ملی
طولانیترین قنات در جهان
طولانیترین قنات در جهان، به نام «قنات زارچ» در استان یزد واقع شده است. این قنات ۱۰۰ كيلومتر طول دارد و از جاهای دیدنی یزد به شمار میآید. مجموعه مطالعات تاریخی درباره قنات زارچ، این احتمال را تقویت میکند که زمان بهرهبرداری از این قنات در حدود سالهای ۱۳۰۰ میلادی است. پس از ورود اسلام به ايران، مسجد جامع تاریخی شهر يزد نيز در حريم قنات زارچ ساخته شد و چند ميله چاه اين قنات در محدوده اين مسجد قرار گرفت تا علاوه بر پر كردن آب انبار وسيع زير مسجد، نمازگزاران بتوانند از طريق پاياب برای وضو گرفتن از آب قنات استفاده كنند كه اين پاياب هنوز هم قابل استفاده است. در تاریخچه مسجد جامع یزد نیز ذکری از این قنات به میان آورده شده و نوشتهاند: «…در قرن چهارم هجری ابوعلا کالنجار پایابی بر مسجد جامع ساخت که قنات زارچ از میان آن میگذشته..»
مبدأ قنات در حوالی روستای فهرج است که پس از طی روستاهایی مانند خویدک، دهنو و اکرمیه وارد شهر یزد شده از محلات مختلف شهر از جمله میدان امیر چقماق عبور کرده و پس از گذر از مسجد جامع، از شهر یزد خارج و به طرف زارچ حرکت میکند. مسیر دقیق قنات بر اساس مندرجات ثبت شده در حدود و مشخصات قنات در سند مالکیت آن آمده است. این قنات سه شاخه جدا از هم به نامهای شیرین، شور، ابراهیم خویدکی دارد. تعداد میله چاههایی که در طول این سه شاخه حفر شده بیش از یک هزار حلقه تخمین زده میشود که در نوع خود بینظیر است. شاخه شور قنات زارچ از پایاب مسجد جامع یزد میگذرد. این پایاب در حدود ۶۰ پله دارد که دسترسی به آب قنات را میسر میکند. دلیل شوری آب این شاخه این است که مادرچاه در منطقه آب شور قرار گرفته و آب آن نسبت به دو شاخه دیگر دارای کیفیت نامطلوبتری است و به اصطلاح محلی لبشور است. شاخه شيرين و ابراهيم خويدكی، شاخههای خشک شده قنات زارچ هستند و هم اكنون تنها شاخه شور به طول ۷۲ كيلومتر آبدهی دارد كه آبدهی اين شاخه در بالادست قنات ۶۰ ليتر در ثانيه بوده، اما در مظهر قنات ۲۸ ليتر در ثانيه است. از آب قنات زارچ ۸۰۰ خانوار كشاورزی استفاده میكنند. تعداد مالکان این قنات ۱۰ نفر و اراضی تحت کشت آن ۴۰ هکتار است.
از ویژگیهای دیگر قنات زارچ میتوان به مربعی بودن مقطع چاههای آن در مقایسه با همتایان دیگر اشاره کرد كه مقطعی بیضوی یا دایرهوار دارند. پیشینه حفر چنین چاههایی به زمان زرتشتیان بر میگردد. مدیریت، حفظ، نگهداری، تقسیم و توزیع آب به عهده شورای قنات زارچ است که پنج نفر عضو داشته و از سوی کلیه مالکان و شاربین قنات انتخاب میشوند. دو نفر از محل سرچشمه زارچ و سه نفر از محل توده زارچ انتخاب میشوند. شورای قنات یک نفر را بهعنوان نماینده تامالاختیار به مدت یک سال معرفی میکند تا از کلیه مالکین و شاربین قنات خودیاری جمع کرده و همچنین رابط بین کشاورزان و ادارات مربوطه باشد. نماینده مذکور جهت حفاظت و نگهداری و حفر پیشکار قنات (محل انتهای قنات در کوره پس از مادر چاه را پیشکار گویند)، مقنی و کارگر قنات را به کار میگیرد تا به نحو احسن هر گونه عملیات مورد نیاز را به خوبی انجام دهد و دستمزد کارگران را پرداخت کند.
