عکس

 
 

شهر سنگی عیلامیان

a061425911274102a

بومی های کهگیلویه و بویر احمد سال هاست که از شهری سنگی صحبت می کنند که روزگاری میراث ارزشمند عیلامیان بود و حالا قدم به قدم به نابودی نزدیک می شود. شهر سنگی دلی یاسیر که در ۳۰ کیلومتری شمال شهر دهدشت قرار دارد و از زمان عیلامیان تا قاجارها محل سکونت بود اما حالا آثار و بقایای آن بدون ثبت شدن در فهرست آثار ملی از بین می روند. از بومی های دهدشت که بپرسید، می گویند «دلی یاسیر» در حقیقت «دیر یاسین» است و متعلق به جد پدری یکی از امامزاده‌های منطقه… برخی دیگر بر این باورند که این واژه در حقیقت «دلی حاصل» است که در گذر تاریخ به این شکل درآمده و اشاره‌ای است به حاصلخیزی این منطقه، «دلی یاسر» و «دل یاسر» هم از دیگر اسامی احتمالی این شهر سنگی است. شهری که براساس تحقیقات انجام شده و شواهد موجود، تا دوره قاجاریه قابل سکونت بوده و در دوره صفویه یکی از پررونق‌ترین دوره‌های تاریخی خود را سپری می‌کرد. شواهد حاکی از آن است که شهر دلی یاسیر در دوره‌های تاریخی مختلف از زمان عیلامیان تا قاجاریه دارای سکونت بوده و رونق داشته است، در دوره قاجار مردمانی از اقوام ترکمن، لر و ترک در دلی یاسیر در کنار هم ساکن بودند. پس از این دوره، به دلیل مشکلات دولت مرکزی و عدم توانایی در تامین امنیت، دلی یاسیر رونق خود را از دست داد و این شهر سنگی رو به انزوا رفت. از بومی های دهدشت که بپرسید، می گویند «دلی یاسیر» در حقیقت «دیر یاسین» است و متعلق به جد پدری یکی از امامزاده‌های منطقه…

برخی دیگر بر این باورند که این واژه در حقیقت «دلی حاصل» است که در گذر تاریخ به این شکل درآمده و اشاره‌ای است به حاصلخیزی این منطقه دلی یاسیر، سرزمین حکومت سنگ هاست. هر جای این شهر را که نگاه کنید، خانه های سنگی را می بینید که دیوارهایشان بدون ملات بالا رفته اند و استوار ایستاده اند. بد نیست بدانید که ریشه استفاده از سنگ بدون بکارگیری ملات به دوران ساسانیان برمی‌گردد، از سویی دیگر این شهر در کنار یکی از مسیرهای تابستانه راه شاهی نیز واقع بود، راهی که از انشان فارس به شوش در خوزستان می‌رسید.همه بناهای موجود در این شهر بزرگ از جنس سنگ است، اما بنا بر محل ساخت و موقعیت قرار گرفتن هر بنا جنس سنگ‌های به کار رفته در ساخت ساختمان‌های شهر متفاوت است، در پایین دست و گوشه کنار، آنچه باقی مانده است بقایای ساختمان‌هایی است که از سنگ‌های کوچک و جمع شده از کوه احداث شده بود، در بالادست و مرکز شهر اما مصالح ساختمانی سنگ‌های بزرگ و شکل داده شده و خوش‌تراش است، گردش در این شهر باستانی نشان می‌دهد. در شیب تپه‌ای که روبه‌روی این شهر واقع شده است، غاری کم‌عمق دیده می‌شود که به گور دخمه‌های تاریخی شباهت زیادی دارد . میدان مرکزی شهر، کوچه‌ها و خیابان‌های شهر، ساحل رودخانه، اطراف درخت مقدس شهر، زیارتگاه و دیگر گوشه و کنار شهر هر کدام براساس نقشه‌هایی حساب شده و سنگ‌های خاص بنا شده بود. در شیب تپه‌ای که روبه‌روی این شهر واقع شده است، غاری کم‌عمق دیده می‌شود که به گور دخمه‌های تاریخی شباهت زیادی دارد. حفاران غیرمجاز مدت‌هاست شبانه‌روز گوشه کنار شهر سنگی دلی یاسیر را در پی یافتن اشیای تاریخی و ارزشمند می‌کاوند، در جای جای شهر هم آثار و نشانه‌های این حفاری‌ها دیده می‌شود،  کافی است هر رهگذری در قسمتی از این شهر چرخی بزند تکه‌های سفال و کوزه و دیگر اشیای تاریخی در همه جای آن دیده می‌شود، اما این‌که حفاران غیرمجاز تاکنون توانسته‌اند شیء ارزشمندی از دل خاک این شهر بیرون بیاورند یا نه هنوز معلوم نیست.

