عکس
عروس زاگرس
اگر دوست دارید، صدای خروش آبشاری پرآب در کوهسار را بشنوید و به تماشای ریزش آب از کوه و لالههای سرخ واژگون و شکوفههای رنگارنگ و بستر سبز کنار جویها بایستید، به سمیرم در استان اصفهان بروید و از آنجا پس از پشت سر گذاشتن مسیری ۵ کیلومتری به کنار آبشار سمیرم میرسید که از زیباترین و بزرگترین آبشارهای ایران است. چشماندازهای طبیعت رنگارنگ آنجا در بهار و اوایل تابستان رویاییاند اما در زمستان هم میشود به کنار آبشار رفت و در خلوت سکوت، غرش آبشار را با تمام وجود شنید. حیف است اهل گردشگری در طبیعت باشیم و آبشار سمیرم را نبینیم. آبشار پرشکوه سمیرم، آبنمای طبیعی چشمنوازی است که در ۵ کیلومتری شرق سمیرم واقع در ۱۶۰ کیلومتری جنوب اصفهان قرار گرفته است. با عبور از سمیرم به سمت شرق به آبشار زیبای سمیرم میرسیم. این آبشار گاهی، البته بندرت، ارتفاعی بیش از ۷۰ متر پیدا میکند. آب آبشار از چشمهساران ارتفاعات بالادست آن سرچشمه میگیرد و از بالای تخته سنگ صخرهای صاف و عظیم به بیرون میجهد. پای آبشار فضای سبز وسیعی احداث شده که هماهنگی چشمگیری با کوه و آبشار و گیاهان و گلهای طبیعی کوه دارد.
آب و هوای اینجا در بهار و تابستان مطبوع و روحنواز است و گردشگران زیادی را جذب خود میکند اما در زمستان هم بویژه اگر هوا خیلی سرد نباشد و برف زیادی زمین را نپوشانده باشد، مشتاقان طبیعت به تماشای آبشار میشتابند. اواخر بهار و سراسر تابستان شاید جایی برای نشستن روی نیمکتهای فضای سبز آبشار پیدا نکنید و صدای آبشار در سروصدای مردم، صلابت زمستانیاش را نداشته باشد؛ اما در زمستان شمایید و طبیعت شگفتانگیز پیشرویتان و شاید هم چند نفری مثل خودتان آنجا باشند. میگویند آبشار سمیرم، عروس زیبای سلسله کوههای زاگرس است. زاگرس زیباییهای خیرهکنندهای دارد. شاید یکی از جالبترین آنها همین آبشار باشد. این آبشار که آبش در دره نادر جریان مییابد، در گذشته ۷۵ متر ارتفاع داشته؛ اما بر اثر فرسایش در سالهای متمادی به ۳۵ متر کاهش یافته و تنها در سالهای پرآبی دوباره ارتفاع میگیرد.سالیان طولانی که شاید هزاران سال باشد، سبب شده تا نرمی آب، خراش و شکافی بر سینه کوه ایجاد کند و آب از این شکاف بیرون میجهد. همسایگی آبشار و کوه با درختان و همنوایی آنها با پرندگان، درختان و جانوران در محل، چشماندازی رویایی پدید آورده که تنها باید به آنجا رفت و این همه زیبایی را به چشم بصیرت و حیرت دید و این کلام را بر زبان آورد: خدایا تو را شکر که سرزمینی زیبا به ما عطا فرمودی. شکرگزار نعمتهای بیپایانت هستیم.
آشنایی با مسجد النبى (ص) – مدینه
مسجد پیغمبر (ص) که در قسمت شرقى مدینه بنا شده پس از مسجد الحرام، مشهورترین مسجد در تاریخ اسلام است.هنگامى که رسول خدا (ص) به مدینه رسید در خانه ابوایوب انصارى منزل گزید؛ جایى که شتر وى آنجا خوابید. زمین مسجد النبى از آنِ دو یتیم بود و در آنجا خرما خشک مىکردند. رسول خدا (ص) آن را به مبلغ ده دینار از ولىّ دو طفل خریدند و مسجد را در آن ساختند.مساحت زمین در آن روز حدود ۲۰۷۱ متر مربع بوده است. صحن مسجد را با ریگ سیاه فرش کردند و دیوارها را با خشت و گل بالا بردند. در ساختن بناى این مسجد شخص پیامبر (ص) شرکت داشتند. سقف قسمتى از مسجد را با شاخ و برگ درخت خرما پوشانیدند و از تنه درخت خرما براى ستونهاى آن استفاده کردند.سه در از جانب شرق، غرب و جنوب براى آن قرار دادند. قبله نخستین مسلمانان مسجد الاقصى بود که بعداً به سمت خانه کعبه تغییر یافت. مساحت مسجد النبى در سالهاى اخیر به حدود یک صد هزار متر رسیده است.
