معماری
شهر سوخته
شهر سوخته بر اساس یافتههای باستان شناسی از قدیمیترین تمدنهای جهان به شمار میرود. این شهر به دلیل ظرفیتهای برجسته تاریخی و حجم بالای آثار مکشوفه، منطقهای ارزشمند برای باستان شناسان و علاقمندان به تاریخ است. در سفر به شهر سوخته به موزهای بزرگ و صحرایی وارد میشوید که هر گوشه آن گنجی در خود نهفته دارد. در منطقه وسیع شهر سوخته، جاذبههای تاریخی زیادی به چشم میخورند، گرچه با توجه به ارزش بالای این شهر، میتوان گفت که شهر سوخته در میان دیگر جاذبههای گردشگری ایران مهجور مانده است. آب و هوای گرم و خشک و شرایط اقلیمی سیستان و بلوچستان و کمبود امکانات رفاهی در این خطه از دلایل عدم توجه کافی گردشگران به شهر سوخته هستند. شهر سوخته از جاهای دیدنی زابل به شمار میرود و در استان سیستان و بلوچستان در منتهی الیه شرقی کشور قرار دارد. این منطقه باستانی در گذشته شاهراه ارتباطی شبه قاره هند و آسیای مرکزی با تمدنهای حاشیه خلیج فارس بوده است. در حقیقت شهر سوخته بخش وسیعی از تمدن کهن ایران و ریشههای فرهنگی شرق فلات ایران را در بر میگیرد و مرکز شهرنشینی در عهد باستان به شمار میرود. شهر سوخته یکی از بزرگترین شهرهای ایران باستان و از مهمترین تمدنهای شرق فلات ایران نیز بوده است و اطلاعات جامعی در خصوص فرهنگ، اقتصاد و اجتماع ایران باستان در دشت سیستان ارائه میدهد. در بررسیهای باستان شناسی در شهر سوخته و مطالعات گسترده تاریخ شناسان در این خطه، سیر تحول چشمگیری در زمینههای بازرگانی داخلی، تجارت خارجی، شهر نشینی و معماری، پزشکی، هنر، کشاورزی، جانور شناسی، زمین شناسی و همه علوم وابسته به این موارد، در این منطقه به چشم میخورد.
از شهر سوخته با نامهای دیگری از قبیل «شهر هنر»، به دلیل کشف آثار برجسته هنری و صنایع دستی و «شهر علم»، به سبب کشف یافتههای برجسته علمی به خصوص در زمینه علم پزشکی نیز یاد میشود. اما یکی از جالب توجهترین نکات درباره شهر سوخته، عدم وجود برج و باروهای جنگی در این شهر برخلاف شهرهای اطراف آن است. شهر سوخته دروازه هم نداشته است که نشان از تعامل ساکنان آن با شهرهای اطراف میدهد. عدم وجود سلاحهای جنگی در میان وسایل کشف شده از این منطقه نیز، بر این مطلب صحه میگذارد و به همین دلیل به شهر سوخته لقب «شهر صلح» را نیز دادهاند. اشیای ارزشمند کشف شده در شهر سوخته، از تنوع هنرهای گوناگون مانند سفالگری، خراطی، جواهر سازی و بافندگی در شهر سوخته خبر میدهند. از سال ۱۹۶۷ میلادی، یعنی در حدود ۵۳ سال پیش، باستان شناسان انگلیسی و ایتالیایی کار حفاری و کاوش در محدوده شهر سوخته را آغاز کردند. بعد از انقلاب پس از وقفهای طولانی، از سال ۱۳۷۴ کاوشهای باستان شناسی زیر نظر اساتید ایرانی و با سرپرستی دکتر سید منصور سید سجادی ادامه پیدا کرد. در حال حاضر نیز شهر سوخته منبع مطالعاتی برجستهای در میان پژوهشگران محسوب میشود و ظرفیتهای گسترده پژوهشی آن پایان ناپذیر است. در طول سالیان اخیر در کنار باستان شناسان ایرانی و ایتالیایی و تاریخ شناسان برجسته کشور، گروهی از دانش آموختگان پزشکی نیز در محوطه شهر سوخته حضور پیدا کردهاند و در طول فصلهای مختلف کاوشهای باستانی، در زمینه بیماریهای سیستان قدیم تحقیق میکنند.
