کرمان
آرامگاه مشتاقیه (گنبد مشتاقیه)
آرامگاه مشتاقیه که با نام سه گنبدان نیز شناخته میشود، از بناهای تاریخی مربوط به دوره قاجار است. این آرامگاه که از جاهای دیدنی کرمان به حساب میآید، در گذشته در خارج از شهر و در جوار قبرستان کهنه قرار داشت؛ هرچند امروزه در محدوده شهری جای گرفته است. گنبد مشتاقیه محل دفن مشتاق علیشاه، از صوفیان نامی قرن سیزدهم هجری قمری است؛ همان شخصی که مبتکر سیم چهارم سه تار بود که اکنون به سیم مشتاق مشهور است. علاوه بر این، شخصیتهای بزرگ دیگری همچون کوثر علیشاه همدانی و شیخ اسماعیل هراتی نیز در این محل به خاک سپرده شدهاند. آرامگاه مشتاقیه در ابتدا بهمنظور تدفین میرزا حسین خان راینی، حاکم کرمان در اواخر دوره زندیه و جد اعلای سادات معروف به میرحسینی راینی ساخته شد و نامگذاری این آرامگاه به مشتاقیه بهعلت دفن مشتاق علیشاه در این مکان است. میگویند که مشتاق علیشاه قرآن را با نوای سه تار میخوانده. ساخت آرامگاه و گنبد اصلی آن به اواخر دوره صوفیه و اوایل دوره قاجاریه باز میگردد و در دورههای بسیاری نیز مورد مرمت قرار گرفته است. آرامگاه مشتاقیه علاوه بر این، مسجد و رواق نیز دارد. همچنین دو اتاق در این آرامگاه ساخته شده که محل دفن بسیاری از بزرگان است. آثار تزیینی مجموعه مشتاقیه که در قرن اخیر ساخته شدهاند، شامل کاشیکاری، نقاشی، گچبری، کاربندی و مقرنس میشوند. گرچه کاشیکاریهای گنبدها، اصلی نیست و حدود ۲۷ سال پیش انجام شده است؛ زیرا عبور دو رشته قنات از زیر این بنا، در دورههای مختلف موجب نشست زمین و آسیب به ساختمان آن شده بود. مقبره شمالی (مقبره مشتاق علیشاه) مزین به تزیینات داخلی و منبری ارزنده از زمان قاجار است؛ ضمن اینکه حیاطی با حوض زیبا و درختانی پرشمار دارد که فضای خاصی در آن به وجود آوردهاند. آرامگاه مذکور در سال ۱۳۴۵ در میان آثار ملی ایران به ثبت رسید. از جاذبههای دیدنی دیگر شهر که فاصله نزدیکی با آرامگاه دارند، میتوان به بوستان قلعه دختر (حدود ۷۰۰ متر) و آتشکده زرتشتیان کرمان (۸۰۰ متر) اشاره کرد. ضمن اینکه بازار تاریخی کرمان در غرب آرامگاه مشتاقیه و در دو کیلومتری آن قرار دارد. مسجد و حمام گنجعلیخان نیز با فاصله تقریبی ۱٫۵ کیلومتر نسبت به این آرامگاه واقع شدهاند.