صُفّه
در داخل مسجد النبى صفه یا ایوانچه مانندى آماده ساخته بودند که مهاجران بىسر پناه در آن جا به سر مى بردند. اینان همان دسته از مسلماناناند که به «اصحاب صُفه» معروف گشتند. پیش از آن که قبله از بیت المقدس به طرف کعبه تغییر کند محراب رسول خدا (ص) در ناحیه شمال مسجد بود. پس از تغییر قبله به دستور پیامبر، آن قسمت را مسقف کردند و آن مکانى براى استراحت و سکونت مسلمانان مهاجر و بى پناه گردید که در توسعه مسجد در سال هفتم هجرى داخل مسجد قرار گرفت.
آنچه امروزه به صفه معروف است، روزگارى «دکة الاغوات» و جایگاه خواجههاى حرم بوده که وظیفه حراست و خدمتگزارى حرم را به عهده داشتهاند. خانههاى زنان پیغمبر(ص) که به صورت حجره هایى بود، در سه طرف شمال، جنوب و شرق مسجد قرار داده شد و چون آن حضرت به جوار پروردگار شتافت، ایشان را در حجره عایشه که در کنار مسجد بود به خاک سپردند.
روضه نبوى در ناحیه جنوب شرقى (رو به سوى قبله) مسجد، یعنى مسافت میان قبر پیغمبر (ص) و منبر آن حضرت است که طول آن ۲۲ متر و عرض آن ۱۵ متر مىباشد.
در محدوده روضه، مرقد مطهر، منبر و محراب واقع است. پیامبر (ص) فرمود: «میان منبر و خانه من باغى است از باغهاى بهشت.»منبر در سمت غربى محراب مسجد، منبرى است از سنگ مرمر در کمال زیبایى که سلطان مراد سوم آن را در محرم سال ۹۹۸ هجرى به مسجد هدیه کرد و آن را به جاى منبر قایتباى قرار دادند که در جایگاه منبر پیامبر (ص) گذاشته شده است. محراب جایگاه نماز پیامبر (ص) مىباشد. در زمان آن حضرت چیزى بهنام محراب وجودنداشت، درجریان توسعه مسجد در زمان ولید بن عبدالملک اموى، در محل نماز پیامبر (ص) محرابى ساخته شد.این محراب در طول زمان دگرگونى ها را تحمل کرده و بناى فعلى آن از دوره سلطان اشرف قایتباى از سلاطین مملوکى مصر، باقى مانده است.ستونهاى مسجد نبوى در مسجد نبوى ستونهایى است که هر یک نامى خاص دارد.
هشت ستون از زمان پیامبر (ص) هنوز در مسجد باقى است که با رنگ سفید مشخص شدهاند که عبارتند از:
ستون مُخَلَّقه : این ستون بر جایى نهاده شده که تنه درخت خرمایى که پیامبر (ص) به هنگام ایراد خطبه بر آن تکیه مىکرد، در آنجا بوده است و پس از آن که براى آن حضرت منبرى ساختند از آن ستون نالهاى برخاست و به همین دلیل به آن ستون «حنّانه» مىگفتند.
ستون توبه: آن را ستون ابولبابه نیز مى نامند پس از شکست بنوقریظه ابولبابه به خاطر گناهى که مرتکب شد، مورد بى توجهى پیامبر (ص) و یاران آن حضرت قرار گرفت و سرانجام خود را به ستون مسجد بست تا آن که آیهاى در پذیرفته شدن توبه او به رسول خدا (ص) نازل گردید.
ستون مَحرَس: در کنار این ستون، على (ع) مىایستاد و از رسول خدا(ص) محافظت مىکرد. این ستون را به نام استوانه على (ع) نیز مىشناسند. زیرا جایگاه نماز آن حضرت بوده است.
ستون وُفُود: در کنار این ستون رسول اللَّه (ص) با سران قبایل و هیأتهاى نمایندگى و سیاسى دیدار کرده و آنان را به حضور مىپذیرفتند.