از سوی شورای قنات دو نفر بهعنوان میراب جهت توزیع و تقسیم آب قنات، یکی در محل سرچشمه و دیگری در محل توده زارچ به مدت یک سال انتخاب میشوند. میراب با مراجعه به دفاتر آب برنامه و حقابه میزان مالکیت هر فرد و بر حسب نوبت، آب را به کشاورزان تحویل میدهد. سرچشمه زارچ دارای شش شبانه روز آب و محل توده زارچ نه شبانه روز آب دارد. همچنین دستمزد میراب که به نام “سد” معروف است از روی سهم آب کشاورزی در هر مدار ۱۵ روز یک بار به میزان یک جرعه آب (به مدت ۱۱ دقیقه) تحویل میشود. تا نیم قرن پیش آبدهی قنات زارچ بیش از ۱۵۰ لیتر در ثانیه بود، اما به دلیل حفر بیرویه چاههای عمیق و نیمه عمیق در حریم آبی قنات، آبدهی آن به شدت كاهش یافته است. توسعه شهر یزد طی چند قرن گذشته، ساختمانسازی در حریم قنات، ریزشی بودن سقف و دیواره مجرای قنات و میله چاهها، نشست فاضلابها به درون قنات و قرار دادن لولههای فاضلاب در برخی مناطق در دالان قنات مشکلات بسیاری را برای این قنات کهن به وجود آورده و در نهایت به مرگ خاموش آن منجر شده است. حتی در حال حاضر ۳۰ کیلومتری از قنات زارچ که از زیر شهر یزد عبور میکند در دو نقطه در بافت قدیم قرار دارد که این مناطق فاقد فاضلاب هستند و برخی از منازل مسکونی فاضلاب خود را به داخل قنات هدایت کردهاند، گرچه با تمهیداتی این معضل به حداقل رسیده، اما همچنان ادامه دارد. هدایت فاضلابها به قنات حتی سبب ایجاد گاز دیاکسید کربن در قنات شده كه این امر لایروبی را برای مقنیان مشكل و خطرآفرین کرده است. قنات زارچ در تاریخ ۱۶ تیر ۱۳۸۴ با شماره ۱۴۸۳۰ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید. همچنین با توجه به اهمیت این سازه طویل نام آن در فهرست جهانی یونسکو ثبت شد.
غار کلماکره لرستان
غار کلماکره یکی از جاهای دیدنی پل دختر در استان لرستان و یکی از پررمز و رازترین غارهای تاریخی و طبیعی ایران است. در مورد این غار که مدفن ششمین گنجینه بزرگ جهان بوده، داستانهای بسیار جالبی وجود دارد، از داستان پیدا شدن گرفته تا آثار تاریخی کشف شده و قدمت آن. غار کلماکره در بخش مرکزی شهرستان پلدختر استان لرستان و در نزدیکی روستایی به نام طاق ملک حسین، در شرق یکی از آخرین درههای صخرهای کوه آهکی ملّه در پلدختر قرار دارد و به علت اینکه پیشانی غار حدود ۱/۵ متر پایینتر از دهانه آن است، غار برای مدتهای طولانی از نظرها پنهان بوده است. درباره محل این غار اختلاف نظرهایی وجود دارد، چرا که اهالی پلدختر آن را به نام خود و مردم رومشکان هم آن را متعلق به خود میدانند، اما در اسناد رسمی این غار در حوزه شهرستان پلدختر ثبت شده است.
