ملی

 
 

چهارطاقی تیموری

chahar-taghi-12

بنای چهارطاقی تیموری یک بنای ۸ ضلعی است که شباهت بسیاری به یک مقبره دارد. بسیاری براین عقیده‌اند که مقبره مربوط به امیرتیمور بوده است و علت این امر را تاریخی می‌دانند که در سنگ نوشته قبر آمده که سال ۷۵۸ هجری قمری یعنی دوره حاکمیت تیمور را نشان می‌دهد. بنای چهارطاقی دارای سنگ قبری سیاه رنگ و ساده است. نوشته روی سنگ قبر از بین رفته و تنها به سختی می‌توان نام عید خواجه را از آن خواند. با رجوع به منابع تاریخی عصر تیموری مشخص می‌شود که عیدخواجه نام یکی از بزرگان و سرداران دوره تیموری است. طبق سند، به نظر می‌رسد که مقبره چهارطاقی مربوط به عیدخواجه است. به‌طور کلی بنا دارای تاریخ مشخصی نیست و نظرات در مورد آن متفاوت است. بنای چهارطاقی دارای سردابه‌ای است که در عمق ۱٫۵ متری از سطح فعلی زمین است. چون ساخت سردابه‌ها در دوره ایلخانان بیشتر گزارش شده است؛ برخی براین عقیده‌اند که بنا ممکن است در دوره ایلخانان ساخته شده باشد. مقبره چهارطاقی در ۶ کیلومتری شهر شیروان و ۳ کیلومتری جاده آسفالته، در مجاورت روستای زیارت قرار دارد و در قسمت شمال شرقی مقبره امام‌زاده حمزه رضا قرار گرفته است. مقبره تیموری شیروان، در زیر، دارای نقب‌هایی به طرفین است که این نقب‌ها وسعت بسیاری را در برمی‌گیرد.

معماری مقبره : آرامگاه چهارطاقی به‌صورت ۸ ضلعی، از خشت ساخته شده و با چوب مستحکم شده است. بنا از بیرون دارای طاق نماهایی است که پوشش جناقی دارند و با آجرچینی خفته راسته در قسمت ساقه گنبد تزیین شده‌اند. درهای ورودی بنا بسیار بزرگ هستند و هر کدام در حدود ۲ متر ارتفاع دارند. برای زیر و روی درها، نورگیری به عرض خود درها تعبیه شده است. مقبره همچنین دارای گنبدی است که ارتفاع آن از قسمت فوقانی ۲٫۵ متر و ارتفاع آن تا زیر گنبد ۴٫۲۸ است. تصویر زیر نمایی از مشبک پنجره‌های آرامگاه را نشان می‌دهد. برای تزیین فضای درون بنا، در ساقه گنبد آجر به‌صورت عمودی و افقی به کار رفته و بدنه خارجی گنبد نیز با روش آجر چینی دو رجه ساخته شده است. قسمت داخلی بنا به‌صورت چهارگوشه است. فضای درون بنا از پوشش گچ است و تقاطع اضلاع آن از گچبری و بالای سردر، دور تا دور به رنگ فیروزه‌ا‌ی گچ‌بری و کتیبهنویسی شده است. امروزه بیشتر قسمت‌های کتیبه‌ها از بین رفته‌اند. بنا در سال ۱۳۵۶  یکبار مرمت شده و این مرمت به شکل بنا بسیار آسیب‌زده است. همچنین در سال‌های ۸۶ و ۸۸ نیز تعمیراتی برای مقابله با ریزش در آن صورت گرفت. بنا در سال ۱۳۸۰ در فهرست آثار ملی قرار گرفت.