مشتاق علیشاه که بود؟ میرزا محمد تربتی معروف به مشتاق علیشاه، از صوفیان نامی قرن سیزدهم هجری قمری بود که در اصفهان به دنیا آمد. او در دوران کودکی بهواسطه فوت پدر، زندگی سختی را تجربه کرد. برادرانش او را مجبور به شرکت در مکتبخانه اصفهان کردند؛ ولی میرزا محمد علاقهای به این شکل از تحصیلات نداشت و دیری نپایید که ترک تحصیل کرد. مدتی نیز با اصرار برادرانش در کارگاه بافندگی مشغول به کار شد؛ اما بهدلیل نداشتن علاقه، این کار را نیز رها کرد. میرزا محمد این بار بنا بر میل خود بهسمت کشتی پهلوانی رفت و در زورخانه محیط صادقی ثانی اصفهان به ورزش پهلوانی پرداخت و در این مورد تا حد قابلقبولی پیش رفت؛ گرچه علاقه او در زمینهای دیگر بود. وی با توجه به صدای خوبی که داشت، از نوجوانی در مراسم عزاداری سیدالشهدا (ع) نوحهخوانی میکرد و بهشدت به موسیقی ایرانی و شناخت دستگاههای آن علاقهمند شده بود. به این ترتیب، نزد استاد درویش تقی رفت و به کسب مهارت در زمینه موسیقی مشغول شد. علاقه میرزا محمد به موسیقی، موفقیت چشمگیر او در این زمینه را در پی داشت؛ تا آنجا که از برجستهترین نوازندگان سه تار در زمان خود شد. کسانی که با موسیقی سنتی و سازهایش مختصر آشنایی داشته باشند، میدانند که سیم چهارم سه تار که اکنون به سیم مشتاق مشهور است، از ابتکارات میرزا محمد تربتی محسوب میشود. با این وجود، شهرت موسیقیایی میرزا محمد اتفاق ویژه زندگی او نبود و باید ماجراهای دیگری در زندگی او رخ میداد تا به مشتاق علیشاه تبدیل شود.
میرزا محمد در جوانی با تصوف آشنا شد و در این آشنایی با صوفیان بزرگی برخورد کرد که مسیر زندگی وی را تغییر دادند. یکی از این صوفیان، بزرگ دراویش نعمتاللهی آن زمان یعنی سید معصوم علیشاه بود که بر میرزا محمد تاثیر زیادی داشت؛ تا جایی که مریدش شد و مراحل رشد و کمال صوفیانه خود را نزد ایشان طی کرد. لقب مشتاق علیشاه نیز توسط سید معصوم علیشاه برای او انتخاب شد. مشتاق بهدلیل ارادت فراوانش به شاه نعمتالله ولی، موسس سلسله نعمتاللهی در تصوف و قطب دراویش نعمتاللهی، به کرمان رفت؛ جایی که مقبره او وجود داشت و مابقی عمر خود را در این شهر ماند. مشتاق در مدت اقامتش در کرمان بر افراد زیادی تاثیر گذاشت؛ بهنحوی که هرچه از حضور مشتاق در کرمان میگذشت، بر خیل طرفداران و مریدان او افزوده میشد. رونق محفل مشتاق در کرمان تا حدی پیش رفت که میرزا محمدتقی کرمانی، از روحانیون برجسته کرمان در آن زمان (معروف به مظفر علیشاه) نیز مرید مشتاق شد و در محافل او حضور پیدا میکرد. مخالفان تصوف که رونق کار مشتاق در کرمان را به ضرر خود میدیدند، علیه او توطئه و شایعه کردند که مشتاق قرآن را با نوای سه تار تلاوت کرده و به مقدسات بیاحترامی میکند. سرانجام در روز جمعه مورخ ۲۶ ماه رمضان سال ۱۲۰۶ هجری قمری (۱۱۷۱ هجری شمسی) و هنگام حضور مشتاق در مسجد برای ادای فرایض، ملاعبدالله مجتهد کرمانی تحتتاثیر همین شایعات دستور سنگسار مشتاق را اعلام کرد و مردم او را هنگام خروج از مسجد در چالهای افکنده و سنگسار کردند. در جریان این سنگسار، علاوه بر مشتاق، یکی از مریدانش به نام درویش جعفر هم به قتل رسید که برای جلوگیری از اصابت سنگها به مشتاق، خود را در مقابل وی قرار داده بود. محمدعلی خان راینی که از مریدان مشتاق بود، پیکر مشتاق و درویش جعفر را در کنار مقبره پدرش (محل فعلی آرامگاه) دفن کرد.
