آشپزی و درست کردن غذا و البته تامین گرما تعبیه شده است. شما همچنین در این بخش از خانه با طاقچههایی روبهرو میشوید که روی آنها ظروف چینی و مسی چیده شدهاند. قسمت تابستاننشین یا «اتاق پیشخوان»، دارای پنجرههای ارسی چوبی مزین به شیشههای زیبا و رنگارنگ و چند طاقچه جانبی برای ظروف و وسایل است. از این بخش خانه تنها در فصل تابستان استفاده میشود. در برخی از خانههای ماسوله، علاوه بر قسمت تابستاننشین، اتاقکی روی بام ساخته شده است که در زبان محلی به آن، «برج» میگویند. بام خانههای ماسوله متمایل به کوه ساخته میشوند و قسمت پیشین منازل بر عقب آنها مسلط است. در ساخت خانههای ماسوله از معماری برونگرا استفاده شده است. در این سبک از معماری، خانهها تا حد امکان در ارتفاع ساخته میشوند و از دو یا چهار جهت باز هستند. وجود بالکنها و پنجرههای بزرگ در خانههای ماسوله، نشانی از استفاده از معماری برونگرا هستند. شهر ماسوله دارای زمستانهای بسیار سرد و تابستانهای معتدل است و به همین دلیل، خانهها را در بخش جنوبی ساختهاند تا بیشترین میزان تابش آفتاب و گرمایش را در فصول سرد سال داشته باشند. خانههای ماسوله روی یک تکه سنگ یکپارچه ساخته شدهاند که در درون آنها، منابع طبیعی آب وجود دارد. معماران به همین دلیل، به این سنگهای یکپارچه آسیب نمیرسانند و آنها را نمیشکنند. برای عایق حرارتی و رطوبت خانهها از نوعی خاک خاکستری رنگ استفاده شده است که هر چقدر بیشتر پا بخورد، به عایق با کیفیتتری تبدیل خواهد شد. نام این خاک، «فوش» است و استفاده از بام خانهها بهعنوان مسیر عبور و مرور به هرچه بیشتر عایق کردن سقف خانهها کمک شایانی میکند. جالب است بدانید که پس از ثبت ماسوله بهعنوان میراث فرهنگی و طبیعی، سازمان میراث فرهنگی و سازمان حفاظت از محیط زیست اجازه ساختوساز و توسعه شهر را ندادند و به همین علت، سفر به شهر پلکانی ماسوله، همچون سفری به قعر تاریخ میماند. این شهر در حال حاضر در برابر مشکلانی مانند ریزش سنگ، سیل، رانش زمین، زمینلرزه، تصرف بهمنظور توسعه عمرانی و انسانی و تخریب حفاظت میشود و در صف انتظار جهت ثبت بهعنوان میراث جهانی یونسکو برای حفاظت بیشتر قرار دارد.
ماسوله دارای ۴ محله اصلی به نامهای «خانه بر» (خونَ وَر)، «مسجدبر» (مَزَ وَر)، «کِی سَر» شامل «کَفا کِی سَر» و «بِنَ کِی سر» و «اسد محله» (اَسَ مَل) و بازاری چهار طبقه است. بیش از ۳۵۰ واحد مسکونی در ماسوله وجود دارند. جالب است بدانید که تنها یک صد سال پیش، تعداد واحدهای مسکونی ماسوله، ۶۰۰ واحد بوده است. بیش از ۱۲۰ واحد تجاری در بازار ماسوله، بیش از چهار کاروانسرا، دو حمام خزینه دار، بیش از ۳۳ چشمه عمومی (خونی)، ۱۰ مسجد و پنج امامزاده نیز در ماسوله وجود دارد. در سالهای گذشته چهار پل چوبی روی رودخانه احداث شدند که مهمترین و پرکاربردترین آنها، پل بنا علی و پل حاجی محمدحسن هستند.
آب و هوای ماسوله :ماسوله با هوایی مهآلود و آکنده از عطر دلنشین بابونه و گلپر و با آب و هوایی کوهستانی، با بهارهای سرزنده و آکنده از ابرهای بارانزا، تابستانهایی معتدل و خنک، پاییزی به هفت رنگ رنگینکمان و زمستانهایی سرد و برفی شناخته میشود. ماسوله بیش از یک ماه سال در یخبندان شدید به سر میبرد. بیشتر روزها هوا ابری و مهآلود است و همین امر، زیباییهای ماسوله را دو چندان میکند. رطوبت نسبتا بالایی بهعلت بارش برف و باران بسیار در ماسوله احساس میشود، اما این رطوبت بهعلت خنکی هوا، نهتنها آزاردهنده نیست، بلکه بسیار دلچسب است. ماسوله بیش از یک صد روز مهآلود دارد و متوسط دمای سالانه، حدود ۱۲ درجه سانتیگراد است.
