عکس
بهشت در کف دست
هنوز آنقدرها از سن و سالمان نگذشته که انگشتها و دستهای حناگذاشته مادربزرگ و ریشهای حناییرنگ پدر بزرگها از ذهنمان بروند به جمع چیزهای از یاد رفته. هرچند حالا دیگر به سر نوزاد تازه به دنیا آمده حنا نمیگذارند اما هنوز هم توی شب حنابندان، نوعروس و داماد کف دست هم حنا میگذارند و هنوز هم وقتی کسی نه راه پیش داشته باشد و نه راه پس، میگوییم دستش را توی حنا گذاشتهاند. تمام این یاد و خاطرهها، آداب و مثلها از کیسههایی پارچهای بیرون آمدهاند که توی چاقی شکمشان، پودر سبز رنگ حنا را جا میدادهاند. این کیسهها حاصل کارگاههایی بودند که وظیفهشان ساییدن ساقه، برگ و چوب حنا بود؛ کارگاههایی با سقفهای گنبدی که بزرگترهایمان به آنها «مازاری» میگفتند.بد نیست بدانید مازاریها در واقع قسمتی از عصاریهای قدیمی هستند. عصاریها کارشان خرد کردن غلات و روغنگیری از دانههای روغنی بوده و مازاریها تنها آسیاب کردن حنا. در گذشتهای نهچندان دور، سنگهای مازاری در اکثر شهرهای ما در حال چرخیدن بودند؛ هنوز هم نمونههایی در کاشان، اصفهان و اردکان وجود دارند. با این حال بزرگترین مجموعهای که در حال حاضر به تولید حنا میپردازد، کارگاههای مازاری یزد است. حنا درختچهای است به ارتفاع ۳ -۲ متر و بومی کشورهای مدیترانه، خاورمیانه، آسیای صغیر و شمال و شرق آفریقا. در ایران، بلوچستان و کرمان، بهترین آب و هوا را برای کاشت این گیاه دارند. علاوه براین، حنا یکی از قدیمیترین مواد رنگی دنیاست و در دوره دوم عصر حجر از آن برای نقاشی کشیدن روی دیوار غارها استفاده میشده اما بیشترین کاربرد آن آرایشی و بهداشتی بوده. در قرون وسطی، اطبای ایرانی و عرب از تأثیرات دارویی حنا زیاد بهره بردهاند. حنا بیشتر برای رفع سوختگی، زخمهای دهان، آبسه و تورم مثانه تجویز میشده. در کتب پزشکی قدیمی آمده که حنا درمانی برای لکهای سفید پوست و لک و پیس است؛ خضاب با حنا چشم را پرنور میکند، مو را میرویاند و بو را خوش و زوجه را آرام میکند. برای بهدست آوردن رنگ دلخواه، پودر حنا را ترکیب میکردند.
دنیای سبز مازاری : در «مازاری» همه چیز سبز رنگ است و گرد سبز حنا همه جا را پوشانده. آسیابها و الک که روشن شود، گرد حنا جای هوا را هم تنگ میکند، آنقدر که بدون ماسک نمیشود نفس کشید. زمانی آن تیرک چوبی که به سنگ آسیاب وصل است، روی گرده اسب، شتر یا گاو نری سوار بوده تا صبح و شب را به هر ضرب و زوری که شده، دور تا دور آن سکو بچرخد اما حالا کافی است کلید برق را بزنید تا آن موتور یک چرخه در هر سری، ۳ تا ۴ ساعت یورتمه بچرخد و سنگآسیاب را بچرخاند. برگهای خردشده زیر سنگینی سنگآسیاب، از آن انتها به داخل الک یا سرند ریخته میشوند تا آن پایین که میرسند، گرد حنا به مخزن زیری ریخته شده و جز اضافات چیزی نمانده باشد تا داخل گونی جمع شود. محتویات گونی دوباره به سنگ آسیاب سپرده میشوند و باز سر و کارشان به همین جا میافتد. این دفعه اضافاتی که داخل گونی ریخته میشوند، دیگر قابل سرند کردن نیستند و باید دورشان ریخت. محصول «مازاری»ها که در زبان محلی به آن «خنیر» میگویند، بهجز استفاده آرایشی، خاصیت درمانی هم دارد. پودر سبزرنگ حنا، گرد شفابخشی است برای دستهای زخمی ماهیگیرانی که پراز ترکاند. حنا باعث ضخیمتر شدن پوست دست و پای آنها میشود. ردیف طولانی سنگهای آسیاب، تمام روز کارشان دور تیرک چوبی چرخیدن و البته خرد کردن برگهای حناست. هر کدام از این سنگهای لاسویی ۸-۷ تنی که از اردستان آمدهاند، در هر وعده ۳۰۰ تا ۴۰۰ کیلو برگ و ساقه حنا را تحویل میگیرند و گرد حنا پس میدهند. اینکه تا کی سنگها بچرخند و حناسابیهای این کوچه را سرپا نگه دارند را فقط خدا میداند. برای دیدن یکی از این مازاریها کافی است خودتان را به خیابان امام خمینی یزد برسانید و سراغ کوچه مازاریها را بگیرید. هرچند حالا یکی از کارگاهها، مرمت و تبدیل به کتابخانه شده و چند تایی از صاحبان مازاریها هم بستهشدن کارگاهشان را به تولید ترجیح دادهاند اما هنوز کم نیستند کارگاههایی که با سماجت دارند بستههای پارچهایشان را پر از پودر سبز حنا میکنند تا راهی بازارها شود.
