معماری
کلیسای بدخهم ( بیت لحم )
این کلیسا که به نام زادگاه حضرت عیسی مسیح بیت اللحم یا اورشلیم نامگذاری شده است جنب میدان بزرگ واقع در خیابان نظر محله جلفای اصفهان،در مجاورت کلیسای حضرت مریم مقدس، در سال ۱۶۲۸ میلادی توسط خواجه پطرس ولیجانیان، تاجر نامی روزگار صفوی بنا گردید. کلیسای بدخهم دارای ساختمانی مرتفع و با شکوه است و صاحب بزرگترین گنبد در میان کلیساهای جلفای اصفهان میباشد. پلان کلیسا مستطیلی شکل با سمت شرق به غرب است که از نوع تالارهای گنبد دار معماری ارمنی بوده ولی نمای خارجی آن نمایانگر سبک معماری ایرانی است. کلیسای بدخهم دارای گنبدی دو لایه است که تمامی سطح داخلی آن با آب طلا تزئین شده است. بر روی گنبد هشت نورگیر تعبیه شده است و خود گنبد توسط چهار قوس که به چهار ستون بزرگ متصل است به دیوارهای شمالی و جنوبی بنا اتکا دارد. سمت غربی بنا دارای ایوانی دو طبقه است که ورودی اصلی کلیسا در این سمت قرار دارد. در بالای قسمت داخلی ورودی اصلی بالکنی قرار دارد با پلکانی در سمت جنوبی ورودی، ورودی دوم کلیسا در قسمت جنوبی آن واقع است. محراب کلیسا که در قسمت شرقی بنا قرار دارد دارای دو اطاقک مستطیلی شکل در دو سوی آن میباشد. مصالح بکار رفته در بنای این کلیسا خشت و آجر است.
دیوارهای داخلی این کلیسا که با گچ اندود شده است پوشیده ازنقاشیهای آبرنگ با موضوعاتی برگرفته از کتاب مقدس انجیل است. تزئینات داخلی کلیسا از کاشیهای هفت رنگ با زمینه نیلی و آبی است، دیوارها و گنبد کلیسا از تزئینات و نقاشی رنگ روغن زیادی بهره برده است ، تصاویر نقاشی شده بسیاری که گویای داستانهایی از کتب عهد عتیق و جدید میباشد وجود دارد. در گوشه سمت چپ قسمت فوقانی تصویر بهشت و تصویر خود خواجه پطرس نقاشی شده است. کلیسا در سال ۱۸۵۰ میلادی با خطر تخریب مواجه شد ولی در سال ۱۸۷۰ بوسیله هوان جان الیازیان مرمت و بازسازی شده و باین ترتیب از ویرانی نجات یافت. برج ناقوس در سال ۱۸۹۷ میلادی در بالای در ورودی باختری کلیسا ساخته شد. در حیاط کلیسا سنگ قبرهای بسیاری وجود دارد. از جمله آنها سنگ قبر خواجه پطرس و افراد خانواده او که تعدادی از این سنگ قبرها همراه با حیاط شمالی کلیسا به علت تعریض خیابان جانبی آن در سال ۱۹۳۶ میلادی به خیابان نظر منضم گردید. در سال ۱۹۷۰ به علت عبور ماشینهای سنگین از خیابان نظر گنبد کلیسای بدخهم ترک برداشت که به موقع توسط سازمان فرهنگ و هنر مرمت گردید. این کلیسا در شهرستان اصفهان، خیابان شرقی، میدان بزرگ جلفا واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۷ اسفند ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۷۶۴۳ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. کلیسای بیت لحم یکی از کلیساهای نسبتاً بزرگ شهر اصفهان است. این کلیسا بسیار نزدیک به کلیسای هاکوپ و کلیسای مریم مقدس و در شمال این دو کلیسا قراردارد. کلیسای بیت لحم در زمان حکومت صفویه و توسط شخصی به نام خواجه پطرس ولی جانیان ساخته شده است. خیابانی در محله جلفای اصفهان هم به نام خواجه پطرس نام گذاری شده است. کتابی به نام «نگارنامه و راهنمای کلیسای بیت لحم جلفای اصفهان» درباره این کلیسا به چاپ رسیده است.