موزه ساعت کرمان
از دیرباز انسان در تلاش بوده است تا به هر نحوی گذر زمان را نشان دهد؛ از ساعتهای شنی و آفتابی گرفته تا ساعتهای کوکی و دیجیتالی امروز، همه و همه از ارزشمندبودن وقت و زمان و تلاش بشر برای نشاندادن ثانیهها، دقیقهها و ساعتها حکایت دارد. موزه ساعت کرمان از جاهای دیدنی کرمان است که قصه ساعتها، اختراع و پیشرفت آنها را روایت میکند. در موزه ساعت کرمان میتوان لحظاتی را در گنجینهای از نوای تیک تاک ساعتهای قدیمی سپری کرد و داستان زندگی آنها را با لهجه گرم و مهربان کرمانی شنید. کجارو شما را به شنیدن صدای گذر ثانیهها در موزه ساعت کرمان دعوت میکند.
آقا ماشاالله؛ از قالی تا ساعت : ماشاالله ترابی، از اولین ساعتسازهای کرمان در عهد ناصری و در دوران قاجار است. او در ابتدا در صنعت قالیبافی کار میکرد و به طراحی نقشه قالی میپرداخت. بعد از مدتی برای کسب سود بیشتر تصمیم میگیرد به خریدوفروش قالی روی آورد و با خریدن چند قالی از بندرعباس راهی کشور هند میشود؛ اما سفر به هندوستان، مسیر جدیدی را در زندگی آقا ماشاالله باز میکند. در این سفر وی با صنعت ساعتسازی آشنا میشود و همان جا به ذهنش میرسد که وارد این حرفه شود. ماشاالله بعد از بازگشت از این سفر، در کاروانسرای گلشن کرمان مغازهای کوچک میگیرد؛ مغازهای که بهدلیل سبک خاصش، در آن دوران مردم زیادی را به تماشای خود میکشاند؛ چون تا آن زمان در شهر مغازهای با میز، صندلی و ویترین وجود نداشت و برای اهالی تازگی داشت. او کارش را با مونتاژ قطعات ساعتی شروع میکند که از هندوستان آورده بود. بعد از مدتی نام و مغازه ساعتسازیاش در کرمان معروف میشود تا جایی که حاکم وقت کرمان، وی را به دربار دعوت میکند و از او میخواهد ساعتی بسازد که همه مردم شهر بتوانند آن را ببیند. ماشاالله برای ساخت این ساعت برجیشکل، در سفر بعدی خود به هند و پس از جستجو برای یافتن طرح موردنظرش، توانست ساعتی را طراحی کند که سالهای متمادی در کاروانسرای وکیل نصب بود. حرفه و کار ماشاالله به فرزندش اسدالله به ارث رسید و راه پدر را ادامه داد و در کار خود مسلط بود. شهره کار ترابیها به سوئیس نیز رسید. در سال ۱۳۵۲ خورشیدی، کارخانه معروف ساعتسازی سوئیسی به نام وست اند واچ (West end Watch) از وی برای سفر به این کشور دعوت کرد تا روشی برای بهبود کیفیت ساعتهای این کارخانه معرفی کند.
معرفی موزه ساعت کرمان؛ از مغازه تا موزه : تابلوی سردر چوبی مغازه ترابیها با عنوان «ساعتفروشی ـ ساعتسازی ترابی»، اکنون در موزه ساعت شهر کرمان قرار دارد؛ موزهای که با عشق و علاقه سیروس ترابی، نوه ماشاالله، برپا و به یکی از جالبترین جاهای دیدنی استان کرمان تبدیل شده است. نوه ماشاالله با لهجه شیرین و گرم کرمانی، قصه ساعتهای آن را روایت میکند و هرآنچه که از پدر و پدربزرگش شنیده و تجربه کرده است، برای بازدیدکنندگان نقل میکند.