بندر خمیر هرمزگان
بندر خَمیر یکی از شهرهای استان هرمزگان در جنوب ایران است. براساس اطلاعات موجود در مرکز آمار ایران در ۳۵ دقیقه طول شرقی و ۲۶ درجه و ۵۷ دقیقه عرض شمالی از نصفالنهار مبدأ واقع شدهاست. ارتفاع متوسط این شهر از سطح دریا ۱۵ متر است. مساحت قانونی ۴۳۱٫۵ هکتار و وسعت حریم ۱۱۵ کیلومتر مربع است، و حد فاصل حدود ۸۵ کیلومتری غرب بندر عباس و ۱۱۰ کیلومتری شرق بندرلنگه واقع شدهاست. این شهر مرکز شهرستان خمیر است. شهر بندرخمیر دارای جمعیت شهری ۱۲۹۹۵ نفر با ۵ روستای واقع در حریم به نامهای لشتغان بالا، لشتغان پایین، کندال، باقی آباد و چاه صحاری بوده و مساحت قانونی ۴۳۱٫۵ هکتار و وسعت حریم ۱۱۵ کیلومتر مربع در موقعیت جغرافیایی ۲۶ درجه و ۵۷ دقیقه عرض شمالی و ۳۵ دقیقه طول شرقی نسبت به نصف النهار گرینویج و در ارتفاع ۱۵ متری از سطح دریا واقع شدهاست که از شمال به کوه و از جنوب به دریا و تنگه خوران، از شرق به دهستان پل و از غرب به دهستان دژگان منتهی میگردد و حد فاصل حدود ۸۵ کیلومتری غرب بندرعباس و ۱۱۰ کیلومتری شرق بندرلنگه واقع شدهاست. شهر بندرخمیر دارای ۴۹ ساله سابقه بخش و قریب به دو سال است که مرکز شهرستان خمیر میباشد و در سال ۱۳۴۶ شهرداری این شهر نیز تاسیس شدهاست که دارای ۴۰ ساله سابقه شهرداری بوده و در حال حاضر شهرداری حائز درجه ۵ است. بندرخمیر یکی از شهرهای قدیمی و توسعه پذیر، مهاجرپذیر و پرجاذبه استان هرمزگان است که بدلیل موقعیت جغرافیایی و وجود کارخانههای بزرگی چون کارخانه سیمان ۶۰۰۰تنی هرمزگان، پایانه بار، شهرک صنعتی ۱ و۲، گچ خمیر، گمرگ و ارتباط حمل و نقل دریایی کالا به کشورهای همسایه جنوبی خلیج فارس، وجود آثار تاریخی و اماکن توریستی و تفریحی همچون جنگل حرا، آبگرمهای معدنی درمانی بندرخمیر، آبسر معدنی بندرخمیر، دیوار بلند سدار (Sedar)، برج قلعه بندرخمیر، آب انبارها و کورههای گچ و ساروج خمیر – که بالاخص ساروج خمیر گذشتههای دور مورد توجه مهندسین و کارشناسان امور ساختمانی بوده و زبانزد عام و خاص است و با وجود معادن سیمان و گوگرد از جمله شهرهای مهم استان هرمزگان بشمار میآید.
شغل مردم : شغل اکثر مردم پیله وری، ملوانی و صیادی است مرحوم صدرالاسلام و ملاسلیمان خمیری از علما و شعرای بنام بندرخمیر (در اوایل قرن سیزدهم هجری) و نیز مرحوم سیدامیرشیخ عالم، فقیه و مرجع دینی منطقه در قرن اخیر بوده که از خود خدمات و آثار ماندگاری بجای گذاشتهاند. آب مشرب شهر شیرین و لوله کشی شدهاست که از روستای کهورستان واقع در شصت کیلومتری شمال بندرخمیر با قدمت بیش ۳۷ سال است که تامین میگردد. بندرخمیر از جهت آب و هوایی در محدوده گرم و مرطوب قرار دارد که متوسط دمای ده ساله ۲۶٫۷ درجه سانتی گراد و میانگین حداقل و حداکثر دمای ده ساله ۱۸٫۱ و ۳۵٫۳ درجه سانتی گراد و تبخیر سالیانه ۳۶۷۲ میلی متر و میزان متوسط بارندگی سالیانه ۲۰ سال اخیر حدود ۱۷۱میلی متر میباشد. این شهر دارای یک درمانگاه و یک بیمارستان ۳۲ تختخوابی که توسط فردی خیر احداث گردیده، همچنین شهرداری، ۴۵ اداره و نهاد دولتی، یک مرکز آتش نشانی شهرداری، مرکز اورژانس، یک کتابخانه عمومی، سه میدان بنام آزادی، جمهوری اسلامی و امام خمینی(ره)، دو بلوار اصلی بنامهای بلوار امام خمینی(ره) و بلوار ملاسلیمان خمیری و یک بلوار جدید الاحداث بنام آیت الله خامنهای، ۱۶ مسجد، یک مجموعه گلزار پنج تن شهدای هشت سال دفاع مقدس، یک مجموعه استادیوم ورزشی، یک استخر شنای سرپوشیده استاندارد نیز که توسط شهرداری احداث شدهاست. جمعیت دانش آموزی و فضاهای آموزشی شهر نیز شامل ۲۹۲۹ دانش آموز مشتمل بر پنج آموزشگاه در مقطع دبیرستان در سه فضای آموزش، پنج آموزشگاه در مقطع راهنمایی در سه فضای آموزشی، ۹ آموزشگاه در مقطع دبستان در ۵ فضای آموزش میباشد. یک واحد دانشگاهی پیام نور با چهار رشته تحصیلی افتتاح گردیده که فاز اول دانشگاه با مشارکت مردم و دولت در حال احداث میباشد.
