معماری
مسجد دو مناره سقز
موقعیت مسجد دو مناره : مسجد دو مناره سقز واقع در محله میان قلعه سقز و در دامنه یگانه تپه تاریخی داخل شهر ؛ یعنی نارین قلعه ، و در واقع در بافت قدیم شهر ، در خیابان امام خمینی و پشت حسینیه سقز ، قرار دارد . این مسجد در محیطی آزاد ساخته شده ، و از هر طرف باز است . از طرف شمال به یک کوچه سه متری محدود به تپه قلعه قدیم نارین قلعه و خیابان امام ، و از طرف جنوب به محوطه باز حوضخانه راه دارد . در جهت غرب به یک گذرگاه چهار متری ، و از طرف شرق نیز به یک کوچه یک متری محدود است . این مسجد در سال ۱۳۸۰ با شماره ثبتی ۲۶۰۰ ، جزء آثار ملی کشور به ثبت رسید.
ارزش تاریخی مسجد : بنای مسجد طبق روایات محلی ، به زمان شیخ حسن مولان آباد ، از عرفای حکیم ریاضیدان مشهور عصر افشاریه ، بر می گردد . هنگام عزیمت نادرشاه افشار به بغداد وی از منطقه سقز عبور کرد و طبق درخواست شیخ حسن مولان آباد برای ساخت مسجدی برای اهالی شهر سقز . نادرشاه دستور ساخت این مسجد را در بافت قدیم شهر سقز داد . در حال حاضر نیز برخی از اهالی منطقه به این مسجد ، مسجد شیخ حسن مولان آباد می گویند . از نشانه ها و دلایل صحت این مدعا ، این است که در این سفر ،نادرشاه دو عصای مرصع و یک سفره منقوش زیبای چرمی را نیز به شیخ حسن هدیه می دهد . این وسایل در حال حاضر ، در قریه مولان آباد ، که آرامگاه این عارف عالی رتبه در آن قرار دارد . نگهداری می شود . همچنین ، یک جلد کلام ا… مجید خطی در مقبره شیخ حسن است ، و تاریخ آن به اواخر دوره افشاریه دلالت دارد . همچنین با توجه به کاشیکاریهای این مسجد که بیشتر مربوط به اواخر افشاریه و اوایل زندیه است و خصوصیات آن دوران را دارد می توان به طور قطع مطمئن شد که بنا مربوط به دوره افشاریه است ، و در دورانهای بعدی مرمت شده و تعمیرات جزئی در آن صورت گرفته شده است .
شرح بنای مسجد : مسجد دو مناره سقز ، پلانی تقریبا مربع شکل دارد . در ساخت این مسجد ، از مصالحی مانند : خشت خام ، ملات گل ، سنگهای لاشه ، آجر و چوب استفاده شده است . ورودی اصلی این مسجد ، در ضلع غربی قرار گرفته است . این در ورودی ، سر در آجری با بافت گره چینی آجر و کاشی زرد رنگ دارد ، که معرف دوره زندیه است . بعد از در ورودی ، یک دالان ارتباطی برای رسیدن به شبستان مسجد قرار دارد . ابعاد این دالان ارتباطی ، حدود ۳ در ۵/۳ متر است ، که از همین دالان به وسیله نه پله می توان به پشت بام مسجد رسید. پله های این راه ارتباطی ، بدین صورت ساخته شده اند که از چوبی جهت لبه پله استفاده نموده ، و برای ساخت پله ها پشت این لبه چوبی را به وسیله سنگهای لاشه ، خشت خام و اندودکاه گل پر کرده اند. شبستان مسجد دقیقا در ضلع شرقی این دالان قرار دارد ، که از طرق درگاه جداگانه می توان به آن را ه یافت . ابعاد این شبستان ، حدود ۱۰ در ۱۲ متر است .. سقف این شبستان با ارتفاع ۲ متر و ۸۰ سانتیمتر ـ همانند بیشتر مساجد آن محل ـ بر روی چهار ستون چوبی تقریبا مدور با سر ستونهای چوبی مشکل ، تکیه داده است . پشت بام این مسجد تا سال ۱۳۶۴ ،کاهگلی بود ؛ که در آن سال با همت اهالی محله ، اندود کاهگل برداشته و پشت بام بنا آسفالت شد . قطر ستونهای این بنا در حدود ۳۵ سانتیمتر است . که بر روی پایه ستونهایی سنگی با همین قطر قرار دارند. در ضلع جنوبی این شبستان و قبل از هر چیزی ، محراب مسجد جلب توجه می کند . این محراب ، بافت قدیم خود را که همان طاق هلالی باشد ، حفظ کرده است . البته به دلیل اینکه در سال ۱۳۷۸ همه مسجد گچکاری مجدد شد ، تغییراتی در تزیینات و مشخصه های آن به وجود آمد ؛ به طوری که امروزه فقط محرابی هلالی مشاهده می شود که بر بالای آن “ بسم ا…. الرحمن الرحیم ” با گچ ، قالب گیری شده است . در ضلع جنوبی شبستان علاوه بر محراب ، دو راه ارتباطی دیگر که دقیقا شکل محراب را دارند ، برای راه یافتن به ایوان جلوی مسجد ، تعبیه شده است . قطر دیوارهای این