سراب نیلوفر کرمانشاه
استان زیبای کرمانشاه را بیشتر افراد به جاذبههای تاریخی معروف آن میشناسند؛ اما این استان سرسبز و کوهستانی جاذبههای طبیعی فراوانی در دل خود دارد. یکی از مناطق طبیعی مهم کرمانشاه، مجموعه تفریحی توریستی سراب نیلوفر در نزدیکی روستای سراب نیلوفر است که بسیاری از مسافران را به بازدید از خود فرا میخواند. سراب نیلوفر یکی از مقاصد مهم گردشگری در شمال غرب کرمانشاه به شمار میرود. گلهای نیلوفر که در بستر دریاچه زندگی میکنند، سوژهای عالی برای عکاسان جلوههای ناب طبییعی هستند و همین ویژگی هرساله گردشگران بسیاری را به سوی دریاچه سراب نیلوفر میکشاند. سراب نیلوفر در حاشیه روستایی به همین نام، در ۲۰ کیلومتری شمال غرب کرمانشاه قرار دارد. این مجموعه تفریحی در ابتدای منطقه «سنجابی» و در دامنه کوههای «کماجار» واقع شده است. سراب نیلوفر مملو از نیلوفرهای آبی است که در نیمه اول سال غنچهها و برگهای آنها سر از آب برمیآورند و سطح زیادی از آن را میپوشانند. وزش باد روی تالاب سبب حرکت گلها میشود و منظره زیبایی را ایجاد میکند. سراب نیلوفر در واقع دریاچهای طبیعی با وسعت ۱,۳۳۱ هکتار است که از تعدادی چشمه در کف و اطراف آن تغذیه میشود. آب زلال و شفاف دریاچه سبب میشود که در تمام طول سال ریشه و ساقههای نیلوفرهای آبی قابل دیدن باشند. در صورتی که بارندگی سالانه خوب باشد، تالاب در طول سال پرآب است و عمق بخشهایی از آن به ۳۲ متر میرسد. این تالاب دارای غارهای زیرزمینی است. آب دریاچه سراب نیلوفر نوعی مواد معدنی خاص دارد که شرایط رشد نیلوفرها را فراهم میکند. سراب نیلوفر یکی از زیستبومهای مهم انواع ماهی، مرغ ماهی خوار و غازهای وحشی به شمار میرود. تعداد زیادی از پرندگان مهاجر در فصل زمستان به سراب نیلوفر سفر میکنند و همین موضوع این منطقه را به یکی از نواحی مهم پرندهنگری کشور تبدیل کرده است. برای رفتن به سراب نیلوفر از شهر کرمانشاه، باید در میدان اصلی شهر یا همان میدان آزادی وارد بلوار کارگر شده و تا بلوار باهنر مسیر را ادامه دهید. بلوار با هنر به جاده سراب نیلوفر میرسد. تابلوهای راهنما در جاده بهخوبی مسیر رسیدن به این جاذبه را مشخص میکنند. برای رفتن به سراب نیلوفر قطار یا اتوبوس در کرمانشاه وجود ندارد و بهترین راه استفاده از تاکسی یا وسیله نقلیه شخصی است. سراب نیلوفر در ۲۷ اسفند سال ۱۳۸۷ از طرف سازمان میراث فرهنگی بهعنوان میراث طبیعی ملی بهثبت رسیده است تا اهمیت حفظ و حراست از آن برای همگان مشخص شود.