در لوحههای یافت شده از تمدن سومری، نام شهرهای محل اقامت این اقوام آمده است. در این فهرست شهری با نام «ارته» به چشم میخورد که از توصیفهای موجود درباره این شهر، احتمال میرود که همان شهر سوخته باشد. برخی از باستان شناسان نام اصلی شهر سوخته را ارته میدانند، اما در این زمینه هنوز پاسخ قطعی وجود ندارد. تحقیق برای پی بردن به نژاد مردم شهر سوخته نیز به صورت محرمانه در جریان است و در حال حاضر نتیجهای برای این سؤال هم وجود ندارد. نظریه ارتباط شهر سوخته و موجودات فضایی به دلیل ناشناخته ماندن نژاد مردم این سرزمین باستانی و کشف اجساد با اسکلتهای بزرگ و وسایل ناشناخته در سالهای گذشته مورد توجه بعضی از باستان شناسان بوده است، که البته هیچ شواهد علمی در این زمینه وجود ندارد. نام شهر سوخته را از حدود ۱۵۰ سال پیش به این منطقه دادهاند و دلیل این نامگذاری کشف آثار سوختگی در بنایی مستطیل شکل، به وسعت تقریبی ۵۰۰ متر بوده است. در این بنا راهروها، پلکان و دیوارهای ضخیم خشتی با ارتفاع سه متر با آثاری از تیرهای سوخته و اسکلت انسان کشف شدهاند. نام شهر سوخته برای اولین بار توسط «اورل اشتاین»، باستان شناس انگلیسی به زبان آمد. شهر سوخته در سال ۱۳۹۳ به عنوان اولین تپه باستانی ایران و هفدهمین اثر جهانی ایران در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است.
تاریخچه شهر سوخته : قدمت شهر سوخته به بیش از ۵۰۰۰ سال میرسد و تمدن این منطقه هم ردیف با تمدن جیرفت و دوران برنز است. دورههای مختلف شهرنشینی در این شهر باستانی در فاصله زمانی ۳۲۰۰ تا ۱۸۰۰ سال پیش از میلاد بررسی شدهاند و بر اساس شواهد یافت شده، حیات شهر سوخته را به چهار دوره تقسیم کردهاند که شامل پایه گذاری شهر، رشد و شکوفایی، شروع زوال و دوره نابودی شهر میشود. مساحت شهر سوخته در گذشته در حدود ۲۸۰ هکتار بوده و به پنج بخش اصلی تقسیم میشده است که این بخشها شامل مناطق مسکونی در شمال شرقی و شرق، نواحی گسترده مرکزی، بخش صنعتی در شمال غربی و بناهای یادبود و گورستان در جنوب غربی این منطقه میشوند. بخش صنعتی خارج از شهر و با فاصله از نقاط مسکونی قرار داشته است. عمر دوران شکوفایی شهر سوخته در حدود ۳۰۰ سال و بین سالهای ۲۵۰۰ تا ۲۲۰۰ پیش از میلاد بوده است و مردم باستان در بازهای در حدود ۱۴۰۰ سال در این منطقه زندگی میکردند. بر خلاف اقلیم امروزی منطقه شهر سوخته، در گذشته این شهر بسیار سرسبز و پر آب و شغل اکثر مردم شهر سوخته کشاورزی و صنعتگری بوده است. ساخته شدن شهر در آبرفتهای مصب رودخانه هیرمند، زمینهای این منطقه را به مناطقی حاصلخیز برای کشاورزی تبدیل کرده بود و وجود عناصر طبیعی مانند رود هیرمند، دریاچه هیرمند و کوه خواجو در اطراف شهر سوخته، بر محبوبیت این منطقه میافزود. استفاده از شتر برای حمل و نقل و استفاده از محصولات آن، اولین بار در شهر سوخته اتفاق افتاده است. از مهمترین قسمتهای کشف شده شهر سوخته میتوان به حیاطهای متعدد، راهروها، انبارها، اتاقها، کوره و اجاقها، پلکان و دیگر فضاهای معماری اشاره کرد و در میان آثار یافت شده میتوان هزاران قطعه سفال و اشیای زینتی را برشمرد. از میان دیگر صنایع رایج در شهر سوخته نیز میتوان به ریسندگی، خراطی، معرق سازی، سفالگری و ساخت ابزار فلزی اشاره کرد. شهر سوخته تنها سایت باستان شناسی کشور است که فعالیت و حفاریهای باستان شناسی در آن بدون وقفه و تعطیلی ادامه پیدا کرده است.