پیشینه : شهر بندرخمیر دارای ۴۹ ساله سابقه بخش و قریب به دو سال است که مرکز شهرستان خمیر میباشد و در سال ۱۳۴۶ شهرداری این شهر نیز تأسیس شدهاست که دارای ۴۰ ساله سابقه شهرداری بوده و در حال حاضر شهرداری حائز درجه ۵ است. بندرخمیر یکی از شهرهای قدیمی و توسعه پذیر، مهاجرپذیر و پرجاذبه استان هرمزگان است که بدلیل موقعیت جغرافیایی و وجود کارخانههای بزرگی چون کارخانه سیمان خمیر ۶۰۰۰ تنی هرمزگان، پایانه بار، شهرک صنعتی ۱ و۲، گچ گچ خمیر، گمرگ و ارتباط حمل و نقل دریایی کالا به کشورهای همسایه جنوبی خلیج فارس، وجود آثار باستانی و اماکن توریستی و تفریحی همچون جنگل حرا، آبگرمهای معدنی درمانی بندرخمیر، آبسر معدنی بندرخمیر، دیوار بلند سِدار، برج قلعه بندرخمیر، آب انبارها و کورههای گچ و ساروج خمیر – که بالاخص ساروج خمیر گذشتههای دور مورد توجه مهندسین و کارشناسان امور ساختمانی بوده و زبانزد عام و خاص است و با وجود معادن سیمان و گوگرد از جمله شهرهای مهم استان هرمزگان بشمار میآید. شغل اکثر مردم پیله وری، ملوانی و صیادی است. آب مشرب شهر شیرین و لوله کشی شدهاست که از روستای کهورستان واقع در شصت کیلومتری شمال بندرخمیر با قدمت بیش ۳۷ سال است که تامین میگردد.
بزرگان شهر : مرحوم صدرالاسلام و ملاسلیمان خمیری از علما و شعرای بنام بندرخمیر (در اوایل قرن سیزدهم هجری) و نیز مرحوم سیدامیرشیخ عالم، فقیه و مرجع دینی منطقه در قرن اخیر بوده که از خود خدمات و آثار ماندگاری بجای گذاشتهاند. و مرحوم سید عبدالباقی مظفری نیاپور از بزرگان شهرستان بندرخمیر بودهاند و مرحوم حاج عبدالهادی بلوکی از معتمدین و بزرگان شهرستان بندرخمیر بودهاند
آب و هوای شهر : بندرخمیر از جهت آب و هوایی در محدوده گرم و مرطوب قرار دارد که متوسط دمای ده ساله ۲۶٫۷ درجه سانتی گراد و میانگین حداقل و حداکثر دمای ده ساله ۱۸٫۱ و ۳۵٫۳ درجه سانتی گراد و تبخیر سالیانه ۳۶۷۲ میلی متر و میزان متوسط بارندگی سالیانه ۲۰ سال اخیر حدود ۱۷۱میلی متر میباشد.
امکانات : شهر خمیر دارای یک درمانگاه و یک بیمارستان ۳۲ تختخوابی که توسط فردی خیر احداث گردیده، همچنین شهرداری، ۴۵ اداره و نهاد دولتی، یک مرکز آتش نشانی شهرداری، مرکز اورژانس، یک کتابخانه عمومی، سه میدان بنام آزادی، جمهوری اسلامی و امام خمینی، دو بلوار اصلی بنامهای بلوار امام خمینی و بلوار ملاسلیمان خمیری و یک بلوار جدید الاحداث بنام آیت الله خامنهای، ۱۶ مسجد، یک مجموعه گلزار پنج تن شهدای هشت سال دفاع مقدس، یک مجموعه استادیوم ورزشی، یک استخر شنای سرپوشیده استاندارد نیز که توسط شهرداری احداث شدهاست. جمعیت دانش آموزی و فضاهای آموزشی شهر نیز شامل ۲۹۲۹ دانش آموز مشتمل بر پنج آموزشگاه در مقطع دبیرستان در سه فضای آموزش، پنج آموزشگاه در مقطع راهنمایی در سه فضای آموزشی، ۹ آموزشگاه در مقطع دبستان در ۵ فضای آموزش میباشد. یک واحد دانشگاهی پیام نور با چهار رشته تحصیلی افتتاح گردیده که فاز اول دانشگاه با مشارکت مردم و دولت در حال احداث میباشد.
آثار تاریخی : در این شهر آثار تاریخی زیادی وجود دارد از جمله کاروانسرا ی تاریخی روستا، مقبره اولیاها و بزرگان، آب انبارها (برکههای) متعدد وتاریخی، وچهار مقبره تاریخی، آثار وبقایا مسجد کوچکی در کنار مسجد جامع که بیش از ۴۰۰ سال سابقه تاریخی دارد.
برازجان بوشهر
بُرازجان شهری است در ۶۰ کیلومتری بوشهر واقع در استان بوشهر و شهرستان دشتستان. این شهر ۱۵۰ هزار نفر جمعیت دارد و در ارتفاع ۷۰ متری از سطح دریا است. برازجان دومین شهر بزرگ و پرجمعیت استان بوشهر است. برازجان دارای هوای گرم و خشک ودر جنوب کشور قرار دارد. یکی از آثار باستانی برازجان دژ است. یکی دیگر از آثارهای باستانی های برازجان کاخ زمستانی کوروش است. از دیگر آثار باستانی برازجان می توان به تل مر نیز اشاره کرد . گور دختر و کوه قلعه واقع در کوههای گیسکان مجاور شهر برازجان از دیگر آثار باستانی این شهر بشمار می آید. بیشترین تراکم نخلستانهای کشور در شهرستان دشتستان با حدود ده میلیون نخل اصل میباشد. ریشه نام : برازگان = براز-از واژه برازندگی-نیکویی-اراستگی-روشنایی با پسوند جان یاگان=جایگاه
پیشینه تاریخی: برازجان دارای پیشینه تاریخی بسیار کهن است که می توان آن را به سه دوره تقسیم کرد. در دوره اول از عیلامیان تا ظهور اسلام، در قلب خود شهر باستانی توزوتا اوکه را داشته است که پارچه بسیار معروف توزی و آثار تاریخی بسیاری که از این دوره طلایی به جا مانده حاکی از همین نکته است. دوره دوم از ظهور اسلام تا آغاز صفویه است که دشتستان موقتاً در تاریخ فراموش می شود. دوره سوم از آغاز صفویه تاکنون را شامل می شود. در این دوره خوانینی خوشنام و میهن پرست همچون ملک منصورخان، شهید سالم خان، شهید میرزامحمدخان غضنفرالسلطنه برازجانی و… بر برازجان در دوره ای متلاطم حکمرانی می کنند؛ سالم خان کمر همت به آبادانی برازجان می بندد و غضنفرالسلطنه برازجانی به یاری رئیسعلی دلواری و جنگ با انگلیسی های متجاوز برمی خیزد و پس از رشادت های بسیار و به خاک مالیدن پوزه انگلیسی ها در جنگ لرده، به عنوان آخرین نفر از سرداران وطن پرست متحد در برابر متجاوزان، به دست یک خائن به شهادت می رسد.