ارگ تبریز

ارگ-علیشاه

ارگ تبریز که با نام ارگ علیشاه نیز شناخته می‌شود، قدمتی ۷۰۰ ساله دارد. این سازه تاریخی یکی از بلندترین و قدیمی‌ترین دیوارهای تاریخی کشور است و از مهم‌ترین جاهای دیدنی تبریز به شمار می‌رود. بنا به نقل قول‌ها و یادداشت‌های جهانگردان تاریخی، ارگ علیشاه تنها بنای مرتفع شهر تبریز بوده که حتی از دوردست دیده می‌شده است. این مجموعه بی‌نظیر، ابتدا به‌صورت مسجدی عظیم بنا شده بود که در اثر گذر زمان، همچنین زمین‌لرزه‌های متعدد این شهر (در حدود ۴۰ زمین‌لرزه) و نیز جنگ‌ها تا حدود زیادی تخریب شده است. در حال حاضر، تنها بخش باقی‌مانده از این بنا دیوار مرتفعی است که به نام ارگ تبریز یا ارگ علیشاه خوانده می‌شود. به عبارت دیگر، این دیوار تنها قسمت به‌جای‌مانده از دیوارهای عظیم و محراب بسیار بلند شبستان جنوبی این مسجد است و شاهدی بر شکوه و آبادانی این بنای بی‌نظیر به شمار می‌رود. البته پیش‌تر در محوطه این ارگ، آثار تاریخی ارزشمندی مانند «مدرسه‌ی نجات» که یکی از نخستین مدارس ایران به‌شمار می‌رفت و همچنین سالن تئاتر قرار داشت؛ اکنون از این بناهای تاریخی فقط چند تصویر به‌ جای‌ مانده است. این یادگار ارزشمند تاریخی در سال ۱۳۱۰ توسط وزرات فرهنگ و هنر با شماره ۱۷۰ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

تاریخچه ارگ تبریز :  کار احداث بنای اولیه ارگ باشکوه تبریز در فاصله سال‌های ۷۱۶ تا ۷۲۴ هجری قمری به همت تاج‌الدین علیشاه گیلانی – وزیر ایلخانان مغول- با هدف ساخت آرامگاه بزرگی در صحن مسجد آغاز شد. بنا به نوشته مورخان قسمت جنوبی این مسجد دارای طاق بزرگی بوده است و در تاریخ ذکر شده که علیشاه از معماران آن زمان اندازه طاق کسری را پرسیده و دستور داده که ۴ گز (هر گز معادل ۱۰۴ سانتی‌متر ) از آن بزرگ‌تر ساخته شود؛ البته پس از ساخت، به‌دلیل نشست شالوده و تعجیل در اتمام ساخت آن، طاق مذكور شكسته و فروریخته است. از طرفی، فوت