آثار موزه ساعت کرمان؛ گنجینه ساعتها : در موزه ساعت کرمان، ساعتها در چهار غرفه در معرض نمایش هستند که شامل انواع ساعتهای شنی، آبی، مچی، رومیزی و دیواری میشوند و صدای دنگ دنگ برخی از آنها که همچنان کار میکنند، به گوش میرسد. دو عدد از نفیسترین ساعتهای رومیزی دنیا موسوم به «ساعت سال کوک» که ساخت کشور آلمان هستند، در این موزه نگهداری میشوند. از این نوع ساعت، چهار نمونه در این ایران وجود دارد که دو ساعت دیگر در کاخ گلستان تهران قرار دارند. از دیگر ساعتهای جالب این گنجینه میتوان به اولین ساعت آزمایش شده در فضا، ساعت کلیساییشکل ساخت آلمان، ساعت آبی متعلق به دوران صفویان و ساعتهای مخصوص افراد نابینا اشاره کرد. دیگر اشیای موزه، عینکهای ذرهبینی ساخت ترابی بزرگ، سکهها و تمبرهای قدیمی هستند.
کتابخانه ملی کرمان
کتابخانه ملی کرمان (کارخانه ریسندگی خورشید) مربوط به دوره پهلوی اول است و در کرمان، خیابان شهید رجائی، خورشید واقع شده و این اثر در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۷۸ با شمارهٔ ثبت ۲۴۱۹ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید. پس از تغییر سلطنت و سکنی گزیدن رضاشاه در کاخ مرمر که در کنار چهارراه سپه واقع بود، این خیابان آباد شد. به علت نبود قوانین بلدیه و شهرسازی در طول خیابان و حول و حوش میدان مشق، دکانها و اماکن مختلفی ساخته شد که هیچ تناسبی با محیط زیست و چهره شهر نداشت. به همین دلیل در همین دوران بود که قوانین بلدیه و شهرسازی گذاشته شد و در اکثر شهرهای ایران خیابان کشیهایی که به خیابان کشیهای رضاشاهی معروف بود، صورت گرفت. بهطور مثال میدان مشق که اندکاندک با قرار گرفتن در مرکز شهر دیگر از تیر و توپ در کردن در آن خبری نبود. در اواسط حکومت رضاشاه پهلوی بخشی از قسمت غربی این میدان به باغ عمومی تبدیل شد؛ این همان باغ ملی معروف و از زیباترین جاهای دیدنی کرمان است. این ساختمان زیبای یک طبقهی آجری که در خیابان خورشید واقع شده دارای محوطه زییایی است که خود بنا وسط آن واقع شده است. داخل محوطه درختهای سرو و نیز حوض آب و آبنمایی قرار دارد که زیبایی صد چندانی به خود ساختمان داده، نوع درها و پنجرههایی که هنوز سبک و سیاق اصلی خود را حفظ کرده و تزئینات آجرکاری آن بسیاز زیبا و نفیس است. این بنا علاوه بر کاشیهای معرق دارای آجرتراشهایی است که بافت بسیار زیبایی را در نما ایجاد کرده است. ورودی این ساختمان دارای تشخص و هویتی است که آن نیز علاوه بر فضای ورودی دارای تزئینات نام برده است.