وجه تسمیه نام سراب نیلوفر : در کرمانشاه به چشمههای پرآبی که در کنارشان حوض بزرگی وجود دارد، «سرآب» یا «سراب» میگویند؛ علاوه بر این، «سراب» یک نام کلی است و به دریاچههایی اطلاق میشود که آب آنها از چشمههای داخل یا کنار دریاچه تامین شود. در استان کرمانشاه سرابهای زیادی وجود دارد و سراب نیلوفر از زیباترین آنها است. گلهای نیلوفر نشان سلطنتی ایران باستان و نماد پاکی و سادگی هستند. سراب نیلوفر به یمن وجود گلهای نیلوفر به سرآب نیلوفر معروف شده است. دریاچه سراب نیلوفر جایگاه و تقدس ویژهای در مردم داشته است و همین امر سبب شده تا افسانههای بسیاری در مورد آن میان مردم محلی نقل شود. شنیدن این داستانها خالی از لطف نیست. مشهورترین این روایتها گنج بزرگی است که در کف دریاچه توسط خسرو پرویز، پادشاه ساسانی، مخفی شده است. دریاچه سراب نیلوفر بیشترین تجمع گلهای نیلوفر آبی را تا میانه دهه ۸۰ داشت. طی دهه گذشته و با به وقوع پیوستن خشکسالیهای پیدرپی و حفر چاههای غیر مجار فرعی، دریاچه بهکلی خشک شد. این خشکی دریاچه، نیلوفرهای آبی را در خطر انقراض قرار داد. در سال ۱۳۹۳ با تلاش «دکتر کهریزی» عضو هیت علمی دانشگاه رازی و تیم همراه ایشان، بهوسیله ریشه و ساقه نیلوفر آبی این گیاه در آزمایشگاه احیا شد؛ سپس با اهدا ۲۳۰ بوته نیلوفر گل زرد به دریاچه اوضاع رو به بهبودی رفت. بارندگیهای اخیر، پر شدن نسبی دوباره دریاچه از آب و رشد نیلوفرهای آبی امیدبخش هستند؛ اما باز هم بهدلیل وجود زمینهای کشاورزی ذرت و هندوانه در اطراف دریاچه و حفر چاههای غیر مجاز، خطر نابودی وجود دارد. امروزه با گذشت حدود هفت سال، هنوز تعداد نیلوفرهای آبی بهمیزان سابق نرسیده است.
آبشار کیوان لیشتر
آبشار کیوان از جاهای دیدنی استان کهگیلویه و بویراحمد در شهر گچساران است. شهرستان گچساران مناطق دیدنی بسیاری دارد که برای عموم ناشناخته است. امروزه با افزایش تمایل افراد به تفریح و حضور در طبیعت، این مناطق نیز بهتر شناخته شده و تبدیل به تفریحگاههایی برای مردم شدهاند. آبشار کیوان یکی از زیباترین چشماندازهای طبیعت در دشت لیشتر است که چشم انسان از دیدن آن لذت میبرد. این صحنه دلانگیز رویایی، حاصل یک پدیده زمینشناسی است که در آن آب از یک مکانی مرتفع با سرعت زیاد به پایین یک رده یا دامنه میریزد. آبشار کیوان طبیعتی یکر و دستنخورده دارد که در محل برخورد دو رودخانه یا دره که در اصطلاح محلی به آنها دره تنگ درک و دره شور میگویند، در دشت لیشتر تشکیل شده است. لیشتر از روستاهای گچساران است که به روستای عربها با نام علیآباد نیز شهرت دارد و دارای جاذبه های طبیعی و تاریخی کمنظیری است. در دشت لیشتر، علاوه بر آبشار کیوان، آبشارهای دیگری نیز وجود دارند که ارتفاع زیادتری دارند و پوشش گیاهی مناسب، برکهها یا به اصطلاح محلی برمهای بزرگ در آن قرار دارد. از سمت دیگر و روی شاخه دیگر آبشارهای پلهپله همراه با استخرهای طبیعی که برای شنا مناسب است قرار گرفته است. آبشار کیوان در حقیقت ریزش ناگهانی آب از ارتفاعی سنگی و بلند است که ناشی از وجود بستری از سنگ سخت در مسیر رودخانهای است که با ملایمت به سمت قسمتهای بالای رودخانه شیب دارد و روی سنگ نرمتر قرار میگیرد. سنگهای نرمتر زیرین بهوسیله رودخانه سایش مییابند بهطوری که سنگ سختتر آویزان میشود و نهایتا آبشار را ایجاد میکند. این آبشار که از هفت طبقه تشکیل شده چشماندازی شفاف و زیبا