لرستان
آبشار قمش
این آبشار در کوه ماده گودال و در ضلع شمالی روستای قمش (ایتیوند جنوبی) که یکی از بزرگترین و پر جمعیت ترین روستای شهرستان دلفان است واقع شده است. قمش، روستایی از توابع بخش کاکاوند شهرستان دلفان است که در ۳۵ کیلومتری جنوب غربی دلفان واقع شده است و دارای آثار باستانی و تاریخی بسیاری است. این منطقه همچنین دارای پوشش گیاهی بسیار غنی است و جنگلهای بلوط آن کم نظیر است. این روستا تقریبا دارای ۳۰۰ خانوار و حدودا ۱۵۰۰ نفر جمعیت است. لازم به ذکر است که مسیر دسترسی این آبشار کاملا آسفالت است.
مسجد جامع خرم آباد
این بنا در شهرستان خرم آباد واقع گردیده است . بنای اولیه مسجد در سال ۹۷۰ ه-. ق به دستور شاه پرور سلطان، دختر اغوربیک – از اتابکان لرستان – ساخته شد و در دوره های بعد مرتبا تعمیر و مرمت گردید تا اینکه در دوره متأخر بازسازی و حجرا تی در شمال و جنوب – جهت استفاده طلاب علوم دینی به آن اضافه گردید . بنای کنونی مسجد که تا حدود زیادی نوسازی شده، مشتمل بر ایوانی در جانب شرقی و شبستان ستونداری به ابعاد ۹×۳۰ متر است که پوشش طاق و گنبد آن بر روی ۷ ستون چهار ضلعی قرار می گیرد . طاق های بالای ستون ها در این شبستان توسط تیرهای چوبی به هم متصل شده و نیروی رانشی آنها مهار شده است . در این مسجد، سه سنگ نوشته متضمن فرامینی ازدوره صفوی کشف شده است .
دریاچه ای به نام کیو
اینجا هر فصلش دیدنی است. از زمستان سرد و برفنشین هم که خبری نیست، سالهاست که هوا رو به گرمی میرود. بهارش بوی طراوت میدهد. گرمای تابستانش زیر خنکی سبز درختان و آوای پرندگان مثل یک خواب رویایی میماند. کیو با لهجه مردمانش، یعنی لهجه لری خرمآبادیها به معنی کبود و آبی است. دریاچهای زلال و نیلگون که آسمان را در خود به تصویر میکشد و تقدیم نگاه رهگذران میکند. آیینهای آبی و نیلی در مساحتی هفت هکتاری و عمقی که بین سه تا هفتمتر نوسان دارد. زیبایی بیبدیل این آبی آرام که آن را در شمار یکی از منحصربهفردترین و زیباترین دریاچههای استان لرستان قرار داده، سالانه گردشگران زیادی را مهمان زیباییهای خود میکند. شاید بتوان ادعا کرد که آبیترین دریاچه کشور را باید در لابهلای درختان سبز در سبز این بخش از خرمآباد در مرکز لرستان یافت. کیو با لهجه مردمانش، یعنی لهجه لری خرمآبادیها به معنی کبود و آبی است. دریاچهای زلال و نیلگون که آسمان را در خود به تصویر میکشد و تقدیم نگاه رهگذران میکند . کیو، زاده چشمهساران جوشان است ؛ چشمههای آهکی که در محدوده شهر خرمآباد میجوشند. چشمههایی که کیو را رنگی چنین آرام میدهند در زیر دریاچه قرار دارند. چشمههای مادر، فصلیاند.
غارنگاری در ۱۲هزار سال قبل!