زادگاه امیرکبیر

روستای-تاریخی-هزاوه1

شاید کمتر کسی استان مرکزی را به عنوان یک منطقه گردشگری بشناسد اما حقیقت این است که این استان، با جاذبه های تاریخی و روستایی خود یکی از بهترین مقاصد گردشگری در مرکز کشور محسوب می شود. اگر گذارتان به استان مرکزی افتاد، پیشنهاد می کنیم سری به روستاى هزاوه بزنید که زادگاه امیرکبیر است. این روستا در فاصله ۱۸کیلومترى شمال غربى شهرستان اراک قرار دارد و جزئی از دهستان فراوان، بخش فرمهین به شمار می آید.مطالعات باستانشناسى بر روى تپه تاریخى هزش در این منطقه نشان می دهد که روستای هزاوه قدمتی طولانی دارد و عمر آن با توجه به سفال هاى پیدا شده از تپه، به قرن پنجم هجرى می رسد.اگر گذارتان به هزاوه افتاد، می توانید مقبره شاهزاده احمد را بر روى بلند ترین قسمت روستا در محله بالا ببینید که عمر آن به دوره ایلخانان مى رسد. بافت مسکونی روستا هم آنقدر پیچیده و جالب است که به تنهایی می تواند جذاب ترین بخش سفر شما را رقم بزند. خانه هاى سنگى و گلى که به صورت پلکانى بر دامنه شیب کوه ها قرار گرفته اند، چیزی است که شما در هزاوه به وفور می بینید. این خانه ها اکثراً از گل، سنگ و چوب ساخته شده و داراى سقف هاى مسطح هستند. بد نیست بدانید که روستاى هزاوه در بیشتر ایام سال معتدل و نسبتا سرد است و ساکنان این منطقه براى مقابله با سرمای هوا ساختمان هایشان را رو به جنوب ساخته اند تا حداکثر استفاده را از خورشید ببرند. دیوار خانه ها اکثرا ضخیم و از جنس خشت، چینه و گل است و در تمام این خانه ها اتاق کرسى به چشم می خورد. بیشتر مردم هزاوه به کشاورزی و باغداری مشغول هستند و بهترین محصول آنها انگور است.اگر به هزاوه سفر کنید می توانید سری به محله های کیور، میان ده، محله پایین، محله چاله، سرآسیابها، تره زار و ده بالا بزنید و مسجد شبستان‌ دار، درخت سرو کهنسال و حمام قدیمی این روستای وسیع را ببینید.

بهشتی به نام گاوخونی!