تاریخچه غار : داستان غار کلماکره از ابتدا تا انتها پر از رمز و راز است و روایتهای مختلفی درباره آن وجود دارد. قدمت این غار به حدود ۲۷۰۰ سال پیش بازمیگردد و برخی معتقدند که اینجا مدفن ثروت پادشاهان ساسانی بوده و یکی از مهمترین خزائن دولتهای ایران باستان مثل هخامنشیان و ساسانیان در این غار نگهداری میشده است. عدهای دیگر این غار را مربوط به دوران نوعیلامیان و ماقبل هخامنشیان میدانند و میگویند که این گنجینه، میراث یا هدایای پادشاهان متعدد است. در هر صورت یکی از روایتها درباره گنجینه غار کلماکره این است که پس از تصرف بابل و بینالنهرین توسط کورش، تمام خزائن معابد بابل از شوش به این غار منتقل شدند. روایت دیگری هم میگوید که این گنجینه در زمان حمله اسکندر به ایران به کوههای پلدختر منتقل شد و چهار نگهبان برای محافظت از آن انتخاب شدند. این چهار نگهبان به مرگ طبیعی از دنیا رفتند و هر کدام نفر قبل از خود را دفن کرده است. در زمان کشف غار در سالهای گذشته، بقایای اسکلتهای این نگهبانان پیدا شد. یکی از باستانشناسانی که مدتی را در غار کلماکره به اکتشاف گذرانده میگوید که خاکی اول غار، گورستانی است که ۱۲ تدفین در آن انجام شده است. در سالهای اخیر یک پژوهشگر ایرانی (رسول بشاش) با انجام مطالعاتی روی کتیبههای اشیای مربوط به غار موفق به کشف نام یک خانواده سلطنتی مربوط به یک سرزمین ناشناخته شد. گویا آثار باارزش موجود در غار متعلق به سرزمین ساماتی (ساماتوره) است که بنیانگذار آن پادشاهی به نام آمیریش، فرزند دابالا است. این سلسله محلی دارای ثروتی بسیار زیاد بوده و در دوره عیلامی نو بر سرزمین کوچکی در جنوب لرستان فرمانروایی میکردهاند و به هنگام زوال حکومت عیلام و قدرت گرفتن تدریجی امپراطوری هخامنشی، بخشی از گنجینه سلطنتی این سلسله در غار کلماکره نگهداری میشده است. با این وجود عدهای از باستانشناسان معتقدند که این گنجینه به پادشاهی خاصی تعلق ندارد. برخی دیگر هم بر این باورند که ظروف نقرهای کشف شده، احتمالا از غنائمی است که کاسیان (ساکنان اصلی لرستان) از یغماگران و سپاهیان آنتیگون (از سرداران اسکندر مقدونی) پس گرفتهاند.
علت نامگذاری : کلماکره (Kalmakareh) از سه کلمه «کل»، «ما» و «کره» تشکیل شده است. «کل» در گویش لری نوعی حیوان حلالگوشت کوهی با شاخهای کمانی رو به بالا یا همان نرینه بز کوهی است. «ما (مان)» به معنای مأوا و مکان استقرار و «کره» نیز نوعی درخت مشابه انجیر با میوههای نامرغوب و غیرخوراکیست که در بدو ورودی غار قرار داشته است. این درخت تا سال ۷۴ بر دهانه غار وجود داشته، اما بعد از آن توسط حفاران غیرمجاز برای تهیه آتش قطع شده و در حال حاضر وجود خارجی ندارد. پس به طور کلی کلماکره به معنای مأوای کل و درخت انجیر است که در واقع مشخصات غار را ارائه میدهد.