آتشکده خانه دیو
خانه دیو یک آتشکده و از بناهای معماری (احتمالا دوران ساسانیان) در روستای فشتنق سبزوار است. از این محل از دوران ساسانی تا دورهٔ سلجوقی استفاده می شده و کاربردی آیینی داشته است. نحوهٔ تاق زدن آتشکدهٔ سبزوار در نوع خود منحصر به فرد است که پلان آن با پلان آتشکدهٔ تخت سلیمان در آذربایجان قابل مقایسه است. این بنا از بناهای جالب در روستای فشتنق است و به عبارت دیگر دیو خانه که چندی پیش باستانشناسان ایرانی با لهستانی ها استقرارهای ساسانی را در سبزوار بررسی کردند. بررسی، گمانه زنی و نقشه برداری بقایای معماری در چهارتاقی سبزوار «دیوخانه» با همکاری دو هیات ایرانی و لهستانی در روستای فشتنق سبزوار آغاز شده است. براساس شواهد، نشانه ای از آتش دان و تالار طواف از نظر ساخت معماری در این مکان کشف شده اند. چارتاقی «خانه دیو» یکی دیگر از چارتاقی های منفرد ایران است که در کوهستان های دورافتاده شمال غربی سبزوار در استان خراسان و بر قلهٔ صخره ای سخت و صعب العبور جای دارد. دستیابی به چارتاقی، پس از ساعت ها پیاده روی و کوه پیمایی ممکن می شود و اکنون برای صعود از صخرهٔ حامل چارتاقی، از میلهٔ نقاله های بالابر که برای حمل مصالح ساختمانی برپا شده اند، کمک گرفته می شود. چارتاقی خانه دیو یکی دیگر از نمونه های چارتاقی های منفرد در ایران با شکل متقارن چهار وجهی است. بنا از چهار پایه با چهار تاق تشکیل شده که گنبدی به واسطه چهار فیلپوش بر روی آنها ساخته شده است. این گنبد و بخش های وسیعی از پایه ها و تاق ها به مرور زمان تخریب شده اند. چهار سوی بنا به مانند دیگر چارتاقی های منفرد ایران، چشم اندازی باز و بدون هیچگونه در یا پنجره و مانعی است. مختصات چارتاقی عبارت است از ۳۶ درجه و ۲۰ دقیقه شمالی، ۵۷ درجه و ۲۱ دقیقه شرقی و محور بنا با چهار جهت اصلی به اندازه ۲۲ درجه میل غربی دارد. ویژگی های کالبدی و خصوصیات معماری و سازه بنا نشان می دهد که هم عصر با دیگر چارتاقی های منفرد ایران است و قدمتی در حدود ۲۰۰۰ سال دارد. بنا را می توان به اواخر دوره پارتی (اشکانی) و به احتمال کمتر به اوایل دوره ساسانی منسوب کرد.
اندازه گیری و مشاهدات آقای فرشته خصلت نشان می دهد که در چارتاقی خانه دیو نیز همچون دیگر چارتاقی های منفرد ایران و از جمله چارتاقی مشهور نیاسر، ملاحظات تقویمی و تناسب با نقاط طلوع خورشید به هنگام اعتدالین و نیز انقلاب های تابستانی و زمستانی بکار بسته شده است. محور و ساختار بنا و نسبت اندازه طول پایه ها به فاصله میان آنها و زاویه های منتج شده از آن با توجه به ارتفاع افق محلی به گونه ای است که در هنگام هایی از سال، پرتوهای خورشید در راستاهای سنجیده شده ای از بنا می تابند و از روزنه های میان پایه ها دیده می شوند. چنانکه در نقشه دیده می شود، در اعتدال بهاری و پاییزی یعنی در نوروز و مهرگان باستانی (آغاز ماه مهر) پرتوهای خورشید بامدادی در امتداد قطر بنا می تابند و از دو روزنه دیده می شوند: نخست، روزنه محصورشده با گوشه های eic و دوم، با روزنه محصورشده در گوشه های gkm (خط دیدهای ES1 و ES2). طلوع خورشید در انقلاب تابستانی در امتداد روزنه تشکیل شده میان گوشه های ek دیده می شود (بنگرید به عکس)، در حالیکه در انقاب زمستانی نیز پرتوهای خورشید بامدادی در امتداد روزنه gi مشاهده می شوند. عده ای گمان برده اند که چارتاقی خانه دیو، همان آتشکده مشهور آذربرزین مهر باشد. اما موقعیت مکانی و دشوار چارتاقی، دوری آن از شهرهای امروزی یا باستانی، و نیز وسعت بسیار اندک محوطه آن، حتی امکان تصور چنین پنداری را هم نمی دهد. به ویژه که در چندین فصل از کاوش های باستان شناختی که انجام شده، هیچگونه آثار و بقایایی از آتش و آتشکده شناسایی نشده است. از آنجا که بناهای مقدس، همواره مقدس می مانند و از بین نمی روند، مکان این آتشکده و یا هرگونه بنای مقدس دیگری را می باید در بناهای مقدس بزرگ امروزی جستجو کرد. چنانکه آقای جواد مفرد- در گمانی قابل تأمل- مکان آتشکده آذربرزین مهر را در جای فعلی قدمگاه نیشابور احتمال داده است.
