عارهای هنامه

 
 

غارهای هنامه

201631323461477610a

غارهای هنامه مجموعه ای از معماری دستکند است که در سه طبقه بر روی هم در سینه کوهی در جنوب روستایی به همین نام در دهستان سیوکانلو شهرستان شیروان در استان خراسان شمالی قرار گرفته است. به ، این غارها که با دست کنده شده اند(دستکند) در یکی از دره های فرعی مسیر رود اترک علیا به ارتفاع حدود هزار و ‪ ۴۴۵متر بالاتر از سطح دریا واقع شده اند.این مجموعه معماری دستکند که با توجه به وسعت آنها زمانی جمعیت قابل توجهی از ساکنان بومی منطقه را در خود جای می داده در سینه کوهی به نام “گرمه دره” قرار گرفته و حدود ‪ ۱۰۰متر از کف دره ارتفاع دارد. برای دسترسی به این غارها باید از مسیر شیروان خانلق و از طریق راه آسفالته به سمت شمال و به سوی روستای هنامه طی مسیر کرد و پس از طی حدود ‪ ۱۸کیلومتر در نزدیکی روستا، وارد یک راه فرعی خاکی شد که به سمت غارهای هنامه می رود.پس از عبور از یک مسیل فصلی و یک کوهپیمایی مختصر در شیب تند دامنه، به محل این غارهای دیدنی و شگفت انگیز می رسیم.نمونه مشابه اینگونه معماری دستکند و روستایی که در دل کوه حفر شده، در سایر مناطق ایران به ویژه در جنوب کشور مشاهده شده که از آن جمله می توان به غار “خربس” در جزیره قشم و روستای “میمند” در کرمان اشاره کرد در تمام این مناطق جنس تشکیلات زمین شناسی به نحوی است که امکان حفاری مجموعه ای از اتاقها و فضاهای دیگر در سینه کوه را به ساکنان می داده است.غارهای هنامه شیروان در سه طبقه بر روی هم در دیواره عمودی کوه حفر شده و سقف هر طبقه، کف طبقه فوقانی را تشکیل می دهد. سقف و یا کف اتاقها یک لایه متراکم شنی به ضخامت ‪ ۵۰تا ‪ ۱۰۰سانتیمتر است که بطور طبیعی در کوه وجود داشته و بطور مناسب از آن بهره برداری شده است دسترسی به این اتاقها از بالای کوه غیرممکن است و رودخانه فصلی هنامه که در پای کوه جریان دارد طبیعتا می توانسته در تامین آب ساکنان غارها نقش اساسی ایفا کرده باشد. در سالیان گذشته به دلیل فرسایش جوی و موقعیت قرارگیری غارها در دیواره عمودی کوه، بخشی از آنها فرو ریخته و به دامنه فروغلتیده است.فضاهای این اتاقهای دستکند در سه طبقه شکل داده شده که یکی بر روی دیگری واقع و ظاهرا هر طبقه کارکرد متفاوتی نیز داشته است. طبقه اول که در آن دالانهای نسبتا بزرگ با پیش آمدگی هایی در پای دیوار به شکل آخور دیده می شود احتمالا مربوط به نگهداری احشام بوده و کاربری طویله یا آغل را داشته است. در برخی فضاها ارتفاع آخورها بیش از یک متر است که باید مربوط به تغذیه حیوانات باربر مانند اسب و قاطر بوده باشد. طبقه دوم، فضاهای کوچکتر با تودرتویی بیشتری دارد که با توجه به وجود اجاق های متعدد و دودزدگی سقف آنها باید مربوط به زندگی و سکونت افراد بوده باشد.ضخامت قابل توجه لایه دوده و کربن بر سقف و دیواره ها این طبقه نشانگر آن است که این مکان مدتها سرای امنی برای ساکنان بومی منطقه بوده و مورد توجه فراوان قرار داشته است. پراکندگی قطعات خمره ها و ظروف سفالین، ذخیره سازی آرد و غلات در پای دامنه و نزدیک به غارها نیز نشانگر زندگی در این محل به ویژه در دوره های آشوب و ناامنی سیاسی است تا ساکنان یارای مقاومت در برابر مهاجمان را داشته باشند. طبقه سوم در این مجموعه اتاق های کمتر ولی نسبتا بزرگتری دارد که احتمالا انبار بوده و برای ذخیره کردن اشیا و آذوقه از آنها استفاده می شده است. تمام عناصر معماری داخل این فضاها از قبیل آخورها، اجاق ها و غیره از جنس کوه و به صورت دستکند ایجاد شده است. اکنون بطور کلی حدود ۲۰  اتاق در این مجموعه دستکند سالم باقی مانده و بخش بزرگی از فضاها نیز در اثر ریزش دیواره کوه منهدم شده و فرو ریخته است