IMAGE635434351489777162

گاوخونی در ذهن شما شبیه چه جور جایی است؟ باتلاقی مکنده و خطرناک که بوی خون را برایتان تداعی می کند یا صحرای بی آب و علفی که گوشه گوشه اش را جسد گاوهای غرق در خون پر کرده اند!؟ اگر شما هم ذهنیت محو و مبهمی درباره گاو خونی دارید، باید جای تمام این تصورات را با یکی از زیباترین و توریستی ترین مناطق ایران عوض کنید! تالابی که فراتر از تعاریف کتاب های جغرافیای دبستان، سهمی بیشتر از  بیابان و آبرفت و خاک حاصلخیز از طبیعت برده است و هر سال گردشگران و کویرنوردان داخلی و خارجی زیادی را برای دیدنش راهی استان اصفهان می کند. گاوخونی پر از افسانه است. افسانه هایی از مرگ آدم ها و بلعندگی باتلاق که اگر باورشان کنید، هیچ وقت حاضر نیستید سفر به این باتلاق را با جانتان تاخت بزنید! گاوخونی یکی از بکرترین چشم‌اندازهای طبیعی استان اصفهان است که در تمام این سال ها، تاوان موقعیت جغرافیایی و مشکلات دسترسی را داده است. تالابی که اگرچه این روزها با رشد بیابان زایی در ایران به زیبایی گذشته نیست، اما هنوز هم انگار تکه ای از بهشت است که در دل کویر جا خوش کرده. گاوخونی در آستانه ورود به کویر قرار دارد. جایی در مرز میان اکوسیستم‌ آبی با خشکی… و شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید که از مجموع ۲۰۰ تالاب کشور، ۱۹ تالاب آن جزو  مهم ترین تالاب‌های بین‌المللی هستند که گاوخونی یکی از آنها به شمار می‌آید. تالابی که با چشم‌اندازهای زیبا، صید و شکار مجاز پرندگان، پوشش جنگلی در بخش شمالی و پرواز دست جمعی پرندگان کمیاب، می تواند فرصت خوبی برای لذت بردن از یک سفر کوتاه باشد. اگر به گاوخونی سفر کنید، می توانید گورخر، کل، بز، میش، قوچ وحشی، خوک، گراز، انواع مار، مارمولک، سوسمار، گرگ، شغال، روباه شنی، کفتار، لاک‌پشت، بزمجه، افعی شاخدار، جبیر، خرگوش و انواع خفاش را ببینید که در این تالاب پناه گرفته اند. این البته به جز حیواناتی است که بعد از احداث سد زاینده‌رود بر روی رودخانه و مهار آب آن از بین رفته و نابود شده‌اند. به این فهرست باید قو، فلامینگو، خوتکا، کاکایی، حواصیل، سلیم، اگرت و چندین پرنده دیگر را هم اضافه کنید تا باور کنید که گاوخونی، قلب زنده ای است که زیر پوست کویر نفس می کشد. شاید برایتان جالب باشد اگر بدانید که از مجموع ۲۰۰ تالاب کشور، ۱۹ تالاب آن جزو  مهم ترین تالاب‌های بین‌المللی هستند که گاوخونی یکی از آنها به شمار می‌آید.

افسانه های مرگ : گاوخونی پر از افسانه است. افسانه هایی از مرگ آدم ها و بلعندگی باتلاق که اگر باورشان کنید، هیچ وقت حاضر نیستید سفر به این باتلاق را با جانتان تاخت بزنید! اما اگر از بومیان منطقه حقیقت را بپرسید، جنگل ها و نیزارهای شمالی را نشانتان می دهند که در هم فشردگی شان راه  برگشتن را بر مسافران بسته و آن ها را گرفتار کرده است. با این حال، باید بدانید که سفر به گاوخونی این حسن را دارد که علاوه بر تماشای طبیعت دلنشین و شگفت انگیز باتلاق، می توانید جاذبه های گردشگری منطقه را هم ببینید. بنابراین اگر به عزم گاوخونی راهی اصفهان شدید، سری هم به شهر ورزنه، پل قدیمی ورزنه، کبوترخانه‌ها، مسجد جامع و منطقه شاخ کنار و کاروانسرای رباط عباسی و … بزنید. اما در غرب ورزنه روستای قورتان هم واقع شده که دیدن آن خالی از لطف نیست. روستایی که در آن قلعه قدیمی سلاجقه قرار دارد و مسجد جامع دو طبقه روستا در این قلعه قرار گرفته است. این قلعه که در گذشته یکی از قلعه های نظامی منطقه بوده است، این روزها بیشتر کاربردی عبادی و مذهبی دارد و علاوه بر مسجد، در سال های اخیر حسینیه ای هم به آن اضافه شده است. حسینیه ای که البته چندان از نظر معماری خوشایند طبع نیست و خیلی از گردشگران معتقدند معماری آن، زیبایی قلعه را مخدوش کرده است. پل قدیمی ورزنه هم یکی دیگر از جاذبه‌های میبد است. این پل آخرین پل رودخانه زاینده‌رود است که بعد از آن انشعابات فرعی، رودخانه (مصب) و سپس تالاب پدید می‌آید. پل ورزنه ۱۰دهانه دارد و مثل دیگر پل‌های قدیمی اصفهان، از آجر و ساروج ساخته شده است.  این پل در گذشته مسیر حرکت کاروان‌‌هایی بوده که از طریق جاده ابریشم از کویر مرکزی ایران می‌گذشتند و همین مهم ترین دلیل وجود کاروانسراهای فراوان در اطراف پل است.

