لرستان
آشنایی با غار بتخانه کوهدشت
اشکال زیبای استالاگمیتهای متعدد این غار موجب شده که آن را بتخانه بنامند. غار بتخانه در ۱۸ کیلومتری جنوب شرقی شهر کوهدشت در کوه دمچهر قرار دارد. قسمتی از دهانه غار به علت طبیعی بسته شده است، اما قسمتی از آن باقی است که باید به شکل خزیده از آن گذشت و به غار وارد شد. طول دهانه غار، ۱۸ متر و ارتفاع سقف آن نزدیک به ۲۰ متر بوده که سراسر سقف و دیواره آن به علت نفوذ آب از لایههای آهکی، سفید شده است. این غار شامل دو قسمت جنوبی و شمالی است که قسمت شمالی آن وسیعتر است. وجود سنگ چخماق و سفالهای شکسته سیاه و منقوش مؤید زندگی غارنشینی در این ناحیه است. آثار دورههای مختلف تمدنهای گذشته در این غار یافت شده و به نظر میرسد که در آن آثار پالئولیتیک نیز وجود داشته است. طول غار نزدیک به ۲۰۰ متر و پهنای آن به طور متوسط ۲۰ متر است. اشکال زیبای استالاگمیتهای متعدد این غار که ارتفاع برخی از آنها به ۵۰ متر میرسد موجب شده که این غار را بتخانه بنامند.
آبشار کول چپ
آبشار فصلی کول چپ در استان لرستان واقع است. این آبشار فصلی در ۷۵ کیلومتری محور خرم آباد به اندیمشک در مسیر اتوبان جدید (پل زال ) قرار دارد. در پای این آبشار یکی از زیستگاه های سمند لرستانی است که در خطر انقراض نسل قرار دارد. ریزش قطرات آب در دل کوه باعث ایجاد اشکالی زیبا در دل سنگها شده که قابل توجه است. آبشار از فراز تخت سنگی بزرگ به پایین میلغزد. آبشار در ارتفاع ۹۲۳ متری از سطح دریا واقع شده است. در اطراف این منطقه آثاری از زندگی غار نشینی مشاهده شده است. کول چپ، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان پلدختر در استان لرستان است. این روستا در دهستان جلوگیر قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۵۷ نفر (۱۴خانوار) بوده است.
آبشار وارگ
آبشار وارگ یا وارک دراستان لرستان واقع است. آبشار وارگ در روستایی با همین نام در جنوبی ترین منقطه شهرستان الیگودرز قرار گرفته است. مقدار آب این آبشار بسیار فراوان است و پس از آن که از چشمه های بالای صخره سنگی سرچشمه می گیرد، اولین آبشار را به وجود می آورد و با طی فاصله ۱۵ متری، از صخره دوم نیز فرو می ریزد و آبشار دوم را پدید می آورد و به رود رودبار می ریزد. ارتفاع منطقه وارگ از سطح دریا ۱۳۲۰ متر است. این آبشار ازنوع آبشارهای دو قلو به شمار می آید. دسترسی به این آبشار بسیار مشکل است به طوری که باید از الیگودرز وارد جاده شول آباد شد و از آنجا با خودرو به روستای بزنوید رفته و پس از آن به روستای دستگرد رسید. پس از دستگرد ادامهٔ راه را باید پیاده رفت. منطقه وارگ منطقه ای بکر مانده است و مردم منطقه هنوز هم نیمه کوچ رو هستند یعنی با شروع فصل گرما به مناطق بلند تر در اطراف خود کوچ می کنند. منظره ی زیبای آبشار وارگ هربیننده ای را مجذوب خویش می کند. از ویژگی های آن این است که در طول گذر آبشار اصلی آبشارهای کوچک و بسیار زیبائی موجود می یاشد که هرکدام منظره و ویژگی خاص خود را دارد. این منطقه نسبتا” گرم و با پوشش گیاهی و جنگلی (عمدتا” بلوط) مناظر بسیار جذابی را در دل خود نهفته دارد. یکی دیگر از ویژگی های منحصر این منطقه همسایگی مرزی با سه استان کشور، یعنی استان های اصفهان، چهارمحال و بختیاری و استان خوزستان می باشد . حداکثر ارتفاع آبشار وارگ یا وارک، ۵۷ متر و عرض ۵۰ متر است که در فصل کم آبی، آبشار اول دارای ۷ متر با عرض حدود ۱۲ متر و آبشار دوم نیز دارای ۱۵/۵ متر و عرض ۵/۵۶ متر می باشد.