چرا شهر سوخته سوخت؟ مهمترین سوال برای باستان شناسان در بررسیهای این منطقه این بود که چرا شهر سوخته سوخت؟ آیا واقعا این شهر سوخته است؟ در این زمینه کارشناسان باستان شناسی نظریههای مختلفی دارند. در بررسیهای اولیه گروهی از باستانشناسان خارجی، به دلیل وجود لایههای خاکستر وسیع در این منطقه و مشاهده آثار سوختگی در بناها، لقب شهر سوخته را به این شهر دادند. بنا بر نظر بعضی کارشناسان شهر سوخته دو بار به آتش کشیده شده است. بار اول به دوران رشد و شکوفایی و بار دوم به زمان نابودی شهر مربوط میشود، اما اختلاف نظرهایی در این باره وجود دارد و برخی دیگر از محققان این نظریه را رد میکنند. برخی کارشناسان تاثیرات خشکسالی و از بین رفتن منابع آب را دلیل کم شدن تدریجی دامها و محصولات کشاورزی و در نهایت استفاده مردم از بقایای شهر برای تهیه آتش و درست کردن غذا را باعث از بین رفتن آنها و تخریب کامل شهر سوخته میدانند. در این نظریه که از طرف مهدی مرتضوی استاد باستان شناس دانشگاه سیستان و بلوچستان و عضو هیئت علمی این دانشگاه مطرح میشود، آتش سوزی در شهر سوخته رخ نداده است. امروزه کارشناسان معتقد هستند که به دلیل رونق صنعت و وجود مناطق صنعتی در اطراف شهر سوخته در گذشته، تلی از خاکستر ناشی از فعالیتهای این مناطق شهر سوخته را پوشانده بوده است. تغییرات اقلیمی و از بین رفتن رونق صنعت و تجارت از اصلیترین دلایل زوال شهر سوخته بودهاند.
اسرار و مشهورترین کشفیات شهر سوخته : در طول بررسیهای انجام شده در شهر سوخته، شواهدی یافت شد که تعجب باستان شناسان را برانگیخت. این شواهد از پیشرفت علم پزشکی در گذشته در شهر سوخته خبر میدهند. در سال ۱۳۵۶ در کاوشهای شهر سوخته گورستانی دسته جمعی کشف شد. در میان اسکلتهای موجود در آن، جمجمهای یافت شد که بر روی آن آثار باقی مانده از عمل جراحی به چشم میخورد. این اسکلت متعلق به دختری ۱۳ ساله بود و بریدگی عمیق مثلث شکل در قسمت راست آن دیده میشد. تاریخ شناسان معتقد هستند که این جراحی نخستین جراحی مغز در زمان باستان بوده است. گرچه چند ماه پس از این جراحی، بیمار فوت کرده است، اما این جمجمه از مهمترین کشفیات باستان شناسی جهان به شمار میرود. از دیگر یافتههای مربوط به علم پزشکی در شهر سوخته میتوان به چشمی مصنوعی در گورستان شهر سوخته اشاره کرد. جنس این چشم مصنوعی ترکیبی از قیر طبیعی و نوعی چربی جانوری است و بر روی آن طراحیهایی با سیمهای ریز طلایی شبیه مویرگهای چشم صورت گرفته است. امروزه از چشم مصنوعی شهر سوخته در موزهای در جنوب شرقی زاهدان نگهداری میشود. در شهر سوخته اسکلت زنی با چشم مصنوعی کشف شده است . چشم مصنوعی شهر سوخته در سال ۱۳۸۵ کشف شد و به جسد زنی تعلق داشت که در شهر سوخته دفن شده بود. سن این زن در حدود ۲۸ تا ۳۲ سال تخمین زده میشود و در کنار بقایای استخوان این زن، قاب چرمی چشم مصنوعی نیز پیدا شده است. قدمت قبر و چشم مصنوعی کشف شده در آن به ۲۸۰۰ سال پیش از میلاد میرسد. در سال ۱۳۹۴ پس از پنج سال تلاش، باستان شناسان و هنرمندان مجسمهساز و طراح توانستند اسکلت جمجمه این زن با چشم مصنوعی را بازسازی کنند. طراحی سر و چشمها و تمام ریزهکاریهایی مانند رنگ پوست و مو و شکل بینی با طراحی سه بعدی دستی و انجام اسکنهای متعدد زیر نظر نگار نادری پور، برای اولین بار در ایران انجام شده است. از دیگر یافتههای باستان شناسی در شهر سوخته میتوان به گورستانی با سنگ قبرهایی از خشت خام اشاره کرد. این گورستان در سال ۱۹۷۲ میلادی و به صورت کاملا تصادفی کشف شد. تفاوتهایی در ساختار قبرها از جهت شکل، اندازه و مصالح وجود دارند که اختلاف طبقاتی، تفاوتهای دینی و آئینی و باورهای مذهبی مختلف مردمان آن زمان را نشان میدهند. همراه با این گورستان مجموعهای عظیم از سفالینهها و ظروف و اشیای مصرفی مردم شهر سوخته نیز به دست آمده است. در میان اشیای زینتی، نمونههای جالب توجهی از جواهرات باستانی با فلزات طلا و سنگهای قیمتی مانند عقیق، مرمر، لاجورد و فیروزه به چشم میخورند که رونق صنعت جواهر سازی در شهر سوخته را نشان میدهند. بیشترین جواهرات شهر سوخته گردنبندهای جواهر با سنگهای زینتی مختلف هستند.