مسجد ،حدود یک متر و ۷۰ سانتیمتر است ، که در ضلع جنوبی و داخل محراب ، بوضوح می توان آن را مشاهده کرد . راز استحکام و پایداری بنا از دوره افشاریه تاکنون ، بدون تردید همین ضخامت و ستبری دیوارهای آن است . در ضلع شرقی شبستان ، شش تاقچه با اندازه های متفاوت قرار گرفته است ، که از ان برای نگهداری مصحفها و وسایل دیگر مربوط به مسجد استفاده می شود .. در این ضلع ، همچنین یک در ارتباطی به اتاق در ضلع شرقی مسجد که برای انباری از آن استفاده می شود ، تعبیه شده است . در ضلع شمالی شبستان و در زمانهای قبل ، سکویی وجود داشت که احتمالا کاربرد آن برای این بود که بچه هایی که در نماز یومیه شرکت می کردند ، بالای آن نمازشان را به جا می آوردند و می توانستند امام جماعت مسجد را ببینند. این سکو در حال حاضر وجود ندارد . در این ضلع در سال ۱۳۷۹ ، شومینه ای ساختند که بیشتر جنبه تزیینی دارد . و از آن استفاده چندانی نمی شود در این ضلع شبستان بجز این شومینه ، دیگر هیچ گونه عنصر تزیینی ، همانند تاقچه یا عناصر دیگر ، دیده نمی شود . در ضلع غربی شبستان ، چهار تاقچه با اندازه های متفاوت ساخته شده اند ، که همان کاربرد تاقچه های ضلع شرقی را دارند . تاقچه هایی که از آنها نام برده شد ، به دلیل متاخر بودن گچکاری مسجد ، مشخصه بارزی ندارند که بتوان آن را بر شمرد . فقط ، تاقچه هایی اند معمولی با شکل تقریبا مستطیلی ، که البته دیوارهای اضلاع شبستان را از یکنواختی بیش از حد خارج کرده اند . در ضلع غربی مسجد علاوه بر دالان ارتباطی به شبستان اصلی مسجد ، دو اتاق دیگر نیز وجود دارد که در ادوار پیشین ، محل سکونت طلبه های دینی و محل درس خواندن آنان بود . در حال حاضر ، کاربری این دو اتاق عوض شده ؛ به طوری که یکی از اتاقها به وضو خانه تبدیل شده ، و اتاق دیگر نیز خالی مانده است . راه ارتباطی به این اتاقها ، از داخل شبستان است . از طریق اتاق اول ، می توان به اتاق دوم راه یافت . احتمالا ، از ایوان جلویی مسجد ، به عنوان مصلای تابستانی استفاده می شد . به دلیل اینکه این مسجد همانند اغلب خانه های این منطقه بر سطحی شیبدار بنا شده است ، معماران اولیه آن برای اینکه بتوانند مسجد را بر روی سطحی مسطح بنا کنند .مجبور شدند در جلویی مسجد سکویی از سنگهایی لاشه با ارتفاعی در حدود ۴ تا ۵/۴ متر بنا نمایند ، و سپس مسجد را بر روی این سکوی سنگی بنا کنند . ایوان جلوی مسجد ، دقیقا بر روی این سکوی سنگ چین ساخته شده است . ابعاد این ایوان ۸۰/۴ در ۱۶ متر می باشد . که با شبستان اصلی مسجد دارای بامی در یک سطح است . این ایوان در ضلع غربی ، همانند خود مسجد ،در مجزایی دارد . بر بالای این در ورودی ، سر دری با بافت گره چینی آجر و کاشی هست ، که در آن عبارت : “ علی مدد” نقش شده است . علاوه بر این در ورودی را می توان از طریق محراب و درهای جانبی آن ؛ یعنی از داخل شبستان مسجد ، به این ایوان راه یافت در ضلع جنوبی این ایوان ، شش ستون چوبی با سر ستونهایی دقیقا مشابه ستون و سر ستونهای داخل شبستان تعبیه شده است . که بار سنگین سقف ایوان را به دوش می کشند . کف این ایوان ، تقریبا ۵۰ سانتیمتر از کف شبستان اصلی مسجد پایین تر است . به همین دلیل ، ستونهای آن نیز در حدود نیم متر از ستونهای داخلی شبستان بلندترند . نکته قابل توجه در این ایوان ، این است که برای پوشاندن سقف آن ، از چوبهای یک پارچه ای به طول تقریبی پنچ متر استفاده شده است . علاوه بر ستونهای چوبی در این قسمت ، نرده چوبی نیز با طرح ساده برای جلوگیری از پرت شدن افراد از ایوان به پایین مسجد ، تعبیه شده است . کل این مجموعه ایوان ، جلوی مسجد نمایی بسیار دیدنی و زیبا بخشیده است . همین بافت جلویی مسجد ، آن را در میان مساجد منطقه کردستان و شاید هم ایران متمایز کرده است . در ضلع شرقی ایوان ، مقبره یکی از امامان جماعت مسجد ، به نام سید حکیم ، قرار دارد . مردم برای تبرک و زیارت ، هر روزه آنجا می روند.