لرستان را باید به سمت ۳۰ کیلومتری کوهدشت ترک کنید تا در میانه کوه های سرسرخین، یکی از شگفت انگیزترین غارهای کشور را ببینید. غار میرملاس با نقاشیها و نگارههای باستانی اش یکی از ارزشمندترین غارهای کشور به شمار می رود. غار میرملاس اولین غار کشور است که باستان شناسان روی دیوارهای آن نگارههای رنگی را پیدا کردند. دیوارههای جنوبی و شمالی این غار پوشیده از تصاویری است که از دوران پیش از میلاد به یادگار مانده اند؛ تصاویری از رزم، شکار، انسان و حیوانات با رنگهای قرمز و سیاه و زرد که اندازه های آنها بین ۱۰ تا ۳۰ سانتی متر متغیر است. کارشناسان سازمان میراث فرهنگی معتقدند که عمر این سنگنگارهها به هزاره دهم قبل از میلاد یعنی بیشتر از ۱۲ هزار سال قبل میرسد. این سنگ نگاره ها که از نظر ارزش در ردیف تصاویر غارهای کرکس و لاسکو در فرانسه قرار دارند، بدون هیچ پوشش و محافظی سال هاست که روی تن غار نشسته اند و در معرض نابودی کامل قرار دارند. ورودی غار میر ملاس به علت ریزش طبقات بالاتر غار مسدود شده است. نقوش دیواره سفید ایوان غار توسط عوامل انسانی و طبیعت به شدت مخدوش شده و به سختی قابل مشاهدهاند. ارتفاع این دیواره از سطح زمین بیش از ۵۰۰ متر است که برای رسیدن به آن باید از لا به لای درختان بلوط به هم فشرده و شیب تند و طولانی بگذرید. دامنه طولی این دیوار هم به بیش از ۲۰۰ متر می رسد. اگر گذارتان به غار میرملاس افتاد یادتان باشد این غار هم مثل تمام غارهای باستانی کشور یادگاری است که مردم تاریخ محافظت از آن را به عهده شما گذاشته اند. بنابراین هرگز سنگ نگاره ها را لمس یا خیس نکنید، چرا که این آثار بسیار آسیب پذیرند، هرگز روی آنها اثر نگذارید و چیزی به آنها اضافه نکنید، روی آنها راه نروید و اجازه دهید همان طوری که هستند بمانند. به کسانی که نگهداری از این آثار را بلد نیستند تذکر دهید و به جای کندن قسمت هایی از غار برای یادگاری، به عکس گرفتن از آنها بسنده کنید.
لرستان سرزمین شقایق ها
استان لرستان، با وسعت حدود ۲۸۵۵۹ کیلومتر مربع در غرب ایران قرار گرفته است. این استان، از شمال به استانهای مرکزی و همدان ؛ از جنوب به استان خوزستان؛ از شرق به استان اصفهان و از غرب به استانهای کرمانشاه و ایلام محدود است. اشترانکوه با چهار هزار و پنجاه متر ارتفاع بلندترین نقطه استان لرستان است. پستترین نقطه آن در جنوبیترین ناحیه استان واقع شده و حدود ۵۰۰ متر از سطح دریای آزاد ارتفاع دارد. بر اساس آخرین تقسیمات کشوری در سال ۱۳۷۵ استان لرستان دارای نه شهرستان، ۱۰ شهر، ۲۰ بخش، ۸۱ دهستان و ۲۸۴۲ آبادی دارای سکنه بوده و مرکز آن شهر خرمآباد است. شهرستانهای استان عبارتند از: خرمآباد، بروجرد، الیگودرز، دورود، ازنا، کوهدشت، دلفان، سلسله و پلدختر.
جغرافیای طبیعی و اقلیم : استان لرستان سرزمینی کوهستانی است که به جز تعدادی دره آبرفتی و چند دشت کوچک، ناحیه هموار ندارد. این ناهمواریها که دارای سنگهای دگرگونی است، در نتیجه مجاورت با گنبدهای خارایی (درونی) الوند و سربند (شازند) پدید آمدهاند. در ناهمواریهای اصلی استان (ارتفاعات اصلی زاگرس)، کوهها بهطور منظم از شمال غربی به سوی جنوب کشیده شدهاند. این ناهمواریها که معمولا با درههای عمیق همراهند، اغلب فشرده، بلند و ناصاف هستند؛ در حالی که ناهمواری پیشکوههای داخلی بهصورت تپهماهورهای گنبدی شکل و کمارتفاع خودنمایی میکنند و نقاط بلند آنها، به گنبدهای خارایی مربوطند. استان لرستان دارای آب و هوای متنوع است. در زمستان، هنگامی که در شمال لرستان برف و کولاک و سرمای شدید جریان دارد، قسمتهای جنوبی آن از هوای مطبوع و بارانی برخوردار است. بررسیهای اقلیمی نشان میدهند، خرمآباد دارای زمستانی معتدل و تابستانی گرم است و بروجرد زمستانی سرد و تابستانی معتدل دارد. الیگودرز نیز زمستانی بسیار سرد و تابستانی معتدل دارد.