داستان کشف شدن : درباره چگونگی کشف غار کلماکره حرف و حدیثهای بسیاری وجود دارد. داستانی که در همه جا ثبت شده به شرح زیر است: در سال ۱۳۶۸ یک چوپان (شکارچی) محلی در تعقیب یک بز کوهی این غار را کشف میکند. وی مشاهده میکند که بز کوهی چندبار داخل این غار میرود و از آن خارج میشود. در اولین بازدید این مرد (که عزیز کلماکرهای نام دارد) از غار، وی یک سکه قدیمی پیدا میکند و پس از نشان دادن این سکه به یک فروشنده عتیقه به ارزش غار پی میبرد. وی دفعات بعد مجهزتر وارد غار شده و اشیای بیشتری پیدا میکند که کمکم آنها را به فروش میرساند. چند سال بعد سازمان میراث فرهنگی از وجود این غار مطلع میشود و گروهی را برای حفاظت از غار کلماکره و گنجینه باقیمانده آن به محل میفرستد، اما دیگر چیز چندانی برای محافظت باقی نمانده بود، چرا که افراد محلی، قاچاقچیان، حفاران، دلالها، مالخرها، دزدها، جاعلان آثار هنری و حفاران سادهلوح اشیا موجود در این غار را که شامل سکه و تعدادی مجسمه نقرهای از اشکال حیوانات و جامهای نقرهای مربوط به دوران هخامنشیان و حکومت مادهاست، به یغما بردهاند. متأسفانه سازمان میراث فرهنگی نیز در این مورد اهمال میکند و تنها با بستن دهانه غار آنجا را ترک میکنند و به سایر قاچاقچیان فرصت میدهند، گنجینه باقیمانده را هم غارت کنند. اکنون در غار تنها تعدادی ستون درهمریخته باقی مانده و تمام دیوارههای آن تخریب شده است. در فیلم مستندی که به تازگی درباره غار کلماکره ساخته شده است، عزیز کلماکرهای داستان دیگری را میگوید. او نه شکارچی است و نه چوپان، بلکه راننده ماشین سنگینی است از اهالی روستاهای اطراف. وی میگوید از سال ۱۳۵۰ توسط عمویش با غار آشنا شده و بالاخره در سال ۱۳۵۷ دلش را به دریا میزند و بر ترس خود غلبه میکند و به غار میرود. وی پس از اینکه بار اول یک سکه را در ورودی غار پیدا میکند و آن را به یک فرد صاحبنظر نشان میدهد، مجهزتر به غار میرود. وی با تفنگش به سقف غار شلیک میکند و انبوهی از سکههای طلا و نقره بر سرش میریزد. او که میداند به تنهایی نمیتواند همه غار را بگردد، پس از مدتها بررسی تصمیم میگیرد پسرعمهاش را هم در راز خود شریک کند. آنها در کنار ستونها و سرستونها و طاقچهها اشیایی پیدا میکنند و معتقدند که حدود هشت یا نه انبار دیگر هم از عتیقه وجود داشته که آنها به علت دستگیر شدن، موفق به دستیابی به آن نشدند. پس از دستگیری آنان محل غار لو میرود و تا سال ۱۳۶۸، غار کلماکره به طور کامل از اشیای باستانی تخلیه میشود. طبق گزارشها در این مدت، روزانه ۵۰ الی ۷۰ نفر در حال تاراج غار مشاهده میشدند. در این زمینه بسیاری از افراد پیکان انتقاداتشان را علاوه بر مردم قانونشکن سمت سازمان میراث فرهنگی به علت اهمال فراوانش در مورد غار کلماکره گرفتهاند.
معماری غار : زمینشناسان میگویند که غار کلماکره بیشتر یک مکان طبیعی است تا تاریخی. این غار پر است از پدیدههای زیبای طبیعی و ستونهای جالب. غار از چهار تالار نسبتا بزرگ تشکیل شده که هر کدام دارای ستونهای رسوبی و آویزهای شکوهمندی هستند که ارتفاع برخی از آنها تا ۱۵ متر میرسد. غار کلماکره پر است از استالکتیتها و استالاکمیتهای طلایی، حوضچههای پرآب، دهلیزها و حفرهها. آبچالهای طبیعی درون غار، ستونهای رسوبی و سقفآویزهای زیبا از جذابیتهای این غار هستند. مساحت کلی فضای شناخته شده غار، ۴۳۰۰ متر و طول فضاهای متصل به هم و شناخته شده مسیر فعلی آن در حدود ۶۷۰ متر است. قسمت ورودی غار دارای فضایی به طول تقریبی ۲۰ متر و به عرض حدود ۸ متر است. ارتفاع غار از سطح زمین ۵۵۰ متر است. تالار اول محل نگهبانی محافظان بوده است که در آن اتاقکی هم برای نگهبانی به ارتفاع ۸۰ سانتیمتر و وسعت ۲ متر و از جنس قلوهسنگ و ملاط گل رس و کاه وجود داشته که اکنون تخریب شده است. در این تالار استالاکمیتهایی نیز وجود دارند که نتیجه دخالت انسان هستند، که حتی از آنها هم به علت تخریب اثر چندانی باقی نمانده است. در تالار دوم خمرههای بزرگ و کوچکی وجود داشته که به طرز خاصی روی ستونهای آهکی نازک قرار گرفته بودند و احتمالا محل نگهداری مایحتاج روزانه بودهاند. جالب است که درباره تالار سوم و چهارم که محل اصلی نگهداری گنجینه غار بودهاند، اطلاعات چندانی در گزارشهای باستانشناسی نیامده است.