گلدسته های مسجد : موقعیت دو گلدسته بسیار زیبای این مسجد ـ که وجه تسمیه مسجد نیز شده اند ـ بدین صورت اسست که دو گلدسته در ضلع شرقی و غربی مسجد ، و دقیقا در موازات محراب مسجد قرار گرفته اند . هر دو گلدسته ، به صورتی بنا شده اند که نیمی از آنها داخل دیوارهای مسجد قرار دارد ، و نیمه دیگر آن نیز بیرون است. برای ساخت مناره ها در پی ، از سنگ استفاده شده و برای بدنه ، کلا آجر و کاشیهای معقلی رنگی به کار رفته است . این گلدسته ها با استفاده از کاشیهای معقلی و با نقوش زیبای هندسی ، تزیین شده اند . البته ، تزیینات کاشیکاری دو گلدسته ، متفاوت است . و در کل گلدسته ضلع غربی تزیینات بیشتری دارد. برای ورود به داخل گلدسته ها ، از پشت بام و از طریق دریچه کوچکی که با یک فرم در هر دو مناره تعبیر شده است ، می توان به داخل مناره ها راه یافت ، انتهای مناره ها با شش ستون استوانه ای کوچک و با ارتفاع تقریبی یک متر ، به سقف مناره ها منتهی می شود. ارتفاع گلدسته ضلع غربی از سطح پشت بام ، حدود ۵ متر و ۳۰ سانتیمتر است ، و۲ متر و ۸- سانتیمتر قطر دارد ، که با ۱۱ پله ، می توان به بالای آن راه یافت . گلدسته ضلع شرقی نیز ارتفاعی حدود ۵ متر و ۸۰ سانتیمتر ، و قطری حدود ۲ متر و ۶۰ سانتیمتر دارد ، که راه ارتباطی بر بالایی آن نیز از طریق ۱۲ پله ممکن می شود گلدسته ضلع غربی ، ۱۵ سانتیمتر به طرف کوچه غربی مسجد منحرف می باشد. در ادوار پیشین مؤذن برای اذان گفتن به بالای این مناره ها می رفت تا صدایش به گوش همه محله برسد . اما در حال حاضر ، این رسم منسوخ شده است ، و مناره ها این کاربرد خود را از دست داده اند .
حوضخانه مسجد : حوضخانه این مسجد در منتهی الیه ضلع جنوبی مسجد و مجزا از آن ساخته شده است . از طریق ۱۴ پله مرمرین سفید که در غرب مسجد ساخته شده اند ، می توان به آن راه یافت . این حوضخانه از نظر معماری ، اهمیت فراوانی دارد و همزمان با بنای اصلی مسجد ، ساخته شده است . پلان کلی ساختمان هشت متر است ، که اضلاع چهارگانه ان در انتهای دیوارها ، به وسیله چهار فیلپوش متوسط ،به سقفی گنبدی با قطر تقریبی ۵ متر منتهی می شود. برای روشنایی داخل نیز در اطراف گنبد ، روزنه های مدوری تعبیه شده است . که براحتی روشنایی داخل حوضخانه را تامین می کند . در ساخت این بنا نیز همانند مسجد در پی ، از سنگ و برای بدنه ، از آجر استفاده شده است . کف این حوضخانه ، سنگ فرش زیبایی دارد . در چهار طرف حوض نیز چند عدد سنگ خارای میان تهی برای نشستن کسانی که وضو می گیرند ،گذاشته شده است . شبکه آبرسانی حوض و آبریزگاهها در قدیم ، بدین صورت بود که آن کاریز به وسیله جوییهای سنگی ، به داخل حوض سرازیر می شد . این آب از داخل حوض نیز دوباره به وسیله جوییهای سنگی ، به ترتیب از آبریزگاهها عبور می کرد و در انتها ، به بیرون محوطه آبریزگاهها و حوضخانه سرازیر می شد . این شبکه در حال حاضر ، آبریزگاهها را شامل نمی شود . فقط حوضخانه از آب بسیار گوارا و روشن کاریز تغذیه می کند ، و در آبریزگاهها از آب شهری استفاده می شود . بنابر اظهارات معتمدان محل ، در کنار این حوض ، در اتاق مجزا حوض دیگری نیز وجود داشت که برای غسل کردن نمازگزاران و تطهیر اموات ، از آن استفاده می شد . این حوض بعدها برای گسترش آبریزگاهها ، از بین رفت . در گوشه های دیوار این حوضخانه ، به تناوب هر شش ردیف آجر ، تیکه های چوب دقیقا به ضخامت آجرها کار گذاشته شده تا فشار دیوارها را مهار کند و از ترک خوردن دیوارها جلوگیری شود .