زیباترین خانه تبریز
آذربایجان زنده ترین گوشه تاریخی ایران است که هنوز هم می توانید در آن بناهای تاریخی سالم و سرپایی پیدا کنید که شناسنامه هویتی این منطقه هستند. استان آذربایجان شرقی در گذشته بخشی از سرزمین تاریخی ماد بود که به «ماد کوچک» شهرت داشت. در دوره ساسانیان هم یکی از مهمترین ایالتهای ایران بود که به دلیل قرارگرفتن آتشکدههای بزرگ و مشهور در آن به عنوان یک پایگاه اعتقادی به شمار می رفت. بعد از ورود اسلام به ایران این منطقه باز هم اهمیت خود را حفظ کرد و همچنان محل وقوع حوادث تاریخی زیادی بود. بنابراین اگر از طرفداران تاریخی و فرهنگ ایران هستید، مطمئن باشید که از سفر به آذربایجان شرقی و تبریز دست خالی بر نمی گردید! خانه بهنام در اواخر دوران زندیه و اوایل دوران قاجار، به عنوان یک خانه مسکونی ساخته شد و در زمان ناصرالدین شاه قاجار، نوسازی تزیین شد. در همین دوره هم بود که نقاشی های دیواری چشمگیری به آن اضافه شد و خانه بهنام تبدیل شد به چیزی که می بینید. اگر گذارتان به تبریز افتاد، پیشنهاد می کنیم بعد از گشت و گذار در شهر و تماشای مقبره الشعرا ، مسجد کبود ،بازار این شهر سری هم به خانه تاریخی بهنام بزنید که یکی از قدیمیترین خانههای این شهر به حساب می آید و البته از زیباترین هایشان! خانه بهنام در اواخر دوران زندیه و اوایل دوران قاجار، به عنوان یک خانه مسکونی ساخته شد و در زمان ناصرالدین شاه قاجار، نوسازی تزیین شد. در همین دوره هم بود که نقاشی های دیواری چشمگیری به آن اضافه شد و خانه بهنام تبدیل شد به چیزی که می بینید و حالا به عنوان بخشی از مدرسه معماری دانشگاه هنر اسلامی تبریز به حساب می آید. خانه ای اعیانی به وسعت ۳ هزار مترمربع که با گچبریهای هنرمندانه و رنگی چشم هر بیننده ای را خیره می کند. این خانه که به بهنام گنجهای یا قدکی هم معروف است، یک ساختمان اصلی دارد که به عنوان ساختمان قشلاقی مورد استفاده قرار می گرفته و یک ساختمان کوچک که به عنوان ساختمان ییلاقی شناخته می شد. این خانه هم به سبک معماری قدیم ایرانی، دو حیاط اندرونی و بیرونی دارد و شامل هشتی ورودی، دالان سردر، ایوان ستوندار و… است.
در محضر منجم باشی
دوست دارید هنر معماری گیلان را در دوره قاجار ببینید؟ پس یک سفر به لنگرود بروید و سری به خانه منجم باشی بزنید! خانه قدیمی و زیبایی که در فشکالی محله لنگرود قرار گرفته و بنا بر اعتقاد کارشناسان گردشگری گیلان، یک نمونه کامل از هنر معمارى این استان در دوره قاجاریه به شمار می رود. این عمارت که عمر آن به اوایل دوره قاجار و حکومت آقامحمدخان می رسد، شامل بیرونی، اندرونی، خلوت خانه، مسجد، حمام و… بوده است. به اعتقاد کارشناسان گردشگری گیلان، خانه منجم باشی یک نمونه کامل از هنر معمارى این استان در دوره قاجاریه به شمار می رود . بنای اصلی عمارت منجم باشی، پلانی مربع مستطیل و دو اشکوب است. گچ بری های داخلی و بیرونی، کاشی کاری های ازاره بیرونی، کف سرسرا و حوض همراه ایوان چوبی و اروسی های زیبا از تزیینات این بنا هستند. ورودی اصلی ساختمان بیرونی آن که به مهتابی مشهور شده، سر در ورودی هلالی شکلی دارد که با گچ بری ساده ای در اولین نگاه مقابل چشمانتان ظاهر می شود. طبقه بالایی هم از یک سالن پذیرایی و سه اتاق تشکیل شده و جلوی اتاق ها ایوانی به عرض یک متر و طول ۱۰ متر وجود دارد که چهار ستون چوبی سقف آن را سر پا داشته اند. بام بنا هم به شیوه سنتی گیلان واشن ریزی شده و چوب یا سفال پوش است و در لبه ها به شیوه سر بندی سه پوش و چکش برگردان ساخته شده است.