علیشاه نیز از دیگر عوامل توقف ادامه ساخت بنا در آن زمان ذکر شده است. با نگاهی گذرا بر سرگذشت این بنای ۷۰۰ ساله می‌توان دریافت که ارگ تبریز یادگاری ارزشمند از آسیب‌های طبیعی و حوادث تاریخی دوران گذشته است و با وجود این آسیب‌ها همواره سنگری مستحكم و مسلط بر شهر تبریز بوده است. همچنین، این مجموعه به اقتضای ویژگی‌های هر دوره، کاربری‌های متفاوتی نیز داشته است. برای مثال، در دوران سلطنت قاجاریه، این مسجد و محوطه آن به انبار غلات و انبار مهمات نظامی تبدیل شده و ازاین‌رو، حصاری دور آن کشیده شد؛ و به همین دلیل نام آن به ارگ تغییر یافت. در واقع، با آغاز جنگ‌های ایران و روسیه در سال‌های ۱۸۰۴-۱۸۲۴ و جنگ ایران و انگلیس در ۱۸۵۷، مجموعه ارگ علیشاه به ارگی نظامی تبدیل شد و به فرمان عباس میرزا، ولیعهد قاجار، دو نهاد نظامی مهم از جمله سربازخانه «ستاد فرماندهی جنگ ارتش ایران» و کارخانه ریخته‌گری و توپ‌ریزی در محوطه ارگ تبریز ساخته شد. به‌علاوه‌، در دوره قاجار عمارت کلاه فرنگی نیز در همین محوطه احداث شد. در زمان مشروطیت و قیام مردم تبریز، این بنای تاریخی باز هم‌سنگری برای مبارزان مشروطه‌خواه بود و باعث تقویت موضع نیروهای ستارخان و باقرخان در برابر شلیک توپخانه محمدعلی شاه قاجار شد. جای گلوله‌های توپ که یادگار مبارزه آزادی‌خواهان با استبداد است، هنوز روی دیوارهای ارگ قابل‌مشاهده است. در دوران پس از مشروطه نیز مردم تبریز به مقابله با تهاجم ارتش روس برخاستند و مانند گذشته ارگ تبریز پایگاهی مستحکم برای مدافعان بود. آن‌ها توپی را در بالای ارگ برای دفاع از مواضع خود قرار داده بودند. در سال ۱۲۹۰ هجری شمسی با سقوط تبریز و اشغال آن، نیروهای روس دیوار ارگ را به توپ بستند. البته در دوره مشروطه و پس از آن در محوطه‌ ارگ، بناهای دیگری مانند مدرسه‌ی نجات – یکی از نخستین مدارس مدرن ایرانی- و سالن تئاتر ساخته شد که نمونه آن فقط در سن‌پترزبورگ وجود داشت.

