معماری
ارگ تبریز
ارگ تبریز که با نام ارگ علیشاه نیز شناخته میشود، قدمتی ۷۰۰ ساله دارد. این سازه تاریخی یکی از بلندترین و قدیمیترین دیوارهای تاریخی کشور است و از مهمترین جاهای دیدنی تبریز به شمار میرود. بنا به نقل قولها و یادداشتهای جهانگردان تاریخی، ارگ علیشاه تنها بنای مرتفع شهر تبریز بوده که حتی از دوردست دیده میشده است. این مجموعه بینظیر، ابتدا بهصورت مسجدی عظیم بنا شده بود که در اثر گذر زمان، همچنین زمینلرزههای متعدد این شهر (در حدود ۴۰ زمینلرزه) و نیز جنگها تا حدود زیادی تخریب شده است. در حال حاضر، تنها بخش باقیمانده از این بنا دیوار مرتفعی است که به نام ارگ تبریز یا ارگ علیشاه خوانده میشود. به عبارت دیگر، این دیوار تنها قسمت بهجایمانده از دیوارهای عظیم و محراب بسیار بلند شبستان جنوبی این مسجد است و شاهدی بر شکوه و آبادانی این بنای بینظیر به شمار میرود. البته پیشتر در محوطه این ارگ، آثار تاریخی ارزشمندی مانند «مدرسهی نجات» که یکی از نخستین مدارس ایران بهشمار میرفت و همچنین سالن تئاتر قرار داشت؛ اکنون از این بناهای تاریخی فقط چند تصویر به جای مانده است. این یادگار ارزشمند تاریخی در سال ۱۳۱۰ توسط وزرات فرهنگ و هنر با شماره ۱۷۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
تاریخچه ارگ تبریز : کار احداث بنای اولیه ارگ باشکوه تبریز در فاصله سالهای ۷۱۶ تا ۷۲۴ هجری قمری به همت تاجالدین علیشاه گیلانی – وزیر ایلخانان مغول- با هدف ساخت آرامگاه بزرگی در صحن مسجد آغاز شد. بنا به نوشته مورخان قسمت جنوبی این مسجد دارای طاق بزرگی بوده است و در تاریخ ذکر شده که علیشاه از معماران آن زمان اندازه طاق کسری را پرسیده و دستور داده که ۴ گز (هر گز معادل ۱۰۴ سانتیمتر ) از آن بزرگتر ساخته شود؛ البته پس از ساخت، بهدلیل نشست شالوده و تعجیل در اتمام ساخت آن، طاق مذكور شكسته و فروریخته است. از طرفی، فوت علیشاه نیز از دیگر عوامل توقف ادامه ساخت بنا در آن زمان ذکر شده است. با نگاهی گذرا بر سرگذشت این بنای ۷۰۰ ساله میتوان دریافت که ارگ تبریز یادگاری ارزشمند از آسیبهای طبیعی و حوادث تاریخی دوران گذشته است و با وجود این آسیبها همواره سنگری مستحكم و مسلط بر شهر تبریز بوده است. همچنین، این مجموعه به اقتضای ویژگیهای هر دوره، کاربریهای متفاوتی نیز داشته است. برای مثال، در دوران سلطنت قاجاریه، این مسجد و محوطه آن به انبار غلات و انبار مهمات نظامی تبدیل شده و ازاینرو، حصاری دور آن کشیده شد؛ و به همین دلیل نام آن به ارگ تغییر یافت. در واقع، با آغاز جنگهای ایران و روسیه در سالهای ۱۸۰۴-۱۸۲۴ و جنگ ایران و انگلیس در ۱۸۵۷، مجموعه ارگ علیشاه به ارگی نظامی تبدیل شد و به فرمان عباس میرزا، ولیعهد قاجار، دو نهاد نظامی مهم از جمله سربازخانه «ستاد فرماندهی جنگ ارتش ایران» و کارخانه ریختهگری و توپریزی در محوطه ارگ تبریز ساخته شد. بهعلاوه، در دوره قاجار عمارت کلاه فرنگی نیز در همین محوطه احداث شد. در زمان مشروطیت و قیام مردم تبریز، این بنای تاریخی باز همسنگری برای مبارزان مشروطهخواه بود و باعث تقویت موضع نیروهای ستارخان و باقرخان در برابر شلیک توپخانه محمدعلی شاه قاجار شد. جای گلولههای توپ که یادگار مبارزه آزادیخواهان با استبداد