هر چند که خانه منجم باشی این روزها کمی ترمیم شده و البته تغیراتی هم در فضای آن به وجود آمده است. این بنا که در طول زمان آسیب های جزئی دیده بود، در دوره پهلوی دوم تا حدودی مرمت شد. این در حالی است که در سال های اخیر مجموعه خانه منجم باشی تا حدودی از هم مجزا شده و بخش های آن از هم تفکیک پیدا کرده اند. خانواده منجم باشی همزمان با روی کار آمدن آقامحمد خان قاجار در گیلان صاحب نام و عنوان شدند و اولین عضو این خاندان که لقب منجم باشی گرفت، میرزا صادق خان بود که در سال ۱۲۱۲ هجری قمری جسد بنیانگذار سلسله قاجاریه را برای تدفین به کربلا حمل کرد. این در حالی است که یکی از نوادگان او به نام میرزا موسی منجم باشی هم به فرمانروایی گیلان رسید و در سال ۱۲۲۰ هجری قمری قوای روس را در روستای پیله داربن رشت شکست سختی داد. از آن پس افراد این خاندان تا مدتهای زیاد در گیلان حکومت و وزارت داشته اند. برای دیدن این خانه باید به لنگرود بروید و از آنجا سراغ محله فشکالی را بگیرید. بعد از آن می توانید خانه منجم باشی را در شرق بازار شهر، روبه روی اداره برق لنگرود ببینید.
تالار سنگی منیژه
زیج منیژه سنگچینی جا مانده از عصر ساسانی است. بنایی با بیش از هزار سال قدمت که اگرچه هنوز هم در ماهیت آن تردید وجود دارد اما بسیاری از باستان شناسان، آن را یک کوشک بین راهى می دانند که افسانه های محلی آن را با منیژه شاهنامه و ایران باستان پیوند داده است. زیج به معنای رصدخانه یا تماشاگه است و مردم محلی عقیده دارند زیج منیژه مکانی بوده که منیژه مدتی در آن مستقر بوده است. بنای تاریخی زیج منیژه را باید در داخل بافت روستای پاطاق از توابع سرپل ذهاب استان کرمانشاه ببینید. یعنی درست در قسمت پایین دست طاق گرا و کوه عظیم پاطاق، در نزدیک کل داود که محلی ها به آن گور دخمه هم می گویند. بنایی با پلان مستطیل شکل، با جهت شرقی – غربی که از لاشه سنگ و ملات گچ ساخته شده است. اگر گذارتان به زیج منیژه بیفتد، در بخش مرکزی این بنا، تالار نسبتا بزرگی را می بینید که پیرامون آن را راهروهایی احاطه کرده اند. شما از طریق راهروهای شمالی میتوانید به مجموعه اتاقهای ضلع جنوبی بنا و از طریق راهرو جنوبی به مجموعه اتاقهای ضلع شمالی دسترسی پیدا کنید. هریک از راهروهای شرقی و غربی اطراف تالار هم به راهروی دیگری منتهی میشود که در نهایت از طریق این راهروها میتوان به مجموعه اتاقهای ضلع شرقی و غربی بنا دسترسی پیدا کرد.
در گذشته، هر ضلع قلعه ۳۰ حجره داشته است و حجره ها دارای طاق هایی گهواره ای شکل بوده اند با این حال از این حجره های محکم و باشکوه، امروز تنها یکی دو حجره نسبتا سالم باقی مانده است . اگرچه تاریخ چندان روشن و دقیقی درباره این دژ وجود ندارد اما معماری بنا، به خصوص شکل درگاهها و قوسها و همچنین نحوه پوشش سقف فضاها نشان میدهد که زیج منیژه احتمالا در اواخر دوره ساسانی ساخته شده است. می گویند زیج منیژه در روزگار آبادانی قلعه ای مربعی شکل بوده است که هر ضلع آن در ابعاد ۷۰ در ۵۰ متر مربع طراحی شده و در میانه این قلعه، ساختمان مربع شکل دیگری که -احتمالاً ارگ قلعه بوده است- به ابعاد ۴۸ در ۴۸ متر ساخته شده که هنوز هم می توانید بقایای آن را ببینید. در گذشته، هر ضلع قلعه ۳۰ حجره داشته است و حجره ها دارای طاق هایی گهواره ای شکل بوده اند با این حال از این حجره های محکم و باشکوه، امروز تنها یکی دو حجره نسبتا سالم باقی مانده است. دروازه قلعه در ضلع غربى قرار داشته و در ضلع شرقى، هنوز هم بقایاى جریان آب دیده می شود که انتهاى آن مشخص نیست. در هر زاویه قلعه، یک برج و در بین دو برجى که روى هر ضلع قلعه قرار داشته اند دو برج نسبتا کوچکتر ساخته شده است.