در طول کاوشهای باستانی شهر سوخته خطکشی ساخته شده از چوب آبنوس نیز یافتهاند. این خطکش ۱۰ سانتیمتر طول دارد و تا دقت یک میلیمتر را اندازه گیری میکند. گرچه مقیاس اندازهگیری متر در دوران باستان به مفهوم امروزی وجود نداشته است، اما دقت اندازهگیری خطکش شهر سوخته با متر و معیار امروزی اینگونه بیان میشود. از دیگر وسایل کشف شده در گورستان تاریخی شهر سوخته، میتوان به تخته نردی قدیمی با ۶۰ مهره اشاره کرد. تا پیش از کشف این وسیله، قدیمیترین تخته نرد کشف شده در جهان، در گورستان سلطنتی «اور» در منطقه بین النهرین یافت شده بود. جنس چوب این تخته نرد از چوب آبنوس است و بر روی تخته مستطیل آن، تصویر ماری به خود پیچیده دیده میشود. مهرههای این تخته نرد نیز از سنگهای متداول آن زمان مانند لاجورد، عقیق و فیروزه ساخته شدهاند. در یکی از گورهای پنج هزار ساله قبرستان شهر سوخته، باستان شناسان جامی با طراحی یک بز در کنار درخت یافتند. آنها با بررسیهای بیشتر از سایر ظروف و اشیای کشف شده از این منطقه، نکتهای جالب دریافتند. تصویر بز روی جام پنج بار با تغییرات کم تکرار شده بود. دنبال کردن این نقشها، حرکت بز به سمت درخت و خوردن برگ را نشان میدادند. با تکمیل بیشتر این تصاویر به کمک طراحان، باستان شناسان فیلمی ۲۰ ثانیهای به دست آوردند. در این فیلم جهش بز به سمت درخت کاملا دیده میشود. ارتفاع این جام به حدود ۱۰ سانتیمتر میرسد و پایهای استوانهای شکل دارد. کارشناسان پس از تحقیقات گسترده نتیجه گرفتند که این جام اولین نمونه از تلاشهای هنرمندان عهد باستان برای خلق نقاشی متحرک یا انیمیشن بوده است. شگفتیهای شهر سوخته تنها به موارد گفته شده محدود نمیشوند و شکل زندگی اجتماعی در این منطقه در عهد باستان با توجه به یافتههای تاریخی به سبکی بسیار مدرن بوده است. سیستم لولهکشی آب و فاضلاب در شهر سوخته با استفاده از لولههای سفالی، که هنوز بقایای آنها وجود دارند، از مظاهر شهرنشینی مدرن در آن زمان به شمار میروند. صنعت کفاشی و بافندگی نیز در شهر سوخته رونق فراوان داشت است و پارچههای بافته شده در این منطقه در مناطق اطراف نظیر نداشتند. از دیگر اشیای باستانی مکشوفه در این منطقه میتوان به کوزه سفالی با امضای سازنده آن، سوزن، چکش، کورههای سفالگری، کورههای ذوب فلزات، دکمه لباس، شانه سر، بذر حبوبات و میوه، برنج، زیره و بسیاری از لوازم متداول و روزمره اشاره کرد.