 بهترین زمان سفر : بهترین زمان بازدید از گاوخونی، اوایل بهار است که آب و هوای منطقه، به دمای مطلوبی رسیده است. پاییز و اوایل زمستان هم گزینه های خوبی برای سفر به گاوخونی هستند به خصوص که‌ در این زمان با سرد شدن هوا در نقاط شمالی، مهاجرت هزاران پرنده به تالاب آغاز می‌شود و شما می توانید شاهد یکی از زیباترین صحنه های عمرتان باشید. اما به هر حال باید سختی بارندگی و خاکی بودن بخشی از مسیر  را به جان بخرید. با این حال، زمستان فصلی نیست که برای سفر به باتلاق گاوخونی مناسب باشد. بارندگی زیاد و بارش برف در کوه های اطراف، سختی راه را برایتان زیاد خواهد کرد. به خصوص که به دلیل سرمای هوا خبری هم از پرندگان مهاجر نیست و احتمالا بخش مهمی از لذت سفر را از دست خواهید داد.

غار کریستالی ایران

ghori-ghaleh-cave-08

غار قوری قلعه را بزرگترین غار آبی آسیا می دانند. غاری که برای درک زیبایی آن باید از نزدیک دیواره های رسوبی و کریستالی آن را ببینید. قوری فلعه با وجود عمر ۶۵ میلیون ساله اش سی و چند سال است که شناسایی شده و این برای چنین اثری، به معنی بکر بودن و تازگی است. در سال ۱۳۵۵ یک گروه از غارشناسان انگلیسی و در سال ۱۳۵۶ گروه دیگری از غارنوردان فرانسوی این غار را به طور کامل شناسایی کردند و بعد از آن بود که نام این غار در ردیف هفت اثر طبیعی ملی ایران، به ثبت رسید. در غار قوری قلعه حوضچه های زیادی وجود دارد که عمق آنها گاهی به ۱۴متر می‌رسد! همچنین دمای درون غار ۷ تا ۱۱درجه‌است که در تمام فصول سال ثابت می ماند. بنابراین در قوری قلعه زمستان و تابستان معنا ندارد. در این غار فصل، همیشه بهار است! غار قوری قلعه تالارهای زیبایی در ۱۴۰۰ متری و ۵۰۰ متری اش دارد که به نام‌های تالار ریم، تالار کوهان شتر، تالار مسیر برزخ، تالار بلور و تالار عروس معروفند. برای دیدن این غار باید به ۲۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر پاوه در استان کرمانشاه سفر کنید تا یکی از زیباترین جاذبه های طبیعی ایران را ببینید. در ۷۰۰ متری غار هم آبادی با صفایی وجود دارد که در ایام دور قلعه‌هایی به شکل‌های مختلف آن را محاصره کرده بودند و وجه تسمیه این غار هم یکی از همین قلعه‌هاست که به شکل قوری ساخته شده بود! تالار عروس که یکی از هیجان انگیزترین بخشهای غار قوری قلعه است پر از سنگ‌های کریستالی و براق و سفیدی است که وقتی روی آنها راه می روید، جای پای شما را نشان می دهند. اگر به این غار سفر کنید می بینید که خفاش های گوش موشی اصلی ترین ساکنان قوری قلعه هستند که هر لحظه ممکن است در بالای سرتان در حال پرواز باشند! البته خیالتان راحت باشد که قوری قلعه آنقدر عمیق است که خفاش ها بیشتر در مرکز آن تجمع می کنند و بنابراین اگر در چند متر اول غار پرسه بزنید، هیچ خفاشی دور و برتان آفتابی نخواهد شد! اما غار قوری قلعه جاذبه های تاریخی را هم در دل خود جای داده که البته در کنار چهار آبشار مرتفعی که در آن وجود دارند، زیبایی غار را به اوج می‌رسانند.