ستون سریر: رسول خدا (ص) در کنار این ستون تختى از شاخههاى خرما مىگذاشت و شب بر روى آن استراحت مىکرد.
مقام جبرئیل امین: جبرئیل در این مکان خدمت رسول اللَّه(ص) مشرف مىشده است.
زمانى که مسجد النبى ساخته شد، سه در براى ورود و خروج مردم ساختند، برخى از اصحاب نیز در حاشیه مسجد خانه ساخته و درى به درون مسجد باز کردند.در سال سوم هجرت، قبل از غزوه احد، به دستور پیامبر (ص) همه درهاى خانهها به جز در خانه على (ع) به مسجد بسته شد.
تعداد درهاى مسجد در امتداد زمان تغییراتى یافته است مشهورترین آنها عبارتند از:
-باب الرحمه -باب جبرئیل -باب السلام-باب النساء
مسجد النبى هم اکنون ۷ در دارد. منارههاى مسجد در توسعه زمان ولید بن عبدالملک بر چهار گوشه مسجد النبى چهار مناره ساخته شد، پس از آن مناره دیگرى نیز ساخته شد که مناره اصلى مسجد عبارت بود از: منارههاى سلیمانیه، مجیدیه که در دو سوى ضلع شمالى قرار داشت و منارههاى قایتباى و باب السلام که در دو سوى ضلع جنوب شرقى و ضلع غربى مسجد واقع بود.در افزودههاى جدید مسجد، ۶ مناره دیگر ساخته شده و بدین ترتیب مجموع آنها به ۱۰ عدد مىرسد.
یخچال دوقّوز پله اورمیه
یخچال قدیمى دوقّوز پله (۹ پله) در استان آذربایجانغربی، شهرستان ارومیه و در خیابان عسگرخان و محله قدیمى به همین نام در کنار نهر کوچکى قرار دارد. این یخچال قدیمی که از جمله آثار دوره قاجاریه به حساب میآید تا قبل از گسترش شهر ارومیه نه تنها از یخ آن استفاده مىشد، بلکه جهت انجام مراسم چهارشنبهسورى مردم به کنار نهر مىرفتند و در کنار حوضچه آن مراسم خود را برگزار مىکردند. یخچال دوقّوز پله به علت فرم خاص معمارى و نوع مصالح به کار رفته در آن، سالم مانده و صدمات جدى ندیده است. مصالح آن از پى تا محل شروع پاکار قوسها، از سنگ تراشدار خاکسترى است و سقف پوششى آن که به صورت طاق و چشمه مىباشد، از آجر انتخاب شده است. در محل شروع طاقها و پاکار سقف بنا، شکافهاى مدورى وجود دارد که احتمالاً محل نصب تیرهاى چوبى است که از آنها به عنوان داربست استفاده مىکردند. عملیات ساختمانى بنا و مصالح به کار رفته در آن با دقت انتخاب شده و از نظر قدرت و استحکام در وضعیت بسیار مطلوبى قرار دارد. با توجه به عملکرد خاص بنا فاقد تزئینات خاص معماری است و تزئینات آن محدود به دقتی است که در چیدن سنگها و آجرها به کار رفته است . در ضلع شمالی بنا نورگیر و روزنه هایی برای یخ اندازی تعبیه شده است. این یخچال از دو بخش هشتی ورودی و سالن اصلی ذخیره یخ شکل گرفته است. به طوری که از این مکان قدیمی به عنوان محل تهیه و انبار یخ مورد نیاز شهر در سابق استفاده میشده است. با توجه به عملکرد خاص بنا فاقد تزئینات خاص معماری است و تزئینات آن محدود به دقتی است که در چیدن سنگها و آجرها به کار رفته است. یخچال نه پله که به خانه آبگینه شهر ارومیه تغییر نام و کاربری یافته، در سال ۱۳۸۰ توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره ۴۷۸۸ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
شرحی مختصر بر این نوع یخچال ها
مخازن تونلی شکل
نوعی دیگری از یخچالهاکه عموما در آذربایجان ساخته می شده که عملکرد آن مانند یخچال گنبدی بوده ولی شکل کالبدی آن متفاوت بوده است.«بخش عمده ای از بدنه این گونه یخچالها در داخل زمین بوده و دیوارهای قطور آن با سنگ لاشه یا آجر و ملات های آبی مانند ملات ماسه آهک و ساروج ساخته می شده است ». (قبادیان ،وحید ، ۱۳۷۳ ) مخزن این نوع یخچالها به صورت دهلیز مستطیل شکل درازی هستند که به تونل شباهت دارند. عرض این نوع دهلیز ها حدود ۵ متر و طول آنها گاه به دهها متر می رسید و سقف غالبا آجری آن از نوع تاق و تویزه و یا تاق آهنگ بوده است. (مخلصی، محمد علی ،۱۳۷۴ ) معمولا در کنار این دهلیزها اتاق های کوچکی قرار دارد که نصف ان در زیر زمین واقع شده که بوسیله پله های متعددی به کف گودال یخ راه پیدا می کنند.این یخچالها به یخچالهای زیر زمینی نیز معروفند. این یخچال ها را می توان درسرتاسر آزربایجان مشاهده کرد یخچال دوقوز پله از آثار دوره قاجاریه در اورمیه ، یخچال صادقیه از آثار دوره صفویه در بازار تبریز و یخچال الوغ بیگ در تیکان تپه (تکاب) ، یخچال چورس در روستایی به همین نام از توابع شهر خوی و یخچالهایی در شهرهای همدان و ساوه و مراغه از این نوع هستند.