معماری ارگ تبریز : بنای ارگ تبریز یکی از شاهکارهای هنر معماری ایران به شمار می‌رود که عظمت آن در هنر معماری ایران و به‌عنوان نمونه‌ای از بنای اسلامی، کم‌نظیر است. ساخت این بنا در سال ۷۱۶ هجری قمری به دستور تاج‌الدین علیشاه گیلانی آغاز و در سال ۷۲۴ به اتمام رسید. سبک معماری این بنا با توجه به نظرات استاد پیرنیا (به شیوه آذری بوده) و معمار آن استاد فلکی تبریزی یاد شده است. شیوه آذری، سبکی در معماری ایرانی پس از اسلام است که به آذربایجان منسوب است.این شیوه، سبک مغول یا ایرانی – مغول نیز نامیده می‌شود که در دوره‌ی حکومت ایلخانان بر ایران (۶۵۴-۷۳۶ق /۱۲۵۶ -۱۳۳۶م) رواج یافت. در ساخت این بنا، ساروج و مصالح ساختمانی بادوام استفاده شده است. این بنا نیز مانند سایر آثار تاریخی از زلزله ویرانگر قرن دهم شهر تبریز در امان نمانده و بخش اعظم مجموعه ارگ در این پدیده طبیعی فروریخته است. با این حال بخشی از دیوارهای بلند این مجموعه بر جای ماند تا یادگار پایداری در برابر این پدیده طبیعی مهیب باشد، گرچه شکستگی بزرگی در بدنه ارگ از این زلزله پدیدار شد. بقایای موجود بنا به‌صورت سه دیوار بلند است که به شكل ایوان دیده می‌شود. قسمت مسقف مسجد بوده و در حقیقت تشکیل‌دهنده‌ی ایوان طاق‌پوش و طاق استوانه‌ای عظیمی است. این بخش، شبستان و عنصر اصلی مسجد علی‌شاه به‌شمار می‌رفته‌ است. عرض این بنای به جا مانده ۳۰ متر و ارتفاع آن ۲۶ متر است. عرض هر یک از این دیوارها نیز ۱۰ متر و داخل آن‌ها مرکب از دو دیوار عریض است که توسط طاق‌هایی به هم اتصال یافته‌اند. البته در حفاری‌های انجام گرفته این نکته مشخص شده است که ۷ متر از دیوارها زیر خاک قرار دارد. به‌دلیل تخریب‌ها و آسیب‌های متعدد، تصویر مشخصی در مورد شکل اولیه و کامل مجموعه وجود ندارد؛ ولی این بنای عظیم در بیشتر سفرنامه‌ها و نیز توسط مورخان معتبری مانند ابن‌بطوطه، بدرالدین محمودالعینی، مرتضی میزرا پسر عم نادر میرزا مولف تاریخ و جغرافیای دارالسطنه تبریز، حمد الله مستوفی و …. توصیف شده است. از اطلاعات و توصیف‌های ذکر شده در این کتاب‌ها و اسناد می‌توان دریافت که این بنا در زمان تاج‌الدین علیشاه، مسجد جامع شهر محسوب می‌شده و مزین به كاشی و ازاره سنگی و ستون‌های مرمری و كتیبه‌ها و گچبری‌های زیبایی بوده که بعدها رو به ویرانی نهاده و متروک شده است. ارگ تبریز و محوطه باستانی آن در ۱۵ دی ۱۳۱۰ خورشیدی به شماره ۱۷۰ در فهرست آثار ملی ایران به‌ ثبت رسیده‌ است و نقشه‌ی حریم استحفاظی قانونی و ضوابط حفاظتی آن، در نشست ۲۹ خرداد ۱۳۵۷ شورای حفاظت آثار تاریخی اداره کل حفاظت آثار تاریخی مشخص و مورد تایید اعضا قرار گرفته‌ است.