تاریخچه و معمار بنا : بنای کتابخانه به سال ۱۳۰۸ خورشیدی باز میگردد، معمار آن- محمدعلی راوری- این بنا را به سفارش جمعی از سرمایهداران کرمان، رفسنجان و یزد احداث کرد تا کارخانه ریسندگی و بافندگی خورشید در آن فعالیت خود را شروع نماید. این کارخانه مدتی فعال بود تا اینکه به دلیل وجود وقایع سیاسی ورود مسئولین این کارخانه به فعالیتهای سیاسی و فراز و فرودهای ناشی از آن و که به محدوده کارگری و فضای اقتصادی اجتماعی نیز کشیده شد، توان ادامه کار نیافت و تعطیل شد. پس از انقلاب، ادارات مختلفی چون سازمان آب و شهرداری هر یک قسمتهایی از سالن را در اختیار گرفتند. تعدادی از سقفها هم در زمینلرزههای دهه ۱۳۶۰ فروریخت، تا اینکه سرانجام مقرر شد تا سالن بازسازی و مورد استفاده فرهنگی قرار گیرد. این اقدام صورت گرفت و نخستین نمایشگاه با نام «میثاق» و بهعنوان ارائه تصویری از فعالیتهای اولین دهه انقلاب در آن برپا شد. در سال ۱۳۶۸ این ساختمان از وجود دستگاهها خالی و بازسازی شده، مدتی با نام مرکز کرمانشناسی شروع به فعالیت کرد و دو سال بعد، همزمان با کنگره جهانی خواجوی کرمانی، با همکاری سازمان میراث فرهنگی به کتابخانه ملی تبدیل شد. تعداد کتاب های موجود در کتابخانه ۱۲۱ هزار جلد است و بیش از ۳۰ نفر کتابدار در این کتابخانه فعالیت میکنند. کتابخانه مرکزی کرمان در حال حاضر، با دارا بودن بخشهای گوناگونی مانند پذیرش، خدمات فنی، امانت، مرجع، نسخههای خطی و چاپ سنگی، منابع دیداری- شنیداری، کرمان شناسی، نمایشگاه تازههای کتاب، کتابخانه نابینایان، کتابخانه کودک، کتابخانه تخصصی دفاع مقدس، بخش جستجوی کتاب و سالنهای مطالعه برای ارائه خدمات به همشهریان و مراجعان محترم میکوشد و یکی از بهترین مکان های دیدنی استان کرمان برای فرهنگدوستان است. آنچه که درنگاه اول توجه هر شخصی را به خود جلب میکند شباهت سر در این بنا به سر در موزه صنعتی کرمان و نیز بیمارستان نوریه کرمان است و ازاینرو دو بنایی که تقریبا همزمان ساخته شدهاند با شباهتهای زیادی در نوع مصالح ساختمانی و تزئینات وابسته به آن دیده میشود. در هر صورت این بنا یکی از زیباترین بناهای تاریخی کرمان است که هر بینندهای را به خود جلب میکند.
مدرسه ابراهیم خان کرمان
«ابراهیم خان ظهیرالدوله»، از حاکمان شهر کرمان در دوران حکومت فتحعلیشاه قاجار است که در سالهای ۱۲۱۶ تا ۱۲۴۰ هجری قمری بر این سرزمین حکومت کرد. وی نسبت نزدیکی نیز با پادشاه وقت قاجار داشت و در دوران حکومتش به دلیل رسیدگی به احوال مردم مخصوصا مردم ستمدیده، از او به عنوان فرمانروایی مردمدوست یاد میشد. وی در زمان حکومت خود در کرمان، عمارات و بناهای بسیاری را احداث کرد که از مهمترین و مشهورترین آنها می توان به دورازه ارک و مجموعه ابراهیم خان اشاره کرد. مجموعه ابراهیم خان متشکل از چند بنا از جمله بازار یا قیصریه زرگرها، حمام، آبانبار و مدرسه است که امروزه با گذشت بیش از دویست سال از زمان ساخت، به یکی از شناخته شدهترین جاهای دیدنی کرمان تبدیل شده است. این میراث ارزشمند ملی کشور در مرکز کرمان و در نزدیکی «مجموعه گنجعلی خان» و در «میدان گنجعلی خان» از دیگر آثار تاریخی کرمان قرار دارد. همانگونه که پیشتر نیز بیان شد، ابراهیمخان ظهیرالدوله بانی ساخت این مجموعه تاریخی است که در سال ۱۲۳۱ هجری قمری احداث و از این رو به نام مجموعه ابراهیم خان، شهرت یافته است. مساحت مجموعه ابراهیم خان به طور تقریبی برابر با ۴۵۰۰ متر مربع بوده که سازنده آن با الگوبرداری از بناهای دوران صفویه، مجموعهای زیبا و تماشایی را برای آیندگان این سرزمین، به یادگار گذاشته است. از ویژگیهای بارز و قابل توجه در مورد معماری و تزئینات انجام شده در این اثر ملی، میتوان به کاشی خشتی هفت رنگ اشاره کرد که نسبت به دیگر عمارات و آثار تاریخی دوران صفویه و قاجاریه، بیش از دیگر تزئینات مورد استفاده قرار گرفته است. اما از دیگر نکات مورد توجه در مورد مجموعه ابراهیم خان میتوان به همزمانی ساخت بخشهای مختلف آن همچون حمام، بازار و … اشاره کرد. ناگفته نماند که «خلوت» یا «خانه مدرس»، قسمتی از مجموعه ابراهیم خان است که برخلاف دیگر بخشها در زمانی دیگر و توسط فرزندان ظهیرالدوله به مجموعه اضافه شده است.