عناصر تزیینی : عناصر تزیینی به کار رفته در داخل این مسجد ، همان تاقچه های گچکاری شده ، شومینه ضلع شمالی ، شبستان و سرستونهای چوبی به کار رفته در مسجد است . دیوارهای بیرونی مسجد ، با استفاده از طاقنما های آجری تزیین شده است . در هر طاقنما ، مقدار زیادی شمسه کلوک معقلی ، به طور ساده یا چهار لنگه با ترکیب زیبایی به کار رفته است . از دیگر عناصر تزیینی ، سرو معقلی می باشد که همه این عناصر تزیینی . بر روی زمینه آجری با بافت ساده یا حصیری نقش شده است . کاشیهای معقلی که برای تزیین به کار رفته اند . شامل چهار رنگ : سفید ، آبی ، زرد و سیاه است.
کاربری بنا : درباره کاربری بنا و نوع بهره برداری از آن ، باید ذکر کرد که از این مسجد از ابتدای ساخت ، به عنوان پایگاه مذهبی و اجرای فرییضه پنجگانه نماز جماعت استفاده می شده است . همچنین ، طلبه های علوم دینی نیز برای طلب علم ، پیش ماموستا و روحانی این مسجد می آیند و مدارج علوم دینی را کسب می کنند . همچنین ، از طرف سازمان میراث فرهنگی استان کردستان پیشنهاد شده است که از این مسجد در آینده ، به عنوان کتابخانه دینی و مذهبی نیز استفاده شود.
بقعه شیخ زاهد گیلانی
بقعه شیخ زاهد گیلانی با تمام زیبایی معماری و مسیری پر از جاذبه طبیعت گردی، نشان دیگری از زیباییهای گردشگری گیلان است مسیر زیبایی که در نهایت به گنبد هشت ترک فیروزهای این بقعه تاریخی ختم میشود، خود با جاذبههایی شعف انگیز چون مزارع برنج، جنگل و رودخانه احاطه شده است. عطر برنج در مسیر راه به سمت شرق گیلان گردشگران را به استشمام عمیقتر وا میدارد، و چه بهتر اگر باران پودری شمال نیز به راه باشد و هر چند که در آفتاب طلایی آن مناظر دیدنیتر. کلبههای چوبی با دیوارهای گلین و سقفهای کلش به سر حکایت از مرز بندی مالکیت شالیزارها دارد.در دو طرف جاده در سایه سار درختان صنوبر فروشندگان محلی در زیر سایهبانهای پارچهای و آلاچیقهای چوبی سوغات محلی گیلان چون کدوتنبل، ماهی، گوجه سبز، بادام زمینی و … را چیده و سیرهای تازه را برای فروش چلیپا کردهاند. پس از این همه زیبایی در انتهای مسیری خاکی که در طرفی از آن خانههای مسکونی است و در طرفی دیگر سبزه زار، به روستای شیخانور لاهیجان میرسیم. این بقعه در روستای شیخانور یا شیخانه بر در ۴ کیلومتری شرق لاهیجان در دامنه کوه و در میان مزارع سبز چای واقع شده است.
مدفن شیخ تاجالدین ابراهیم ملقب به شیخ زاهد گیلانی از عرفا و دراویش بزرگ و از استادان شیخ صفیالدین اردبیلی است. شیخ زاهد در سال ۷۱۱قمری دار فانی را وداع گفت و بعدها به سال ۸۹۲قمری سلطان حیدر صفوی به سبب خوابی که دیده بود، با معماران و نجارانی که از شهر شیروان با کشتی به گیلان منتقل شده بودند، این بنا را ساخت و جسد شیخ را به آن جا منتقل کرد. بنای بقعه با دو اتاق مربع و مستطیل شکل در کنار هم قرار گرفتهاند در کنار اتاقها، در سمت شمال، ایوان طویلی با هفت فیلپا در شرق حرم، ایوانی با شش فیلپا و در حاشیه و قسمت جنوبی همین اتاق نیز ایوان دیگری با شش فیلپا دیده میشود. ازاره دیوارهای ایوانها تا ارتفاع ۱۱۵سانتی متر با کاشی کاری هفت رنگ عصر قاجار تزیین شده است. طاقچههایی با طاق جناقی در قسمتهای مختلف ایوان به چشم میخورد. از زیباترین قسمت بنا باید به گنبد هرمی و هشت ترک اشاره کرد که شیب تند آن به دلیل عبور سریع آب باران تهیه شده و سطح حره را با کاشی کاری زرد و آبی، سفید و سیاه، با نقوش سنتی و گل دار پوشاندهاند. اطراف گنبد و دیگر نقاط بنا را با سفال پوشش دادهاند. بقعه شیخ زاهد گیلانی، متعلق به قرن نهم قمری بوده و دارای شماره ثبت ملی ۸۲۴سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور است.مسیر راه و دیدنیهای طبیعت گردی آن موید این مطلب است که گیلان تنها به ماسوله، دیلمان و قلعه رودخان خلاصه نمیشود.