درفاز اول غار که ۵۰۰ متر طول دارد، دو تالار کوهان شتر و مریم شناسایی شده اند. در این تالارها شکل‌های مختلفی ازجمله نیم‌رخ شتر، کوهان شتر، مار، طوطی، کرکس، شیرسنگی، کاخ سفید، قلب، کشتی، برج پیزا، آسیه‌زن‌فرعون، (ابوالهول)، مجسمه فردوسی و مشابه تصویر حضرت مریم دیده می‌شود. فاز دوم غار نیز هزار متر طول دارد که تالارهای نماز، بلور و عروس در آن کشف شده است. تالار نماز در ۵۵۰ متری غار و در کنار این تونل قرار دارد. این تونل که ۱۲ متر طول و هشت متر عرض دارد، قسمت اصلی غار را تشکیل می‌دهد و به تونل برزخ شهرت دارد واز آنجا که سقف تونل به آب چسبیده، مانع از ادامه حفاری ها شده است. در هزار متری غار تالار بلور و در داخل تالار نیز حوضچه‌ای فوق‌العاده زیبا وجود دارد. وجود قندیل های پرده‌ای در حوضچه که با دست زدن به هرکدام صدای یکی از آلات موسیقی ایجاد می‌شود، ازجمله دلایل این زیبایی است، به‌طوری که بسیاری از جهانگردان و کارشناسان متفق القولند که این حوضچه، زیباترین حوضچه دنیاست. تالار عروس که یکی از هیجان انگیزترین بخشهای غار قوری قلعه است در هزار و ۵۰۰ متری آن واقع شده است. جنس سنگ‌های این تالار کریستال و براق و سفید بوده و کسانی که برروی آن ها راه می‌روند می‌توانند جای پای خود ببینند. قندیل های کریستال مانند که جنسشان از رسوبات آهکی است و از سقف آویزان شده‌اند در تمام طول غار خودنمایی می‌کنند و در بعضی نقاط طول قندیل ها به هشت متر نیز می‌رسد.یادتان باشد زیبایی این دیواره ها وسوسه تان نکند که تکه ای از این زیبایی را با خود به زندگی شهری ببرید و غار زیبای قوری قلعه را ذره ذره نابود کنید. علاوه بر جذابیت و اهمیت اکوتوریستی قوری قلعه اشیایی هم در آن کشف شده اند که اهمیت آن را بیشتر می کنند. هشت عدد قاشق و بشقاب، چهارعدد کوزه بزرگ، یک عدد کوزه کوچک که ۱۵ سکه از دوران یزدگرد سوم و اواخر دوره ساسانی در داخل آن بوده و جمجمه سر یک انسان بخشی از آثار کشف شده در این غار هستند که در موزه نگهداری می شوند.