اشیای پیدا شده : اغلب اشیای یافتشده از غار کلماکره شامل پیکرهها، بشقابها و تکوکهای نفیس هماکنون در خارج از کشور و موزههایی چون لوور، موزه بریتانیا و موزه متروپولیتن نیویورک قرار دارند. در ایران نیز این اشیا در موزه ایران باستان تهران و موزه قلعه فلکالافلاک در خرمآباد نگهداری میشوند. از اشیای یافتشده نفیس این غار میتوان به کاسههای ماهی بادامی بسیار معروف و انواع تکوکها اشاره کرد. معروفترین شی پیدا شده در غار کلماکره که به آن سلطان کلماکره میگویند، جامش شیردال است که در سال ۱۳۹۲ بهعنوان نشانه حسن نیت از سوی دولت آمریکا به ایران بازگردانده شد. اولین اشیایی که توسط کمیته انقلاب اسلامی پلدختر کشف میشوند عبارت بودند از: یک نقاب طلا، ۶ گوش نقرهای حیوانات، ران یک بز کوهی بالدار به اندازه طبیعی، دو عدد میله فلزی منحنی داسمانند، سه قطعه شمش نقره ذوب شده و تعدادی از قطعات جدا شده حیوانات. دستهای از اشیای یافتشده در غار کلماکره نقابها هستند که مروبط به نیمه نخست هزاره پیش از میلادند. این نقابهای طلایی که هماکنون در موزه ایران باستان نگهداری میشوند، خبر از وجود نوعی مراسم آیینی باستانی شبیه بالماسکه در ایران میدهند. غیر از ظرفها، جامها و تکوکها، بیشترین اشیای نقرهای منسوب به غار کلماکره پیکرههای توخالی جانوران طبیعی، اساطیری یا افسانهای هستند که از آنها برای افشاندن مایعات مقدس در مراسم آیینی استفاده میشده است. تنگهای نقرهای با برجستگیهای بسیار زیبا، ریتون و سکههای طلا و نقره از دیگر اشیا هستند. هماکنون ۱۱۴ عدد از این آثار تاریخی در موزه فلکالافلاک خرمآباد نگهداری میشوند. ۱۰۰ شی نیز در موزه ایران باستان، دو شی در استان ایلام و دو شی در موزه تبریز قرار دارند. در خارج از کشور هم ۳۰ قطعه در موزه لوور پاریس، ۳۰ قطعه در موزه متروپولیتن نیویورک، ۲ قطعه در موزه میهو کیوتو و… وجود دارند. مدیر کل سازمان میراث فرهنگی لرستان مدعی است که ۲۳۰۰ اثر از غار کلماکره در سطح جهان پراکنده است. گفته میشود به طور کلی ۵۰۰۰ شی در این غار یافت شده که تنها ۱۰درصد آنها در ایران باقی ماندهاند. همچنین یک تاجر عتیقه که سالهاست با باستانشناسی ایران درگیر است، کتابی را با عنوان «گنجینه کوهها و هنر ماده» در لندن منتشر کرده و به معرفی برخی اشیای یافت شده در این غار پرداخته است.
مسیر دسترسی : برای رسیدن به غار کلماکره باید بخشی از مسیر را با ماشین و بخشی را پیاده طی کنید. از مسیر پلدختر و از جادهای که در حاشیه شمالی رودخانه کشکان واقع شده است، حدود ۱۲ کیلومتر را به سمت روستای درهباغ بروید و بقیه مسیر کوهستانی را تا دهانه غار پیادهروی کنید. دهانه غار به سمت غرب است. برای رسیدن به غار باید با طناب از درهای که حدود ۱۰۰ متر عمق دارد، یک فرود ۱۰متری انجام دهید. به همین علت سفر افراد غیرحرفهای یا همراه بردن کودکان به این غار توصیه نمیشود. تا عمق ده متری غار نور طبیعی وجود دارد، اما پس از آن حتما باید چراغ قوه یا هدلایت همراه داشته باشید، چرا که غار در تاریکی محض فرو میرود. دسترسی به فضای داخلی غار که از چهار تالار نسبتا بزرگ تشکیل شده و برخی ورودیهایش حفرهای نزدیک ۸۰ سانتیمتر دارند، اندکی دشوار است. چند آبچال کوچک و بزرگ هم در تالارهای دوم، سوم و چهارم قرار دارند. غار کلماکره در نهایت در ۲۲ مرداد سال ۱۳۸۴ با شماره ۱۳۱۱۹ در ردیف آثار ملی ایران به ثبت رسید.