جغرافیای برازجان : شهر برازجان درجنوب غربی فارس وشمال غربی استان بوشهر قراردارد. دارای دومنطقه کوهستانی وجلگه ایی است.که بلند ترین قله ان کوه گیسکان با ارتفاع ۲۶۰۰ متر میباشد.۷۵ متراز سطح دریا ارتفاع داردو وزش باد های گرم جنوبغربی وگرم دریایی اب وهوای انرا گرم خشک-نیمه بیابانی وگرمسیری کرده است. دمای هوا درتابستان حداکثر ۵/۴۴تا۵۰درجه میرسد ودرزمستان ۵/۲۴تاصفردرجه متغییر است .تقسیمات فصلی دراین منطقه قدری با دیگر مناطق متفاوت است .بطوریکه فصل بهار ازاواسط اسفند شروع تا اواسط فروردین امتداد دارد وفصل تابستان از اواسط فروردین شروع تا اواسط ابان ماه ادامه دارد ونیز فصل خزان از نیمه ابان ماه شروع تا نیمه دیماه خاتمه می یابد وهمینطورفصل سرما ضمن شروع از نیمه های دیماه تا اواسط اسفند ماه خاتمه می پذیرد.البته لازم به گفتن است اب وهوای برخی مناطق از جمله پشتکوه قدری متفاوت است بطوریکه تابستان قدری ملایم تر وبهار اندکی طولانی تر است. موقعیت ان برروی نقشه۲۹درجه و۱۶دقیقه عرض شمالی-۵۱درجه و۱۳ دقیقه طول شرقی است.برازجان ۲۲۲کیلومتر طول و۱۰۸ کیلومترعرض وسعت دارد.وجمعیت ان براساس اخرین سرشماری حدود ۹۰ هزار نفر بوده است.(برگرفته ازکتاب دشتستان درگذر تاریخ-محمد جواد)
جاذبه های تاریخی: در برازجان با توجه به تاریخ کهن و پربار آن، آثار تاریخی مهمی وجود دارد ازجمله: ۱- کاخ زمستانی کوروش هخامنشی: در جنوب غربی برازجان، با قدمتی حدود ۲۵۰۰ سال که تلاش برای یافتن بقایای آن ادامه دارد. ۲- گوردختر: در روستای پشت پر، بخش ارم، مشابه مقبره کوروش، متشکل از ۲۴ قطعه سنگ؛ متعلق به مادر یا دختر کوروش هخامنشی. ۳- کاخ بردک سیاه: در ۱۲ کیلومتری شمال غرب برازجان، روستای درودگاه؛ مربوط به داریوش هخامنشی که تلاش برای یافتن بقایای آن ادامه دارد. ۴- کوشک اردشیر: در مجاورت گوردختر؛ مربوط به عهد اردشیر ساسانی، ساخته شده با سنگ و ساروج. ۵- کاروانسرای مشیرالملک: در قلب برازجان، مربوط به اوایل قاجاریه، ساخته شده از سنگ با نمای بسیار زیبا و منحصر به فرد. این بنا در زمان پهلوی زندان بوده (از زندانیان معروف: آیت الله طالقانی، مهندس بازرگان و…) و اکنون در حال بازسازی است. همچنین کوه قلعه (در ارتفاعات شرق برازجان)، پل مشیرالملک (۲۴ کیلومتری شمال برازجان)، کاروانسرای دالکی، چهل خانه سعد آباد، قصر دختر و گوری گاه در تنگ ارم، قلعه سبز در شبانکاره، سد سبا در روستای کان سرخ وحدتیه (مربوط به هخامنشیان)، قلعه غضنفر السلطنه در کوه قلعه، بازار قدیمی و سرپوشیده برازجان ازجمله آثار تاریخی دشتستان هستند.
جاذبه های طبیعی: گیسکان، کوهستان سر به فلک کشیده و استوار چون مردم دشتستان، در شرق برازجان قرار دارد. رود شاپور (با ۲۳۰ کیلومتر طول) و دالکی (با ۲۱۵ کیلومتر طول و رود فصلی معروف آرد و در برازجان، از رودهای معروف شهرستان هستند. از درختان معروف این سرزمین نخل، گز، کویر و کنار (سدر) را می توان برشمرد. از حیوانات بومی هم می توان به گراز، بزکوهی، مارمولک و گوسفند و از پرندگان هم به کلاغ زاغی (قلاسوزوک)، فنچ تاجدار، فنچ مجنون، تیهو، چغول و سینه سرخ اشاره کرد. مهمترین جاذبه های طبیعی دشتستان عبارتند از: نخلستانهای سرسبز، شاهزاده ابراهیم(ع) در ۱۸ کیلومتری جنوب شرقی برازجان و ارتفاعات اطراف آن، کوهستان گیسکان (دشت نرگسی و بام بلند)، آبشار فاریاب در پشتکوه، چشمه زیرراه در ۱۵ کیلومتری برازجان (روستای زیرراه)، چشمه آب گوگردی در دالکی، پارک جنگلی سرکره در ۸ کیلومتری جنوب برازجان، امامزاده شاه پسرمرد در بوشکان، سد انحرافی سرقنات، سد رئیسعلی دلواری (شبانکاره).