ارگ تبریز کجاست؟ ارگ تبریز در مرکز شهر تبریز، در ضلع جنوبی تقاطع خیابان امام خمینی و فردوسی و در نزدیکی محدوده میدان ساعت قرار دارد. برای دسترسی به ارگ تبریز می‌توانید از وسایل نقلیه عمومی یا خودروی شخصی استفاده کنید. ایستگاه میدان ساعت خط اتوبوس تندروی شریعتی-آبرسان در فاصله کمی از این مکان قرار دارد و با پیاده‌روی می‌توانید خود را به مقصد برسانید. نزدیک‌ترین ایستگاه مترو به ارگ تبریز نیز ایستگاه شهید محققی است. اگر قصد استفاده از خودروی شخصی را دارید، شلوغی مرکز شهر و کمبود فضای پارک را مدنظر داشته باشید. شاید بتوانید در کوچه‌های اطراف مکانی برای پارک خودرو پیدا کنید.

 

گورستان صخره ای سیراف

bfdee82e4e2898261473103f71e21e0c

یکی از شگفت‌انگیزترین جاهای دیدنی سیراف قبرستان تاریخی آن واقع در دره لیرودی شیلو است. با قبرهای سنگی قدیمی که گذر زمان و دو زلزله مهیب در سال‌های دور هم موجب از بین رفتن آن نشده است. به این دلیل که این قبرستان برای مردمانی با ادیان مختلف در مقاطع تاریخی متفاوت مورد استفاده قرار گرفته است کارشناسان آن را قبرستان تمدن‌ها نامیده‌اند. در گذشته روی مرده‌های خود خاک نمی‌ریختند و فقط آنها را درون قبرهای سنگی می‌گذاشتند. در شمال غربی بندر طاهرى (محل ويرانه‌هاى شهر باستانى سيراف)‌ و در دامنه جنوبى ارتفاعات مشرف بر آن، قبرستان باستانى وسيعى وجود دارد. تعداد فراوانى گورهاى مستطيل شکل، عموما به طول ۲۱۰ سانتى‌متر و عرض ۵۰ سانتى‌متر و عمق ۴۰ تا ۶۰ سانتى‌متر در سنگ کنده شده و از ملاط ساروج براى هندسی سازی يا پوشش سطح خارجى قبرها استفاده شده است. شکل و اندازه و ردیف بندی و حتى ارتفاع سطح پهنه قبرستان تا حدودى از بين رفته است. در اين قبرستان عموما قبرها رو به غرب هستند. اين قبرستان را به زرتشتيان نسبت مى‌دهند. زرتشتيان ابتدا مرده‌ها را در گورهاى روباز قرار مى‌دادند تا در هواى آزاد گوشت آن‌ها تجزيه شود. سپس استخوان‌ها را جمع‌آورى کرده و در استودان‌ها مى‌گذاشتند. روبروى قبرستان غربى، قبرستان ديگرى وجود دارد که هر چه ارتفاع تپه زيادتر مى‌شود، ‌گورها بزرگ‌تر مى‌شوند و دهانه‌ها گشادتر و عمق بيشترى پیدا می‌کنند. در جلوى تپه به تبعيت از عوارض طبيعى، گورهاى عمودى با ارتفاع ۳ متر و عرض ۲ متر وجود دارند که مانند پهنه‌اى از کندوهاى زنبورعسل به‌طور مرتب در سراشيبى دامنه چيده شده‌‌اند. از عجايب شهر باستانى سيراف قبرستان آن و از عجايب اين قبرستان وجود اين رشته مقابر سنگى منظم و فراوان در سطح شیب‌دار و سرازيرى تند دامنه کوهستان با پلکان‌هاى سنگى عريض و بقاياى دو عمارت سنگى بر فراز آن‌ها است. به احتمال زیاد قبرهای سنگی قبرستان و گودال‌های حفر شده بر پهنه کوهستان سیراف در ابتدا به منظور جمع‌آوری و استحصال آب ایجاد شده‌اند و بعدها توسط افراد و به دلیل رخداد حوادث غیر مترقبه همچون زلزله یا بیماری طاعون و نیاز به دفن سریع مردگان به عنوان گورهای فردی یا خانوادگی مورد استفاده قرار می‌گرفت. با دقت بر گورهای یافته شده و وجود لایه‌ای از قشر نفوذناپذیر ساروج درون حوضچه‌های استفاده شده به‌ عنوان قبر، می‌توان به نکاتی درباره روش تأمین آب در شهر باستانی سیراف پی برد. این اثر در تاریخ ۷ مهر ۱۳۸۱ با شماره ثبت ۶۵۰۲ به‌ عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