کلیسای سرکیس مقدس خوی
کلیسای سرکیس مقدس، در استان آذربایجان غربی، درسه کیلومتری باخترشهر خوی،در کوی میدان کلیسا یا کوی امام زاده، در جایی که پیرامون آن را کشتزارها فراگرفته اند، قرار دارد. پس از ورود سپاهیان عثمانی به آذربایجان غربیو به دنبال رویدادهای خونینی که میان سال های ۱۲۹۷-۱۲۹۹خ/۱۹۱۸-۱۹۲۰ درخوی پیش آمد ارمنیان رهایی یافته از آن ناحیه کوچ کردند و از آن زمان، این کلیسا فراموش شد ولی با استواری ویژۀ خود سده ها بر جای ایستاده است. کلیسای سرکیس مقدس از گذشته های دور تا کنون به سورپ سرکیس، سنت سرکیس، سارکیس مقدس، سرکیس مقدس و… نامور بوده. نام این کلیسا شاید از نام سرکیس گابادوکیان، از مردمان کامیرک، گرفته شده باشد. وی مسیحی ای پرهیزکار و رساننده ای پرشور بود که از روم به ارمنستان رفت و پس از چندی رهسپار ایران شد و چون در ایران آیین مسیح را تبلیغ می کرد ه دستور شاپور ساسانی کشته شد. از آنجایی که وی در راه مسیحیت شهید شده و در دستۀ پرهیزکاران ارمنی در آمده بود، به احترام وی این کلیسا را سرکیس مقدس نامیده اند. تاریخ درست ساختمان کلیسای سرکیس مقدس روشن نیست. ارمنیان بر این باورند که این کلیسا هفت تا هشت سال پس از درگذشت گریگور روشنگر مقدس، در حدود ۳۳۲یا ۳۳۳م، ساخته شده؛ یعنی، روزگاری که آیین مسیح در شمال باختری و باختر ایران کنونی پیشرفت داشته و ناحیۀ ماکو یا ارداز آن روزگار مرکز مهم اسقف نشین کلیسای ارمنیان بوده است.
در کتاب فرهنگ جغرافیایی و تاریخی نواحی ارمنی نشین، نگارش ایپریکیان، چاپ ونیز در ایتالیا، ص۱۸۹، دربارۀ کوی های شهر خوی آمده است: خارج از شهر، در جنوب قلعه، محله هایی قرار دارند که حومۀ خوی به شمار می روند و در حال حاضر، ۹۴ خانوار ارمنی در این ناحیه زندگی می کنند که دارای دو کلیسا و یک مکتب هستند. کلیسای سرکیس مقدس از کلیسای مریم مقدس بزرگ تر است. ارمنیان معتقدند که کلیسای مزبور هفت تا هشت سال پس از وفات گریکور مقدس(۳۲۵م) از سنگ سرباشن صیقلی ساخته شده است.
در کتاب آذربایجان که یرواند فرانگیان دربارۀ ارمنیان آذربایجان نگاشته و در ۱۹۰۵م، منتشر شده است، در صفحۀ۵۱، دربارۀ کلیسای سرکیس خوی آمده: در شهر خوی، خارج از محوطۀ قصر خوی و در نزدیکی های آن، کلیسایی بسیار قدیمی وجود داردکه روی سنگ نوشته ای دربارۀ تعمیرات آن، که صد سال پیش از انتشار این کتاب صورت گرفته، مطالبی نوشته شده است ولی مردم محل دیرینگی کلیسا را در حدود هزار سال پیش از انتشار این کتاب؛ یعنی، ۹۰۵م می دانند.
برپایۀ یادداشت های زمستان۱۳۰۷ق ملا جعفر خویی در گزارش سفر مظفرالدین میرزا، ولی عهدناصرالدین شاه قاجار، که از تبریز به منظور شکار و گردش به خوی آمده، دربارۀ کلیساهای خوی نوشته است: خوی دو کلیسا دارد. از قراری که ارمنیان می گفتند یکی هزار و صد سال و دیگری چهارصد سال است که بنا شده. منشی حظور را فرستادیم که تاریخ آنها را بردارد. خط ارمنی بوده و کشیش کلیسا هم نتوانسته بود بخواند.