سوغات برازجان : مهمترین سوغاتی برازجان عبارت است از: خرما، رطب، خارک، حصیر و سایر محصولات بافته شده با برگ نخل، ظروف سفالی، قالی، قالیچه، گبه، گلیم، نمد، گیوه، عبا، ملحفه، قبا، ارده (شیره کنجد)، قلیه ماهی و میگو، انواع حلوا، گرده و مشتک و انواع دیگر نان محلی، لورک و ماست و سایر لبنیات محلی، خاک شیر (درمان درد معده)، زیره (دفع باد شکم)، بنگو، گل گاوزبان و شنبلیله.
جیرفت نقطه آغاز تمدن جهان
چندی پیش رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کرمان از آغاز کاوشهای دوباره در منطقه باستانی جیرفت خبر داد. هرچند کاوشهای باستانی در این منطقه نزدیک به یک دهه پیش آغاز شده، اما نزدیک به ۳ سال است که گروه قبلی برکنار و خبری از ادامه کار در این منطقه نیست. حالا پس از رخوتی چندساله، باردیگر قرار است چند هیات باستانشناسی که در میانشان یک هیات خارجی همراه یک سرپرست ایرانی به چشم میخورد کاوش در این منطقه را ادامه دهند. مطلب زیر نگاهی دارد به سابقه کوتاه باستانشناسی در جیرفت کرمان که یکی از بزرگترین و مهمترین مناطق تاریخ تمدن باستان است. حدود ۱۶۰ کیلومتر به طرف شمال تنگه هرمز در جنوب شرق ایران و بر فراز نقطه مرتفعی در میانه مسیر رودخانه هلیلرود، شهری به نام جیرفت قرار گرفته که توسط کوههایی به ارتفاع ۴۰۰۰ متر احاطه شده است. هلیلرود از کوهستانهای شمال و شمال غرب شهرستان جیرفت سرچشمه گرفته و تا هامون و جازموریان ادامه دارد. جیرفت چشمانداز شگرف و زیبایی از تمدنهای حیاتی مفقود شده است که تمدنهای بزرگ دیگر در جهان را بهیکدیگر متصل میکند. ماجرا از آنجا شروع میشود که پس از سیل عظیم در بستر هلیلرود، هزاران قطعه از ظروف سنگی تراشیده شده با نقوش پیچیده و با موضوعات مشخصی شامل انواع مختلف گیاهان، درختان (بخصوص خرما)، حیوانات مانند بز، گاو نر، مار، پلنگ، عقرب، حیوانات ترکیبی و جنگلهای خیالی اشکال اسطورهای و معماری که تا آن زمان زیر خروارها خاک مدفون مانده بود، نمایان شد. این نقشمایهها نشان از فرهنگی کامل و قدرتمند دارد و با توجه به هماهنگی قسمتهای مختلف، همگی برگرفته از طبیعت و محیط اطراف انسانهای ۵۰۰۰ سال پیش است که نشاندهنده طرز تفکر و نحوه زندگی و تمدن مردمان آن زمان است. دکتر یوسف مجیدزاده شخصی است که از ابتدا به کاوش در این منطقه پرداخته است. به گفته دکتر مجیدزاده با توجه به اینکه انسانها برای رسیدن به مرحله بالاتری از تفکر تلاش میکردند بر همین اساس ساکنان باستانی هلیلرود به نیروهای مثبت و منفی اعتقاد داشتند و ۲ نیروی نامتجانس را تشکیل دادهاند که قدرتهای فوقالعاده خود را نمایش دهند.
کشف مهم در تاریخ جیرفت : در ادامه حفریات در سالهای بعد کشف مهمی باعث شد تا دنیا نگاهی تازه به تمدن و تاریخ اولیه بشر داشته باشد. نگاهی که جنوب شرق ایران را به عنوان کهنترین تمدن شرق مطرح میکرد. باستانشناسان مشغول فعالیت بودند که ناگاه با لوحی روبهرو شدند که روی آن خطوطی نگاشته شده بود. کشف خط برای نخستین بار در جنوب شرق ایران که از لحاظ زمانی با خط سومری به تاریخ ۲۶۰۰ ق. م تقریبا یکی بود. همین اتفاق مهم بود که توجه بسیاری از باستانشناسان را به خود جلب کرد. مجیدزاده معتقد بود مدارک خطی به دست آمده از جیرفت ۴۰۰ تا ۵۰۰ سال قدیمیتر از خط لوح کوتیراینشوشیناک است. وی در یکی از مصاحبههای خود در این باره میگوید: درباره این منطقه کار چندانی انجام ندادهایم. ۵ سال کار در مقابل ۱۰۰ سال کار در بینالنهرین و خوزستان چیزی نیست. در خوزستان فرانسویها با ۲ هزار کارگر کار میکردند، درحالیکه اینجا کارگرها در نهایت ۲۰۰ نفر بودند. از نظر مجیدزاده ایران تحت نفوذ خط عیلامی نبوده و با توجه به فراوانی الواح پرتو عیلامی در مکانهای باستانی ایران و مقایسه عددی آنها با مناطقی مانند شوش میتوان نام خط پرتو ایرانی را روی آن گذاشت، زیرا عیلام خود متاثر از بینالنهرین بوده و چگونه میتوانسته خط را به مناطق دیگر صادر کند. از لحاظ نگاه باستانی فرهنگ ایران از نظر سفال و معماری هیچ شباهتی به عیلامی ندارد. مطرح کردن این مطلب که جنوب شرق ایران که تا پیش از این فرض بر بیسواد بودن ساکنان آن میرفت دارای خط منحصر به خود باشد و شاید قدیمیترین خط کشف شده در دنیا کار آسانی نیست، اما سرپرست هیات کاوش در جیرفت، مجیدزاده معتقد است جیرفت در هزاره سوم پیش از میلاد مرکز تمدن بزرگی بوده که ۴۰۰ کیلومتر وسعت داشته است. اگر تا پیش ازاین خط میخی و خط هیروگلیف یا نوشتاری بهعنوان اولین خطوط کشف شده در دنیا مطرح میشد با کشف الواح گلی در جیرفت ما با خطی که دارای اشکال هندسی است، مواجه هستیم که تاریخ آن بسیار قدیمیتر از ۲ خط دیگر است، بنابراین شکی نیست این خط جدید که هنوز رمزگشایی نشده قدیمیتر از خطوط کشف شده در دنیا باشد و میتوان به جرات این فرضیه را مطرح کرد که خط و تمدن از ایران به بینالنهرین و دیگر نقاط جهان رفته است.