دارد. آبشار کیوان که در دشت لیشتر و روستای هفتچشمه قرار گرفته در ۲۵کیلومتری گچساران است. این آبشار زیبا به شکل پلکانی تعبیه شده و یا ایجاد هفت آبشار کوچک، منظرهای بدیع را ایجاد کرده است. شکلگیری آبشارهای پله پله به طور طبیعی و بکر به ایجاد استخرهای طبیعی انجامیده و به طور کاملا بکر مکان هایی مناسب رای شنا ایجاد کرده است. بیشتر از سه چهارم مسیر دسترسی به آبشار با اتومبیل و بقیه آن با پیادهروی امکانپذیر است. آب کوههای دیل، آب گرمو و چهاربیشه در نزدیکی پاسگاه عبداللهی به هم پیوسته و تشکیل نهری فصلی را میدهند که از اواسط پاییز تا اواخر بهار جریان دارد. آبشار کیوان دارای چشماندازی زیبا و شفاف است و چون شکل پلکانی دارد، ارتفاع چندان زیادی را در بر نمیگیرد. این آبشار زیبا که به شکل پلکانی و طبیعی است و پلکانی بودن آن سبب گرفتن فشار زیاد آبشار و کاستن از تندی آن میشود، چشماندازی کمنظیر را به نمایش میگذارد. این آبشار در مسیر خود تشکیل رودخانهای فصلی را در شهر گچساران میدهد. آبشار کیوان در یک مسیر پلکانی، ۷ آبشار کوچک را به وجود آورده که جاری بودن آنها در بستر سنگی کوه، منظرهای بسیار زیبا و چشمگیر را به نمایش گذاشته است. این آبشار بکر، هر ساله در ایام تعطیل سال، بویژه در ایام نوروز، پذیرای گردشگران و طبیعتگردان است و یکی از مکانهای پربازدید در گچساران بویژه برای اهالی جنوب کشور محسوب میشود. این آبشار از مکانهای گردشگری و طبیعتگردی دیدنی در این شهرستان محسوب میشود. رفتن به آن برای کسانی که قصد درهنوردی غیرحرفهای دارند، تجربهای به یاد ماندنی برجای خواهد گذاشت. دسترسی به این محل از طریق راه دسترسی به روستای هفت چشمه امکانپذیر است كه بخشی از مسیر آن پس از روستا خاكی است. اگر به گچساران سری زدید از این آبشار زیبا دیدن کرده و از فضای اطراف آن جهت تفریح و گشت و گذار استفاده کنید.
روستای نوژی وران کرمانشاه
-
کرمانشاه یکی از شهرهای قدیمی ایران زمین است که علاوهبر آثار تاریخی و دیدنی فراوان روستاهای زیبایی برای گشت و گذار دارد. روستای نوژی وران کرمانشاه که در ۴۰ کیلومتری شهر کرمانشاه و ۵ کیلومتری شهر بیستون واقع شده است، روستایی زیبا با آب و هوایی دلپذیر است که بهترین زمان سفر به این منطقه فصل بهار تا نیمه تابستان است. این روستا را نجوبران نیز مینامند که در زبان محلی لکی به معنای عدس است و بران یا وران به سرزمینی گویند که محصول آن عدس است. روستای نوژی وران جمعیت زیادی ندارد و شغل اصلی مردم این روستا کشاورزی و دامداری است. طبیعت بکر و زیبای روستا شما را به وجد میآورد و میل به گشت و گذار را در شما زنده میکند. رودخانه پرآب و خروشان دینور که در شرق روستا قرار دارد، از میان طبیعتی سبز در حال عبور است و صدای گوشنواز آب آرامشی عجیب به شما میبخشد. همچنین غارهای دیدنی گلستان و زری نیز در جنوب غربی نوژی وران قرار دارند. از دیگر مکانهای دیدنی و تاریخی این روستا گورستان قدیمی و پل آجری نوژی وران است که نشانگر قدمت طولانی این روستاست. بخشی از این روستا زیستگاه بسیاری از گونههای نادر گیاهی و جانوری است و از این لحاظ نیز اهمیت زیادی دارد. جانورانی مثل بزکوهی، خرس، پلنگ، گرگ و روباه از جاذبههای حیات وحش روستای نوژی وران هستند و گیاهانی همچون زالزالک، بلوط، انجیر، گلابی، آلبالوی وحشی و انواع داروهای گیاهی از جاذبههای طبیعی این منطقه محسوب میشوند.