پل بند لشکر
شوشتر بیشتر از ۱۰۰ سازه آبی تاریخی دارد که از گذشته بر جای ماندهاند. پل بند لشکر جزو صدها سازه آبی و از دیدنی های شوشتر است؛ برای هدایت آب بنا شد. این پل علاوه بر هدایت آب، برای برقراری ارتباط بین شهر شوشتر و دیگر آبادیهای آن منطقه طراحی و ساخته شده بود. سازه اصلی پل بند لشگر از ایران باستان باقی مانده است؛ اما طاقهای هلالی آن شاخصههای معماری عصر صفویه را در خود نهفته دارد. پل بند لشکر در شوشتر، جزو سالمترین بناهای بازمانده از دوره ساسانی در این شهر است و از دیدنی های استان خوزستان محسوب میشود. این پل به طول ۱۲۴ و ارتفاع هشت متر، خارج از دروازه لشکر قرار دارد. هدف از بنای پل بند لشکر، برقراری ارتباط بین شوشتر با دیگر ولایات و روستاییهایی بود که در سمت جنوب واقع شدهاند. پل بند لشکر از سنگ، ماسه و ملاط ساروج یاخته شده و در ابتدا ۱۳ دهانه داشت که امروز ۱۱ دهانه از آن باقی مانده است. این پل مستحکم در دوره صفویه مرمت و بازسازی شد. طاقهای پل با اسلوب معماری دوره صفویه و بهصورت هلالی ساخته شدهاند. پنج دهنه از این پل در دوره قاجاریه ویران شد و بهدلیل هزینه بالای مرمت، حاکم شهر آن را تعمیر نکرد. مردم به ناچار برای حفظ راه ارتباطی با دیگر ولایتها، پل را با الوار تعمیر کردند. این تعمیر سودی نداشت و طولی نکشید که فشار آب الوارها را با خود برد. در سالهای اخیر، مجموعهای تفریحی در کنار پل بند لشکر راهاندازی شد که رونق زیادی به گردشگری در این محل داده است. گردشگران بسیاری از شهرهای خوزستان برای گذراندن تعطیلات پایان هفته به این تفرجگاه میروند. این مجموعه بهگونهای طراحی شده است که رودخانه از داخل آن عبور میکند. وجود رودخانه در داخل مجموعه، هوای آن را خنک میکند؛ بهطوری که هوای داخل مجموعه با بیرون در حدود ۱۰ درجه تفاوت دارد.
تاریخچه پل بند لشکر : شوشتر شهری باستانی است و سابقه آن به ۱۰ هزار سال پیش بازمیگردد. این شهر که در نزدیکی کوههای بختیاری قرار گرفته است، از غرب به دزفول و از شرق به مسجد سلیمان منتهی میشود. موقعیت جغرافیایی شهر حکایت از این موضوع دارد که شوشتر از دل تاریخ و تمدن عیلام برخاسته است. منابع اساطیری ساخت شهر شوشتر و اولین بناهای آن را به هوشنگ نسبت میدهند. منابع تاریخی که درباره عیلام سخن گفته شده است، شوشتر را یکی از شهرهای عیلام قدیم دانستهاند. شوشتر در دوره ساسانیان نیز از اهمیت بسیاری برخوردار بود. بیشتر سازههای آبی این شهر در عهد ساسانی ساخته شدهاند. پیشینه پل بند لشکر شوشتر نیز چون دیگر آثار تاریخی این شهر به عصر ساسانیان میرسد. پل بند لشکر بههمراه ۱۵ اثر تاریخی شوشتر با عنوان «نظام آبی تاریخی شوشتر» در فهرست جهانی یونسکو به ثبت رسیده است. پل بند لشکر نقش مهمی در تاریخ ایران و تاریخ شهر شوشتر دارد. به پل بند لشکر را دروازه ورود لشکر ایران هم لقب دادهاند؛ زیرا هنگام حمله اعراب به ایران، آنها شوشتر را محاصره کردند و بعد از گذشتن از این پل، وارد قلمرو ایران شدند. این شهر در قرون اسلامی به دست مغولان فتح شد. شوشتر در عصر صفویه به شکوه بسیاری دست یافت. در این دوره حاکمی به نام «واخشتوخان» بر شهر مسلط شد. او در دوره حاکمیت خود بر شوشتر تلاش بسیاری برای آبادی شهر انجام داد. طبق منابع تاریخی، واخشتوخان پل بند لشکر را تعیمر کرد. تعمیر این پل اساسی بود، بهگونهای که امروز بیشتر قسمتهای پل بند لشکر نشانههایی از معماری دوره صفویه را دارند.