پل قلعه حاتم
پلها بناهایی هستند که در دوران مختلف تاریخی به منظورهای مختلفی در مسیرهای مهم جهت رفع نیاز انسان ساخته شده اند. بیشتر کاربرد پلها جهت عبور و مرور بوده که درصورت نیاز به گونه ای طراحی و ساخته می شدند که کاربریهای دیگری نیز داشته باشند. در فاصله ۵ کیلومتری شمال غرب بروجرد روستایی بنام قلعه حاتم وجود دارد که در غرب این روستای قدیمی پلی به نام قلعه حاتم قرار دارد. این پل در میان زمین های صیفی کاری و لابه لای درختان روستا پیداست که سایه سار درختان آن را احاطه کرده است , همراه صدای پرندگان و جیرجیرک ها و لابه لای رقص قاصدکها و برگ درختان که با نسیم کوهساران همراه شده اند. کوچه پس کوچه های خاکی و خانه های قدیمی روستا در کنار درختان سربه فلک کشیده نشان از قدمت این روستا دارند. آنچه این پل را حائز اهمیت کرده است این که پل قلعه حاتم به لحاظ کاربری با سایر پل های استان تفاوت دارد. این پل علاوه بر کارکرد معمول ساخت پل برای انتقال بخشی از آب شرب رودخانه بالا دست روستای قلعه حاتم به شهر بروجرد ساخته شده است. طول پل ۲۶۱ متر و عرض آن ۲.۵ متر است و دارای ۱۴ چشمه تاق آجری است.عرض دهنه طاق چشمه ها در محل عبور جریان آب بیشتر و به طرفین کمتر می شود. این پل که از نوع پلهای جویی است در اوایل دوره پهلوی (۱۳۱۳) بر روی رودخانه باغ شاه (یکی از شاخه های سزار) احداث شده است.
عمده مصالح به کار رفته در آن آجر و سنگ است که تاق های چشمه را به شکل نیم قوس مزین کرده اند و هرکدام از آجرها ابعادی حدود ۲۲ در ۲۲ سانتی متر دارند. همچنین یال های شرقی و غربی پیکره تماماً از سنگ ساخته شده است و با همان سنگ هم به سطوح زمین سفت شده است. شش ضلع دهنه چشمه تاق ها در محل عبور جریان آب بیشتر و به طرفین کمتر می شود. نوع ملات استفاده شده برای مقاوت بیشتر پل ها در زمان سیلاب ها و جریان زیاد آب بسیار مفید و موثر بوده است. بخشی از مصالح به کار رفته در آن از جنس آهک است که به مرور زمان در مقابل آب سختر و مستحکم تر می شود. همچنین بین تاق ها و سطح گذر با استفاده از سنگ های آهکی به صورت سنگچین ساخته شده است. رودخانه ای که از زیر پل قلعه حاتم رد می شود به رودخانه گرمابه معروف است که مصرف زراعی داشته، اما آبی که قرار بود از روی پل انتقال یابد در شهر بروجرد آب ماشا یا مالشو می گویند که مصرف شرب داشته است . برای این که در تلاقی این دو آب به هم آمیخته نشوند، و ارزش آب شرب از بین نرود این پل را احداث کردند که آب از روی پل به سمت روستای قلعه حاتم منتقل شود و پس از این روستا از شمال به داخل شهر بروجرد منتقل شود و همچنان وقتی وارد این شهر شد ارزش آب شرب را داشته باشد. در مورد این که چه کسی بانی این پل بوده است اطلاعاتی در دست نیست, اما چون نفع مردم روستا و پس از آن نفع مردم شهر را به دنبال داشته قطع به یقین به نظر می رسد متولی ساخت آن حاکم وقت بوده است. پل قلعه حاتم در فضای بکر طبیعت و در میان سرسبزی و طراوت دشت همچنان استوار ایستاده و از ابهت و زیبایی خاصی برخوردار است.