است، هنوز روی دیوارهای ارگ قابلمشاهده است. در دوران پس از مشروطه نیز مردم تبریز به مقابله با تهاجم ارتش روس برخاستند و مانند گذشته ارگ تبریز پایگاهی مستحکم برای مدافعان بود. آنها توپی را در بالای ارگ برای دفاع از مواضع خود قرار داده بودند. در سال ۱۲۹۰ هجری شمسی با سقوط تبریز و اشغال آن، نیروهای روس دیوار ارگ را به توپ بستند. البته در دوره مشروطه و پس از آن در محوطه ارگ، بناهای دیگری مانند مدرسهی نجات – یکی از نخستین مدارس مدرن ایرانی- و سالن تئاتر ساخته شد که نمونه آن فقط در سنپترزبورگ وجود داشت.
معماری ارگ تبریز : بنای ارگ تبریز یکی از شاهکارهای هنر معماری ایران به شمار میرود که عظمت آن در هنر معماری ایران و بهعنوان نمونهای از بنای اسلامی، کمنظیر است. ساخت این بنا در سال ۷۱۶ هجری قمری به دستور تاجالدین علیشاه گیلانی آغاز و در سال ۷۲۴ به اتمام رسید. سبک معماری این بنا با توجه به نظرات استاد پیرنیا (به شیوه آذری بوده) و معمار آن استاد فلکی تبریزی یاد شده است. شیوه آذری، سبکی در معماری ایرانی پس از اسلام است که به آذربایجان منسوب است.این شیوه، سبک مغول یا ایرانی – مغول نیز نامیده میشود که در دورهی حکومت ایلخانان بر ایران (۶۵۴-۷۳۶ق /۱۲۵۶ -۱۳۳۶م) رواج یافت. در ساخت این بنا، ساروج و مصالح ساختمانی بادوام استفاده شده است. این بنا نیز مانند سایر آثار تاریخی از زلزله ویرانگر قرن دهم شهر تبریز در امان نمانده و بخش اعظم مجموعه ارگ در این پدیده طبیعی فروریخته است. با این حال بخشی از دیوارهای بلند این مجموعه بر جای ماند تا یادگار پایداری در برابر این پدیده طبیعی مهیب باشد، گرچه شکستگی بزرگی در بدنه ارگ از این زلزله پدیدار شد. بقایای موجود بنا بهصورت سه دیوار بلند است که به شكل ایوان دیده میشود. قسمت مسقف مسجد بوده و در حقیقت تشکیلدهندهی ایوان طاقپوش و طاق استوانهای عظیمی است. این بخش، شبستان و عنصر اصلی مسجد علیشاه بهشمار میرفته است. عرض این بنای به جا مانده ۳۰ متر و ارتفاع آن ۲۶ متر است. عرض هر یک از این دیوارها نیز ۱۰ متر و داخل آنها مرکب از دو دیوار عریض است که توسط طاقهایی به هم اتصال یافتهاند. البته در حفاریهای انجام گرفته این نکته مشخص شده است که ۷ متر از دیوارها زیر خاک قرار دارد. بهدلیل تخریبها و آسیبهای متعدد، تصویر مشخصی در مورد شکل اولیه و کامل مجموعه وجود ندارد؛ ولی این بنای عظیم در بیشتر سفرنامهها و نیز توسط مورخان معتبری مانند ابنبطوطه، بدرالدین محمودالعینی، مرتضی میزرا پسر عم نادر میرزا مولف تاریخ و جغرافیای دارالسطنه تبریز، حمد الله مستوفی و …. توصیف شده است. از اطلاعات و توصیفهای ذکر شده در این کتابها و اسناد میتوان دریافت که این بنا در زمان تاجالدین علیشاه، مسجد جامع شهر محسوب میشده و مزین به كاشی و ازاره سنگی و ستونهای مرمری و كتیبهها و گچبریهای زیبایی بوده که بعدها رو به ویرانی نهاده و متروک شده است. ارگ تبریز و محوطه باستانی آن در ۱۵ دی ۱۳۱۰ خورشیدی به شماره ۱۷۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است و نقشهی حریم استحفاظی قانونی و ضوابط حفاظتی آن، در نشست ۲۹ خرداد ۱۳۵۷ شورای حفاظت آثار تاریخی اداره کل حفاظت آثار تاریخی مشخص و مورد تایید اعضا قرار گرفته است.