کاروانسرای منظریه
کاروانسرای منظریه مربوط به دوره قاجار است و در شهرستان قم، بخش مرکزی، داخل پادگان منظریه واقع شده است و از جمله کاروانسراهای چهار ایوانی بهشمار میرود. ۶۰ حجره و اتاقک در پیرامون حیاط مرکزی قرار گرفتهاند و و دو ردیف اصطبل نیز در اضلاع شمالی و غربی جای دارند. مصالح بهکار رفته در بنا شامل لاشه سنگ، آجر، کاشی و ملات گچ میشود. این اثر در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۷۹ با شمارهٔ ثبت ۳۶۲۱ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. کاروانسرای منظریه در ابتدای راه ساوه، نزدیک پلی ساخته شده که از زیر آن رودخانه ای میگذرد. کاروانسرا که درمیان ناحیه خشک وبی حاصلی قرارگرفته، ازنظر بازرگانی اهمیت ویژه ای داشت. این کاروانسرا از یک سو در کنار کویر و از سوی دیگر در مجاور دریای نمک قرار دارد و نور خورشید از روی آن انعکاس شدیدی مییابد.
مسجد کوفه بوشهر
در قرون ۱۲ و ۱۳ هجری قمری، بازرگانهایی از منطقه بهبهان به بوشهر مهاجرت کردند و در این شهر ساکن شدند. از آن زمان محله مسکونی این بازرگانان، به محله بهبهانی شهرت یافت. این محله اهمیت تاریخی فراوانی برای شهر بوشهر دارد؛ زیرا آثار تاریخی ارزشمندی در آن جای گرفتهاند که هرکدام به نوبه خود گوشهای از تاریخ شهر را روایت میکنند. مسجد کوفه یکی از قدیمیترین بناهای این محله محسوب میشود و قدمت آن به دوره قاجار بازمیگردد. مسجد کوفه بوشهر یکی از بناهای مذهبی-تاریخی شاخص در بافت قدیم شهر است و در ۲۸ اسفند ماه سال ۱۳۸۵ هجری شمسی، به شماره ۱۸۷۱۶ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
تاریخچه مسجد کوفه بوشهر : مسجد کوفه در دوران سلطنت ناصرالدین شاه قاجار ساخته شد. این مسجد در کنار منزل آیت الله سید مهدی علم الهدی بوشهری قرار گرفته است. ریشسفیدان محله ادعا میکنند مسجد کوفه یکی از مساجدی بود که آیت الله علم الهدی بوشهری در گذشته در آن نماز جماعت برگزار میکرد. پس از جنگ جهانی اول، بافت قدیمی بوشهر رونق خود را از دست داد. برخی از مصالحی که از هند و آفریقا وارد میشدند و در ساخت بناهای بافت قدیمی از آنها استفاده میکردند، کمیاب شدند. پس از جنگ جهانی دوم نیز این موضوع شدت بیشتری گرفت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اداره بندر بخشی از بافت تاریخی را تخریب کرد. البته مسجد کوفه همچنان پابرجاست و بهعنوان یکی از قدیمیترین و کهنسالترین ساکنین محله بهبهانی بوشهر آغوش خود را به روی مردم گشوده است.
معماری مسجد کوفه بوشهر : مسجد کوفه را با طرح شبستانی ساختهاند و برعکس بسیاری از مساجد ایران، فاقد گنبد، دارای سقف مسطح و بدون گلدسته است. در ساخت مسجد از مصالحی مانند سنگ خلخال، گچ و چوب ساج استفاده کردهاند. چوب ساج از موادی است که در آن زمان از کشور هندوستان آورده میشد. معماری بنا چندان پیچیده نیست و در کمال سادگی ساخته شده است و اثری از تزیینات خاص در آن دیده نمیشود. این سادگی در معماری بنا میتواند نمادی برای تمام مساجد ساخته شده در قرون اولیه هجری باشد. حیاط مسجد کوفه بهشکل مربع ساخته شده است و شبستانهای آن دارای هشت عدد ستون هستند که بهصورت هفت و پنج ابرویی ساخته شدهاند تا استحکام بنا را تقویت کنند. مسجد کوفه دارای حدود ۲۲ متر طول، ۱۴ متر عرض و ۵ متر ارتفاع بنا است. همچنین اگر با دقت به این مسجد بنگرید، نکتهای توجه شما را به خود جلب خواهد کرد و آن وجود تعداد فراوان در و پنجره در این بناست که دلیل آن را میتوان به شرایط اقلیمی و آبوهوای گرم شهر بوشهر مرتبط دانست. پنجرههای بنا، بزرگ و طاق مانند هستند و از جنس چوب ساخته شدهاند. همچنین این پنجرهها توسط حفاظهای فلزی عمودی، محافظت میشوند.