خانه تاریخی زند در قم

زد

خانه تاریخی زند را شاید خیلی ها نشناسند؛ خانه ای تاریخی بازمانده اواخر عصر قاجار در دل قم که معماری اصیل ایرانی را به نمایش در آورده است. خانه زند که امروزه به موزه مردم‌شناسی شهرت دارد در مرکز بافت قدیمی شهر قم(محله گذرقلعه) در کوچه باریکی واقع شده است. در دو طرف این خانه دو تابلوی متفاوت به چشم می‌خورد؛ بر روی یکی سال ثبت ملی خانه یعنی ۱۳۷۷ درج شده و دیگری در نقطه مقابل، سال ثبت خانه را در فهرست آثار ملی، ۱۳۷۹ هجری شمسی نشان می‌دهد. وارد خانه که شوید دو حیاط می بینید که مربوط به خانه دو برادر از بازماندگان قاجار با نام های حاجی خان و حاج علی هستند که قدمت شان به ۱۳۰ سال قبل یعنی اواخر دوره قاجار باز می گردد.
مجموعه موزه مردم شناسی قم شامل این دو خانه می شود که دارای ۱۴ اتاق، ۳۶ درب و پنجره چوبی از جنس گردو و ون و ۱۴ ستون سنگی است.  این بنا با توجه به مواد و مصالح موجود در منطقه که شامل سنگ، خشت، چوب، آجر و گچ بنا شده که شاخصه معماری عصر قاجار بوده و نشان از مصالحی است که در دل کویر ایران بیش از هرچیز در ساخت و ساز و معماری مورد استفاده قرار می گرفته که البته چند باری در طول تاریخ مرمت شده ولی بافت اصیل آن دست نخورده باقی مانده است.
در بدو ورود به خانه وارد حیاطی می شوی که بر آجر فرش های منظم و مربعی شکل گام های گذاشته می شود و اولین چیزی که به چشم می آید حوضی هشت ضلعی با قوسی هایی در چهار ضلع فرعی و کاشی های فیروزه ای رنگ در کف و فواره ای در مرکز حوض که درست در مرکز حیاط خودنمایی می کند. شاخصه معماری عصر قاجار استفاده فراوان از آجر است که در این بنا نیز به وفور به چشم می خورد و در زیر تاقی دور ساختمان یک ردیف خشت آبی رنگ به چشم می خورد که این رنگ آبی لعاب و یا رنگ نیست بلکه رنگ این نوع خاک است که با درجه معینی حرارت در کوره های آجرپزی به رنگ آبی در می آید. در این بنا ستون هایی می بینید که هیچکدام از نظر طرح با دیگری یکی نیست و هرکدام طرحی متفاوت با سایر ستون ها دارد. پایه ستون های ساختمان هم دستی را که دسته گلی را گرفته نمایش می دهد و بیانگر خوش آمدگویی بخش شاه نشین در لحظه ورود شاه به ساختمان بوده است.
در بدو ورود به خانه وارد حیاطی می شوی که بر آجر فرش های منظم و مربعی شکل گام های گذاشته می شود و اولین چیزی که به چشم می آید حوضی هشت ضلعی با قوسی هایی در چهار ضلع فرعی و کاشی های فیروزه ای رنگ در کف و فواره ای در مرکز حوض که درست در مرکز حیاط خودنمایی می کند، که با چهار باغچه یک متری در چهار سوی حوض محصور شده و گل های سرخ آن نشان از روح لطیف و دوستدار طبیعت ساکنان این خانه است. این خانه دو سال پس از خرید خانه حاجی خان خریداری و در سال ۱۳۷۹ شمسی در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. روبری ورودی خانه یک ردیف پله پنج تایی دیده می شود که به دو اتاق تو در تو منتهی شده که امروزه قسمتی از بخش اداری موزه مردم شناسی می باشد؛ در ضلع میانی حیاط ردیفی دیگر از پله وجود دارد که با طی شش پله عریض به ایوانی یک متری می رود که ۱۶ درب چوبی مستطیلی در دو جانب ایوان به چشم می خورد که به چهار اتاق راه می یابد.