در این نوشته ها، تاریخ ساختمان کلیسای سرکیس مقدس به سده های چهارم و نهم میلادی نسبت داده شده است. از آنجا که طرح یا پلان ساختمان و همچنین شکل ستون ها و نحوۀ دیوار سازی و نورگیرها بیانگر دیرینگی ساختمان کلیساست می توان بنیاد آن را در سده های چهارم میلادی دانست. بر روی سنگ سرخ رنگی در کنار در ورودی دیوار جنوبی کلیسا کتیبه ای وجود دارد که تاریخ ۱۱۲۰م/۵۱۴ ق و یا ۱۱۸۰م/۵۷۶ ق برروی آن خوانده می شود. زنده یاد، استاد ورجاوند، این ساختمان را از اوایل دوران ایلخانی دانسته است. گمان وی را، که بر پایۀ بررسی شیوه های معماری و باستان شناسی بوده، توجه به جایگاه اندیشه ای و اجتماعی آن دوره تـأیید می کند. نوشته های آثار ارمنی مبنی بر ساختمان آن در پیش از اسلام شاید وابسته به ساختمان مقدس کهن تری بوده است که پیش تر در جای این ساختمان وجود داشته و بعدها ویران شده و کلیسای سرکیس مقدس را به جای آن ساخته اند.
زنده یاد استاد مشکور نیز نوشته است: چون ازاره های سنگی، شکل قوس ها و گنبدها و وضع آجرکاری نمای بیرونی ساختمان این کلیسا آمیخته ای از شیوۀ گرجی و سبک اوایل دوران ایلخانی است می توان آن را بازسازی شدۀ اوایل دوران ایلخانی به شمار آورد که بر روی پایۀ نیایشگاه باستانی برپا شده است . در نوشته ها و اسناد ارمنی، تاریخ آخرین تعمیر و بازسازی این کلیسا ۱۶۱۴م/۱۰۲۴ق یا ۱۶۲۰م/۱۰۳۱ق نوشته شده.[۱۳] این سال ها هم زمان با پیمان سازشی است که نخست در ۱۰۲۱ق در شهر سلماس و سپس، در ۱۰۲۹ق، در شهر استانبول، با عثمانی ها به امضا رسیده است.
کلیسای سرکیس مقدس به سبک بازیلیک به درازای ۳۲ متر و پهنای هجده متر و بلندی پنج متر ساخته شده است. ازارۀ دیوارهای چهارگانه به کمک سنگ های تراش دار گندمی رنگ آهکی ساخته شده. درازا و پهنای بزرگ ترین سنگ ها چهل درشصت سانتی متر است. از روی ازارۀ ساختمان به بالا دیوارها با آجرهای چهارگوش چیده شده و تا بام ادامه یافته اند. پوشش ساختمان نیز آجری است و در میانۀ ساختمان، برجستگی گنبد کوتاهی دیده می شود. ورودی باختری در میانۀ دیوار و رو به روی محراب کلیسا قرارگرفته و با سنگ پاره های آهکی تراش دار ساخته شده است. بر فراز سردر ورودی، خمیدگی تزیینی با سنگ تراشی بر روی سنگ جاسازی شده است. این خمیدگی تزیینی، سنگی کولی دار است که از پنج هلال ترکیب یافته و پهنای باند آن حدود بیست سانتی متر است. بر روی این خمیدگی طرح تزیینی ترکیبی مارپیچ و زیگزاگ نقش شده که با طرح ها و نگاره های کنده شده در کلیساهای کهن ارمنستان همانندی دارد.بر روی سنگی که در بخش خورشیدی یا در میانۀ سردر قرار گرفته نشان صلیب در درون دایره کنده شده است. بالای سردر، در بلندی حدود۲۰/۱ متر، نیز دریچه یا نورگیری مستطیل شکل قرار دارد.
درِ جنوبی کلیسا، همانند در باختری آن، از سنگ ساخته شده ولی به طور کامل در میانۀ دیوار جنوبی قرار نگرفته است. در این ورودی نیز سردر تزیینی وجود داردکه نسبت به در باختری ساده تر است. در اینجا، به جای خمیدگی کولی دار یک خمیدگی تنها با پنج تکه سنگ قرار دارد که بخش بالایی آن از نمای سنگی دیوار بیرون رفته و بخشی از سطح آجری دیوار را نیز فرا گرفته است. در بالای این سردر، پنجره ای مستطیل شکل وجود دارد. در دو سوی بخش پایین در ورودی، سه تکه سنگ سرخ به کار رفته که در روی یکی از آنها نوشته ای به زبان و خط ارمنی کنده شده است. کف درون کلیسا نسبت به سطح بیرون آن اندکی پایین تر قرار گرفته و برای ورود به کلیسا باید از هر یک از دو در آن از یک پله پایین رفت. درون ساختمان، شش ستون سنگی در دو ردیف قرار دارند که در نتیجه تالار کلیسا را به سه بخش؛ یعنی، ناو یا نِف با فضای میانی پهن تر و دو راهروی جانبی یا کولاترال با پهنای کم تر بخش کرده است. ستون های شش گانۀ اصلی کلیسا با سنگ ساخته شده و درازا و پهنای آنها ۴۵/۱ متر است. محراب کلیسا در بخش خاوری و در میانه قرار گرفته و در دو سوی آن، دو اتاق چهارگوش وجود دارد. طرح کلی محراب به صورت پنج گوشه است که همسانی بسیاری با محراب کلیسای ارمنیان شیراز دارد. پوشش راهروهای پهلویی تاق های جناقی است ولی سقف میانی کلیسا از سه گنبد پوشیده شده که گنبد میانی بزرگ تر و بلندتر است. دیوارهای درونی کلیسا و ستون های آن از سنگ ساخته شده اند ولی جنس و رنگ این سنگ ها با سنگ های نمای بیرونی همانند نیست. بیشتر دیوارهای درون کلیسا گچ کاری شده و به شیوۀ سده های هفدهم و هجدهم میلادی نقاشی و تزیین شده اند. محراب به شیوه ای ویژه تزیین شده است چنان که ستون های آن پوشش گچی ندارند و دیگر بخش های محراب دارای نقش های تزیینی دیوارنگاره است.