قنات قصبه
قنات روش ابتکاری و منحصربه فرد در زمینه مهندسی آبرسانی با توجه به شرایط اقلیمی ایران و مظهر تمدن در ایران باستان است. در حال حاضر هزاران رشته قنات در سراسر ایران وجود دارد که بسیاری از آنها همچنان در حال بهرهبرداری هستند. قناتهای گناباد به دو گروه كوهستانی و دشت تقسیم میشوند. قناتهای كوهستانی گناباد كه معمولا در میان درههای شیبدار حفر شدهاند از آب باران و برف تغذیه میشوند. میزان آبدهی آنها بین ۱ تا ۲۵ لیتر در ثانیه است. طول این قناتها بین ۵۰ تا ۵۰۰ متر و مادرچاه آنها از ۳ تا ۲۰ متر عمق دارد، اما قناتهای دشت كه در زمینهای نسبتا هموار حفر شدهاند باید در مسیری طولانی پیش روند تا به سفره آبهای زیرزمینی برسند؛ بنابراین دارای چنان عظمتی هستند كه گویی از حیطه توانایی بشر خارج هستند. قنات قصبه عظیمترین قنات گناباد و شاید یكی از عجایب تاریخ تمدن بشر باشد كه از گذشتههای دور توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. این قنات از حیرتانگیزترین پدیدههای ساخت دست بشر و نمادی از همنوایی بشر با طبیعت است که از جاهای دیدنی گناباد به شمار میآید و در حاشیه جنوبغربی شهر و کیلومتر یک مسیر گناباد به کاخک و در فاصله ۲۷۱ کیلومتری جنوب شهر مشهد واقع است. این قنات که مربوط به ۲۵۰۰ تا ۲۷۰۰ سال پیش است در سال ۱۳۷۹ توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره ۲۹۶۳ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده و در فهرست میراث جهانی یونسکو نیز واقع شده است. این قنات به طول ۳۳ کیلومتر، از دو رشته اصلی به نام قصبه و دولاب تشکیل شده که مجموعا ۴۲۷ میله چاه دارد. حفر کانالی بدین عظمت با ژرفای مادر چاه ۳۴۰ متر و حجم افزون بر ۷۳ میلیون متر مکعب خاکبرداری در عمق ۳۰۰ متری، آن هم بدون کمترین خطا در مسیر با شیببندی از زمان هخامنشیان، یک شاهکار بینظیر در سراسر جهان است. این قنات شگفتانگیز یکی از پر آبترین قناتهای ایران بوده و دبی آب آن که حدود ۱۵۰ لیتر بر ثانیه است، تقریبا در تمام طول سال ثابت است. آب این قنات در گذشته تا ۳۴ کیلومتری شمال مظهر آن منتقل میشده و سطح وسیعی از اراضی کشاورزی را سیراب میکرده است.
نخستین کسی که توصیف نسبتا مفصلی از قنات گناباد آورده ناصر خسروی قبادیانی است که در سال ۴۴۴ هجری از شهر تون عازم گناباد بوده و آن بخش از سفرنامهاش را چنین نگاشته است: چون از شهر تون برفتیم آن مرد گیلکی مرا حکایت کرد که وقتی ما از تون به گناباد میرفتیم دزدان به بیرون آمدند و بر ما غلبه کردند، چند نفر از بیم خود را در چاه کاریز افکندند. بعد از آن جماعت یکی را پدری مشفق بود و یکی را به مزد گرفت و در آن چاه گذاشت تا پسر او را بیرون آورد، چندان ریسمان و رسن که آن جماعت داشته حاضر کردند و مردم بسیار آمدند، هفتصد گز رسن فرو رفت تا آن مرد به بن چاه رسید، رسن در آن پسر بست و او را مرده بیرون کشیدند و آن مرد چون مرده بیرون آمد گفت آبی عظیم که در این کاریز روانست و آن کاریز چهار فرسنگ میرود و آن را میگفتند که کیخسرو فرموده است.
حمدالله مستوفی در سال ۷۴۰ هجری قمری ظاهرا با استفاده از روایت ناصر خسرو، اینگونه در مورد قنات نوشته است: چهار فرسنگ درازای کاریز است و چاه آن تخمینی هفتصد گز و چند موضع باشد و آب از کاریز و بیشتر کاریزها از طرف جنوب به شمال میرود.