دیدنی ترین آبشار ایران را در گچساران ببینید
در ۲۵ کیلومتری شمال غرب گچساران و در نزدیکی پاسگاه عبداللهی، منطقه زیبای آبشار کیوان لیشتر واقع شده است که یکی از عجیب ترین آبشارهای صخره ای دنیا را دارد. آبشاری پله کانی که منظره آن شبیه به نقاشی های تاریخی است. آبشار کیوان لیشتر طبیعتی، بکر و دست نخورده دارد که در محل برخورد دو رودخانه یا دره که در اصطلاح محلی به آنها دره تنگ درک و دره سور(شور) گفته میشود به وجود آمده است. آب در یک مسیر پلکانی با ایجاد هفت آبشار کوچک، جاری است و طبیعت سبز اطرافش، منظره چشم نوازی را به وجود آورده است.در یک سمت آبشارهای با ارتفاع زیاد و پوشش گیاهی مناسب و البته برکهها یا به اصطلاح محلی برمهای بزرگ دارد و از سمت دیگر و بر روی شاخه دیگر آبشارهای پله پله همراه با استخرهای طبیعی که برای شنا مناسب است را دارد.با این حال این آبشار به دلیل وجود صخره های سخت و عمق زیاد در برخی قسمت ها مکان خطرناکی برای شنا به حساب می آید که قربانیان زیادی گرفته است. بنابراین اگر مسلط به شنا نیستید به هیچ عنوان در کیوان لیشتر تن به آب نزنید.
آبشار کیوان بین استان خوزستان و کهگیلویه و بویر احمد قرار دارد. در واقع در ۲۵کیلومتری گچساران است و در شرق شهر بهبهان و به فاصله حدود ۳۵ کیلومتری ازاین شهر و در جنوب دشت لیشتر واقع شده است. دسترسی به این محل از طریق روستای هفت چشمه ممکن می باشد که البته بخشی از مسیر پس از روستا خاکی است.کهگیلویه و بویر احمد به جز این آبشار، آبشارهای دیدنی دیگری هم دارد. آبشارهای معروف استان عبارت اند از: آبشار یاسوج، آب نهر کاکان، آبشار شهنیز، آبشار تنگ تامرادی و آبشار بهرام بیگی در شهرستان بویراحمد، آبشار کمر دوغ و آبشار خیمه و کوه دیوک در کهگیلویه و آبشار مفید، آبشار منج و آبشار کوه گل، آبشار آب سپا (چاگل) در شهرستان دنا، آبشار طسوج در چرام، آبشار شادگان در شهرستان باشت، آبشار رودبال، آبشار هرجون. در یک سمت آبشارهای با ارتفاع زیاد و پوشش گیاهی مناسب و البته برکهها یا به اصطلاح محلی برمهای بزرگ دارد و از سمت دیگر و بر روی شاخه دیگر آبشارهای پله پله همراه با استخرهای طبیعی که برای شنا مناسب است را دارد . بیش از سه چهارم مسیر دسترسی به این آبشار با اتومبیل و بقیه، با پیاده روی امکان پذیر است. آب کوههای دیل، آب گرمو و چهاربیشه در نزدیکی پاسگاه عبدالهی به هم پیوسته و تشکیل نهری فصلی را میدهند که از اواسط پاییز تا اواخر بهار جریان دارد.