پارک ملی قبوستان آذربایجان
یکی دیگر از جاذبه های گردشگری آذربایجان که توانسته به یکی از مناطق پرطرفدار و جذاب در بین گردشگران تبدیل شود پارک ملی قبوستان آذربایجان نام دارد ، این پارک که در سمت غربی دریای خزر در بین تنگه ها و دره های عمیق که خود مردم محلی آن ها را قبو می نامند واقع شده است در ۶۴ کیلومتری شهر باکو قابل مشاهده می باشد ، قبوستان که یکی از شهرهای اطراف باکو است که به دلیل وجود آثاری چون سنگ نوشته ها و نقاشی های زیبا باستانی توانسته در بین بسیاری از تاریخ دوستان و علاقه مندان به سفر از شهرت خاصی برخوردار شود و البته گفتنی است که این منطقه باستانی جذاب تنها به واسطه سنگ نوشته هایش معروف نشده است در واقع این منطقه می تواند به گردشگران و علاقه مندان خود بازدید و مشاهده تعداد بی شماری از آثار باستانی زیبا ، تصاویر زیبا و خیره کننده که به صورت برجسته بر سنگ نقش بسته ، گل فشان های درمانی ، نقاشی ها و سنگ تراشی های فوق العاده را هدیه دهد و البته گفتنی است که این سنگ نگارها به حدی زیبا و چشم نواز هستند که در سال ۱۹۶۶ دولت آذربایجان از این منطقه با عنوان منطقه ملی تاریخی یاد کرد و از آن زمان تا به اکنون جر مناطق محافظت شده کشور آذربایجان به شمار می رود و نکته جالب توجه دیگر آن است که به دلیل آثار باستانی کشف شده و همچنین وجود سنگ نگاره های زیبا و ارزشمند در این منطقه در سال ۲۰۰۷ میلادی این حکاکی ها و آثار مهم و ارزشمند تاریخی در فهرست سازمان جهانی یونسکو به ثبت رسیده است . گردشگران با بازدید از این جاذبه گردشگری و توریستی هیجان انگیز با منطقه ای کوهستانی و تفریحی روبرو می شوند که پر از صخره های زیبا و کنده کاری های بی نظیر است و البته این تمام چیزی نیست که در این منطقه انتظار شما را می کشد افراد با ورود به این منطقه علاوه بر این صخره ها می توانند نقاشی های زیبای از حیوانات ، شمایل انسانی ، صحنههای شکار ، صور فلکی ، رقص و مبارزه ها و قایق های نظامی ، شترها و کاروان ها را مشاهده کنند و بعد به غارهایی بروند که از قرن هشتم پیش از میلاد مسیح مسکونی بوده است و یا حتی گور های آنان را که در همین منطقه است را مشاهده کنند و از وجود نقاشی ها و حکاکی ها در فضای بالغ بر ۱۰۰ متر مربع نهایت لذت را ببرند و البته جالب است بدانید که تعداد این نقاشی ها و حکاکی ها که متعلق به ۴۰ هزار سال پیش می باشد بیش از ۶۰۰۰ است و همچنین جالب است بدانید که این منطقه به دلیل نمایش تاریخ و فرهنگ های مختلف از دوران های متفاوت از اهمیت بسیار بالای برخوردار است و البته نا گفته نماند این منطقه که به عنوان یکی از سکونت گاه های بشر شناخته شده به دلیل قدمت سکونت طولانی اش که به عصر یخبندان می رسد نیز در لیست آثار ارزشمند جهانی قرار گرفته است . تمام زیبای ها و جذابیت قبوستان به همین جا ختم نمی شود بلکه گردشگران می توانند در این منطقه خارق العاده