موزه ایران باستان (موزه ملی ایران)
موزه ملی ایران (موزه ایران باستان) قدیمیترین، مهمترین، بزرگترین و از غنیترین موزه های ایران است. این موزه به دو بخش ایران باستان و دوران اسلامی تقسیم میشود. در بخش ایران باستان اشیای تاریخی از دوران پارینه سنگی تا دوران ساسانی به نمایش گذاشته شده است. در بخش اسلامی هم آثار دوران پس از اسلام به نمایش در آمده است. موزه ملی ایران بهعنوان اولین موزه رسمی کشور و موزه مادر، با زیربنای بیش از ۲۰ هزار متر مربع و مساحت ۱۸ هزار متر مربع، شامل دو بخش موزه ایران باستان و موزه باستانشناسی و هنر اسلامی است. بیش از ۳۰۰ هزار شی از ادوار مختلف فرهنگی ایران یعنی از دوران پیش از تاریخ تا دوران اسلامی در این موزه نگهداری و به نمایش گذاشته شده است. اگرچه فکر تأسیس و ایجاد موزه در ایران در زمان آغاز مشروطیت از طرف فردی به نام صنیع الدوله مطرح شد، این ایده در آن دوره به اجرا در نیامد تا اینکه در زمان احمد شاه قاجار به همت مرتضی خان ممتازالممالک؛ وزیر وزارت معارف وقت مجموعهای از اشیا گردآوری و در یکی از اتاقهای مدرسه دارالفنون با نام موزه ملی نگهداری شد. سپس در دروه پهلوی اول در سال ۱۳۰۴ موزه ملی به تالار آیینه عمارت مسعودیه در میدان بهارستان منتقل شد. آثاری که ابتدا در این موزه نگهداری میشد شامل اشیایی چون ۱۵ پارچه اشیای عتیقه مفرغی، ۱۵۸ قطعه کاشی، سفال و شیشه، ۹ سکه و ۵۴ قطعه سلاح قدیم، تفنگ، کلاهخود، زره، اشیای بهدست آمده از کاوشهای باستانشناسی و آثار اهدایی مجموعهداران خصوصی بود.
در سال ۱۳۰۶ مجلس شورای ملی وقت امتیاز انحصاری فرانسویها برای کاوشهای باستانشناسی در کشور را لغو کرد و در ازای آن امتیاز کاوش در شوش به آنها داده شد و دولت وقت نیز ساخت یک موزه و کتابخانه را که ریاست آن تا پنج سال بر عهده فردی فرانسوی باشد پذیرفت و تعهد کرد این فرد تا سه بار و هر بار پنج سال در این سمت باقی بماند. بنابراین در این سال آندره گدار؛ معمار معروف فرانسوی به ایران آمد و ساخت موزه ملی ایران یا در واقع موزه ایران باستان را در قسمت غربی میدان مشق به کمک دو معمار ایران به نام حاج عباسعلی معمارباشی و مراد تبریزی در سال ۱۳۱۲ شروع کرد. در مورد نامگذاری این موزه هم بهتر است بدانید که نخستین موزه در ایران؛ موزه ملی و بعد موزه معارف نام داشت که بعد از استقرار این موزه در ساختمان ایران باستان به موزه ایران باستان تغییر نام داد و تا سال ۱۳۷۵ به این نام شناخته شد. در این سال با راهاندازی موزه دوران اسلامی، نام آن به موزه ملی ایران تغییر یافت.
ساخت موزه ایران باستان از سال ۱۳۱۲ بهمدت چهار سال و در طی چهار مرحله آغاز شد. آندره گدار مکان ساختمان موزه را در جهت شمالی- جنوبی به فاصله کمی از خیابان سی تیر یا قوام السلطنه در نظر گرفت. این موزه که با آجرهای قرمز رنگ تزیین شده؛ بهشکل یک معکب مستطیل افقی خوابیده روی سطح زمین است که از سه بخش جدا از هم که در حجم به هم پیوستهاند تشکیل شده است. گدار در طراحی وردی موزه ایران باستان از کاخ ساسانی تیسفون و طاق معروف کسری الهام گرفته حتی نحوه چیدمان آجرها در سطوح داخلی ایوان و بدنههای اطراف آن از معماری ایرانی وام گرفته شده است. این ورودی شامل ایوانی با طاق هلالی شکل است. یکی از ویژگیهای منحصربهفرد ایوان موزه ایران باستان حذف تزیینات متعارفی است که در ایوان به کار میرود. و آنچه که زینتبخش آن است سایه روشنها، پس نشستگیها و جلو آمدگیهای آجری است. در دو طرف ورودی هم دو ساختمان دو طبقه قرار دارد که برای کتابخانه، سالنهای نمایشگاهی و کنفرانس است. بر بالای سر در نیز کتیبهای از سنگ مرمر وجود دارد که در آن شعری از ملک الشعرای بهار و به خط ثلث امیرالکتاب ملک الکلامی نوشته شده است. اشیای موزه ایران باستان از دوران پارینهسنگی تا زمان ساسانیان در دو بخش پیش از تاریخ و دوران تاریخی ایران و در دو طبقه در معرض نمایش قرار دارد.