در مورد تاریخ دقیق احداث بنای مدرسه اختلاف نظراتی وجود دارد. به عنوان مثال برخی با توجه به کتیبهای که با هنر کاشیکاری در گرداگرد صحن مدرسه ایجاد شده است، تاریخ ساخت را به سال ۱۲۳۲ هجری قمری نسبت میدهند. درواقع این کتیبه، قصیدهای از «صبای کاشانی» (فتحعلی خان کاشانی مشهور به ملکالشعرای دربار فتحعلی شاه قاجار)، است که بیت آخر آن نشاندهنده تاریخ احداث بنای مدرسه است. این در حالی است که نویسنده کتاب گنجعلی خان، سال ۱۲۹۹ هجری قمری را زمان اتمام مجموعه ابراهیم خان عنوان کرده است. جالب است بدانید که در کتاب جغرافیای کرمان نیز سال ۱۲۳۰ هجری قمری، سال به پایان رسیدن پروسه ساخت مدرسه بیان شده است. از نکات جالب در مورد این مدرسه متروکه نشدن آن در عصر حاضر است چرا که امروزه با گذشت بیش از دو قرن از ساخت این مجموعه ارزشمند تاریخی، همچنان مدرسه فعال است و از آن به عنوان مکان درس و بحث طلبهها و نیز اسکان ایشان استفاده میشود. به یقین میتوان مدرسه این مجموعه زیبا و دوستداشتنی تاریخ کشور را از زیباترین عمارات ساخته شده در دوران حکومت صفویان معرفی کرد که امروزه در کرمان برجای مانده است. مدرسه متشکل از دو طبقه است که به مکتب شیخیه تعلق دارد. طراح این بخش از مجموعه، پلان آن را به صورت مستطیل شکل درنظر گرفته است. حجرهها نیز در اطراف مدرسه و در چهار ضلع آن، به شکل مستطیل شکل احداث شده است. حجره مدرسه، اتاقهای خادم و چراغدار و آبکش، سرویسهای بهداشتی، مسجد و کتابخانه از بخشهای مختلف مدرسه بهشمار میرود. با توجه به کتیبهای که در ضلع غربی مدرسه وجود دارد، میتوان به نام سازنده آن که «استاد اسماعیل قصاع»، بوده است، پی برد. شاهنشین، محراب، ایوانچه و غرفههایی که در اطراف قرار دارد، ساختمان آن را تشکیل داده است. محرابی بسیار زیبا با کاشیکاری هفترنگ در مدرسه ابراهیم خان، یکی از زیباترین بخشهای این اثر تاریخی است . از زیباترین قسمتهای مدرسه میتوان به محرابی تزئین شده با کاشی هفترنگ اشاره کرد که در قسمت انتهایی ایوان قبله قرار دارد و در نگاه نخست، نظر هر بیننده و گردشگر را به خود جلب میسازد. همانگونه که پیشتر نیز بیان شد، تزئینات انجام شده در این مجموعه بسیار زیبا و تماشایی است؛ در مدرسه نیز در تمام قسمتهای آن بازدیدکنندگان شاهد عناصر تزئینی همچون گچبریهای زیبا، مقرنسکاریهای هنرمندانه، کاربندی و کُشته بُری خواهند بود. در بخش جنوبی مدرسه نیز «خانه مدرس»، توسط فرزندان ابراهیم خان به مدرسه اضافه شده است. خانه مدرس، بهرهمند از درهای ارسی با شیشههای رنگی است که هنرمندان ایرانزمین در هنگام ساخت تمام نماهای آن را با تزئینات کاشیکاری، تماشایی کردهاند. از مهمترین نکات مربوط به مدرسه ابراهیم خان، میتوان به بادیگر موجود در آن اشاره کرد که با ۱۶ متر ارتفاع عنوان رفیعترین بادیگر کرمان را به خود اختصاص داده و با توجه به کتیبه مدرسه توسط استاد اسماعیل قصاع ساخته شده است. همچنین در قسمت سردر ورودی مدرسه که در ضلع غربی قیصریه یا همان بازار ابراهیم خان قرار دارد، طاقبندی، تزئینات کاشی و نیز حجاریهایی زیبا بر سنگ یکپارچه مشاهده کرد که زیبا و ستودنی است. همچنین بر بام سر در جایگاه ساعت درنظر گرفته شده که آن هم در سالهایی پس از ساخت مجموعه، به مدرسه افزوده شده است.