تاریخی قدیمی ترین کتیبه ها و سنگ نگاره های که متعلق به قرن ۱۲ پیش از میلاد است را مشاهده نمایند و البته نکته جالب توجه دیگر در این منطقه باستانی وجود کتیبه ها است که از دوران حکومت رومیان باقی مانده است و همچنین لازم به ذکر است که قبوستان تنها به دلیل سنگ نگاره ها و نقاشی ها از شهرت جهانی برخوردار نشده است بلکه گردشگران و توریست ها می توانند در این منطقه چشم نواز از تماشای زیبا ترین و شگفت انگیز ترین گل فشان ها نیز نهایت لذت را ببرند و در واقع باید گفت این منطقه علی رغم جاذبه های فراوان و بی شمار تاریخی و باستانی به واسطه گل فشان هایش نیز مشهور شده است و ضمنا جالب است بدانید که اغلب مردم جهان بر این باورند که این گل ها که از دل زمین به بیرون پرتاب می شود دارای خاصیت دارویی است و البته گفتنی است که در هر ۲۰ سال یک بار یک گلفشان با نیروی فوق العاده که علاوه بر آتش چند تن گل را به اطراف پرتاب می کند در این منطقه زیبا و تاریخی از دل زمین فوران می کند که قطعا تماشای آن ها می تواند یک تجربه شگفت انگیز از سفر به آذربایجان را برای بازدید کنندگان به وجود آورد .
پل خشتی گوراب تولم
پل تاریخی گوراب تولم شهرستان صومعه سرا یادگار بجا مانده از دوران قاجاریه در آستانه تخریب است. این پل در منتهی الیه شمال غربی روستای گوراب تولم صومعه سرا بر روی یکی از شاخه های فرعی رودخانه گازروبار و در جهت شرق به غرب قرار دارد. جهت پل شرقی – غربی به طول ۱۷ متر و عرض سه متر و دارای یک دهانه با قوس جناغی است، جان پناه جنوبی تقریبا سالم مانده و ارتفاع آن ۸۰ سانتیمتر و عرض آن ۵۰ سانتیمتر است در حالیکه جان پناه شمالی پل تا ۸۰ درصد تخریب شده که ارتفاع باقی مانده جان پناه در ضلع شمالی در بعضی نقاط به ۳۰ سانتیمتر می رسد. کف گذرگاه پل در گذشته سنگ فرش بوده و قسمتهای زیادی از آن بر اثر تردد وسایل نقلیه از بین رفته است، آثاری از قسمتی از قوسی کوچکتر در ضلع شرقی پل مشهود است و به تبع وجود دهانه هایی دیگر را در ساختار پل اشاره می کند که با کمی کاوش و خاکبرداری از اطراف پل این امر نیز ممکن می شود. آجر های بکار رفته در ساختمان پل به ابعاد ۵×۲۳×۲۳ سانتیمتر بوده و ملات بین آنها از نوع ساروج است، اندازه دهانه اصلی پل ۲.۸ متر و فاصله سطح آب تا روی ضخامت قوس دهانه اصلی به ۸۵.۴ متر می رسد. پیش بینی می شود پل خشتی گوراب با توجه به وضع موجود بقایای آن تا ۱۵متر در ضلع شرقی و ۹ متر در ضلع غربی امتداد داشته باشند، این پل در حال حاضر راه ارتباطی روستاهای گوراب و خراط محله بوده و فاصله آن تا شهر تولم نیز پنج کیلومتر است. با توجه به ویژگی های معماری پل منحصر بفرد گوراب تولم می طلبد میراث فرهنگی گیلان در حفظ و مرمت این ابنیه تاریخی همت گمارد. پل خشتی گوراب تولم شهرستان صومعه سرا به شماره ۱۳۶۴ در ۱۵ آبان ماه سال ۱۳۸۴ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است.