نقش ها و سنگ نوشته ها : در درون ساختمان کلیسا، بر روی دو ستون، دو سنگ نوشته به خط ارمنی وجود داردکه یکی بسیار کهن و دیگری تازه تر است. در میانۀ سنگ نوشتۀ کهن، طرح یک صلیب تزیینی کنده شده. در بالای سنگ نوشتۀ تازه نیز، صلیبی همراه با یک طرح تزیینی سنگ نمایی از سردر کلیسای سرکیس مقدس خوی تراشی شده است. در بیرون کلیسا در کنار در جنوبی نیز، سنگ نوشته ای وجود دارد. نوشتۀ سنگ نوشته های درون ساختمان، بنا به گفتۀ خلیفه گری ارمنیان در تبریز، عبارت است از درخواست بخشایش از درگاه خدای بزرگ از سوی نیکوکارانی که به کار تعمیر و بازسازی کلیسا کمک کرده اند. افزون بر سنگ تراشی های وابسته به سردرهای جنوبی و باختری کلیسا در کنار درِ جنوبی نیز بر روی تکه سنگ سرخ رنگی نقش دو صلیب تزیینی کنده شده است. در دو سر بخش عمودی صلیب و همچنین در دو سوی بخش افقی آن، برجستگی هایی با طرح های پیچ در پیچ تزیینی ایجاد کرده اند و در بالا و پایین آن، سنگ نوشتۀ مهمی کنده شده است که در جستار پیشینۀ ساختمان کلیسا از آن یاد شد. در دیوار شمالی بیرونی نیز دو تکه سنگ در بخش آجرکاری دیوار جاسازی شده است که برروی آنها طرح هایی از صلیب به گونۀ دو خط متقاطع، که در آخر هر بازوی آن نشانه ای به صورت لاتین یا عدد هفت وجود دارد، دیده می شود. گمان می رود که این تکه سنگ ها به منزلۀ سنگ گور، در گورستان پیرامون کلیسا، کاربرد داشته و در بازسازی بعدی، در دیوارهای بیرونی ساختمان، جاسازی شده اند.
بازسازی کلیسا : کلیسای سرکیس مقدس خوی، که فراموش شده و مورد چپاول کاوشگران غیرمجاز آثار تاریخی قرار گرفته و کند وکاوهای غیر قانونی آسیب بسیاری به آن وارد کرده و همچنین دگرگونی های آب و هوایی نیز اثری ناخوش آیند بر آن گذاشته بود، با همت سازمان میراث فرهنگی کشور و تلاش کارشناسان و کارکنان سخت کوش آن سازمان تعمیر و بازسازی شده و به گونۀ آبرومندی درآمده است و از آن نگهداری می شود. در ناحیۀ خوی، در آبادی های پیرامون آن، که در گذشته ارمنی نشین بوده اند، از جمله مهله زان، دیزج، فنایی و سعیدآباد، هنوز کلیساهایی پابرجا هستند. در این کلیساها، آیین های عبادی برگزار نمی شود و تنها به دلیل داشتن پیشنۀ تاریخی اهمیت یافته اند.