ارگ تبریز کجاست؟ ارگ تبریز در مرکز شهر تبریز، در ضلع جنوبی تقاطع خیابان امام خمینی و فردوسی و در نزدیکی محدوده میدان ساعت قرار دارد. برای دسترسی به ارگ تبریز میتوانید از وسایل نقلیه عمومی یا خودروی شخصی استفاده کنید. ایستگاه میدان ساعت خط اتوبوس تندروی شریعتی-آبرسان در فاصله کمی از این مکان قرار دارد و با پیادهروی میتوانید خود را به مقصد برسانید. نزدیکترین ایستگاه مترو به ارگ تبریز نیز ایستگاه شهید محققی است. اگر قصد استفاده از خودروی شخصی را دارید، شلوغی مرکز شهر و کمبود فضای پارک را مدنظر داشته باشید. شاید بتوانید در کوچههای اطراف مکانی برای پارک خودرو پیدا کنید.
مقبره همایون دهلی هند
مقبره همایون دهلی ، دومین پادشاه قوم مغول (سلسله ی گورکانی)، بیش از آنکه شبیه به آرامگاه باشد یادآور یک کاخ مجلل و با شکوه است. این آرامگاه، یکی از زیباترین آثار به جا مانده از قوم مغول و اولین نمونه ی آن در هندوستان می باشد. به واسطه ی سالها پناهندگی و زندگی همایون در ایران، معماری این مقبره بر عهده ی میرک غیاث الدین و پسرش سید محمد بن میرک غیاث الدین گذاشته شده بود که با الهام از بنای تاج محل و چهار باغ اصفهان ساخته شد.
تاریخچه مقبره همایون دهلی : امپراتور مغول، همایون در سال ۱۵۵۶ درگذشت و در قصر خود در دهلی به خاک سپرده شد.در سال ۱۵۶۵، حدود ۹ سال پس از مرگ همایون، ملکه او (حمیده بانو بیگم) تصمیم به ایجاد مقبره ای زیبا برای همسر خود گرفت. ساخت و ساز حدود ۸ سال به طول انجامید و در سال ۱۵۷۲ به پایان رسید. کاهش این اثر تاریخی تقریبا بلافاصله پس از ساخت و ساز آن آغاز شده است و کشور هند به پایتخت به Agra منتقل شد، سلسله مغول شروع به سقوط و این بنای تاریخی اهمیت خود را میان فرمانرواین از دست داد. پس از گذشت یک قرن از ساخت و ساز این بنای تاریخی باغ هایی سر سبز و زیبا اطراف آن برای افرادی که در نزدیکی آرامگاه می امدند، استفاده شد. در سال ۱۸۵۷، پس از تهاجم بریتانیا به دهلی نو هند، این باغ سبز با باغی به سبک انگلیسی جایگزین شد. بعد از ۱۹۰۳-۱۹۰۹ بع دستور نایب السلطنه، لرد کرزن، توجه بیشتری به باغ گردید. در سال ۱۹۹۳ آرامگاه همایون به عنوان یکی از میراث جهانی از سوی یونسکو معرفی شد. از آن زمان در این مجموعه چند پروژه انجام شد. ترمیم عمده ای از بنای تاریخی و باغ اطراف آن در طول سل های ۱۹۹۹-۲۰۰۳ مورد اقدام قرار گرفت. در نهایت تمام بناهای تاریخی و فضاهای سبز آرامگاه همایونی کشور هند دوباره بازسازی شد. کانال های آب باغ دوباره کار گذاشته شد و یک سیستم گردش آب جدید برای کانال ایجاد شد، بیش از دو هزار درخت در باغ کاشته و چشمه های باغ دورباره به جریان افتاده شد.