زمین اختصاص یافته به این موزه در مجموع ۵,۵۰۰ متر مربع بود که ۲,۷۴۴ متر مربع آن زیربنا و بنای موزه حدود ۱۱,۰۰۰ متر مربع است. ساختمان اصلی موزه در سه طبقه ایجاد شده است. شاید در زمانی که این طرح به گدار واگذار شد، در جوی که در آن زمان وجود داشت و حتی عنوان موزه هم آن را تشدید میکرد، برای به نمایش گذاشتن اشیای باستانی ایران قدیم، اولین ایدهای که در نظر او مجسم شد، همان برگشت به شکل و فرمهای معماری در ایران باستان بود. در نهایت، آنچه که گدار در مورد ایده معماری موزه به مرحله عمل رسانیده است، بازتابی از معماری ساسانی است. معماری موزه در واقع مکعب مستطیلی است که از سه قسمت تشکیل شده، ورودی آن از یک طاق بزرگ ساسانی که فضای ورودی را مشخص میکند و یک آجر چینی مناسب به رنگ قرمز قصرهای فیروزآباد، که دیوارهای مرتفع و طویل خارجی را تزیین کرده، با ابهت و وقاری عظیم خود را در مجموعه شهری بیان میکند. تنها فضای جالب که در این حجم مکعبی بزرگ تعبیه شده، فرورفتگی ورودی موزه است که در این حجم ورودی اصلی، ورودیهای فرعی جانبی قرار دارد که بازدید کننده را به سالنهای بزرگ هدایت میکند و این باعث شده که مقیاس مقایسهای نسبت به حجم عظیم و زیبای ورودی اصلی به وجود آورد. سپس پلکانهای رسیدن به مدخل ورودی و ارتفاع صفهای است که سطح سالن همکف موزه در آن قرار دارد. در اینجا نحوه تمام شدن سقف سیلندر به دیواره روبهرو، بهترین و جالبترین هنر گدار در طراحی این بنا است. آرگهای آجری برجسته که به صورت تسمههایی از جرزها بالا رفته و شیارهایی در سطح سیلندری سقف به وجود میآورد، احساس بیشتری نسبت به ایستایی و نحوه توزیع و حرکت نیروها به دست میدهد که در واقع دیوارهها و سقف، کالبد واحدی را ایجاد میکنند که همبستگی بین فرم و فنآوری است. حجم بزرگ مستطیلی شکل موزه که دارای ابعاد ۳۴×۱۰۰ متر است از سه قسمت فضای ورودی، فضای نمایش اشیا و فضای اداری تشکیل میشود که با شکستگیهایی در نماهای جانبی، دراز بودن آن تعدیل شده است. سالن اصلی موزه، که به طول ۶۱ متر و عرض ۳۴ متر است، سطحی را میسازد به مساحت دو هزار مترمربع که در آن دو نورگیر داخلی به ابعاد ۱۶×۱۶ متر تعبیه شده که نور مناسبی را به فضای سالن اصلی میدهد. در دیوارههای جانبی شرقی و غربی، پنجرههای باریک و بلند مناسبی تعبیه شده که ریتمی یکسان و تکراری در سطح دیوار ایجاد میکند، که در بین جرزهای اصلی که از ضخامت دیوار بیرون آمده و تا انتهای قرنیز پشتبام بالا میرود، قرار گرفته است. این پنجرهها باعث شده که با کمک نورگیر وسط، نور کافی برای نمایش اشیا فراهم آید. این سالن در دو طبقه ادامه مییابد که با دو راهپله بزرگ به یکدیگر ارتباط دارند. در سطح بالا متاسفانه پنجرههای شرقی و غربی وجود ندارد. شاید به خاطر زیبایی در نما، فضای مرده، بیروح و تاریکی را درست میکند که باعث دلتنگی و افسردگی بازدیدکنندگان میشود.