گنبدسلطانیه، بلندترین گنبد آجری جهان
گنبد سلطانیه در کنار آثار بزرگی مثل تخت جمشید، ارگ بم، میدان نقش جهان در میان آثار ایرانی ثبت شده در فهرست گنجینههای جهانی قرار دارد. بزرگترین گنبد تاریخی ایران و بزرگترین گنبد آجری جهان تنها سرآغاز لیست بلندبالایی است که این گنبد را توصیف میکند.شهر سلطانیه، در قرن ۸ پیش از میلاد محل زندگی قوم ساکاراتی بوده و شاهان ماد آن را اریباد و ارساس می نامیدند، اما از آن تاریخ تا دوره مغول هیچ خبری از سلطانیه در تاریخ ایران نیست. تا پیش از آن که سلطان محمد خدابنده شهر را تبدیل به مرکزی پررونق و تجاری کند، این محل شهریاز یا شهریار خوانده می شد. گنبد سلطانیه از هر نظر بنایی منحصر بفرد و شگفتی ساز است اما ظاهرا آن را با الهام از مقبره سلطان سنجر در مرو طراحی کرده اند با این تفاوت که مقبره سلطان سنجرمربع است در حالیکه سلطانیه ۸ ضلع است. این گنبد به حدی در دوره خود معروف بود که ۱۰۰ سال پس از ساختن آن گنبد کلیسای سانتا ماریا دل فیوره فلورانس را با الهام از آن ساختند. رنگ اصلی در تزیین بنا آبی است که از آبی کمرنگ و آسمانی تا فیروزه ای و حتی سبزآبی سیر در کل آن دیده می شود. بنا دارای ۳ در ورودی است که اکنون در اصلی مسدود است. همچنین ۸ پلکان مارپیچ طبقات را به هم وصل می کند. بالای چهار ایوان اصلی بنا، چهار پنجره بزرگ وجود دارد. گنبد سلطانیه از نظر حجم، سبک معماری، رابطه فضاها، تناسبات موجود در اجزای مختلف، ایستایی و مقاومت بنا، و زیباییشناسی و تزیینات، نمونه ای منحصر به فرد و نقطه تحولی در معماری اسلامی به شمار میآید. در بسیاری از متون تاریخی و سفرنامهها، به عظمت این بنای باشکوه اشاره شده و بسیاری از شرقشناسان و باستانشناسان غربی نیز اهمیت فوقالعاده آن را مورد تأکید قرار دادهاند. بدنه اصلی گنبد و تمام ساختمان آن با آجر ساخته شده و گنبد با روکش کاشیهای فیروزهای و لاجوردی و به شیوه معرقکاری تزیین شده است.
معروف ترین بنای شهر
گنبد سلطانیه یا مقبره اولجایتو معروفترین بنای شهر سلطانیه و حتی کل استان زنجان است. این بنا که در فاصله سال های ۷۰۲ تا ۷۱۲ ه. ق به دستور سلطان محمد خدابنده و نظارت خواجه رشید الدین فاضل همدانی ساخته شده ، در واقع از ابتدا به قصد استفاده آرامگاهی ساخته شد. بنایی است ۸ ضلعی با ۸ مناره که سقف دو پوشه با شکوه و معروف فیروزه ای رنگی بر آن قرار گرفته است. در تمام بنا آیات قرآن و نوشته های مذهبی به خط ثلث و کوفی بر دیوارها و کتیبه ها دیده می شوند. این گنبد عالی ترین نمونه معماری ایلخانی است. گفته می شود در ابتدا بنا بوده پس از اتمام بنای آرامگاه، اجساد امام علی و امام حسین (ع)، به این محل منتقل شوند که بعد ها با مخالفت علمای شیعه در نجف و کربلا و حرام بودن نبش قبر در اسلام، سلطان محمد خدابنده از انجام این کار منصرف می شود. برخلاف باوری که وجود دارد این مکان مقبره اولجایتو، سلطان محمد خدابنده نیز نیست. مدفن وی در کوه های اطراف سلطانیه است. در زیر بنا دالانهای زیرزمینی وجود دارد که بسیاری معتقدند برای برپایی آیین های شمنی که سلطان محمد در ابتدا وابسته آن بوده ایجاد شده اند. گروهی معتقدند سلطان محمد در سال های اخر عمرش از اسلام رو گردان شده و دوباره به آیین آباء و اجدادی اش متمایل شده و این دالان ها یادگار این بازگشت است. گنبد سلطانیه گذشته از جنبه آرامگاهی؛ بعنوان ساعت آفتابی نیز مورد استفاده قرار می گرفته است، هنگام ظهر از نوریکه ز دریچه اصلی سقف می تابیده قابل تشخیص بوده است، نوری که از پنجره های بزرگ عبور می کردند حدود ساعت و نوری که از پنجره های کوچک می گذرد حدود دقیقه را معین می کنند.