آمار آرامگاه همایون:
- بدن امپراتور در دو محل مختلف قبل از اینکه به آرامگاه همایون متقل شود، به خاک سپرده شد.
- اگر چه دکوراسیون داخلی آرامگاه که امروز میبینیم، ان چیزی که در گذشته بوده است، نیست. با تشکر از ویلیام فینچ (تاجر انگلیسی) که در سال ۱۶۱۱ از مقبره بازدید کرد و توضیحات بسیاری را از جزئیات این مقبره در اختیار ما باقی گذاشته است، او نوشته است، داخل مقبره با فرش گرانبها تزئین شده و یک سرپناه تشریفاتی (Shamiana) بالای مقبره وجود دارد و چادری کوچک در بالای مقبره های گمنام دیگر قرار داده شده. مقبره گمنام با نسخه هایی از قرآن مزین شده است. شمشیر، عمامه و کفش همایون نیز به یادبود آن پادشاه در مقبره گذاشته شده است.
- معماری مقبره همایون مدلی برای تاج محل بوده است.
- معماری مقبره مخلوطی از معماری ایرانی های فارسی زبان و سنت های هند است.
- حدود ۱۵۰ قبر در آرامگاه همایون و باغ اطراف آن وجود دارد.
اطلاعات تکمیلی : آرامگاه همایون به راحتی از طریق حمل و نقل عمومی در دسترس است. شما می توانید یک قطار از ایستگاه مرکزی دهلی نو به ایستگاه نظام الدین شرق سوار شوید. از ایستگاه شرق نظام الدین نیز کمتر از ۵۰۰ متر دروازه های این مجموعه تاریخی را خواهید یافت. هزینه ورود به مقبره برای افراد و تور گردشگری هند متفاوت است. برای شهروندان هند و بازدید کنندگان از سارک (بنگلادش، نپال، بوتان، سریلانکا ، پاکستان، مالدیو و افغانستان) و کشورهای BIMSTEC (بنگلادش، نپال، بوتان، سریلانکا، تایلند و میانمار) ۱۰ روپیه است. و افراد دیگر باید ۵ دلار برای هر نفر پرداخت کنند. ورودی برای کودکان تا ۱۵ سال رایگان است. ساعت خاصی برای ورود به مقبره تعریف نشده، عموماً از طلوع ساعت ۵ صبح تا غروب مقبره برای بازدیدکنندگان و گردشگران کشور هند ، باز می باشد.