لابهلای اوراق باستانی : اسناد سومری به ما میگوید آنان (سومریها) از جایی در خاور ایران به نام آراتا به میان رودان و باختر ایران رفتهاند. در گذشته ایلام باستان سرزمینهای خوزستان، فارس و بخشهایی از استانهای کرمان و لرستان و کردستان را در برمیگرفته و میتوان گفت آراتا در همسایگی انشان که خود یکی از ایالتهای مهم ایلامی بوده قرار داشته است. همانگونه که در گذشته بینالنهرین متشکل از دولتشهرهای بزرگی با نامهای اروک، نیپور، لاگاش، اور، لارسا بوده در خاور ایران نیز دولت شهرهایی کاملا مستقل ولی در ارتباط تنگاتنگ و متاثر از یکدیگر بودهاند که در حال حاضر با آنها مواجه هستیم با نام تپه یحیی، شهرسوخته، جیرفت، شهداد، تل ابلیس، اسپید دژ در سیستان همگی مربوط به هزاره سوم و چهارم پیش از میلاد و در یک زمان فرهنگی دارای شکوفایی و قدرت بودهاند. در بررسیهای منطقهای انجام شده مواد فرهنگی به دست آمده در مناطق همجوار مانند مهرهها و سنگهای نیمه قیمتی که به عنوان تزئینات روی ظروف سنگی جیرفت به کار برده میشده ازمنطقه شهرسوخته در سیستان تامین شده است؛ بخصوص استفاده از لاجورد، فیروزه و عقیق که نمونههای یافت شده ابزار کار صنعتگران از قبور در شهرسوخته مانند اره، تراشه و نوک مته همگی حاکی از ارتباط تنگاتنگ این مناطق و مراودات بازرگانی و فرهنگی آنها با یکدیگر و سرزمینهای دیگر است. همچنین بعضی از اشیای به دست آمده از گورهای سومریها که نمونه آنها در گورهای جیرفت و شهرسوخته وجود دارد از نظر کیفیت و کمیت قابل مقایسه هستند. فراوانی اشیای نام برده شده و کیفیت صنعت به کار برده شده روی اشیا در جیرفت و شهرسوخته سند محکی است که مواد فرهنگی به دست آمده از گورهای شاهی سومریان همان اشیای ساخته شده در جیرفت و شهرسوخته است که از این مناطق و توسط صنعتگران آرتا به بینالنهرین صادر میشده است. جالب این که در مقایسه اشیای پیدا شده در گورهای شاهی در اور با اشیای به دست آمده از گورهای مردمان عادی جیرفت و شهرسوخته نشان میدهد ساکنان باستانی جنوب شرق ایران در تمدن، رفاه و پیشرفت از سومریان پیشرفتهتر بودهاند. ساکنان جنوب شرق ایران علاوه بر موارد بالا به دانش ذوب فلز و ترکیب آلیاژهای مختلف آشنایی کامل داشتند. در یکی از کارگاههای کاوش در کنار صندل جنوبی حدودا ۸ کوره ذوب فلز که البته بعضی از آنها به خاطر اینکه در بعضی زمانها سطح آب هلیلرود بالا بوده و در معرض رطوبت قرار گرفتهاند تخریب شده بودند، اما به دست آمدن اشیای مفرغی و قالبهای ذوب فلز و همچنین شمار زیادی جوش کوره نشاندهنده فعالیت صنعتی و آشنایی با دانش فلزگری در این منطقه است.
معماری جیرفت در کنار صندل جنوبی به ۲ بخش معماری حاکم نشین و معماری مردمان عادی یا خانههای شخصی تقسیم میشود که به گفته دکتر مجیدزاده تا به امروز ۴ لایه معماری در کنار صندل جنوبی شناسایی شده که سکوی خشتی با خشتهایی به ابعاد۶۰ در ۳۰ سانتیمتر و حصار دور سکو از فضاهای معماری بخش حاکمنشین است که البته از نظر دکتر مجیدزاده این سازه معماری بنای دژ مانندی است که محل حکومت فرمانروایی شهر بوده است، اما نوع معماری در بخش خانههای شخصی و پیرامون دژ با ابعاد خشتهای کوچکتر ۳۶ در ۱۸ متر و شامل فضاهای معماری مثل اتاق و انباری با میانگین ابعاد ۲ در۲/۵ متر است. در بعضی از فضاهای معماری علاوه بر مواد فرهنگی مثل جامه پایهدار، کاسهها، پیالهها، کوزهها و… اجاق و تنور نیز به دست آمده است. کشف مجسمهای در یکی از اتاقهای دژ کنار صندل جنوبی از نظر حالت قرار گرفتن دستها روی شکم قابل بررسی است زیرا به گفته دکتر مجیدزاده در مجسمههای سومری دستها جلوی سینه قرار میگیرند و نمونه این حالت در جایی دیده نشده است. معماری در کنار صندل شمالی نشاندهنده سکوی پلهای زیگورات مانندی است که ۲ طبقه از آن یکی به ابعاد ۳۰۰ در ۳۰۰ متر و طبقه دوم به ابعاد ۱۵۰ متر در ۱۵۰ متر شناسایی و حفاری شده است و باز هم در مقایسهای با بینالنهرین قدیمیترین زیگورات شناخته شده مربوط به پادشاه اور سوم به حدود ۲۱۰۰ پیش از میلاد باز میگردد و میتوان باز هم نتیجه گرفت که این سازه عظیم خشتی که نمونه شکل کامل این بنا روی ظرفی به دست آمده از کنار صندل با تزئینات کنگرهدار دیده شده قدیمیتر از زیگوراتهای شناخته شده در دنیاست. شکوه و عظمت جیرفت و مناطق همجوار آن تنها به هزاره سوم محدود نمیشود. با مطالعه و کاوشهای دیگری که در منطقه صورت گرفته میتوان به جایگاه والای فرهنگی و تمدنی این ناحیه در شرق باستان پی برد. به عنوان مثال تحقیقاتی که دکتر حمیده چوبک در شهر قدیم جیرفت (دقیانوس) انجام داده نشاندهنده اهمیت جیرفت در دوره اسلامی و سلجوقی است.