شاه نشین لرستان
عنوان بزرگترین تپه باستانی لرستان را تپه «باباجان» با خود یدک می کشد که در دشت سبز دلفان قد برافراشته و هویت و میراث کهن ایرانی را روایت می کند. تپه ای با شهرت جهانی که معماری و آثار بدست آمده از آن، فصل مهمی در مطالعات تمدن ایران به شمار می رود. این محوطه باستانی در پنج کیلومتری غرب نورآباد مرکز شهرستان دلفان واقع شده و نخستین بار توسط “گلر گاف مید” از دانشگاه لندن در فاصله سال های ۱۳۴۴ تا ۱۳۴۷ مورد کاوش قرار گرفت و یک تپه مرکزی و چندین تپه در غرب و شرق آن کشف شد که البته تاکنون تنها تپه مرکزی و شرقی آن مورد برسی باستان شناسان قرار گرفته است. در بررسی های اولیه چهار دوره تاریخی و پیش از تاریخ مربوط به دوره های ماد، هخامنشیان، قرن نهم تا هشتم قبل از میلاد و هزاره سوم قبل از میلاد در تپه شناسایی شد و نشان داد که ساکنان این ناحیه در دو سده نهم و هشتم پیش از میلاد مهاجران آریائی بوده اند که از شمال به لرستان رفته و در ده کوچکی با خانه های کوچک سنگی در دامنه تپه باباجان مستقر شدند. کم کم منطقه باباجان اهمیت سوق الجیشی پیدا کرد و مقری شد برای ساخت بناهایی که عمر آنها تا هزاره قبل از میلاد هم می رسد.
تمدن های لایه ای : در طبقه سوم تپه، باستان شناسان خانه هایی را دیدند که پی آنها از سنگ و دیوارها خشتی بود و سقفها از چوب ساخته می شد. خانه های طبقه دوم نیز به همین صورت بود ولی با ابعاد بسیار بزرگتر که کف اتاقهایشان سنگ فرش بود. معماری طبقه اول باباجان اما همانند طبقه چهار تپه حسنلو است و قطر ۲متری دیوارهایش نشان می دهد که خانه ها دو طبقه بوده اند. در حقیقت طبقه یک باباجان نشان دهنده انتقال سبک معماری حسنلو۴ به سمت فارس است. اولین طبقه تپه اگرچه از نظر ساختمانی شبیه طبقه دوم است اما یک تفاوت مهم دارد و آن این که طبق گواهی اشیای به دست آمده در این قسمت، ساکنان آن از نظر فرهنگ واجتماع متمدن تر بوده اند.
تپه های اشرافی : در تپه شرقی باباجان که شکلی مخروطی با عرض ۸۵ متر دارد، دو ساختمان با پلکان های هم عصر دوره ماد و یک ساختمان دیگر مربوط به قرن نهم وهشتم پیش از میلاد کشف شده است. اما مهم تر از آن، اتاقی منقوش کشف شده است که ستونهای آن چوبی است و پایه های این ستون ها سنگی هستند. دیوارهای رنگی، پایه ستونهای قرمز و پنجره های کاذبی که در بالای دیوارها ساخته بودند، نشان می دهد که این اتاق یکی از مهم ترین و اشرافی ترین بخش های تپه بوده است. در این اتاق حدود دویست آجر منقوش نیز کشف شد که ظاهرا به یک کتیبه تزیینی تعلق داشته اند. این آجرها در تزئین سطوح جانبی اتاق منقوش که گفته می شود ،یا یک تحفه گاه شاهی ویا پرستشگاه بوده بکار رفته اند. در حال حاضر دو نمونه از این آجرها در موزه های اشمولین و بریتانیای انگلستان وتعدادی نیز در موزه ملی ایران نگهداری می شوند. تپه مرکزی اما بیضی شکل است ظاهرا مرکز سکونت افراد در هزاره نخست پیش از میلاد بوده است. حیاط مرکزی در این لایه به یک سرسرای ستون دار مبدل شده و بجای برجهای گوشه حیاط اتاق های پذیرایی بزرگ دیگری ساخته و در غرب بنا امتداد یافته و اضلاع یک شاه نشین کوچک که به گوشواره های سنگی تزئینی مزین شده بوجود آورده اند. استفاده از سرسرای ستون دار و برج های کنجدار با رواق های ستون دار جناحی در کنار ساختمان ها از وبژگی های معماری درباری هخامنشی است که احتمال مراحل اولیه رواق پاسارگاد را مجسم می سازد. در حقیقت نماهای کشف شده از پلان های بناهای مختلف در لایه های تپه مرکزی مانند دژ و بارو، تالار و سرسرا، اتاق پادشاه و اتاقک های که محل مراسم مذهبی یا معبد گونه بوده واتاق های ساده در اطراف حیاط مرکزی همگی نمونه های روشنی از معماری اولیه ایرانی است که بعدها تاثیرات این شیوه معماری را در دوره های تاریخی ودوره های اسلامی می توان مشاهده کرد.