مسجد حضرت رسول (ص)
این بنا در خارج ارگ بم و ضلع شرقی آن واقع گردیده است و بنای اصلی آن را مربوط به قرن اول هجری می دانند . بنای کنونی مسجد به مساحت حدود ۵۵ مترمربع، از یک شبستان مربع و یک اتاق کوچکتر در کنار آن تشکیل شده است . شبستان مسجد، با چهار طاق گنبدی- متکی برستون مرکزی و دیوارهای جانبی- و اتاق دیگر نیز با یک طاق گنبدی پوشش یافته است . این بنا در حال حاضر به صورت مخروبه درآمده است . در خصوص تاریخ ساخت بنای کنونی، اطلاع دقیقی در دست نیست . از بنای اولیه مسجد- باتوجه به اظهارات آرتور پوپ – قسمتی از دیوار گلی به ارتفاع ۱/۴ و ضخامت حدود ۱ متر باقی مانده که در دوره های متأخرتر، از آن به عنوان پشت بند بنا استفاده شده است . در قسمت فوقانی دیوار قدیمی، تزیینات طاقداری وجود دارد . طاقبندی مزبور به ارتفاع ۶/۲متر و پهنای ۴۸و۷۶ سانتی متر، بین هر طاق، ستونی به ضخامت ۱۷ سانتی متر دارد . نمونه قابل مقایسه این تزیینات، در نمای خارجی دیوار شمال شرقی مسجد تاریخانه دامغان دیده می شود . قطعه مزبور احتمالا قسمتی از تزیینات ایوان بزرگی بوده که به سبک ساسانی در دیوار گلی اجرا شده بوده است . بنا به اظهار آرتور پوپ، مسجد اولیه حضرت رسول در سال ۳۰ هجری توسط عبدالله بن عمر – حاکم بصره – ساخته شده و احتمالا همان مسجدی است که اصطخری ( نیمه اول قرن چهارم هجری ) از آن به عنوان ” مسجد خوارج در بازار” نام برده است .
پل قلعه حاتم
پلها بناهایی هستند که در دوران مختلف تاریخی به منظورهای مختلفی در مسیرهای مهم جهت رفع نیاز انسان ساخته شده اند. بیشتر کاربرد پلها جهت عبور و مرور بوده که درصورت نیاز به گونه ای طراحی و ساخته می شدند که کاربریهای دیگری نیز داشته باشند. در فاصله ۵ کیلومتری شمال غرب بروجرد روستایی بنام قلعه حاتم وجود دارد که در غرب این روستای قدیمی پلی به نام قلعه حاتم قرار دارد. این پل در میان زمین های صیفی کاری و لابه لای درختان روستا پیداست که سایه سار درختان آن را احاطه کرده است , همراه صدای پرندگان و جیرجیرک ها و لابه لای رقص قاصدکها و برگ درختان که با نسیم کوهساران همراه شده اند. کوچه پس کوچه های خاکی و خانه های قدیمی روستا در کنار درختان سربه فلک کشیده نشان از قدمت این روستا دارند. آنچه این پل را حائز اهمیت کرده است این که پل قلعه حاتم به لحاظ کاربری با سایر پل های استان تفاوت دارد. این پل علاوه بر کارکرد معمول ساخت پل برای انتقال بخشی از آب شرب رودخانه بالا دست روستای قلعه حاتم به شهر بروجرد ساخته شده است. طول پل ۲۶۱ متر و عرض آن ۲.۵ متر است و دارای ۱۴ چشمه تاق آجری است.عرض دهنه طاق چشمه ها در محل عبور جریان آب بیشتر و به طرفین کمتر می شود. این پل که از نوع پلهای جویی است در اوایل دوره پهلوی (۱۳۱۳) بر روی رودخانه باغ شاه (یکی از شاخه های سزار) احداث شده است.
عمده مصالح به کار رفته در آن آجر و سنگ است که تاق های چشمه را به شکل نیم قوس مزین کرده اند و هرکدام از آجرها ابعادی حدود ۲۲ در ۲۲ سانتی متر دارند. همچنین یال های شرقی و غربی پیکره تماماً از سنگ ساخته شده است و با همان سنگ هم به سطوح زمین سفت شده است. شش ضلع دهنه چشمه تاق ها در محل عبور جریان آب بیشتر و به طرفین کمتر می شود. نوع ملات استفاده شده برای مقاوت بیشتر پل ها در زمان سیلاب ها و جریان زیاد آب بسیار مفید و موثر بوده است. بخشی از مصالح به کار رفته در آن از جنس آهک است که به مرور زمان در مقابل آب سختر و مستحکم تر می شود. همچنین بین تاق ها و سطح گذر با استفاده از سنگ های آهکی به صورت سنگچین ساخته شده است. رودخانه ای که از زیر پل قلعه حاتم رد می شود به رودخانه گرمابه معروف است که مصرف زراعی داشته، اما آبی که قرار بود از روی پل انتقال یابد در شهر بروجرد آب ماشا یا مالشو می گویند که مصرف شرب داشته است . برای این که در تلاقی این دو آب به هم آمیخته نشوند، و ارزش آب شرب از بین نرود این پل را احداث کردند که آب از روی پل به سمت روستای قلعه حاتم منتقل شود و پس از این روستا از شمال به داخل شهر بروجرد منتقل شود و همچنان وقتی وارد این شهر شد ارزش آب شرب را داشته باشد. در مورد این که چه کسی بانی این پل بوده است اطلاعاتی در دست نیست, اما چون نفع مردم روستا و پس از آن نفع مردم شهر را به دنبال داشته قطع به یقین به نظر می رسد متولی ساخت آن حاکم وقت بوده است. پل قلعه حاتم در فضای بکر طبیعت و در میان سرسبزی و طراوت دشت همچنان استوار ایستاده و از ابهت و زیبایی خاصی برخوردار است.