جغرافیای تاریخی استان : اقوام مهاجر، در هزاره سوم و چهارم پیش از میلاد در کوهساران زاگرس اسکان یافتند و سرانجام، سرزمین بینالنهرین (میان دو رود) را تصرف کردند. نام طایفههایی که در زاگرس سکونت داشتند، در آٍثار برجای مانده از سارگن پادشاه مقتدر اکد (دو هزار و بیست و هشت تا دو هزار و سی قبل از میلاد) آمده است. به استناد کتیبههای بابلی، آشوری و ایلامی، ساکنان دامنههای کوهساران زاگرس طایفههایی مانند لولوبی، مانایی، کاسی، گوتی، نایدی، آمادا و پارسوا بودهاند. تاریخنگاران، در آریایی بودن لولوبیها و ماناییها تردید دارند؛ اما شواهد تاریخی نشان میدهند، کاسیها در سال هزار و ششصد قبل از میلاد در لرستان کنونی میزیستند و حکومت آنها از شمال و شرق لرستان تا اطراف همدان توسعه داشت.
این قوم، در هزاره دوم پیش از میلاد در بابل نفوذ کردند، از حمورابی شکست خوردند؛ اما عاقبت در بابل مستقر شدند و دومین سلسله شاهان بابل را تأسیس کردند. انقراض کاسیان در هزاره دوم پیش از میلاد، با یورش دولت مقتدر ایلام صورت گرفت. در نتیجه، کاسیها به زاگرس عقب نشستند و خراجگزار ایلام شدند و آنها در برابر توسعهطلبی آشوریها، در مناطق شرقی، مانند سدی مقاومت کردند. قدرت این قوم کوهنشین به حدی رسید که شاهان سلسله هخامنشی هنگامی که از فارس به شوش یا از بابل به اکباتان میگذشتند، هدیههایی برای ایلات کوهستانی بین راه میفرستادند تا مسیر آنها را امن نگاه دارند. در دورههای بعدی ساکنان این نواحی به طور موقت مغلوب اسکندر مقدونی شدند. در دوره ساسانیان، پشتکوه و پیشکوه را شخصی از خاندان معروف هرمزان اداره میکرد. آخرین فرمانروای این خاندان، همان هرمزان بود که به اسارت سپاهیان عرب درآمد. عربها در سال شانزده هجری قمری پس از فتح حلوان، نواحی شمالی لرستان را گرفتند و در سال بیست و یک هجری قمری، نهاوند و قسمت جنوبی لرستان را نیز به تصرف خود درآوردند. در سال بیستودو هجری قمری، هنگامی که «عمر» سرزمینهای گرفته شده را در میان لشکریان کوفه و بصره تقسیم میکرد، لرستان ضمیمه حوزه کوفه شد و از آن پس جزو ایالت جبال (عراق عجم) درآمد و تا میانه سده چهارم هجری، حکمران این منطقه یا از بغداد یا از کوفه تعیین میشد. در همین قرن، حسنویه کرد این منطقه را به تصرف خود درآورد.و خاندان او تا سال پانصد هجری قمری بر لرستان تسلط داشتند.
مقارن استیلای مغول بر ایران، لرستان به دو قسمت لر بزرگ و لر کوچک تقسیم شد. هر یک از این دو قسمت از پیش از استیلای مغول تا مدت زمانی پس از انقراض ایلخانان، امرای نیمه مستقل داشتند. اتابکان لر بزرگ اصلاً از کردان شام بودند که از حدود نیمه قرن ششم هجری از راه آذربایجان رهسپار ایران شدند و در حدود اشترانکوه و جلگههای شمالی آن اسکان گزیدند پایتخت اتابکان لرستان در شهر ایذج (مال امیر) بود. خرابههای فراوانی از آن دوره باقی مانده که بیشتر آنها به دوره ساسانیان مربوط است و هنوز در این محل دیده میشوند. اتابکان لر بزرگ تا نیمه اول قرن نهم هجری حکومت کردند (پانصد – هشتصد و بیست و هفت هجری قمری) و آخرین آنها که غیاثالدین کاووس نام داشت، به دست سلطان ابراهیمبن شاهرخ تیموری بر افتاد و سلسله او منقرض شد.اما اتابکان لر کوچک (پانصد وهشتاد- هزار وشش هـ.ق) که چندین امیر معتبر داشتند و حکومتشان نیز طولانیتر بود، هیچ وقت اهمیت و اعتبار لر بزرگ را پیدا نکردند. اتابکان لر کوچک موقعیت خود را تا زمان صفویه حفظ کردند و حتی حکومت خود را تا غرب کوههای پشتکوه توسعه دادند. آخرین فرد این سلسله شاهوری نام داشت که در سال هزار و شش هجری قمری به فرمان شاه عباس اول کشته شد و سلسله او نیز بر افتاد بدین گونه حکومت لرستان به حسین نامی محول شد و خاندان این والی تا اوایل روی کار آمدن سلسله قاجار، بر لرستان حکومت کردند. از آن پس حکومت پشتکوه را گاه حکام بروجرد و زمانی حکام شوشتری به عهده داشتهاند.