کلانشهر باستانی : شهر قدیم جیرفت تمام خصوصیات یک کلانشهر را دارا بوده است. معماری شهر متشکل از آجر و خشت است که امروزه با ورود به شهر قدیم جیرفت تکههای آجر فراوان و قلوه سنگهای رودخانهای که به صورت پراکنده هستند را بر سطح محوطه میبینید. برای تامین پخت این آجرها نیاز به منابع چوب بوده است که خود دلیل وجود جنگل و سرسبزی منطقه است. شهرقدیم جیرفت دارای اتاقها، انباریها، حمام، بازار و همچنین مسجد جامع بزرگی بوده است. به دلیل رطوبت منطقه در ازاره از آجر و در سقف از خشت برای تعادل دمای اتاق استفاده میشده است. یکی از کارگاههای کاوش در دقیانوس بخشی از یک گرمابه بزرگ است که دارای مخازن آب، اتاقهای شستشو با اندود ساروج است. یکی از نکات قابل تامل در این منطقه مراودات فرهنگی و بازرگانی مردمان ساکن جیرفت با کشور چین در دوره تانگ و سونگ است زیرا در میان یافتههای باستانشناسی به دست آمده از این منطقه سفالهای ساخت چین به چشم میخورد که این کالاها از طریق میناب کهن از راه دریا به جیرفت وارد شده و به سراسر ایران پخش میشده است. همچنین از دیگر موارد مهمی که در مورد شهر قدیم جیرفت میتوان نام برد خط نوشتههای زیبای روی سفالینههاست که گویای حضور ادب و فرهنگ در جامعه بوده و نشاندهنده مراکز آموزشی و هنری در این دوران است. به هر حال گویا این کلانشهر زیبا بر اثر حمله غزها در سال ۵۷۰ هجری برای همیشه متروک میشود.
بروجرد لرستان
بروجرد را از شهرهای ساسانیان و اصل آن را بروگرد و ساخته از “بر” + “گرد” دانسته است که به معنای شهری است که گرد است و بر و میوه فراوان دارد. اشکانیان و ساسانیان شهرها را بیشتر با پسوند گرد میساختهاند همانند سوسنگرد، بروگرد و دارابگرد. عدهای نام درست بروجرد را ویروگرد دانستهاند که به معنای شهر و ساخته ویرو شاهزاده اشکانی است. کوهی در غرب بروجرد با نام ولاش نیز یاد آور نام شاهان اشکانی است. اما معتبرترین نوشته ها، بروجرد را پیروزگرد دانستهاند که آن را به فیروز ساسانی منتسب میکند.یزدگرد سوم پادشاه ساسانی پس از شکست از اعراب به منطقه بروجرد گریخت و سپاهیانش در آن محل بر + او + گرد آمدند و به این ترتیب نام این محل بَروگرد شد .در کتابهای تاریخی از بروجرد با نامهای گوناگون نام برده شده است مانند بَروجرد، فلوجرد، اردکرد، یزدگرد، ولوگرد.ا مروزه بروجرد با نامهای وُروگرد (لری)، بُروگرد (روستایی و نیز در نوشته های پارسی سره)، وُوری یرد (گویش بروجرد) و بروجرد (نام رسمی) آن شناخته میشود.لقب این شهر در گذشته دار السرور بوده است که نشان از طبیعت و محیط دلپذیر و مردم خوش مشرب آن داشته است. در دهههای اخیر لقبهای شهر سبز، زادگاه فرزانگان و پاریس کوچولو نیز از سوی مردم مختلف برای بروجرد به کار گرفته شده است. بروجرد از شهرهای باستانی ایران است که برخی ساخت آن را به منوچهر از سلسله پیشدادیان نسبت می دهند اما شواهد کافی در مورد شهر بودن آن تنهااز دوران ساسانیان موجود است که بر اساس کتابهای تاریخی، بروجرد یکی از پایگاههای نظامی ایران به هنگام حمله اعراب و جنگ نهاوند بوده است .
محدودهٔ بافت قدیم شهر بروجرد : محدوده ای که هم اینک بعنوان بافت فرسوده شهر بروجرد نامیده میشود محدوده ای به وسعت ۵/۲۶۴ هکتار است که در مرکز جغرافیایی شهر بروجرد واقع و با توجه به وسعت محدوده ی قانونی شهر (۳۵۵۰هکتار) هفت درصد شهر را به خود اختصاص داده است . این محدوده توسط خیابانهای فروردین و طالقانی از شمال و شمال شرقی ، خیابانهای امام حسین و سپاه وامام خمینی (ره)از جنوب شرقی و جنوب ، خیابانهای خرم و امام خمینی(ره) از غرب و جنوب غرب و خیابانهای آیت ا.. کاشانی و بهار از غرب محدود شده است . محورهای مذکور تشکیل دهنده حلقه داخلی شبکه ارتباطی شهر بروجرد است که تقریباً در اکثر قسمتها بر روی باروی شهر قدیم بروجرد ساخته شده اند .