باغ گنبد سبز قم
مقابر گنبد سبز برج های آرامگاهی با قدمتی مربوط به دوره هشتم هجری هستند که در گوشه ی باغی کوچک و قدیمی به نام باغ گنبد سبز یا دروازه کاشان واقع شده اند . اين سه گنبد که از حيث هنر گچبري از نمونه هاي منحصر به فرد به شمار مي روند . با توجه به دو کتیبه تاریخی موجود ، این گنبدها مدفن امرای خاندان علی صفی فرمانروایان مستقل قم در قرن هشتم هجری قمری است ولی کتیبه سوم از بین رفته است و اطلاعی از تاریخ و نام صاحب گنبد در دست نیست . مقابر باغ گنبد سبز در پانزدهم دی ماه سال ۱۳۱۰ با شماره ۱۲۹ در فهرست آثار ملی ثبت شده است و سه جنوبی ، میانی و شمالی این اثر به عنوان یکی از آثار تاریخی استان قم به یادگار مانده است . گنبد جنوبی مدفن خواجه اصیل الدین ، فرزند علی صفی نیای بزرگ خاندان صفی و عموی بانی گنبد است . او نخستین شخص از این خاندان است که بر حکومت قم و مضافات آن دست یافت . در گنبد میانی سه نفر مدفون هستند . نخستین فرد که نام او در آغاز کتیبه آمده خواجه علی صفی است که شخصیتی سیاسی اجتماعی در قرن هشتم و دومین امیر خاندان صفی بود . دومین مدفون در این گنبد ، امیر جلال الدین است که در متون تاریخی سخنی از او به میان نیامده است . سومین فرد مدفون هم به عنوان برادر خواجه علی صفی نام برده شده است . کتیبه گنبد شمالی همانطور که ذکر شد از بین رفته است اما بر اساس شواهد و قرائن این گنبد هم مربوط به همان دوره خاندان صفی است. گنبدهای مقبره از دو پوسته گسسته رک تشکیل شده و پوسته خارجی به منشور شانزده ترکی و پوسته داخلی بصورت عرقچین است که بر روی بدنه استوانهای شکل دوازده وجهی بنا قرار دارد . گنبدهای مخروطی بنا و خلاقیتی که در ساخت آن ها استفاد شده است بر منحصر به فرد بودن این اثر به خصوص در استان قم افزوده است.
عدم توجه به این بنا درطول زمان و فرسایش حاصل از تفاوت دما و گذر زمان سبب شد که پوسته خارجی گنبد جنوبی در طی زمان تخریب شده و فرو بریزد و به همین علت هم گنبد جنوبی متفاوت از دو گنبد دیگر به نظر می رسد . بر اساس تلاشهایی که در راستای ترمیم این بنا صورت گرفت پوسته داخلی آن در دوران معاصر تعمیر و بازسازی گردید . بدنه استوانهای شکل بنا از بیرون به صورت دوازده وجهی است که ازداخل بنا به هشت ضلعی منظم تغییر شکل داده است و میتوان نشانههای معماری اسلیمی را به وضوح در آن دید . به کار گرفته شدن اسامی الله، محمد و علی تصدیقی متقن بر اسلیمی بودن این بنا است . از دیگر ویژگیهای این بنا به کارگیری رنگهای متعدد و متنوع در گچ بریهای داخلی آن است، شمسههای به کار رفته در نمای بنا بر زیباییها آن افزوده است، همه اینها در ترکیب با کتیبههایی با خطوط ثلث و کوفی هر چشمی را به خود خیره خواهد کرد. گچبریهای داخلی بنا به صورت برجسته با رنگ سفید بر روی زمینه لاجوردی رنگ آرامشی را به فضای درونی بقعه بخشیده است که آن را مرهون سبک و سیاق معماری اسلیمی است . نقوش اسلیمی میان دو حاشیه نقش و نگار شده و با ترکیب خیره کننده آیات قرآن در میان نقشهایی از گل زیباییهای بصری بسیاری را خلق کرده است. بدنه داخل بناها از سقف تا نزديک سطح زمين با آرايش هاي ظريف گچبري و نقش و نگار ها و ترنج ها زينت داده شده و در هر يک سه کتيبه سراسري گچبري شده است.