باغ فتح آباد کرمان (باغ بیگلربیگی)
باغسازی در ایران پیشینهی بس طولانی دارد و یکی از مکانهایی که باغها در آن ساخته شده کنار قنوات و چشمههایی بوده که با طراحی بسیار هوشمندانهای با استفاده و مدیریت صحیح آب در تاریخ ایران مکانی زیبا و مفرح را برای ساکنین شهرها ایجاد کردهاند. باغ عمارت بیگلربیگی (فتح آباد) باغی مربوط به دوره قاجار است که در ۲۵ کیلو متری شهر کرمان، روستای اختیارآباد واقع شده است. این اثر در تاریخ ۱۲ بهمن ۱۳۸۱ با شماره ثبت ۷۲۸۴ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. باغ فتحآباد که به آن باغ بیگلربیگی هم میگویند، باغی زیبا و آباد بوده که توسط فضلعلیخان بیگلربیگی از حاکمان کرمان ساخته شد و زمان ساخت این باغ نیز به سال ۱۲۵۵ ه ق تخمین زده میشود. این باغ تاریخی یکی از قدیمیترین باغهای ایران و محل حکمرانی یکی از حاکمان کرمان بود که رفته رفته به فراموشی سپرده شد و به ویرانهای تبدیل شد. عبور آب قنات از وسط این باغ مجلل و وجود عمارتهای چهار فصل و عمارت مرکزی و برج و بارو از این باغ مکانی زیبا و مفرح ساخته است.
در فرش كهن ایرانی الگوی باغهای ایرانی قابل مشاهده است. چهار باغ كوروش و مینیاتورهایی كه از یك حوض مركزی به چهار طرف آب میریزد، نمونههایی از باغهای كهن ایرانی است. غلبه نقش آب بر مالكیت زمین و تبلور میزان آب دردسترس، تعیین حدود باغ است. همچنین شكلگیری فرم نهایی باغ ایرانی، هخامنشیان و چهار باغ كوروش و ساسانیان و محوریت نقش حوض از جمله باغهای كهن ایرانی محسوب میشوند. در باغ فتحآباد نیز حوض مقابل عمارت همین ویژگیها را دارا است و نقش آب نیز در شکلگیری باغ بسیار موثر بوده است به طوری که نبود آن باعث تخریب باغ و عمارت موجود در آن شده است. حوضی بزرگ به ابعاد ۶۰ در ۵ متر در سر در این بنا احداث شده و درختان دو سمت باغ را فرا گرفته بودند و ساختمان دو طبقه مشرف به حوض وسط بنا نمایی زیبا به این باغ داده بود اما رفته رفته به دلیل خشک شدن قنات، این باغ خشک میشود و در نهایت یکی از حاکمان ماهان، عمارت باغ شاهزاده ماهان را که هم اکنون ثبت جهانی است، با اقتباس از باغ فتحآباد احداث می کند.