کاخ مروارید (کاخ شمس) البرز

4420588

مهرشهر یکی از مناطق مهم شهر کرج، دارای دو خیابان اصلی به نام‌های ارم و شهرداری است که در انتهای خیابان ارم کاخ مروارید یا همان کاخ شمس پهلوی قرار دارد. پس از ساخت کاخ مروارید و در زمان محمدرضا شاه پهلوی، یک بلوار ۴ بانده و منطقه‌ای ویلایی برای شهروندان در سه فاز در مجاورت کاخ ساخته شد که مهرشهر نام گرفت. شمس پهلوی به دلیل بیماری آسم این منطقه را برای زندگی انتخاب کرد. کاخ مروارید که هم اکنون نیز پا برجاست و عموما از آن با نام کاخ شمس یاد می‌شود، از آثار تاریخی و جاهای دیدنی کرج و استان البرز محسوب می‌شود. کاخ مروارید با زیر بنای ۲۵۰۰ متر مربع برای اقامت شمس پهلوی در سال‌های ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۷ بنا شد. این بنا توسط وسلی پیترز، معمار آمریکایی و بنیاد فرانک لوید رایت با صرف هزینه یک میلیون دلار به شکل یک سفره ماهی که صدفی آن را در برگرفته است، طراحی و ساخته شد. این کاخ در زمینی به مساحت ۱۱۱ هکتار با ۲۵۰۰ متر مربع زیربنا در مهرشهر کرج، انتهای خیابان ارم واقع شده است. تا سال ۱۳۵۷ به مدت ۱۲ سال شمس پهلوی و خانواده او در این کاخ زندگی می‌کردند. گفته می‌شود شمس پهلوی در این کاخ ایرانی، اروپایی پذیرای مهمانان ویژه‌ای از داخل و خارج از کشور بوده است. کاخ مروارید یکی از با ارزش‌ترین کاخ‌های تاریخی ایران است و از لحاظ ویژگی‌های فنی از بسیاری از کاخ‌های موجود چند پله بالاتر است و تکنیک‌های که در ساخت، طراحی و رنگ آمیزی این مجموعه به کارگرفته شده حتی از سبک و شیوه ساخت کاخ سعدآباد نیز برتر است. سازه اصلی بنا به صورت سفره ماهی طراحی شده است و ضلع شمالی کاخ و محوطه بیرونی دریاچه نیز به‌ شکل باله‌های سفره‌ماهی اجرا شده‌ است. در طراحی فضای بیرونی دریاچه کوچکی از سه طرف کاخ را احاطه کرده است. همه فضاهای معماری در زیر سقفی با فرم حلزونی و با نورگیرهای گوناگون و به‌شکل دانه‌های مروارید اجرا شده‌ است. تالار طلایی بار، دفتر مخصوص شمس، تالار پذیرایی، سالن سینما، سالن بیلیارد، استخر، آب‌نما، محل نگهداری پرندگان کمیاب، اتاق‌های خواب از بخش‌های متنوع این کاخ هستند. یکی از مهم‌ترین بخش‌های این کاخ اتاق صدف است که دارای تزئینات مختلفی بوده، به خصوص نمای بیرونی آن که بصورت حلزونی شکل ساخته شده‌ است. این کاخ یکی از مجهزترین، مرفه‌ترین و اشرافی‌ترین بناهای دوره‌ی پهلوی محسوب می‌شود. در ساخت و ساز کاخ شمس، هیچ یک از اصول معماری ایرانی رعایت نشده و سبک، نقشه و ساختار آن کاملا غربی است. معماری این اثر که بخشی از تاریخ معماری مدرن است، با تاثیر از شیوه فرانک لوید رایت از پرآوازه‌ترین معماران آمریکایی است که از سوی یکی از شاگردان ایرانی‌اش به نام عامری شکل گرفته است.

پس از انقلاب این کاخ به بنیاد مستضعفان و بعد از حدود ۱۵ سال به بنیاد تعاون واگذار شد و بنیاد تعاون نیز در ازای هزینه‌ی صدور مجوزِ ساخت‌ و ساز در حدود ۸۰ هکتارِ این مجموعه، ساختمان‌های مسکونی مجموعه‌ی کاخ شمس را به شهرداری فروخت. از آن زمان از این کاخ به‌ عنوان موزه و با نام مجتمع اردویی، تفریحی شهید فهمیده استفاده شده است تا حدود سال ۱۳۸۲ و پس از بارش سنگین برف و با شکایت اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری، کار این مجتمع تفریحی به پایان رسید. ۳۰ درصد یعنی ۲۷ هکتار از مجموعه‌ کاخ مروارید به اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان البرز واگذار شد تا با مرمت و سامان‌دهی فضای کاخ، امکان بازدید عموم از آن فراهم شود. این کاخ اکنون در وضعیت نامناسبی قرار دارد و گفته می‌شود به بودجه‌ای معادل ۲۰۰ میلیارد تومان برای بازسازی و مرمت نیاز دارد و هنوز مالکیت آن کامل تعیین نشده است. بیشتر بخش‌های بنا دچار آسیب‌های جدی شده است، سقف‌ها نم برداشته‌، جداره‌ و تزیینات سردرها کنده شده‌ و درب‌ها شکسته شده‌اند. آب باغ قطع شده است و درختان نادر آن زرد شده‌اند. این اثر در سال ۱۳۸۲ به شماره ثبت ۷۰۶۷ در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفته است.