عمارت قزاقخانه تهران
در نزدیکی کاخ شهربانی تهران بنای قدیمی با معماری ساده به چشم میخورد که عمارت قزاقخانه نام دارد. این بنا با زیبایی و معماری جذاب خود هر بازدیدکنندهای را وسوسه میکند که از این بنا دیدن کند. این بنا را میتوان یکی از اولین ساختمانهای اداری و نظامی پایتخت نامید که تا امروز پا برجاست و در دل پایتخت قرار دارد. عمارت قزاقخانه در سال ۱۲۸۰ به دستور مظفرالدین شاه و در زمان ناصرالدین شاه ساخته شده است و حدود ۱۶۰ هزار متر مربع مساحت دارد. بنای عمارت قزاقخانه تهران در گذشته محلی برای استقرار قوای قزاق بود (قوای نظامی ویژهای که در پی قراردادی بین ایران و روسیه تشکیل شد) که رضا شاه و کلنل لیاخوف فرماندهان این ارتش بودند. سازه عمارت قزاقخانه در ۳ طبقه ساخته شده که در طبقهی اول تالارهایی آجری و در طبقات بالاتر راهروهایی با اتاقهای مختلف وجود دارد. این عمارت تا سالها قبل در اختیار ارتش بود و بخشهایی از آن مورد مرمت قرار گرفت. امروزه میتوان نمونهای از بازسازیهای دیوار بیرونی عمارت که شامل کاشیها و آجرهای زیبا و همچنین گچبریهای ساده است را دید و پی به رمز و راز این بنای قدیمی برد. سازه عمارت قزاقخانه نیاز شدیدی به بازسازی داخلی دارد و نمیتوان از آن بازدید کرد. به جز ساختمان عمارت قزاقخانه دو بنای دیگر که خوابگاه سربازان بوده نیز باقی مانده که قرار است تا در آینده در این مجموعه مورد مرمت قرار گیرند و ابهت گذشتهی خود را باز پس گیرند. در پلان عمارت قزاقخانه ترکیبی از هنر اروپایی و ایرانی به چشم میخورد و با داشتن ایوانهای مختلف دید خوبی به اطراف خود دارد. دلیل وجود ایوانهای مختلف این مجموعه این است که در محوطهی کنار آن مراسمات نظامی برگزار میشد و افراد والامقام در آن ایوانها به تماشا میایستادند. معماری این بنا بسیار هنرمندانه انجام شده و نمای بیرونی آن با وجود آسیب دیدن هنوز هم زیبا است. امروزه عمارت قزاقخانه در اختیار دانشگاه هنر تهران قرار دارد و همچنان منتظر بازسازیهای لازم است. اگر روزی از کاخ شهربانی و سردر باغ ملی دیدن کردید، حتما در کنار عمارت قزاقخانه نیز عکس یادگاری بگیرید و از تماشای معماری جذاب آن لذت ببرید. آدرس عمارت قزاقخانه به راحتی قابل جستجو است و میتوانید به خیابان امام خمینی، سردر باغ ملی و محوطه میدان مشق تهران بروید و آن را به نظاره بنشینید.
کاخ مروارید (کاخ شمس) البرز
مهرشهر یکی از مناطق مهم شهر کرج، دارای دو خیابان اصلی به نامهای ارم و شهرداری است که در انتهای خیابان ارم کاخ مروارید یا همان کاخ شمس پهلوی قرار دارد. پس از ساخت کاخ مروارید و در زمان محمدرضا شاه پهلوی، یک بلوار ۴ بانده و منطقهای ویلایی برای شهروندان در سه فاز در مجاورت کاخ ساخته شد که مهرشهر نام گرفت. شمس پهلوی به دلیل بیماری آسم این منطقه را برای زندگی انتخاب کرد. کاخ مروارید که هم اکنون نیز پا برجاست و عموما از آن با نام کاخ شمس یاد میشود، از آثار تاریخی و جاهای دیدنی کرج و استان البرز محسوب میشود. کاخ مروارید با زیر بنای ۲۵۰۰ متر مربع برای اقامت شمس پهلوی در سالهای ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۷ بنا شد. این بنا توسط وسلی