خانه-تاریخی-زند-10

اتاق های ضلع میانی با چهار ویترین که نمایشگر ابزار و سلاح های مفرغی، ظروف مسی و مفرغی و… هستند، در دو جانب این راهرو قرار دارند. اتاق انتهایی که کوچک و کمی نامتقارن است با پلانی ذوزنقه ای که بر دورتا دور دیوارهای اتاق قاب عکس های قم کهن را نمایش می دهد. در اتاق دیگر رفته زنی با لباس های عصر قاجار با دستانی پینه بسته در حال آسیاب کردن گندم با سنگ ساب و هاون دستی است، در مجاورت او مردی گیوه دوز نشسته که نگاه خسته اش از مشقت سوزن زنی برای دوخت گیوه ها  حکایت می کند که سوی چشمانش را به زوال می برد، مرد دیگری با لباس محلی و قدی خمیده با گاوآهن چوبی در حال شخم زدن زمین کشاورزی خود است همه این ها حکایت از مشاغلی دارد که ساکنین قم قدیم به آنها مشغول بوده اند. ضلع دیگر بنا که به ورودی خانه متصل است با هشت درب چوبی کوچک به دو اتاق متصل بهم ختم می شود که در اتاق اول دو لنگه درب امامزاده باوره کهک قرار دارد که برای نگهداری آنها را به این موزه منتقل کردند که قدمتی ۴۰۰ ساله دارد و دیگر اثری که در این اتاق دیده می شود منبر مسجد روستای وشنوه، که متعلق به ۶۰۰ سال قبل است و در گوشه اتاق نیز ماکت بنا به چشم می آید. در اتاق میانی مردی سفالگر را نشان داده که با ظرف و اشیا ساخته شده اش شغل خود را با توجه به مصالح موجود در منطقه معرفی می کند که پشت چرخ سفالگری در حال ساخت اشیا و ظروف سفالی برای فروش است. از اتاق که بیرون میایی پس از عبور از سومین ردیف پله های خشتی به حیاط می رسی که با کمی چرخش به سمت راست و عبور از چند پله به درب چوبی مشبکی می رسی که به زیر زمین راه می یابد؛ سه تخت برای نشستن و گلیم هایی آویز شده بر دیوارها چیزهایی است که در نگاه اول در زیرزمین خانه به چشم می خورد؛ فضای میانی زیرزمین صحنه ای از قهوه خانه های قدیم را نشان می دهد که جایی برای رفع خستگی، تبادل اخبار و اطلاعات شهر و روستا میان ساکنین و عرصه ای برای نمایش پهلوانی و جوانمردی بوده که امروزه این نکته در قهوه خانه ها به فراموشی سپرده شده است.

8241_ir2218-15

سمت چپ دالان ورودی خانه چهار اتاق تودرتو دیده می شود که در راهروهای میانی چهارخمره سفالی که بیش از ۸۰۰ سال قدمت دارد با طرح های ساده پشت شیشه درها به نمایش گذاشته شده است. با عبور از دو پله کوچک به دالانی با طاق قوسی قدم می گذارد که در بخشی با یک رشته پله کم عرض که پیخ خورده به پشت بام راه می یابد و قسمت دیگر به اتاق های تودر تو ختم می شود.بر دیوار اولین اتاق این ضلع ساختمان قاب هایی از نسخ خطی دیده می شود پس از آن با عبور از راهرویی کوتاه که در آن زنی ایرانی با طرحی از لباس های اصیل زنان قدیم با پارچه های رنگارنگ به نمایش گذارده شده و روبروی آنهم خمره ای بزرگ سفالین دیده می شود. اتاق بعدی با قاب هایی از لباس، کف پوش و گیوه، و پارچه های قدیمی که نشانگر پوشش و جنس پارچه منطقه در دوران تاریخی است، به نمایش درآمده است و اما اتاق آخر این ردیف محفلی است قرآنی که زنان با لباس هایی پوشیده چارقدهای بلند در حال قرائت قرآن و سواد آموزی به سبک قرآنی هستند. با عبور از در چوبی مشبک و هلالی به حیاط می رسی و با گذر از شش ردیف پله به ایوان مجاور راه می یابد که دو ستون و پنج درب مستطیل چوبی دیده می شود که این درها به دو اتاق منتهی می شود. اتاقی که نمایشگر سبک و سیاق زندگی مردم ایران قدیم است؛ لحاف کرسی نقطه گرما بخش زندگی ساکنین شهر و روستا؛ محفل عشق و یادآور خوشی و مرارت های زندگی ایران قدیم؛ مکانی برای گردهمایی و بحث و هم صحبتی اهالی خانه با یکدیگر و… اتاق پشتی این بخش بازنمایی از مکتب خانه های قدیم است که مکانی آموزشی برای فرزندان بوده و معلم مکتب با کمک قرآن و دیوان حافظ و مولوی به بچه ها سواد می آموزد و در صورت نیاز برای تنبه آنها از چوب و فلک استفاده می کرده که در اینجا این وسیله تنبیه و اصلاح بچه نیز به چشم می خورد و با دیدنش درد را ناخودآگاه در کف پاهای خود حس می کنی؛ گویی تو به جای آن طفل خبط کرده ای و در حال مجازات و تنبیهی! آخرین ضلع خانه نیز با با سه در دیده می شود که با دو پله و عبور از دالانی کوتاه به اتاق مشرف بر حیاط منتهی می شود که درب این اتاق به راهرو ورودی ساختمان راه می یابد.