باغ ارم شیراز

DSCN2416

باغ ارم شیراز به طور مسلم از دوره سلجوقیان و در تمام دوره آل اینجو و آل مظفر و گوركانیان وجود داشته و با توجه به اینكه سیستم فئودالی به طور كامل بر جامعه آن دوره حاكم بوده  بدون تردید بانیان و صاحبان باغ ارم كه باغی ارزشمند بوده، در آن زمان حكام وقت بوده‌اند. ‌احتمال می‌رود اتابك قراچه كه از طرف سنجر سلجوقی به حكومت فارس منصوب بوده  دستور احداث این باغ را داده باشد. بعد از وی تا جلوس شاه شیخ ابواسحاق اینجو كه احتمالاً باغ ارم را در تصدی داشت، اطلاعی از نحوه مالكیت این باغ در دست نیست. شاه شیخ ابواسحاق اینجو در سال ۷۴۲ ه.ق  جلوس نموده و در سال ۷۵۷ ه.ق كشته شد. پس از انقراض سلسله آل اینجو به وسیله آل مظفر، احتمالاً باغ ارم به مالكیت سلاطین آل مظفر در آمده  و در عهد شاه منصور آخرین پادشاه این خاندان كه به دست گوركانیان كشته شد، باغ در نهایت آبادانی و شكوه بوده است. از عصر صفویه به بعد،  باغ ارم در نوشته‌های جهانگردان، آباد و باشكوه توصیف شده است. در عهد كریم خان زند احتمالاً باغ ارم در مالكیت سران سلسله زندیه بوده و مانند سایر ابنیه و باغ های شیراز مرمت گردیده است. از اواخر دوره زندیه تقریباً بیش از هفتاد و پنج سال باغ ارم در تصاحب سران ایل قشقایی بود. خاندان جانی خان قشقایی كه از دوره فتحعلی شاه قاجار با سمت ایلخانی و ایل بیگی بر ایل قشقایی فرمانروایی می‌كردند، مدت مدیدی این باغ را در اختیار داشته و از آنجا به عنوان مقر فرمانفرمایی خود در شهر شیراز استفاده می‌كرده‌اند. نخستین ایلخان این خاندان یعنی جانی خان و پسرش محمد قلی خان عمارتی باشكوه در این باغ بنا نهادند. در اوایل دوره قاجاریه بعضی از سران ایل قشقایی كه مالكین سابق باغ ارم بوده‌اند در گوشه‌ای از این باغ به خاك سپرده شده‌اند كه در حال حاضر نشانی از این قبور در دست نیست. ساختمان عمارت این باغ در دوره ناصرالدین شاه قاجار هنوز مرغوب و قابل توجه بوده است. در دوره سلطنت ناصرالدین شاه، حاج نصیرالملك شیرازی باغ را از خاندان ایلخانی خریداری نموده و ساختمان فعلی موجود در باغ را به جای عمارت ایلخانی بنا نمود ولی احتمالاً اساس ساختمان قبلی را حفظ كرده است. پس از درگذشت حاج نصیرالملك در سال ۱۳۱۱ ه.ق تزئینات بنا و بعضی قسمت های ناتمام به وسیله ابوالقاسم خان نصیرالملك، مالك این باغ اتمام یافته است. در آن زمان توصیفی توسط فرصت‌الدوله شیرازی راجع به این باغ داده شده كه به شرح زیر می‌باشد: “… بستانی است بی مثال و گلشنی است بهشت تمثال …، سروهایش سر به افلاك كشیده، عماراتی دارد شاهانه مشتمل بر تالاری كه به واسطه دو ستون قوی پیكر برپاست و ارسی‌ها، گوشواره‌ها و اتاق ها و رواق های دیگر را از فوقانی و تحتانی داراست. آبشارهای متعدده از هر جانب آن روان است و سبزه‌های اطراف جویش چون خط بر گرد عارض نوش لبان. بنای اول آن را محمد قلی خان ایلخانی نهاده  سپس مرحوم حاجی نصیرالملك خریده و حكم به بنیاد عمارات مذكور داده. حاجی محمد حسن معمار… آن بنا را برآورده باغی دیگر برآن افزوده‌اند. آن نیز هوایش معطر است…، خلوتی دیگر دارد كه نارنجستانش نام نهاده‌اند. باربند و كوشكی هم برای آن قرار داده‌اند.”