شناخت و معرفی ساختار قدیمی شهر : بنا بر اسناد تاریخی متعدد ، مبنای شکل گیری شهر بروجرد قلعه ای بوده است .با وجود عدم قطعیت در خصوص زمان احداث قلعه ، احتمالاً در سده های اول هجری به واسطه ی عدم امنیت کشاورزان و روستائیان پراکنده در دشت حاصل خیز سیلاخور ، قلعه هایی در نقاط مختلف دشت بنا کرده اند که دارای حداقل استحکامات دفاعی بوده و امکان سکونت آنان را در مواقع جنگ و غارت فراهم میکرده است . قلعه حاتم که در حال حاضر روستای نسبتاً بزرگی در شمال غرب بروجرد است از این نمونه هاست . قلعه میرزا علی ، قلعه ی فلک الدین و قلعه نوحکیم آباد نمونه هائی دیگر از قلاع مذکور است. بروجرد بعنوان یکی از این قلعه ها همزمان با گسترش امنیت در سده سوم هجری بواسطه ی شکل گیری اولین سلسله ی حکومتی مهم ایرانی بعد از اسلام توسط آل بویه و در پی آن تسلط سلجوقیان بر کشورو تاسیس نخستین سلسله ی قدرتمند بعد از ورود اسلام ، بتدریج از مرز قلعه فراتر رفته و در نواحی اطراف قلعه گسترش یافت . بطوریکه در اواخر سده ی سوم در زمان حکومت خاندان ابودلف بروجرد چنان وسعتی یافت که به دستور حمویه ابن علی بروجردی وزیر این خاندان ، مسجد جامع در محل کنونی آن بنا شد .از این زمان در منابع متعدد ، از بروجرد بعنوان شهر نام برده شده است . شهر بروجرد از دو قسمت قلعه و خود شهر تشکیل و دارای پنج دروازه بوده است .علاوه بر موارد فوق تعداد میادین شهر ۱۰ ، تعداد حمامهای شهر ۳۰ وتعداد کاروان سرا ها ۲۰ باب عنوان شده است . براساس اسناد تاریخی ارگ یا دارالحکومه شهر در نقشه اولیه شهر توسط محمد تقی میرزای حسام السلطنه ساخته شده است ایشان در سده سیزدهم هجری (دوره قاجار ) به فرمانروائی شهر بروجرد منصوب شده است . با توجه به شرح تاریخی مختصری که گذشت و بنابر اسناد نوشتاری وتصویری موجود میتوان ساختار شهر قدیم بروجرد را در دو مقطع قبل از قاجار ودورهٔ قاجار ترسیم کرد . عناصر اصلی ساختار شهر ، قبل از قاجار شامل۴ محله صوفیان ، دو دانگه ، قدغون ، ( رازان و یخچال) ، بازار و مسجد جامع گذر های اصلی منتهی به راه های کاروان رو و قلعه ی شهر بوده است . هر یک از محلات دارای مسجد ، حمام و گورستان ، آب انبار و بازارچه های مخصوص به خود بوده است و به زیر محلات متعددی تقسیم می شده اند .
موقعیت جغرافیایی : بروجرد دارای آب و هوای سرد کوهستانی با زمستانهای پر برف و سرد و تابستانهای معتدل است. تعداد روزهای یخبندان در برخی از نقاط این ناحیه به بیش از ۷۰ روز می رسد. بیشترین درجه حرارت در تابستانها ۳۸ درجه و کمترین آن در زمستان ۱۸ درجه زیر صفر برآورد شده است. میزان باران سالیانه شهرستان بروجرد حدود ۵۰۰ میلیمتر است که بیشتر در فصل بهار انجام می گیرد. در زمستان بارشها بیشتر به صورت برف است که ارتفاع آن در شهر بروجرد گاه تا یک متر و در کوههای منطقه گاه تا سه متر می رسد. شهر بروجرد بر کوهپایه های زاگرس و در دشت سیلاخور قرار گرفته و از سه جهت شرق، شمال و غرب به کوه ختم می شود. تنها در جهت جنوب و جنوب شرقی است که دشت وسیع سیلاخور قرار گرفته است. این شهر و مناطق پیرامون آن به دلیل قرار گیری بر روی گسله سراسری زاگرس، زلزله خیز هستند. بروجرد در ارتفاع ۱۶۲۰متری از سطح دریا و در ۳۳/۹درجه شمالی و ۴۸/۸درجه شرقی واقع میباشد. بروجرد بر سر راه تهران – خوزستان قرار گرفته و دارای موقعیت ممتاز ارتباطی است. همچنین راه کرمانشاه – اصفهان از بروجرد میگذرد. بروجرد با اراک ۱۱۰، با اصفهان ۳۵۰ و با تهران ۳۹۰ کیلومتر، همدان ۱۵۰کیلومتر و با کرمانشاه ۲۸۰ کیلومتر فاصله دارد. بروجرد به خاطر مردم خوش مشرب و طبیعت زیبایش گردشگران زیادی را پذیراست و در گذشته به دار السرور شهرت داشته است. در فاصله نزدیک به ۴۰ کیلومتری بروجرد آخرین بنای قبل از اسلام و امپراتوری ساسانیان بنام قلعه یزدگرد احداث شده است که برقله کوه و از سنگ لاشه وبدون ملات بنا شده ، و از شواهد وظواهر پیداست قله به سرعت بنا شده و محل آماده سازی و تجدید قوا برای نبرد قادسیه در نزدیکی نهاوند که آخرین جنگ پیش از اسلام برای ایرانیان بوده .
سوغات بروجرد : بروجرد در زمره شهرهایی است که همیشه داد و ستد در گذرهای بازار آن از رونق ویژه ای برخوردار بوده است. مسگری ، جاجیم بافی گلیم بافی ، صابون پزی ، صنایع دستی ورشو و … از پرآوازه ترین تولیدات محلی بروجرد محسوب میشوند. ورشو سازی شاخص ترین صنایع دستی بروجرد است .