قصر شیرین
قصری که برای شیرین بنا شد
سفر به شهر عشق، شهری که نام آن همزاد دلدادگی است؛ قصر شیرین. نامش رمانتیک و مردمانش نیز. خسرو پرویز عاشق میشود، دلداده شیرین. شاید هم رقیبی برای فرهاد! اما یک رقیب برنده. در حالی که فرهاد تیشه به ریشه کوه میزند، خسرو پرویز کاخی بنا مینهد مزین به نام همسرش. کاخی که از دل تاریخ میگذرد و امروز همچنان فخرفروشی میکند. حالا محل این کاخ شهری است به همین نام. در دفتر و کتاب زیاد از قصر شیرین نوشتهاند هر کس به زعم خود. ابودلف یکى از گردشگران و مورخان خارجى درباره این شهرستان چنین نوشته است: قصر شیرین داراى ساختمانهاى بلند و عظیمى است که دید انسان از تعیین ارتفاع آن عاجز و فکر از پی بردن به آن قاصر است. این بناها شامل ایوانهاى پیوسته، خلوتگاهها، انبار، کاخها، سقفهاى ضربى، گردشگاهها و اتاقهایى است که بر فراز تپه بنا شده و مدتى وقت میخواهد تا شخص خردمند به کیفیت آن پى ببرد. به گفته وى، این شهر را پادشاهى به نام ابرویز و یا به عبارتى خسروپرویز بنا نهاده است. از همان بدو ورود مهمان قصر شوید. راستی قصر شیرین در استان کرمانشاه است.
قصر بیشیرین مانده! : به سمت حاشیه شمالی شهر بروید درست در نزدیکی آتشکده چهارقابی، ویرانههای قصر خسرو پرویز خودنمایی میکند. اما دیگر نه از فرهاد دلسوخته خبری است و نه خسرو خود را فاتح این عشق میداند. سرنوشتشان تنها نقل کوچه است و دستمایه شاعر. درباره این کاخ جغرافینویس و اهالی تاریخ زیاد گفته و نوشتهاند. بیشتر آنها نیز بر این باورند که این کاخ توسط خسرو پرویز در میان باغ وسیعی احداث شده است. بهشتی بوده برای حیوانات وحشی که اجازه داشتهاند در آن زندگی کنند. آب فراوانی نیز از رودخانه الوند در جدولی مرتفع به این باغ وارد میشد. یکی از مورخان این کاخ را از زمره عجایب جهان دانسته است که در سال ۶۲۸ میلادی توسط هراکلیوس به ورطه ویرانی رفت. از آن همه ابهت قصر، امروز بوی ویرانی به مشام میرسد و اندکی ضعف مدیریت. ورود به کاخ در ابتدا از پلکان دوطرفهای میسر بوده است. در بخش شرقی بنا نیز تالار ستون مستطیل شکلی وجود دارد که طاقهای آجری آن را پوشش دادهاند. در پشت تالار هم اتاق گنبددار بزرگی وجود دارد. در دو طرف شمال و جنوب اتاق گنبددار، اتاقهای مستطیل شکلی به چشم میخورد که از طریق اتاق گنبددار قابل دسترسی بودهاند. حالا میتوانید به پشت اتاق گنبددار بروید، در اینجا حیاطی مربع شکل با رواق ستوندار قرار دارد. اطراف این حیاط ستوندار را اتاقهای متعددی فراگرفته اند. اتاقهایی که روزی روزگاری مامن کاخنشینان بود. حالا از چه طبقه و یا به چه شغلی بودند را نمیدانیم. اما این کاخ امروز به آه دل فرهاد گرفتار آمده است.
از هر در که میخواهید وارد شوید چهارقاپی نزدیک همین قصر شیرین است. پس تا زیاد دور نشدهاید زمان را از دست ندهید. معنی چهارقاپی یا چهارقاپو ساده است؛ جایی که ۴ در دارد. این آتشکده تاریخش به دوران ساسانی بازمیگردد. اهل فن و تحقیق درباره این آتشکده بر این باورند که از نوع آتشکدههایی بوده که دالان طواف داشته است که به مرور رواق آن فرو ریخته است. با این وجود هنوز میتوان در بخشهایی از آن نشانههایی را یافت. با گذشت این همه سال هنوز باستانشناسان در پی کشف زوایای ناشناخته آن هستند. آنها گاهی هم در نتیجهگیری از یافتهها با هم اختلاف نظر دارند. بیشتر باستانشناسان این بنا را آتشکدهای از زمان خسرو پرویز پادشاه ساسانی میدانند ولی برخی نیز آن را کاخی از همان زمان میدانند. در مجموع آتشکده چهارقاپی متشکل از اتاقی مربع شکل با یک سقف گنبدی شکل است. اما بار دیگر باید گفت متاسفانه حالا اثری از آن باقی نیست. دلخور نشوید شما میتوانید آن را در ذهن خود مجسم و بازسازی کنید. با این وجود شما بقایای گوشوارهها را در چهار گوشه آن خواهید دید اگر دیر بجنبید ممکن است آن را هم نبینید! گفتیم این اتاق مربع شکل ۴ در دارد، انتخاب با خودتان است که از کدام در وارد شوید. هر ۴ در هم به رواق اطراف فضای مرکزی ختم میشوند. در حاشیه این بنا اتاقها و فضاهایی وجود دارند که بخشهایی از آن نتیجه کوشش باستانشناسان است که پیش از حفاران غیرمجاز آن را شناسایی کردهاند. در این بنا از مصالح محلی مثل لاشهسنگ و ملات گچ استفاده شده است. هرچند گنبد بنا آجری است.