گنبد «ترین»ها
گنبد خانه دارای ۸ دیوار ضخیم است که وزن ۱۶۰۰ تنی گنبد را تحمل می کنند، ۸ مناره نیز در زاویه هر دیوار وجود دارد. ارتفاع گنبد اولجایتو، ۵/۵ و قطر آن ۳۰/۶ متر است. این گنبد بزرگترین گنبد تاریخی ایران و بزرگترین گنبد آجری دنیاست. از لحاظ قدمت سلطانیه، قدیمی ترین گنبد دوپوشه جهان به شمار می رود. گنبد ضخامتی حدود ۱۶۰ سانت دارد و فضای کاذب بین دو گنبد ۶۰ سانتیمتر است. دولایه بودن گنبد یکی از دلایلی است ماندگاری آن است تا جاییکه گنبد حتی در برابر زلزله نیز تا به حال پایدار مانده است. تنها تغییری که در طول ۷۰۰ سالی که از ساخت گنبد می گذرد بر آن اتفاق افتاده نشست ۲ تا ۸ سانتی متری آن است. گنبد سلطانیه گذشته از جنبه آرامگاهی؛ بعنوان ساعت آفتابی نیز مورد استفاده قرار می گرفته است، هنگام ظهر از نوریکه ز دریچه اصلی سقف می تابیده قابل تشخیص بوده است، نوری که از پنجره های بزرگ عبور می کردند حدود ساعت و نوری که از پنجره های کوچک می گذرد حدود دقیقه را معین می کنند. سرداب در ضلع جنوبی زیر تربت خانه قرار دارد، برخی می گویند این بخش از بنا پیش از ساختن گنبد وجود داشته و محل برگزاری آیین های شمنی و محل دفن مردگان در سردابه ها با زیورآلات و وسایل شان بوده است.اما در سرداب هیچ اثری از آثار مقبره های شمنی دیده نمی شود. حتی مقبره سلطان محمد خدابنده هم در این مکان نیست. ۱۱۰ پله ای که در بنا وجود دارد در حروف ابجد مترادف نام حضرت علی است و بیانگر ارادت سلطان محمد به این حضرت است.
بنایی که جهانی شد
بنا چندین بار در دوران مختلف مورد مرمت قرار گرفته، در دوره صفوی و قاجار ترمیم هایی روی آن انجام شده اما مرمت اساسی گنبد چندین سال است که در دست اقدام است. در داخل فضای گنبد و در زیر آن ۳۵ سال است که داربست هایی دیده می شود که توسط هیات ایتالیایی مرمت گر گنبد کار گذاشته شده و هنوز بدون آنکه تغییر بنیادی در مرمت صورت بگیرد در آنجا وجود دارد. گنبد سلطانیه در سال ۱۳۸۴ در فهرست جهانی یونسکو به ثبت رسیده است. در خارج از بنای گنبد موزه کوچکی وجود داردد که عکس ها و اشیایی در آن برای بازدید وجود دارد.
چطور برویم؟
گنبد سلطانیه در مسیر جاده تهران به تبریز قرار دارد و نمای زیبای آن از میان دشت های زنجان قابل مشاهده است. اگر مسافری از مرکز و جنوب کشور هستید در ابتدا باید خودتان را به تهران برسانید. چرا که زنجان و شهر سلطانیه در جاده تهران- تبریز واقع است. از تهران به سمت قزوین حرکت کنید، اگر مسیر جاده قدیم را انتخاب کرده اید باید از تاکستان عبور کنید تا به زنجان و پس از آن به سلطانیه برسید که در ۳۶ کیلومتری زنجان قرار دارد. اگر مسیر انتخابی شما اتوبان قزوین به زنجان است باید از با استفاده از علائم خروجی وارد جاده قدیم شوید و مسیر را به شکلی که گفته شد ادامه دهید. گنبد سلطانیه با انشعاب از جاده اصلی و طی ۵ کیلومتر در مسیر فرعی در میان دشت های اطراف خود را به شما نشان می دهد و از همان لحظه اول شکوه آن را خواهید دید.