دونالد ویلبر درباره باغ ارم شیراز چنین نگاشته است: “… برای مدت لااقل ۷۵ سال این عمارت در تصاحب خان‌ها و یا سران قبیله قشقایی بود. همین ساختمان هسته مركزی باغ به شمار می‌رود. در این موقع دیواری در وسط باغ احداث كردند و بدین ترتیب باغ به دو قسمت تقسیم گردید. باغ ارم محبوبیت فراوان خود را مدیون درختان مركبات و خیابان طویلی است كه در دو طرف آن سروهای باشكوه غرس گردیده و ساختمان جالب توجهی كه شاهد مهمان ‌نوازی بی دریغ ایل قشقایی بوده است. هرچند سال یك بار مقداری از درختان مركبات بر اثر سرمای سخت از بین می‌روند درحالی كه سروها در عرض پنجاه سال اخیر همچنان جذابیت خود را حفظ كرده‌اند … .” در تهیه طرح باغ، محور طولانی آن مشخص گردیده است. امروز كوشك اصلی، هسته مركزی این باغ  و جالب‌توجه ‌ترین جنبه آن را تشكیل می‌دهد. اطاق های طبقه زیرین تقریباً زیرزمین است و تالار مركزی آن را برای استراحت در روزهای گرم تابستان در نظر گرفته‌اند. نهر آب مستقیماً از این تالار می ‌گذرد و در سر راه خود قبل از اینكه به حوض بزرگی فرو ریزد استخر را پر می‌كند. دیوارها و كف این تالار از كاشی‌های رنگین پوشیده شده است. پلكانی این طبقه را به طبقه بالاتر و به راهروهایی كه به تالار بزرگ منتهی می‌گردد متصل می‌سازد. منظره جنوبی آن همان ادامه محور اصلی است و از طرف شمال چشم انداز آن را تپه‌هایی تشكیل می‌دهد كه در حاشیه رودخانه قرار گرفته است. در این محل نیز مانند بسیاری دیگر از ساختمان های شیراز كاشی های براق و سنگ های تراش میراث قدیم را از نو رواج می‌دهد. این قسمت سه گوش (سنتوری) منظره‌ای را متعلق به دوره ساسانیان كه با كاشی های رنگی زینت ‌شده نشان می ‌دهد درحالی كه در طبقه‌ای كه هم‌سطح زمین ساخته شده تخته سنگ های آهكی نسخه‌های تحریف شده‌ای است از نقوش برجسته دوره هخامنشیان كه در تخت جمشید دیده می‌شود. در سراسر این ناحیه وسیع بوته گل سرخ كمتر دیده می‌شود و به جای آن در گلخانه كه داخل آن را با چوب به طرز پلكانی ترتیب داده‌اند انواع گلها را در گلدان نگاهداری می‌كنند تا آنها را در نقاط اصلی در داخل كوشك و خارج آن قرار دهند.” باغ ارم پس از فوت ابوالقاسم خان نصیرالملك به فرزندش رسید و پس از چندی به یكی از سران ایل قشقایی فروخته شد. سپس به تصرف دولت درآمد و به دانشگاه شیراز واگذار شد.  دانشگاه شیراز مدتها به عنوان كاخ پذیرایی از آنجا استفاده می ‌نمود. در سال های ۱۳۵۰_۱۳۴۵ه.ش این باغ  با اعتبار واگذاری از طرف سازمان برنامه و بودجه و زیر نظر مسئولین وقت دانشگاه، تعمیر اساسی شده و زمین وسیعی نیز در حاشیه بلوار ارم و بلوار آسیاب سه‌ تایی به آن افزوده شده است. امروزه باغ ارم همچنان در اختیار دانشگاه شیراز می‌باشد و در حقیقت به تمام مردم تعلق دارد.