این کاریز که یکی از شاهکارهای آبی جهان است از دو رشتهی اصلی و شش شاخهی فرعی تشکیل شده و مادرچاه آن در دامنهی شمالی سیاه کوه و خروجی کنونی قنات در جنوب محلهی معروف به قصبه شهر (کوی شرقی) قرار دارد. قنات قصبه گناباد از میانه اراضی كوی شرقی گناباد در سمت جنوبغربی از محلی معروف به «برج علی ضامن») از داخل رسوبهای ریزدانه آغاز شده و به طول كلی ۳۳۱۳۳ متر در یک رشته اصلی «قصبه» و چهار رشته منشعب از آن دولاب كهنه، دولاب نو، رشته فرعی اول قصبه و رشته فرعی دوم نام دارد. رشته اصلی قصبه ۱۳۱۳۵ متر طول دارد و در امتداد دره پر آب خانیک حفر شده كه عمق مادر چاه آن بیش از ۲۰۰ متر است. قطعه سفالهای پراکنده در اطراف دهانهی چاههای این کانال حاکی از این است که رشته قصبه واقع در مسیر اولیهی اصلی قنات بوده که در زمان هخامنشیان حفر شده و به دنبال آن رشتههای دیگر قنات در مواقع خشکسالی حفر شده است، اما ریزش پیدر پی قنات، پیشینیان را به یافتن راه چارهای ترغیب کرد که طی آن در فاصلهی۶۸۳ متری، قنات را به دو شاخه تقسیم کنند تا در صورت ریزش و بسته شدن یکی از کانالها، آب از دیگری خارج شده و در داخل انباشته نشود.
این قنات با تدبیر سازندگانش چنان ساخته و پرداخته شده است که سالیان سال از دست دشمنان طبیعی و غیرطبیعی خود در امان بوده و ۲۵۰۰ سال آب منطقه را تامین کرده است. از جمله تدابیر به کار رفته در معماری این قنات تعدد چاههای آن است که به بیش از ۴۷۰ حلقه میرسد. تعدد چاهها سبب پیشگیری از کور شدن چاهها توسط دشمنان هنگام حمله و همچنین کاهش وزن طناب در زمان حفر و تخلیه چاهها شده است. چاههای قنات قصبه به دو صورت چاههای کمعمق و عمودی و چاههای عمیق و پلهای هستند، به این معنی که ابتدا هفتاد تا یکصد متری چاه عمودی حفر شده و سپس با زاویه قائمه در کف آن کانالی افقی و بلند هوا، به سمت مسیر قنات به طول سه تا پنج متر حفر شده و مقنی به تعداد هر چاه چرخی در انتهای کانالهای افقی و بر فراز چاههای عمودی استوار میکرد. این نوع چاهها به دو منظور حفر شدهاند: اول اینکه در موقع حمله و هجوم دشمنان نتوانند قنات را کور کنند، چون در نهایت جلوی کانالهای افقی بسته میشد و دیگر اینکه از وزن طنابها بکاهند، زیرا اگر مثلا در چاه ۳۰۰ متری بخواهند از یک ریسمان و یک چرخ استفاده کنند، وزن طناب خیس شده حدود یک تن خواهد رسید و انتقال آن مشکل خواهد بود. فضای داخلی قنات دارای کانالها و تونلهای اعجابانگیزی است که با بررسیهای انجام یافته روی آن حفرههایی مشخص شده، ظاهرا این قسمتها برای قرار دادن چراغ و پیه سوز و وسایل روشنایی به کار میرفته است. قنات قصبه یکی از بهترین مکانهای گردشگری محسوب میشود و هر ساله بازدیدکنندگان بسیاری را به خود جذب میکند. هم اکنون ۵۰۰ متر اولیه قنات قصبه جهت بازدید مورد بهربرداری گردشگری واقع شده و مابقی مسیر آن نیازمند مستحکمسازی و ایجاد امکانات رفاهی است. ۶۰ درصد از چاههای قنات مسدود شده و ۴۰ درصد آنها با آبدهی ۱۵۰ لیتر در ثانیه باقی مانده است. اگر برای دیدن قنات قصبه به گناباد رفتید، بازدید از دیگر جاذبههای گردشگری این منطقه باستانی را فراموش نکنید؛ جاذبههایی چون مسجد جامع قدیم گناباد، مسجد جامع عبدالله نوقاب، بقعه امامزاده سلطان محمد عابد، روستای تاریخی ریاب، آرامگاه بهلول، قلعه تاریخی عمرانی، سرو کهن نوقاب، آب انبار شریعت و موزه آب، خانه شریعت، موزه تاریخی گناباد و خانه خانیکی که بازدید از هر کدام لطفی دگر دارد.