پل خواجو
پل خواجو یکی از پل های تاریخی شهر اصفهان بوده که در شرق سی و سه پل، بر روی رود زاینده رود واقع شده است. این پل در انتهاى خیابان کمال اسماعیل اصفهانى و انتهاى خیابان خواجو، واقع شده است. طبق گفته باستان شناسان، پل خواجو بر روی پلی که پیش از این وجود داشته و خراب و ویران شده بود، بنا شده است. این پل که در دوره صفویه یکی از زیباترین پل های جهان به شمار می رفت، به دستور شاه عباس دوم، در سال ۱۰۶۰ قمری ساخته شد. طول این پل ۱۳۳متر بوده و عرض آن نیز به ۱۲متر می رسد که همراه با تزئینات و کاشیکاری فراوان، از آثار بسیار ممتاز شهر اصفهان به حساب می آید. گردشگران و جهانگردانی که در ادوار مختلف به اصفهان آمده اند، لب به تحسین پل خواجو گشوده اند و این مکان را در زمره شاهکارهای جاودانه معماری ایرانی و اسلامی به شمار آورده اند. بنای پل خواجو در چهار طبقه و با کاشیکاری های عصر صفویه، احداث شده است. این مکان در فصل بهار و هنگام طغیان آب زاینده رود، منظره بسیار جالبی را به وجود می آورد، به گونه ای که باعث شده مردم در این مکان نشسته و به تماشای زیبایی های این مکان بپردازند. در وسط پل، برای اقامت موقتی پادشاه و خانواده سلطنتی، ساختمان مخصوصی که به بیگلربیگی شهرت دارد، احداث شده است. به نوشته تاریخ نگاران و پژوهشگرانی که درباره سلسله صفوی مطالعه نموده اند، هدف شاه عباس دوم از ساختن پل خواجو، پیوند دادن دو محله خواجو و دروازه حسن آباد با تخت فولاد و راه شیراز بوده است. پل خواجو از نوع پل سدی بوده و به عقیده برخی، نقطه اوج صنعت پل سازی در ایران به حساب می آید. عملکرد سد پل، این است که میتواند آب را تا ارتفاع ۶ متر بالا ببرد. این پل دارای ۱۶ دریچه تخلیه آب بوده و در بدنه آن از شیارهایی استفاده شده و همچنین کشوهایی درآن قرارگرفته که میتوانند این دریچه ها را بالا و پایین ببرند. با بالا و پایین کردن کشوها، قادر خواهند بود اندازه آبی را که جاری میشده تنظیم نمایند و همینطور این کشوها عمل تنظیم آب جمع شده در پشت این پل سدی را انجام می دادند.
در میان هریک از دو ضلع شرقی و غربی پل، ساختمانی احداث شده که شامل چند اتاق بوده که به نقاشی مزین شده است. این ساختمان که شاه نشین نامیده می شود، در آن دوره جایگاه بزرگان و امیرانی بوده که برای تماشای مسابقات شنا و قایقرانی بر روی دریاچه مصنوعی، به این مکان فراخوانده می شدند. در گوشه های ضلع شرقی پل خواجو، دو شیر سنگی وجود دارد که ظاهرا، نماد سپاهیان بختیاری و محافظ اصفهان در عصر صفویه هستند. پل خواجو دارای ۲۴ دهانه بوده که از مکعب های به دقت تراش خورده، ساخته شده است. اطراف پل در ایام بهار و تابستان و روزهاى تعطیل، محلی عمومی برای تفرج اهالى است و بعضى روزها به حدى جمعیت زیاد است که عبور و مرور در طبقه دوم، تقریباً مشکل مى شود. دلیل نامگذاری این پل، به پل خواجو، نزدیکی آن به محله خواجو می باشد. اما علاوه بر این نام، با اسامى بابا رکن الدین، خواجو، گبرها، شیراز، حسن آباد، پل شاهى و تیمورى نیز خوانده می شود. دلیل آنکه به آن پل بابا رکن الدین گفته می شود، این است که در تخت فولاد، که نزدیک جاده قدیم شیراز واقع شده، قبر و بقعه بابا رکن الدین که از عرفاى معروف زمان خود بوده، قرار دارد و به همین دلیل، پل به نام او معروف گردیده است. پل خواجو اصفهان، در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شماره ثبت ۱۱۱ ، به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.