پیترز، معمار آمریکایی و بنیاد فرانک لوید رایت با صرف هزینه یک میلیون دلار به شکل یک سفره ماهی که صدفی آن را در برگرفته است، طراحی و ساخته شد. این کاخ در زمینی به مساحت ۱۱۱ هکتار با ۲۵۰۰ متر مربع زیربنا در مهرشهر کرج، انتهای خیابان ارم واقع شده است. تا سال ۱۳۵۷ به مدت ۱۲ سال شمس پهلوی و خانواده او در این کاخ زندگی میکردند. گفته میشود شمس پهلوی در این کاخ ایرانی، اروپایی پذیرای مهمانان ویژهای از داخل و خارج از کشور بوده است. کاخ مروارید یکی از با ارزشترین کاخهای تاریخی ایران است و از لحاظ ویژگیهای فنی از بسیاری از کاخهای موجود چند پله بالاتر است و تکنیکهای که در ساخت، طراحی و رنگ آمیزی این مجموعه به کارگرفته شده حتی از سبک و شیوه ساخت کاخ سعدآباد نیز برتر است. سازه اصلی بنا به صورت سفره ماهی طراحی شده است و ضلع شمالی کاخ و محوطه بیرونی دریاچه نیز به شکل بالههای سفرهماهی اجرا شده است. در طراحی فضای بیرونی دریاچه کوچکی از سه طرف کاخ را احاطه کرده است. همه فضاهای معماری در زیر سقفی با فرم حلزونی و با نورگیرهای گوناگون و بهشکل دانههای مروارید اجرا شده است. تالار طلایی بار، دفتر مخصوص شمس، تالار پذیرایی، سالن سینما، سالن بیلیارد، استخر، آبنما، محل نگهداری پرندگان کمیاب، اتاقهای خواب از بخشهای متنوع این کاخ هستند. یکی از مهمترین بخشهای این کاخ اتاق صدف است که دارای تزئینات مختلفی بوده، به خصوص نمای بیرونی آن که بصورت حلزونی شکل ساخته شده است. این کاخ یکی از مجهزترین، مرفهترین و اشرافیترین بناهای دورهی پهلوی محسوب میشود. در ساخت و ساز کاخ شمس، هیچ یک از اصول معماری ایرانی رعایت نشده و سبک، نقشه و ساختار آن کاملا غربی است. معماری این اثر که بخشی از تاریخ معماری مدرن است، با تاثیر از شیوه فرانک لوید رایت از پرآوازهترین معماران آمریکایی است که از سوی یکی از شاگردان ایرانیاش به نام عامری شکل گرفته است.
پس از انقلاب این کاخ به بنیاد مستضعفان و بعد از حدود ۱۵ سال به بنیاد تعاون واگذار شد و بنیاد تعاون نیز در ازای هزینهی صدور مجوزِ ساخت و ساز در حدود ۸۰ هکتارِ این مجموعه، ساختمانهای مسکونی مجموعهی کاخ شمس را به شهرداری فروخت. از آن زمان از این کاخ به عنوان موزه و با نام مجتمع اردویی، تفریحی شهید فهمیده استفاده شده است تا حدود سال ۱۳۸۲ و پس از بارش سنگین برف و با شکایت اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری، کار این مجتمع تفریحی به پایان رسید. ۳۰ درصد یعنی ۲۷ هکتار از مجموعه کاخ مروارید به اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان البرز واگذار شد تا با مرمت و ساماندهی فضای کاخ، امکان بازدید عموم از آن فراهم شود. این کاخ اکنون در وضعیت نامناسبی قرار دارد و گفته میشود به بودجهای معادل ۲۰۰ میلیارد تومان برای بازسازی و مرمت نیاز دارد و هنوز مالکیت آن کامل تعیین نشده است. بیشتر بخشهای بنا دچار آسیبهای جدی شده است، سقفها نم برداشته، جداره و تزیینات سردرها کنده شده و دربها شکسته شدهاند. آب باغ قطع شده است و درختان نادر آن زرد شدهاند. این اثر در سال ۱۳۸۲ به شماره ثبت ۷۰۶۷ در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفته است.